ميگنا : پايگاه خبری روانشناسی و بهداشت روان 15 ارديبهشت 1394 ساعت 8:36 https://www.migna.ir/news/30742/آلودگي-هوا-تأثيري-اعصاب-روان-انسان -------------------------------------------------- ما واين اعصاب دودي! عنوان : آلودگي هوا چه تأثيري بر اعصاب و روان انسان ها دارد؟ -------------------------------------------------- آن طور که روان شناسان مي گويند آلودگي هاي زيست محيطي و به طور مشخص ريزآلاينده ها مي تواند در نقص عضو، کاهش بهره هوشي، بهداشت رواني يا تشديد اختلالات رواني موثر باشد. متن : شايد در نگاه اول تصور کنيم آلودگي هاي زيست محيطي تنها سلامت جسم را تهديد مي کند و تنها عوارضش، مشکلات تنفسي است اما به عقيده روان شناسان آلودگي هوا تنها ريه انسان را هدف نمي گيرد بلکه در ايجاد افسردگي، پرخاشگري، خواب آلودگي، بيش فعالي کودکان و ديگر اختلالات رواني نيز موثر است. آن طور که روان شناسان مي گويند آلودگي هاي زيست محيطي و به طور مشخص ريزآلاينده ها مي تواند در نقص عضو، کاهش بهره هوشي، بهداشت رواني يا تشديد اختلالات رواني موثر باشد. آلودگي هاي موثر بر اعصاب و روان اين دسته از آلودگي ها را مي توان در دو بخش بررسي کرد؛ يکي آلودگي هايي که ناشي از گرد و غبار است، مثل آن چه در خوزستان يا سيستان و بلوچستان ديده مي شود.البته اين آلودگي ها معمولا نسبت به آلودگي هاي ريزآلاينده ها تأثير کمتري بر اعصاب و روان دارد. به عنوان مثال در تهران به دليل شرايط جمعيتي، حجم بالاي خودروها و آلاينده هايي که توسط سوخت خودروها توليد مي شود، سطح سرب بالاست و همين امر مي تواند آثار رواني منفي زيادي داشته باشد. در شهر تهران که کارخانه ها زياد است و منواکسيدکربن، دي اکسيدکربن، ازت و سرب بالايي در فضا وجود دارد، بيماري هايي مانند اوتيسم يا بيش فعالي در کودکان بيشتر ديده مي شود. نکته بعدي اين است که اين آلودگي‌ها با کاهش انرژي و ايجاد حالت خواب آلودگي موجب کاهش بهره وري شغلي و تحصيلي نيز مي شود. يک اختلال ديگر پرخاشگري است. زماني که فرد به دليل آثار آلودگي هوا بي حوصله يا کم حوصله مي شود واکنش هايش نيز پرخاشگرانه است. آلودگي هوا و کاهش طول عمر متأسفانه در کشور ما آلودگي هوا يکي از عوامل اصلي در مرگ و مير افراد است در حالي که ظاهرا مردم به اين موضوع که حفظ محيط زيست موجب بالا رفتن طول عمر خودمان مي شود، خيلي توجه نمي کنند. در واقع مردم فکر مي کنند که حفظ محيط زيست يک کار لوکس است. در صورتي که در هر ساختار محيطي تمام عواملي که اين ساختار را تشکيل مي دهند با هم تعامل دارند.زماني که ما در محيطي زندگي مي کنيم که در آن امنيت جسماني و به تبع آن امنيت رواني مان به خطر مي افتد، اميد به زندگي کاهش مي يابد و موجب مي شود که رفتارهاي جنجال برانگيز و پرخاشگرانه شکل بگيرد. در واقع هر جا محيط زيست سالم تر باشد، اميد به زندگي هم بالاتر است. از طرف ديگر، راه حل درمان اغلب اختلالات رواني مانند افسردگي و اضطراب، ورزش هاي هوازي است مشروط بر اين که هواي سالم وجود داشته باشد. به عنوان مثال، اگر افراد پنج روز در هفته روزي نيم ساعت پياده روي تند داشته باشند از اختلالات رواني مصون خواهند بود، اما آيا با اين شرايط مي شود ورزش هوازي انجام داد؟! چه کساني بيشتر در معرض خطرند؟ افراد سالخورده به دليل ضعف سيستم ايمني بدن و وجود بيماري هاي زمينه اي مانند فشارخون، بيماري هاي قلبي عروقي، ديابت و... و کودکان به دليل شرايط فيزيکي بدنشان بيشتر در معرض آسيب هستند و در اين شرايط اختلال هاي رفتاري، پرخاشگري، عصبانيت، درگيري فيزيکي، اختلال حافظه، توجه و تمرکز و همچنين افت تحصيلي کودکان بيشتر مشاهده مي شود. بروز تحريک پذيري و احساس خستگي دائم براي کودکان بسيار خطرناک تر است زيرا دستگاه عصبي بچه ها در حال رشد است و ريزگردها باعث ايجاد اختلال در دستگاه عصبي مي شود. افزايش اختلال هاي ذهني هرچه عوارض مسموميت ناشي از سرب بيشتر شود، اختلال هاي ذهني هم افزايش مي يابد که به مرور فراموشي هاي دائم، بيماري هاي لرزشي و علايمي شبيه جنون در افراد ايجاد خواهد کرد. بررسي ها و تحقيقات روان پزشکي نشان داده، استشمام فلزات سنگين، گازهاي ناشي از سوخت و سوز ناقص موادسوختني و ريزگردها در کلانشهرها وضعيت شناختي افراد را نيز دچار اشکال مي کند.متاسفانه در کلانشهرها که آلودگي هوا شديدتر است، رفتارهاي نوع دوستانه مانند احترام به ديگران و رعايت حق تقدم در رانندگي و... کاهش و ميزان برخوردهاي کلامي و درگيري هاي فيزيکي افزايش مي يابد. بروز حرکت هاي غيرارادي در افراد، نداشتن تعادل و گاهي بروز تشنج هم از ديگر عوارض رسوب مواد سمي موجود در مغز است. آثار آلودگي هوا بر بيماران اعصاب و روان يک فرد افسرده، هميشه دنيا را غبارآلود مي بيند. هنگام آلودگي هوا، دنيا در نظر بيمار افسرده، غبار آلودتر و تيره  و تارتر و قدرت تصميم گيري او ضعيف تر مي شود و احساس مي کند که بي انرژي، بي حوصله و خسته است. اين عوامل سبب مي شود که اين بيمار افسردگي اش شديدتر شود. در افراد مضطرب نيز، نگراني نسبت به آينده تشديد مي شود و بعضي علايم جسمي مانند تپش قلب به طور شديدتري بروز مي کند.مبتلايان به وسواس هم به احتمال زياد، نگراني هاي مضاعفي پيدا خواهند کرد. چنين افرادي هميشه به جسم خود توجه زيادي دارند و در شرايط آلودگي هوا، دائما فکر مي کنند که بيمار شده  اند. همين احساس، سبب تشديد بيماري وسواس در آن‌ها مي شود و دچار نوعي «خود بيمارانگاري» خواهند شد. چه بايد کرد؟ نکته مهم، اين است که مردم بايد ديگر منابع استرس زا را تعديل کنند؛ به عنوان نمونه، تا حد امکان، استرس خود درباره شغل، مشکلات خانوادگي و... را کاهش دهند. علاوه بر آن، بهتر است تا حد امکان، ساعت هاي استراحت و خواب خود را افزايش دهند؛ در مناطقي که آلودگي هوا بيشتر است فعاليت هاي ورزشي و بدني در فضاهاي بسته انجام شود، مايعات بيشتري بنوشند، به خصوص آبميوه هاي طبيعي. علاوه بر نوشيدن مايعات، بايد بيشتر از ميوه ها و سبزي هاي تازه در چنين روزهايي استفاده کرد. دو اقدامي که بايد جدي گرفته شود ۱ - ايجاد يک نگرش مثبت نسبت به محيط زندگي در تک تک افراد؛ تا زماني که مردم فکر مي کنند دولت تنها متولي محيط زيست است هيچ چيز درست نمي شود و همه بايد بدانند که مسئول هستند.۲ - آموزش ارتباط با محيط زيست از کودکي؛ شايد لازم باشد در مواد درسي مدارس براي بيان اهميت محيط زيست و حفظ آن، بخش مهمي در نظر گرفت. البته توجه و دقت مردم نسبت به حفظ محيط زيست زماني نتيجه لازم را مي دهد که اقدامات اساسي و موثري نيز از سوي دولت و دستگاه هاي ذي ربط درباره کاهش آلودگي هوا انجام شود. به عقيده متخصصان اين حوزه استاندارد بودن سوخت خودروها، افزايش فضاي سبز در کلان شهرها، محدوديت هاي ترافيکي، گسترش و تقويت سيستم حمل و نقل عمومي، ترغيب مردم به کمتر استفاده کردن از خودروهاي شخصي، انتقال کارخانه هاي آلاينده از درون شهرها و ... از جمله راهکارهايي است که مي تواند در اين زمينه موثر و مفيد باشد.