ميگنا : پايگاه خبری روانشناسی و بهداشت روان 15 بهمن 1399 ساعت 0:42 https://www.migna.ir/news/52210/۵-مرحله-کنار-آمدن-غم-اندوه -------------------------------------------------- چه زمانی غم و اندوه به‌سراغ ما می‌آید؟ عنوان : ۵ مرحله برای کنار آمدن با غم و اندوه -------------------------------------------------- غم و اندوه یک مشکل همگانی است در برخی مواقع در زندگی همه، حداقل یک برخورد با غم و اندوه وجود دارد. ممکن است از مرگ یکی از عزیزان، از دست دادن یک شغل، پایان رابطه یا هر چیز دیگری که زندگی را تغییر می دهد دچار غم و اندوه شویم. متن : غم و اندوه از عمیق‌ترین احساسات بشری است. هر انسانی این حس گذرا را بارها و به درجات مختلف در طول زندگی تجربه می‌کند. در طول قرن‌ها، فلاسفه و شاعران دربارۀ ماهیت غم و شادی چیزهای زیادی نوشته‌اند. غم و اندوه یک مساله بسیار شخصی است. غم و اندوه از هیچ قانون یا مقرراتی پیروی نمی کند. این هیچ جدول زمانی یا برنامه ای را دنبال نمی کند. شما ممکن است گریه کنید، عصبانی شوید واحساس پوچی کنید. هیچ یک از این موارد غیر معمول یا غلط نیست. هر کس به گونه ای متفاوتی نسبت به غم و اندوه واکنش دارد، اما در مراحل و نظم احساساتی که در طول غم و اندوه دیده می شود، مشترکاتی نیز وجود دارد.     حالات گوناگون غم و اندوه میان همگان مشترک است. انسان‌ها با فرهنگ‌های گوناگون، این حس را در طول زندگی تجربه می‌کنند. طیف وقایعی که می‌توانند این حس را در ما برانگیزند بسیار گسترده است: از ابتلا به بیماری لاعلاج یا فراق و جدایی گرفته تا مرگ عزیزان یا گم شدن حیوان مورد علاقه‌مان. تمرکز این نوشته بر غم و اندوه در افراد بزرگ‌سال است. در دوران مدرن، روانشناسی با کمک روش‌های علمی، به‌دنبال شناخت کمی و کیفی غم است تا بتواند راهکار‌های مفیدی برای کنار‌ آمدن با آن ارائه کند.   یک روانپزشک سوییسی-آمریکایی به اسم الیزابت کوبلر راس (Kübler-Ross)، براساس مشاهدات و تجربیات بالینیش در برخورد با بیماران صعب العلاج و بویژه سرطانی ها، به این نتیجه رسید که این افراد غالباً یک سری رفتارهای مشترک نسبت به چگونگی برخورد، تحمل و کنار آمدن با شرایط خاص زندگی شان انجام میدهند.   کوبلر راس در سال ۱۹۵۳ شروع به بررسی و مطالعۀ پدیدۀ مرگ نمود. آغاز این طرح به گروهی از دانشجویان رشتۀ الهیات بر می گشت که برای انجام پروژۀ تحقیقاتی خود که نام داشت، از کوبلر راس تقاضای همکاری نمودند. به عقیدۀ ایشان، بزرگ ترین بحران زندگی انسان همانا مسئلۀ مرگ است.   مراحل غم و اندوه از کجا آغاز شد تئوری او از غم و اندوه به عنوان مدل کوبلر-راس شناخته شد. در حالی که در ابتدا برای افراد بیمار طراحی شده بود، این مراحل غم و اندوه برای تجربیات دیگران نیز سازگار بوده و مورد استفاده قرار گرفت پنج مرحله از غم و اندوه ممکن است بیشتر شناخته شده باشد، اما این 5 مرحله تنها مراحل نظریه غم و اندوه نیست. کوبلر راس معتقد بود با مشاهدۀ علمی عدۀ زیادی از بیماران در آستانۀ مرگ و بررسی نیازها و پاسخ های این افراد، در مجموع قادرخواهیم بود تا مکانیزم پذیرش مرگ را بشناسیم و نیازهای روانی بیماران در آستانۀ مرگ را دریابیم و از این طریق در رفع آنها همت گماریم. نحوۀ مصاحبه با این بیماران بدین گونه بود که پس از موافقت بیمار، گروه برای اینکه محدودیت ذهنی در فرآیند مصاحبه پیش نیاید، بدون هیچ گونه مشاهده و مطالعۀ قبلی پیرامون وضعیت بیمار، به مصاحبه با وی می پرداختند. پس از مصاحبه نیز گروه جلسه ای را بدون حضور بیمار تشکیل می دادند و اطلاعات به دست آمده را بررسی می کردند. گروه پس از انجام حدود ۲۱۱ مصاحبه با بیماران در آستانۀ مرگ، به این نتیجه رسید که بیماران با گذر از پنج مرحله با پدیده مرگ کنار می آیند و قادر به پذیرش آن می شوند. نتیجه این مشاهدات ارائۀ تئوری پنج مرحله ای پذیرش مرگ بود. تحقیقیقات بعدی ثابت نمود که بطور کل افرادی که اتفاقات ناگوار، حوادث جبران ناپذیر و شرایط سخت بیماری رو تجربه می کنند، پنج رفتار شاخص شامل: - انکار - خشم - چک و چانه زدن با خود - افسردگی -و پذیرشِ اتفاق و مصیبت پیش آمده را از خودشان نشان میدهند.   کوبلر راس، خیلی وقت‌ها به سبکی حرف می‌زد که گویی آخرین لحظات زندگی را می‌گذراند: «دلم برای زندگی‌ام تنگ می‌شود؛ برای همه‌ آن‌هایی که از دست‌شان داده‌ام دلتنگ خواهم شد.»   آیا غم و اندوه همیشه همان 5 مرحله  را دنبال می کند. همه الزاما پنج مرحله را تجربه نخواهند کرد، و شما ممکن است از چنین نظمی پیروی نکنید. غم و اندوه برای هر فرد متفاوت است، بنابراین شما ممکن است شروع به مقابله با از دست دادن در مرحله جر و بحث با خود و نشان دادن خودتان در مرحله خشم یا انکار باشید. شما ممکن است در یکی از پنج مرحله به مدت چند ماه باقی بمانید و دیگر مراحل را به طور کامل رها کنید. مرحله 1: انکار غم و اندوه یک احسلاس سرکوب کننده است. این غیر معمول نیست که احساسات شدید و اغلب ناگهانی را با تظاهر به از دست دادن تغییر دهید یا تغییری رخ ندهد.مرحله انکار به شما فرصت می دهد که به تدریج اخبار را جذب و شروع به پردازش آن کنید. این مکانیسم دفاع مشترک است و به شما کمک می کند تا شدت وضعیت را از بین ببرید. در این وضعیت، مردم معمولا با خود می‌گویند: «چنین اتفاقی نیفتاده است! ممکن نیست چنین شده باشد!»این واکنشی طبیعی است که ما برای دلیل‌تراشی دربرابر احساسات درحال فوران‌مان انجام می‌دهیم. با این حال، وقتی که از مرحله انکار بیرون می روید، احساساتی که پنهان کرده اید شروع به افزایش می کنند. شما با ناراحتی زیادی مواجه خواهید شد. این نیز بخشی از مراحل غم و اندوه است، که می تواند بسیار دشوار باشد. نمونه هایی از مرحله انکار جدایی یا طلاق: "آنها فقط ناراحت هستند. فردا حتما بهتر خواهند شد. از دست دادن شغل: "آنها اشتباه می کنند. آنها فردا با من تماس گرفته و می گویند که به من نیاز دارند. " مرگ یکی از عزیزان: "او نرفته است. او جایی در همین اطراف است. مرحله 2: خشم جایی که انکار ممکن است یک مکانیسم مقابله در نظر گرفته شود، خشم یک مکانیسم پنهان است. خشم بسیاری از احساسات و دردی را که شما با خود حمل می کنید پنهان می کند. این خشم ممکن است در دیگر افراد بی تقصیر ماجرا، مانند فردی که درگذشته، یا رئیس قدیمی شما، تخلیه شود. شما حتی می توانید خشم خود را در اشیای بی جان تخلیه کنید. در حالی که مغز خود را عقلانی می داند هدف از خشم سرزنش نیست، احساسات شما در آن لحظه بیش از حد شدید است. خشم ممکن است خود را در احساساتی مانند تلخی یا ناراحتی پنهان کند. ممکن است خشم اساسا شعله ور نشود. همه این مرحله را تجربه نخواهند کرد، و برخی نیز ممکن است در این مرحله باقی بمانند. با وجودخشم شما ممکن است شروع به فکر کردن بیشتر درباره اینکه چه اتفاقی افتاده و احساسات خود بکنید. نمونه هایی از مرحله خشم جدایی یا طلاق: "من از او متنفرم! او پشیمان خواهد شد از اینکه من را ترک کرد! " از دست دادن شغل: "آنها کارفرمایان وحشتناکی هستند. امیدوارم آنها موفق شوند. " مرگ یکی از عزیزان: "اگر او از خودش بیشتر مراقبت میکرد، این اتفاق نمی افتاد." مرحله 3: چانه زنی یا جر و بحث با خود در طول غم و اندوه، شما ممکن است آسیب پذیر و درمانده شوید. در آن لحظات احساسات شدید، به دنبال راه هایی برای به دست آوردن کنترل خود بوده و یا می خواهید احساس کنید که می توانید نتیجه یک رویداد را تحت تاثیر قرار دهید. در مرحله جر و بحث با خود شما ممکن است خود را در ایجاد بسیاری از وقایع مقصر دانسته و سرزنش کنید. همچنین سعی می کنید با افراد مذهبی در ارتباط بوده و خودتان را از طریق خدا و قوانین دین آرام کنید. مرحله جر و بحث با خود یک خط دفاعی در برابر احساسات غم و اندوه است. این مرحله به شما کمک می کند تا غم و اندوه، سردرگمی یا آسیب را به تعویق بیندازید.  ما در واکنشی عادی به احساس درماندگی و آسیب‌پذیری، اغلب به‌سراغ «اگر»ها و «ای کاش»ها می‌رویم: اگر زودتر به‌سراغ درمان بیماری می‌رفتیم… اگر زودتر به‌سراغ پزشک دیگری می‌رفتیم… اگر من رفتار بهتری با او داشتم… و… . اینجاست که مخفیانه با خدای خودمان چانه می‌زنیم و قول‌وقرار می‌گذاریم تا جلوی غم و اندوه اجتناب‌ناپذیر را بگیریم.‌ چانه‌‌زنی هم جزئی از دفاع ما در برابر واقعیت رنج‌آور است. حس عذاب وجدان در این مرحله نیز همراه ماست، می‌توانستیم کاری کنیم اما نکرده‌ایم و کار به اینجا کشیده است. نمونه هایی از مرحله جر و بحث با خود جدایی یا طلاق: "اگر تنها وقت بیشتری را با او می گذراندم، او با من می ماند." از دست دادن شغل: "اگر من بیشتر در آخر هفته کار می کردم، می دیدند که چقدر با ارزش هستم." مرگ یکی از عزیزان: "اگر فقط آن شب او را صدا می زدم، او نمی رفت." مرحله 4: افسردگی در حالی که خشم و چانه زنی می تواند بسیار مراحل فعال و پر جنب و جوشی باشد، افسردگی می تواند به عنوان یک مرحله "آرام" ولی غم انگیز احساس شود. در مراحل اولیه از دست دادن، شما ممکن است از احساسات خود بیرون بیایید، تلاش کنید که یک قدم جلوتر از آنها بمانید. شما همچنین می توانید خودتان را از دیگران جدا کنید تا بتوانید به طور کامل از بین بروید. این بدان معنا نیست که افسردگی آسان یا به خوبی تعریف شده باشد. مانند مراحل دیگر غم و اندوه، افسردگی می تواند دشوار و غم انگیز باشد. این می تواند باعث احساس سرکوب شده و حتی ممکن است شما احساس تلاطم، سنگینی و گیجی داشته باشید. افسردگی ممکن است به عنوان نقطه فرود اجتناب ناپذیر هر گونه از دست دادن احساس باشد. با این حال، اگر شما احساس می کنید در این مرحله گیر کرده و یا نمی توانید از مرحله افسردگی گذر کنید، با یک متخصص اعصاب و روان صحبت کنید. یک درمانگر می تواند به شما در طول این دوره مقابله کمک کند. نمونه هایی از مرحله افسردگی جدایی و یا طلاق: "چرا زندگی ادامه دارد. از دست دادن شغل: "من نمی دانم که از اینجا چگونه به جایی دیگر بروم. مرگ یکی از عزیزان: "من بدون او چی هستم. مرحله 5: پذیرش پذیرش لزوما یک مرحله شاد و یا نشاط بخش از غم و اندوه نیست. این بدان معنی نیست که شما از غم و اندوه گذشته بیرون آمده اید. با این حال، این بدان معناست که شما آنرا قبول کرده اید و درک کرده اید که در حال حاضر چه چیزی در زندگی شما معنی دارد. کنار آمدن با غم و اندوه و پذیرش آنچه رخ داده است چیزی نیست که هرکسی بتواند به آن دست یابد یا شجاعت کنار آمدن با آن را داشته باشد. گاهی اوقات، مرگ ناگهانی فرصت واکنش مناسب را از ما می‌گیرد یا هرگز موفق نمی‌شویم که از حباب انکار و خشم خارج شویم. ما در مرحلۀ پذیرش، کم‌کم با خودمان کنار آمده و روحیۀ خود را بازمی‌یابیم. ویژگی اصلی این مرحله آرامش همراه با رهایی از وابستگی عاطفی است؛ البته این به‌معنای بازگشت آنی شادی نیست و با افسردگی نیز متفاوت است. شما ممکن است در این مرحله احساس بسیار متفاوتی داشته باشید. این کاملا انتظار می رود. شما تغییر زیادی در زندگی خود داشته اید و این همان چیزی است که در مورد بسیاری از چیزها احساس می کنید. به پذیرش به عنوان راهی برای دیدن اینکه ممکن است روزهای خوبتر از دیگر روزها وجود داشته باشد، اما ممکن است به طور کلی هنوز هم بد باشد نگاه کنید - و این درست است. نمونه هایی از مرحله پذیرش جدایی یا طلاق: "در نهایت این انتخاب خوبی برای من بود." از دست دادن شغل: "من قادر به پیدا کردن راه پیش رو بعد از اینجا هستم و می توانم مسیر جدیدی را شروع کنم." مرگ یکی از عزیزان: "من خیلی خوش شانس بودم که سالهای زیادی را با او داشته ام و او همیشه در خاطرات من خواهد بود.   انواع سوگواری در حالی که ما پنج مرحله را برای اندوه و سوگواری در نظر می‌گیریم، مهم است که به این نکته توجه کنیم که انسان‌های مختلف، به روش های متفاوتی به سوگ واکنش نشان می‌دهند و ممکن است همه‌ی این مراحل را طی نکنند. مرز بین این مراحل ممکن است در بعضی از افراد نامشخص باشد و شما نتوانید به درستی تشخیص دهید که شخص در کدام مرحله قرار دارد‌. ممکن است اشخاصی به مرحله بعد بروند و مجدداً به مرحله قبلی بازگردند و این رفت و برگشت بین مراحل تکرار شود. نباید هیچ مدت مشخصی برای این مراحل در نظر گرفت. شخصی ممکن است همه مراحل را در چند روز طی کند. شخص دیگری ممکن است چند هفته یا چند ماه و حتی چندین سال را درگیر مراحل سوگواری باشد. 7 مرحله غم و اندوه هفت مرحله غم و اندوه یکی دیگر از مدل های محبوب برای توضیح بسیاری از تجربیات پیچیده از دست دادن است. این هفت مرحله شامل موارد زیر است: شوک و انکار؛ این یک حالت بی اعتقادی و کرختی است. درد و گناه؛ شما ممکن است احساس کنید که از دست دادن غیر قابل تحمل است و به خاطر احساسات و نیازهای خود زندگی دیگران را سخت تر کنید. خشم و سرزنش؛ شما ممکن است خرابکاری کنید، به خدا و یا قدرت بالاتر بگویید که هر کاری را که بخواهید انجام میدهید، و فقط این احساسات است که شما را تسکین می دهد. افسردگی؛ این ممکن است یک دوره انزوا و تنهایی باشد که طی آن شما اتفاقات را پردازش می کنید و در ازای آن منعکس می شوید. ترقی؛ در این مرحله، مراحل غم و اندوه مانند خشم و درد کاهش یافته است، و شما در حالت آرام و آرام تر باقی می مانید. بازسازی و کار کردن؛ از این طریق شما می توانید شروع به جمع آوری قطعات زندگی خود کرده و همه را با هم و به جلو حمل کنید. پذیرش و امید؛ این یک پذیرش بسیار تدریجی از شیوه جدید زندگی و یک احساس احتمالی در آینده است. به عنوان مثال، این ممکن است ارائه مراحل از جدایی یا طلاق باشد: شوک و انکار: "او کاملا این کار را برای من انجام می دهد. او متوجه خواهد شد که کارش اشتباه است و فردا دوباره بر خواهد گشت. " درد و گناه: "چگونه او می تواند این کار را با من انجام دهد؟ او خودخواه است؟ چطور من او را دوست داشتم؟ " خشم و سرزنش: "اگر او فرصتی دیگر به من بدهد، من یک دوست پسر بهتر خواهم بود." من از او تقلید می کنم و هر چیزی را که او می خواهد انجام می دهم " افسردگی: "من هرگز ارتباط دیگری ندارم من محکوم به جدایی از هر کسی هستم. " ترقی: "پایان رابطه سخت بود، اما در آینده ممکن است که من بتوانم خودم را در یک رابطه دیگر ببینم". بازسازی و کار کردن"من باید این رابطه را ارزیابی کنم و از اشتباهاتم یاد بگیرم". پذیرش و امید: "من پیشنهادات ارتباطات از بسیاری افراد دارم. من فقط باید آنها را ملاقات کنم. " نتیجه گیری کنار آمدن با غم واندوه فرایندی کاملا شخصی و منحصربه‌فرد برای هرکس است. هیچ‌کس بهتر از ما نمی‌تواند کاملا احساساتی را درک کند که در گذر از این مراحل تجربه می‌کنیم. دیگران می‌توانند با همدلی و همراهی باعث کاهش رنج‌‌مان شوند. بهترین کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که دست از مقاومت در برابر واقعیت برداریم و اجازۀ عبور احساسات را بدهیم. مقاومت کردن فقط باعث تأخیر در بهبودی خواهد شد. کلید اصلی برای درک غم و اندوه این است که هیچ کس احساسات مشابه شما را تجربه نمی کند. غم و اندوه بسیار شخصی است، و شما ممکن است احساسات متفاوتی در هر زمانی داشته باشید. ممکن است چند هفته طول بکشد، یا ممکن است غم و اندوه سالها طول بکشد. اگر تصمیم بگیرید که شما نیاز به کمک برای مقابله با احساسات و تغییرات دارید، یک متخصص اعصاب و روان یک منبع خوب برای بررسی احساسات شما و پیدا کردن احساس اطمینان در شما خواهد بود. برای من مرگ به‌معنای رهایی است. الیزابت کوبلر راس منابع: healthline.com