پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰ / ۰۸:۰۱
کد مطلب: 56408
۵
دکتر اروین یالوم استاد بازنشسته روانپزشکی دانشگاه استنفورد

اروین یالوم و دلهره مواجه شدن با واقعیت های زندگی

اروین یالوم  و دلهره مواجه شدن با واقعیت های زندگی
ما موجوداتی در جست و جوی معنا هستیم که باید با دنیایی که خود ذاتا بی‌معناست کنار بیاییم. برای پرهیز از پوچ گرایی، ابتدا طرحی سترگ برای معنای زندگی ابداع کنیم که پشتوانه‌ زندگی باشد. بعد تدبیری بیندیشیم تا عمل ابداعمان را فراموش کنیم و خود را متقاعد سازیم که ما معنای زندگی را ابداع نکرده‌ایم بلکه کشفش کرده‌ایم.
این توضیحات، بخشی از منظومه فکری اگزیستانسیالیستی دکتر اروین یالوم استاد بازنشسته روانپزشکی دانشگاه استنفورد، و روان‌درمانگر اگزیستانسیال شهیر آمریکایی است. تاکید خاص و محوریت مداخله گری درمانی او بر تشریح اگزیستانسیال (هستی شناختی) و مواجهه عریان و بی پرده با زندگی و معناسازی و معنایابی برای زندگی قرار دارد.
 
 دکتر اروین یالوم استاد بازنشسته‌ی روانپزشکی دانشگاه استنفورد، گروه درمانگر، روان‌درمانگر اگزیستانسیال و نویسنده‌ی پرآوازه در آمریکا و در سطح جهان است. ویژگی خاص او در به‌کار بردن روش‌های نوین برای درمانجویان، دیدگاه‌های نوین و طرح آن‌ها به صورت رمان، شیوه نامه و بیان روشن و واضح روش درمان اگزیستانسیال (هستی شناختی) است.

به یقین اروین یالوم شیوه‌های نوین تراپی و زندگی روزمره انسان‌ها را به روش خاص خودش درهم آمیخته و هم اکنون یکی از بزرگ‌ترین روانپزشکان و نویسندگان حال حاضر جهان است. محبوبیت وی در سطرسطر نوشته‌هایش نهفته که هر انسانی را با هر ویژگی به سوی خود می‌خواند و قادر است تاثیر ژرف بر اندیشه و دیدگاه‌های فرد، گروه و جامعه بگذارد. کتاب‌های اروین یالوم که اکثرا رمان هستند به بیش از سی زبان در دنیا ترجمه شده و آوازه‌ی این پزشک و استاد هنرمند در سراسر دنیا به گوش مردم جهان می‌رسد.

“تن‌ها دو راه حل وجود دارد که هردو به یک اندازه ناخوشایندند؛ تن دادن به انکار یا زندگی کردن با آگاهی‌ای که اضطرابی خارج از تحمل با خود به همراه می‌آورد. سروانتس در پرسش ماندگار دن کیشوت چنین گفت: به کدام یک دچاری؛ جنون خردمندانه یا شعور ابلهانه؟


اما من هرگز باور نداشته‌ام که آگاهی به جنون می‌انجامد یا انکار به سلامت عقل. انکار را هرجا که ممکن باشد به چالش می‌طلبم. کوشیده‌ام همه‌ی آنچه را که به کوته‌بینی منجر شده و حقارت و وابستگی را در من پرورده، دور بریزم. متقاعد شده‌ام که رویارویی صریح با موقعیت اگزیستانسیال (هستی شناختی)، ممکن است برای فرد ترس و دلهره به همراه آورد، ولی در نهایت شفابخش و پربار است. به گفته‌ تامس هاردی: اگر راهی به سوی بهترین باشد، همانا دیدن تمام و کمال بدترین است. “

یالوم، اروین،۱۳۹۷، هفت درس پیشرفته در درمان سوگ، از مجموعه داستان: مامان و معنی زندگی


واقعیت‌گرایی و طرح پرسش‌های ساده در زندگی روزمره، اندیشیدن به عمل دگرگون‌ساز در مقابل سکون و سکوت، از مهم‌ترین ایده‌های طرح‌شده در کتاب‌های اروین یالوم است که در محبوبیت وی نقش اساسی داشته. هر کسی در هر شرایطی می‌تواند با کتاب‌های اروین یالوم ارتباط برقرار کرده و بخشی از وجود خویش را در آن بیابد. همچنانکه اروین یالوم در کتاب‌هایش به چهار موضوع اصلی و دغدغه‌ انسانی یعنی مرگ، آزادی، تنهایی و پوچی می‌پردازد و از بیان واقعیات تجربه‌شده‌ی زندگی ابایی ندارد. مواجهه با هستی بیکران و دلهره آورترین واقعیت‌های زندگی از ویژگی درمانگری دکتر یالوم با درمانجو است، چنانکه در کتاب‌های متنوع خویش در باره‌ی روان درمانی اگزیستانسیال و نحوه‌ی ارتباط با درمانجو بسیار سخن گفته و با مثال‌های متعدد از مراجعان خویش آن‌ها را ملموس و جذاب می‌کند.

دکتر دیوید اسپیگل همانند بسیاری از پزشکان، روزنامه نگاران، نویسندگان و هنرمندان؛ از جمله کسانی است که در باره‌ کتاب‌های متعدد اروین یالوم اظهار نظر کرده و این چنین گفته است:” اروین د. یالوم در این داستان‌های تحسین برانگیز، غنای تجربه‌اش را به عنوان یک روان درمانگر با دانش وسیعش در فلسفه و ادبیات و نیز با انسان دوستی عمیقش در هم می‌آمیزد. او با همان مهارتی که بیمارانش را به درمان جلب می‌کند، خواننده را هم با قصه همراه می‌کند. ”

“ما موجوداتی در جست و جوی معنا هستیم که باید با دنیایی که خود ذاتا بی‌معناست کنار بیاییم. برای پرهیز از پوچ گرایی، ابتدا طرحی سترگ برای معنای زندگی ابداع کنیم که پشتوانه‌ی زندگی باشد. بعد تدبیری بیندیشیم تا عمل ابداعمان را فراموش کنیم و خود را متقاعد سازیم که ما معنای زندگی را ابداع نکرده‌ایم بلکه کشف‌اش کرده‌ایم. “

یالوم، اروین،۱۳۹۷، مامان و معنی زندگی

******
نیچه، شوپنهاور و اسپینوزا از مهم‌ترین شخصیت هایی‌اند که اروین یالوم در سه رمان مجزای خویش با توجه به اطلاعات تاریخی، فلسفی و ادبی، آن‌ها را به زیر ذره بین روان درمانی اگزیستانسیال برده و به گونه‌ای شخصیت آن‌ها را پرورده که گویی در حال حاضر و هم عصر ما هستند و کار درمان با دکتر اروین یالوم را پی می‌گیرند. اروین یالوم با درنظر گرفتن واقعیت‌های تاریخی، آثار و سایر مستندات، سه قله‌ مهم فلسفه و اندیشه را با مهارت تمام به تصویر کشیده و راه‌های مواجهه با مسائل و دیدگاه آنان را به ما می‌شناساند. این سه کتاب مهم نقطه‌ عطف درخشان کار‌های یالوم به شمار می‌روند و در سراسر جهان و ایران با اقبال زیادی برای مخاطب و خوانندگان مواجه شده‌اند. سه کتابی که هریک درس‌نامه و دغدغه‌های انسانی را در رابطه با خویشتن خویش و دنیای پیرامون فرد به چالش می‌کشد و سرآخر برای آن‌ها شفابخش و زاینده‌ی امید است… همچنان که برای خوانندگان.

“ای بسا کس که زنجیرِ خویش نتواند گسست.

اما بندگسل ِ دوست خویش تواند بود.

سوختن در آتش ِ خویشتن را خواهان باش

بی‌خاکسترشدن کی نو توانی شد؟

“چنین گفت زرتشت”

وقتی نیچه گریست آمیزه‌ای از واقعیت و خیال، جلوه‌ای از عشق، تقدیر و اراده در وین خردگرای سده‌ی نوزدهم و در آستانه‌ی زایش دانش روانکاوی. فریدریش نیچه، بزرگترین فیلسوف اروپا … یوزف برویر، از پایه گذاران روان کاوی … دانشجوی پزشکی جوانی به نام زیگموند فروید، همه اجزایی هستند که در ساختار رمان در هم تنیده می‌شوند تا حماسه‌ی فراموش نشدنی رابطه‌ی خیالی میان بیماری خارق العاده و درمانگری استثنایی را بیافرینند. “

یالوم، اروین،۱۳۹۸، وقتی نیچه گریست


“اروین یالوم در این رمان تحسین برانگیز، به عنوان داستان نویسی ورزیده و پیشگوی برجسته‌ روح انسانی حق مطلب را ادا می‌کند. “ رولو می“

این کتاب به شکلی نوین و تاثیرگذار به کاوش در مسئله‌ی فقدان، اشتیاق جنسی، و معنا می‌پردازد. “ مجله لایبرری“

بنیان‌های استوار جهان بینی ما و در نتیجه ژرف یا سطحی بودنش در سال‌های کودکی شکل می‌گیرد. چنین دیدگاهی بعد‌ها پیچید‌ه تر، مفصل‌تر و کامل‌تر می‌شود، ولی بنیانش تغییر نمی‌کند. “

یالوم، اروین،۱۳۹۸، درمان شوپنهاور
“اپیکور متفکر و خردمند یونان باستان باور داشت که جهان آخرتی در کار نیست و ما باید زندگی خود را فقط تا آنجا که می‌توانیم با آرامش و آسایش و شادمانی بگذرانیم. هدف از زندگی چیست؟ پاسخ او این است: “آرامش درونی ” یا “رهایی از درد و رنج هیجانی”. او اشاره می‌کند که نیاز‌های افراد خردمند اندک هستند و به سادگی و راحتی ارضا می‌شوند، در حالی که افرادی با تمایل عمیق و ریشه دار برای قدرت یا ثروت، هرگز به آرامش خیال دست نمی‌یابند، زیرا تمایل زایا است. هرچه بیشتر داشته باشی، داشته هایت بیشتر تو را به سوی خود فرا می‌خوانند. …. “

یالوم، اروین،۱۳۹۶، مسئله‌ اسپینوزا

******
ترس از مرگ یکی از پردغدغه‌ترین افکار ذهن انسانی از طفولیت تا هنگام مرگ است. هیچکس نیست که دمی به مرگ و نیستی نیاندیشیده باشد. اینکه پیامد‌های ترس از مرگ، ترس از زندگی، ترس از پوچی، ترس از تنهایی، ترس از دست دادن عزیزان، ترس از آسیب دیگران، ترس از خطرکردن ….. است، خود معضل بزرگ و فراگیر انسانی است. اینکه ما انسان‌ها همیشه پشت ترس‌هایمان پنهان می‌شویم و دقیقا متناسب با آن زندگی‌مان را بسط می‌دهیم. اروین یالوم بار‌ها تاکید کرده است که هرچقدر ترس‌ها را پس بزنیم، دقیقا به همان اندازه هم زندگی روی خوش به ما نشان خواهد داد و حسرت کمتری برایمان باقی خواهد گذاشت. یالوم در کتاب خیره به خورشید نگاهی شفاف به مسئله‌ی مرگ دارد و آن را برای خوانندگان واضح و گریزناپذیر شرح می‌دهد. کمترکتابی تا کنون با توصیف مرگ حتمی که از راه می‌رسد، نتوانسته تا این حد امیدآفرین و برهم‌زننده‌ی ترس‌ها و نشان‌دهنده‌ی سمت روشنا باشد. خیره به خورشید نگاه عمیق به نور تابناک واقعیت‌های زندگی است که انگیزه‌ای برای رشد و بلوغ می‌شود و تلنگری است که لحظه‌های زندگی را دریابیم و قدر آن را تا حد ممکن بدانیم.

“از ابتدای تاریخ تا کنون فکر فناپذیری در جان ما ته نشین شده است. چهار هزار سال پیش گیلگمش، قهرمان بابِلی، در مرگ دوست خویش ِانکیدو … اندیشیده است: تاریک شده‌ای و صدایم را نمی‌شنوی. به گاه مرگ آیا من هم، چون ِانکیدو نمی‌شوم؟ اندوه به قلبم ره می‌گشاید. از مرگ می‌هراسم. ”

یالوم، اروین،۱۳۹۷، خیره به خورشید

******

بدون شک یکی از پرتکرارترین فرایند درمان برای درمانجو، همین نشستن روی مبل درمان و دروغگویی روی مبل است. آنچنان که همه‌ ما به گونه‌ای آن را تجربه کرده‌ایم. نکته‌ مهم آن است که ما هزینه‌ای گزاف می‌پردازیم، داوطلبانه در برابر درمانگر روی مبل می‌نشینیم و پی درپی دروغ می‌گوییم. دروغگویی روی مبل، کتابی بسیار مفرح و پرکشش است که می‌تواند ما را به هزارتوی لایه‌های تاریک ذهن انسانی ببرد و آگاهی ما را از رفتار خودمان و دیگران نسبت به خود فراتر ببرد. این کتاب دور و تسلسلی از ذهن تاریک‌اندیش و برداشت‌های ذهنی آدمی را در فرایند درمان بازگو می‌کند که خواننده را میخکوب و انگیزه‌های درمان پذیری را صدچندان می‌کند.

“ارنست روان درمانگری بود که به کارش عشق می‌ورزید. بیمارانش هرروز او را به خصوصی‌ترین اتاق‌های زندگی شان دعوت می‌کردند؛ و او هر روز آن‌ها را تسلی می‌داد، تیمارشان می‌کرد و ناامیدی را از آن‌ها دور می‌کرد … کسی که به کارش عشق می‌ورزد، خوش شانس است. … البته چیزی بیش از خوش شانسی؛ او احساس خوشبختی می‌کرد … بعضی از صبح ها، از پنجره‌ مطبش … به آسمان مه آلود نگاه می‌کرد و با خود تصور می‌کرد که اسلافش در روان درمانی در افق منتظر ایستاده‌اند … در بالاترین سطح و دورتر از بقیه، نیاکانی ایستاده بودند که پیکر‌های آسمانی شان به سختی رویت می‌شد: عیسی مسیح، بودا، سقراط. پایین‌تر از آن‌ها و کمی نزدیکتر، پیشروان بزرگ بودند که چهره هایشان کمی متمایز‌تر بود: نیچه، کی‌یر کگور، فروید و یونگ؛ و از آن‌ها نزدیک‌تر پدربزرگ‌های روان درمانی: آدلر، هورنی، سالیوان، فروم و چهره‌ی شیرین و خندان شاندور فرنتزی. “


یالوم، اروین،۱۳۹۷، دروغگویی روی مبل

******

هنر درمان یک درسنامه و شیوه نامه برای روان درمانگران است در ۸۵ مبحث. اما آنقدر ساده و بی‌پیرایه نوشته شده که خوانندگان عادی حظ بیشتری از کتاب می‌برند و کمک بزرگی برای رشد بالغانه و شناخت از ناخودآگاه و ترمیم و اصلاح معاشرت و ارتباط با دنیای پیرامون است. این کتاب همچون دیگر کتاب‌های اروین یالوم پر مخاطب بوده که اکثرا از خوانندگان عادی بوده‌اند. گل کلام در کتاب این است که شناخت از خود به معنای شناخت از دنیا و بنیان ِ وجود است و مسیر بهتر برای کنار آمدن با واقعیت‌های واقعا موجود جهان بیکران هستی ارتباط بی‌قید و شرط با خود ِ زندگی است.

یکی از مهم‌ترین روش‌های ما برای انکار مرگ آن است که باور می‌کنیم استثنا هستیم، خود را متقاعد می‌کنیم که از ضرورت‌های زیستی برکناریم و زندگی با همان خشونتی که با دیگران رفتار کرده، با ما تا نمی‌کند. یادم هست چندین سال پیش، به دلیل ضعف بینایی به یک اپتومتریست مراجعه کردم. او سنم را پرسید و گفت: “چهل و هشت! خب. درست موقعش است! ” گرچه آگاهانه می‌دانستم که حق با اوست، فریادی از عمق وجودم برمی‌آمد و بانگ می‌زد که: “موقع چی؟ برای کی؟ شاید برای تو و بقیه وقتش برسد، ولی برای من نه! ”

هنر درمان، اروین یالوم، ۱۳۸۹، ترجمه سپیده حبیب، چاپ هفدهم، نشر قطره

******

شاید بتوان جدی‌ترین کتاب دکتر یالوم را کتاب روان درمانی اگزیستانسیال دانست. این کتاب شرح مبسوطی است در باره‌ی چهار دغدغه‌ی اصلی و مشکل روان انسانی که اروین یالوم با شرح مثال‌هایی از بیمارانش آن را بسیار قابل فهم کرده و می‌تواند مبنای اصولی برای آگاهی از کنش‌ها و واکنش‌ها در طول زندگی در مواجهه با مسائل زندگی باشد. خوانندگان این کتاب به نوعی با ترس‌های خود مواجه شده و قابلیت درمان آن‌ها را نیز در لابلای سطور کتاب می‌یابد. اروین یالوم در آخرین کتابش می‌گوید که روزی حدود چهل ایمیل از خوانندگان دریافت می‌کند که حتما و شخصا همه را به دقت می‌خواند و حتما با نام خودشان از آن‌ها تشکر می‌کند. یکی از این ایمیل‌ها از جوانی از ایران است: نام من م. است، دانشجویی از ایران. من به دلیل حملات هراس تحت درمان بودم تا اینکه پزشکم کتاب‌های شما را به من معرفی کرد و پیشنهاد داد کتاب روان درمانی اگزیستانسیال شما را بخوانم. با خواندن آن کتاب، حس کردم پاسخ بسیاری از پرسش‌هایی را که از کودکی با آن‌ها روبه‌رو بوده‌ام گرفته‌ام و شما را هنگام خواندن هر صفحه کنار خودم احساس کردم. ترس‌ها و تردید‌های مرا کسی جز شما پاسخ نداده است. من هر روز کتاب‌های شما را می‌خوانم و چندین ماه است که حمله‌ای نداشته‌ام. بخت بسیار با من یار بوده که هنگام دست شستن از هر امیدی به زندگی، شما را یافتم. خواندن کتاب‌های شما مرا امیدوار کرد.

دکتر یالوم ادامه می‌دهد: اشک به چشمانم می‌آید. هر روز نامه‌هایی از این دست دریافت می‌کنم و بسیار خشنودم که فرصت یاری به این همه انسان را یافته‌ام. و، چون ایمیل از ایران – یکی از کشور‌هایی که به دشمنی با ملت ما شناخته شده – آمده، اثرش قدرتمندتر است. احساس می‌کنم به جرگه‌ی انسان‌هایی پیوسته‌ام که می‌کوشند به بشریت یاری برسانند. پاسخ دانشجوی ایرانی را این گونه می‌دهم: بسیار خوش وقتم که کتاب‌های من برایتان مهم و موثر بوده اند. بگذارید آرزو کنیم روزی دو کشور ما سر عقل بیایند و باهم مدارا کنند.

“محبت بالغانه از غنای فرد ناشی می‌شود، نه از تهیدستی اش، از رشد ناشی می‌شود نه از نیاز. فرد عشق نمی‌ورزد، چون نیاز به وجود دیگری دارد، نیاز به کامل بودن دارد و نیازمند فرار از تنهایی فراگیر است. فردی که بالغانه عشق می‌ورزد، این نیاز‌ها را در جایی دیگر و به شیوه‌ای دیگر مثلا با عشق مادرانه که در مراحل ابتدایی زندگی بر او جاری شده، برآورده کرده است؛ بنابراین عشق پیشین سرچشمه‌ی قدرت است و عشق کنونی زاییده‌ی قدرت. “

یالوم، اروین،۱۳۹۰، روان درمانی اگزیستانسیال

******
“سوگ بهایی است که برای شجاعت عشق ورزیدن به یکدیگر می‌پردازیم. ”

یالوم، اروین ومریلین یالوم،۱۴۰۰، موضوع مرگ و زندگی

آرتور کلاینمن (نویسنده) در باره کتاب موضوع مرگ و زندگی اینطور نوشته است: “این کتابی استثنایی است، به همان اندازه که نویسندگانش استثنایی هستند: ارو یالوم، درمانگر ماهر اگزیستانسیال و نویسنده‌ای که در سراسر دنیا خواننده دارد، و مریلین یالوم، یک نویسنده و محقق چیره دست. یالوم‌ها با شجاعتی بی حدوحصر، داستان مراقبت عاطفی و اخلاقی از یکدیگر را با هم به رشته‌ی تحریر در می‌آورند. موضوع مرگ و زندگی اوج جستجو‌های حرفه‌ای یالوم در پی حکمت هنرمندانه زیستن و مردن است. کتابی است که خواننده را دگرگون می‌کند. نمی‌توانستم زمین بگذارمش. ”

و من نیز شبی از شب‌ها آخرین کتاب ارو یالوم و مریلین یالوم را خواندم: “موضوع مرگ و زندگی”. کتاب به قدری جذاب و پرکشش بود که نتوانستم آن را زمین بگذارم (و می‌دانم تا مدت‌ها نمی‌توانم کتاب دیگری را شروع کنم)، در عرض چند ساعت یک‌نفس و پیگیر خواندم. عشقی پرشور، اصیل، نجیب و پردوام از زوجی که هردو از موقعیت‌های والایی برخوردار بودند و اینک مریلین با بیماری دست و پنجه نرم می‌کرد. حقیقتا روز‌های سخت و ناگواری بود. هر فصل از کتاب را یکی از این دو نفر نوشته بود و از حس و حال خود می‌گفت. مریلین از روند درمان بیماری‌اش که پرشتاب جانش را در بر می‌گرفت و ارو از مراقبت‌های مستمر و خستگی ناپذیراش برای مریلین عزیز. بخش‌های آخر کتاب را دکتر ارو یالوم خود به ناگزیر به تنهایی نوشت: در سوگ همسرش و توصیف احوالات خودش. پزشکی که سال‌ها به هزاران درمانجو امید و زندگی بخشیده بود اینک تلاش می‌کرد که زندگی را در خود زنده نگهدارد.

به سطر آخر کتاب که رسیدم به فکر ارسال یک ایمیل برای دکتر ارو یالوم افتادم. پیدا کردن ایمیل‌شان کار سختی نبود. نزدیک صبح بود که نوشتم: دکتر اروین یالوم عزیز همین چند دقیقه پیش کتاب موضوع مرگ و زندگی شما را تمام کردم. حقیقتا آنقدر پرکشش بود که متوجه گذر زمان نشدم و یک نفس آن را خواندم. بدون شک شما و مریلین عزیز برای همیشه در قلب مایید. هم برای کتاب‌ها و آثار ارزشمندتان و هم برای احترام و عشق پرشوری که همیشه نسبت به هم داشتید. همیشه و صمیمانه قدردانِ حضور گرم شما در زندگی ام هستم و بسیار زیاد از شما آموختم. دوساعت بعد دکتر اروین یالوم پاسخ داد: ممنون از نوشته‌ات فرشته! با مهر: ارو ـ یالوم.
 
مرجع : شعارسال
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
انسانهاي شاد دنياي درونشان را ميسازند، انسانهاي غمگين دنياي بيرونشان را سرزنش ميكنند.