ميگنا : پايگاه خبری روانشناسی و بهداشت روان 26 دی 1400 ساعت 9:57 https://www.migna.ir/news/57079/چرا-محتوای-کتاب-های-درسی-جذاب-نیست -------------------------------------------------- عنوان : چرا محتوای کتاب‌های درسی جذاب نیست؟ -------------------------------------------------- موضوع بعدی که به اضطراب دانش‌آموز می‌انجامد توجه افراطی به کنکور است که والدین می‌گویند اگر تو در کنکور موفق نشوی ارزشمند نیستی! متن : استرس اسمش هم ترسناک است، محققان می‌گویند همین یک کلمه برای انسان‌ها دردسرساز شده و متهم ردیف اول و پشت پرده بیماری‌هایی است که جان انسان‌ها را می‌گیرند. قرار گرفتن در موقعیتی که باید به اصطلاح جواب پس بدهیم و بازخواست شویم یکی از آن موقعیت‌هایی است که موجی از استرس را به سمتمان روانه می‌کند؛ مصداق یکی از این موقعیت‌ها مدرسه و فضای امتحانات است. به گزارش ایسکانیوز برای رسیدن به پاسخ این سوال که آیا بچه‌های امروز هم مثل نسل ما استرس را در فضای مدرسه تجربه می‌کنند یا نه و  پیدا کردن ریشه این استرس‌ها پای صحبت دانش‌آموزان و معلمان نشستم تا آن‌ها فضای امروز مدرسه را برایم ترسیم کنند و با یک کارشناس آموزش و پرورش درخصوص دلایل جذابیت نداشتن محتوای درسی گفت‌وگو کردم که در ادامه می‌خوانید. ملالت‌های صبح زود درس خواندن از نگاه بچه‌ها ملینا نوراحمد دانش‌آموز کلاس پنجم است، زمانی که از او درباره چیزهایی می‌پرسم که در مدرسه برایش جذابیت دارد با اشتیاق از جایزه گرفتن‌هایش تعریف می‌کند. ملینا در روزهای امتحانات دچار استرس می‌شود او معتقد است که اگر مجبور نباشد ساعت هفت صبح برای رفتن به مدرسه از خواب بیدار شود، مدرسه برایش جذابیت بیشتری خواهد داشت. فاطمه زهرا زهراوی هم که دانش‌آموز کلاس پنجم است فکر می‌کرد که اگر آموزش‌های مدرسه در جهتی باشد که او فرد فعال و توانمندی شود، اتفاق خوبی رخ داده است. هستی عبدفر دانش‌آموز پایه هفتم هم صبح زود مدرسه رفتن و فضای امتحانات را استرس‌زا می‌داند. او به ضعف‌های آموزش مجازی هم اشاره می‌کند و معتقد است که در این شرایط یادگیری خوبی ندارد. این سوال در ذهنم شکل می‌گیرد که آیا وقعا شروع درس خواندن از صبح زود بازدهی و یادگیری فرد را بالاتر می‌برد؟ بی‌توجهی به بهداشت سرویس بهداشتی مدارس نکته جالبی که در صحبت با بچه‌ها توجهم را جلب کرد نارضایتی از بهداشت سرویس‌های بهداشتی در مدارس بود. این موضوع برای دانش‌آموزان کوچک‌تر سخت‌تر به نظر می‌رسید تا جایی که مائده ۹ ساله تنفرآمیزترین قسمت مدرسه رفتن را زمانی می‌دانست که مجبور بود از سرویس بهداشتی استفاده کند. استرس حضور در اتاق مدیر! ملورین یوسفی دانش‌آموز کلاس سوم ابتدایی می‌گفت که بیشتر برای امتحان استرس می‌گیرد. او گفت: کتاب‌های درسی را به جز درس ریاضی دوست دارم. سوالات ریاضی برای من پیچیده است و به همین دلیل دوستش ندارم. ملورین رفتن به دفتر مدرسه را دوست ندارد و می‌گوید اگر معلم به جای اینکه با صدای ضبط شده آموزش دهد از ابزارهای دیگر استفاده کند، او از تدریس لذت می‌برد. غزل عبدفرد ۱۱ ساله در پاسخ به این سوال که مدرسه جذاب در نگاه او چه ویژگی‌هایی دارد گفت که دوست ندارد صبح زود بیدار شود و دلش می‌خواهد موسیقی و نقاشی یاد بگیرد. اتاق مدیر مدرسه هم برای غزل استرس‌آور بود. کتاب‌های درسی چیزی را آموزش نمی‌دهند که نیاز دارم دنیای دانش‌آموزان پایه دوازدهم دنیای متفاوت‌تری بود، بیشترشان از استرس برای کنکور حرف زدند و گلایه کردند. پریا زهراوی یکی از همین دانش‌آموزان می‌گفت که هر شب خواب رتبه خوب داشتن را می‌بیند و در زمان امتحانات هم اگر نمره کمی بگیرد با تذکر خانواده مواجه می‌شود. پریا هم موضوع سرویس بهداشتی را مطرح کرد و گفت حتی اگر مجبور باشد هم از آن استفاده نمی‌کند. پریا فکر می‌کند که کتاب‌های درسی چیزی را به او آموزش نمی‌دهند که نیاز دارد. او گفت: من از شعر خواندن در کلاس‌های ادبیات لذت نمی‌برم و فقط یاد می‌گیرم که نهاد باید کجای جمله باشد! درس مدیریت خانواده هم مدام یادآور می‌شود که برای درس خواندن وقت هست اما برای ازدواج خیر! سروناز آبسالان دانش‌آموز پایه دوازدهم است، سروناز فکر می‌کند که کتاب‌های درسی برای او کاربردی نیست و شاید از مجموع چیزی که در مدرسه می‌آموزد ۲۰ درصدش کاربردی باشد. او می‌گوید: ذات مدرسه از لحاظ درس خواندن برایم استرس‌آور نیست اما همیشه وجود یک جو متشنج را احساس می‌کنم. اگر قرار بود من کتاب‌های درسی را بنویسم مواردی را به دانش‌آموزان آموزش می‌دادم که در جامعه و زندگی به آن‌ها کمک کند؛ مثلا نکاتی را در مورد تعمیر کردن ماشین، رسیدگی به تعمیرات جزئی که در زندگی واقعی با آن مواجه می‌شویم و یاد نگرفته‌ایم که چطور باید عمل کنیم، به دانش‌آموزان آموزش می‌دادم. ما در مدارس یاد نمی‌گیریم که چطور مستقل و شاد زندگی کنیم و تنها مجموعه‌ای از اطلاعات را حفظ می‌کنیم که بعد از مدتی فراموش می‌شوند. امکانات کم مدارس شهرهای کوچک بعد از شنیدن حرف بچه‌ها از معلم‌ها پرسیدم که چرا محتوای درسی در نگاه بچه‌ها کاربردی نیست. پروانه نوراحمد دبیر مطالعات اجتماعی در این خصوص گفت: نباید دانش‌آموز را مجبور به حفظ  محفوظات کنیم و بیشتر آنچه باید بیاموزد، مسئولیت‌پذیری است. از طرفی در نوشتن محتوای درسی فقط به نیازهای شهرهای بزرگ توجه شده است و امکاناتی که ما در شهرهای کوچک داریم کفاف آموزش اصولی را نمی‌دهد؛ مثلا در درس فناوری اصلی‌ترین ابزار کامپیوتر است که مدرسه ما در یک شهر کوچک همین امکانات را هم ندارد. اگر امتیازی که ما باید به دانش‌آموزان می‌دادیم بر اساس فعالیت عملی آن‌ها بود اتفاق بهتری می‌افتاد.   اعظم برزو معلم پایه ابتدایی هم از سنگینی مطالب موجود در کتب درسی گلایه کرد و گفت: مطالب ارائه شده در حد توان همه دانش‌آموزان نیست و  علاوه بر آن با واقعیت‌های زندگی و نیاز آن‌ها تطابق ندارد. به نظر من مقایسه شدن و تبعیض در فضای مدرسه محیط را برای دانش‌آموز استرس‌زا می‌کند. آموزش و پرورش می‌خواهد بچه‌ها را مطیع بار بیاورد رامین کریمی‌نیا؛ کارشناس آموزش و پرورش و نماینده سازمان معلمان ایران در گفت‌وگو با خبرنگار ایسکانیوز در ریشه‌یابی مشکل استرس و جذاب نبودن محتوای درسی برای دانش‌آموزان گفت: اولین مشکل اهداف آموزش و پرورش است که می‌خواهد بچه‌ها را مطیع بار بیاورد و ایدئولوییک بودن اهداف هم مشکل دیگر است. عدم انطباق خواسته اولیا با توانمندی دانش‌آموزان مواردی است که به ایجاد استرس دامن می‌زند. بچه‌ها هوش، توانمندی و استعداد متفاوتی دارند اما معلم و اولیا همه را به یک چشم می‌بینند و از هر کدام به یک اندازه انتظار دارند.   او با بیان اینکه چشم و هم چشمی اولیا با هم و رفع نواقص خود در فرزندان یکیدیگر از عواملی است که باعث فشار بر دانش‌آموز می‌شود، عنوان کرد: ضعف در بهداشت روانی دانش‌آموز و رفع نشدن مشکلات درسی گذشته و کمک نگرفتن از مشاورهم مزید بر علت می‌شود. سال ۹۶ تحقیقی روی دانش‌آموزان پایه اول تا سوم توسط صفی‌الله ملکی انجام شد تا دلیل استرس را بررسی کنند و آن دلایل فشار خانواده، نظر مسئولان مدرسه و تجربه دانش‌آموز بود.   کریمی‌نیا اضافه کرد: از طرفی در کتاب‌های درسی به مهارت‌های مهم زندگی توجه نشده است. بسیاری از دروس تکراری هستند و بچه‌ها را خسته می‌کنند و کاربردی در زندگی عادی آن‌ها ندارند. بررسی برای حذف این موارد تکراری صورت گرفته نشده است. علاوه بر این آموزش‌ها خلاقانه نیست و صرفا به حوزه دانش توجه می‌کنند. جای خالی کارهای عملی و آزمایشگاهی هم احساس می‌شود. به روز نبودن معلمان و کادر مدرسه، تامین نشدن مالی و معیشتی آن‌ها انگیزه این افراد را کم کرده است. عدم استفاده از روش‌های ارتباط موثر در جذب دانش‌آموز و نداشتن آگاهی نسبت به زبان بدن درجذاب نبودن مدرسه برای دانش‌آموزان تاثیرگذار است. برنامه‌ریزی برای زنگ‌های تفریح وجود ندارد نماینده سازمان معلمان ضمن اشاره به این نکته که تاکید بیش از حد به نظم و انظباط و بی‌توجهی به جشن‌ها در بی‌انگیزه شدن دانش‌آموزان تاثیر دارد، بیان کرد: زنگ‌های تفریح هم موضوع مهمی هستند که در سیستم آموزشی ما مورد توجه قرار نگرفته‌اند و برنامه‌ریزی برای آن‌ها وجود ندارد . زنگ تدریس ۹۰ دقیقه و زنگ تفریح ۱۵ دقیقه است که این یادگیری را به حداقل می‌رساند، ما باید حداقل ۳۰ دقیقه زمان تفریح داشته باشیم، این کمک می‌کند که اسید لاکتیکی که در اثر نشستن و توجه مدام به معلم ایجاد شده با فعالیت و ورزش و بازی از بین برود. در ساعات پایانی هم باید ساعت استراحت بچه‌ها بیشتر شود. او ادامه داد: موضوع بعدی که به اضطراب دانش‌آموز می‌انجامد توجه افراطی به کنکور است که والدین می‌گویند اگر تو در کنکور موفق نشوی ارزشمند نیستی! فضای مدارس و رنگ‌های استفاده شده در کلاس‌ها هم عامل مهمی است. خشک بودن فضای مدرسه و عدم توجه به بازی و تفریح هم کودک را برای حضور در مدرسه بی‌انگیزه می‌کند. زمان آموزش هم در کشور ما استاندارد نیست و این زود شروع شدن ساعت‌های تدریس گاهی برای دانش‌آموز استرس ایجاد می‌کند. چیدمان درست درسی هم یکی دیگر از نکات قابل اشاره است. گاهی مدارس دروس سخت را برای آخر هفته می‌گذارند و این خود مشکل‌ساز می‌شود. کریمی‌نیا اظهار داشت: نبود ارزشیابی مناسب هم مشکل‌ساز می‌شود و با وجود توصیفی شدن هنوز برخی مدارس امتحان برگزار می‌کنند و حتی تست زدن آموزش می‌دهند درحالی که دوره ابتدایی درکی از تست ندارد. به دلیل استاندارد نبودن طراحی سوالات هم انرژی و نیروی بچه‌ها تحلیل می‌رود. روند طراحی سوالات در طول سال تحصیلی باید از سوالات آسان به سخت باشد و در پایان مجدد از سوالات آسان استفاده شود که دانش‌آموز با آرامش محل امتحان را ترک کند. موردی که نباید از آن غافل شد استفاده نادرست از تشویق و تنبیه است. برخی معلمان و کادر مدرسه خشونت را با نظم اشتباه می‌گیرند و با تنبیه زیاد یا تشویق بیش از حد مشکل‌آفرین می‌شوند. انواع تشویق هم باید متفاوت باشد برای مثال برخی از بچه‌ها با تشویق کلامی انرژی می‌گیرند و برخی با روش‌های عملی و اجتماعی که متاسفانه در مدارس جدی گرفته نمی‌شود. نقش مقایسه و تبعیض در ایجاد استرس او بیان کرد: از طرفی هنوز استفاده از تکنولوژی و روش‌های جدید هم رایج نشده است و استفاده از روش‌های تدریس سنتی کودک را خسته می‌کند. چرا از روش نمایشی، مباحثه، تدریس در طبیعت و غیره استفاده نمی‌شود؟ توجه به هوش‌های بچه‌ها و تیپ‌های شخصیتی آن‌ها در تدریس هم بسیار اهمیت دارد اما معلم‌ها همه بچه‌ها را یک جور می‌بینند. عامل مهم دیگر مقایسه بچه‌ها و تبعیض است که بسیار در استرس آن‌ها نقش دارد. در بسیاری از مدارس دنیا بچه‌ها توسط مشاور مورد بازبینی قرار می‌گیرند و مشکلاتشان را مطرح می‌کنند اما در کشور ما این موضوع نادیده گرفته می‌شود. تغذیه نامناسب هم در این امر تاثیرگذار است و این مشکل بیشتر  در مناطق محروم وجود دارد. کارشناس آموزش و پرورش در پاسخ به این سوال که چرا الگوی مناسبی برای روند آموزشی خود نداریم، گفت: ما تئوری‌پردازی درستی برای آموزش و پرورش کشورمان نداریم و همیشه یا خیلی غرب‌گرا شدیم و یا خیلی داخلی درحالی که باید پژوهش انجام شود و جهانی فکر کنیم و منطقه‌ای عمل کنیم. در واقع باید آنچه به نفع کشور ما است را از نقاط مختلف دنیا برداشت کنیم و بدانیم که نیازهای ما در چه حوزه‌ای است تا برداشت درستی داشته باشیم. امروز نمی‌توان گفت که هر کشوری از یک مدل استفاده کند امروز دیگر مرزها در حال کمرنگ شدن هستند و همه از هم یاد می‌گیرند. کشورها از تلفیقی از آموزش‌های مختلف برحسب نیازهایشان استفاده می‌کنند. امیدواریم که مسئولان به این مهم توجه کرده و نخبه‌ها را برای تحقیق درخصوص داشتن سیستم آموزشی کارآمد گردهم جمع کنند و صرفا به یک موضوع توجه نکنند و در هدف گذاری، محتوا و غیره موضوعات را همه‌جانبه ببینند. برایند گفت‌وگوها نشان می‌دهد که موضوع استرس و جذاب نبودن محتوای درسی برای دانش آموزان همچنان پابرجاست و یکی از اساسی‌ترین دلایل آن این است که مسئولان امر از نخبگان و محققان استفاده نمی‌کنند تا بررسی کارشناسی و اصولی در این خصوص انجام شود و در واقع نیازسنجی کنند که دانش‌آموز ایرانی به چه چیز نیاز دارد. تا زمانی که عزم جدی برای تحول وجود نداشته باشد نسل‌های متعددی در همین سیستم روزگار می‌گذارند و آسیب آن در آینده متوجه جامعه می‌شود.