جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
تاریخ انتشار :
دوشنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۱ / ۰۷:۴۱
کد مطلب: 10130
۱
۴

وقتي براي عشق بايد سوگواري كرد

وقتي براي عشق بايد سوگواري كرد
گفت‌وگو با مهدي ميرمحمد صادقي

مشاور و درمان‌گرها، عشق را حالت هيجاني نيرومندي مي‌دانند كه اگر كامياب نشود و فرد در مقاطع آشنايي، دوران نامزدي، حتي به هنگام طلاق، محبوبش را از دست بدهد، كاملا از نظر عاطفي و احساسي به هم مي‌ريزد. بسياري از افراد وقتي با اين تجربه تلخ روبه‌رو مي‌شوند به طور ناخودآگاه تعداد زيادي از حالات عاطفي را تجربه مي‌كنند كه اين احساسات شامل غمگيني، ترس، يأس، سردرگمي، خشم و احساس گناه است. وقتي اطرافيان فرد اين اجازه را به وي نمي‌دهند كه براي عشق از دست داده‌اش، مدت‌زماني عزاداري كند او نمي‌تواند به زندگي عادي و حالات و هيجانات اوليه خود بازگردد.در زمينه سوگواري براي عشق، مدت‌زمان آن و عوامل موثر در بهبود فرد در اين مرحله با مهدي ميرمحمد‌صادقي، روان‌شناس و مشاور گفت‌وگو كرده‌ايم كه در زير مي‌خوانيد.

با توجه به اينكه سوگواري براي عشق يك اصطلاح جديدي است و به گوش كمتر كسي رسيده است، مي‌توانيد اين اصطلاح را براي خوانندگان بازگو كنيد؟
از دست دادن عشق به هر دليل مانند از دست دادن و مرگ يك عزيز است و همان‌طور كه براي عزيزمان سوگوار مي‌‌شويم و عزاداري مي‌كنيم بايد براي عشق از دست داده‌شده نيز سوگواري كرد تا به آرشيو سپرده شود. مسلما شخصي كه ما دوستش داشتيم و عشق ما محسوب مي‌شده در جايگاه بسيار نزديكي قرار داشته كه مورد عشق و محبت ما قرار گرفته و به لحاظ نمادين در واقع عشق، جاي پدر و مادر را پر مي‌كند.
از دست دادن عشق براي محبوب مانند از دست دادن پدر و مادر است. وقتي كه شما با مرگ پدر، مادر و عزيزتان روبه‌رو مي‌شويد سوگواري و عزاداري مي‌كنيد، اطرافيان به شما اجازه مي‌دهند گريه كنيد، سعي مي‌كنند كه شما تنها نباشيد، مراقبت‌هاي فيزيكي از شما به عمل مي‌آورند اما در ماجراي عشق متاسفانه در جامعه بين عموم سوگواري پذيرفته‌شده نيست و سعي مي‌شود كه فرد را در اين شرايط با جملاتي اينچنيني به انواع مختلفي بكوبند «آه باز داري به اون فكر مي‌كني؟»، «خوب شد كه رفت» و... يا براي آنكه حال طرف را بهتر كنند به وي پيشنهاد جايگزين پيدا كردن مي‌دهند. ممكن است اين مساله، در حال طرف موثر باشد اما پيشنهاد خوبي نيست چرا كه در اين مرحله باعث وابستگي‌هاي بي‌مورد مي‌شود. حتي در اين دوران نبايد به فرد سرخورده، ‌پيشنهاد ازدواج كردن داد.
آمارها نشان داده كه بالاترين ريسك طلاق براي اين‌گونه ازدواج‌هايي است كه بلافاصله بعد از قطع يك ارتباط عاطفي گذشته پيش مي‌آيد. ما و اطرافيان شخص بايد فردي را كه عشقش را از دست داده، درك كنيم و به وي اجازه دهيم سوگواري كند. من به مراجعانم در اين زمينه مي‌گويم روزه ارتباط بگيرند و سعي كنند در اين دوران خاطرات‌شان را مرور كنند و به خودشان فرصت دهند كه با اين مساله كنار بيايند.
‌در اين مرحله فرد ممكن است با افسردگي روبه‌رو شود، نظر شما براي عبور سريع از مرحله سوگواري چيست؟
اين يك امر عادي است كه فرد در سوگواري فضاي افسردگي را تجربه كند و مساله‌اي است كه نمي‌توان منكر آن شد. فقط پيشنهاد ما اين است كه نبايد در اين دوران فرد به تصميم‌گيري مهم زندگي‌اش از جمله ازدواج بپردازد چرا كه تصميم‌گيري در برهه افسردگي با استانداردهاي پايين خود شخص انجام مي‌گيرد و وقتي فرد حالش خوب شود و از اين مقطع زماني بيرون بيايد ممكن است به دليل عجله در تصميم‌گيري احساس ندامت و پشيماني داشته باشد.

‌زمان منطقي و طبيعي براي گذراندن اين مرحله چقدر است؟
معمولا بين مقطع شش ماه تا يك‌سال به‌طور طبيعي زمان مي‌برد. اما در برخي از سوگواري‌ها ديده شده كه حتي بيش از يك‌سال طول كشيده است كه ما در اينجا پيشنهاد درماني مي‌دهيم و اينكه از مشاوران و متخصصان در اين زمينه كمك بگيرند.
‌آيا تمايز جنسيت در عبور از سوگواري، دخيل است؟
خير، از نظر من بين دختر و پسر در مرحله سوگواري تفاوتي ندارد بلكه عبور از اين مرحله به دل‌بستگي و پارامترهاي رابطه بستگي دارد.
‌اما به نظر مي‌رسد در اين مواقع دختران و زنان بيشتر دچار مشكل مي‌شوند؟
خير، به اين صورت نيست. گاه ديده شده كه برخي دخترها مكانيسم‌هاي دفاعي بهتري نسبت به پسرها دارند. اين مساله ربطي به جنسيت ندارد. شايد بتوان گفت كه ممكن است دخترها به‌جاي گذر از مرحله سوگواري در حالت انتظار باشند. از آنجا كه مردان ابراز عشق مي‌كنند و جواب نه مي‌گيرند به اطمينان مي‌رسند كه طرف‌شان را از دست داده و سوگواري مي‌كنند اما دختران به دليل آنكه در بيان عشق صراحت ندارند، در برخي از مواقع با ابهام روبه‌رو مي‌شوند و تكليف خود را نمي‌دانند كه من اسم اين حالت را، كما گذاشته‌ام. وقتي كه افراد به كما مي‌روند، و در حالت انتظار عزيزان‌شان به سر مي‌برند يك روز اميد دارند و روز ديگر نااميدند. حال در زمينه عشق، اين كما باعث مي‌شود كه سوگواري طولاني شود. كه متاسفانه براي دختران بيش از پسران رخ مي‌دهد. اطمينان از دست دادن براي عبور از اين مرحله ياري‌كننده است.
‌چه مواردي باعث عدم اطمينان يا وارد نشدن در مرحله سوگواري مي‌شود؟
1- ابهام. فرد اطمينان نداشته باشد به اينكه رابطه پايان يافته يا نه.
2- طرف مقابل گاه‌به‌گاه كدهاي مثبت از خودش نشان دهد.
3- طرف مقابل، نه را با صراحت نگفته نباشد.
اين موارد سبب مي‌شود كه عشق وارد فاز سوگواري نشود و همان‌طور كه گفتم وارد كما شود. افرادي كه از يك رابطه بيرون مي‌آيند بايد با اطمينان از رابطه بيرون آمده باشند و رفتارهاي دوگانه نشان ندهند.
 ‌آيا ممكن است بعد از گذراندن پروسه عزاداري، دوباره فرد، سوگوار عشقش شود؟
احتمالش است. همان‌طور كه متذكر شدم اگر فرد با اطمينان رابطه را تمام نكرده باشد اين حالت سوگواري قابل عود است. ميزان اطمينان در اينجا بسيار مهم است.
‌شما به‌عنوان يك متخصص، براي عبور سريع از اين مرحله چه توصيه و پيشنهادي داريد؟
سوال شما را با اين بيت از اشعار سعدي جواب مي‌دهم:
«سعدي به روزگاران مهري نشسته بر دل/ بيرون نمي‌توان كرد الا به روزگاران»
وقتي مي‌خواهيم عشقي را از دل بيرون كنيم نياز به زمان داريم و ما نمي‌توانيم زمان را كپسول كنيم چون به ضرر شخص مي‌انجامد. بهترين و كارآمدترين پيشنهاد براي عبور بهتر از اين مرحله، گفت‌و‌گو كردن و حرف زدن شخص سوگوار است. البته نه با هر كسي بلكه با اشخاص مورد اطمينان و اگر چنين اشخاصي در اطراف فرد نيستند از درمانگرها و مشاوران مي‌تواند كمك بگيرد. آن فرد بايد بداند غصه خوردن و فكر كردن دواي درد نيست بلكه اين صحبت كردن و گفت‌وگو كردن است كه به طرف كمك مي‌كند تا زودتر بهبود يابد؛ صحبت كردن از بدي‌ها، خوبي‌ها، خاطرات. در مواقعي، كمكي كه مشاوران مي‌توانند در اين زمينه به فرد بكنند اين است كه وي را وادار به صحبت كردن مي‌كنند.

دارودرماني و رفتاردرماني در اين دوران نتيجه‌بخش است؟
به نظر من گفتاردرماني موثر است. اما در يك‌سري از موارد حاد مانند آنكه فرد بخواهد دست به كار خطرناك بزند يا به فكر خودكشي يا آسيب رساندن به ديگران بيفتد، دارودرماني مي‌تواند كمك‌كننده باشد. البته ناگفته نماند داروهاي آرام‌بخش باعث كرختي و گيجي مي‌شود و اين سبب مي‌شود عشق سركوب يا به اصطلاح زنده‌به‌گور شود كه پتانسيل برگشت دارد.

‌پس شما اعتقاد داريد كه بيان افكار و احساسات فرد از ساير ديگر شيوه‌ها براي گذر بهتر از اين مرحله مناسب‌تر است؟
بله، اما متاسفانه در جامعه ما چندان اين مساله مورد پذيرش نيست. وقتي شخصي شروع به صحبت كردن مي‌كند فورا اطرافيان تو دهن وي مي‌زنند و با او همراهي نمي‌كنند.
‌خانواده در اين زمينه چه نقشي مي‌تواند داشته باشد؟
خانواده بايد اجازه سوگواري به فرزندش را بدهد، از او مراقبت كند، دست از غرزدن و گله كردن بردارد و در نهايت سوگواري را به رسميت بشناسد همان‌طور كه در مرگ عزيزي، مردن را به رسميت مي‌شناسند و سوگواري مي‌كنند.
‌آيا سوگ عشق مانند سوگواري از دست دادن عزيزان است و مراحل خاص دارد؟
بله، وقتي عزيز شخصي فوت مي‌كند و شخصي وارد فاز عزاداري مي‌شود و يك‌سري مراحلي را طي مي‌كند، در فقدان و از دست دادن عشق نيز، فرد همان مراحل را بايد طي كند كه شامل انكار فقدان، درك فقدان، احساس ترك شدن و اضطراب، نااميدي و گريه كردن، كرختي، سستي، گيجي، منگي، مشكل در تصميم‌گيري، احساس ناآرامي، بي‌خوابي، از دست دادن اشتها، غصه خوردن و يادآوري مداوم، خشم، احساس گناه، احساس تهي بودن و از دست دادن تصوير ذهني فرد، غم و غصه‌ عميق، همانند‌سازي با فرد ازدست‌رفته، افسردگي عميق و سرانجام مرحله بازسازي است.  
 
مرجع : روزنامه شرق شماره 1499
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

Iran, Islamic Republic of
با تشکر از مطلب خوب شماکاش این مساله در جامعه ما اموزش داده می شددر کشورهای متمدن افراد خیلی سریع به زندگی طبیعی باز می گردند اما ما به دلیل نا اگاهی چقدر وقت و عمر گرامبها را صرف اینکه به زندگی باز گردیم می کنیمدر واقع بلد نیستیم چگونه از صفر شروع کنیمفقط رویا پرداز هستیم تا از مشکلات فرار کنیم
Iran, Islamic Republic of
خیلی ممنون از مطالب خوبتون
زهرا
Iran, Islamic Republic of
من دختریم ۱۶ساله که دوساله عشق زندگیمو از دست دادم و هنوزم توتموم حرفام اولشون ای کاش وجود داره...اطرافیانم و به خصوص خانوادم از اولشم به من حق عزاداری نمیدادن و هنوز هم نمیدن همین باعث شده به طور پنهونی که کسی نفهمه گریه کنم.نمیشه فراموش کرد.
choghtay
United States
واقعآ بهترین نظریات آرام بخش است
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
یک رابطه خوب زمانی است که کسی پذیرای گذشته، پشتیبان امروز و مشوق فردایتان باشد.