پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۶ / ۱۴:۴۸
کد مطلب: 42546
۷
بنیانگذار علم روانکاوی

زیگموند فروید

Sigmund Freud
زیگموند فروید
از کودکی تا جوانی

زیگموند فروید در ششم می ۱۸۵۶ در فریبرگ اتریش، که اکنون در جمهوری چک قرار دارد متولد شد. او با یک کائول به دنیا آمد. یعنی در لحظه تولد، قسمت از کیسه جنین سر او را پوشانده بود. طبق باورهای عامیانه به دنیا آمدن با کائول به معنای شهرت یافتن در آینده بود. فروید در ۴ سالگی به همراه خانواده اش به وین نقل مکان کرد و حدود ۸۰ سال در آنجا زندگی کرد. پدرش جاکوب، تاجری نه چندان موفق و بسیار مستبد بود. فروید به پدرش احترام می گذاشت، اما رابطه اش با او سرد و گاهی خصمانه بود. بعد ها از طریق تحلیل روانی متوجه شد احساساتش نسبت به والدینش آمیخته از ترس و نفرت، احترام و عشق بود. به هنگام تولد فروید پدرش ۴۰ سال و مادرش، آمالی ناتانسون، که سومین زن پدرش بود، ۲۰ سال داشت. فروید اولین فرزند آن دو بود آنها در طول ده سال هشت فرزند به دنیا آوردند! یکی از فرزندان، در هفت ماهگی هنگامی که فروید دو سال داشت درگذشت. فروید و مادرش رابطه محکمی داشتند و فروید، در تمام طول زندگی خود آثار این رابطه را احساس می کرد. فروید موفقیت خود را تا حد زیادی مدیون باور داشتن مادرش به وی می دانست. مادر فروید در ۱۲ سپتامبر ۱۹۳۰ در ۹۵ سالگی، تنها ۹ سال پیش از پسرش فوت کرد.


دوران تحصیل زیگموند فروید

فروید دانش آموز ممتازی بود و همیشه شاگرد اول می شد. او دیپلم خود را نیز یک سال زودتر و با شاگرد اولی گرفت. در خانه، برادران و خواهرانش اجازه نداشتند ادوات موسیقی یاد بگیرند زیرا صدایش مزاحم درس خواندن فروید می شد. در خانواده فقیر آنها، او تنها کسی بود که برای خودش یک اتاق داشت. همچنین فروید با نور چراغ گردسوز درس می خواند، در حالی که برادران و خواهرانش با نور شمع درس می خواندند.
 

او تشنه مطالعه بود و آثار نویسندگان، شاعران و فلاسفه را با ولع می خواند. فروید همه ی آثار شکسپیر، کانت، هگل،شوپهناور و نیچه را خوانده بود. عشق او به خواندن باعث شد که به کتاب فروشی محل بدهکار شود و عصبانیت پدرش را فراهم آورد. زیرا به زحمت توانست این بدهی را پرداخت کند. او در ۱۷ سالگی وارد دانشکده پزشکی دانشگاه وین شد اما دوره چهار سالۀ پزشکی را در عرض هشت سال تمام کرد، زیرا به چیزهای دیگری غیر از پزشکی علاقه مند بود. علت انتخاب رشته پرشکی این بود که، در آن زمان یهودیان تنها می توانستند چند شغل انتخاب کنند که پزشکی یکی از آنها بود. فروید به پزشکی علاقه نداشت اما درس خواندن در این رشته را وسیله ای برای انجام دادن تحقیقات علمی می دانست.


دستاوردها و شهرت زیگموند فروید
فروید دوست داشت استاد نورولوژی شود و دراین رابطه چندین مقاله نوشت که بسیار معتبر و علمی محسوب می شوند اما متوجه شد که به علت یهودی بودن، پیشرفت در رتبه های آکادمیک برای او بی نهایت آهسته خواهد بود. این کشف و نیاز به پول، باعث شد که یک مطب خصوصی بزند و با عنوان نورولوژیست بالینی مشغول به کار شود. او در۲۵ آوریل ۱۸۸۶ مطب خود را باز کرد.
 
حدود ۶ سال بعد، در ۱۳ سپتامبر ۱۸۹۲، بعد از چهار سال نامزدی، موفق شد به اندازه کافی پول درآورد تا بتواند با مارتا بری ازدواج کند. در طول چند سال نامزدی، فروید بیش از ۴۰۰ نامه به مارتا نوشت. آنها بیش از پنجاه سال و تا زمان فوت فروید باهم زندگی کردند و صاحب شش فرزند شدند، سه پسر و سه دختر. یکی از آن دختر ها بعد ها در لندن روان شناس معروفی شد. ابزار خود تحلیلی زیگموند فروید فروید در۱۸۹۷ کندو کاو در اعماق درون خود و تحلیل آن را آغاز کرد او برای این کار هم دلایل نظری هم دلایل شخصی داشت، مثلا از مسافرت با قطار به شدت می ترسید و همیشه به مرگ خودش فکر می کرد و درباره آن نگران می شد. ابزاری که معمولا برای تحلیل خود به کار می برد تعبیر خواب یا رویا بود. این کار به چاپ کتابی منجر شد که که به عقیده بسیاری از صاحب نظران بزرگترین کار فروید محسوب می شود؛ « تحلیل رویا » در سال ۱۸۹۰ به چاپ رسید.

این کتاب نیز با نقد های منفی مواجه شد و ۸ سال طول کشید تا ۶۰۰ نسخه از آن به فروش رود. فروید برای این کتاب جمعا ۲۰۹ دلار حق تألیف کتاب کرد. اما سرانجام، صاحب نظران به اهمیت کتاب پی بردند آن را ترجمه کردند و در سر تا سر دنیا به چاپ رسید. پس ازچاپ کتاب تحلیل رویا بود که روان کاوی جان گرفت. در۱۹۰۹ استنلی هال از فروید و چند تن از پیروانش دعوت کرد که به دانشگاه کلارک بروند و در آنجا سخنرانی کنند. این مسافرت باعث شد که فروید به شهرت جهانی برسد. فروید زیاد به آمریکا اهمیت نمی داد و بعد از این سفر هرگز به آنجا برنگشت، اما دیدار خود از دانشگاه کلارک را برای پیشرفت روان کاوی بسیار مهم می دانست.



پایان زندگی زیگموند فروید
او در ۱۹۲۳ فروید به سرطان دهان مبتلا شد که علت آن کشیدن روزی ۲۰ نخ سیگار برگ بود؛ او حتی بعد از آگاهی از سرطان این عادت را کنار نگذاشت. از ۱۹۲۳ تا ۱۹۳۹، ۳۳ بار تحت عمل جراحی قرار گرفت. او قبول نمی کرد که برای کاهش درد مسکن مصرف کند. پروتزی که مجبور بود در دهان خود نگه دارد به درد او می افزود ولی به رغم درد شدید از لحاظ ذهنی بسیار هوشیار بود. تا آخر عمر روی نظریه خود کار کرد.

فروید با پزشک خود، مکس شور، به توافق رسید که وقتی به وضعیتی افتاد که دیگر امیدی برایش باقی نمانده، به مرگ وی کمک کرد. پیترگی آخرین روزهای فروید را چنین توصیف می کند: « دکتر شورچون دید که فروید با عزت، کرامت و بدون هیچ گونه تأسف با مرگ روبرو می شود، نزدیک بود گریه کند. او هزگز ندیده بود که یک انسان این چنین با شکوه بمیرد.

بالاخره در تاریخ های ۲۱ و ۲۲ سپتامبر تزریق دزهای معینی از مرفین باعث مرگ فروید در ۲۳ سپتامبر ۱۹۳۹ شد. سه روز بعد از مرگ فروید جسد او در شمال لندن سوزانده شد.
سخنرانی مراسم تشییع جنازه توسط ارنست جونز و نویسنده اتریشی استفان اسفایک ایراد شد.

-

بعدها خاکستر فروید به پایه ای که توسط پسرش ارنست برای گلدانی عتیقه ای که فروید از پرنس بناپارت دریافت کرده بود و آن را سال ها در اتاق مطالعه خود در وین داشت طراحی شده بود، تبدیل شد. بعد از اینکه همسر فروید در سال ۱۹۵۱ مرد خاکستر او هم در این گلدان گذاشته شد .
 
***
-
زیگموند فروید به عنوان بنیان‌گذار روانکاوی بیش از هر کس دیگری در تاریخچه روانشناسی هم مورد تحسین قرار گرفته است و هم به خاطر نظریه‌هایش به طرز بی‌رحمانه‌ای از او انتقاد شده است. به عنوان یک شخص هم تکریم و هم محکوم شده است و به عنوان یک دانشمند بزرگ بدعت‌گذار و کلاه‌بردار معرفی گردیده است. تحسین کنندگان و منتقدان فروید قبول دارند که تاثیر او بر روان شناسی ، روان درمانی بسیار زیاد بوده است.

از جمله ویژگی‌های شخصیت دیرین فروید، درجه بالایی از اعتماد به نفس، آرزوی شدید برای موفق شدن و رویای شهرت و آوازه بود. فروید، تاثیر توجه و پشتيباني مداوم مادرش را در يك جمله بيان مي كند: "مردی که محبوب بی‌چون و چرای مادرش بوده است، در تمام طول زندگی احساس یک انسان پيروز را دارد، احساس اطمینان از موفقیت که بيشتر موجب موفقیت حقيقي می‌شود."


موفقیتهای فروید
فروید در این سالها با ژوزف بروئر دوست شد. آن دو اغلب در مورد بعضی از بیماران بروئر از جمله آنا که شرح حال او محور اصلی تحول روانکاوی است، به بحث می‌پرداختند. گزارش بروئر درباره شرح حال آنا در تحول روانکاوی اهمیت دارد، زیرا روش تخلیه هیجانی یعنی معالجه از راه صحبت کردن را که در آثار فروید به گونه‌ای برجسته نمایان است، به او معرفی کرد. در ۱۸۸۵ یک بورس پژوهشی به فروید امکان داد تا چهار ماه و نیم در فرانسه زیر نظر شارکو به مطالعه بپردازد. او استفاده شارکو از هیپنوتیزم را در درمان بیماران هیستریکی مشاهده کرد. در ۱۸۹۵ فروید و بروئر پژوهش‌هایی درباره هیستری را منتشر کردند که اغلب نقطه آغاز رسمی روانکاوی تلقی می‌شود. چند مقاله مشترک و چند شرح حال موردی از جمله شرح حال آنا محتوای این کتاب را تشکیل می‌دادند. این آغازی برای شهرت قطعی هر چند نسبتا کم برای فروید که در جستجویش بود محسوب می‌شد. در اوایل دهه ۱۹۰۰ دانشمندانی چون ویلیام جیمز که در حال احتضار بود، افکار پرمخاطره فروید را به عنوان نظامی که روان‌شناسی قرن بیستم را شکل خواهد داد، تصدیق کردند.

در واقع او همراه با گروه برجسته‌ای از همکارانی که به انجمن روانکاوی وین پیوسته بودند، روان‌شناسی قرن بیستم را شکل داد. اغلب این همکاران به پیشرفت روانکاوی کمک کردند. در سال ۱۹۰۹ فروید از جامعه روان‌شناسی امریکا قدردانی رسمی دریافت کرد. از او برای یک رشته سخنرانی دعوت شد که در آنجا به او درجه دکترای افتخاری اهدا کردند. در طول سال‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ که فروید به اوج موفقیت خود رسیده بود، سلامتی او شروع به تحلیل رفتن می‌کرد.

او از سال ۱۹۲۳ تا زمان مرگش که ۱۶ سال بعد بود، تحت ۳۳ عمل جراحی برای سرطان دهان قرار گرفت. زیرا او روزانه ۲۰ سیگار برگ می‌کشید. در سال ۱۹۳۸ نازی‌ها اتریش را اشغال کردند. ولی به رغم اصرار دوستانش فروید ترک کردن وین را نپذیرفت. چندین بار خانه او مورد هجوم دارودسته نازی‌ها قرار گرفت. پس از اینکه دختر او آنا دستگیر شد، فروید موافقت کرد که وین را ترک کند و به لندن برود. چهار خواهر او در اردوگاه کار اجباری نازی‌ها مردند.

سلامتی فروید به نحو چشمگیری تحلیل رفت. اما او از نظر عقلانی هوشیار ماند و تقریبا تا آخرین روز زندگی‌اش به کار ادامه داد. در اواخر سپتامبر ۱۹۳۹ او به پزشک خود ماکس شور گفت: اکنون این زندگی جز شکنجه چیز دیگری نیست و دیگر معنی ندارد. دکتر قول داده بود که اجازه نخواهد داد فروید بیهوده رنج بکشد. او طی ۲۴ ساعت بعدی سه بار مرفین به او تزریق کرد که هر مقدار مصرف آن بیشتر از اندازه لازم برای تسکین درد بود و سالهای طولانی درد فروید را به پایان رساند.


افکار و انديشه ها
مکتب روانكاوي فروید، به نقش تعارضات ناهشیار در تبیین رفتار و شخصیت فرد تاکید دارد. به نظر او بسیاری از رفتارهای انسان تحت تأثیر انگیزه‌های ضمیر ناخودآگاه است. انديشه ها و خاطرات ضمیر ناخودآگاه، بویژه از نوع جنسی و پرخاشگرانه، ریشه ي اختلالهاي روانی هستند و این گونه اختلالهاي روانی می‌توانند با تبدیل انديشه ها و خاطرات ناخودآگاه به آگاهی، از راه درمانهاي روانکاوانه، درمان شوند از نظر او، تجربه هاي گذشته و دوره ي کودکی بر رفتار فرد بالغ در تکانه‌های ناهشیار در زندگی روزمره، در رویاها، خاطره ها و لغزش‌های زبانی تاثیر می‌‌گذارد.

فروید، دارای تفکر تحولی است، اما از نوع مکانیکی آن. فرض او این است که در رشد انسان پس از 5 سالگی چیز تازه‌ای به وجود نمی‌آید و واکنش‌ها و تجربه‌های پس از آن را باید تکرار گذشته دانست. او در سال 1897 مسیر دیگری را در بررسی‌های خود در پيش گرفت که خود تحلیلی (self-analysis) نام گرفت. وي پس از مرگ پدرش دچار آشفتگی و اضطراب شد و همین امر او را بر انگیخت تا به بررسی رویاها و خاطره هايش بپردازد. از طریق این تحلیل‌ها چیزی را کشف کرد که خود آن را بزرگترین دستاوردش می‌دانست؛ "عقده ي ادیپ" که کودک به دلیل عشق به پدر يا مادر (جنس مخالف) با پدر يا مادر (جنس موافق) خود به شدت به رقابت می‌پردازد. او این نظریه را در کتاب "تعبیر رویا" انتشار داد و تعبیر رویا را شاهراهی به سوی "ناهشیار" دانست. زیگموند فروید به عنوان بنیان‌گذار روانکاوی بیش از هر کس دیگری، هم در تاریخچه ي روانشناسی مورد تحسین قرار گرفته است و هم به دليل نظریه‌هایش به گونه ي بیرحمانه‌ای از او انتقاد شده است. در حقيقيت، به عنوان یک شخص، هم گرامي داشته شده و هم محکوم گرديده و به عنوان یک دانشمند بزرگ، هم پديد آورنده ي آيين جديد و هم کلاهبردار معرفی گردیده است. تحسین کنندگان و منتقدان فروید همگي بر اين باورند که تاثیر او بر روان شناسی و روان درمانی بسیار زیاد بوده است.


آثار فروید
هذیان و رویا، روانکاوی و تحریم زناشویی با محارم، توتم و تابو، روان شناسی، مفهوم ساده روانکاوی، اصول و مبانی روان شناسی، روان شناسی آینده یک پندار، پیدایش روانکاوی درباره هیستری، لئوناردو داوینچی ، مهمترین گزارشهای آموزشی تاریخ روانکاوی، پسیکانالیز روانکاوی برای همه، تفسیر خواب، موسی و یکتا پرستی، سه رساله درباره تئوری میل جنسی، کاربرد تداعی آزاد در روانکاوی کلاسیک، آینده یک پندار، پنج گفتار از فروید، پنج گفتار در بیان روانکاوی، تمدن و ملالتهای آن ، اصول روانکاوی بالینی، مبانی روانکاوی، آسیب شناسی روانی زندگی روزمره، اشتباهات لپی، تعبیر خواب و بیماریهای روانی و روانکاوی.
مرجع : بهينگي،رشد،ويكي پديا
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
هر وقت احساس حسادت کردیم ، یادمان باشد ، خاموش کردن شمع دیگری ، باعث نمیشود ، شمع ما درخشان تر نور افشانی کند