ميگنا : پايگاه خبری روانشناسی و بهداشت روان 14 تير 1401 ساعت 6:35 https://www.migna.ir/news/59317/تاب-آوری-ارزشهای-فرهنگی -------------------------------------------------- برگرفته از کتاب تاب آوری و فرهنگ عنوان : تاب آوری و ارزشهای فرهنگی عفت حیدری -------------------------------------------------- عفت حیدری در باشگاه تاب آوری از تحقیق و پژوهش در تاب آوری جوانان نوشت متن :   فرهنگ چه­ گونه به شکل­‌‌هایی ارزیابی می­‌‌شود که به تاب­‌‌آوری ربط پیدا می­‌‌کند؟ ویلیام درسلر، مردم­‌‌شناس فرهنگی پیش­رو، قالب و طرحی کامل برای نشان­‌‌دادن اهمیت دیدگاه­‌‌های فرهنگی به­‌‌شیوه­‌‌ای کمّی بود. الگوهای فرهنگی موافق یا ناموافق وی، تناسب و یا شکاف­‌‌های مرتبط را دررابطه با موقعیت اجتماعی فرد،همتای الگوهای فرهنگی برجسته­‌‌ای که برای مثال، زندگی خوب و یا اجزای اساسی موقعیت اجتماعی خوب او است، می­‌‌سنجند. همان­‌‌گونه که تحقیقات وی نشان می­‌‌دهد، شکاف­‌‌های موجود بین توقعات اجتماعی و واقعیت­‌‌های روزمره‌ی زندگی را می­‌‌توان به­‌‌شکل استرس­‌‌های جسمانی فرد، خطر افسردگی و یا حتی رنگ پوست، تفسیر کرد. همه­‌‌ی این نشانه­‌‌ها می­‌‌توانند نشانه­‌‌های بالقوه­‌‌ی بیولوژیکی دشواری­‌‌های اجتماعی باشند. مهم­‌‌تر از همه آن­که الگوهای موافق فرهنگی، اهداف خاص و عملی دارند و با تحلیل سطح فردی با هنجارهای فرهنگی و ساختارهای اجتماعی مرتبط­‌‌اند. این الگوها به بررسی عدم تجانس پیامدها در عوضِ ارتباطات یک­پارچه بین هنجارهای فرهنگی و پیامدهای بهداشتی می­‌‌پردازند. بنابراین، فرهنگ با کمّیت به شیوه­‌‌ای مفید و بااین­‌‌حال معنادار، مأنوس است(درسلر،؛ 2012). این فرایند با پیشنهاد شیوه­‌‌هایی برای ارتباط بهداشت و فرهنگ می‌­‌‌تواند به بررسی تاب­‌‌آوری و ارزش­‌‌های فرهنگی بسط یابد.  به گزارش میگنا به­‌‌منظور انجام تحلیل­‌‌های فرهنگی متناسب و موافق در تحقیق و پژوهش تاب­‌‌آوری با جوانان، ممکن است با مراحل مفهومی و متدولوژیک شروع کنیم.  اول گروه­‌‌های متمرکز را برای استخراج و استنباط دیدگاه­‌‌های جهانی درمورد آن­‌‌چه زندگی خوب را شامل می­‌‌شود و شاخص­‌‌های مرتبط فرهنگی تاب­‌‌آوری، دور هم جمع کرد. ما می­‌‌توانیم به­‌‌ارزیابی اهداف جوانان دربرابر آن­چه گروه­‌‌های دیگر جامعه به­‌‌عنوان اهداف به­‌‌هنجار برای رفتارهای اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی درنظر می­‌‌گیرند، بپردازیم.می­‌‌توانیم حوزه­‌‌های فرهنگی و تاب­‌‌آوری را با فهرست­‌‌های آزاد مقایسه کرده و این داده­‌‌ها را ازطریق تحلیل چندبعدی و تحلیل‌­‌‌های خوشه­‌‌ای بسنجیم. دوم،یک بررسی انجام دهیم و به نمونه­‌‌ای از جوانان دست پیدا کنیم تا سؤال کنیم که هرکدام چه­طور می­‌‌توانند به اهداف مرتبط خود برسند. بنابراین، ما توافق یا عدم توافق عقاید یا رفتارها را از اهداف بهنجاری می­‌‌سنجیم که برای جامعه­‌‌ی محلی یا اجتماع، مهم­‌‌اند.به­‌‌لحاظ آماری، می­‌‌توان توافق حوزه­‌‌های فرهنگی را ازطریق معیارهای مقداری خاص وارتباط ماتریکس­‌‌های پاسخ­‌‌های شرکت­‌‌کنندگان تعیین کرد. سوم، ما پیامدهای بهداشتی فردی را بررسی می­‌‌کنیم که آیا با وضوح با عدم توافق و عدم تجانس سطح فردی از هنجارهای اجتماعی، مرتبط‌­‌‌اند؟ در سال 2006 این فرایند را با تیمی از محققان محلی در کابل شروع کردیم(پانتر­‌‌ـ­‌‌بریک، ایگرمن، مجادیدی و مک دید،؛ 2008).درحالی­‌‌که مردم افغانستان در گزارش­‌‌های جدید، مردمی بحران­‌‌زده بر اثر جنگ توصیف شده­‌‌اند،؛تصاویرمهم­‌‌تری توسط دانشمندان علوم اجتماعی نشان می­‌‌دهند و استدلال می­‌‌کنند که افغانی­‌‌های تاب­‌‌آوری نامعمولی را دربرابرکشمکش­‌‌های جاری و فقر تحمل می­‌‌کنند(دی بری و دیگران،؛ 2003). می­‌‌خواستیم در کار خود درک کنیم به­‌‌راستی چه ابعادی از دشواری­‌‌ها برای جوانانی مهم است،که برای پیش­‌‌رفت­‌‌های اجتماعی­‌‌ـ­‌‌اقتصادی در کشوری که سه دهه است به­‌‌دلیل جنگ عقب نگه داشته شده، سعی می­‌‌کردند؛ کشوری که حالا پس­‌‌از براندازی رژیم طالبان، فرصت­‌‌های تازه­‌‌ی آموزشی و بازسازی وسیعی را در پیش­‌‌رو دارد. ما از گروه­‌‌های متمرکز، الهامات اجتماعی خاص جنسیتی و توقعات و سرخوردگی­‌‌ها را درمیان دانش­جویانی که به آموزش دانشگاهی دست یافته بودند،بررسی هایی انجام دادیم.ازدانش­جویان درباره­‌‌ی جاه­‌‌طلبی­‌‌های خود و نحوه­‌‌ی حمایت خانواده­‌‌ها سؤال کردیم که آیا خانواده­‌‌ها از آن­‌‌ها حمایت می­‌‌کنند و یا آن­‌‌ها را تحت فشار قرار می­‌‌دهند؟ ازآن­‌‌ها درباره­‌‌ی نابرابری­‌‌های مالی،اقتصادی و سیاسی که زندگی آن­‌‌ها را با مشکلات و موانع مهم مواجه می­‌‌کند، سؤال کردیم. ما مجهز به توافقی مشخص، درمورد آن­‌‌چه درزمینه­‌‌ی اهداف و منابع و عوامل استرس­‌‌زا در زندگی آن­‌‌ها وجود دارد، تحقیق کردیم و از تعدادی زن و مرد به­‌‌صورت اتفاقی درمورد اعتماد­‌‌به­‌‌نفس خود برای رسیدن به اهداف خود،؛ اهدافی که در فرهنگ آن­‌‌ها مهم تلقی می­‌‌شود و منابع کلیدی و عوامل استرس­‌‌زای مهم آن­‌‌ها، پرسش­‌‌هایی کردیم. هم­چنین فشارخون و توان­مندی ایمنی آن­‌‌ها را به­‌‌عنوان دو عامل عالی استرس روانی اجتماعی، که مقیاس استرس روانی اجتماعی زیرپوستی آن­‌‌هاست، راسنجیدیم در مورد نمونه­‌‌های افغانی، ما به درک واضحی از به­هنجاربودن و موقعیت اجتماعی مطلوب و درک تجارب موقعیت­‌‌های هماهنگ و متجانس و موقعیت­‌‌های اجتماعی پرکشمکش رسیدیم. برای مثال، ما توجه خاصی به این امر کردیم که جوانان چه­گونه اهداف جاه­‌‌طلبانه­‌‌ی خود را با اهدافی که مطابق دیکته­‌‌های فرهنگی و آبروی خانوادگی است، وفق می­‌‌دهند.ما تفاوت­‌‌های جنسیتی فاحشی را در تجربه­‌‌ی عوامل استرس­‌‌زای خانوادگی مشاهده کردیم، شاهدارتباطاتی بین تجارب استرس­‌‌زا و نشانه­‌‌های استرس روانی فیزیولوژی، به‌­‌‌ویژه برای زنان جوان بوده­‌‌ایم. این فرایند مزایای مختلفی دارد.این فرایند به­‌‌خوبی تعریف شده است تا بدانید که جوانان چه­گونه فکر می­‌‌کنند و چه­طور با گروه­‌‌های اجتماعی دیگری که درمعرض ارزش­‌‌ها و جریانات فرهنگی مختلفی در همان محل قراردارند، تعامل می­‌‌کنند. پیوندهای قوی با گروه­‌‌های اجتماعی و پژوهش­‌‌های بیولوژیک درارتباط فرهنگ با بیولوژی وجود دارد؛به­‌‌شیوه­‌‌هایی که پیچیدگی سطوح خانوادگی ومسیرهای سطح فردی تاب­‌‌آوری را نشان می­‌‌دهد.ویلیام درسلردراثرخود در جست­‌‌وجوی درک تعامل معانی جمعی مشترک با پیامدهای بهداشتی در سطح فردی، ازطریق شاخص­‌‌ها و بیومارکرهایی مثل فشارخون است(درسلر و دیگران،؛ 2005).