جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
تاریخ انتشار :
سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ / ۱۱:۰۳
کد مطلب: 55655
۲

خودافشایی درمانگر در جلسات مشاوره روانشناسی

خودافشایی درمانگر در جلسات مشاوره روانشناسی
درمانگر نیز نه تنها از این قاعده مستثنی نیست، بلکه در هر رابطه درمانی که قرار میگیرد، چه درمان فردی، گروهی، آموزش روانی (psychoeducation) و سخنرانی و هر نوع دیگری از آن، همیشه کنجکاوی مراجع (یا مراجعان) را خواسته یا نخواسته بر می انگیزد. بخصوص در جامعه امروز ما که روانشناسان بیشتر از همیشه زیر ذره بین هستند و هیچگونه اشتباهی از آنها پذیرفتنی به نظر نمی رسد. اما باید چه کرد؟

معمولا خودافشایی درمانگر تبدیل به بخشی از فرایند درمان می شود. اما خودافشایی تا کجا لازم است؟ چه نوع خودافشایی مناسب و چه نوع آن نامناسب است؟ یک مشاور در مورد خودافشایی های خود باید به چه چیزهایی توجه داشته باشد؟ پیش از هر چیز اشاره به این نکته مهم است که برخلاف احساس بدی که درمانگران تازه کار نسبت به خودافشایی دارند و نگران هستند، درمانگران با تجربه به مفید بودن این کار در فرایند درمان اذعان کرده اند.

شاید مهمترین جنبه درمانی خودافشایی این باشد که مراجع نیز درمانگر خود را انسان می بیند، یعنی یک نفر همانند خودش و بسیاری افراد دیگر با این تفاوت که در زمینه های خاصی دانش و تجربه بیشتری نسبت به او دارد و می تواند کمک کند. خودافشایی فرایندی است که بر اساس نظریه ای که درمانگر انتخاب کرده و بر اساس آن به درمان می پردازد برایش حدودی تعیین گردیده است و نمی توان منکر آن بود. بعلاوه در تحقیقاتی که از درمانگران با تجربه انجام شد مواردی همچون خودآگاهی درمانگر، چارچوب درمانی، رابطه درمانی و شخصیت درمانگر مورد توجه قرار گرفته است. اینکه برای درمانگر چقدر مرزهای درمانی، صمیمیت با مراجع، انتقال و انتقال متقابل و تاثیرپذیری از مراجع و داشتن موضع برابر مهم است، برای خودافشایی نقشی حیاتی ایفا می کند. این بدان معناست که خودافشایی اتفاقی است که کاملا وابسته به درمانگر است.

با توجه به این نکته درمانگران باید در مورد نحوه، زمان و علت خودافشایی در درمان آگاه باشد. شاید بهترین تقسیم بندی در این مورد متعلق به یالوم باشد. یالوم در کتاب هنر درمان فصل 26 تا 30 به سه قلمرو برای خودافشایی درمانگران اشاره می کند: در ساختار درمان، احساسات اینجا و اکنونی و زندگی خصوصی درمانگر.

آنچه در مورد خودافشایی در مورد ساختار درمان مهم است این می باشد که مراجع با دنیایی از فشار و استرس به جلسه درمان وارد می شود و ابهام فرایند پیش رو (بخصوص برای افرادی که برای اولین بار به سراغ مشاوره و درمان آمده اند) وضعیت را وخیم تر می کند. هرچقدر درمانگر در جلسه اول درمان بتواند ساختار را بهتر شرح دهد و به مراجع این مسئله را تفهیم کند که احتمالا چه تجربیاتی را خواهد داشت و چگونه می تواند به تسهیل این روند کمک کند، از فشار جلسات مشاوره و درمان کاسته خواهد شد. نکته مهمی که یالوم بدان اشاره کرده و بسیاری دیگر از اساتید به نام در کارورزی های خود بدان می پردازند، سخن گفتن در مورد اصول بنیادین مشاوره مثل رازداری است که هم به مشاور در جلب اعتماد مراجع و هم به مراجع در کاهش اضطرابش کمک می کند.

به قول یالوم “خلاصه من در مورد ساختار درمان، خودافشایی کامل را توصیه می کنم.” همانطور که توقع می رود، یالوم با رویکردی وجودی به مسائل نگاه می کند، حتی مسئله خودافشایی.

در مورد خودافشایی نیز یالوم با این رویکرد بیان می دارد که مهمترین منبع مشاوران برای خودافشایی در مورد اینجا و اکنون احساساتی است که دارند. البته این خودافشایی با یک شرط مهم باید صورت بگیرد: پاسخ به این سوال که آیا این کار برای مراجع فایده ای دارد و به صلاح اوست یا خیر؟ گاهی اوقات ممکن است خودافشایی مشاور بر مراجع اثراتی مخرب داشته باشد. برای مثال خودافشایی نزد مراجعانی که شخصیت وابسته دارند توصیه نمی شود چراکه آسیب آن بیشتر از سودی که دارد به نظر می رسد. اما این یک قاعده کلی و قطعی نیست، شما بسته به شرایط هر مراجع باید انتخاب کنید که چه کار خواهید کرد. البته تنها پاسخ به سوال “آیا این کار برای مراجع فایده ای دارد و به صلاح اوست یا خیر؟“ کافی نیست، بلکه مشاور باید در نحوه بیان احساس خود نیز با احتیاط عمل کند و از کلمات یا لحنی استفاده نکند که به رابطه صدمه بزند و شرایط را وخیم کند. همچنین درمانگر باید ارزش های مراجع را نیز در نظر داشته باشد و به گونه ای خودافشایی نکند که به ارزش های مراجع آسیب وارد کرده باشد. برای مثال یالوم در مواجهه با مراجعی که اعتقاداتی در مورد موجودات فضایی داشت، نظر خود را که کاملا با وی در تضاد بود بیان کرد اما این بیان به گونه ای بود که نه تنها آسیب به همراه نداشت، بلکه نحوه برخورد یالوم با این مسئله به گونه ای بود که همین اختلاف نظر به محکم شدن رابطه درمان و بهبود مراجع منجر شد و ارزش های کسی در این میان مورد توهین واقع یا دچار تغییر نشد.
 

چالش برانگیزترین خودافشایی برای تمام مشاوران خودافشایی در مورد زندگی خصوصی درمانگر است. حتی یالوم نیز با تاکید بسیاری که بر خودافشایی دارد نسبت به این نوع از خودافشایی اخطار می دهد و آن را محدود می داند (هرچند همین دیدگاه نیز نسبت به بقیه متخصصان نگاهی سهل نگرانه تر یا به قول آنها بی احتیاطی به نظر می رسد). به تجربه اثبات شده است که خودافشایی محدود درمانگر در مورد زندگی شخصی به تسهیل روند درمان کمک کرده است اما با ورود به مسائل جزئی تر یا مسائل حل نشده برای درمانگر داستان متفاوت شده و فرایند دچار اخلال می شود. یکی از متداول ترین روش های خودافشایی درمانگران قرار دادن یک زندگی نامه کوتاه از خود در وبسایت شخصی یا در کتاب هایی است که به چاپ رسانده اند. این گونه علاوه بر ایجاد اعتماد و ایجاد رابطه درمانی حتی پیش از درمان، گاهی اوقات مراجع و مشاور هر دو از آن برای فرایند درمان بهره می برند.

یالوم در مورد این نوع از خودافشایی به نکته ای کلیدی اشاره می کند و آن این است که حتما به بررسی علت پرسش مراجع در مورد زندگی شخصی درمانگر بپردازید. البته باز هم تجربه نشان داده است که اگر درمانگر با خودافشایی بعد از پرسش تبدیل به الگویی برای مراجع شود و سپس بلافاصله پس از پاسخ یا در ادامه درمان (چه در جلسه حاضر چه در جلسات بعدی) به بررسی علت این پرسش بپردازد، بهتر است. زیرا بررسی سریع علت درخواست مراجع برای خودافشایی درمانگر (بخصوص بدون دریافت پاسخ) باعث ایجاد حالت تدافعی در مراجع می شود.

درمانگران در مورد خودافشایی دغدغه های دیگری نیز دارند: اگر من خودافشایی کنم ممکن است مراجعان بخواهند بیشتر بدانند و من نتوانم جلوی خودافشایی بیشتر خود را بگیرم. معمولا خودافشایی محدود درمانگر حس کنجکاوی مراجعان را برطرف می کند و آنها پیگیر جزئیات بیشتر در مورد آنچه بیان داشته اید نمی شوند. در صورت ادامه پرسش در مورد ریز جزئیات خودافشایی، درمانگر می تواند با رویکردی متقدرانه (و در عین حال محترمانه) اعلام کند که تمایلی ندارد بیشتر از این در مورد زندگی شخصی اش صحبت کند. بعلاوه اینجا جلسه درمانی است و قرار است به مراجع در حل مشکلش کمک شود. اگر روانشناس در اتخاذ این رویکرد مقتدرانه دچار مشکل و تردید باشد، احتمالا در درون خود وی مسئله و مشکلی وجود دارد که بهتر است برای حل آن به دیگر همکاران مراجعه کند (شاید مشکل در اعتماد به نفس!).

اما نکته مهمی که مشاوران نباید فراموش کنند این است که “درمانگر محرم اسرار بیمار می شود و بیمار رازدار اسرار درمانگر نیست.” این جمله معانی بسیاری را در خود دارد. اولین نکته آنی است که خود یالوم مستقیما اشاره می کند: شاید مراجع تصمیم بگیرد مشاور خود را عوض کند و در جلساتی که با درمانگر جدید دارد بخواهد احساس راحتی کند. به همین منظور مشغول خودافشایی شود و در این خودافشایی ها مسائلی از مشاور قبلی خود که شما باشید و به او کمک کرده را مطرح کند.

دیگر معنای این جمله آن است که چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران همیشه سازوکارهای قانونی مرجع قدرت را (بخصوص در روابط درمانی) زیرنظر دارد و مقصر می داند. اگر درمانگری به هر نحو اسرار مراجع خود را بدون اجازه وی افشا کند همیشه باید آماده باشد که به دردسر بزرگی بیافتد (گذشته از اینکه تعهدات اخلاق حرفه ای خود را زیر پا گذاشته است) اما این مسئله در مورد نقطه مقابل چندان صادق نیست.

جا دارد اینجا به نکته مهمی اشاره شود. در موارد بسیاری ممکن است مراجع جدیدی داشته باشید که از مشاور پیشین خود شروع به بد گفتن کند. پیشنهاد این است که حرف های مراجع را شنیده و با وی همدلی کنید اما همیشه این نکته را در نظر داشته باشید که آنچه توسط مراجع بیان می شود از دنیای پدیداری اوست و ممکن است علاوه بر اینکه تمام حقیقت نباشد، تحریف هایی در آن وجود داشته باشد. به همین دلیل نسبت به همکاران خود با صحبت هایی که توسط مراجعانی که از جانب آنها پیش شما آمده اند جبهه نگیرید.

رابطه ای که در جلسات مشاوره روانشناسی برقرار می شود، نوعی رابطه حرفه ای است که به منظور کمک گرفتن مراجع از روانشناس یا مشاور شکل می گیرد. به همین دلیل در جلسات مشاوره برخلاف مکالمات روزمره که مانند بازی پینگ پنگ تجارب زندگی شخصی خود را به نوبت برای همدیگر فاش می کنند، لازم نیست که عمل” مبادله متقابل اطلاعات شخصی” اتفاق بیفتد. یعنی، وقتی مراجع داستان زندگی اش را برای مشاور تعریف می کند، لازم نیست که روانشناس نیز در اقدامی متقابل، داستان زندگی اش را برای مراجع تعریف کند.

برای حفظ رابطه حرفه ای، درمانگر باید اطلاعات زندگی شخصی اش را پوشیده نگه دارد و حدالامکان آنها را از دسترس مراجع دور نگه دارد. با توجه به ماهیت تعاملات برقرار شده بین انسانها، طبیعی است که افکاری درباره مشاور به ذهن مراجع خطور کند. مراجعان معمولا این افکار را در جلسات مشاوره فرافکنی می کنند. یعنی، به طور غیرمستقیم به مشاور می گویند که درباره او چه فکر می کنند.

درمانگرانی که زندگی شخصی شان برای مراجعان پوشیده است شانس بیشتری دارند که افکار و فرافکنی های مراجعین را درست شناسایی کنند. به همین دلیل، این اصل زیاد مورد تاکید قرار می گیرد که “که درمانگران بهتر است از پذیرش اعضای خانواده خود به عنوان مراجع بپرهیزند.


اما در خلاصه یک مقاله ای باعنوان: مواجهه با یک چالش: خودافشاگری مشاور و تاثیرات متفاوت آن برفرایند و پیامدهای مشاوره، که توسط زیبا طاهریان - کارشناس ارشد روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، اصفهان منتشر شده آمده است: پژوهشگران و روان درمانگران بر اهمیت خودافشاگری مشاور (درمانگر)، به عنوان یکی از فنون مشاوره ، و تاثیر چشمگیر آن بر رابطه مشاور و مراجع تاکید کرده اند! در مورد استفاده از خودافشاگری در مشاوره، جهت گیری های نظری متفاوتی وجود دارد. در حالی که درمانگران حوزه روان پویشی سنتی قائل به محدودیت استفاده از این فن هستند، درمانگران بارویکرد انسان گرایی، وجودی رفتاری شناختی، و فمینیستی استفاده از خودافشاگری را در جهت افزایش اعتبار و اصالت درمانگر توصیه می کنند. علی رغم استفاده نسبتا کم بسامد و محتاطانه از خود افشاگری در روان درمانی، در مواردی که از آن استفاده شده است تاثیر مثبت آن روی مراجع مشهود بوده است. در واقع هنگامی که مراجع در سه بعد نفوذ اجتماعی مشاور (خبرگی، جذابیت، و قابلیت اعتماد)، او را مثبت ارزیابی می کند فرایند و پیامدهای مشاوره نیز بهبود می یابد. برخی اثرات مثبت خودافشاگری مشاور عبارتند از: بهبود کیفیت رابطه درمانی و احساس رضایت و امنیت بیمار و در نتیجه ارتقاء کیفیت مشاوره، برقراری تعادل قدرتی بین درمانجو و درمانگر، الگوسازی رفتار درست برای مراجع، ارائه تشویق جهت خودافشاگری درمانجو، پیشنهاد گزینه های جایگزین فکری و عملکردی و راهبردهای مقابله ای موثرتر، و ارضای نیاز مراجع به خودافشاگری درمانگر. از سوی دیگر آسیب های بالقوه خودافشاگری مشاور عبارتند از: ارضای نیازهای درمانگر یا تغییر تمرکز از مراجع به مشاوره، مخدوش کردن مرزهای بین مراجع و مشاوره، در ادبیات پژوهشی روانشناسی در داخل کشور، منابع مناسب مطالعاتی در این زمینه نادر است. هدف این پژوهش مروری، ارائه تازه ترین یافته های تجربی در مورد ابعاد متفاوت کاربرد خودافشاگری مشاور و ارائه راهنمایی برای استفاده از آن در جلسات مشاوره و روان درمانی است.


در مجموع با توجه به آنچه بیان شد تکلیف خودتان را با مسئله خودافشایی زندگی شخصی خود تعیین کنید. در این زمینه “چنان محتاط و محافظه کار نباشید که تاثیرگذاری خود را از دست بدهید” و در عین حال این نکته را در نظر داشته باشید که اگر اسراری دارید که به هیچ وجه تمایل به فاش شدن آنها ندارید، مراجعانی را از دست خواهید داد که با احساس خوبی که از شما نگرفته اند شما را ترک می کنند و این مسئله می تواند اثر بدی بر روحیه شما بگذارد.  
 
در یک جمله خودافشایی درمانگر لبه پرتگاه است: لبه پرتگاه به ورطه آسیب یا عرصه درمان!



بازنشر از : وبسایت دکتر محمد کلانتر با اندکی اضافات
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند اما خوشبختی دیگران همیشه جلو دیدگان آنهاست به داشته هاي خود عميق تَر نگاه كنيم