جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ / ۲۰:۲۷
کد مطلب: 56502
۷
از ویژه خبرنامه پاییز 1400 انجمن روان‌شناسی ایران

خودکشی در ایران: تحلیلی براساس نظریه‌های روان‌ شناسی اجتماعی

خودکشی در ایران: تحلیلی براساس نظریه‌های  روان‌ شناسی اجتماعی
دکتر حمید خانی پور
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی                                    
انجمن روانشناسی ایران
 
نرخ خودکشی در ایران متغیر است. در مطالعه ای نرخ اقدام خودکشی در ایران در بین سال های 1981 تا 2008 به میزان 26 نفر در 100000 نفر و نرخ مرگ ناشی از خودکشی 6 نفر در 100000 برآورد شده است (شیرازی و همکاران، 2012). در منابع دیگر نرخ خودکشی در ایران در هر 100000 نفر 5 بوده است در حالیکه این نسبت در انگلستان7، در آمریکا 12 و در هند و ژاپن 15 گزارش شده است، اما در سال های اخیر شواهد و گزارش هایی از افزایش نرخ اقدام خودکشی به ویژه در گروه سنی 15- 35 سال حکایت دارند (حسنیان مقدم و زمانی، 2017).

در مطالعه دیگری که در سال 2017 به بررسی آمارهای خودکشی در ایران و مقایسه آن با آمارهای جهانی انجام شده است نرخ خودکشی 10 نفر به ازای هر 100000 مشخص شده است که افزایش قابل توجهی را نسبت به سال‌های قبل نشان می دهد و همین طور در این مقاله اشاره شده است که نرخ خودکشی در ایران بالاتر از کشورهای اسلامی و کشورهای حوزه شرق دریای مدیترانه بوده است (حسنیان مقدم و زمانی، 2017).

اگر بخواهيم درباره مسئله خودكشي در ايران از يك زاويه روانشناختي تحليلي ارائه دهيم به نظر مي‌رسد جامع‌ترين تحليل از نوع تحليل‌هاي روانشناسي اجتماعي باشد. به ويژه اگر از پس اين تحليل به دنبال پيشگيري از خودكشي باشيم اين نوع تحليل‌ها از قدرت بيشتري برخوردارند. با اين حال تحليل‌هاي باليني بدون شك به ويژه در مديريت بحرانِ خودكشي، پس از خودكشي و درمان بيماري‌هاي رواني كه ارتباط علي با خودكشي دارند داراي اهميت است. آمارهاي خودكشي در ايران نشان مي‌دهد به نحوي الگوهاي خودكشي، فراواني خودكشي و انگيزه‌هاي خودكشي در طبقات مختلف اجتماعي و مناطق مختلف كشور تغييراتي داشته است.
به صورت كلي مطالعه بر روي علل خودكشي در ايران چهار دسته عوامل را به عنوان علل خودكشي شناسايي كرده است كه به ترتيب اولويت عبارتند از عوامل خانوادگي (تعارض اعضاي خانواده با يكديگر، روابط نامناسب والدين با كودكان)، عوامل مرتبط با دوستي و روابط انسان‌ها با يكديگر در قالب عشق و ازدواج (شامل فقدان و شكست‌هاي عاطفي در روابط)، عوامل مرتبط با شرايط اجتماع (شامل مسكن، شغل و آموزش) و مسائل مالي و اقتصادي (نظر زاده و همكاران، 2013). از طرفي مقايسه نسبت‌هاي خودكشي نشان مي‌دهد نسبت اقدام خودكشي در زنان برخی مناطق ایران بيشتر از مردان است(قريشي و موسوي نسب، 1389). این تفاوت در میزان خودکشی برخلاف آمارهای جهانی خودکشی است که میزان اقدام خودکشی را در مردان بالاتر از زنان گزارش می‌کنند.

به رغم نقش بي‌بديل بيماري‌هاي رواني مانند افسردگي در مسئله خودكشي در ايران، اما باز هم از حیث عوامل ايجاد‌كننده و انگيزه‌هاي خودكشي همان طور كه آمارها نشان مي‌دهد شرايط اجتماعي و فرهنگي و همين طور تغييرات فرهنگي نقش بنيادي‌تري دارند. به نظر مي‌رسد در يك تبيين براساس رويكرد روان‌شناسي اجتماعي مي‌توان براي تبيين تنوع خودكشي‌ها در طبقات مختلف اجتماعي ايران و همين طور افزايش شيوع خودكشي در دهه‌هاي اخير از ديدگاه‌هاي اميل دوركيم (1897) و نظريه فشار اجتماعي عمومي اگنو (2010) بهره گرفت.
   دوركيم خودكشي را براساس دو بُعد ميزان انسجام و ميزان انتظام اجتماعي به چهار نوع تقسيم‌بندي كرده است و براساس آن چهار نوع خودكشي شامل خودكشي فردخواهانه، خودكشي دگرگرايانه، خودكشي بي‌قاعده و خودكشي تقديرگرايانه تقسيم‌بندي كرده است. خودكشي فردگرايانه نتيجة كاهش يا فقدان انسجام اجتماعي است و برعكس خودكشي دگرگرايانه ناشي از انسجام اجتماعي بسيار بالا است.
خودكشي بي‌قاعده ناشي از نبود و كمبود انتظام اجتماعي است و خودكشي تقديرگرايانه نتيجه فشار و ممانعت درمانده‌كننده هنجارها، قواعد و آداب و سنن اجتماعي است. در جامعه ايران نرخ بالاي خودكشي در جامعه شهرنشین ایرانی از طبقات مختلف را مي‌توان
از نوع خودكشي‌هاي فردخواهانه برشمرد.

تغيير ساختار خانواده، تغيير سبك زندگي، تنها شدن انسان‌ها، نبود و كاهش احساس پيوستگي اجتماعي، ورود و گسترش دنياي مجازي به زندگي مردم، تغيير نقش‌هاي اجتماعي و ادراك از دست‌دادن حمايت‌هاي اجتماعي در خودكشي فردخواهانه نقش دارد. هر چند بيشتر در فرهنگ هاي فردگرا بايد اين نوع خودكشي مشاهده شود اما رسانه، آموزش و گسترش جهاني ارزش‌هاي فرهنگ‌هاي دنياي جديد در گسترش اين نوع خودكشي موثر است. نمونه‌هايي از كشورهايي كه با تغييرات فرهنگي جديد ميزان خودكشي‌شان افزايش يافته تاييدي است بر نقش تغييرات فرهنگي در شكل‌دهي به اين نوع خودكشي (هين، 2016؛ ترجمه فتحي آشتياني و همكاران، 1399). دومين نوع خودكشي كه در ايران فراواني بيشتري  دارد از نوع خودكشي بي‌قاعده است. اين نوع خودكشي در جوامعي كه تغييرات اجتماعي، اقتصادي سريع دارند بيشتر ديده مي‌شود.
در نقاطي از جهان كه ميزان خودكشي بي‌قاعده بيشتر است ميزان ساير انواع رفتارهاي انحرافي مانند اعتياد،  خشونت و نابهنجاري‌هاي اجتماع نيز به صورت ناگهاني افزايش پيدا مي‌كند. شواهدي كه وجود اين نوع خودكشي را در ايران تاييد مي كند نرخ بالاي اعتياد، خودجرحي و رفتارهاي بزهكارانه در بسياري از افرادي است كه سابقه اقدام خودكشي دارند (قريشي و موسوي نسب، 1389؛ محمدخاني، خاني پور و همكاران، 1391).
نوع سوم خودكشي كه در ايران به ويژه در زنان نواحي مختلف ايران به صورت خودسوزي بسيار شايع است (ملكوتي و همكاران، 2021)، خودكشي تقديرگرايانه است. اين نوع خودكشي نتيجه فشار زياد هنجارهاي فرهنگي و آداب و قواعد سنت در بخشي از يك فرهنگ است و وضعيتي كاملاً برعكس خودكشي بي‌قاعده است.
خودكشي تقديرگرايانه به نحوي ناشي از فشار رابطه‌اي است و با اين يافته كه عوامل خانوادگي مهمترين عامل برشمرده در خودكشي در ايران شناسايي شده است، همخواني دارد (نظر زاده و همكاران، 2013).
   اگر بخواهيم براي اين طبقه‌بندي اجتماعي از خودكشي در ايران يك سري مكانيسم‌هاي رواني اجتماعي را برشماريم نظريه فشار عمومي آگينو (2010) اين مكانيسم‌ها را به اين شرح بر مي‌شمارد:‌1-شكست در دستيابي به اهداف ارزشمند، حذف محرك‌هاي مثبت، حضور محرك‌هاي منفي، فشار براي كسب جايگاه اجتماعي و فشار رابطه‌اي (ايگنو، 2010). شرایط اجتماعی نابسامان و راه حل‌های مضر برای حل مسائلی مانند تعارض و کسب جایگاه اجتماعی و مسائل ارتباط افراد در خانواده همان‌طور که آمارها نشان می‌دهد از مهمترین علل اقدام خودکشی است.
مسئله موفقیت، به چشم‌آمدن، دیده‌شدن، پیشرفت و برتری در حوزه‌هایی مانند تحصیل، کسب و کار و حتی در بین افراد معروف یا به اصطلاح چهره‌های هنری و فرهنگی در سال‌های اخیر در اقدام خودکشی سال‌های اخیر در ایران نقش داشته است.
از کنکور گرفته تا طرد اجتماعی جزو فشار‌های مرتبط با جایگاه اجتماعی محسوب می‌شوند. این عامل فشار مرتبط با جایگاه اجتماعی به دلیل اینکه تصور از خود در جامعه ایرانی بیرونی‌تر است، در نتیجه همیشه موجب می‌شود فشار زیادی از جانب این عامل به افراد در دوره‌های مختلف زندگی وارد شود.

در چنین فضایی افراد بیشتر تلاش می‌کنند از طریق ابراز خشونت به دیگران از خود دفاع کنند اما افرادی که به شکلی در این تعارض ها شکست می خوردند به شدت ممکن است در معرض گرایش به خودکشی باشند. عامل بعدی شکست در دستیابی به اهداف ارزشمند است. عواملی اجتماعی مثل بیکاری در گروه‌های مختلف اعم از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی یکی از عواملی است که در خودکشی نقش دارد (نظر زاده و همکاران، 2013) و مرتبط با شکست در دستیابی به اهداف ارزشمند است.
عامل بعدی حذف محرک‌های مثبت و حضور محرک‌های منفی است. خودکشی‌هایی که ناشی از کمبود حمایت اجتماعی، ادراک خصومت در محیط، افزایش استرس به خاطر شرایط کاری و شرایط محل سکونت است و حتی مسائلی مثل آلودگی هوا نیز که یک محرک منفی است، به شکل‌های مختلف فشارزا و در ایجاد خودکشی نقش دارند.
براساس این مدل، عوامل اجتماعی مختلف که در این دسته‌بندی قرار گرفته‌اند در کشور ایران نیز با افزایش گرایش به خودکشی رابطه دارند. برای مثال مطالعه‌ای در این زمینه نشان داده است بین عوامل چهارگانه انواع فشارها با گرایش به خودکشی در بین دانشجویان رابطه وجود دارد (وردی نیا، رضایی و پیرو، 1390).
   رویکرد غالب خودکشی در ایران بیشتر از نوع رویکرد کالبدشکافی روانشناختی بوده است و بیشتر تلاش شده تا عوامل خطر روانشناختی و تا حدی اجتماعی این مسئله بررسی شود و مداخلاتی در همین چارچوب توسعه یابد  اما به نظر می‌رسد عدم‌توجه به رویکردهای انتقادی و بی توجهی به مسائل اجتماعی و فرهنگی و تقلیل خودکشی به یک سری تشخیص‌های ثابت نمی‌تواند تبیین‌کننده افزایش نرخ خودکشی برغم گسترش خدمات روانپزشکی و رواندرمانی باشد. به نظر می‌رسد توجه به عوامل بافتاری در تحلیل، پیشگیری و مداخله خودکشی در ایران از اهمیت و اولویت بیشتری برخوردار است. با توجه به گوناگونی انواع شکل‌های اقدام خودکشی در نمونه ایرانی به نظر می‌رسد این راهبردها باید در موقعیت‌های مختلف متفاوت باشد. برای مثال در برخی بافت‌های فرهنگی اقدام خودکشی به شدت نتیجه خشونت فرهنگی و تابوهای اجتماعی است. حالتی که به ویژه در خودسوزی زنان در برخی مناطق دیده می‌شود. در چنین موقعیت‌هایی مداخلات و برنامه‌ریزی خودکشی باید در درجه اول توانمندسازی حقوقی و ارتقای فرهنگ عمومی و در درجه دوم تسهیل دسترسی به مداخلات مرتبط با تروما باشد. یا در جامعه شهرنشین شهرهای صنعتی ایران رویکرد پیشگیری و مداخله خودکشی مداخلات باید متمرکز بر خانواده باشد و درمان‌های فردی از تاثیرگذاری قابل‌توجه برخوردارنخواهند بود. درنهایت نکته‌ای که در خصوص مسئله خودکشی در ایران می‌توان گفت این است که نباید تمرکز برنامه‌ریزی و مداخله خودکشی را به صورت بنیادگرایانه صرفاً متمرکز بر عوامل اجتماعی دانست و همواره افکار خودکشی باید جدی گرفته شوند و با مداخلات متناسب برای پیشگیری به افراد در معرض خطر ارائه شود. در کشور ما استیگمای بیماری روانی و خودکشی بالا است (خانی پور و همکاران، 1392) و سبب‌ساز طرد و بدنامی برای فرد و خانواده می‌شود. در چنین بافت فرهنگی مراجعه برای درمان هم کمتر خواهد بود و همین عامل می‌تواند در کمک به افرادی که افکار خودکشی دارند اثرمختل کننده داشته باشد. بنابراین یکی دیگر از ضرورت های پرداختن به مسئله خودکشی ارتقای آگاهی افراد از ماهیت بیماری‌های روانی و افکار خودکشی است. در سطح جهانی همواره برنامه‌های نمادینی از سوی سازمان‎‌های جهانی مانند سازمان جهانی بهداشت برای حمایت از افراد خودکشی‌گرا و کاهش خطر اقدام خودکشی تدارک دیده می‌شود. ترویج این برنامه‌ها در ایران می‌تواند در افزایش سلامت روانی و پیشگیری از خودکشی نیز موثر باشد.  
 

منابع اصلی:
خانی پور, حمید, گلزاری, محمود, شمس, جمال, زارع, هادی, کرملو, سمیرا. (1392). رابطۀ نگرشهای شرم مرتبط با اختلال‌های روانی با هیجان ابرازشده در اعضای خانوادۀ افراد با اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی. خانواده پژوهی, 9(2), 241-254.
خانی پور، حمید. (1393). رفتارهای خودآسیب رسانی در نوجوانان: ماهیت و نقش عوامل روانشناختی و همسالان. رساله دکتری روانشناسی، دانشگاه علامه طباطبایی تهران
وردی نیا, علی؛ رضایی, احمد؛ پیرو, فریبرز.(1390). تحلیل جامعه‌شناختی گرایش دانشجویان به خودکشی. جامعه شناسی کاربردی, 22(4), 1-18.
هین، ا. (2016). روان‌شناسی فرهنگی. ترجمۀ ع. فتحی آشتیانی.، آزاد فلاح، پ.، جمهری، ف.، مازندرانی، ا.، فراهانی، ح.، آقابابایی، ن.، مرادی، ع.، خانی پور، ح.، زارع بهرام آبادی، م.، سهرابی، ف.  (1399). تهران: سمت.
Hassanian-Moghaddam, H., & Zamani, N. (2017). Suicide in Iran: The Facts and the Figures from Nationwide Reports. Iranian journal of psychiatry, 12(1), 73–77.
Shirazi, H. R., Hosseini, M., Zoladl, M., Malekzadeh, M., Momeninejad, M., Noorian, K., & Mansorian, M. A. (2012). Suicide in the Islamic Republic of Iran: an integrated analysis from 1981 to 2007. EMHJ-Eastern Mediterranean Health Journal, 18 (6), 607-613, 2012.
Agnew
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
سخت است حرفت را نفهمند سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند حالا میفهمم که خدا چه زجری میکشد وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ اشتباهی هم فهمیده اند. دکترعلی شریعتی