ميگنا : پايگاه خبری روانشناسی و بهداشت روان 9 اسفند 1394 ساعت 13:30 https://www.migna.ir/news/35996/نقش-مشاوران-مربیان-امور-تربیتی-مدارس -------------------------------------------------- عنوان : نقش مشاوران و مربیان امور تربیتی در مدارس -------------------------------------------------- مشاورانی که به نظر می‌رسد شماری از آنان نتوانسته‌اند آن‌طور که باید و شاید با دانش آموزان رابطه برقرار کنند چرا که اعتماد دانش آموزان به مشاوران هنوز به صورت مطلوب جلب نشده است و در نتیجه دانش آموز هم ترجیح می‌دهد مشکلات خود را با دوستانش درمیان بگذارد تا با آن مشاوران. متن : خیلی از مشاوران مدارس می‌گویند بارها از زبان دانش آموزان شنیده‌اند که: «مشاوره مال روانی هاست»، همان وقت هایی که مسئولان مدرسه از دانش آموزان پرسیده‌اند «چرا برای حل مشکلت نمیایی با هم صحبت کنیم؟»، اما مشکل اصلی کجاست که هنوز برای خیلی از دانش آموزان و در خیلی از مدارس کشور مشاور و مشاوره و بحث‌ها پیرامون بهداشت روانی کم اهمیت و ناشناخته است؟ این حال و روز خیلی از دانش آموزانی است که در خانه و مدرسه با مشکلات بسیاری مواجه هستند اما علاقه و اعتمادی به همصحبت شدن با مشاور ندارند و در نهایت تنها کاری که از آنها بر می‌آید انجام رفتارهای خشونت‌آمیز است که حالا خیلی هایش را لابه لای روزنامه‌ها می‌خوانیم.  روزنامه ایران نوشت: قد و قواره اش بیشتر از یک دانش آموز 15- 14 ساله می‌زد. آنقدر هیکلش درشت بود که همیشه قرعه میز آخر به او می‌افتاد. اما ازهمان وقت‌ها به خاطر قلدر بازی‌هایش، خیلی از بچه‌های کلاس دورش را خالی کرده بودند، اصلاً چهره اش را که نگاه می‌کردی از دور داد می‌زد اهل کل کل و دعواست، برای همین چه کسی جرأت می‌کرد به او بگوید بالای چشمت، ابروست...حرف هم که می‌زدی، جوابت می‌شد دعواهای آخر کلاس، یک جا پشت مدرسه یا نزدیکی‌های خانه منتظرت می‌ماند و بالاخره مچ ات را می‌گرفت. نه حرف معلم‌ها را می‌خواند و نه گوشی برای شنیدن پند و اندرز داشت...وقت هایی هم که سر کلاس بود، حواسش به درس نبود، مدام یا در حال حرف زدن بود و یا در حال عرض اندام کردن، دلش لک می‌زد که خودش را برای بقیه ثابت کند...حرف هایش همه از جنس خودنمایی بود....معلم‌ها بعضی وقت‌ها با او برخورد می‌کردند و بیشتر وقت‌ها هم سکوت....آنها که می‌دانستند روز و حالش چگونه است، همان‌هایی بودند که سکوت را برتنبیه ترجیح می‌دادند. خیلی‌ها هم با اینکه می‌دانستند، پدرش معتاد است و مادرش هم هر روز خانه را به نشانه اعتراض ترک می‌کند، اما با او برخورد می‌کردند. توصیه بعضی معلم‌ها هم رفتن پیش مشاوربود؛ اما جوابش تنها یک جمله بود: «مگه من روانی ام که بیام پیش مشاور.» این جمله البته فقط جواب مهران نیست، جواب خیلی از دانش آموزانی است که باید مشاوره شوند. خیلی از مشاوران مدارس می‌گویند بارها از زبان دانش آموزان شنیده‌اند که: «مشاوره مال روانی هاست»، همان وقت هایی که مسئولان مدرسه از دانش آموزان پرسیده‌اند «چرا برای حل مشکلت نمیایی با هم صحبت کنیم؟»، اما مشکل اصلی کجاست که هنوز برای خیلی از دانش آموزان و در خیلی از مدارس کشور مشاور و مشاوره و بحث‌ها پیرامون بهداشت روانی کم اهمیت و ناشناخته است؟ این حال و روز خیلی از دانش آموزانی است که در خانه و مدرسه با مشکلات بسیاری مواجه هستند اما علاقه و اعتمادی به همصحبت شدن با مشاور ندارند و در نهایت تنها کاری که از آنها بر می‌آید انجام رفتارهای خشونت‌آمیز است که حالا خیلی هایش را لابه لای روزنامه‌ها می‌خوانیم. براساس گزارش‌های مسئولان وزارت آموزش و پرورش، دلیل اغلب خشونت هایی که از سوی دانش آموزان در مدارس کشور اتفاق می‌افتد اضطراب ناشی از اتفاقات درون مدرسه، افت تحصیلی و ناکامی در واحدهای درسی و یا هراس از مورد بازخواست قرار‌گرفتن از سوی والدین و همچنین افسردگی و اختلافات دامنه‌دار خانوادگی است. مواردی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان باید توسط یک مشاور و در یک فرآیند دقیق مشاوره برطرف شود اما چرخ مشاوره در مدارس کشور آن گونه که باید نمی‌چرخد. مشاورانی که به نظر می‌رسد شماری از آنان نتوانسته‌اند آن‌طور که باید و شاید با دانش آموزان رابطه برقرار کنند چرا که اعتماد دانش آموزان به مشاوران هنوز به صورت مطلوب جلب نشده است و در نتیجه دانش آموز هم ترجیح می‌دهد مشکلات خود را با دوستانش درمیان بگذارد تا با آن مشاوران. موضوعی که «تسلا» دانش آموز کلاس نهم هم به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «خیلی نمی‌شود به معلمان پرورشی و مشاوران مدارس اعتماد کرد، خیلی از دوستانم با مشاور درد و دل کردند و مشکلاتشان را درمیان گذاشتند اما در نهایت مشاور به خانواده اطلاع داد. الان همین دوستان من با سختگیری خانواده هایشان مواجه هستند.» «مهلا» هم دانش آموز دوم دبیرستان در این باره معتقد است: «اگر مشاور موضوعی را بفهمد در حقیقت کل مدرسه می‌فهمد و هر روز باید جلو در دفتر مدرسه باشیم.ترجیح می‌دهیم با برخی از معلمانمان حرف بزنیم یا با دوستانمان صحبت کنیم تا اینکه به مشاور بگوییم.» در سوی دیگر این ماجرا هم البته مشاورانی هستند که اگر مجال حضور در کلاس‌ها را پیدا کنند، اغلب به هدایت تحصیلی دانش آموزان می‌پردازند تا مشاوره‌های تربیتی. بنابراین آن‌طور که برخی از معلمان مدارس می‌گویند سؤالات دانش‌آموزان درباره مسائل و مشکلات تربیتی و خانوادگی بی‌پاسخ می‌ماند. موضوعی که یکی از معلمان جامعه شناسی بر آن تأکید می‌کند و می‌گوید: «یکی از مشکلات، مشاورانی است که احیاناً تخصص لازم را ندارند. این مشاوران فقط برنامه ریزی درسی می‌کنند و تنها تخصصشان برای دانش آموزان برنامه ریزی درسی است.» او تأکید می‌کند: «بیشتر دانش آموزان از ترس اینکه مشکلشان به گوش مدیر و یا معاون مدرسه برسد هرگز به سمت مشاور نمی‌روند. دانش آموزان بیشتر با معلم‌ها درد دل می‌کنند و زمانی که معلم نمی‌داند با مشکل حاد دانش آموزان چه کند مجبور می‌شود با مدیر موضوع را مطرح کند و در برخی از موارد شاهد برخوردهای نادرست مدیر مدرسه بودیم.» موضوعی که البته یکی از همین مشاوران مدارس رد می‌کند و معتقد است: «ما در مقطعی قرار گرفتیم که باید برنامه ریزی درسی در مدارس داشته باشیم و البته اگر دانش آموزی به ما مراجعه کند و حرفی بزند ما محرم اسرار آنها خواهیم بود و آن را هیچ وقت به مدیر منتقل نمی‌کنیم.» مشاور در مدارس کم داریم به این آمارها دقت کنید: «در حال حاضر حدود 18 هزار مشاور وجود دارند اما بر اساس سند جامع تحول و زیر نظام مشاوره، ما با کمبود 15 هزار مشاور تخصصی مواجه هستیم. حدود 20 درصد از مشاوران ما در رشته‌های غیرمرتبط یا نیمه مرتبط مشغول به فعالیت هستند و کمتر از 5 درصد آنها مرتبط با حوزه مشاوره و تربیتی هستند. به ازای هر 15 دانش آموز یک ساعت مشاوره داده می‌شود، این یعنی با کمبود نیرو مواجهیم. البته در تلاشیم که یک ساعت مشاوره را به ازای هر 12 دانش آموز انجام دهیم. مشاوران محرم اسرار دانش آموزان هستند و قبول نداریم که دانش آموزان به مشاوران اعتماد ندارند.» این حرف‌ها را حمید رضا کفاش معاون فرهنگی و پرورشی وزیر آموزش و پرورش عنوان می‌کند و می‌گوید: «بر اساس سند تحول بنیادین هر مدرسه بالای ۱۵۰ نفر باید یک مشاور داشته باشد که بر این اساس کمبودمان بسیار زیاد است. بنابراین مدارسی که تعداد معدودی دانش آموز دارند دیگر مشاور نمی‌خواهد و باید دانش آموز آن به حد نصاب برسد که حد نصاب آن ۱۵۰ دانش آموز است. در سند تحول بنیادین و برنامه درسی، وجود مشاور برای همه دوره‌های تحصیلی ضروری دانسته شده است. به دلیل اینکه هدایت تحصیلی در متوسطه اول انجام می‌گیرد، اولویت ما در ساماندهی مشاوره در این دوره بوده است و ما متأسفانه در دوره‌های دیگر مشاور نداریم. البته نیاز به نیرو را در همه دوره‌ها اعلام کردیم.» وی تأکید می‌کند: «اولویت مدارس، وجود معلم در کلاس درس است و اگر دانش‌آموز در کلاس درس معلم نداشته باشد، آسیب‌هایش بیشتر از نداشتن مشاور است، پس اولویت استخدام در وزارت آموزش‌و‌پرورش جذب معلم است. با این حال ما به طور جدی این موضوع را پیگیری می‌کنیم و قبول هم داریم با توجه به سطح رفتارهای خشونت‌آمیز برخی از دانش آموزان باید مشاوران در همه مقاطع باشند.» با این همه باید پرسید که وظیفه معاون پرورشی یک مدرسه چیست؟ آیا مشاوران اقدام به شناسایی دانش آموزان در معرض خطر می کنند؟ و اینکه چقدر از دانش آموزان به مشاوران مدرسه اعتماد دارند؟ کفاش در این باره می‌گوید: «یکی از وظایف معاونان پرورشی و مشاوران تعمیق باورهای دینی است. همین اقدامات دینی موجب شده جلوی بسیاری از آسیب‌های اجتماعی دانش آموزان گرفته شود.» وی تأکید می‌کند: «بسیاری از مشاوران ما که در دوره دوم متوسطه حاضر هستند ارتباط خوبی با دانش آموزان دارند و دانش آموزان هم بیشترین مسائل را با آنها مطرح می‌کنند با این حال قبول داریم که بخش عمده‌ای از دانش آموزان نسبت به مشاوران حساسیت دارند و نمی توانند به آنها اعتماد کنند و حتی با آنها حرف نمی‌زنند. برای همین طرح همیار مشاور را در مدارس اجرایی می‌کنیم. - - البته اعتماد به مشاور بستگی به شخصیت مربی و معلم دارد. همه ما در دوران تحصیل معلمان و مشاورانی را سراغ داریم که کاملاً با بچه‌ها رفیق بودند. البته عکس این موضوع هم وجود دارد. عموماً جهت‌گیری آموزش و پرورش این است که مشاوران را بخوبی در دانشگاه آماده کند. البته در مواقعی هم معلم و مربی نمی‌توانند ارتباط برقرار کنند مشکل ما هم همین مواقع است و بر اساس همین موضوع از چند سال قبل طرح همیار مشاور را در مدارس آغاز کردیم. در این طرح می‌خواهیم دانش آموزانی را شناسایی کنیم که در بین دیگر دانش آموزان ستاره هستند و دانش آموزان آنها را به لحاظ ادب، اخلاق و رازداری قبول دارند. مشاور در مدرسه این دانش آموزان را شناسایی می‌کند و از آنها می‌خواهد تا به کمک مشاور بیایند تا دانش آموزانی را که در معرض خطر هستند به مشاور ارجاع دهند.» وی معتقد است: «بنده به عنوان معاونت پرورشی و فرهنگی به جد معتقدم که مربی و مشاور اولویت استخدام های وزارتخانه است در همین آزمون استخدامی که ۵ هزار نیرو جذب آموزش و پرورش شدند ۲۰۰نیرو را به معاونت پرورشی و فرهنگی اختصاص دادند باوجود اینکه سهمیه نداشتیم و در پذیرش‌های دانشگاه فرهنگیان هم رشته امورتربیتی و هم مشاوره جزو رشته‌های اصلی هست و هر سال نیرو می‌گیرد به همان میزانی که به آنها مجوز داده می‌شود.»