جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۱ / ۱۸:۳۳
کد مطلب: 58927
۹
۴

روانشناس در برابر نَمامَن

روانشناس در برابر نَمامَن
به گزارش میگنا محمد پَرنـــوْ – روانشناس بالینــی در مقاله ای نوشت:

هفته پیش روابط عمومی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، فهرستی یکصدوچهل‌وچهار نفره از افرادی را در معرض دید عموم قرار داد که آنها، از هیچ یک از مَراجع و یا نهادهای علمی، قانونی و در هیچ کشوری پروانه‌ تخصصی فعّالیّت را در حوزه‌ درمانهای روانشناختی را نداشته اند!  در میان این فهرست، نام چهره‌های مطرحی نیز به چشم می‌خورد که بعضاً دنبال‌کنندگان انبوهی داشته و دارند. طبیعتاً این پرسش‌ها مطرح می‌شود؛ این افراد کیستند؟! چه کسانی دنبال‌کننده‌ ایشان هستند؟ دنبال کنندگان آنها چقدر از مسیر انتخابی خودشان رضایت دارند؟ آیا به رغم اینکه حتی برخی از آنها مدارک آکادمیک ندارند، واقعاً نیاز هست که این افراد از سوی مَراجع رسمی و قانونی مورد تأیید قرار گیرند؟ اصلاً در سایر کشورها این روند به چه شکل است؟ آیا صرفاً قوانین کشور ایران دست و پا گیر است؟ قصد سازمان نظام از انتشار این اسامی چه بوده است؟ شاید طرفداران این افراد، رضایت بسیار زیادی از آنها داشته باشند! آیا از این پس مُریدان این افراد ریزش خواهند کرد؟

در این مقاله با ما همراه باشید تا به این سؤالات پاسخ دهیم:

به طور کلّی تعریف ساده‌ای که از روانشناس آمده، به فردی اشاره دارد که پس از گذراندن مقاطع تحصیلی مرتبط با روانشناسی و کارآموزی‌های مرتبط و تأیید از سوی یک مَرجع رسمی، به کار درمان در یک حوزه‌ مشخص و با یک رویکرد مشخص، می‌تواند بپردازد. این به چه معنی است؟ یعنی حتّی در جامعه‌ روانشناسی، فردی که در حوزه‎‌ کودک و نوجوان فعالیت دارد، به خود اجازه نمی‌دهد تا در خصوص اختلالات و بیماری‌های سایکوتیک (روان‌پریشی) اظهار نظر کند! یعنی کارشناسان این حوزه معتقد هستند، برای بهبود زود هنگام، نیاز به تفکیک تخصّص است؛ مانند پزشکی که تنها جراحی چشم انجام می‌دهد و در جراحی تخصّصی پاشنه‌ پا دخالتی نمی‌کند! بنابراین تا اینجا متوجّه شدیم که حوزه‌ تخصّص در روانشناسی باید مشخّص باشد و یک نهاد رسمی نیز باید فرد روانشناس را تأیید نماید.


این نهادهای رسمی در تمام کشورهای پیشرفته وجود دارند و نقش مهمی ایفا می‌کنند. به طور مثال؛ سازمان نظام روانشناسی و مشاوره‌ جمهوری اسلامی ایران، برای اینکه به متقاضی پروانه‌ تخصّصی روانشناسی مجوز دهد، از وی مدارکی همچون، گواهی عدم‌ سوء‌پیشینه، عدم‌اعتیاد، سلامت مُکفی جسمانی، مدارک دانشگاهی چون کارشناسی‌ارشد و یا دکترای‌تخصّصی، درخواست می‌کند. پس از اینکه وی مدتی عضو سازمان نظام شد، می‌تواند در کمیسیون تشخیص صلاحیّت درمانگری حضور بیابد تا موقعیّت ایشان مورد بررسی کمیته قرار گیرد. پس از تأیید صلاحیّت، پروانه‌ شِش ماهه‌ فعالیّت دریافت می‌کند و آهسته آهسته فعالیّت تخصصی وی افزایش می‌یابد.

خلاصه اینکه برای اینکه انسان‌ها بتوانند روانِ خود را در طَبَق اخلاص تقدیم روانشناس خویش کنند، ظاهراً این روانشناس می‌باید مسیر معلوم و مشخّصی را طی نماید. قابل توجه اینکه کشورهایی همچون، بریتانیا، ایالات متحده‌ آمریکا، جمهوری فدرال آلمان، ژاپن، روسیه، فرانسه و همچنین کشورهای اسکاندیناوی، جهت اعطای پروانه‌ی تخصصی به روانشناسان، شاید با اندکی تفاوت جزئی، همین مسیری را می‌روند که در ایران طی می‌شود.

سازمان نظام روانشناسی و مشاوره‌ جمهوری اسلامی ایران، یگانه نهادی است که مجاز می‌باشد، صلاحیّت حرفه‌ای یک روانشناس را تأیید و یا رد کند. نمونه‌های مشابه این موضوع را در سایر جستارها و حرفه‌ها نیز می‌توان دید. در نظام پزشکی، پرستاری، وکلا و دادگستری، هیأت علمی، مجلس و... . برای مثال اگر فردی حتّی تا مقطع دکترای تخصّصی معماری درس بخواند، اما مورد تأیید سازمان نظام مهندسی نباشد، رسماً حق امضاء و اظهار نظرهای تخصّصی و حرفه‌ای نخواهد داشت. چرا؟ دقّت کنیم! چون بسیاری از افراد، صرفاً به‌دلیل علائق شخصی، آموزش آکادمیک، پژوهشگری، مطالعات و... ممکن است در یک رشته تحصیل کنند.


اما یک نکته‌ بسیار حائز اهمّیّت در اینجا مطرح است؛ با وجود تمام مواردی که گفته شد، چرا بسیاری از اشخاص هستند که افرادِ بدون مجوز را دنبال می‌کنند؟ پاسخ به این سؤال اندکی دشوار است! اما یک جواب قطعی دارد. بسیاری از مردم به دنبال راه‌حل‌های سریع و کوتاه هستند! اصطلاحاً به دنبال میان‌بُر می‌روند و می‌دَوَند! مایل هستند تا با یک بسته‌ آموزشی بیست ساعته، زندگی چهل ساله‌ خود را یکباره متحوّل کنند. آری! گاهی اوقات احساس می‌کنند که دیر شده است! عقب مانده‌اند! باید عجله کنند! باید سریعتر برسند به موقعیّتی که اینک هم‌سن و سالان خودشان دارند. با خود می‌گویند، پس سرعت من کم است. اصلاحِ سلامتِ روانِ خویش را نیز، به‌مانند «پکیج‌های» آرایشی یا اصطلاحاً «بیوتی» می‌بینند و می‌خواهند روان، معرفت، شناخت و هیجانات خود را نیز به همان سرعتی که کاشت مو، تزریق بوتاکس، لمینت دندان، جراحی اَبدو می‌نمایند، یکباره جا به جا کنند! و ما بعضاً شاهد این صحنه هستیم که هزینه‌‌های سرسام آوری صرف این مسیرها می‌کنند. چندی پیش یکی از مُراجعانم که بنا بر اظهارات خودش با تردید بسیار نزد من آمده بود و پیش از این چند میلیون تومان صرفِ هزینه‌ «بسته‌های خوشبختی» نموده بود، گفت: «من بر این باورم که فقط آدم‌های روانی، نزد روانشناس می‌آیند.». لذا برخی از مردم نیز بر این باور هستند.

به هر حال ما نیز معتقد هستیم که مسیر روانشناسی ممکن است دشواری‌هایی داشته باشد؛ چرا که ممکن است مراحل آن (ارزیابی، تشخیص، بهبودی) ماه‌ها و بعضاً سال‌ها به طول بیانجامد. لیکن تمامی روانشناسان اطمینان دارند هر انسان، در بحثِ درمان با دیگری متفاوت است! هر انسان منحصر به فرد است! هر انسان در درمان مانند اثر انگشتی است که همتایی ندارد! بگذارید به زبانی ساده‌تر بگویم؛ شوربختانه، «پکیج فروشان» دو پلّه را جا می‌اندازند! یعنی؛ ارزیابی و تشخیص.

این درست همان گَلوگاهی است که ما درباره‌اش صحبت می‌کنیم. در اصل اینجا وجه تمایز میان روانشناس و ناروانشناس تعیین می‌گردد. یعنی همان مسیر دشوار! یعنی همان مسیر منحصر به فرد برای هر نفر! جالب‌تر اینکه این برنامه‌ها به رسانه‌های رادیویی و تلویزیونی مجازی و ماهواره‌ای نیز کشیده شده است؛ به طوری که در دهه‌ اخیر شاهد هستیم که چند میلیون مردم به عنوان مخاطب، بیننده یا شنونده‌ خصوصی‌ترین موضوعات یک انسان هستند! کوچکترین تردیدی نیست که حمایت کننده‌های رسانه‌ای، منافع اقتصادی خود را از این طریق تأمین می‌کنند. لیکن نکته‌ قابل توجه اینجاست که «مهمترین اصل منشور حقوقی و اخلاقی در روانشناسی، اصل رازداری است!» هیچ کس حق این را ندارد تا از کوچکترین واژگانی که در اتاق درمان گفته می‌شود، مطّلع شود.

  در عنوان این مقاله «روانشناس در برابر نَمامَن» شاهد یک واژه‌ نوین هستید. نَمامَن! از نظر دستوری این واژه شامل دو بخش «نما» به معنی ظاهر، سیما، ریخت، جلوه است و «من» نیز، پسوند اتّصاف می‌باشد؛ مانند واژه‌های «بهمن، هومن، دشمن، ترکمن». چندی پیش در سخنرانی نهم اردیبهشت ماه برابر با بزرگداشت روانشناس یکی از سخنرانان، واژه‌ «شُومَن» Showman را برای این افراد به کارد برد. به زعم نگارنده‌ این مقاله، واژه‌ نَمامَن در واقع تکامل یافته‌ واژه‌ شومن است. این واژه اشاره به افرادی دارد که در بالا توضیحاتی درباره‌ ایشان نوشته شد. نَمامَن، معمولاً فرمول‌های کلّی ارائه می‌دهد که یک جلوه‌ زیبا دارد. حتی به نوعی می‌توان گفت که این افراد جلوه فروشی می‌‌کنند.

کسانی که در جایگاه کُوچ یا coach یا «پرورشگر» ایفای نقش می‌کنند، طلایه‌دارانِ خوبی هستند. فن بیان بسیار خوب و ظاهر و پوشش‌های مناسب و نوینی دارند. اغلب آرایش و پیرایش به روز دارند، عکس‌ها، تصاویر، فیلم‌ها و نوشته‌های جذابی را ارائه می‌دهند. معمولاً با نگاه به شرایط کنونی جامعه، فرهنگ و اقتصاد بسته‌های بزرگ و کلّی ارائه می‌دهند که صد البته بر روی تعدادی از افراد، کارساز است. اما سؤال اینجاست؛ تکلیف کسانی که هزینه‌های هنگفتی کرده‌اند و پاسخ نگرفته‌اند چیست؟! آیا صدایی از آنها شنیده می‌شود؟ آیا در خصوص آنها سخنی منعکس می‌شود؟ حتی برخی از این بزرگواران، کارگاه‌های چندصد یورویی در آمفی‌تئاترهای مجلّل در کشورهای اروپایی برگزار می‌کنند که واقعاً متعجّب کننده است. عمده تفاوت میان سمینارهای علمی و همایش‌های نمامن‌ها این است که در سمینار علمی مستندات آماری، روش‌های تحقیق، تعاریف عملی و نظری، مشاهدات، معنادار بودن نتایج پژوهش‌ها، نحوه‌ بهره‌گیری از احتمالات، روایی و پایایی آزمایش‌ها در قالب مقالاتی تجمیع و ارائه می‌گردد. اما در سمینار یک نمامن، معمولاً شاهد چنین روندی نیستیم.

بی تردید، در این زمینه، گفتنی و نوشتنی بسیار زیاد است، اما در این مختصر نگنجد! اما هدف و قصد اصلی سازمان نظام روانشناسی از اعلان فهرست این افراد چیست؟آیا احتمالاً در آینده نیز شاهد فهرست‌های دیگری خواهیم بود؟ به گمان نگارنده‌ این مقاله، مهمترین هدف سازمان، «روشنگری» است! اینکه مردم آگاه شوند. مطلع شوند. افراد را اشتباه نگیرند! به باورم، این مهمترین وظیفه‌ یک سازمان ملی است؛ چراکه مسئول بهداشت روان مردم خود است. ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که علیرغم انبوهی از اطلاعات، هنوز برخی از مردم تفاوت میان روانشناس و روانپزشک را نمی‌دانند و اگر روزی بخواهند روند درمان را آغاز کنند، نمی‌دانند از کدام نقطه شروع کنند و نزد کدام شخص مراجعه کنند. بی‌تردید این زُمره از اطلاع رسانی‌ها، چراغ روشنگری است. هدف سازمان نظام این است که بگوید: «مردم! نمامن‌ها با روانشناس‌ها متفاوت هستند و ایشان را از ما جدا بدانید.» .

سپاسگزاریم از اینکه ما را دنبال نمودید. قدردانی می‌کنیم که برای آگاه شدن خود و خانواده‌ی خود پیگیر هستید. امید است تا توانسته باشیم، فانوسی هرچند کم نور در این مسیر برای شما افروخته باشیم.

کنجکاو باشیم و دقت کنیم. سبز باشید و همواره سبز بمانیــد.


  نویسنده: محمد پرنو
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

پرستوابراهیمی
Iran, Islamic Republic of
مفید بود مطلب ممنونم
مهدی
Iran, Islamic Republic of
این به اصطلاح نمامن ها، در تمام زمینه های عالم هستی سخنرانی ( ورّاجی) می کنند. کاش فقط در یک زمینه حرف می زدند. شما از امثال عباس منش در مورد هر موضوعی سوال کنی شروع میکنه به سخن رانی. فقط هم کلمات تکراری و بی اساس. حالا اینکه یک عده خوششان می آید، دلیل نمیشه که اجازه داد تا جولان دهند. بنظر حرف های این افراد به گفته نویسنده خوش پوش و خوش بیان، به درد فان و سرگرمی می خوره و کارایی بیشتری نداره. هر چند در ابتدا هیجان زیادی ایجاد میکنه.
افشین آگاه
Iran, Islamic Republic of
درود بر شما
پس از سپاس از پرداخت به چنین موضوع اندیشناکی باید دانست که یگانه راه رسیدن به جامعه ای پویا و هوشمند ایجاد آگاهی و حساس شدن مردم به دست کارشناسان و منتقدان راستین است. نیکبختانه این مقاله با روانی و سادگی می تواند به گشایش فکری یکایک هم میهنان و دیگر پارسی زبانان یاری رساند.
پیروز و شادکام باشید!
Iran, Islamic Republic of
تو خود فهمیدی چه گفتی
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه قدرت و جرات لازم است وگرنه هر ماهی مرده ای هم می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند.