مقاله
اثربخشی مدیریت استرس بر بهبود اختلالات خلقی-روانشناختی زوجین در دوره قرنطینه ناشی ازکرونا
فرشته کمایی
مقدمه
خانواده نظام اجتماعی است که با برآوردن نیازهای عاطفی، جسمی و فکری اعضایش، موجبات تکوین، پرورش شخصیت و سازگاری بعدی آنان را ممکن می سازد. عملکرد خانواده در موقع تضاد، استرس و گسستگی روابط، می تواند، تبعاتی چون استرس، کاهش استقلال و اختلال در اجتماعی شدن را به دنبال داشته باشد است .استرس واکنش بدن در برابر تغییرها و چالشهاست و از نظر مدت زمان و شدت، در افراد مختلف متفاوت است. باور کنید این دو مقوله کاملا متفاوتاند و تا زمانی که ندانید هر یک دقیقا چیست، نمیتوانید آنها را از میان بردارید. استرس میتواند محرکی برای ایجاد اضطراب باشد و اضطراب میتواند نشانهای بیرونی از استرس حاد باشد. علائم مختلفی مانند تنش و ناراحتی در ماهیچهها، افزایش ضربان قلب و بیخوابی ممکن است هنگام وقوع هر دوی این حالات نمود پیدا کند. وجود اضطراب در زندگی اجتنابناپذیر است. در زندگی همه افراد، سطحی از این اضطراب دیده میشود. گاهی برخی مشکلات کاری و… موجب اضطراب و بیخوابی و حتی ترسهای مرضیِ اجتماعی میشوند.
دلایل زیادی برای اختلافات زوجین و ایجاد استرس در دوره قرنطینه می توان ذکر کرد، از جمله اینکه معمولا چون آقایان در کارهای بیرون منزل بودهاند مانند خانم ها قادر به تحمل فضای داخل منزل نیستند، از سوی دیگر دخالت در امور یکدیگر نیز باعث بروز معضلاتی می گردد. نداشتن مهارت های ارتباطی کافی مخصوصا بین زوجین از دیگر عوامل بروز مشکلات روانشناختی می باشد، بدین معنی که در روزهای عادی، حداقل زمان را برای گفت و گو با یکدیگر اختصاص می دهند لذا در زمان قرنطینه چون ضعف ارتباط بسیار نمایان می شود موجب بروز اختلافات می شود. پس بالا بردن مهارت بسیار اهمیت دارد. از طرفی ممکن است برخی آقایان شغل آزاد داشته باشند و به دلیل شیوع کرونا ویروس مجبور به تعطیلی یا حتی با عدم استقبال مشتریان مواجه شده باشند و از نظر اقتصادی در وضعیت مطلوبی نباشند و برخی خانم ها آن را درک نکرده و بر خواستههای خود پا فشاری کنند که در صورت درک شرایط ممکن است تنش به سراغ آنها نرود.
در سالهای اخیر به اهمیت مقابله با استرس و نقشی که خانواده در تسهیل مقابله و پیشگیری از اثرات زیانبار استرس دارد توجه زیادی شده است. هر چند اگر استرس طولانی نشود در شرایط استرسزا میتوان رشد کرد و شکوفا شد، با این حال، استرس شدید و مزمن میتواند زمینهساز بسیاری از مشکلات روانی اجتماعی نظیر: اختلالات خلقی در میان زوجین شود. به همین دلیل تبیین این مسأله و یافتن شیوههای مقابلهای مطلوب در ارتباط با ساخت و عملکرد خانواده بسیار ضروری است.
بنابراین، با درک اهمیت عملکرد خانواده و وجود استرسهای گوناگون که بخش اجتناب ناپذیری از زندگی است، این مطالعه با هدف تعیین چگونگی ارتباط عملکرد خانواده با سبکهای مقابله با فشار روانی در بین زوجین طراحی و انجام شد.
بحث
به لحاظ اجتماعی آنچه جوامع را آماده مقابله با بحران های جمعی می کند سطح سرمایه اجتماعی است و این مفهوم که رابطه تنگاتنگی با مفهوم اعتماد و مسوولیت اجتماعی دارد پیش زمینه مقابله موفق با بحران های جمعی است و در کشور ما به دلایل مختلف به گواه آمارهای رسمی، سطح سرمایه اجتماعی در وضعیت قابل قبولی نیست. هراس و اضطراب زمانی ایجاد می شود که ابهام از سطح ایمن فراتر رود و بخش زیادی از ابهام در نتیجه فقدان دسترسی شفاف و آزاد به اطلاعات ایجاد می شود. با توجه به اهمیت تأثیرگذاری عملکرد خانواده در ساماندهی سبکهای مقابله با فشارهای روانی در زوجین، مطالعه حاضر با هدف تبیین چگونگی رابطه عملکرد خانواده با اثربخشی مدیریت استرس بر بهبود اختلالات خلقی-روانشناختی زوجین در دوره قرنطینه ناشی از کرونا انجام گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد بین ابعاد عملکرد خانواده با استفاده از سبکهای مقابله با فشار روانی رابطه معناداری وجود دارد.
کمپوس و همکارش در پژوهش خود دریافتند که هرچه در خانواده افراد از آزادی معقول همراه با احترام متقابل برخوردار باشند و افراد توانایی ابراز آزادانه و باز احساسات، افکار و علایق خودشان را در چارچوب خانواده در مقابل فشارهای روانی داشته باشند تلاش افراد در راستای حل مسأله ایجاد کننده استرس میباشد. در واقع هرگاه محیط خانواده به گونهای باشد که ارتباط بین اعضا بر اساس صمیمیت و تفاهم بین افراد استوار باشد همه اعضای آن علیه فشارهای زندگی نسبتاً مقاوم و مصون میشوند چرا که هر فرد در چنین خانوادهای شیوههایی را یاد میگیرد که به وسیله آن با موقعیتهای ناکام کننده و تعارضزا به گونهای مناسب روبرو میشود یعنی فرزندان در این نوع خانوادهها سبک مسأله مدار را برای مقابله با بحرانهای زندگی انتخاب میکنند.
با توجه به نوع بحران بهوجود آمده آثار و تبعات و نحوه مقابله با آن بحران نیز در جوامع متفاوت است. اگر چه خودقرنطینگی خانگی و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی یکی از راههای پیشگیری از ابتلا به ویروس کروناست ولی یک پیام مشخص برای بخش مهمی از جامعه داشت و مشخص شد که بخش مهمی از جامعه ما «خانواده بودن» را خیلی بلد نیست و اگر مشغول کار و فعالیتی نباشیم و فضای مجازی هم نباشد نمیتوانیم از کنار هم بودن در یک بازه زمانی لذت ببریم و حتی موضوع را به فرصتی برای همبستگی بیشتر خانواده تبدیل کنیم.»
تا قبل از مسئله خودقرنطینگی خانگی زوجین فرصت زیادی برای اینکه مدت زمان طولانی در کنار هم باشند را نداشتند اما در حال حاضر زوجین مجبورند زمان بیشتری را در کنار یکدیگر سپری کنند که این مسئله میتواند تبعاتی همچون اختلاف بین ایشان را بهدنبال داشته باشد. اما نخستین گام برای اینکه بتوانیم از در کنار هم بودن نهایت استفاده را ببریم ایناست که این مسئله را بپذیریم که همه اعضای خانواده باید مدت زمان نامشخصی را در کنار هم بگذرانند و با توجه به این شرایط باید برنامهریزی شود که با توجه به ظرفیتها، تواناییها، مهارتها و امکاناتی که در هر خانهای وجود دارد چگونه میتوان از این در کنار هم بودن لذت برد و مانع از ایجاد تنشهای ناخواسته در کانون خانواده شد. همچنین باید از این فضا و ظرفیت برای گفتوگو و تعاملات خانوادگی بهره برد.»
باید در خانوادهها بهگونهای برنامهریزی شود که همه اعضای خانواده در امور خانه مشارکت داشته باشند تا بتوانند فضای سخت در خانه ماندن را تحمل کنند. از سوی دیگر خودمراقبتی مسئله دیگری است که این روزها باید به آن توجه ویژهای شود. هر فرد میتواند براساس روش خود و باتوجه به تواناییهایی که دارد بهصورت فردی و با خودمراقبتی بر مشکلاتی که بر سر راهش وجود دارد فایق آید. والدین و همسران نیز باید برنامهای را برای خانواده داشته باشند تا بتوانند در شرایطی که همه ناچارند در طول شبانه روز در کنار هم در محیطهای بعضا آپارتمانی و کوچک زندگی کنند، مشکلی با یکدیگر پیدا نکنند و کمتر در کنار یکدیگر اذیت شوند. باید زمینههای اختلاف و تنش شناسایی شود و افراد به خواستههای یکدیگر احترام بگذارند. تنش و ناسازگاری در هر شرایطی ممکن است اتفاق بیفتد اما باید بتوانیم هر بحران و مشکلی را با کمترین عوارض مدیریت کنیم و با سلامت از این بحران عبور کنیم.
نتیجهگیری
در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد بین ابعاد عملکرد خانواده با استفاده از سبکهای مقابله با فشار روانی رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنی که دو بعد عملکرد خانواده یعنی سبک خانواده آزادمنش و ابراز بیان خود سبک مسأله مدار، منبع کنترل بیرونی و به هم تنیدگی سبک هیجان مدار و سبک خانواده بیقید و بند سبک اجتناب مدار را پیشبینی میکنند.
فرشته کمایی - روانشناس بالینی و کارشناس دفتر مشاوره و راهنمایی معاونت پیشگیری اداره کل بهزیستی استان گیلان
دلایل زیادی برای اختلافات زوجین و ایجاد استرس در دوره قرنطینه می توان ذکر کرد، از جمله اینکه معمولا چون آقایان در کارهای بیرون منزل بودهاند مانند خانم ها قادر به تحمل فضای داخل منزل نیستند، از سوی دیگر دخالت در امور یکدیگر نیز باعث بروز معضلاتی می گردد. نداشتن مهارت های ارتباطی کافی مخصوصا بین زوجین از دیگر عوامل بروز مشکلات روانشناختی می باشد، بدین معنی که در روزهای عادی، حداقل زمان را برای گفت و گو با یکدیگر اختصاص می دهند لذا در زمان قرنطینه چون ضعف ارتباط بسیار نمایان می شود موجب بروز اختلافات می شود. پس بالا بردن مهارت بسیار اهمیت دارد. از طرفی ممکن است برخی آقایان شغل آزاد داشته باشند و به دلیل شیوع کرونا ویروس مجبور به تعطیلی یا حتی با عدم استقبال مشتریان مواجه شده باشند و از نظر اقتصادی در وضعیت مطلوبی نباشند و برخی خانم ها آن را درک نکرده و بر خواستههای خود پا فشاری کنند که در صورت درک شرایط ممکن است تنش به سراغ آنها نرود.
در سالهای اخیر به اهمیت مقابله با استرس و نقشی که خانواده در تسهیل مقابله و پیشگیری از اثرات زیانبار استرس دارد توجه زیادی شده است. هر چند اگر استرس طولانی نشود در شرایط استرسزا میتوان رشد کرد و شکوفا شد، با این حال، استرس شدید و مزمن میتواند زمینهساز بسیاری از مشکلات روانی اجتماعی نظیر: اختلالات خلقی در میان زوجین شود. به همین دلیل تبیین این مسأله و یافتن شیوههای مقابلهای مطلوب در ارتباط با ساخت و عملکرد خانواده بسیار ضروری است.
بنابراین، با درک اهمیت عملکرد خانواده و وجود استرسهای گوناگون که بخش اجتناب ناپذیری از زندگی است، این مطالعه با هدف تعیین چگونگی ارتباط عملکرد خانواده با سبکهای مقابله با فشار روانی در بین زوجین طراحی و انجام شد.
بحث
به لحاظ اجتماعی آنچه جوامع را آماده مقابله با بحران های جمعی می کند سطح سرمایه اجتماعی است و این مفهوم که رابطه تنگاتنگی با مفهوم اعتماد و مسوولیت اجتماعی دارد پیش زمینه مقابله موفق با بحران های جمعی است و در کشور ما به دلایل مختلف به گواه آمارهای رسمی، سطح سرمایه اجتماعی در وضعیت قابل قبولی نیست. هراس و اضطراب زمانی ایجاد می شود که ابهام از سطح ایمن فراتر رود و بخش زیادی از ابهام در نتیجه فقدان دسترسی شفاف و آزاد به اطلاعات ایجاد می شود. با توجه به اهمیت تأثیرگذاری عملکرد خانواده در ساماندهی سبکهای مقابله با فشارهای روانی در زوجین، مطالعه حاضر با هدف تبیین چگونگی رابطه عملکرد خانواده با اثربخشی مدیریت استرس بر بهبود اختلالات خلقی-روانشناختی زوجین در دوره قرنطینه ناشی از کرونا انجام گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد بین ابعاد عملکرد خانواده با استفاده از سبکهای مقابله با فشار روانی رابطه معناداری وجود دارد.
کمپوس و همکارش در پژوهش خود دریافتند که هرچه در خانواده افراد از آزادی معقول همراه با احترام متقابل برخوردار باشند و افراد توانایی ابراز آزادانه و باز احساسات، افکار و علایق خودشان را در چارچوب خانواده در مقابل فشارهای روانی داشته باشند تلاش افراد در راستای حل مسأله ایجاد کننده استرس میباشد. در واقع هرگاه محیط خانواده به گونهای باشد که ارتباط بین اعضا بر اساس صمیمیت و تفاهم بین افراد استوار باشد همه اعضای آن علیه فشارهای زندگی نسبتاً مقاوم و مصون میشوند چرا که هر فرد در چنین خانوادهای شیوههایی را یاد میگیرد که به وسیله آن با موقعیتهای ناکام کننده و تعارضزا به گونهای مناسب روبرو میشود یعنی فرزندان در این نوع خانوادهها سبک مسأله مدار را برای مقابله با بحرانهای زندگی انتخاب میکنند.
با توجه به نوع بحران بهوجود آمده آثار و تبعات و نحوه مقابله با آن بحران نیز در جوامع متفاوت است. اگر چه خودقرنطینگی خانگی و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی یکی از راههای پیشگیری از ابتلا به ویروس کروناست ولی یک پیام مشخص برای بخش مهمی از جامعه داشت و مشخص شد که بخش مهمی از جامعه ما «خانواده بودن» را خیلی بلد نیست و اگر مشغول کار و فعالیتی نباشیم و فضای مجازی هم نباشد نمیتوانیم از کنار هم بودن در یک بازه زمانی لذت ببریم و حتی موضوع را به فرصتی برای همبستگی بیشتر خانواده تبدیل کنیم.»
تا قبل از مسئله خودقرنطینگی خانگی زوجین فرصت زیادی برای اینکه مدت زمان طولانی در کنار هم باشند را نداشتند اما در حال حاضر زوجین مجبورند زمان بیشتری را در کنار یکدیگر سپری کنند که این مسئله میتواند تبعاتی همچون اختلاف بین ایشان را بهدنبال داشته باشد. اما نخستین گام برای اینکه بتوانیم از در کنار هم بودن نهایت استفاده را ببریم ایناست که این مسئله را بپذیریم که همه اعضای خانواده باید مدت زمان نامشخصی را در کنار هم بگذرانند و با توجه به این شرایط باید برنامهریزی شود که با توجه به ظرفیتها، تواناییها، مهارتها و امکاناتی که در هر خانهای وجود دارد چگونه میتوان از این در کنار هم بودن لذت برد و مانع از ایجاد تنشهای ناخواسته در کانون خانواده شد. همچنین باید از این فضا و ظرفیت برای گفتوگو و تعاملات خانوادگی بهره برد.»
باید در خانوادهها بهگونهای برنامهریزی شود که همه اعضای خانواده در امور خانه مشارکت داشته باشند تا بتوانند فضای سخت در خانه ماندن را تحمل کنند. از سوی دیگر خودمراقبتی مسئله دیگری است که این روزها باید به آن توجه ویژهای شود. هر فرد میتواند براساس روش خود و باتوجه به تواناییهایی که دارد بهصورت فردی و با خودمراقبتی بر مشکلاتی که بر سر راهش وجود دارد فایق آید. والدین و همسران نیز باید برنامهای را برای خانواده داشته باشند تا بتوانند در شرایطی که همه ناچارند در طول شبانه روز در کنار هم در محیطهای بعضا آپارتمانی و کوچک زندگی کنند، مشکلی با یکدیگر پیدا نکنند و کمتر در کنار یکدیگر اذیت شوند. باید زمینههای اختلاف و تنش شناسایی شود و افراد به خواستههای یکدیگر احترام بگذارند. تنش و ناسازگاری در هر شرایطی ممکن است اتفاق بیفتد اما باید بتوانیم هر بحران و مشکلی را با کمترین عوارض مدیریت کنیم و با سلامت از این بحران عبور کنیم.
نتیجهگیری
در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد بین ابعاد عملکرد خانواده با استفاده از سبکهای مقابله با فشار روانی رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنی که دو بعد عملکرد خانواده یعنی سبک خانواده آزادمنش و ابراز بیان خود سبک مسأله مدار، منبع کنترل بیرونی و به هم تنیدگی سبک هیجان مدار و سبک خانواده بیقید و بند سبک اجتناب مدار را پیشبینی میکنند.
فرشته کمایی - روانشناس بالینی و کارشناس دفتر مشاوره و راهنمایی معاونت پیشگیری اداره کل بهزیستی استان گیلان
مرجع : اداره کل بهزیستی استان گیلان