شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۱۲ فروردين ۱۴۰۱ / ۱۳:۳۲
کد مطلب: 58285
۴
۱

بخش دوم گفتارهای در مورد روان درمانی تحلیلی

دکتر حسین اسدبیگی روانشناس بالینی
بخش دوم گفتارهای در مورد روان درمانی تحلیلی
دکتر حسین اسد بیگی متخصص روانشناسی بالینی در یادداشتی اختصاصی برای میگنا نوشت: ملانی کلاین که اصلی ترین نظریه پرداز روابط اوبژه (Object Relations) است، در سال 1882 در وین اتریش به دنیا آمد و در سال 1960 از این جهان رخت بربست. نام خانوادگی وی در اصل «رِیزِس» (Reizes) بود و در 19 سالگی که با آرتور کلاین ازدواج کرد نام خانوادگی او به کلاین تغییر کرد. ملانی کلاین خیلی زود و چندین بار با مرگ عزیزان خود مواجه شد. وقتی فقط چهار سال داشت، خواهرش سیدونی فوت کرد. در ۱۸ سالگی، پدرش درگذشت و دو سال بعد، نوبت برادرش امانوئل بود. چند دهه بعد نیز پسرش چشم از جهان فروبست.

کلاین در سال ۱۹۱۰، هنگامی که همسرش خانواده را به بوداپست نقل مکان داده بود، با نوشته‌های زیگموند فروید آشنا شد. کلاین می گوید «وقتی که در بوداپست بودم شدیدا به روانکاوی علاقمند شدم. یادمه اولین کتابی که از فروید خواندم، کتاب کوچک «تفسیر رویاها» بود (فروید، 1900 ب) و وقتی که آن را خواندم فهمیدم خودشه، یعنی همان چیزیه که دنبالش بودم حداقل درآن سالهایی که خیلی مشتاق بودم چیزی را پیدا کنم که مرا از لحاظ عقلی و عاطفی اقناع کند.

من تحت تحلیل فرنزی قرار گرفتم که برجسته ترین روانکاو مجارستانی بود و او خیلی مرا ترغیب کرد که خودم را وقف روانکاوی بخصوص روانکاوی کودکان کنم چون می گفت من استعداد خاصی برای آن دارم». کلاین از سال 1914 تا 1919 تحت نظر ساندر فرنزی درمانگر و روانپزشک مجارستانی و (بعدا توسط کارل آبراهام) روانکاوی شد. فرنزی او را تشویق کرد تا روانکاوی کودکان را در پیش بگیرد.


برخلاف فروید که نظریه اش بر پایه کار با بزرگسالان بود، کلاین اولین کسی بود که روانکاوی را مستقیما با کودکان انجام داد و آن را در دهه 1920 با نوزادان شروع کرد. ابزار جدید وی در تحلیل کودکان، تکنیک بازی بود. ملانی کلاین متوجه شد که بازی کودکان به طور نمادین می تواند اضطرابها و خیالپردازی های آنها را آشکار کند. طبق نظریه فروید عقده اودیپ در سه چهار سالگی آغاز می شود اماکلاین کودکان دوسال و نیمه ای را مشاهده کرد که خیالپردازی ها و اضطراب های اودیپی نشان می دادند که واضح بود پیشینه ای هم از قبل دارند.

همچنین سوپرایگو (فرامن) زودتر از زمانی که در نظریه کلاسیک روانکاوی انتظار می رفت خود را نشان می داد و به نظر می رسید ویژگی های متحجرانه ای دارد (مربوط به مرحله دهانی و مقعدی).

چند اصطلاح مهم در نظریه کلاین وجود دارد که اینها هستند: phantasy (خیالپردازی)، همانند سازی فرافکنانه (Projective Identification)، موضع پارانویید- اسکیزویید (paranoid-schizoid position)،  موضع افسرده (depressive position) و رشک (envy).

خیالپردازی ( phantasy) فنتسی: کلاین عقیده داشت کودکان وقتی به دنیا می آیند، ذهنشان مثل یک لوح سفید نیست بلکه با یک دنیای ناخودآگاه خیالی پا به دنیا می گذارند. او عمدا به جای fantasy  واژه #phantasy را به کار برد تا آن را از فانتزی متمایز کند. از دید او و روانکاوان انگلیسی کلاینی، فانتاسی (خیالپردازی) با Ph، بیشتر بر ابعاد ناخودآگاه این موضوع دلالت دارد در حالی که فانتزی با f را برای اشاره به سطح خواب و خیال و خودآگاه تر این دسته از فعالیتهای ذهنی باید به کار برد.

 از آنجا که غرایز از ابتدای تولد وجود دارند، می توان فرض کرد که زندگی خیالپردازانه خام اولیه هم از ابتدای تولد وجود داشته باشد. مثلا اولین گرسنگی و تلاش غریزی برای ارضای گرسنگی، همراه است با خیالپردازی (phantasy) از اوبژه ای که قادر است این گرسنگی را برطرف کند.

چون خیالپردازی ها مستقیما از غرایز و در مرز میان بدن و فعالیت روانی سرچشمه می گیرند، این خیالپردازی های اولیه هم به صورت جسمی و هم به عنوان پدیده ای ذهنی تجربه می شوند. مادامی که اصل لذت و درد حکمفرما است، خیالپردازی ها، قدرتمند محسوب می شوند و تفاوتی میان خیالپردازی و واقعیت وجود ندارد. در اینجا اوبژه های خیالپردازانه و ارضای ناشی از آنها به عنوان امری فیزیکی تجربه می شوند.

برای نمونه نوزادی که دارد به خواب می رود، با دهان خود حرکات و سروصدای مکیدن از خود در می آورد یا انگشت خود را می مکد یعنی خیالپردازی هایی مبنی بر اینکه واقعا دارد شیر می مکد یا با پستان، یکی می شود و با یک خیالپردازی به خواب می رود مبنی بر اینکه پستان شیرده را در واقع در درون خودش دارد.

همچنین نوزاد گرسنه رنجیده که جیغ و دست و پا می زند، خیالپردازی می کند که در واقع دارد به پستان حمله می کند و آن را می درد و نابود می کند و فریادهای خودش را اینگونه تجربه می کند که گویی، آن پستان دریده شده دارد از درون به خودش حمله می کند و او را می زند و آسیب می رساند. از اینرو نوزاد نه تنها یک خواسته را تجربه می کند بلکه درد و لذت خودش و جیغ خودش می تواند به عنوان یک حمله آزارمندانه از درون خودش احساس شوند.
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

سلیمان اویسی
Iran, Islamic Republic of
با سلام بسیار مطلب عالی بود روابط موضوعی یا روابط ابژه متاسفانه در میان روانشناسان کشور ما نسبت به نظریه های دیگر روانشناسی کمتر شناخته شده است.
با تشکر فراوان از شما بزرگواران سایت میگنا
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
بادها می وزند، عده ای در مقابل آن دیوار می سازند و تعدادی آسیاب به پا می کنند