تاب آوری اجتماعی تحت تاثیر آموزش است

تاب آوری اجتماعی تحت تاثیر آموزش است رسانه ها میتوانند هم در آموزش و هم در تبلیغات ایفای نقش نمایند از تاثیر مثبت رسانه ها و یا بدکارکردی آنها نباید غافل بود همه جا در معرض تبلیغات و یا تحت تاثیر آموزش های مستقیم و غیر مستقیم هستیم .

عفت حیدری مترجم 70 عنوان کتاب و نویسنده خانه تاب آوری در یادداشتی نوشت : سرو کله تبلیغات در رایانه شما، لباسهای باشگاه های ورزشی حرفه ایی، دستشویی های عمومی، صفحه های نمایشگر در پمپ بنزین و حتی کیسه های تهوع در هواپیماها پیدا می­شود.

اهمیت ندادن به مسیری که تبلیغ کنندگان طی می­کنند و بی اعتنایی به آنها به عنوان تلاش­های بیهوده، اما بی ضرر برای تحت تاثیر قراردادن نگرش ها و رفتارهای ما کار آسانی است.

با این حال، باید به خاطر بسپاریم که تبلیغات می­توانند  اثرات نیرومندی داشته باشند. تاریخچه تبلیغات سیگار را در نظر بگیرید. در قرن نوزدهم، تولید و عرضه اکثر کالاهای مصرفی از جمله فرآورده های تنباکو به صورت محلی انجام می­شد. اما همزمان با انقلاب صنعتی که به تولید انبوه بسیاری از فرآورده های مصرفی منتهی شد،تولید کنندگان خواستار بازارهای گسترده تر شدند و تبلیغات نتیجه طبیعی آن بود.
در دهه 1880، سیگار برای اولین بار به تولید انبوه رسید. و غول های سرمایه داری نظیر جیمز بیوکنن دوک برندهای خود را بدون هیچ ترس و واهمه ایی وارد بازار کردند.دوک در روزنامه ها تبلیغ کرد.

هزاران بیلبورد تبلیغاتی را اجاره کرد.هنرپیشه های معروف را برای تبلیغ کردن برندهایش استخدام کرد و به خرده فروشانی که کالاهای خود را انبار کرده بودند، جایزه داد. سایر تولید کنندگان سیگار هم عینا همین کار را انجام دادند.این تلاشها فوق العاده موفقیت آمیز بودند، چرا که فروش سیگار در آمریکا سر به فلک کشید.

اما هنوز بخش اعظم بازار دست نخورده و بکر باقی مانده بود. تا اوایل قرن بیست، مردان 99 درصد سیگار عرضه شده را می خریدند، زیرا سیگار کشیدن از نظر اجتماعی برای زنان عمل ناپسندی قلمداد می شد.باور رایج این بود که زنانی که سیگار می­کشند، پایبند اخلاق نیستند. این موضوع با شکل گیری جنبش حقوق زنان و بمارزه برای برخورداری از حق رای متحول شد.
جالب است که سیگار کشیدن به نماد آزادی زنان بدل شد. در حال حاضر شرکتهای تولید توتون و تنباکو برای جبران افت بازار در آمریکا، به دنبال عرضه سیگار در بازارهای سایر کشورها هستند.طبق برآورده ای سازمان بهداشت جهانی در آسیا 50000 نوجوان در یک روز سیگار مصرف می کنند و سیگار کشیدن احتمالا علت مرگ و میر یک چهارم جوانان آسیایی است.
آیا تبلیغات مسئول این ظاهرا بحران سلامت عمومی است؟ تبلیغات تا چه اندازه می­توانند نگرشها و رفتار افراد را واقعا شکل دهند؟ نگرش واقعا چیست و کدام فرایندها آن را تغییر می­دهند؟
 
انواع نگرشها کدامند و بر چه پایه ایی استوار هستند؟
هریک از ما دنیای پیرامون خود را ارزیابی می­کنیم و ممکن است به هر چیزی که می­بینیم علاقه مند شویم یا از آن بدمان بیاید. در واقع عجیب است که بشنویم کسی بگوید من هیچ احساسی به ماهی ها و شکلات و خوانندگان ندارم. دست کم یکی از این اهداف باید نگرشهای قوی افراد را برانگیزند؛ این طور فکر نمی­کنید؟ نگرشها ارزیابی کردن افراد، اشیا یا نظرات هستند.

نگرش ها اهمیت دارند، چرا که اغلب نحوه عملکرد ما را تعیین می­کنند آیا ماهی یا شکلات می­خوریم یا از خوردن آنها اجتناب می­کنیم،آلبوم های خوانندگان را خریداری می­کنیم یا هنگام پخش آهنگهای آنها، موج رادیو را عوض می­کنیم؟

نگرش ها از کجا می­آیند؟
یک پاسخ جالب به پرسش نگرش ها از کجا می آیند، این است که آنها تا حدی با ژنهای ما در ارتباط هستند. شواهد مربوط به این نتیجه گیری حاصل این واقعیت هستند که دوقلوهای همسان حتی زمانی که در محیط های متفاوتی بزرگ می­شوند و اصلا یکدیگر را نمی­شناسند، در مقایسه با دوقلوهای ناهمسان، نگرش های مشابه تری در باره موضوعاتی مثل مجازات یا موسیقی جاز دارند.

باید در نحوه تفسیر کردن این شواهد با احتیاط و دقت عمل کنیم. هیچکس ادعا نمی­کند، ژنهای خاصی وجود دارند که نگرش های ما را تعیین می­کنند و غیر ممکن است که مثلا ژن علاقه به موسیقی جاز وجود داشته باشد که رجحان های موسیقی ما را تعیین کند. با این حال به نظر می­رسد که برخی نگرش ها کارکرد غیر مستقیم آرایش ژنتیکی ما هستند. آنها با موضوعاتی نظیر خلق و خو و شخصیت ما در ارتباط هستند که ارتباط مستقیمی با ژن ها ما دارند. افراد ممکن است خلق و خو و شخصیتی را از والدینشان به ارث ببرند که آنها را مستعد سازد، موسیقی جاز را بیشتر از موسیقی پاپ دوست داشته باشند

خاتمه کلام اینکه صرف نظر از ظرفیت های ژنتیکی حتی یکسان این فرهنگ و آموزش و حتی تبلیغات و رسانه ها هستند که میتوانند سطح سلامت ، تاب آوری و آسیب پذیری و حتی نوع آن را تحت تاثیر قرار دهند.



_{بانگاهی به کتاب روانشناسی اجتماعی ، دکتر مجید صفاری نیا و پرستو حسن زاده}