ميگنا : پايگاه خبری روانشناسی و بهداشت روان 27 شهريور 1399 ساعت 17:54 https://www.migna.ir/news/51345/انواع-سبک-های-دلبستگی-کودکان -------------------------------------------------- عنوان : انواع سبک های دلبستگی در کودکان -------------------------------------------------- برخی افراد همواره درحال گله گذاری و ابراز نارضایتی هستند و هیچ گاه از روابطی که با اطرافیان، اعضای خانواده، دوستان و آشنایان و حتی همسر خود برقرار می کنند، رضایت ندارند. در این شرایط بیشتر زوج ها با وجود علاقه ای که به یکدیگر دارند، یکدیگر را تحمل نمی کنند و این مسئله حتی در زوج هایی که برای طلاق به دادگاه ها مراجعه می کنند هم دیده می شود؛ زوج هایی که با وجود علاقه به همدیگر قصد دارند مسیر زندگی شان را از هم جدا کنند. متن : هر كودكي كه چشم به دنيا باز مي كند به اولين چيزي كه بعد از تامين تغذيه نياز دارد، حمايت است كه در نخستين گام زندگي با آغوش مادر تامين و نخستين دلبستگي در او شكل مي گيرد. معنای دلبستگی چیست؟ دلبستگی به این معناست که فرد به تدریج به مراقب اولیه خود وابسته می‌شود و از بودن در کنار او به احساس آرامش می‌رسد؛ در عین حال زمانی که از مراقب و منبع دلبستگی خود دور می‌شود، دچار ترس شده و احساس خطر می‌کند. احساسات اولیه نسبت به مادر از زمانی که جنین در رحم او است شکل می‌گیرد. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه دلبستگی در کودکان کلیک کنید.     دلبستگی در کودکان در واقع پیوند عاطفی عمیقی است که با مراقب اولیه خود برقرار می‌کنند. در این راستا ارتباط نوزاد با مادر یا مراقب اولیه، بستری را فراهم می‌کند که نحوه تعامل نوزاد با جهان پیرامونش را مشخص می‌کند. بعبارتی دلبستگی در کودکان، به معنای پیوند عاطفی عمیقی است که کودک خردسال با فردی که از او مراقبت می‌کند، برقرار می‌کند. نیاز به دلبستگی، یک نیاز نخستین است که از هیچ نیاز دیگری مشتق نشده و از نیازهای اساسی برای تحول شخصیت می‌باشد. همچنین براساس سبک دلبستگی کودکان، نحوه ارتباط با دیگران در بزرگسالی نیز مشخص می‌شود. اگر این رابطه درست شکل بگیرد، کودک می‌تواند به دنیا اعتماد می‌کند و فکر می‌کند که دنیا جای خوبی است. اما اگر این ارتباط با مراقب به صورت نادرست شکل بگیرد، دید کودک نسبت به دنیا همراه با بدبینی می‌شود و جهان را محلی ناامن می‌پندارد. اهمیت دلبستگی کودکان زیر دو سال تجربه‌هایی که انسان در دوران کودکی و سنین پایین‌تر به دست می‌آورد می‌تواند اثر عمیق‌تری در زندگی او بر جای بگذارد. یکی از مهم‌ترین این تجارب مقوله دلبستگی است. دلبستگی نوزادان و کودکان زیر دو سال جنبه تکاملی دارد و بقای آن‌ها را تضمین می‌کند. در واقع کودکان با ابراز رفتارهای تقویت کننده روابط، مانند گریه کردن، لبخند زدن و چسبیدن پیام خود را به دیگران می‌رسانند تا مورد حمایت قرار بگیرند. این ارتباط اولیه بسیار حیاتی است و کیفیت روابط بعدی کودکان، یعنی آن چه او از دیگران انتظار دارد و این که او با دیگران چگونه ارتباط برقرار می‌کند را تحت تأثیر قرار می‌دهد. شکل گیری دلبستگی در کودکان زیر دو سال از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. چرا که دلبستگی اولیه به مراقب بر سلامت هیجانی کودک در بزرگسالی به طور مستقیم تأثیر می‌گذارد. دلبستگی فرآیند برقراری و حفظ یک پیوند عاطفی است که با والدین یا مراقب اولیه ایجاد می‌شود، این فرآیند معمولا از 6 ماهگی به بعد شکل می‌گیرد و برای کودک امنیتی ایجاد می‌کند که اساس کشف و یادگیری دنیای او می‌شود. دلبستگی کودک با مراقب اولیه تضمین کننده کیفیت روابط بعدی فرد با مراجع قدرت و همسالانش می‌شود و به تنظیم هیجانی کودک در سال‌های بعدی زندگی کمک شایانی می‌کند. آگاهی بیشتر از روانشناسی کودک به شما کمک می‌کند تا فرزند خود را بهتر بشناسید و با کیفیت بیشتری با او ارتباط برقرار کنید. سبک‌های دلبستگی از منابع درون‌فردی هستند که می‌توانند سطوح تنش و ناتوانی را در شرایط ناگوار تعدیل کنند و اثرات منفی تنش را کم‌رنگ‌تر جلوه دهند. مادران شاغل و دلبستگی در کودکان زیر دو سال امروزه بسیاری از مادران شاغل به دلیل مشغله‌ها و شرایط کاری قادر نیستند از فرزندان خود مراقبت و نگهداری کنند. ممکن است مادران شاغل چند ماه اول زایمان را مرخصی بگیرند، ولی اغلب کودک توسط مادر بزرگ و پدربزرگ‌ها نگهداری می‌شوند یا به مراکز نگهداری از کودک واگذار می‌شوند. قبل از دو سالگی هر شخص دیگری غیر از مادر که نقش مراقب اولیه را برای کودک ایفا کند، باعث بروز احساس ناامنی در او می‌شود و آرامش و دلبستگی که کودک باید از مادر خود بگیرد، به طور کامل شکل نمی‌گیرد. در این زمینه پیشنهاد می‌کنیم مقاله مادران شاغل را مطالعه کنید. نظریه­ دلبستگی توسط جان بالبی در سال 1969 با عنوان دلبستگی و جدایی ارایه و با انجام مطالعاتی توسط اینزورث و همکارانش قابل بهره­برداری شد. بر اساس نظریات بالبی، دلبستگی به معنای پیوند عاطفی است که در کودکی، بین کودک و مراقب اصلی وی شکل می­گیرد و بر رشد اجتماعی و احساس کودک درکل زندگی موثر است. روابط دلبستگی، نقش بسیار مهمی در احساس امنیت افراد دارند. یکی از اصول پایه­ ای دلبستگی این است که روابط دلبستگی اولیه بر طول زندگی فرد موثر است. بالبی اظهار داشت که پیوند والد-کودک، بافت غیر قابل جایگزینی را برای رشد هیجانی فراهم می­نماید. به نظر وی اکثر مشکلات دوران کودکی و بزرگسالی منتج از تجربیات واقعی دوران کودکی است. او در بیان نظریه خود از نظریات افرادی چون فروید، اریکسون و ملانی کلاین بهره جست. نوزادان به طور ژنتیکی در حدود شش تا دوازده ماهگی شروع به تشکیل پیوند دلبستگی می­نمایند. اینزورث با مطالعه بر روی 23 کودک یک ساله، الگوهای دلبستگی را به انواع دلبستگی ایمن، ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا تقسیم نمود. نظریه کردار شناختی دلبستگی به عقیده بالبی رابطه بچه با والد بصورت یک رشته علایم فطری آغاز می شود که والد را به سمت بچه می کشاند به مرور زمان پیوند عاطفی واقعی شکل می گیرد. و توانایی های شناختی و هیجانی جدید و تاریخچه مراقبت صمیمانه و محبت آمیز به آن کمک می کند. ۴ مرحله دلبستگی مرحله پیش دلبستگی (تولد تا ۶ هفتگی) مرحله دلبستگی در حال شکل گیری (۶ هفتگی تا ۶ تا ۸ ماهگی) مرحله دلبستگی واضح (۶ تا ۸ ماهگی الی ۲ سالگی) تشکیل رابطه متقابل (۱۸ ماهگی تا ۲ سالگی و بعد از آن) افراد با دلبستگی ایمن، سطح بالاتری از اعتماد و رضایت و سطح پایین­تری از تعارضات دارند، در حالی که افراد با دلبستگی دوسوگرا با عدم تعادل در احساسات و تعارضات بیشتر و افراد با دلبستگی اجتنابی با رضایت و صمیمیت کمتر و تعارضات بیشتر مشخص می­شوند.   عوامل موثر بر ایجاد دلبستگی در کودکان مهم‌ترین عاملی که در سبک دلبستگی کودک نقش دارد، شیوه ارتباط او با مراقب اولیه است. میزان ابراز محبت به کودک، توجه به نیازهای اولیه و برآورده کردن آن‌ها، کیفیت حضورتان و میزان توجهی که به کودک دارید به خصوص در دو سال اول زندگی، اهمیت زیادی دارد چرا که دلبستگی در کودکان زیر دو سال بسیار اهمیت دارد. انواع سبک دلبستگی در کودکان به طور کلی 4 حالت متفاوت در سبک دلبستگی کودک وجود دارد که با توجه به کیفیت ارتباطی که با فرزندتان دارید، یکی از موارد زیر پدید می‌آید. ارزیابی ایمنی دلبستگی گرچه تقریبا تمام بچه هایی که در خانواده بزرگ می شوند در سال دوم به مراقبت کننده دلبسته می شوند اما کیفیت این رابطه فرق دارد. برخی کودکان ایمن به نظر می رسند و عده ای نا ایمن مشخص می شوند. محققان یک دلبستگی ایمن و سه حالت نا ایمن را مشخص نموده اند: 1.دلبستگی ایمن 2.دلبستگی مقاوم 3.دلبستگی اجتنابی/ دوری جو 4.دلبستگی آشفته و سر در گم 1- دلبستگی ایمن دلبسته ایمن زمانی کودک در این طبقه قرار می گیرد که هنگام بازگشت مادر با او به تعامل بپردازد. این کودکان هنگام رفتن مادر زیاد شکایت نمی کنند و هنگام بازگشت او با رضایت به بازی خود ادامه می دهند. وقتی دلبستگی کودک در شرایط ایمن باشد، در فضای نا آشنا، کودک نوپا حضور و وجود والدش را همچون جان پناه و پناهگاهی ایمن تلقی می کند و به محضِ نبودِ والد مراقب، نمی تواند فرد غریبه را جایگزینِ وجودِ آرام بخش و مطمئنِ والد (مادر) خود کند. وقتي ما با والدين خود دلبستگي ايمن پيدا مي‌كنيم كه محبت و مراقبت و صميميت و اعتماد بين ما برقرار است و والدين تمام نياز‌هاي عاطفي كودك خود را ارضا مي‌كنند (البته اين روند در سنين مختلف متفاوت است و تقريبا تا دو سالگي به تمام نياز‌ها بايد پاسخ مثبت داد و بعد از آن شكل پاسخ به نياز‌ها متفاوت مي‌شود) در اين حالت ما در بزرگسالي به‌طور مناسبي وارد روابط مي‌شويم، چرا كه با والدين خود مشكلي در زمينه دلبستگي نداريم. در سبک دلبستگی ایمن، هنگامی که شما حضور داشته باشید، کودک احساس اطمینان خاطر می‌کند و با آرامش خیال به فعالیت‌های خود نظیر بازی و یا کنکاش در محیط مشغول می‌شود. در این شرایط اگر فرزندتان تنها باشد یا نزد شخصی غریبه گذاشته شود، با بی قراری و گریه کودک مواجه می‌شوید. اما زمانی که بازگردید، کودک شما را طلب می‌کند و بعد از مدت کوتاهی گریه متوقف می‌شود. در نهایت نیز دوباره فعالیتش را از سر می‌گیرد. این نوع بهترین سبک دلبستگی است. در سبک دلبستگی ایمن مادر سه ویژگی پذیرندگی، پاسخگوبودن و در دسترس بودن را داراست و کودکی که تربیت می کند، کودکی است که اول به خود و سپس به محیط پیرامون خود اعتماد می کند. او در واقع تا یک سالگی به توانمندی اساسی مورد نیاز خود برای ادامه حیات یعنی «اعتماد» دست می یابد. الگوی دلبستگی ایمن، متداول ترین الگوی دلبستگی در تمام جوامع و کشورها محسوب می شود. دلبستگی ایمن چگونه ایجاد می شود؟ اگر به اندازه کافی به کودک خود توجه داشته باشید، بلافاصله نیازهای او را برطرف کنید و با حوصله و مهربانی با او ارتباط برقرار کنید، دلبستگی ایمن را در کودک خود پرورش می‌دهد. آموزش والدین در زمینه فرزند پروری بسیار اهمیت دارد. اما در سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا، کودک به علت نداشتن مادری که پذیرنده، پاسخگو و در دسترس باشد، دچار تشویش و اضطراب می شود و همواره نسبت به دیگران تردید دارد. تاثیرات دلبستگی ایمن افرادی که در کودکی دلبستگی ایمن را تجربه کرده‌اند، در دوران بزرگسالی مهربان و صمیمی خواهند شد. این اشخاص می‌توانند با دیگران ارتباط موثری برقرار کنند و کمتر دچار اضطراب می‌شوند و به طور کلی با زندگی سازگارتر هستند. برای آنکه بتوانید این موهبت را برای فرزندتان به ارمغان آورید، بهتر است نکات تربیتی فرزندان را در رفتارتان با این عزیزان در نظر بگیرید. نقش والدین در شکل گیری دلبستگی ایمن در کودکان به طور کلی سبک دلبستگی ایمن، بهترین سبک ارتباطی است که در سازگاری بیشتر فرد در زندگی نقش مهمی ایفا می‌کند. باید توجه داشت سبک‌های دلبستگی کودکان بر شخصیت آن‌ها در آینده تاثیر می‌گذارد و در صورتی که دلبستگی ایمن نباشد، ممکن است منجر به بروز اختلالات شخصیت، افسردگی و اختلالات خلقی نیز شود. با مشاوره روانشناسی می‌توانید از شیوه های صحیح فرزند پروری و تربیت کودکان در سنین مختلف آگاهی پیدا کنید و دنیایی زیباتر و آینده ای بهتر برای فرزندتان رقم بزنید. دلبستگی ناایمن دلبستگی ناایمن، اثر مخرب بر روابط کودک با دیگران در سال‌های آینده بر جای می‌گذارد و او را مستعد ابتلا به انواع اختلالات روانی می‌کند. درحالت بحرانی سبک دلبستگی اجتنابگر رخ می دهد که طی آن کودک از برقراری ارتباط با دیگران اجتناب می کند و علت برآورده نشدن مکرر نیازهایش از سوی مادر، به نوعی با درماندگی خود آموخته خو می گیرد. چنین فردی در بزرگسالی از هرگونه ارتباطی که به صمیمیت منجر شود، دوری می کند و اصولا صمیمیت را بی ارزش تلقی می کند. نکته بسیار مهم در شکل گیری سبک های دلبستگی، ثبات رفتارهای منفی مادر است، به عبارت دیگر فقط تکرار و ثبات رفتارهای منفی در طول زمان و طی 5 سال اول زندگی است که به شکل گیری نوع خاصی از دلبستگی می انجامد.   آنچه لازم است پدر و مادر کودک مبتلا به اختلال دلبستگی ناایمن بدانند سرپرستی یک کودک با دلبستگی ناایمن و یا اختلال دلبستگی واکنشی می تواند فرسوده کننده، خسته کننده و همراه با تلاش عاطفی باشد. سخت است برای بهترین والدین شدن قدم جلو بگذارید بدون اینکه اطمینان داشته باشید از ارتباط عاشقانه با فرزندتان گاهی اوقات ممکن است تعجب کنید که تلاشهایتان با ارزش باشند اما مطمئن باشید آنها با ارزش هستند. با گذشت زمان، صبر، تلاش هماهنگ اختلال دلبستگی را می شود ترمیم کرد مهم این است که در تعامل با فرزندتان شرکت کرده و آرام بمانید به کودک خود بیاموزید که او امن است و می تواند به شما اعتماد کند. 2- دلبستگی مقاوم این دست از کودکان، به دلیل ترس جدایی از والد، لذت استفادۀ کافی از محیط را نمی برند. به همین دلیل، در موقعیتی نا آشنا، مدام به والد خود می چسبند و پس از بازگشت مجدد والد، رفتار کتک زدن را از خود بروز می دهند و به اصطلاح، قشقرق به راه می اندازند و به راحتی هم نمی توان آنها را ساکت و آرام کرد. بچه‎هایی با دلبستگی مقاوم، از ارتباط گرفتن با دیگران می ترسند و کمتر تمایل دارند در فضاهای نا آشنا و در کنار افراد غریبه، حاضر شوند. البته دربارۀ این موضوع باید بررسی شود آیا سرشت کودک و یا فرهنگ خانواده بدین گونه بوده یا این مسئله توسط محیط و عوامل بیرونی، تقویت شده است؟   در دلبستگي مقاوم، اگر والدين غيرقابل پيش‌بيني و غيرمنصف باشند، احساس‌هاي شديد كه در پس آن حسادت و ترس و خشم است در بزرگسالي حاصل مي‌شود. هرگونه مشكلي در روابط ما با والدينمان در دوران بچگي روي روابط ما در بزرگسالي تاثير مي‌گذارد. اگر كسي در ارتباط عاشقانه‌اش دچار مشكل است، بايد ارتباطش را با والدينش در كودكي و بزرگسالي بررسي كند و مشكلات را حل كند، حتي گاهي نياز به روان‌درماني و بررسي گره‌هاي روحي در خردسالي لازم مي‌شود كه بايد از يك متخصص كمك گرفت. در این نوع دلبستگی کودکتان در هنگام حضورتان به شما می‌چسبد. در واقع کودکتان ترجیح می‌دهد در نزدیکی شما باشد تا اینکه بخواهد محیط اطرافش را کشف کند. شاید توجه کرده باشید که زمانی که او را ترک می‌کنید، بسیار بی قرار می‌شود و حتی با بازگشت‌تان، این بی قراری و ناراحتی کم نمی‌شود. کودک قشقرق راه می‌اندازد و بسیار خشمگین است، آرام نمی‌گیرد و حتی ممکن است نسبت به شما رفتارهای پرخاشگری نشان دهد. دلبستگی مقاوم چگونه ایجاد می شود؟ اگر مراقبت کننده به کودک اطمینان خاطر ندهد که "اگر من رفتم، دوباره باز خواهم گشت و تو را تنها نخواهم گذاشت" این نوع سبک دلبستگی در کودکان ایجاد می‌شود. تاثیرات دلبستگی مقاوم کودکانی که دارای سبک دلبستگی مقاوم هستند، دائما حس نگرانی و غمگینی دارند. این حالت تا بزرگسالی با آن‌ها همراه است. در نتیجه همیشه نگران ارتباط صمیمانه با دیگران هستند و خود را فردی طرد شده یا دوست نداشتنی، می‌پندارند. 3-دلبستگی اجتنابی(دلبستگی دوری جو و جدایی طلب) اما اگر والدين پر توقع، بي‌اعتنا و عيب‌جو داشته باشيم در روابط خود نيز دچار شك و ترديد به محبت و احساس افراد مي‌شويم، چراكه همواره به احساس والدين خود نيز نسبت به خودمان مشكوك بوده‌ايم. در سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی، کودک تمایلی به ارتباط یا تعامل با شما ندارد. در واقع او اصلا توجهی به حضورتان ندارد در نتیجه در نبود شما نیز آشفته نمی‌شود. در این حالت اگر کودک را تنها بگذارید و برگردید باز هم کودک از شما استقبال نمی‌کند و تمایلی به برقراری ارتباط با شما ندارد. دلبستگی اجتنابی چگونه ایجاد می‌شود؟ مراقبت کننده‌ای که کودک را اولویت خود قرار نمی‌دهد و نسبت به نیاز‌های او بی توجه است، با فرزند خود با محبت و عاطفه رفتار نمی‌کند یا وقت کمی برای کودک می‌گذارد، باعث ایجاد سبک دلبستگی اجتبابی می‌شود. البته حالت دیگری نیز در پدید آمدن این سبک دلبستگی وجود دارد؛ ممکن است مراقبت کننده بیش از حد سختگیر و یا کنترل کننده باشد و این حالت‌ها آنقدر کودک را اذیت کند که دور بودن را ترجیح دهد. این کودکان هنگام رفتن مادر پریشان نمی شوند و اگر پریشان شوند، غریبه نیز مانند مادر می تواند آنها را آرام کند. آنها در موقع بازگشت مادر آشکارا از تعامل با او اجتناب می کنند. ماری اینسورث که مبدع روش موقعیت غریب برای سنجش کیفیت دلبستگی در نوباوگان ونوپایان است؛ در بررسی های خود به این نتیجه رسید که برخی از نوباوگان، در نبودِ والد، از غیبتش ناراحت نمی شوند و واکنشی مانند والد خود به فرد غریبه نشان می دهند. در هنگام حضور والد در اتاق، نسبت به او بی اعتنا بود و اهمیتی به حضور او در اتاق نمی دهند. همین طور هنگام بازگشت دوبارۀ والد به اتاق، تمایلی به استقبال کردن و ارتباط گرفتن با والد خود را ندارند و از او دوری می کنند و یا حداقل در ارتباط گرفتن مجدد با والد، به آهستگی و با سردی رفتار می کنند. این موضوع از در آغوش والد نرفتن و نچسبیدن به او هنگام مراجعۀ دوباره به اتاق فهمیده می شود. احتمالا والدین این قبیل نوباوگان، وقت کمتری را با فرزند خود سپری میکنند و یا تعامل کودک با خود را پس می زنند و حاضر به برقراری ارتباط با فرزند نوپای خود نیستند. البته شق سومی هم وجود دارد. ممکن است والدین کودک دوری جو، خیلی او را کنترل کرده و زیر ذره بین کنترل خود گرفته اند تا این حد که فرزند آنها، دلبستگی دوری جو و جدایی طلب را از خود نشان می‎ دهد. تاثیرات دلبستگی اجتنابی دلبستگی مقاوم کودکانی که سبک دلبستگی اجتنابی دارند، در آینده افرادی پرخاشگر و خجالتی می‌شوند که نمی‌توانند رابطه صمیمانه‌ای با دیگران برقرار کنند. 4- دلبستگی ناایمن دوسوگرا یا  آشفته-سردرگم رفتار کودکانی که دارای سبک دلبستگی آشفته-سردرگم هستند، پر از تضاد، تناقض و آشفتگی است. این کودکان رفتار واحدی در مواجهه با مراقبت کننده خود ندارند. رفتار آن‌ها بین عشق و نفرت در تضاد است. در این حالت ممکن است کودکتان یکبار به شما بچسبد یا لحظه‌ای از آغوش شما تکان نخورد و گاهی ممکن است به محض در آغوش گرفتنش مقاومت کند و بخواهد که او را زمین بگذارید. در مواردی نیز احتمال دارد بی تفاوت باشد و هیچ واکنشی بروز ندهد. برای شناخت بیشتر در زمینه بغل کردن کودک کلیک کنید. بچه های دوسوگرا حتی پس از آمدن مادر آرام نمی گیرند و کودکان اجتناب گر واکنش سردی نسبت به مادر و بازگشت او بروز می دهند. این علائم در مرحله سوم دلبستگی قابل تشخیص است. کودکان دوسوگرا بسیار وابسته هستند. سرو صدای زیادی راه می اندازند با احتیاط زیادی نسبت به محیط رفتار می کنند و در وجودشان ترس اضطراب دائمی دارند از طرفی پذیرای افراد جدید نیستند. کلمه من نمی توانم را زیاد به کار می برند و نسبت به توانایی های خود مشکوک اند. این کودکان در غیاب مادر خیلی مضطرب می شوند ولی هنگام بازگشت او در برابرش مقاومت می کنند. آنها در آن واحد هم در جستجوی برقراری ارتباط جسمانی با مادر هستند و هم از آن پرهیز می کنند. البته دسته ای از کودکان نیز در هیچکدام از گروه های بالا قرار نمی گیرند که به دلیل رفتارهای متناقضشان در گروه آشفته قرار می گیرند. رفتار کودکان با این شیوۀ دلبستگی، پر از تضاد و تناقض است. آشفتگی و پریشان حالی را می توان از نوع رفتارهای آنان فهمید. مثلا در هنگام مراجعۀ دوبارۀ مراقب (مادر) به اتاق، با گرفتن ژست های عجیب و غریب به خود، نگاهشان را از مادر می گیرند. بعد ممکن است، یک دفعه و به صورت غیر منتظره، گریه و زاری کنند. گاهی با نگاهی خشک و افسرده، به مراقب خود نگریسته و برای تعامل برقرار کردن با والدین خود هم، به شدت مقاومت می کنند. در مجموع، نا امنی بیشتری در رفتارکودکان با دلبستگی آشفته – سردرگم وجود دارد که باید علت بروز آن در این دست کودکان بررسی شود. دلبستگی آشفته-سردرگم چگونه ایجاد می‌شود؟ این سبک دلبستگی به دلیل نداشتن رفتار واحد والدین در برخورد با مسائل کودک ایجاد می‌شود. در این حالت رفتار مشابه در کودک، یکبار مورد تنبیه واقع می‌شود و بار دیگر تشویق می‌شود. این رفتارهای نامتناسب و گیج کننده، عامل ایجاد کننده سبک دلبستگی آشفته در کودک هستند. تاثیرات دلبستگی آشفته - سردرگم افراد با سبک دلبستگی آشفته - سردرگم، در روابط بعدی خود با دیگران دچار مشکل می‌شوند و مشکلات سازگاری زیادی در آینده پیدا می‌کنند. به طور کلی این سبک آسیب زیادی در کودک ایجاد می‌کند و مشکلات زیادی را در بزرگسالی برای او به همراه دارد. پژوهشگران در این رابطه، به 4 عامل مهم و مؤثر بر ایمنی دلبستگی رسیده اند: 1. تدارک دیدن زمان و فرصت برای تعامل و ارتباط با کودک 2. چگونگی کیفیت مراقبت 3. سرشت و ویژگی های شخصیتی کودک 4. وضعیت و شرایط خانواده ای که کودک و والدین در آن زندگی می کنند. همچنین مطالعات نشان می دهد تنوع فرهنگی، نقش پر رنگی در ثبات دلبستگی نوپایان دارد. به گونه ای که رفتار نوپایان تا حد زیادی تابع پیامدهای اعتقادات، ارزش های اجتماعی و آداب و رسوم فرهنگی خانوادۀ خود است. کودکان طبقه های متوسط اجتماعی و اقتصادی که ثبات و هماهنگی در زندگی آنها وجود دارد؛ کیفیت دلبستگی شان ایمن و پایدار است. پس بهتر است با فراهم کردن محیطی مناسب، دلبستگی ایمن و خاطرات خوبی را برای فرزند دلبندمان ایجاد کنیم. اجتنابگر و دوسوگرا ! گفتیم که یک کودک اجتنابگر به علت پذیرفته نشدن مکرر درخواست هایش از سوی مادر دچار خود درماندگی آموخته شده می شود و از ارتباط با همسالانش و دیگر افراد اجتناب می کند. چنین کودکی در بزرگسالی صمیمیت را بی ارزش می داند و اعتقاد دارد که به هیچ کس نمی توان اعتماد کرد. زوجی که یکی از آن ها مضطرب دوسوگرا و دیگری اجتنابگر است هم دچار مشکلات زیادی می شوند. همسری که دوسوگراست خواهان ارتباط زیاد و توجه بیشتر همسرش است در حالی که همسر اجتنابگر به دنبال برقراری ارتباط با دیگران نیست و تلاشی هم در این زمینه نمی کند، به همسرش بی اعتماد است و تلاش های او را برای صمیمی تر شدن رد می کند. او خواهان تنهایی بیشتر و آزادی بیشتر است. آمارها نشان می دهد بیشتر زوج هایی که به مراکز مشاوره مراجعه می کنند از این دسته هستند و معمولا کارشان به جدایی می کشد.پژوهنده با اشاره به این که درمان در این دسته از افراد با تغییر در باورهای پایه آغاز می شود، می گوید: این کار توسط یک درمانگر باتجربه و با تکیه بر طرحواره درمانی انجام می شود و کار بسیار دشوار و زمانبری است اما تغییر این عادات و نگرش در طول زمان و با تمرین میسر است. علائم و نشانه های دلبستگی ناایمن در نوزادان 1.از تماس چشمی اجتناب می کند. 2.لبخند نمی زند. 3.تلاش شما را برای آرام کردن، تسکین دادن و ارتباط رد می کند. 4.به نظر نمی رسد توجه کند یا مراقب باشد که شما چه زمانی آنها را تنها می گذارید. 5.بی وقفه گریه می کند. 6.غان وغون (زمزمه) یا تولید صدا نمی کند. 7.با چشمانشان شما را دنبال نمی کند. 8.بازی های تعاملی یا به بازی با اسباب بازی ها علاقه ای ندارد. 9. زمان زیادی صرف تکان دادن یا به آرامش رساندن خودشان می کنند. چه عواملی بر ایمنی دلبستگی تاثیر می گذارد؟ 1.فرصت برقرارکردن رابطه نزدیک قطعا کمیت و میزان برقراری ارتباط بین والدین و شخص مهم زندگی کودک تاثیرگذار است. قطعا باید فرصت ها و زمان هایی برای افزایش میزان ارتباط والدین و کودک ایجاد شود. 2.کیفیت مراقبت تحقیقات گزارش می دهد که مراقبت دلسوزانه و پاسخ دهی بی درنگ با ثبات و مناسب به کودکان و نگهداری محبت آمیز از آنها با دلبستگی ایمن در فرهنگ ها و گروه های دارای جایگاه اجتماعی و اقتصادی مختلف ارتباط دارند. در مقابل کودکان دلبسته نا ایمن مادرانی دارند که تماس جسمی کمی با آنها بر قرار می کنند به طور نا مناسب به طور یکنواخت از آنها نگهداری می کنند و گاهی رنجیده و رد کننده هستنند مادرانی که به طور مداوم افسرده هستنند و والدینی که متحمل رویدادی آسیب زا نظیر فقدان فردی عزیز شده اند نیز رفتارهای نا مطمئن این حالت دلبستگی را به وجود می آورند. 3.خصوصیات کودک چون دلبستگی حاصل رابطه ای است که بین دو نفر بر قرار می شود خصوصیات کودک باید بر سهولت بر قراری این رابطه تاثیر بگذارد عوامل زایمان و بیماری نوزاد پرستاری را دشوار تر می کند. در خانواده هایی که تحت فشار قرار دارند این مشکلات با نا ایمنی دلبستگی ارتباط دارند. اما در صورتی که والدین برای مراقبت از بچه ای که نیاز های خاصی دارد وقت و تحمل داشته باشند و فرزندان خود را به صورت مثبت در نظر بگیرند نوزادان در معرض خطر کاملا به ایمنی دلبستگی دست می یابند. 4.موقعیت خانواده شرایط خانواده بر ایمنی دلبستگی موثر است. برای خیلی از خانم های شاغل فشارهای ناشی از کار منزل و بیرون استرس زا است. برخی مادران به علت اینکه همسرشان کمک ناچیزی به آنها می کند خسته می شوند در نتیجه با دلسوزی کمتری به کودک رسیدگی می کنند و از این رو ایمنی کودک را به مخاطره می اندازند. به وجود آوردن دلبستگی ایمن در نوزادان کودکان با اختلال دلبستگی یا دیگر مشکلات دلبستگی در ارتباط با دیگران و مدیریت احساس خود مشکل دارند. نتایج این موضوع در عدم اعتماد وبا ارزش دانستن خود، ترس از نزدیک شدن به هرکسی، خشم، و نیاز به داشتن کنترل، کودک مبتلا به اختلال دلبستگی احساس ناامنی و تنهایی می کند. بنابراین چرا برخی کودکان دچار اختلال دلبستگی می شوند در حالی که دیگران دچار این اختلال نمی شوند؟ پاسخ در چگونگی فرایند دلبستگی که متکی به تعامل والدین وکودک است. اختلال دلبستگی در نتیجه تجربه منفی در رابطه اولیه است. اگر فرزندان کوچک بطور مداوم احساس رها شدن، جدا شدن، نا توانی یا رها شده بدون پرستار کنند به هر دلیل آنها یاد خواهند گرفت آنها نمی توانند وابسته به دیگران باشند و جهان یک مکان خطرناک وترسناک است. در صورتی که دلبستگی ایمن شکل نگیرد چه آسیب‌هایی کودک را تهدید می‌کند؟ کودک ممکن است در ابتدا واکنش‌هایی مانند گریه و بی‌قراری‌های بیش از حد از خود نشان دهد اما می‌تواند این موضوع باعث شکل گیری مشکلات دیگری از جمله افسردگی، اختلالات اضطرابی و شخصیتی نیز گردد. نقش دلبستگی ایمن میان کودک و مادر در دوران بزرگسالی چگونه است؟ طبق تحقیقی، کودکانی که در بچگی دلبسته ایمن بوده‌اند توسط معلمان پیش دبستانی خود، از لحاظ اعتماد به نفس و محبوب بودن، عالی ارزیابی شدند. همچنین در بزرگسالی نیز روابط اجتماعی موفق‌تری با دیگران داشته‌اند. تاثیر دلبستگی در ازدواج ارتباط با مادر پس از تولد و در دوران کودکی بسیار مهم است، چرا که اگر درست شکل نگیرد فرد در برقراری ارتباط با دیگران نیز دچار احساس ناامنی می‌شود که می‌تواند منجر به ازدواج ناموفق او در بزرگسالی شود. عدم ارتباط اولیه مناسب مادر با کودک، حتی ممکن است منجر به بروز اختلالاتی نظیر اختلالات اضطرابی و افسردگی در او شود. با آگاهی از مراحل ایجاد دلبستگی در کودک، می‌توانید تعامل بهتری با کودکتان برقرار کنید. طلاق و سبک های دلبستگی ناایمن طبق پژوهش هایی در دانشگاه شهید بهشتی، مشخص شد که بیشتر زوج هایی که برای طلاق به دادگاه مراجعه می کنند دارای سبک دلبستگی ناایمن هستند، وی با بیان این نکته توضیح می دهد: سبک دلبستگی روابط فرد از دوران کودکی تا پایان عمر را تحت تاثیر قرار می دهد بنابراین طبیعی است که فرد به عنوان یک همسر نیز همان ویژگی ها و شاخص ها را داشته باشد و روابط وی با همسر تحت تاثیر سبک دلبستگی اش قرار بگیرد. یک کودک ناایمن دوسوگرا در دوران کودکی نسبت به برقراری ارتباط با دیگران بی اعتماد است و در عین حال خواهان روابط با همسالان است. تلاش می کند خود را با دیگران وفق دهد و در همین حال ممکن است به سرعت با دیگر همسالانش دچار اختلاف شود. این دسته از کودکان دائم دیگران را طرد می کنند، زود عصبانی می شوند، دائم احساس بی اعتمادی می کنند.چنین کودکانی در بزرگسالی همسرانی می شوند که بیش از اندازه خواهان رابطه و صمیمیت هستند و وقتی همسرشان به قصد برآورده شدن این نیاز نزدیک می شود، عصبانی می شوند و اجازه نمی دهند به وی خیلی نزدیک شود. آن ها در حالی که خواهان صمیمیت هستند از آن فرار می کنند و به طور دقیق نمی دانند که چقدر می خواهند با همسرشان نزدیک و با وی صمیمی شوند. وقتی کسی به آن ها نزدیک می شود به سرعت احساس بی اعتمادی می کنند و این بی اعتمادی بر زندگی زناشویی آن ها تأثیر می گذارد. معمولا همسران مضطرب دوسوگرا توقعات زیادی دارند بسیار حساس و زودرنج هستند و معمولا از بی توجهی همسرشان شکایت دارند. از توجه همسرشان نسبت به اعضای خانواده اش یا افراد دیگر دلگیر می شوند و بیش از اندازه به این موضوع حساس هستند و همواره همسرشان را کنترل می کنند تا دلیل رفتارهای او را در ارتباط با دیگران دریابند. این دسته از افراد اگر شانس داشته باشند و با کسی ازدواج کنند که سبک دلبستگی اش ایمن باشد، احتمال این که به مرور زمان سبک دلبستگی شان تغییر کند و ایمن شود، زیاد است. ولی اگر با فردی مثل خودشان که دارای سبک دلبستگی دوسوگرا یا اجتنابگر است ازدواج کنند، اتفاقات بدی می افتد. همان طور که گفتیم بیشتر زوج هایی که قصد طلاق دارند هر دو ناایمن هستند.به گفته این مشاور زوجی که هر دو ناایمن دوسوگرا هستند معمولا از هم توقعات زیادی دارند، همدیگر را به شدت کنترل می کنند، هر دو نگران از دست دادن یکدیگرند، برای هم محدودیت های زیادی وضع می کنند، همدیگر را بیش از اندازه دوست دارند اما در عین حال رفتارهای طرد کننده زیادی دارند و از هم فاصله می گیرند، در واقع تلاش یکی از طرفین برای نزدیک شدن به همسر تبدیل به نشانه هایی برای نداشتن اعتماد می شود. در چنین زندگی مشترکی هر 2 نفر یکدیگر را آزار می دهند. توصیه اکید ما این است که در چنین مواردی زوج حتما برای مشاوره مراجعه و خود را آماده تغییر عادت های رفتاری کنند. چه علتی باعث اختلال دلبستگی واکنشی و دیگر مشکلات دلبستگی می شود؟ اختلال دلبستگی ناایمن و دیگر مشکلات دلبستگی زمانی رخ می دهد که بچه ها نتوانسته اند سازگارانه اتصال با والدین یا مراقب اصلی برقرار کنند. این موضوع ممکن به دلایل مختلفی اتفاق بیافتد. -کودک گریه می کند وهیچ کس پاسخ نمی دهد یا راحتی کودک را فراهم نمی کند. -کودک گرسنه است یا خودش را خیس کرده وآنها (نگهدارندگان) ساعت ها به این موضوع توجه نمی کنند. -هیچ کس به کودک نگاه نمی کند صحبت نمی کند و لبخند نمی زند بنابراین کودک احساس تنهایی می کند. -کودک خردسال فقط به وسیله اعمال یا نمایش دیگر رفتارهای شدید توجه بدست می آورد. -کودک خردسال یا نوزاد مورد بد رفتاری یا سوءاستفاده قرارگرفته است. -بعضی زمان ها نیازهای کودک بر آورده شده وزمان های دیگر برآورده نشده کودک هرگز نمی داند چه چیزی را انتظار داشته باشد. -کودک یا نوزاد در بیمارستان بستری شده یا از والدینش جدا شده است. -نوزاد یا کودک خردسال از یک پرستار به دیگری منتقل می شود (می تواند ناشی از تصویب دادگاه یا از دست دادن یکی از والدین باشد). -والدین بخاطر افسردگی، بیماری یا مشکل سوءمصرف مواد از نظر احساسی در دسترس نیستند. -مشکلات دلبستگی در یک طیف قرار می گیرد از مشکلات خفیف که به آسانی می توان متوجه شد تا جدی ترین مشکل که به عنوان اختلال دلبستگی واکنشی شناخته شده است. اگر چه برای درمان و ترمیم مشکلات دلبستگی مانند اختلال دلبستگی واکنشی هرگز دیر نیست اما هرچه زودتر شما نشانه های دلبستگی ناایمن کشف و گام های درمانی بردارید بهتر است. با تشخیص زود هنگام شما می توانید از مشکلات خیلی جدی تر اجتناب کنید. مشکلات دلبستگی در نوزادان با کمک و حمایت درست اغلب به آسانی اصلاح می شود.   ثبات دلبستگی کودکانی که ایمن هستند معمولا مادران کاملا سازگار با پیوندهای خانوادگی و دوستی مثبت دارند و از لحاظ اقتصادی در سطح مطلوبی قرار دارند در مقابل کودکان در سطح اقتصادی پایین و در شرایط استرس زیاد معمو لا از ایمنی دور می شوند. برگرفته از: -روزنامه خراسان: دکتر علی پژوهنده،روان شناس -مجله بهداشت روانی: مرتضی مدرس غروی، کارشناسی ارشد مامایی، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار -حامی هنر زندگی -جعبه ابزار ذهنی -نی نی بان