ميگنا : پايگاه خبری روانشناسی و بهداشت روان 24 شهريور 1400 ساعت 2:09 https://www.migna.ir/news/55011/راههای-جلوگیری-اختلاف-دعواهای-خانوادگی-بحران-کرونا -------------------------------------------------- یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد عنوان : راههای جلوگیری از اختلاف و دعواهای خانوادگی در بحران کرونا -------------------------------------------------- یک استاد دانشگاه معتقد است: «منشا دعواهای خانوادگی در شرایط بحرانی عدم پذیرش نقش هایی است که هر یک از اعضای خانواده دارند. انتظار می رود که در چنین شرایطی اعضای خانواده نقش های مضاعفی را ایفا کنند. تنظیم هیجان عامل عمده ای است که در شرایط بحرانی باید به آن توجه شود. وقتی تنظیم هیجانی بهم بخورد، خانواده به لحاظ عاطفی در وضعیت بدی قرار می گیرد.» متن : با شیوع کرونا در دنیا ایجاد استرس اجتماعی در جهان یکی از پیامدهای مهم آن عنوان شده است. از سوی دیگر حضور طولانی در محیط خانه و دوری از دوستان، فامیل و سرگرمی های بیرون از خانه می تواند به امکان ایجاد نگرانی و در نهایت افسردگی منتهی شود. همچنین پیگیری مداوم اخبار مرتبط با این بیماری نگرانی و استرس را افزایش می دهد. اگرچه برای بعضی از خانواده ها گذراندن زمان بیشتر با همدیگر فرصت طلایی برای ارتباط بین زوجین و فرزندان می باشد، اما به استناد آمار رسمی در بسیاری دیگر باعث افزایش اختلافات و دعواهای خانوادگی گردیده است. این موضوع به خصوص در خانواده هایی که سرپرست آنها به واسطه شیوع کرونا بیکار شده و تحت فشارهای مالی و اقتصادی هستند بیشتر مشاهده می گردد.   لذا سوال اساسی این است که با توجه به شرایط قرنطینه و افزایش دعواهای خانوادگی، چگونه می توان همبستگی و همدلی را در خانواده افزایش داد؟   در این باره دکتر پرویز شریفی درآمدی استاد گروه روانشناسی استثنائی دانشگاه علامه طباطبائی در گفتگو با عطنا اظهار کرد: «میزان انطباق پذیری و به هم پیوستگی اعضای خانواده دو عامل عمده ای هستند که در هر خانواده می توان بدان اشاره کرد. میزان به هم پیوستگی اعضای خانواده در گرو نقش هایی است که هر کدام از اعضا، به ویژه پدر و مادر و فرزندان بر عهده دارند.»   وی افزود: «اگر در شرایط بحرانی هر یک از پدر و مادر در کنار نقش های خود، نقش های یکدیگر را نیز بپذیرند و نقش مضاعف داشته باشند، به نظر می رسد که از دعواهای خانوادگی جلوگیری می شود. واقعیت این است که منشا دعواهای خانوادگی در شرایط بحرانی، ناشی از عدم پذیرش نقش هایی است که هر یک از اعضای خانواده دارند در حالی که انتظار می رود در شرایط بحرانی اعضای خانواده نقش های مضاعفی را ایفا کنند.»   این استاد دانشگاه گفت: «نکته بعدی در مورد همدلی و همبستگی این است که اعضای خانواده مسائل و مشکلات ناشی از کرونا را انکار نکنند و واقعیت را بپذیرند. به میزانی که پذیرش برای واقعیت وجود دارد، افراد می توانند به هم نزدیک شوند، خود را در موقعیت دیگران قرار دهند و شرایط پیش آمده را درک کنند. چون میزان درک افراد به بهبود اوضاع خانواده کمک می کند.»   نقش تنظیم هیجانی در خود کارآمدی خانواده شریفی با تاکید بر این که تنظیم هیجانی یک عامل عمده در خانواده به ویژه در شرایط بحرانی است، گفت: «اگر اعضای خانواده تنظیم هیجانی داشته باشند، به خود کارآمدی می رسند؛ به عبارتی مشکل اصلی خیلی از خانواده ها در شرایط بحرانی به ویژه شرایط کرونا می تواند ناشی از ضعف یا فقدان تنظیم هیجانی باشد. لذا وقتی تنطیم هیجانی به هم بخورد، اعضای خانواده به لحاظ عاطفی در شرایط بدی قرار می گیرند.»   وی بیان کرد: «این وضعیت بد عاطفی می تواند شامل غم و اندوه باشد که این ها نه تنها یکی از علائم مهم افسردگی هستند بلکه می توانند باعث پیشرفت افسردگی شوند. همچنین تمایلاتی مثل اضطراب و احساس گناه و موارد مشابه هم می توانند به راحتی به افسردگی دامن بزنند. بنابراین داشتن راهبردهای ضعیف تنظیم هیجان نقش بسیار مهمی در بروز افسردگی در این خانواده ها دارد.»   شریفی با اشاره به اهمیت الگوی دلبستگی، بیان کرد: «هر یک از افراد در هنگام تولد یا در سال های اولیه تولد الگوهای دلبستگی را در خود درونی می کنند. عضو یا اعضای خانواده ای که الگوهای دلبستگی نا ایمن داشته باشند، بیشتر مستعد افسردگی خواهند بود. نکته مهم این است که در این خانواده ها امنیت هیجانی وجود ندارد. نبود امنیت هیجانی چند واکنش اساسی را در این خانواده ها ایجاد می کند. در ابتدا اعضای خانواده واکنش پذیر می شوند و خانواده ها قادر به مواجه شدن با مشکلات ناشی از کرونا نخواهند بود. بطور کلی فقدان امنیت دلبستگی در تعدیل و پاسخ به افسردگی و اضطراب و سایر اختلالات می تواند مشکل ساز باشد.»   این استاد دانشگاه افزود: «اگر خانواده ای بتواند از اعضای خود حمایت هیجانی و عاطفی کند، به میزانی که اعضای خانواده این حمایت اجتماعی و عاطفی و هیجانی را درک کنند، به همان نسبت می تواند از بروز افسردگی در این خانواده ها جلوگیری کند. نبود حمایت هیجانی و اجتماعی و فقدان تنظیم هیجانی باعث می شود که اگر پدر یا مادر در شرایط خاص کرونا علائم و رفتارهای افسردگی نشان دهند، بعضا فرزندان این رفتارهای افسردگی زا را یاد گرفته و می توان گفت خانواده به افسردگی خود بیشتر دامن می زند.»   تاثیر بیکاری و اقتصاد بر خانواده ها در بحران کرونا شریفی در پاسخ به این سوال که مسائل اقتصادی ناشی از شیوع کرونا را تا چه حد می توان بر روابط خانوادگی تاثیرگذار دانست؟، گفت: «رابطه مسائل اقتصادی و خانواده در شرایط ناشی از بحران کرونا می تواند در ابعاد متخلف مورد توجه قرار گیرد. می دانیم که یکی از کارکردهای خانواده کنش اقتصادی و مالی است. در جوامع متخلف از دیرباز پدر مسئولیت نان آوری خانواده را عهده دار بوده و مادر در تدبیر منزل نقش داشته است. با گذشت زمان پدر و مادر هر دو به دلیل شرایط اقتصادی سخت و تامین منابع زندگی شاغل شدند و باید هر دو تلاش کنند تا بتوانند منابع زندگی را تامین کنند.»   وی اضافه کرد: «گاهی اوقات شرایط خاصی تاثیرات ویژه ای را بر کارکرد اقتصاد در خانواده می گذارد از جمله شرایط اخیر و بحران ناشی از کرونا که طبعا هزینه های مضاعفی را برای خانواده به همراه دارد. چه بسا پدر یا مادری که هر دو شاغل هستند یا هر کدام که شاغل هستند، از کار بیکار شوند یا محدودیت درآمدی پیدا کنند یا این که هزینه های دیگری برای زندگی روی دست خانواده گذاشته شود. مجموعه مشکلات اقتصادی باعث می شود که روحیه خانواده تضعیف شود و این نقطه عطف بحث است؛ چه بسا عزت نفس و اعتماد به نفس خانواده هم کاهش یابد.»   این استاد دانشگاه تاکید کرد: «با کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس، خانواده مستعد مشکلات عاطفی، اجتماعی و شناختی می شود. ممکن است اعضای خانواده تمرکز خود را از دست بدهند که باعث می شود فرصت های خاصی را از دست بدهند. حتی ممکن است روابط بین زن و شوهر به هم بخورد و به طلاق منجر شود.»   شریفی با اشاره به خانواده هایی که کودک اوتیسم دارند، بیان کرد: «بطور مثال در چنین خانواده هایی کودک قبل از کرونا به مدرسه می رفته و والدین کارهای خود را به خوبی انجام می دادند؛ اما الان می بینیم که این کودکان در خانه هستند و باعث اذیت و آزار می شوند، مشکلاتی را برای والدین ایجاد می کنند و وقت خاصی را از پدر و مادر می طلبند. در این شرایط بعضا رابطه پدر و مادر هم تحت تاثیر قرار می گیرد. گزارش می شود که پدرها تحمل چنین فرزندی را ندارند، ممکن است ترک منزل کنند و مادر تمام مسئولیت ها را بر عهده بگیرد.»   دولت ها باید آمار دقیق تلفات را به مردم بگویند این استاد دانشگاه اظهار کرد: «نزدیک به دو سال است که در بحران ناشی از کرونا هستیم ولی دنیا تجارب خاص خودش را دارد. اگر تاریخ را بررسی کنیم، بحران های ناشی از بیماری هایی مثل طاعون در سال های گذشته پیش آمده که در این رابطه بسیاری از کشورها از جمله کشورهای جهان سوم معمولا آمارهای دقیقی به مردم نمی دهند کما اینکه ممکن است الان هم همین طور باشد. با فرض این که مثلا اگر آمار پایینی را گزارش کنند مردم دچار هیجان نخواهند شد ولی این غلط است. من معتقدم بایستی آمار واقعی مرگ و میر را به سمع و نظر مردم برسانیم ولی آن چه مهم تر است این است که آموزش های لازم و موارد ایمنی را هم گوشزد کنیم.»   وی ادامه داد: «دولت ها باید سیاست و مدیریت رفتار بهداشتی مردم را به عنوان مسئولیت برعهده بگیرند. مطمئنا با آموزش و مدیریت بهداشت، آمار مرگ و میر نیز کاهش می یابد. البته طبیعی است که هزینه دولت ها در این مواقع بالا می رود و هر دولتی بایستی از ذخایر مالی و معنوی خود برای کنترل چنین شرایطی استفاده کند.»   کرونا بر امنیت عاطفی خانواده تاثیر می گذارد شریفی با تاکید بر این که با شیوع کرونا بطور طبیعی مشکلات خانواده بیشتر می شود، گفت: «مشکلات ناشی از کرونا بر امنیت عاطفی خانواده تاثیر می گذارد. طبیعتا خانواده ای که پیش از کرونا سبک تربیتی مثبت را برای فرزندان خود اعمال کرده، می تواند از نحوه تربیت خود نهایت استفاده را ببرد. فرزندان در چنین خانواده ای شرایط خاص خانواده را درک می کنند، انضباط را رعایت می کنند و اقتدار پدر و مادر را می پذیرند. حتی آن دسته از بچه هایی که توانایی بالایی در درک مسائل خانواده و شرایط خاص پیش آمده دارند، می توانند به والدین کمک کنند.»   وی افزود: «ویژگی دیگر سبک فرزند پروری مثبت این است که والدین توقع احساس مسئولیت از فرزندان خود دارند. فرزندانی که احساس مسئولیت می کنند، کسانی هستند که به خوبی به انتظار ناشی از بحران کرونا پاسخ می دهند و بهترین راهکار این است که والدین به سبک فرزند پروری مثبت روی آورند که ویژگی آن اعمال انضباط توام با پذیرش و مهربانی و مسئولیت پذیری است.»