جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۴ دی ۱۴۰۰ / ۰۹:۵۵
کد مطلب: 56643
۳

نقش مخرب «اختلال شخصیت نمایشی»در حاشیه‏‌های سازمان

امین ندائی
نقش مخرب «اختلال شخصیت نمایشی»در حاشیه‏‌های سازمان
همه سازمان‌ها به طرق مختلف درگیر شدن کارکنان را در حاشیه بالاخص در لایه‌‌های زیرین خود تجربه کرده‌‌اند. این حاشیه‌‌های به‌‌ ظاهر پیش‌‌ پا افتاده در روابط میان کارکنان ایجاد شده، اغلب در همین روابط نیز حل می‌‌شوند. زمانی حل این مشکلات برای سازمان اهمیت می‌‌یابد که از حد طبیعی فراتر رفته و سازمان را در مسیر تحقق اهدافش با چالش مواجه سازد.
 
حال چه افرادی و با چه ویژگی‌‌هایی این حاشیه‌‌ها را ایجاد می‌‌کنند؟
یکی از ویژگی‌‌های مشترک این افراد نیاز به دیده شدن است. شاید این ویژگی نوع انسان باشد اما نیاز به دیده شدن شدید که در علم روان‌شناسی از آن به‌‌عنوان اختلال شخصیت نمایشی یا هیستریونیک یاد می‌شود می‌تواند برای سازمان دردسرساز شود. افرادی که دچار این اختلال هستند اکثرا از بیماری خود اطلاعی ندارند و خود را فردی سالم فرض می‌‌کنند.  ریشه اصلی این اختلال ضعف سلامت تربیتی در خانواده است. به این معنی که فرد در خانواده یا موردتوجه قرار نگرفته یا بیش‌‌ازحد در کانون توجه بوده است.

افرادی که در خانواده موردتوجه قرار نگرفته‌‌اند سعی می‌‌کنند در محیط کار این خلأ را جبران کنند. افرادی هم که بیش‌‌ازحد موردتوجه قرار گرفته‌‌اند به‌‌طور پیش‌‌فرض فکر می‌‌کنند که در محیط کار نیز باید در کانون توجه باشند بنابراین به هر کار منطقی و غیرمنطقی دست می‌‌زنند تا توجه دیگران را به خود جلب کنند.

در هر دو صورت اگر آنها در محیط کار موردتوجه قرار نگیرند یا دچار افسردگی می‌‌شوند یا دست به پرخاشگری می‌‌زنند. این افراد به‌‌شدت تحت‌تاثیر محیط هستند و با توجه به محیطی که در آن کار می‌‌کنند، تلاش می‌‌کنند به شکل‌‌های مختلفی توجه دیگران را به خود جلب کنند که در ادامه به برخی از آنها می‌‌پردازیم:

۱- این افراد اخبار دریافتی را بدون توجه به صحت آن منتشر می‌‌کنند و اطلاعات محرمانه را در محافل خصوصی افشا می‌‌کنند.

۲-  آنها واقعیت را با توجه به منافع خود وارونه جلوه می‌‌دهند. به عبارتی اقدامات خود را بزرگ‌تر و تلاش‌‌های همکاران خود را کوچک‌تر از حالت عادی نشان می‌‌دهند.

۳- این افراد از ارتباطات خود با افراد صاحب نفوذ در سازمان سوءاستفاده می‌‌کنند یا در مورد دوستی و نزدیک بودن به آنها اغراق می‌‌کنند.

۴- آنها از غیبت کردن و بدگویی پشت همکاران و حتی مدیر خود ابایی ندارند و به‌‌راحتی وجهه آنها را تخریب می‌‌کنند.

۵- این افراد برای جلب‌‌توجه در محیط کار عادت به شوخی‌‌های نابجا و بعضا عجیب دارند و ادبیات آنها کنایه آمیز، تند و دوپهلو است و برخی اوقات از پوشش نامناسب استفاده می‌‌کنند.

حال در سازمان چه تمهیداتی برای ممانعت یا گسترش این اختلال می‌توان اندیشید:
۱- در حوزه جذب نیرو باید دقت بیشتری صرف شود، حتی می‌توان از آزمون‌‌های روان‌شناختی و تیپ‌‌شناسی برای شناخت این افراد استفاده کرد.
۲- باید برای برخورد یا کنترل رفتارهای غیرمتعارف مقررات شفافی وضع کرد.
۳- باید برای تغییر مدل ذهنی این افراد جلسات مشاوره و روان‌‌درمانی تدارک دید.
۴- باید قوانینی در جهت منع افشای اطلاعات محرمانه وضع کرد.
۵- باید کارکنان را برای برخورد و مدیریت این گونه افراد آموزش داد.

درمجموع اگر سازمان برای کنترل یا برخورد با این افراد برنامه‌‌ای نداشته باشد، در بلندمدت، فرهنگ‌‌سازمانی تخریب می‌شود و دیگر محیط سازمان برای کار مناسب نخواهد بود و به‌‌تبع آن هم ترک کار افزایش خواهد یافت و هم برند کارفرمایی لطمه خواهد دید.
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
موفقیت هایی که نصیب افراد صبور می شود،همان فرصت هایی است که توسط افراد عجوا رها می شود