پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۸ دی ۱۳۹۸ / ۰۸:۳۶
کد مطلب: 49250
۴

نقش الگويي مادران در ازدواج دختران

نرگس سادات رحمت الهی
نقش الگويي مادران در ازدواج دختران
میگنا: بدون بینش آگاهانه، ما در همان مسیر همیشگی گیر خواهیم افتاد. سه ازدواج، و من دوباره انجامش داده ام و یک مرد بد دیگر. من مرتب این کار را انجام می دهم. این خیلی افسرده کننده است. من درباره قرار گذاشتن فکر می کنم، ولی بعد از آن جلوگیری می کنم.

از آخرین باری که دل شکسته شدم، خیلی طول کشید تا توانستم بهبود پیدا کنم، که چندان از شکستی که قبل تر از آن اتفاق افتاده بود، متفاوت نبود.

تنهایی!
من دارم انتخاب می کنم که در ۴۶ سالگی تنها باشم. من واقعا انرژی این را ندارم که امیدوار باشم و این امیدواری یک بار دیگر به نا امیدی پایان یابد.

یکی از چیزهایی که اغلب از زنانی که هنوز در مسیر بهبودی هستند می شنوم، این است که آنها از به دست آوردن خوشحالی با یک شریک زندگی، ناامید شده اند. برخی از آنان می گویند ،که جذب ویژگیهای خاصی در مردان میشوند، مانند: "صفات خودشیفتگی، از لحاظ احساسی، غیرقابل دسترس بودن، کنترل کننده یا سخت گیر بودن، اما در عوض، به مردانی که به اصطلاح مرد خوب "nice guy" هستند، علاقمند نمی شوند.

آیا من دوست دارم که صدمه ببینم؟
او اولین دختر محروم از عشق مادر، نیست که این سوال را می پرسد. آیا این دختران، محکوم به عشق ورزیدن به افراد اشتباه هستند؟

یا این موضوع از دوران کودکی و رفتارهای قدیمی نشات می گیرد؟

ترمیم و بازیابی خود از آسیبهای ارتباط با یک مادر کم توجه و کم محبت، در گرو این است که ببینید چگونه تجربیات دوران کودکی، رفتارتان را به شکل ناخودآگاه شکل داده است و یک عرصه مهم در این شکل دادن، عرصه روابط نزدیک و صمیمانه است.

ما در مورد عشق و روابط، در دوران کودکی می آموزیم. به عنوان یک نوزاد و پس از آن کودک، دلبستگی هایی که ما با مراقبان اولیه خود شکل می دهیم، معمولا مادرمان به ما، در مورد عشق و روابط آموزش می دهند. باحضور مادری که هشیار و نسبت به نیازهای ما حساس است و از طریق حرکات و کلمات به طور پیوسته و قابل اعتماد به ما پاسخ می دهد، یک کودک می آموزد که جهان یک مکان امن با افرادی است که از او مراقبت می کنند؛ این یادگیریها به عنوان الگوهای کارکردی ارتباطی در ناخودآگاه، بطور قابل ملاحظه ای در طول یک دوره عمر، ثابت باقی می مانند و درونی می شوند.

با یک مادر بی توجه، کسی که فریادها یا گریه هایمان را نادیده می گیرد یا هیچ تلاشی برای تسکین ما ندارد ، یک کودک می آموزد که جهان جای قابل اعتمادی نیست و او به حال خود رها شده است. او یاد می گیرد که احساساتش را خاموش کند تا از خود محافظت کند؛ این کودک با یک سبک اجتنابی از دلبستگی تا دوران بزرگسالی رشد می کند.

با مادری که گاهی اوقات وجود دارد و گاهی اوقات نه، کودک برای تطبیق دادن خود با دنیا از یک راهکار نابهنجار استفاده می کند و سبک دلبستگی مضطرب را تا بزرگسالی توسعه می دهد. وقتی که که این دختر بالغ می خواهد ارتباط نزدیک و صمیمی برقرار کند، همواره احساس خطر می کند، چرا که او می ترسد از اینکه ترک یا طرد شود؛ این باعث می شود او احساساتی بی ثبات داشته باشد.

برخی از دخترانِ محروم از عشق مادر، صادقانه معتقدند وقتی که از زیر نفوذ روزمره مادران خود رها شوند آنگاه قادر خواهند بود گذشته را پشت سر بگذارند. آنها ممکن است برای رفتارهای مادرانشان نسبت به خود، دلیل تراشی کنند، زیرا هنوز هم امیدوار هستند که بتوانند عشق مادرانشان را به دست بیاورند، یا ممکن است تنها بخواهند آرامش فعلی را حفظ کنند و سعی کنند همه چیز را طبیعی و عادی ببینند.و برخی دیگر می دانند که به کمک نیاز دارند و وارد درمان میشوند و شروع به درک این فرآیند که چگونه تحت تاثیر گذشته قرار گرفته اند، می کنند .

۱۰ دلیل که
باعث میشود دختران محروم از عشق مادر، مردان نامناسب را انتخاب کنند:


۱. آنها به سمت فرد آشنا کشیده می شوند
البته، تنها دختران محروم از عشق مادری نیستند که ناخودآگاه به سمت آنچه آشناتر است کشیده می شوند. همه انسان ها به سمت موقعیتها، روابط و افرادی که در تجربیات اولیه آنها نقش پررنگی داشته اند، جذب میشوند. و همانطور که، مطالعات نشان می دهند ما احتمالا با افرادی ارتباط برقرار میکنیم یا ازدواج میکنیم که ما را به یاد والدینمان می اندازند. "این یک فرآیند ناخودآگاه است." به نظر منطقی است که اگر پدر و مادرِ با محبت و حامی داشته باشید احساس می کنید که جهان یک مکان امن است ومی توان به افراد اعتماد و تکیه کرد. و در این صورت احتمالا شما به دنبال شریکی خواهید بود که این باور را در شما تقویت می کند. اما متأسفانه به دلیل همان فرآیندهای ناخودآگاه، دختر محروم از عشق مادری‌ نیز به دنبال یک رابطه آشنا میرود که به واسطه آشنا بودن در آن احساس راحتی کند، اما در واقع راحتی در این ارتباط وجود نخواهد داشت.

۲. او به دنبال بمباران شدن با عشق است!
متأسفانه، به نظر می رسد، این تفکر که عشقِ حقیقی بدین شکل است که فرد به سرعت و در مدت کوتاهی اسیر عشق میشود، توسط فرهنگ مورد حمایت و تحسین قرار گرفته است. دختر محروم از عشق مادر، عموما کسی را که ظاهرا آماده است سیندرلا را به یک شاهزاده تبدیل کند، به کسی که صادقانه برای شناختن و دیدن او در تلاش است، ترجیح میدهد. حقیقت غم انگیز از نظر این دختران، این است : "که مردی که آرام در عشق پیش میرود ممکن است خسته کننده یا فاقد جذابیت جنسی به نظر برسد".

۳.او احساسات دراماتیک را با اشتیاق اشتباه میگیرد
برخلاف آنچه انتظار میرود، به نظر میرسد «عدم قطعیت رمانتیک اغلب ما را مشتاق تر می کند». در مورد دختر محروم از محبت مادر، آنچه درباره عشق در دوران کودکی آموخته، این است که باید برای به دست آوردن عشق، درد کشید، جنگید، و هرگز بدون سختی نمیتوان به آن دست یافت. این مساله باعث برانگیختگی احساسات شدید مانند خشم، درد یا ترس و اشتباه گرفتن این احساسات با اشتیاق می شود. متاسفانه،" این یک تحریک روانی ناسالم است." "سوار بودن در ترن هوایی ممکن است هیجان انگیز به نظر برسد، اما معادل عشق و هواخواهی نیست."

۴. تجارب کودکی او چشمانش را به روی سوء رفتار دیگران با وی، می بندد
بله، این بر خلاف انتظار ماست ، اما اگر او در شرایطی تحت سوء رفتار کلامی، رشد کند یا والدینی داشته باشد که برای به دست آوردن تأیید آنها لازم باشد از قوانین شان پیروی کند و تحت کنترل آنها باشد، ممکن است حتی اذعان نکند که والدین نسبت به او بی توجه بوده اند یا او مجبور بوده از خواسته و نیازهایش به خاطر آنها بگذرد.

همه ما علاقه مندیم تجربیات مان را عادی و نرمال ببینیم، و بسیاری از ما ترجیح می دهیم خودمان را کمتر از آنچه واقعا آسیب دیده ایم، زخمی ببینیم. گاه یک منظره تکراری به قدری آشنا و عادی به نظر می رسد که حتی ممکن است شما دیگر آن را نبینید. "دختران محروم از محبت مادر، در معرض سوء استفاده دیگران قرار دارند، به این دلیل که مورد سو رفتار قرار گرفتن ،یک منظره آشنا و عادی برای آنهاست."

۵. او خودش را سرزنش می کند
پیش فرضی که او در دوران کودکی، یا از آنچه مستقیما به وی گفته شده آموخته و سپس تبدیل به شیوه معمولش برای برخورد با موقعیتها شده، انتقاد از خود است. بدین صورت که نتایج بدی را که بدست آورده و شکستهای خود را به عیب و ایرادهای دائمی در شخصیت خود نسبت می دهد. "این عادت به این معنی است که او بیشتر احتمال دارد خود را سرزنش کند تا اینکه سهم و مسئولیت شریک خود را در آن موقعیت، ببیند." بگذارید مثالی بزنیم، فرض کنیم شما با شریک خود بگو مگویی داشته اید و او به شما حمله می کند یا به شدت خصمانه برخورد می کند. آیا ممکن است در این لحظه شما سریعاّ به سرزنش خود بپردازید که " زمان اشتباهی را برای صحبت کردن با او انتخاب کرده اید چون احتمال میدادید که او خسته است"، و یا شروع به فکر کردن کنید که " احتمالا عصبانیت او در مورد شما درست است"؟


۶.او به ادراکات خود اعتماد ندارد.
"مادرانی که کنترل کننده، پرخاشگر و یا دارای صفات خودشیفتگی هستند، در برگرداندن سرزنشِ خود و عذاب وجدان از سمت خود به روی فرزندانشان، مهارت دارند "دخترانی که به آنها گفته میشود که "حساس و نازک نارنجی" هستند و یاد گرفته اند بواسطه رفتار مادرانشان، خود را خوداگاه و ناخودآگاه مورد انتقاد و قضاوت قرار دهند، به افکار و احساسات خود اعتماد ندارند. "دختران مادران بی توجه یاد گرفته اند که افکار و احساسات آنها اهمیتی ندارد و مهم نیستند" برای آنها ساده تر این است که پارتنرشان تعیین کند که چه چیزواقعی است و چه چیز واقعی نیست. این دختران به بازی خوردن و کنترل شدن بسیار آسیب پذیر هستند. این ویژگیها را با ناتوانی برای دیدن انگیزه پشتِ نیاز به عشق آتشین یک فرد خودشیفته، ترکیب کنید، حالا شما یک دستورالعمل مطمئن برای فاجعه مصیبت بار عاطفی خواهید داشت!

۷. او سرچشمه اصلی نیازش به عشق را نمی شناسد.
تا زمانی که دختر محروم از عشق مادر، متوجه نشده که چگونه الگوهای گذشته، پاسخ و واکنش او را در حال حاضر تعیین می کنند، تقریبا در هر رابطه ای، از جمله صمیمی ترین آنها، به شیوه های ناسالم پاسخ می دهد. او هنوز به دنبال عشقی است که در کودکی از آن محروم بوده، اما متاسفانه به تمام دلایلی که بیان کرده ام من جمله بعدی، بسیار بعید است که زمانی که این عشق در دسترس است، او قادر به تشخیص آن باشد.

۸. او مدل ارتباطی سالم را نمی شناسد
بسیاری از دانسته های عاطفی ما دست دوم آموخته شده اند(از طریق اطلاعات یا تجربیات دیگران).و تا زمانی که دختر محروم از محبت مادری، شروع به شناختن آنچه که ارتباط ناسالم به نظر می رسد، نکرده باشد، ممکن است توانایی به رسمیت شناختن ارتباط سالم و برابر بین دو فرد را نداشته نباشد. البته درمان می تواند به وی در شناختن الگوی ارتباط سالم، کمک کند.

۹. او نمی داند عشق چه شکلی است یا چگونه حس میشود
به چند دلیل این مساله، بزرگترین مشکل است. اگر شما با این باور رشد کرده اید که برای یافتن عشق باید سختی بکشید و برای داشتن عشق لازم است بهای سنگینی بپردازید، گمان خواهید کرد رابطه ای که این ویژگیها را داشته باشد، به شما عشق می دهد. به طور مشابه، اگر با این باور بزرگ شوید که عشق انسانها را آسیب پذیر می کند و ماهیت عشق این است که اغلب صدمه می زند، احتمال بیشتری وجود دارد که بتوانید رفتار بد و آسیب رسان، توسط یک شریک را بپذیرید. سبک دلبستگی امن می تواند از طریق کار با یک درمانگر یا از طریق داشتن یک رابطه نزدیک با یک فرد قابل اعتماد و ایمن حاصل شود. ما قادریم با کمک و حمایت، در همه تعاریف خود از عشق، تجدید نظر کنیم.

۱۰. او از تنهایی می ترسد
به عنوان یک کودک، دختران محروم از عشق مادر، بر این باورند که آنها تنها دختران و تنها کودکانی هستند که از محبت مادرانشان محروم مانده اند، و این احساس انزوا، به اعتقاد من، تقریبا به همان اندازه که کمبود عشق مادرانه برای کودک مضر است، به وی آسیب می زند. از آنجا که آنها حس معتبر بودن و مورد حمایت قرار گرفتن را از مادر خود (و اغلب، بقیه خانواده) دریافت نکرده اند، هنوز به دنبال فرد دیگری هستند تا به آنها کمک کند در مورد خودشان احساس خوبی داشته باشند. به نظر می رسد تنها بودن به این معنا، تاییدی برای آن چیزی است که همواره به او گفته شده: که او لیاقت تحسین شدن را ندارد و دوست داشتنی نیست. "افسوس که این مساله احتمالا او را به سمت روابطی هدایت می کند که این باورهای قدیمی اشتباه مجددا ظاهر و تقویت شود." از طریق آگاهی یافتن از آنچه که در دوران کودکی آموخته اید، شما قادر خواهید بود از این ترن هوایی با مسیر پرپیچ و خم پیاده شوید! بهترین مسیر، درمان است، اما شما نیز می توانید در جهت کمک به خود تلاش کنید.


تهیه کننده: نرگس سادات رحمت الهی
دوره دکتری تخصصی مشاوره خانواده
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
اندكي غرور به آدم كمك مي كند كه فاصله اش را حفظ كند. آلبر كامو