شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۱ بهمن ۱۴۰۰ / ۰۳:۰۰
کد مطلب: 57161
۰

تفاوتهای فردی در پاسخ و پیامد استرس

تفاوتهای فردی در پاسخ و پیامد استرس
کار فقط راهی برای  تأمین نیازهای ضروری زندگی نیست؛ بلکه کار به عنوان یک عنصر حیاتی در موقعیت اجتماعی افراد به شمار می رود . 
به گزارش میگنا هرگاه بین نیازمندی  های شغلی و توانایی های کارگر تعادل  وجود نداشته باشد، استرس به وجود می آید .  استرس شغلی امروزه یک از پدیده های مهم در زندگی اجتماعی و تهدیدی جدی برای سلامتی نیروی کار در جهان می باشد، به نحوی که سازمان بین المللی کار، استرس شغلی را به عنوان شناخته شده ترین پدیده تهدید کننده سلامتی کارگران معرفی نموده است .
استرس شغلی از جهت ایمنی در محیط کار نیز اهمیت ویژه ای دارد. از طرفی سازمان بهداشت جهانی متذکر شده است که بهداشت حرفه ای و رفاه اجتماعی کارگران عنصر بسیار مهم و پیش نیاز حیاتی در بهره وری، توسعه اجتماعی-اقتصادی و توسعه پایدار است.

موسسه ملی ایمنی و سلامت شغل کشور امریکا، استرس شغلی را پاسخ های هیجانی و فیزیکی مضری می داند که در صورتیکه نیازمندی های شغل با توانایی ها، منابع یا احتیاجات کارگر هماهنگی نداشته باشد، رخ می دهد. برخی از عوامل استرس زا در محیط های کاری شامل نیازمندی های وظیفه یا شغل (نظیر بار کاری، فقدان کنترل روی وظیفه، ابهام در وظیفه)، فاکتورهای سازمانی (نظیر ارتباطات بین فردی ضعیف، رفتارهای مدیریتی نامناسب)، مسائل اقتصادی و مالی، تضاد بین نقش ها و مسئولیت های کاری و خانوادگی، جنبه های توسعه شغلی و آموزش (نبود فرصت هایی برای رشد و ارتقا)، جو سازمانی ضعیف (عدم تعهد مدیریت برای نیروهای ارزشمند، پیچیدگی ارتباطات سازمانی و...) می باشند .
استرس های شغلی با بسیاری از بیماری ها و پیامدهای شغلی مرتبط اند. در مطالعات متعددی این ارتباط در خصوص بیماری های قلبی عروقی، بیماری های عضلانی-اسکلتی و برخی بیماری های دیگر بررسی شده است

استرس شغلی پیامدهای جدی هم برای کارگران و هم برای کارفرمایان دارد. استرس یک فاکتور مؤثر در ناکارآمدی سازمانی، جابجایی نیروی انسانی، غیبت های ناشی از کار، کاهش کیفیت و کمیت کار، افزایش هزینه های مراقبت از سلامتی و کاهش رضایت از شغل می باشد. در طی دهه های گذشته در تحقیقات متعددی نشان داده شده است که وظایف سازمانی یا شغلی که توأم با بار کاری زیاد و نیازها و مسئولیت های بیش از حد می باشند منجر به بروز ریسک های سلامتی زیادی می گردند.
لازم به ذکر است که همه نتایج استرس منفی نیستند و گاهی استرس می تواند نتایج مثبتی نیز به دنبال داشته باشد . واکنش بدن ما به استرس کمک می کند تا تمرکز کنیم و کار را به طور صحیح انجام دهیم؛ در صورتیکه فرصت استراحت و یا فرار از شرایط استرس زا نباشد، استرس می تواند منفی باشد.
هر چه تطابق یک فرد با استرس بیشتر باشد، کارایی و عمر او بیشتر می شود و به عکس، هر چه تطابق با استرس کمتر باشد، کارایی و عمر او کوتاه تر خواهد بود چنانچه فرد در مقابل استرس آسیب پذیر باشد، باید فشار کمتری به او وارد آورد، لذا آموزش ها و توقعات مراجع قدرت باید در سطح پذیرش مخاطبین آن ها باشد و آن ها فشار و استرس دور از توان را بر آن ها وارد آورند.

برای اینکه با استرس مقابله نماییم، اولاً باید استرس های مختلف را شناخت و ثانیاً تأثیر آن ها را بر رزندگی افراد بررسی کرد.
شناسایی منابع استرس و نحوه تأثیر آن بر انسان، فرد را قادر می سازد تا با اعمال موضع گیری خود، فشار و استرس را کاهش دهد.
استرس مرگ زودرس ایجاد می کند و در اثر مزمن شدن آن، قسمت های مختلف مغز مانند حافظه که در امر هیجانات و عملکردهای شناختی دخالت دارد، در معرض آسیب های جدی و زیادی قرار می گیرد.
استرس باعث می شود که کارکردهای ذهنی کاهش یابد و در نتیجه قادر نخواهیم بود تا از توانمندی ها و استعدادهای شایسته و ذاتی خود بهره کافی ببریم و در نتیجه تلاش های ما را برای رسیدن به اهداف عالیه خود و زندگی سالم و لذتبخش به فراموشی می سپارد.
ضرورت درمان استرس از آن جهت است که تقریباً پایه و اساس بسیاری ازبیماری های جسمی و روانی می باشد.
علایم استرس را می توان در چهار گستره بررسی کرد:
الف) علایم جسمانی مانند انقباض های عضلانی، سردرد، علایم گوارشی، تعریق، رنگ پریدگی، فشار خون، علایم قلبی، علایم ریوی، ضعف سیستم ایمنی، سرماخوردگی، تبخال و ...
ب) علایم هیجانی مانند اضطراب و دلشوره، افسردگی، عصبانیت و تحریک پذیری، کاهش ارتباطات
ج) علایم شناختی مانند عدم تمرکز، اختلال در حافظه، ایجاد افکار منفی، عدم تصمیم گیری، اختلال در قضاوت، احساس ناتوانی کردن، احساس پوچی کردن
د) علایم رفتاری مانند بی قراری (سندرم پای بی قرار)، جویدن ناخن، جویدن لب، بی خوابی، کاهش میل جنسی، سوء مصرف مواد مخدر، اختلال در یادگیری، اختلال شغلی
منابع ایجاد استرس در مشاغل مختلف متفاوت است. از جمله منابع ایجادکننده استرس که در بسیاری از مشاغل وجود دارد، استرس شغلی است و عامل دیگر نیز شیفت کاری می باشد


تفاوتهای فردی در پاسخ به استرسورها
فاکتورهای زیادی ممکن است روی آسیب پذیری فرد در برابر استرس تاثیر بگذارند. ساختار شخصیتی، زندگی خانوادگی، طبقه اجتماعی و سیستمهای حمایت اجتماعی مهمترین عوامل تاثیر گذار بر روی پاسخ به استرس هستند. ویژگیهای فردی در افراد مختلف باعث میشود که آنها حساسیت پذیری متفاوتی نسبت به عوامل استرس زا داشته باشند. در این جا به تعدادی از این موارد میپردازیم:
 
1. ساختار شخیصتی :
الگوی رفتاری تیپ A مجموعه ای از رفتارها یا روش زندگی است که با میل به رقابت، عجول بودن، بی صبری، بی قراری، حالت تهاجمی، سریع سخن گفتن، حالت هوشیاری بالا و تنش عضلانی شدید مشخص میشود.
در طرف دیگر طیف تیپ شخصی B قرار دارد. این گروه شامل افرادی میشود که بسیار راحت و ریلاکس، علاقه مند به کار گروهی و راضی از فعالیتهای روزمره خود میباشند.
مشخص شده است که افراد با تیپ A  احتمال بیشتری دارد که به بیماریهای قلبی عروقی مبتلا شوند. همچنین دیده شده است که افراد با تیپ شخصیتی Aنسبت به افراد تیپ شخصی B در مواجهه با یک میزان ثابت استرس خارجی، تنش بدنی و روحی بیشتری خواهند داشت. این نکته نیز جالب توجه است که افراد با تیپ شخصی A بعلت عجله ذاتی که دارند، احتمال بیشتری دارد که دچار حوادث ناشی از کار شوند.
افراد شخصیت وسواسی هنگام تغییر در محیط کار دچار استرس میشوند. این افراد به جهت شخصیت وسواس گونه خود جهت انجام کار روتین خود ممکن است آنرا چندین بار بررسی کنند. حال با تغییر نوع  یا محیط کار، وی نیاز به بررسی بیشتر داشته و این خود باعث ایجاد استرس میشود .
 
2. مقابله (Coping):
به معنای مجموعه تلاشهایی است که موجب کاهش اثرات منفی استرس بر روی احساس سلامتی فرد گردد. بعد از آنکه استرس ایجاد شد چگونگی انطباق با آن نقش مهمی در ایجاد یا عدم ایجاد مشکلات ناشی از استرس بازی میکند.
در سال1980 Folkman و Lazarus، دو روش کلی برای مقابله توصیف کردند. یکی "مقابله مشکل محور"(Problem – Focused Coping) که در آن هدف رفع نمودن اصل مشکل یعنی حذف یا تقلیل منشاء استرس میباشد.
روش دوم مقابله "هیجان محور"(Emotion – Focused Coping)  که در آن هدف کاهش علایم و عوارض هیجانی منتج از استرس میباشد.
از آنجایی که مقابله در افراد مختلف متفاوت میباشد لذا موجب تغییر درپاسخ به استرسورها میگردد. لازم به توضیح است که شیوه های مقابله از ترکیبی از تفکرات، باورها و رفتارهای فرد به وجود می آیند. این شیوه ها نسبتاً در طی زمان ثابت بوده و چندان تغییر نمی کنند. تفاوتهای فردی مانند شخصیت، سن، تجربه، نژاد و هوش در میزان مقابله افراد با استرس تاثیر میگذارند. توجه شود که روشهای مقابله متاثر از تجربیات پیشین و یادگیریهای گذشته فرد میباشند.
نکته ای که مهم است  آن است که مقابله ممکن است باعث افزایش استرس نیز بشود. مثلاًًًً یکی از روشهای مقابله کارگری که کارش افزایش یافته است، اینست که آن کار را با سرعت بیشتر و طبعاً خطای بیشتری انجام دهد و این خود میتواند باعث افزایش استرس شود .
 
3.مرکز کنترل (Locus of control) :
بعضی از افراد معتقدند آنچه در زندگی اشان رخ میدهد حاصل رفتار، توانایی، شخصیت و کوشش خود آنهاست یعنی این باور را دارند که اتفاقات زندگی تحت کنترل ایشان است. به چنین افرادی افراد با کنترل درونی میگویند. از سوی دیگر عده ای از افراد اتفاقات زندگی را از کنترل خود خارج دانسته و آنرا به شانس یا تقدیر نسبت میدهند. به این افراد، افراد با کنترل بیرونی میگویند.
در مطالعات مختلف دیده شده است افرادی که کنترل درونی دارند نسبت به افراد با کنترل بیرونی، در مواجهه با مشکلات کاری دچار استرس کمتری شده و از سلامت بیشتری برخوردارند.
 
4.استقامت (Hardiness) :
افراد سرسخت و با استقامت افرادی هستند که دارای تعهد و مسئولیت پذیری زیاد، نگاه خوش بینانه به مسائل و احساس کنترل بر روی وقایع و مبارزه جویی هستند. دیده شده است که چنین افرادی در حضور استرسور شکایت کمتری داشته و صدمات کمتری از استرس می بینند.
 
5. عوامل غیر شغلی :
هم مسائل و مشکلات خانوادگی میتوانند در محیط کار فکر و ذهن کارگر را مشغول کنند و هم مسائل کاری ممکن است روی رفتار و برخورد کارگر با خانواده تاثیر بگذارد. تقریباً تمام مدلهای استرس بر عوامل غیر شغلی و تاثیر آنها بر روی استرس ناشی از کار تاکید می کنند.
مشکلات خانوادگی، وضعیت نامناسب مالی، روابط نادرست در خارج از محیط کار از عواملی هستند که میتوانند بر روی استرس ناشی از کار اثر گذاشته و آنرا تشدید کنند و همچنین استرس میتواند به محیط زندگی و خانواده فرد منتقل شده، باعث بدتر شدن وضعیت شود. در حقیقت دیده شده است که افرادیکه مشکلات خانوادگی نداشته و یا از وضعیت مالی بهتری برخوردارند دچار استرس کمتری میشوند.
 
6. حمایت اجتماعی (Social Support) :
یکی از عواملی که مطالعات زیادی در مورد آن صورت گرفته است میزان حمایت اجتماعی از کارگر است. در حقیقت حمایت اجتماعی خوب از کارگر چه از طرف مافوق یا همکاران باشد و چه از طرف خانواده و دوستان باعث کاهش اثرات استرس بر روی فرد و عوارض کمتری در وی میشود.
 
پیامدها و عوارض استرس
مهم است که بدانیم تمام استرسها منفی یا بد نیستند و در ابتدای کار روی موضوع استرس در سال 1976 Selye استرس را به دو گروه تقسیم کرد:
1.  Eustress   یا استرس خوب و دلخواه : این نوع استرس لذت بخش بوده و میتواند باعث اثرات مثبت مثل افزایش فعالیت و خلاقیت فردی شود.
2.  Distress   یا استرس بد: این استرس هنگامی رخ میدهد که فرد احساس کند قادر به کنترل حادثه استرس زا نیست. Distress  باعث از دست رفتن کارایی و کاهش رفاه فردی میشود.
تحقیقات فراوانی درمورد ارتباط بین استرس و بیماریهای مختلف انجام شده است و همانطور که ذکر شد جهت مشخص شدن مکانیسم های آن نیز مدلهای مختلفی بیان شده است. در هر صورت استرس ممکن است پیامدهای روانی، فیزیولوژیک و یا رفتاری داشته باشد ؛ که به هر کدام آز آنها می پردازیم .
 
پیامدهای روانی:
بیماریهای روانی ناشی از استرس طیف وسیعی از بیماریها شامل علائم خفیف عصبی - روانی تا بیماریهای شدید روانی را دربر میگیرند. علائم اولیه و خفیف ممکن است شامل از بین رفتن اشتها، بی خوابی، انقباضات عصبی ناگهانی، سردرد، سوء هاضمه، ناخن جویدن و کاهش تمرکز باشد. با تشدید و ادامه اثر استرس بر روی فرد بیماریهای واضح مانند افسردگی، اختلالات اضطرابی، سوماتیفرم و دردهای سایکولوژیک ممکن است رخ دهد.
اینکه استرس چگونه می تواند باعث چنین اثراتی شود، هنوز به درستی مشخص نیست و فرضیه های مختلفی مثل افزایش سروتونین و مونو آمین های دیگر به دنبال استرس ارائه شده است که جهت اثبات آنها به تحقیقات بیشتری نیاز است. اینک به چند بیماری مهم که در بیشتر مقالات مورد توجه قرار گرفته است می پردازیم.

الف. اختلال استرس پس از تروما (PTSD):
در این وضعیت به دنبال یک واقعه شدید مثل حوادث شغلی یا مرگ همکار، فرد دچار وحشت و استرس شدیدی شده و پس از گذشت زمان هر چند وقت یکبار آن حادثه در ضمیر ناخود آگاه ظاهر میشود و باعث علایم اضطراب و وحشت در وی میشود. مثلاً فرد ممکن است در خواب آن حادثه را دوباره ببیند و همان احساس زمان حادثه در وی ایجاد شود. از علائم دیگر این سندرم افسردگی، کاهش فعالیت و ارتباط با محیط بیرونی است.
مشاغلی که در آنها خطر فیزیکی شدید برای فرد یا همکارانش وجود دارد و همینطور مشاغلی که در آنها نجات جان دیگران مد نظر می باشد در معرض خطر (PTSD)میباشند. مثل آتشنشانان، افراد پلیس و....
پزشکان شاغل در پزشکی قانونی نیز به جهت ماهیت کارشان ممکن است صحنه های فجیعی را تجربه کنند ؛ که آنها را مستعد(PTSD) کند.
 
ب. بیماری روانی گروهی (Mass Psychogenic Illness):
در این حالت عده ای از کارگران به طور همزمان دچار بیماری میشوند، درحالیکه هیچ علائمی از بیماران واقعی وجود ندارد.این حالت با یک محرک فیزیکی مثلاً بوی ناشناخته ایجاد میشود. علائم اغلب ذهنی بوده و شامل تهوع، سردرد، سرگیجه و خستگی است. علائم به مرور با اقدامات حمایتی از بین میروند. این وضعیت در افراد  دارای کار یکنواخت، بار کاری زیاد یا  استرسورهای فیزیکی رنج آور بیشتر دیده میشود. همچنین این حالت اضطرابی بیشتر خانمها و طبقات پایین اجتماعی را درگیر میکند.
 
ج. فرسودگی شغلی(Burnout) :
یکی از عوارض انتهایی استرس شغلی است که در آن فرد احساس میکند که دیگر قادر به انجام دادن کارهایش نیست. طبق تعریف Maslach در فرسودگی شغلی سه جزء مشخص شده است که عبارتند از خستگی احساسی، زوال شخصیت و کاهش پیشرفت فردی.
 
1.ج.خستگی احساسی :
به صورت خستگی، بی خوابی، احساس نا امیدی و فشار روی خود و اینکه دیگر نمی تواند مثل گذشته کار کند، میباشد. از علائم بارز آن وحشت بازگشت به کار در فرد درگیر است.
 
2.ج. زوال شخصیت :
به نگرش منفی فرد به همکاران و سازمان اشاره دارد. در این حالت فرد نسبت به همکاران و روسا بدگمان میشود.
 
3.ج.  کاهش پیشرفت فردی:
به صورت ارزیابی منفی از خود و احساس عدم صلاحیت در انجام کار تظاهر می یابد.
هر چند بروز افسردگی شغلی ناگهانی است یعنی فرد به یکباره ابراز میکند که نمیتواند به کارش ادامه دهد ولی ایجاد آن تدریجی است واحتمال بیشتری دارد که این افراد دچار اعتیاد به داروهای مخدر و آرامبخش شوند. همچنین افسردگی و مشکلات گوارش در این افراد شیوع بیشتری دارد.
 
2.پیامدهای فیزیکی استرس :

الف. بیماریهای قلبی – عروقی :
تعداد بیشماری از مطالعات گذشته نگر و آینده نگر اثر استرسورهای محیط کار را در ایجاد بیماریهای قلبی – عروقی نشان داده اند. بعد از آنکه در سال 1976 کارازک مدل تقاضا کنترل را ارائه کرد مطالعات زیادی ارتباط عدم هماهنگی تقاضای کاری و کنترل بر روی کار را با بیماریهای قلبی – عروقی مورد بررسی قرار دادند.

دیده شده است که بار کاری زیاد با بروز بیشتر سکته های قلبی ارتباط دارد و  کارگرانی که در دارای بیشتر از یک شغل بوده و یا ساعات کار طولانی دارند، نسبت به گروه کنترل بیشتر دچار بیماریهای قلبی – عروقی میشوند.در مطالعه ای بین تضاد نقش و بیماری کاردیوواسکولار ارتباط پیدا شده است و دیده شده است که افرادی که از رضایت شغلی بیشتری برخوردارند، کمتر دچار بیماریهای قلبی عروقی میشوند. همچنین در افرادی که در کارشان اختیار تصمیم گیری کمتری دارند مورتالیتی و موربیدیتی ناشی از بیماریهای قلبی – عروقی بیشتر است.

استرس میتواند باعث افزایش فشار خون نیز بشود. در تحقیقی دیده شده است که کارگرانی در یک محیط پر استرس کار میکردند، فشار خون بالاتری داشتند و وقتی آنها از محیط کار خارج شدند، فشار خون به حالت طبیعی بازگشت. همچنین در یک مطالعه افزایش فشار خون دیاستولیک در افراد با استرس کاری بالا دیده شده است.
در چندین مطالعه افزایش سطوح کلسترول و کاهش HDL با استرس در ارتباط بوده است و دیده شده است که سطح کلسترول خون ماموران مالیاتی، دانش آموزان در هنگام امتحانات و کارگران شیفتی نسبت به گروه کنترل بالاست .
در سال 1997 Bjonmtrop این فرضیه را مطرح نمود که استرس از طریق تغییرات هورمونی در سیستم هورمونی و سیستم هیپوتالاموس – هیپوفیز - آدرنال موجب تغییر در نحوه توزیع بافت چربی در بدن میگردد. و حالا از این طریق موجب افزایش بیماریهای قلبی – عروقی میگردد.
همچنین نقش کاتکولامین ها نیز مطرح است، به طوریکه دیده شده است افراد با بار کاری زیاد دارای سطوح کاتکولامین سرمی و ادراری بالاتری بودند.
 
ب‌.بیماریهای دستگاه گوارش:
نقش استرس در ایجاد زخم پپتیک از مدتها قبل مورد توجه بوده است. امروزه ارتباط بین استرسهای حاد و ایجاد زخم گوارشی به اثبات رسیده است، ولی ارتباط بین استرس مزمن و زخم پپتیک قطعی نشده است. کشف باکتری هلیکوباکتر پیلوری به عنوان عامل زخم پپتیک نتوانسته است نقش استرس را در ایجاد زخم پپتیک کمرنگ کند. مکانیسمهای مختلفی جهت چگونگی تاثیر استرس در ایجاد زخم پپتیک مطرح است.
از جمله اینکه استرس با افزایش  ترشح کاتکولامینها ممکن است باعث افزایش ترشح اسید معده شود و یا اینکه استرس میتواند روی سیستم ایمنی و فرایندهای ترمیمی اثر گذاشته و با کاهش اثر آنها باعث ایجاد زخم شود و همچنین بیان شده است که استرس ممکن است نقشی در افزایش فعالیت میکروب هلیکوباکترپیلوری داشته باشد.
در مطالعات اپیدمیولوژیک افزایش بروز بیماری زخم پپتیک در سرکارگرانی که مسئول حفظ جان و ایمنی افراد زیردست خود هستند دیده شده است.همچنین شاغلینی که مسئولیت جان افراد دیگر به عهده آنهاست مثل پزشکان و پرسنل برج کنترل پرواز بیشتر دچار زخم پپتیک میشوند. دیده شده است  کارگرانی که در انتظار اخراج شدن یا تعطیلی کارخانه هستند نیز بیشتر دچار زخمهای گوارشی میشوند.
بار کاری زیاد باعث بالا رفتن بروز زخم دئودنوم شده است ولی بر روی بروز زخم معده تاثیری نداشته است. حمایت اجتماعی خوب همکاران و خانواده تاثیر استرس را بر روی دستگاه گوارش کاهش می دهد. بیماریهای دیگر سیستم گوارشی که استرس ممکن است در آنها نقش داشته باشد شامل کولیت اولسراتیو، سندرم روده تحریک پذیر، سوء هاضمه و یبوست است. البته این ارتباط هنوز اثبات نشده و تنها در مورد اثر شیفت کاری چرخشی بر روی یبوست و اشتها ارتباط واضح دیده شده است.

ج. بیماریهای اسکلتی – عضلانی :
مطالعات مختلفی اثر استرس بر روی مشکلات اسکلتی – عضلانی را مورد بحث قرار داده اند. اکثر مطالعات تاثیر استرس را بر روی اختلالات اندام فوقانی مورد توجه قرار داده اند. در این مورد فرضیه هایی نیز مطرح است. اول آنکه تنش عضلانی ناشی از استرس باعث افزایش بار استاتیک عضلانی میشود. دوم آنکه افرادیکه در محیطهای پر استرس کار میکنند ممکن است کار کردشان با دیگران تفاوت کند. مثلاً این افراد کار معمول را با قدرت اضافی و غیر لازم عضلانی انجام میدهند. مسئله سوم تاثیر عوامل ارگونومیکی است. که یک ارتباط دو طرفه  دارد. یعنی مشکلات ارگونومیکی ممکن است باعث افزایش استرس شود و یا اینکه استرس باعث شود کاری در وضعیتهای غیر ارگونومیکی به انجام برسد و اینها باعث مشکلات اسکلتی – عضلانی بشوند. فرضیه دیگر این است که افرادیکه استرس زیاد دارند حساس تر بوده و با کوچک ترین مشکلی واکنش زیادی نشان میدهند که افراد طبیعی ممکن است به این مشکلات توجهی نداشته باشند.
 
د. اختلالات سیستم ایمنی و سرطان زایی:
تعداد زیادی از مطالعات بر روی حیوانات نشان داده اند که استرس احتمال ابتلا به عوامل عفونی را افزایش میدهد. در انسانها نیز اگرچه مطالعات کم است ولی دیده شده است که وقایع استرس زا با بیماریهایی که مرتبط با سیستم ایمنی هستند، همراهی دارند. مثلاً استرس باعث تغییراتی در آنتی بادیهای در گردش سیستیوتوکیستی و پرولینواسیون لنفوسیتی میشود.
از دیگر مسائلی که با استرس ارتباط دارد،  افزایش میزان بروز سرطان میباشد. در این رابطه گزارشات متعدد و ضد و نقیضی وجود دارد. بعنوان مثال تحقیقاتی که توسط Kunce صورت گرفته است نشانگر ارتباط وقایع استرس زای زندگی با ایجاد کارسینومای ریه، کولورکتال و پستان بوده است.
Bright , Johnesدر سال 2001 در تحقیقی دریافتند که استرسورهای محیط کار همراه با افزایش بروز تمام انواع سرطانها بوده است.
فرضیات زیادی در مورد اینکه چگونه استرس باعث سرطان میشود بیان شده است. طبق یک فرضیه که توسط S.Cholst بیان شده است استرس باعث تغییر در متابولیسم سلولی از هوازی به بی هوازی میشود ؛ در حالیکه در سلول میزان کافی اکسیژن وجود دارد. حال این اکسیژن اضافی مصرف نشده به عنوان سم برعلیه DNA  خود سلول عمل کرده و موجب موتاسیون میگردد.
تئوری دیگر توسط Holdenدر سال 1998 منتشر شده است و بیان میکند که استرس باعث کاهش فعالیت سلولهای Natural Killer و افزایش TNF-α  میشود. این تغییرات باعث کاهش مولکولهای کلاس Iو II گروه MHC شده و میتواند باعث ایجاد کارسینوم نماید.
 
ه. صدمات و حوادث :
به نظر میرسد که بین استرس و صدمات محیط کار ارتباط وجود دارد؛ گرچه مکانیسم دقیق آن هنوز شناخته نشده است. در مطالعه بر روی رانندگان اتوبوس دیده شده است که افراد با نیازهای شغلی زیاد و نارضایتی بیشتر، دچار آسیبهای کمری شده اند. همچنین دیده شده است که استرس باعث افزایش درد در اندام فوقانی میشود. استرس از چند راه ممکن است باعث بروز آسیب و صدمات شود. افزایش بار کاری در یک کارگر باعث میشود وی جهت انجام آن کار با سرعت بیشتری فعالیت نموده و خطاهایش افزایش یابد ؛ که این موضوع ایمنی فرد را به خطر می اندازد و همچنین فردی که سریع کار میکند یا بعلت کار زیاد خسته شده ودیگر به مسائل ایمنی  توجه نمی نماید و این باعث افزایش بروز صدمات و آسیبها در وی میشود.
کار شیفتی نیز ممکن است باعث افزایش آسیب و صدمه شود ؛ بطوریکه دیده شده است که تغییر شیفت باعث افزایش بروز صدمات و آسیبها در اولین روز کاری  میشود.
همچنین استرس می تواند باعث افزایش مصرف الکل، سوء مصرف داروهای دیگر شده و باعث افزایش بروز آسیبها و صدمات گردد ؛ بطوریکه امروزه یک عامل مهم تصادفات وسایل نقلیه بعلت مصرف الکل است. از طرف دیگر دیده شده است که افرادی که آزادی تصمیم گیری کمتری در کار دارند از صدمات بیشتری رنج میبرند.
 
و. بیماریهای دیگر:
بیماریهایی مثل آسم،  دیابت، سردرد یک جزء سایکوفیزیولوژیک داشته و استرس باعث افزایش احتمال بروز و تشدید آنها میشود. مثلاً در تحقیقی دیده شده است که پرسنل برج کنترل خطوط هوایی بیشتر از گروه کنترل به دیابت تیپ II دچار میشوند.
در واقع کمتر بیماری را میتوان یافت که ارتباط آن با استرس مورد بحث قرار نگرفته باشد و انواعی از بیماریها از اگزما تا سرطان مورد بررسی قرار گرفته اند ولی ارتباط آنها با استرس هنوز کاملاً اثبات نشده است .
 
پیامدهای رفتاری :
سومین گروه از علایم و عوارض ناشی از استرس پیامدهای رفتاری میباشند. در اینجا به تعدادی از این موارد اشاره میشود.
 
1.   غیبت از کار(Absenteeism):
از جمله عوارض شناخته شده استرس است. استرس باعث میشود تعداد موارد کوتاه مدت غیبت از کار افزایش یابد. همچنین دیده شده است که استرسورهای سازمانی مثل نیاز کاری بالا و کنترل کاری پایین باعث افزایش غیبت از کار میشوند.
 
2.    مصرف دخانیات:
همانطور که میدانیم سیگار باعث اثرات مختلف جسمی و روانی بر روی فرد میشود. مطالعات مختلف ارتباط واضح بین مصرف سیگار با بیماریهای قلبی– عروقی، سرطان و بیماریهای انسدادی ریه را نشان داده اند. دیده شده است افرادی که استرس بیشتری دارند احتمال سیگاری شدنشان و تعداد سیگار مصرفی شان بیشتر است. همچنین خود سیگار میتواند باعث تشدید استرس شود و عوارض آن مثل اضطراب و بیقراری را بیشتر کند.
 
3.   سوء مصرف دارو، الکل و اعتیاد:
یکی از عوامل سوق به سوی مصرف الکل و مواد مخدر استرس است.   در حقیقت مصرف این مواد درک میزان استرس دریافتی توسط فرد را کاهش میدهد و همینطور میزان ارتباط فرد با خاطرات پیشین که موجب تشدید استرس میشود را کاهش میدهد.
 
4. اختلال خواب :
همه ما احتمالاً تجربه کرده ایم که هنگام داشتن استرس دچار بیخوابی میشویم. در این مورد چیزی که مهم است اینست که استرس و بیخوابی بر روی هم اثر  متقابل دارند. یعنی بیخوابی خود میتواند باعث تشدید استرس شود. مثلاً بیخوابی باعث خواب آلودگی طی روز و هنگام کار شده و باعث افزایش تعداد خطاهای کاری میشود و این خود میتواند استرس را تشدید کند .
 

بیشتر بخوانید:
 شغل و عوامل ایجاد کننده استرس
عوامل ایجاد کننده استرس: نقش سازمانی و محیط کار
مرجع : دکتر سید محمد حسین جمال الدینی
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
سخن گفتن با خدا مانند صحبت کردن با یک دوست پشت تلفن است... ممکن است او را در طرف دیگر نبینیم، اما می دانیم که دارد گوش می دهد...