جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۱۰ دی ۱۴۰۰ / ۰۹:۴۵
کد مطلب: 56764
۵
مروری بر مفهوم «اثر تماشگر» در رویداد‌های اجتماعی

وقتی هیچ کس به شخصی که نیازمند است کمک نمی کند!

لطفا تماشاچی نباشید!
وقتی هیچ کس به شخصی که نیازمند است کمک نمی کند!
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در با صحنه یا شرایط ناگواری روبرو شده باشید، مثلا فردی در حال خودکشی است، درختی آتش گرفته، فرد سالمندی زمین خورده، تصادف شده و باید کسی به اورژانس خبر بدهد و بسیاری شرایط مشابه رخ داده باشد. در چنین شرایطی بسیار پیش آمده که با دیدن افراد دیگر در صحنه، به راه خود ادامه داده و هیچ احساس مسئولیتی نمی‌کنیم. اولین فکری که ذهن می‌آید این است که افراد دیگری هستند و حتما آنها کاری انجام داده‌‌اند، پس نیازی نیست به من نیست.

همین احساس عدم مسئولیت و بی‌تفاوتی در روانشناسی اجتماعی به عنوان اثر تماشاگر شناخته می‌شود.

اما چرا گاهی در برخورد با برخی شرایط چنین دیالوگی را مطرح می‌کنیم؟ چرا تصور می‌کنیم بقیه هستند و دیگر نیازی به حضور ما نیست؟ آیا چنین برخوردی در واکنش به حوادث و شرایط اضطرارای طبیعی است؟ و ریشه چنین رفتاری از کجا نشات می‌گیرد؟

دو سناریو مختلف را در نظر بگیرید. سناریو اول، شرایطی است که در منطقه‌ای خارج شهر که به ندرت سایر خودروها تردد می‌کنند، بنزین خودرویی تمام شده و خانواده‌ای درمانده نیاز به کمک دارند. در این شرایط عموم افراد برای کمک کردن در صحنه حاضر می‌شوند و احساس مسئولیت می‌کنند.

حال تصور کنید در مسیری پرتردد و شلوغ همین اتفاق می‌افتد و خودرویی بنزین تمام کرده و نیاز به کمک دارد. اگر دقت کنید، بسیاری از خودروها بدون توجه به خانواده‌ای که نیاز به کمک دارد، به راحتی عبور می‌کنند. روانشناسان اجتماعی به این رخداد، اثر تماشاگر یا اثر کنارایستاده می‌گویند.

اثر تماشاگر یا اثر کنارایستاده (Bystander effect) یک رخداد روانشناسانه اجتماعی است که اشاره به مسائلی دارد که افراد از کمک‌کردن به دیگران در شرایط اضطراری در حالتی که افراد دیگری حاضر هستند اجتناب می‌کنند. احتمال یاری‌رساندن به افراد با تعداد تماشاگران ارتباط دارد، به بیان دیگر این سخن بدین معنی‌ست که هر چه قدر تعداد تماشگران بیشتر باشد، احتمال اینکه فردی از آنان کمک کند کم‌تر است.  

اثر تماشاگر، همیشه و در همه موقعیت‌ها هم صادق نیست. در واقع، زمان‌هایی هم وجود دارد که افرادی، بدون توجه به اینکه دیگران در موردشان چه فکری می‌کنند، بلافاصله برای کمک به همنوعان خود، یا حتی برای کمک به سایر موجودات زنده، اقدام می‌کنند.  

 
 
تاریخچه اثرتماشاگر
همه چیز از یک قتل شروع شد. گفته می‌شود که در سال 1964 در یکی از خیابان‌های نیویورک، زنی 38 ساله به نام کیتی جنویز «Kitty Genovese» شب‌هنگام در مسیر رفتن به خانه‌اش مورد آزار قرار گرفته و با بی‌رحمی کشته شد. پس از این اتفاق، روزنامه‌های آمریکا اعلام کردند که در شب حادثه، حداقل 37 نفر شاهد این اتفاق بوده‌اند اما هیچکس به کیتی کمک نکرده، تنها یک نفر بسیار با تأخیر پلیس را در جریان گذاشته که این اطلاع‌دادن ثمری نداشته و قبل از رسیدن پلیس، قتل انجام شده بود.

این خبر مورد توجه رسانه‌های عمومی قرار گرفته و واکنش‌های بسیاری در پی داشت. بیشتر افراد معتقد بودند، مردمی که در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند، نسبت به همنوعان خود بی‌توجه هستند. اما این موضوع به نحو جدی‌تر توسط روانشناسان و محققان پیگیری شد تا اینکه سرانجام، نتیجه یافته‌های این محققین، مفهومی به نام «اثر تماشاگر» یا «Bystander Effect» را در انسان‌ کشف کرد.

محققین به این نتیجه رسیدند که وقتی کسی به کمک نیاز داشته باشد و تنها یک نفر شاهد احوال وی باشد، با شتاب بیشتری به وی کمک می‌کند تا زمانیکه افراد زیادی شاهد احوال نامناسب وی باشند. یعنی اگر شما به تنهایی در جاده حرکت کنید و راننده‌ای را در یک ماشین واژگون شده ببینید، احتمالاً با نهایت شتاب به وی کمک می‌کنید.

روانشناسان اجتماعی از سال 1968 پدیده اثر تماشاگر را مورد بررسی قرار داده‌اند. تاکنون آزمایش‌های مختلفی در مورد اثرتماشاگر انجام شده است که نشان می‌دهد با حضور افراد بیشتری در صحنه رخداد، احساس بی‌تفاوتی شدت می‌گیرد و افراد تنها نقش تماشاگر خواهند داشت و تصور می‌کنند نباید کاری انجام بدهند.
 

چرا دچار پدیده اثر تماشاگر می‌شویم؟
روانشناسان اجتماعی معتقدند که در چنین شرایطی عموم افراد با خود تصور می‌کنند که افراد دیگری هم در صحنه حضور دارند و می‌توانند کمک کنند. در نتیجه احساس مسئولیت نمی‌کنند و تنها نقش تماشاگر دارند. حضور سایر افراد در صحنه باعث می‌شود با پدیده توزیع مسئولیت روبرو شویم. معمولا هر چقدر تعداد افراد حاضر در صحنه بیشتر باشد، اثر تماشاگر حادتر می‌شود و به نسبت تعداد افراد، فرد احساس مسئولیت کمتری در خود احساس می‌کند. در واقع اگر در شرایطی مثلا تصادف خودرو، بیست نفر حضور داشته باشند، معمولا هر فرد یک بیستم خود را مسئول تماس با نیروهای امدادی می‌داند و با خود تصور می‌کند قطعا بقیه با پلیس و اورژانس تماس گرفته‌اند و در نتیجه فقط اتفاق رخ داده را تماشا می‌‌کند و دست به اقدامی نمی‌زند.


چرا اثر تماشاگر به عنوان یک موضوع روانشناسی مورد بررسی قرار گرفته است؟
اثر تماشاگر بودن، از آن جهت یک موضوع روانی اجتماعی به حساب می‌آید که به صورت کلی انسان را تحت تأثیر رفتار جمع قرار می‌دهد.

در موقعیت‌هایی که یک فرد به کمک نیاز داشته باشد، افرادی که شاهد این وضعیت هستند، به دلایل عمده زیر، از کمک‌رسانی به وی خودداری می‌کنند:

- می‌ترسند که مورد قضاوت قرار بگیرند!
- از کمک کردن به آن فرد هراس دارند!
- احساس می‌کنند که دیگران هم به اندازه آن‌ها در کمک‌رسانی، مسئول هستند، پس اگر قرار است کمکی صورت بگیرد، باید همه به یک اندازه آن را انجام دهند!
- منتظرند تا کس دیگری اول داوطلب شود، بعد آن‌ها اقدام کنند!
- از این نگرانند که احمق به نظر برسند! و ….

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که دلیل اصلی اثر تماشاگر، بی‌عاطفگی نیست، بلکه این موضوع به‌خاطر فرضیات معیوبی رخ می‌دهد که انسان‌ها در ذهن خود با آن‌ها دست به گریبان هستند. نمونه‌های اثر تماشاگر بودن را به وفور می‌توانیم در جامعه خودمان ببینیم، همان وقت‌هایی که افراد به جای کمک به یکدیگر، دوربین‌ موبایل‌هایشان را روشن می‌کنند و از صحنه‌های دلخراش فیلم می‌گیرند!!
 

اثر تماشاچی در جامعه
ما می توانیم اثر تماشاگر را در بسیاری از موقعیت های زندگی روزمره خود پیدا کنیم. با ناراحتی، پدیده قلدری در مدرسه اکنون بسیار مورد توجه قرار گرفته است. چرا مردم به شخصی که مورد آزار و اذیت قرار می گیرد کمک نمی کنند؟ اثر تماشاگر می تواند حداقل تا حدی این وضعیت را توضیح دهد، زیرا یکی از عوامل درگیر سکوت افراد مشاهده کننده است. همچنین می توانیم در بسیاری از شرکت ها یا سازمان ها شاهد اثر تماشاگران باشیم. غیرمعمول است که یک ساختار ناعادلانه دستمزد یا شرایط کار وجود داشته باشد.

در این شرایط ، اثر نظاره گر می تواند توضیح دهد که چرا هیچ کس برای رفع آن کاری نمی کند. اگر چند نفر شاهد این واقعه باشند ، مردم به احتمال زیاد در شرایط اضطراری کمک نمی کنند. مسئولیت مشترکی بین همه بینندگان وجود دارد.


متأسفانه، عوامل مختلفی وجود دارد که این پدیده را توضیح می دهد. وقتی ما فقط به عنوان یک فرد از یک گروه اجتماعی عمل می کنیم ، نه به عنوان یک فرد، برای ما بسیار دشوار است که بتوانیم به کسی کمک کنیم. ما باید به جای تأثیرپذیری از اطرافیان، تأثیرگذار باشیم.

اگر یک وضعیت اضطراری وجود داشته باشد و فقط یک تماشاچی حضور داشته باشد ، فقط یک نفر می تواند کمک کند. بله ، آنها می توانند انتخاب کنند نه برای کمک به آنها ، اما فشار برای مداخله فقط بر آنها است. با این حال، هنگامی که چندین تماشاچی حضور دارند، آنها فشار مشابهی دارند. چیزی که معمولاً به پایان می رسد این است که هیچ کس کمک نمی کند.


در شرایط اضطراری؛ ناظران و شاهدان صحنه در صورتی که اندک یا تنها باشند، احتمال این که به کمک بشتابند بیشتر است.  

دلیل دیگر این است که گناه احتمالی بین همه ناظران تقسیم می شود. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد رفتار اخلاقی فرد از اندیشه های مجازات یا پاداش شخصی جدا نیست. منطقی است که فرض کنیم در شرایطی که گروهی از مردم مسئولیت آن را تقسیم می کنند، مجازات یا گناه فردی ناچیز است یا وجود ندارد. منطق این است که"هرکسی می توانست اقدام کند، بنابراین مقصر نیستم که کمکی نکردم.

 
اثر تماشاگر در بیان اعتراض
فرض کنید مادرهای یک کلاس از آموزش معلم فرزندشان راضی نیستند. همه در گروه مادران اعتراض می‌کنند، ولی همین که قرار می‌شود اعتراض آن‌ها علنی شود و پیش مدیر مدرسه بروند، همه جا می‌زنند و تعداد مادرها شاید به یک پنجم کاهش یابد. آن‌ها می‌ترسند تنها بمانند و انگشت‌نمای مدرسه و معلم بشوند و مورد کینه قرار بگیرند.

یا کارکنان یک اداره از کیفیت خوراک رستوران راضی نیستند. وقتی کنار هم هستند غرولند می‌کنند، ولی وقتی قرار می‌شود به مدیریت اعلام کنند تا آشپز عوض شود همه پا پس می‌کشند. شاید پیش خودشان فکر می‌کنند چرا ما خودمان را آدم بد این ماجرا کنیم؟ فلانی کار ما را راحت می‌کند. هر اتفاقی بیفتد به نفع ماست.

 

اثر تماشاگر در کمک به دیگران
یک خودرو پر از بار در خیابان تصادف می‌کند و همه تماشا می‌کنند. انتظار می‌رود مردم کمک و بار را جمع کنند و به صاحبش بدهند. بالاخره یکی پیدا می‌شود از آب گل آلود ماهی بگیرد و آن بارهای بر زمین ریخته را برای خودش بردارد! همین که او پاکت به دست میوه جمع می‌کند بقیه با سرعت از راه می‌رسند و در کسری از زمان چیزی از محصول بنده خدا روی زمین نمی‌ماند!


جالب است بدانید همه می‌گفتند چرا آمبولانس یا پلیس نمی‌رسد؟ این در حالی است که کسی هنوز با پلیس یا اورژانس تماس نگرفته بود. بالاخره یک مرد میانسال عصبی شد و دلش برای سرنشینان خودرو سوخت. گفت ممکن است کسی زنده باشد و کمک بخواهد. این بود که سراسیمه پیاده شد و سمت خودروی تصادفی رفت.

همین که مرد عرض خیابان را رد کرد و به آن سمت رفت، همه دلدار شدند و یادشان آمد که شاید کسی کمک بخواهد. آن‌ها هر کدام‌شان حس نوعدوستی و تماس اضطراری را به دیگری موکول کرده و هر کدام فکر می‌کردند آن دیگری تماس گرفته است. همه سمت خودرو رفتند و آنقدر شلوغ شد که وقتی اورژانس آمد از مردم خواست، صحنه را ترک کنند و بگذارند امدادرسانی بهتر انجام شود. بیایید تماشاچی‌های بیشتری برایتان معرفی کنم.


اثر تماشاگر در کار گروهی
فرض کنید اعلام می‌کنند کارکنان یک شرکت در جلسه علمی شرکت کنند. حضور در همایش برای گروه‌شان امتیاز مثبت دارد. فکر می‌کنید چه اتفاقی می‌افتد؟ هیچ کس به جلسه نمی‌رود. هر کدام فکر می‌کنند فلانی حتماً خواهد رفت. همان از گروه ما کافی است. به این ترتیب مسئولیت گروهی را به شانه یک نفر می‌اندازند که فردا می‌فهمند او هم شرکت نکرده است. در واقع در اثر تماشاگر هر کدام از اعضا به دیگری تکیه می‌کند و از زیر مسئولیت شانه خالی می‌کنند. قرار نیست در رویدادهای اجتماعی مثل زمین فوتبال صرفاً چند بازیکن داشته باشیم و هزاران تماشاگر!

فکر کنید قرار است در مدرسه گروه برتر برای ساخت روزنامه دیواری را اعلام کنند؛ یعنی امتیاز کلی گروه!

آن‌ها خیال‌شان راحت است که مریم نقاشی را می‌کشد، پس حتماً نمره نقاشی را می‌گیریم. فهیمه خوب مطلب می‌نویسد. آن یکی دست خط خوبی دارد پس حتماً امتیاز خط را می‌گیریم. فاطمه هم عضو نخودی گروه است که مسئولیت خاصی ندارد و دل به کار گروهی دوستانش خوش کرده است. حالا بیایید ببینیم چه بلایی سر این گروه می‌آید. مریم حوصله نقاشی ندارد، ولی به مطلب‌های فهیمه امیدوار است. فهیمه هم مطلب دم‌دستی و ساده پیدا می‌کند و می‌گوید اگر خوش خط نوشته باشد، نمره را می‌گیریم. فردا که روزنامه دیواری را می‌بینند تعجب می‌کنند. هیچ کدام وظایف‌شان را درست انجام نداده‌اند و نمره آن‌ها از آخر اول می‌شود. این یعنی اثر تماشاگر!... یا معلم در مدرسه مجازی کلاس‌ها را گروه‌بندی می‌کند. از آن‌ها به صورت گروهی کار و فعالیت می‌خواهد. یک عده تماشاچی هستند و منتظرند تا سرگروه یا بچه‌های فعال و درسخوان کار کنند. آن‌ها مجبور نیستند به صورت انفرادی تلاش کنند و این تماشاگر بودن برای‌شان جذاب است. حالا اگر معلم همان فعالیت را از تک‌تک بچه‌ها بخواهد تازه معلوم می‌شود که هر کدام چقدر بار علمی دارند و اینگونه دست‌شان رو می‌شود.

این خصلت بسیاری از آدم‌هاست که از اول بودن می‌ترسند. از اینکه شروع‌کننده کاری باشند. از اینکه مسئولیت کارشان را بپذیرند. مدام می‌ترسند کار بقیه را خراب کنند. در فضای مجازی هم اغلب ما تماشاگر هستیم. یک عده به جای ما فکر می‌کنند و تصمیم می‌گیرند.


اثر تماشاگر در سایر مسئولیت‌ها
گاهی همین اثر تماشاگر در محیط‌های کاری هم دیده می‌شود و برخی کارمندان به تصور اینکه دیگر کارمندان حضور دارند، دچار نوعی بی‌تفاوتی می‌شوند که می‌تواند صدمات جدی به کار وارد کند. شرکت‌‌ها برای جلوگیری از این مشکل باید وظایف بخش و کارمندان را به خوبی مشخص کنند. تشویق کارمندان برای ارائه ایده یا پیشنهاد یا انجام کارها می‌‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد.


پدیده اثر تماشاگر در شبکه‌های اجتماعی
اثر تماشاگر ممکن است هم در دنیای واقعی و هم در فضای مجازی اتفاق بیفتد.
در گروه‌های مجازی هم می‌توان اثر تماشاگر را درک کرد. به طوری که وقتی یک نفر در گروه سؤال بپرسد، اگر تعداد افراد کم باشند، سریع پاسخ وی را می‌دهند، اما اگر افراد زیادی در گروه حضور داشته باشند، هر فرد جواب دادن به سؤال یک فرد خاص را برعهده دیگران گذاشته و از جواب دادن طفره می‌رود!

مثلا گروهی را درنظر بگیرید که تعداد اعضای زیادی دارد و مشکلی برای یکی از افراد گروه پیش آمده است. فرد سوال یا درخواست خود را در گروه مطرح می‌کند ولی تنها تعداد کمی پاسخ می‌دهند. یکی از دلایل بروز این حالت ریشه در اثر تماشاگر دارد و معمولا اعضای گروه با خود فکر می‌کنند، اعضای دیگری هم در این گروه حضور دارند و چرا من باید پاسخگو باشم.
 
* * * *

به هر حال شاید کسی قبلاً کمک کرده باشد هنگامی که افراد دیگری در شرایط اضطراری حضور دارند ، رفتار یا واکنش آنها اغلب مشاهده نمی شود. اگر این مورد است، پس هر یک از آنها می تواند فرض کند که یکی دیگر از اینها مجبور است از قبل اقدام کند ، کسی باید به طریقی به او کمک کند. این امر همچنین مسئولیت شخصی را کمرنگ می کند زیرا ممکن است فکر کنند کمک آنها غیرضروری و حتی ضرر آور است. بنابراین، در شرایطی که افراد دیگری هستند که رفتار آنها را نمی توان مشاهده کرد ،هرکدام می توانند عدم اقدام آنها را منطقی جلوه دهید زیرا "شخص دیگری باید مشکل را حل کند.
 

آیا اثر تماشاگر فقط مختص انسان است؟
مطالعه درباره اثر تماشاگر، پس از سالها همچنان ادامه دارد و هربار چیزهای جالب‌تری در مورد آن کشف می‌شود. البته در سال ۱۹۶۹، دانشمندان این مفهوم را توسط حیوانات امتحان کرده‌اند. آن‌ها موش‌ها که زندگی اجتماعی دارند را برای آزمایش خود در نظر گرفتند تا ببینند آن‌ها نسبت به همنوعان خود چه واکنشی نشان می‌دهند. نتیجه این آزمایش‌ها حاکی از آن است که موش‌ها نیز مانند انسان‌ها بشدت تحت تأثیر رفتار جمع قرار می‌گیرند و در صورتی که تماشگری وجود نداشته باشد، راحت‌تر به هم کمک می‌کنند!

محققان دانشگاه شیکاگو، تمایل ذاتی انسان برای کمک‌رسانی به همدیگر را مورد تأیید قرار داده و اقرار کرده‌اند که ریشه کمک‌رسانی به دیگران، میراثی است که در وجود تمام پستانداران قرار دارد و همین امر، موضوع اثر تماشاگر را تا حد زیادی خنثی می‌کند!

اثر تماشاگر چه تاثیری بر روی کسب و کار دارد؟
رابطه اثر تماشاگر نسبت به کسب‌وکار و حتی تماشاگران بازی‌های ورزشی، جای تأمل دارد. در بازی‌های ورزشی، تأثیر وجود تماشاگران بر روحیه ورزشکاران، ثابت شده است. البته این مقوله با مفهوم کمک‌رسانی، تفاوت دارد. اما در کسب‌وکار هم می‌توان اثر تماشاگر را مشاهده کرد. به طوری که اگر یک فرد در یک فروشگاه حضور داشته باشد، امکان خرید کردن وی بالاتر است، تا وقتی که افراد زیادی در فروشگاه حاضر باشند!

البته این مورد نیز در موقعیت‌های خاصی صورت می‌گیرد و همیشه صادق نیست. در بیشتر کسب‌وکارهای عصر حاضر، اثر جمع بیشتر از اثر تماشاگر اهمیت دارد؛ به‌طوری که اگر افراد ببینند یک برند خاص، طرفداران بسیاری دارد، بدون آگاهی از کیفیت محصولات آن برند، صرفاً از روی اثر جمع به مشتری آن برند تبدیل می‌شوند. بهرحال موضوعات روانشناسی به سایر علوم نیز راه پیدا کرده‌اند و در هر زمینه، می‌توان ردپای روانشناسی را مشاهده کرد. از این اثر در بازاریابی ویروسی نیز کمک زیادی گرفته می شود.

 
 

هر چقدر تعداد افراد بیشتر باشد، احتمال کمک برای کسی کمتر است!
این تحقیق ما را به این نتیجه می رساند که هرچه تعداد افراد اطراف بیشتر باشد ، احتمال کمک به هر یک از آنها کمتر است. اگر آنها کمک کنند ، در این صورت بسیار کندتر می توانند به کمک آن فرد بیایند.اثر تماشاچی واقعیتی غم انگیز و بیرحمانه از زندگی است. چگونه می توانیم این نظریه را ثابت کنیم؟ خوب ، برای شروع ، یک وضعیت اضطراری باید به طور مصنوعی ایجاد شود. هر فرد درگیر نباید ارتباطی با دیگران داشته باشد تا نتواند رفتار خود را حدس بزند. سرانجام ، این آزمایش به ما امکان می دهد تا سرعت واکنش افراد را در کل شرایط اضطراری ارزیابی کنیم. برخی از آزمایشات گذشته این نظریه را اثبات کرده اند.

در چنین مواقعی شما چه کار می‌کنید؟
حالا من از شما می‌پرسم: فرض کنید در یک خیابان بن‌بست قرار دارید و یک دزد در حال فرار است. آیا حاضرید راه او را سد کنید تا پلیس به او برسد؟

فرض کنید یک زن و شوهر در خیابان دعوای‌شان بالا گرفته و مرد روی همسرش دست بلند می‌کند. آیا حاضرید پیش بروید و برای جلوگیری از یک خشونت آشکار پیش‌قدم شوید؟

فرض کنید کسی یک استوری کمک قرار داده و از شما درخواست کمک مالی کرده است. آیا آن را بی‌چون و چرا می‌پذیرید یا منتظر می‌مانید تا رسید عده‌ای دیگر را نشان بدهد و شما شروع‌کننده نباشید؟

بعضی کارها انسانی و لازم است در برخی موارد اولین باشیم. تصمیم درست ما در لحظه می‌تواند جلوی فاجعه‌های بسیاری را بگیرد. جلوی آتش، مرگ، خشونت یا هر چیزی که شما به عنوان اولین نفر گزارش می‌دهید یا شخصاً برای آن پا پیش می‌گذارید.

برای رسیدن به یک نتیجه ایده‌آل همه اعضای گروه یا جامعه باید وظایف خود را به درستی انجام دهند و هرکسی مسئولیت کارش را به عهده بگیرد. نمی‌شود کارهای خانه را به دو فرزند به صورت گروهی سپرد. در این صورت کمی بعد دو فرزند داریم که یکی فعال و باهوش است و آن یکی تنبل و وابسته به خواهر یا برادرش. پس اگر مدیر یک مجموعه یا مادر یک خانواده هستید، سعی کنید در کنار فعالیت‌های گروهی، فعالیت‌های فردی آن‌ها را نیز تقویت کنید و یادشان بدهید که در مقابل وظایف خود مسئول باشند.



سخن پایانی
حالا که می‌دانیم اثر تماشاگر چیست و چگونه مورد توجه قرار گرفته، می‌توانیم در رفتارهای خود آگاهانه‌تر عمل کنیم بیشتر تمرکز خود را بر روی مهارت توسعه فردی بگذاریم. به‌طوری که اگر شاهد درخواست کمک شخصی بودیمِ، بدون توجه به رفتار دیگر افراد، وظیفه انسانی و ذاتی خود را رعایت کرده و برای کمک به آن فرد اقدام کنیم.

همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، تحقیقات در مورد اثر تماشاگر همچنان ادامه دارد و ممکن است در نتایج آتی این تحقیقات، پاسخ منطقی‌تری برای این رفتار انسان‌ها در موقعیت‌های شبیه به حادثه‌ای که برای کیتی اتفاق اُفتاد، ارائه دهند.

البته امیدواریم که هرگز بی‌توجهی و بی‌عاطفگی و حتی فرضیات معیوب ذهنی، باعث تکرار چنان حادثه دلخراشی در جهان نشوند. می‌توانیم این آگاهی را از خود آغاز کنیم و اجازه ندهیم تا رفتار دیگران بر عملکرد ما چنان تأثیر غیرانسانی بگذارند…. .

مآخذ:
کلی لیندگرن ، هنری. مقدمه ای بر روانشناسی اجتماعی. تریلا ، 2003.
پاپالیا ، دیان. روانشناسی مکزیک ، مک گرا-هیل ، 2003


منابع: دیجاتو - دکتر ویز-روزنامه جوان با اضافات دیگر
 
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
سلامتي هميشه با دارو بدست نمياد بيشتر اوقات از آرامش خيال آرامش قلب و روح مياد سلامتي با خنده و عشق مياد