جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۱ / ۰۷:۴۳
کد مطلب: 10474
۲۱
۱۵۹
برگي از يک زندگي بر اساس واقعيت

درد بي مادري، رنج نامادري!

درد بي مادري، رنج نامادري!
شايد بتوان گفت در چنين موقعيت هايي، دشوارترين شرايط براي کودکان و نوجوانان خانواده رقم مي خورد. درک عميق مسائلي که چنين فرزنداني با آن درگير مي شوند، نياز به همدلي و همراهي بسياري دارد.

متاسفانه در بسياري از موارد ديده مي شود که بانوي جديد خانه، توانمندي لازم را براي برقراري ارتباط صحيح و موثر با فرزندان همسر خود ندارد. البته در بسياري از موارد هم فرزندان حضور فردي جديد را به جاي مادر نمي پذيرند و راهي براي برقراري ارتباط و تعامل با او را فراهم نمي کنند.

در «برگي از يک زندگي» امروز، شرحي واقعي از ماجراي دختر جواني را مي خوانيم که چنين شرايطي دارد و اين سوال را براي بسياري از پدران و مادراني که در شرايط مشابه قرار دارند و نيز کارشناسان خانواده مطرح مي کند که به راستي در اين ميان مقصر اصلي کيست؟ راهکار موثر کدام است؟ حق با چه کسي است و...

در پاکي و معصوميت «ريحانه» هيچ حرفي نبود. از دست دادن مادر آن هم به عنوان نوجواني ۱۴ ساله، تمام دنيايش را غم آلود کرده بود. اين فاجعه دردناک براي دختري در سن و سال او که نياز به محبت مستقيم مادر دارد و بايد مسائل و نيازهايش را با او درميان بگذارد، سنگين تر از هر کس ديگري بود. اين مشکل با ازدواج مجدد پدر دوچندان شد. ريحانه تاب و تحمل اين همه سنگيني و فشار را نداشت.
ايرادها و سرزنش هاي نامادري هم عرصه را بر او مدام تنگ تر و تنگ تر مي کرد. کاش مي شد اين همه تنهايي را با مهر و محبت و روي خندان پدر جبران کرد و ناديده گرفت، اما پدر به ويژه از زماني که ازدواج مجدد کرد، بي اعتنايي هايش را هر روز بيشتر مي کرد. انگار نه انگار، ريحانه اي که حالا ۱۷ ساله شده و سه سال است درد بي مادري و زندگي با نامادري را در دلش دارد، نيازمند محبتي خالص است. چرا که شايد با اندکي توجه روحيه اي شاداب و تازه پيدا مي کرد پس بهتر اين بود که ناراحتي اش را با ساعت ها گريه بي صداي شبانه مرور کند.

خواستگار جديد حاضر نبود دست از سر ريحانه بردارد. در حالي که ريحانه از اين پسر متنفر بود، نامادري اش اصرار به ازدواج ريحانه با او داشت. هر چه زمان مي گذشت شرايط عليه ريحانه دشوارتر مي شد. چاره اي هم جز گريه نبود. آن قدر گريه کرد تا خوابش برد... وقتي بيدار شد، تصميمش را گرفت و وسايلش را جمع کرد. پولي را که پس انداز کرده بود، برداشت و در فرصتي مناسب از خانه خارج شد. خود را به سرعت به پايانه مسافربري رساند.

در راه مشهد با خود گفت:«مي روم حرم و در مسافرخانه اي اتاقي اجاره مي کنم. يک کار مناسب دست و پا مي کنم و خودم را از اين بدبختي نجات مي دهم.» اولين بار بود که به تنهايي سفر مي کرد و احساس نگراني داشت. به پايانه مسافربري مشهد که رسيد براي خودش ساندويچي تهيه کرد. هنوز ساندويچ اش را به آخر نرسانده بود که خانمي بسيار خوش رو، خوش برخورد و مهربان کنارش نشست. ريحانه که احساس خوبي پيدا کرده بود، همه قصه زندگي اش را براي زن مهربان تعريف کرد. زن ناشناس به او اطمينان داد که کمکش خواهد کرد و به ريحانه گفت:من هم تنها زندگي مي کنم و تازه از سفر برگشتم. هر دو نفر ما خسته ايم اما جاي نگراني نيست، امشب را مي تواني با من بگذراني. فردا هم مي رويم حرم. اتفاقا کار مناسبي هم برايت سراغ دارم که به زودي مي تواني پول خوبي به دست آوري. ريحانه محو کلام نافذ اين زن شده بود و از اين که فرشته نجاتي سر راهش قرار گرفته بود، در پوستش نمي گنجيد؛ پس به همراه او شد. هنوز از پايانه مسافربري خارج نشده بودند که پليس آن ها را دستگير کرد.در کلانتري بود که اصل ماجرا را فهميد. زن ناشناس، سردسته يک باند فساد بود که با فريب دختران جوان آن ها را با خود مي برد. براي اطمينان از اطاعت هميشگي، آن ها را به اعتياد آلوده مي کرد و در معرض هوسراني مردان قرار مي داد. پليس به ريحانه گفت خدا به جواني اش رحم کرده است. چون خيلي از دختران جوان اين شانس را نداشتند تا از اين دام وحشتناک رهايي يابند. پدر در راه بازگشت به همراه دخترش به ريحانه فکر مي کرد که چرا دختر جوانش اين راه را انتخاب کرد؟ ريحانه هم غرق در افکار خود بود که چطور چنين خام و کم تجربه به اين کار خطرناک اقدام کرد؟
نسيم نوروزي- مژگان پايدار

رابطه استرس جدايي يا فوت والدين با جنسيت و سن فرزندان
حسن حاجي پور، معاون پيشگيري سازمان بهزيستي خراسان رضوي، در تحليل اين ماجرا مي گويد: «استرس جدايي يا فوت والدين تاثيرات رواني خاصي بر فرزندان مي گذارد. البته اين تاثيرگذاري بسته به جنسيت و سن فرزندان متفاوت است. در چنين شرايطي بسيار مهم است کسي که مراقبت از چنين فرزندي را بر عهده مي گيرد چه خصوصياتي دارد يا چگونه فرزندش را آماده مي سازد تا بتواند با استرس کنار بيايد. زيرا فرزندان در هر خانواده اي با اين اتفاق مواجه مي شوند يک نوع واکنش ندارند. اين واکنش ها متاثر از سن فرزند در زماني است که اين حادثه برايش اتفاق مي افتد. همچنين جنسيت او و محيط خانوادگي و اجتماعي او نيز در اين زمينه تاثيرگذار است. بنابراين اگر تعاملات اجتماعي خانواده خوب باشد يا فرزند با اعضاي خانواده يا بستگان خانواده ارتباطات عاطفي داشته باشد اين موضوع در نحوه واکنش او متفاوت است.»

تاثير شرايط نوجواني در رويارويي با فشارهاي زندگي
 اين روان شناس افزود: ريحانه هنگام فوت مادرش ۱۴ سال داشته است که اين موضوع قابل تامل است. يکي اين که پدر بايد بيشتر از دخترش حمايت مي کرد تا دختر نوجوانش با اين حادثه بهتر مواجه شود. چون دخترش در سنين نوجواني به سر مي برد، اين سن شرايط خاصي دارد. در اين سن نگراني هايي به طور طبيعي وجود دارد که به خاطر سن نوجواني اتفاق مي افتد. به نظر مي رسد پدر ريحانه نتوانسته است آن طور که بايد و شايد خلاء نبودن مادر را جبران کند.
از طرفي هم نامادري ريحانه نتوانسته است تعاملي خوب و مثبت با اين دختر برقرار کند. به نظر من اين دو عامل دست به دست هم مي دهند که ريحانه مشکلات را بيش از آن چه هست تلقي کند.احتمالا خود ريحانه هم چون با هم سالانش رابطه عاطفي نداشته، باعث شده است راهکارهايي اشتباه انتخاب و از منزل فرار کند. در اين راه هم به طور طبيعي با افرادي مواجه شده است که اگر متوجه نمي شد، مي توانست برايش مسائلي را پيش آورد.

نقش مراکز مداخله در بحران و شبکه اجتماعي افراد در رويارويي با استرس
حاجي پور معتقد است در اين گونه موارد خانواده و ديگران بايد اين فرد را براي اقدامات و مداخلات روان شناختي و مشاوره، به مراکز مداخله در بحران يا مراکز مشاوره ارجاع دهند.متاسفانه اين اتفاق درباره «ريحانه» هم صورت نگرفته است؛ اگر اين مداخله انجام مي شد احتمالا ريحانه مي توانست راهکارهاي بهتري پيدا کند. اين فشارهاي روحي به خودي خود اثر دارد ولي اين که فرد چگونه بخواهد به اين مشکلات واکنش نشان دهد، به شبکه اجتماعي از جمله حمايت هاي اجتماعي و مواردي از اين قبيل بستگي دارد. ما خانواده هايي داريم که مشکلي مشابه چون ماجراي «ريحانه» براي شان اتفاق مي افتد. ولي دختر يا پسري که در خانواده است به سبب تعاملات خوبي که ناپدري يا نامادري يا شبکه اجتماعي با او دارد، راهکار بهتري را انتخاب و شرايط مناسب تري را فراهم مي کند.


خراسان / شماره انتشار 18099
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

رها
Iran, Islamic Republic of
من هم مادر ندارم و 3 برادر و یک پدر دارم پدرم خوبه ولی همه محبتش در دادن پول میبینه من گرفتار شدم چون مشکلم اینه که بابام زن نمیگیره تا من بتونم برم سر خونه زندگیم الان 28 سالمه و از 15 سالگی نه مادر داشتم نه هیچ همدم دیگه واقعا قلبم خسته است واقعا خسته ام اگه کسی مشکلی مشابه من داره نظر بده لطفا
مژده
رها جون منم دو سالو نیمه مادرمو از دست دادم 27 سالمه و فقط یه برادر دارم!
من بعد فوت مادرم خواستگار برام اومد و ازدواج کردم و چون پدرم تنهای تنها بود خودمون براش زن گرفتیم!
ولی من به شددددددددددت حس تنهایی میکنم! نه مادر! نه خواهر! خانواده شوهرم هم شهر ما نیستن!
گاهی به مرز جنون میرسم از تنهایی!
Iran, Islamic Republic of
خدا رحمتش کنه......
مریم
Iran, Islamic Republic of
خوبه که ازدواج نکرده من 2ساله بودم که پدر ومادرم طلاق گرفتن پدرم عاشق زنی شده بود که باهاش ازدواج کرد الان 28 سالمه 7ساله ازدواج کردم نمیزاره برم خانه پدرم پدرم میاد سر میزنه ولی خیلی بین بچه های اون ومن فرق میذاره دلم خیلی گرفته میخوام داد بزنم وحرفهامو به کسی بگم اماکسی صدامو نمیشنوه دلم برای خواهر برادرام یه ذره شده اما افسوس که اونها منو خواهر خودشون نمیدونن خیلی تنهام
Iran, Islamic Republic of
منم زن باباهستم سه تا بچه براشوهرم بزرگ کردم بدبختی عالمو کشیدم کتک خوردم سه تابچه هم خودم دارم که جونمون براشون میره همیشه بهترین مال اونا بود ولی اونا چشم دیدن منو ندارن هردفعه یه تحمتو بدجنسی یکی دخترا رفت پیش مادرش دوسال بیرونش کرد اومد دباره پیش منم ولی خیلی عذابم میده منم نمیدونم چکار کنم خیلی بدجنسو پسته من بدبخت ترین زن بالام هفده ساله براشون جون دادم
Iran, Islamic Republic of
دروغ میگی نامادری خوب وجود نداره با چشم خودم دیدم که نامادری رو صورت بچه ده ساله اتو گذاشته بود
Iran, Islamic Republic of
اره راست میگی منم نامادری داشتم اینقدر منو بشقون میگرفت بدنم کبود میشد خیلی اذیتم میکرد الانم چون مادرم طلاق گرفته منم ازدواج کردم ۲ تا بچه دارم میرم مادرمو ببینم اجازه نمیده برم راجع به مامانم بدگویی میکنه منم پنهونی میرم وقتی خبردار میشه پشت سر هم بهم زنگ میزنه و بدو بیرا میگه منم از استرس می میرم خلاصه نامادری چیز جالبی نیست
Iran, Islamic Republic of
منم مادر و پدرم از هم جدا شدن مادرم من رو از خونه میندازه بیرون و من نمیدونم که با پدرم با نامادریم زندگی کنم یا با مادرم که همش من رو از خونه میندازه بیرون و همش با هم دعوا داریم و شما این طور که میگین که نامادری خیلی بده من نمیدونم چی کار کنم
United Arab Emirates
بنده خدایی که میگی نامادری خوب وجود ندارد مگه تو مسلمون نیستی ایمانت خیلی ضعیفه که این حرفو میزنی واالله بخدا هست آدم خوب و بد همه جا هست زود قضاوت نکن لطفا
Iran, Islamic Republic of
با چشم خودت دیدی و نشستی نگاه کردی؟؟اگه من جات بودم اتو دو میکردم تو ... زنه.خاک بر سر بی بخارت کنم
محجد
Iran, Islamic Republic of
من خودم 16 سالمه
به قران نامادری اونقد بهم عذاب میده بعضی وقت ها میگم بزار خودکشی کنم ولی حیف که مذهبیم و خوشم نمیاد
به قران اونقد عذاب میده
به خداوندی خدا تو دنیا هیچ نامادری خوبی نیست
Iran, Islamic Republic of
منم نامادری دارم درسته هیچکس مثل مادر خود آدم نمیشه اما همجا آدم خوب و بد هست
بعضی مادرا از نامادری به خدا بدترن نمیشه با دیدن یکی دو نفر بگیم همه مثل همین
باید دید آدم باز باش امیدوارم همه اونایی ک مثل منن و درک میکنم در آینده از این مشکلات درس بگیرن و آدمای فوق‌العاده ترس بشن
Iran, Islamic Republic of
بله واقعا نامادری ها آدم های بدجنسی هستند.در این دنیا خدا از نامادری ها نگذره من وشما باهم همدردیم چندسالتونه شما خانم محترم ؟
Iran, Islamic Republic of
من نامادریم اصلا بدجنس نیستن خوبی کنی خوبی میبینی کسی کلفتی نیومده مجبور شده شماروقبول کرده از خدا بترسید
Iran, Islamic Republic of
موافقم
Iran, Islamic Republic of
اصلا اینجوری نیس شوهرم دختر ۱۷ ساله داره دس به سیاه وسفید نمیزنه چرا هیچی نمیگم نمیکنم
رها
Iran, Islamic Republic of
چرا انقدرمطمئن میگی ،هست ،بوده ودیدم
Iran, Islamic Republic of
راست میگی من نامادری دارم همیشه با من دعوا میکنه یه کاری کرده بابام قهر کرده بامن
Iran, Islamic Republic of
دروغگو،فقط بلدین جلو بقیه مظلوم نمایی کنید که فکر کنن شما چقد خوبین،شما از شمر هم بدترین
Iran, Islamic Republic of
هر رفتاری بر میگرده به رفتاره خودت یادت باشه
United States
مگه نامادری خوب میشه مگه میشه بچه ی زن اول شوهرشو دوست داشته باشه تو اوج خوبی حسادت از وجودش میباره من از ۸،۹ سالگی زن پدر داشتم حتی کاری کرد پدر عزیزمون از ما دور بمونه فقط بچه های ‌ک خودش زائده بود بچه ی پدرم میدونست واگذاری فقط ب خدا
Iran, Islamic Republic of
میتونی نری
Iran, Islamic Republic of
سلام عزیزم من دقیقا اوضاع مث خودت یه زن بابای بد جنس دارم
Iran, Islamic Republic of
بدجنس تویی خوبی کن خوبی ببینی شاید روزی توهم نامادری کسی شدی دنیا دار مکافاته
فاطمه
Iran, Islamic Republic of
تنها خدا می داند در این روزگار چه کشیدم والان بعد از سالها حال که دختری 18ساله شدم وبه اینده امیدوار باید هرروز نفرین های نامادری را بشنوم که سیاه بختی ام برایش ارزو شده خدایا تنها تو دردم را می دانی......
Iran, Islamic Republic of
اتفاقا من هم میفهمم چون منم چنین شرایطی دارم ولی من پدرم دعای بدبخت شدن را میکند
آرام
Iran, Islamic Republic of
سلام عزیزم منم همینطور هفده سالمه، وقتی بچه بودم مادرم سره به دنیا آوردن منو برادر دو قلوم از دنیا رفت من منوندم یه دنیا ناراحتی و افسردگی
United Arab Emirates
بمیرم برات فاطمه منم چنددماهه بودم پدرو مادرم جدا شدن وافتادم دست نامادری چه هاکه نکشیدم الانم 19سالمه یک دختر 3ساله دارم زود شوهرم دادن...
Iran, Islamic Republic of
من خونمی هستم که نامادری دختر ۲ ساله شدم بعد از ۵ سال مادرش پیدا شد و دخترم میخواهد برود با او زندگی کند کشش دارد به سمت مادر واقعی من چه کنم که احل صیقه شدن است و سیگاری
Iran, Islamic Republic of
عزیزم منم همدرد توام،زن بابام خون ب جیگرم میکنه،آخ ک هیچکس نمیتونه درک کنه،زن بابا داشتن چه دردیه،جهنم واقعی،بیا برا هم دعا کنیم.
United Arab Emirates
مادر من چه زن بابا بود ونه چیز دیگه مادرخودم به خاطر اینکه دوستداشت جای من پسر بدنیابیاره ولی من دختر شدم از بدو تولد زجرم دادتا 29سالگیم که ازدواج کردم الان هم باز منو نمی‌خواد چشمم وکور کرد با کمربند اما کسی جرات نکرد چیزی بگه فقط ترحم کردند متنفرم
Iran, Islamic Republic of
عزیزم منم مادرم ۱۹ساله بودم سرطان سینه داشت فوت کرد الان ۱۱ساله که خاله ام شده زن بابام انقدر حرصم داد که ناراحتی صرع گرفتم هر روز بهم تهمت دزدی میزنه همش نمیزاره کار کنم خسته شدم لعنت به هر چی مادر ناتنی لعنت لعنت لعنت تا حرف میزنم بابام با اینکه۳۱ سالمه بلند میشه کتکم میزنه که حرف نزن خفه شو به خدا چند بار اقدام به خودکشی کردم دیگه خسته شدم از این دنیا واسم دعا کنید
Iran, Islamic Republic of
سلام گلم
توکل کن به خدا ان شاءالله همه چی درس میشه حیف جونیت نیس چرا خودکشی کنی ،من برات دعا میکنم
محمد
Iran, Islamic Republic of
به خدا نامادری من اونقد اذیتم میکنه
اخر سر هم پدرم تعصب داره
یعنی بیاد چاقو کنه توشکمم، پدرم میگه تقصیر توعه
Iran, Islamic Republic of
دقیقا مثه منی ،خدا هرچی نامادری بدجنسه رو از رو زمین برداره
United States
خدابزرگ
United States
من نامادری دارم کتک میزنه
شبنم
Iran, Islamic Republic of
من ۲سال پیش مادرم فوت شد و الان ۱۸سال دارم. یک برادر ۲۰ساله هم دارم. پدرم حدودا ۵۰ساله است و چند ماهیست با یک خانم ۳۸ ساله ازدواج کرده. همسر پدرم خیلی مهربان است اما مدام تقاضای بچه میکند پدرم هم مخالف با بچه هست اما بخاطر اون داره راضی میشه. اون خانم خیلی موذیه و زیرک . حالا منو برادرم خیلی مخالفیم پدرم هم مخالفه اما بخاطر اصرار های اون داره راضی میشهـ، بچه ها بگین چیکار کنم امسال کنکور دارم خیلی ذهنم مشغول شده چیکار کنم که بچه ای بوجود نیاد؟؟؟ترو خدا کمکم کنید
Iran, Islamic Republic of
چرا نباید بجه دار بشه؟ راضی هستی وقتی ازدواج کردی شرط همسرت بچه دار نشدنت باشه؟!
Iran, Islamic Republic of
خب سن مرد هم مهمه ۵۰ سن بچه دار شدن نیست که بعدشم اگه بچه میخواس نباید اول کار قبول میکرداما حالا بزنه زیرش
Iran, Islamic Republic of
واقعا معذرت میخوام که اینو میگم
ولی ببین چقدر اسکولی که درک نمیکنی وقتی اون خانوم قبول کرده بیاد سر چندتا بچه اونم بدون بچه
باید سر تعهدش بمونعع
یکم درک کنین واقعاا که
Iran, Islamic Republic of
عزیزم خودتو بزار جای اون توبودی بچه نمی خواستی سعی کن خدارو اول از هرکار درنظر بیار منم زن بابام از یه مادر بالاتر بودم بچه دوساله شوهرمو از جونم بهتر نگر داشتم یکی دخترارو شوهر دادم یکی دیگه تو خونس به خدایی که همه یه روز باید جواب بهش پس بدیم زن بابانبودم ولی همیشه دختر کوچیکه تحمت موزی یاهرچیزی بهم زده ومیزنه جوری زجرم میده که ارزو میکنم زندگی مثل من براش پیش بیاد بخدا من از خدا میترسم اینا دوسال دوازده ونه سال بودن شانزده ساله دارم باهاشون زندگی میکنم
Iran, Islamic Republic of
من نامادریم مجبور به این شدیم بچه هاش تحمت زدن الان بعد سالها خودشون ازم خجالت میکشم چون برعکس خوبی کردم دختر هفده ساله داره شوهرم دست به هیچی نمیزنه بازم بخاطر همسرم عزیزان همه نامادریها بد نیستن بخدا کمی از خدا بترسید
Iran, Islamic Republic of
خوب اگه نامادریت اصلا از خودش بچه نداره این حقشه که بچه داربشه توچرااعصابتوخراب میکنی وقتی بچه دار شد با بچه مهربون باش بزار بیشتر دوست داشته باشه
Iran, Islamic Republic of
چرا نیاد بچه از خدا بترس اونم دلش بچه میخاد نیومده کلفت بشه خدا مرگت بده
سودا
Iran, Islamic Republic of
سلام

من ۱۴ سالمه از ۸ سالگی مادرم فوت شد ومنو خواهرم خانه مادر بزرگم بودیم پدرم ۹ سالم بود که زن گرفت یک روز که اومدیم خونمون پیشش گفت که بیاین پیشم براتون تخت میخرم اتاقاتونو رنگ میکنم من گولشو خردم فقط ۹ سالم بود خواهرم پیش مادر بزرگم موند من اومدم روز های اول خوب بود بعد شروع کرد برای دعوا کردن هروز مو با شروع دعوا با گریه باد شروع شه واقعا سخته هیچ جیز مثل مادر خودت نمیشه
سودا
Iran, Islamic Republic of
واقعا باید بگم که پدرت بهترین کارو کرده .
Iran, Islamic Republic of
سخته
Iran, Islamic Republic of
واقعا خوش به حالت من هم مثل تو مادر ندارم و از بچگی نامادریم با حرفای بدش من را ناراحت میکنه و من را اذیت میکنه الان من نفسم بالا نمیاد و میگرن دارم و پدرم مثلا پدر تو فکر میکنه همه چیز پوله و فقط میره سره کار و نمیدونه چه بلایی سر من میاد امیدوارم در آینده موفق باشم و تاوان همه چیو بدم
امیر
Germany
سلام. مطلبتون عالی بود. منم یکی از هزاران بچه طلاق. هستم از وقتی چشم باز کردم فقط اذیتهای نامادری دیدم و بی مهری پدرم.الان م تاثیراتش تو زندگیم میبینم از لحاظ روحی هم افسرده ایم
مادر دو فرزند
Iran, Islamic Republic of
پوریا جان، بچه های من هم یک چنین شرایطی دارند و با پدرشان هم ارتباط خوبی ندارند. من انها را نزد اقای دکتر فرهنگ بردم. آقای دکتر به فرزندان من توصیه کردند که دراین امور دخالتی نکنند و فقط درس بخوانند. کشتن یا درد سر درست کردن برای نامادری جدید، مشکلات را اضافه میکند. باز هم میتوانی از مشاور مدرسه کمک بگیری.
Iran, Islamic Republic of
مرسی از راهنماییتون به پوریای گل
بينام
Iran, Islamic Republic of
عزيزم مبادا كاري را كه شيطان از تومي خواهد انجام دهي .هر بدي كه از اون به تو ميرسه خدا براش يك جواب داره هر عملي يه عكس العملي داره فقط مراقب باش كه كاري را بكني كه عكس العمل خدا به خاطر تو باشه نسبت به رفتار اون زن به تو . تو هرچقدر هم سختي كشيده باشي اندازه من نكشيدي من انقدر درس خوندن رو دوست داشتم كه با هيچ چيزي جز كتاب اروم نمي گرفتم اما حالا بايد كنج خونه فقط به خاطر اينكه نمي تونم درس بخونم گريه كنم ولي با اين وجود خا را بالاي سرم ميبينم كه به زودي دستم را ميگيرد.
امير
Iran, Islamic Republic of
سلام من الان 18 سالمه و يك سال ويك ماه مادرم بر اثر تصادف فوت كرد . واز اون بشتر شبها كارم گريه كردن است نميدانم حتم اين اين قسمتم بوده . بعد آميديم با خواهر وبرادرها مشورت كرديم تا يك زن برلي بابا بگيريم.حلا تقريبا يك هفته كه يك زن براي بابا گرفتيم .از اون روز به بعد يك حس دلتنگي براي مادرم دارم .اما ديگه خيالم از بابا راحت است .(روحشششش شادددد)
پوریا بخشنده فر
Iran, Islamic Republic of
من پدر و مادرم دارن جدا میشن 14 سالمه بابام میخاد ازدواج کنه همه نامادری ها کثافت هستند من دارم با دوستام نقشه میکشم که چجوری زنده اش نذاریم
یک مادر
Iran, Islamic Republic of
سلام. هیچ نقشه ای لازم نیست پسر گلم. خداوند مهربان بهترینها را برایت مقدر میکند. به امید آنروز مجدانه تلاش کن.
Iran, Islamic Republic of
مادر عزیز شما بهترین راهنمایی رو به پوریای گلمون کردین. خداوند بچه هاتونو براتون سالم نگهداره
مهدی
Iran, Islamic Republic of
خداوند متعالی که میگی هیچ کاری از دستش بر نمیاد عامل بدبختی هممون همون خداییه که تصمیم به افریدنمون کرد البته اگر باشه
بینام
Iran, Islamic Republic of
پوریا جان فقط ازز خدا کمک بگیر کاری نکن که بعدا پشیمان بشی پسر گلم
یک مادر
Romania
سلام عزیزم امیدوارم خدا کمکت کنه پسرم ولی مراقب باش کاری نکنی که پشیمون بشی
رها
Iran, Islamic Republic of
الحق و النصاف که موجودات عجیبی هستند این بشر. خجالت بکش با این صحبت کردنت.چرا نقشه نمیکشی که ارتباط خوبی باهاش برقرار کنی. شک نکن با این اداها به خودت بیشتر آسیب میزنی.
Iran, Islamic Republic of
عزیزم این حرفونزن همه کثافت نیستن منم یه زنبابام که جونمو برا بچها شوهرم میدم واین حق همه نیست پنج انگشت مثل هم نیستن
Iran, Islamic Republic of
چرا همه مثل هم هستن بی معرفت و زور گو و کلفت حرف زن
Iran, Islamic Republic of
زن بابا زن باباست مادر بچه ها خودش هست و بس حق هم داره ولی ادعا مادر بودن نکنه که نقش بازی میکنه من ۲ سال داشتم زن بابا اومدم رو سرم الان ف۱ سالمه هنوز داره با دو رویی هاش آزارم میده هر چی هم بابام داشته یا زده به نام بچه هاش یا خودش نمیدونم خدای بی مادرها کجاست😪
Iran, Islamic Republic of
پوریا جون نقشرو بکش منم یه نقشه میکشم به حرف اینا گوش نده به من انقد گفتن یه سال دوسال صب کنی همه چی حل میشه اما هی بد تر میشه
Iran, Islamic Republic of
چرا فکر میکونی همه نا مادر یا بد هستن مگه اونا انسان نیستن
مصطفی
Iran, Islamic Republic of
نامادری خیلی به من بدی کرده پدرم در رابطه کاری نتوانست انجام بده نامادری در منزل ما ریاست میکرد اما خداپدرم را نگاه دارد
Iran, Islamic Republic of
لعنت به تموم نامادریهای بدذات
رضا
Iran, Islamic Republic of
من هم مادرم 8ماه فوت کرده و6 ماه نامادری دارم بخدا خیلی درد داره چند بار باهاش دعوا کردم واون بادروغ گفتناش به بابام یه کاری کرد که من کتک بخورم تمام تنم درد داره گاهی اوقات از شدت بیکسی میخام خود کشی کنم که این کارروهم کردم ولی متسفانه الان زنده ام اون اشغالم یه بچه خود شیرین داره که خیلی فضوله وبابام خیلی تفاوت میزاذه اخه شما بگین این انصافه اگه میتونید کمک کنید
علی
Iran, Islamic Republic of
فقط صبور باش وبه اینده فکر کن خدا بزرگه دو رکعت نماز بخوان ازخدا بخواه یاری رسان اوست
Denmark
سلام من یک نامادریم ولی بچه هامن ودوست دارن منم اونارو
رها
Iran, Islamic Republic of
اگر واقعا برای کمک اومدی توصیه های زیادی هست ولی اگه میخوای یکطرفه قاضی شد و حق رو به تو داد و اون خانوم رو لعنت کرد باید بگم متاسفم.دوست عزیز لطفا به قضییه به دید مثبت نگاه کن چرا بجای این همه منفی بافی ،محبت کردن و احترام رو یاد نمیگیری .مگه میشه بی دلیل بیاد با شما دعوا کنه.مگه شما چه رفتاری داشتی.ارتباطتت رو باهاش قوی کن و از همه مهمتر دیدت رو مثبت.
محمد
Iran, Islamic Republic of
داداش، دلیل؟
به قران نامادریم میاد میگه مجبوری ساعت 4 بیدار بشی نماز بخونی؟
من میمونم چی بگم
جوری دلیل درست میکنه که نگو
Iran, Islamic Republic of
عزیزم روزگار میگذره تحمل کن با اون بچه ارتبات خوب داشته باش ماه همیشه پشت ابر نمیمونه خودتوبسپار بخدا اگر اون بد باشه بد پس میده منم زن بابای سه تابچم
Iran, Islamic Republic of
به نز من هر نا مادر ی خراب باشد پدر خرابش میکند
رباب
Iran, Islamic Republic of
درسته پدر تو رفتار نامادری خیلی اثر داره پدری که سیاست نداشته باشه بچه ها خیلی سختی میکشن
مینا
Iran, Islamic Republic of
منم مادرم فوت کرده بعد پنج ماه برای پدرم زن گرفتیم .اولش خوب بود ولی الان نه .خیلی با رفتاراش اذیتمون میکنه .لج میکنه .حسوده و از ما پیش پدرم بدگویی میکنه .دوبار حامله شد بچه اش سقط شد .هر جا میشینه میگه اینا نمیزارن من بچه بیارم.کلا اعصاب ادما با رفتاراش خرد میکنه جوری شده بابام کم حرف شده با ما.همیشه میگم اشتباه کردیم زن گرفتیم برای بابام
Iran, Islamic Republic of
ای درود به شرفت تو این مورد اصلا دلسوزی جایز نیست منم دقیقا بلای تو سرمون اومده
Nader
United States
من 23 ساله مادر ندارم بابام بعد از طلاق مادرم رفت زن گرفت الان از زنش 4 تا بچه داره و من تنهام تو این مدت حتی واسه 1 دقیقه ام مادرمو ندیدم. خسته ام از دست این بدبختی.
زهرا
Iran, Islamic Republic of
منم 9ساله که مادرم فوت کرده و 7/5هست که پدرم ازدواج کرده
علیرضا
Romania
دعا کنید از دستش راحت شم ... آخه من مادر خودمو میخوام
بهزاد
Romania
منم.همینجور
Iran, Islamic Republic of
به نظر من با زن بابات با اخلاق خوب بگزران چون اون خیلی رنج میکشه
فاطمه
Iran, Islamic Republic of
من ۲۳ سالمه قبل ازدواج زندگب سختی داشتم خیلی تنها بودم با مردی ازدواج کردم که ۲۲ سال از خودم بزرگتره که زن اولش فوت کرده و از زنش یه دختر نوزده ساله داره که شش ماهه نامزد کرده.....شوهرم به من هیچ توجهی نداره که یه وقت دخترش ناراحت نشه...به خدا من خیلی با دخترش خوبم....وقتی به شوهرم میگم یه کم بهم توجه کن میگه تو مهم نیستی...بچه ام مهمتره...خدایا من هنوز هفت ماهه ازدواج کردم همون انتطاراتی رو از شوهرم دارم که بقیه ی تازه عروسادارن اخه گناه من چیه کاش هیچ وقت به دنیا نیومده بودم..اخه اونی که زن بابا میشه هم هزارتا ارزو تو دلش داشته فقط شرایط باهاش یار نبوده
نادیا
Iran, Islamic Republic of
اره عزیزم درسته واقعا همه نامادری ها مثل هم نیستن اما خوب حسادت اون دختر به رابطه شما رو هم نمیشه نادید گرفت برای همون میخواد خودشو بیشتر بچسبونه به باباش شماهم سعی کن یک گوشت در باشه یکی دروازه و زیاد کاریش نداشته باش بذار هرکاری دلش میخواد بکنه
United Arab Emirates
فاطمه جان منم دقیقا مشکل شما را دارم روزی هزار بار میگم کاش باهاش ازدواج نکرده بودم خیلی زیاد محبتشون میکنم ولی آنهااصلا نه قدر میدونند نه بلدند محبت کنند کار من شده همش گریه
Iran, Islamic Republic of
من هم مادر ندارم 14 سالم يك برادر دارم مادرم تازه فوت كرده اينقدر درد دارم كه هيچ كس منو درك نميكنه فاميل هاي بابام ميخوان اون ازدواج كنه من چيكار كنم
فاطمه
Iran, Islamic Republic of
سلام عزیز دلم....میفهمم چی میگی؛ولی باید تنهایی پدرتو درک کنی تو و داداشت یه روز ازدواج میکنید...کنار پدرت باش براش دنبال یه خانمی بگرد که بتونی باهاش دوست بشی با غصه خوردن هیچی عوض نمیشه...
بينام
Iran, Islamic Republic of
وقتي 5سالم بود مادر وخواهرم را در تصادف ازدست دادم .الان 18سالم .معدل مستمرم شد64/19 اما به خاطر مشكلات درامتحان هاي نهايي شركت نكردم . بي مادري حتي تو در س خوندن ادمم تاثير ميزاره . مهم اينه كه اون چيزي مادرم ميخواست بشم الان يه دنيا باهاش فاصله دارم. كاش منم مثل شما...
صغری
Iran, Islamic Republic of
عزیزم درست را بخوان من هم 10 سال مادرم فوت کرده . کاری نمیشود کرد با گریه وناراحتی فقط خودمان را اذیت میکنیم امیدوارم یک شغل خو ب ویک شوهر خوب قسمتت شود
Iran, Islamic Republic of
منم مادرم فوت کرده خیلی مادرمو دوس دارم از وقتی بابام ازدواج کرده دردام دو برابر شده کاش میمیردم و دستم به این نامادری نمیرسید

بچه ها نزارید پا نامادری ب خونتون باز شه داغون میشین
رها
Iran, Islamic Republic of
لطفا چشمهایت را بشوی.
امید
سلام من چهار ساله مادرم طلاق گرفته پدرمم با حرفاش منو خام کردو نذاشت با مادرم برم تو همون سال طلاقم یه زن گرفت سه ماه اولش خوب بود اما بعدش خیلی بد شد دیگه تعداد دعوا هامونو نمی دونم از بس زیاده الان 14سالمه می خوام از خونه فرار کنم نظرتون چیه؟
سارا
Iran, Islamic Republic of
سلام منم در سن یازده سالگی مادرمو از دست دادم . والان سه ساله که با پدرم زندگی میکنم . دوتا خواهر دارم که ازدواج کردن ومن با وجود اونها تنها نیستم اما به شدت احساس دلتنگی میکنم . بعضی وقتا برای رفع دلتنگی برای مادرم نامه مینویسم و حرفای دلمو بهش میگم و به نظرم خیلی میتونه این کار مفید باشه
مژگان
Iran, Islamic Republic of
سلام منم نامادری هستم 41 ساله هستم سه ساله ازدواج کردم ای کاش این همه از نامادری بد می گید شما فرزندخوانده ها هم یه لحظه جای ما بودید که ما هم چی می کشیم از دو بهم زنی های دختر خوانده ام از دعواهام با همسرم و از اینکه فکر می کنه من کلفتش هستم کوچکترین کمکی نمی کنه آخ که از زمین و زمان دلگیرم
سارا
Romania
به نظر من واقعا کار اشتباهیه که فرزند خوانده ها نا مادریشونو اذیت کنن و یا پدران به چشم یه فردی که فقط کار های خونشونو انجام بدن بدنبال نامادری میگردن . متاسفانه بیشتر فرزند خوانده ها فکر میکنن نامادری هامثل توی داستان ها بد هستند در صورتی که اصلا اینطور نیست . من خودم در مدت زمان حدودا دو ماه با یه خانوم که قرار بود نامادری من بشه زندگی کردم و یه این نتیجه رسیدم که چه اشکالی داره که منم نامادری داشته باشم ؟
امیدوارم مشکلات شما هم حل بشه و البته اینو هم به یاد داشته باشید که شاید هنوز بچه ها نتونستن با مرگ مادرشون و قبول کردن فردی بنام نا مادری کنار بیان 😊
هدیه حسینی
Iran, Islamic Republic of
با سلام عزیزم من هم یک نامادری هستم با مردی ازدواج کردم که چهار تا بچه داره یعنی از بد اخلاقی تا فش و تا کتک زدن خیلی منو اذیت میکنن واقعا خسته شدم خودم هم ۲۹ سالمه یعنی من مثل کلفت هستم حتی منو نمیزارن پهلوی شوهرم بخوابم و با هاش صحبت کنم خیلی سخت است همیشه شخصیت ام پایین میره واقعا دیگه نمیخوام تو این دنیا باشم
Iran, Islamic Republic of
با سلام منم درد شما رو دارم
Germany
دقیقا مادر ناتنی ها بیشتر قدیسه هستند و این بچه ها کم از شیطان ندارند
رضا
Iran, Islamic Republic of
سلام من۴ ساله که نامادری دارم اولاش که بابام میخاست بگیردش بامن خیلی مهربون بود ولی بعد از اون من۱۰ سالم بود و فقد فکر این بود که من هرفی بزنم واون بره تلاق بگیره وبگه تقسیر من بوده ومیخاد من رو از این خونه بیرون کنه واون بچه دار شد وهمش به اون احمیت میداد من هم ۲ سالی رفتم پیش مادر بزرگم بعد از۲ سال به زور بابام من رو دوباره اورد از وقتی که این زن بابا اومد تو خونمون بین هممون اختلاف انداخت وبا عمه وزن عمو وعموو مادر بزرگ با همه فامیل و همش دلشه بهم حرف بده بزنه هی دنبال بهانه هستش الان ۱۴ سالمه ومیخام فرار کنم
مینو
Iran, Islamic Republic of
ن اقا رضا داداش گلم این کارو نکن بخدا اوضاع من از تو خراب تره اینقد از دست نامادری کشیدم ک نگو کاملا درکت میکنم میدونم چی میگی ولی داداش گلم این کارو نکن اینده خودتو تباه میکنی درستو بخون و سعی کن اینده خوبی برای خودت رقم بزنی این راه رهایی تو از اون خونس ن فرار توکلت ب خدا باشه مطمئن باش دستتو میگیره
وفا
Russian Federation
سلام رضا جان.بافرار کردن چی درست میشه؟چقد تو جامعه بودی؟بیرون مگه چی خبره که میخوای بزنی بیرون.درسته تو خونه اذیت میشی ولی زندگی کردن بیرون از خونه در شرایط سنی شما اصلا کار درستی نیست.شاید شاید هدف همسر پدرت هم همینه که شما از خونه بیرون بری.اگه شما دوست داری که به هدفش برسه برو ولی عاقلانش این هس که خونتون باشی و درست زندگی کنی حالا یا با درس خوندن یا با کار کردن و ...
به عنوان یه رفیقی که حداقل دو برابر سن شما رو داره و تا دلت بخواد بیرون از خونه بوده و """"عمرشو هدر داده""""" بهت میگم این راهش نیس.
موفق باش پسر
زن بابا
Iran, Islamic Republic of
سلام بچه ها
من 28 سالمه. باپسر عمه ام ازدواج کردم. اون خیلی منو میخاست.منم چون دیدم دوستم داره ک برا ازدواج مصر هست قبول کردم زنش بشم.اون خوبه. تازه 17 سال ازم بزرگتره.مشکل اینجاس که اون قبلن ازدواج وبعد از دوسال طلاق داده یه دختر سیزده ساله داره.خیلی پر رو و فضوله. خیلی شلخته وبی نظافت. مدامم پیش باباش ازم بد میگه وبینمون مشکل درست میکنه.کاری کرده از زندگیم بدم بیاد.من خاستگارای خوبی داشتم. اما عاقبت زن بابا شدم. بد دردیه.لطفا هیچکی زن بابا نشه. هم برا خودتون سخته هم برا بچه های شوهر.
سبحان
Romania
سلام من17سالمه یه داداش دارم ازمن بزرگتره مامانم۸ماهه که مرده مادربزرگم نگهمون داشت برادرم درسش تموم شودرفت دانشگاه متاسفانه مادربزرگمم رفت الان من اخرین سال هستش که درس میخونم میخوان واسه بابام زن بگیرن ولی من میگم بزارین من درسموبخونم بعدا ولی هیچکس گوش نمیده ۴هفته استش نخوابیدم ازنامادری میترسم توروخدا بگین چیکار کنم چندبارم خواستم خودکشی کنم ولی وجدانم بهم گفت میری جهنم منم ترسیدم میخوام ازخونه فرارکنم میخوام به اون خانمی که میگه منو توخونه تحویل نمیگیرن اینوبدون که اگر من بودم خونه رو واست جهنم میکردم😠😠😠
Iran, Islamic Republic of
انشالله که قسمتت بشه نامادری بشی ببینم اون موقع هم این حرفا رو میزنی.
رها
Iran, Islamic Republic of
مادرناتنی بودن بسیار دشوارست.چون وظایف یک مادر رو برعهده داری ولی احترام یک مادر رو نداری.همیشه زیر ذره بین قضاوتهای اطرافیان هستی.درهمه حال مقصری.اگر فرزندخوب تربیت شد خوبی از خودش بوده و اگربد بیشک مادرناتنی مقصربوده.باهمه اوضاع شلختگیها،بی نظمی ها،بد رفتاریها،مواجه میشود و در آخر زنی ازجنس آهن محسوب میشود.خلاصه دست برداریم ازاین تراژدی زن بابا که تو ی ذهن خودمون و اذهان دیگران ساختیم.چرا همیشه مادر ناتنی قضاوت میشود،خود فرزندان ناتنی خداوکیلی همه از دم مؤدب و متین هستید قصدتون سازگاری و آرامش هست؟خودبه خود مادرناتنی شروع میکند به جنگ و جدال.!!!قرار نیست احترام کنید ولی بی احترامی هم نباید بکنید.کارهای شخصی خودتون رو انجام بدین،پیش اطرافیان قصه و افسانه مادرناتنی رو نبافید.بعضی اوقات در کارهای خونه سهیم بشید مثلا بگید اگه اجازه هست دوس دارم بهتون کمک کنم تاکمی جبران زحمتتاتون بشه.بعضی اوقات هدیه بخرید.لطفا استدعا میکنم حسود نباشید اون هم انسان هست و نیاز به توجه و محبت پدر شما رو داره.اگر دختر هستید فقط یک لحظه خودتون رو بجاش بذارید .اگر طلاق گرفتن پدر و مادرتون اطمینان داشته باشید که مادر ناتنی شما مقصر نیست و لطفا انقد از مادرتون جلو پدرتون صحبت نکنید اون هم زن هست و احساس ضعف و ناراحتی میکند.بگذارید زن خانه باشد.ضمنا خواهش میکنم اینقدر ساده قضاوت نکنید شاید روزی خودتان مادرناتنی شوید و اون موقع درک کنید.
Iran, Islamic Republic of
رحمت به کسی که شماروشیرداده خدا برات بخواد
Iran, Islamic Republic of
سلام پسرم تو درسنی نیستی که نامادری بتونه اذیتت کنه صبور باش همه نامادریا بد نیستند فقط به طور خیلی جدی درس بخون یک رشته ای که بازار کار داره انتخاب کن بعد برو دانشگاه باورکن در آینده موفق میشی مقابل نامادریت جبهه نگیر اینو کسی بهت میگه که خودش یه نامادری خیلی بد داره همش به خودت دلداری بده بگو فقط یه سال مونده من میتونم موفق بشم درضمن همه نامادریا بد نیستن
سبحان
Iran, Islamic Republic of
ببخشید این حرف رو زدم
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
سلام من یه مادره تنی دارم ولی مثله یه نامادری هستش چون اون از زمان بچگی تا بزرگسالیم فقط به دنبال کوچک کردن من بوده و تمام گناه های خودش را بر گردنه من می انداخته و از 7 سالگیم بهم میگفت از خونه برو بیرون تو نون خور اضافی هستی به من و بابات ربطی نداره ایندت و زندگیت خرجت باید از خودت باشه و فقط ممت میزاریم سرت شبا بتونی اینجا بخوابی
اینو گفتم که کسانی مادرناتنی دارن بدونن بعضی از مادران تنی هم بدجنس وجود داره
Iran, Islamic Republic of
اشتباه میکنی اگرمادر خودت شبانه روز بهت چیزی میگه کتکت میزنه برو دستاشم بوس کن مادر هیچ موقع باکسی قابل مقایسه نیس ، وقتی مادرت بهت این حرفو میزنه از ته دل نیس اون همیشه بفکرت خودت نمیدونی
زهرا
Iran, Islamic Republic of
نامادری هم یک زن هست که به امید داشتن زندگی وارد خانه ی مردی که فرزند دارد می شود
خودخواهی و بی ادبی نامادری یا فرزندان موجب مشکلات است.آرامش حق همه هست.مشکلات زادی در زندگی وجود داره که بی مادری یکی از اون هاست. کودکان بی مادر هم دچار یک مشکل هستند. امروزه کودکان با مادر خود هم سازگاری ندارند و بی مادری را بهانه ناسازگاری بیشتر می کنند.بیایید بیشتر به دنبال سازگاری باشیم.
مهتاب
Iran, Islamic Republic of
سلام من هم 29 سالمه و مادرم فوت کرده و سه ساله که نامادری دارم سعی می کنم تحمل کنم از همه دخترایی که نامادری دارن ازشون می خوام که حسابی به درسشون بچسبن تا خوشبخت بشن
Russian Federation
معلموم مادر داری خدا نکند مادرت از بین بروید آن وقت هست می فهمی ما کی می کشیم
مهتاب
Iran, Islamic Republic of
واقعا زندگی با نامادری سخته چون دیگه پدر به ما توجهی نداره زن بابا هم همش دستور می ده اما خدا بزرگه
فریبا
Iran, Islamic Republic of
سلام بابای منم وقتی یک سالم بود زن گرفت وقتی هفت سالم بود مامانمو طلاق داد یک خواهر هم دارم که دوسال ازم کوچیکتره الان 34سالمه ودوتا بچه دارم ولی هنوز کابوس شکنجه های نامادریم اذیتم میکنه منو مجبور میکرد خواهرمو بزنم . از هرکسی که این مطالبو میخونه خواهش میکنم بچه رو فدای خودش نکنه به قرآن بی مادری بهتر از نامادریه
naser
Russian Federation
من سی ساله هستم ۱۵ساله زن بابا دارم اولش که آمد رفتار خوبی داشته اما به مرور عوض شد به خصوص یک بچه دختر آورد انعام که ادعایی خون باباش را از ما دارد با اون اخلاق بدش خدا نصیب دشمن آدم هم نکن اما من با تلاش و پشتکار خودم کار خانه زدم نه با بی توجهی پدرم و زن بابا بدم
Iran, Islamic Republic of
ما شاالله خدا قوت
فریبا
Iran, Islamic Republic of
بچه ها ازتون خواهش میکنم کار اشتباهی انجام ندید کاری که آینده تونو خراب کنه نکنید همونطور که من از اون خونه نجات پیدا کردم همتون یه روز بزرگ میشید و میرید دنبال سرنوشتتون
فریبا
Iran, Islamic Republic of
ضمنا ماااجازه نداشتیم به تلویزیون نگاه کنیم اینکه شما به اینترنت دسترسی دارید خیلی خوبه. حرف فرار و خودکشی هم نزنید که من همرو امتحان کردم آخرش برگشتم به همون جهنم و الان هم یه معده داغون برام مونده. سرنوشت ما هم اینه دیگه تنها راه نجات اینه که با گذشت و صبر و با تلاش برای داشتن آینده خوب امیدوار باشید .ولی اگر شکنجه میشید تحمل نکنید قانون از شما حمایت میکنه
رویا
Iran, Islamic Republic of
من 4 سالم بود مادرم رو از دست دادم پدرم ازدواج مجدد کرد و خودش هم مرد من خیلی تنها و ناامید هستم ودائم در عذابی هستم که تموم نمی شه
عسل
Iran, Islamic Republic of
منم مادرم سه ساله که فوت کرده نامادریم دیوونه ام کرده هر روز باهام دعوا میکنه آخرم میگه تو دعوارو شروع کردی رفتار بابامو هم نسبت به من عوض کرده دیگه نمیتونم تحمل کنم
Germany
قصه دختری که پیش مادر خودش نمیره چیه پس اکر مادر ناتنی بده چرا نمیره پیش مادر واقعیش مادرشم میخواد اما دختر نمیره این جواب بدید
Iran, Islamic Republic of
یا مادر واقعی صلاحیت ندارد یا توان مالی ندارد پس پدررو انتخاب کرده
سودا
Iran, Islamic Republic of
من هم یه همچین مشکلی دارم 25 سالمه نامادری ی دختر 6 ساله هستم روزی نشده تو این خونه بی گریه خوابم ببره مشکلم اینه ک نمیتونم دردمو ب. هیشکی بگم عاشق شوهرم ولی ...
.
مادرمن در دوران کودکیم فوت کرده ومن زیر دست نامادری بزرگ شدم از کسانی که مادر دارند خواهش می کنم قدرش را بدانند چون مانندش پیدا نمی شود . مانند همسر و فرزند و دوست و... پیدا می شود ولی اگر مادر برود دیگر هیچ کاری نمی توان کرد .من کسانی را که میبینم با مادرشان بدرفتاری می کنند ویا بلند با آنان صحبت می کنند باورتان نمی شود خودم خجالت می کشم و ناراحت می شوم .بین نامادریها خوب پیدا نمی شود و استثناء هم ندارند و یکی از یکی ... ترند.
Iran, Islamic Republic of
واقعا مثل مادر پیدا نمی شود مادرم که فوت کرد بعد از 4 سال پدرم زن گرفت الان 2 سال می گذره ولی توی این دو سال خیلی گریه کردم نا مادری ها بعضی مواقع بدجنس می شن اما خدا بزرگه
Iran, Islamic Republic of
بچه ها بیاییم اونایی که مادراشون فوت کردن براشون هدیه بفرستیم مثل نماز خوندن قران صدقه و ... تا روحشون شاد بشه و اگر هم از پدرتون جدا شده بهش سر بزنید خلاصه اینکه همیشه اونارو خوشحال کنیم تا خدا هم به ما کمک کنه
هلن
Iran, Islamic Republic of
بچه ها من 17 سالمه ا ساله مادرم فوت کرده بابام از همیشه دنبال زنای دیگه بود و با یه زن رابطه داشت مادرم از شدت رنج سکته کرد. حالا هم 3 4 ماهه همش بهانه میاره که زن میخواد یک برادر بزرگتر دارم که میگه اگه زن اومو تو خونه ما هم میریم بچه ها چیکار کنم تو رو خدا کمکم کنید
مهتاب
Iran, Islamic Republic of
به فکر درست باش و خوب درس بخون تا به یه جایی برسی اگه هم پدرت زن گرفت کاری به کارش نداشته باش ولش کن خودش و خدای خودش اما رابطه ات رو با برادرت محکم کن
درسا
Iran, Islamic Republic of
من وقتی ۲۵ سالم بود وکیل یک شرکت بودم و از طریق اون شرکت با یکی از شرکاشون که مردی ترک بود آشنا شدم منم از بچگی ترکی بلد بودم از این رو با اون آقا دوست شدم و بهم گفتن که همسری داشتن که متوجه شدن خلاف کاره و بچشون رو کتک می زده و یکی دو سال پیش جدا شدن و اون خانم زندانه. بعد یه مدت من این آقا عاشق هم شدیم و منو بردن ترکیه و با هم ازدواج کردیم و رابطم با دختر اون آقا که اون موقع شه سالش بود خیلی خوبه. اون خیلی به من احترام می ذاره و منم اونو خیلی دوست دارم و الان یه پسر باردارم که خواهرش خیلی مشتاق که به دنیا بیاد.خواستم بگم اگه شما فرزند خوندتون رو دوست داشته باشید اون به شما احترام می زاره و دوستتون داره
مهدی
Iran, Islamic Republic of
سلام.من از شش سالگی مادرم از پدر طلاق گرفت وده سال با یک زن بدجنس که نامادریم است زندگی میکنم حالا اون میخواد واسه همیشه منو از خونه بندازه بیرون پدرمم هیچی بهش نمیگه باید چیکار کنم.
Iran, Islamic Republic of
اول یه کارخوب پیداکن بدبرو دنبال زندکیت.اونجا بمونی دغ میکنی
Iran, Islamic Republic of
به نظر من میدونو خالی نکن درستو بخون احترامش بسیار تا بسیار داشته باش ولی نرو ، اگه بری خواسته ی اونو انجام دادی محکم باش
یه هم درد
Iran, Islamic Republic of
سلام چند تا توصیه برای شما دارم هم پدرزن های عزیز هم شما بچه های عزیز لطفأ با دقت بخونید :
اول خدمت شما خواهران گرامی :
1.صبور باشید و آستانه تحمل خودتون را بالا ببرین : خواهر گلم اگر قبول کردی که وارد این زندگی بشی پس مسئولیتش رو هم بپذیر ، ممکنه از سوی فرزندان بهت توهین و بی احترامی هایی بشه اما تو صبور باش و به بزرگی خودت صبوری کن هرچی باشه تو از یه بچه ۱۰،۱۵،۱۸، ساله عاقل تری . و اگر هم نمیتونی با این زندگی بسازی پس از اول تن به این ازدواج نده این زندگی خودته .
2. درک حال فرزندان شوهر: اون بچه ای که مادرش رو از دست داده حالا به خاطر فوتش یا طلاق ، اون بچه آسیب روحی شدیدی دیده و با بچه های معمولی فرق داره ، پس انتظار نداشته باشین که اوایل راحت با شما کنار بیان ؛ و این به رفتار شما بستگی داره که اونها شما رو بپذیرن یا نه . پس درکشون کنید و با حسن رفتار آرومشون کنید و بهشون احساس امنیت بدید .
۳. به اختلافات دامن نزنید : بد دهنی ، چقولی ، حسودی و خودخواهی ، تهمت و بدگویی و لجبازی ، نه تنها دردی رو از شما دوا نمیکنه بلکه باعث بیشتر شدن مشکلات شما در درون خانواده میشه و دشمنی عمیقی بین شما و فرزندان همسرتون به وجود میاد که دامن گیر خودتون هم میشه .
۴. به فرزندان همسر احترام بگذارید : خیلی از اختلافات بین چنین خانواده هایی ، به دلیل عدم احترام شما به فرزندان هستش حق انتخاب رو از اونها نگیرید و اونها رو مجبور به انجام کاری نکنید ، حق و حقوق اونها رو ضایع نکنید ، همین طوری که برای فرزند خودتون این چیزا رو نمی خواید . و اینو بدونید که اگر شما به اونها احترام گذاشتید اونها هم در مقابل به شما احترام میذارن و زندگی آرومتری خواهید داشت .
این رو بدونید که تمام اعضای خوانواده در قبال هم وظایف و انتظاراتی دارن و از حق و حقوق مساوی بر خوردارن و کسی نوکر یا کلفت اون یکی نیست ، همش رابطه متقابله .
Iran, Islamic Republic of
شما بسیار قشنگ صحبت کردید من از یه مادر بالاتر کردم برای سه فرزند شوهرم منو کتک زدن تحقیر کردن همیشه بهترین برا اونا بود تا من وفرزندانم ولی بازهم عزاب بازتحمت دیگه فقط دلم میخواد بمیرم کاری بادخترم کردن کا افسرده شده من چکار کنم
Iran, Islamic Republic of
حتما بخونید
مبین هستم سال 90بود مامانم مریض شد فوت کرد شش ماه نشد بگذره از فوتش بابام زن گرفت بدون مشورت ما من دو تا داداشیم یه خواهر من وسطی ام خواهرم 12 سال داشت من 14 داداشم 17 این اتفاق واسمون افتاد . یه بار از مدرسه اومدم دیدم یه زن خونه هست داره اشپز خونه رو تمیز میکنه از بابام پرسیدم این کیه گفت زن دوست دوران هم خدمتیمه اومده خونه رو تمیز کنه چند روز بعدش دوباره اومد خونه رفته رفته اومدنش زیادتر شد بعدش بی بی ام گفت زن پدرته . بعد چند ماه فهمیدم زن گرفته . خیلی حرف زدیم با بابام گفت که باید یکی به خونه برسه خواهرت مدرسه میره و بچس نمیتونه خونه تمیز کنه . ما رو قانع کرد ما دیگه اعتراضی نکردیم. زنه طلاقی بود یه بار رفته بود به یکی بچه دار نمیشد طلاق گرفته بود بچه دار نمیشد اینو خانواده اونا به بابام گفته بودن که زنه مشکل دار بچه دار نمیشه . بگذریم ما دیگه پذیرفتیم شروع به زندگی کردیم . نامادریم یه ماه اولش خیلی خوب رفتار کرد با ما بعد یه ماه من و داداشم که از کار اومدیم خونه لباسامونو نشست داد زد فحش داد گفت من زن شما نیستم که لباساتونو بشورم من لباس باباتونو میشورم فقط منو داداشم هنگ کردیم عصبی شدیم داداشم رفت خونه گفت بزار بابام بیاد از سر کار تکلیفمونو روشن کنه ولی چون فحش مادری داد خیلی دیوونه شدم در حموم رو بستم موند توش هر چقدر جیغ زد کسی وا نکرد اخرش همسایه صدا شو شنیدن اومدن باز کردن . رفته رفته رفتارش بد شد بابام اومد خونه ترسوندتش بهش گفت اگه یه بارم از این کارا کنی طلاقت میدم زنه گفت مهریمو بده خارج شم . نمیدونم فکر کنم هدفش مهریه بود
لباسامونو بازم نشست که هیچ حتی غذا هم اماده نمیکرد خودش میخورد خودش جمع میکرد میگفت من فقط واسه باباتون شام درست میکنم . دیگه کلافه شده بودیم بابام گفت بیا بریم طلاقت بدم مهریتم میدم گمشو بیرون . زنه گفت من حامله ام هیچ جا نمیرم رفت ازمایشش رو اورد دیدیم راست گفت الان دیگه دو تا بچه داره باز رفتارش خیلی بده من دانشگاهم داداشمم دانشگاه میمونه هر کدوم تو یه شهر ولی خواهرم خونه هس خیلی عذابش میده نمیتونه دست بلند کنه ولی عذابش میده با حرفاش دستشو میزنه دیوار میگه این خونه مال منه میخواد حرصش بده خواهرمو خیلی کارای دیگه که اگه بنویسم یه کتاب میشه فقط اینو میگم اگه مادرتون فوت شده نذارید باباتون زن بگیره الان تو خونه همه افسرده ایم ابجیم که خیلی خواستگار میومد براش رد میکرد همشونم دکتر مهندس انقدر فشار اورده بود تو خونه براش که دیگه تحمل نکرد رفت به یکی که لیاقتش نبود نامزد شد جور در نیومدن طلاق گرفت گفت همش به خاطر این که از خونه فرار کنم تصمیم ازدواج گرفتم الانم هر روز دادگاه میره واسه طلاق . منو داداشم که از خونه فراری شدیم دیگه نمیخوایم صدای نحض زنه رو بشنویم انگار مار افعی رو نگاه میکنم وقتی چم تو چشمیم خیلی بدم میاد ازش زندیگیمونو خراب کرد الان دیگه سال 97 7 ال داریم تحملش میکنیم انگار دیگه نه خونه مال ماست نه بابام بابای سابق هست روانشناسم رفتیم روانشناس گفت خونه جدا بگیرید ولی شرایط نشد پول داشتیم ولی بابام گفت شما برین من دق میکنم بخاط بابام نرفتیم . خدا لعنتش کنه من که دیگه خدا رو ندارم این همه عذاب کشیدم با فوت مادرم باز یه بللیی بدتر از اون اومد سرمون بعد این دیگه چه بلایی سرم میاری خدااااا دلخوشیت شده عذاب من و داداشم و خواهرم . مرسی که درد منو فهمیدین
Iran, Islamic Republic of
اره واقعا سخته مادر که از خونه بره برکت هم از خونه می ره منم الان یه زن بابا دارم 30 سال سن دارم بعضی مواقع دوست دارم باش حرف بزنم ولی اون خوشش نمی یاد با من حرف بزنه دو تا هم برادر دارم راجب من و برادرام به پدرم می گه این چه بچه هایی هست تو به دنیا اوردی پشت سر دایی هام حرف می زنه حتی پشت سر مادر بزرگ مادریم هم حرف می زنه بعضی مواقع دوست دارم توی خونه غذا درست کنم نمی زاره به خاطر همین بعضی مواقع گریه میکنم و ارزوی مرگ
Germany
برو پیش مادرت اگر مادرت زنده هست سنتونم کم نیست از قدرت خواهیتون کم کتید پدرتونم حق زندگی داره
Bahar
من ۲۱ سالمه از سوم ابتدایی زیر دست نامادری بودم خیلی کتکم میزنه واقعا ازش میترسم نمیتونم رو حرفش حرف بزنم خیلی سخت گیره همیشه با نیشگون و شیلنگ بدنمو سیاه و کبود میکنه
United Arab Emirates
سلام منم تو ۱۱ساله گیم مامان و بابام جدا شدن الان ۱۴ سال دادم بابام دوباره ازدواج داره میکنه من نمی تونم هیچکس رو جای مامانم بزارم‌هیچکس من رو درک نمیکنه
United Arab Emirates
ولی بابام رو من حساسه من میخوام جوری نشون بدم که انگار نامادریم من میز نه چه طور کنم
علیرضا
Iran, Islamic Republic of
سلام من پسر هستم و وقتی یک سالم بود مادر و پدرم از هم جدا شدن بعد از چند مدت پدرم به زندان افتادو مادرم هم ازدواج کرد و دیگر سراغی از من نگرفت منم پیش پدر بزرگ و مادر بزرگ خود بودم تا دوازده سیزده سالگی پدرم از زندان بیرون اومد من فکر میکردم ادم خوبیه پدرم و خیلی دوسش داشتم بعد از چند مدت سالی یک بار پدر خودم رو میدیدم تا پانزده سالگی بعد پدرم بایک زنی ازدواج کرد من که اصلا نمی‌دونستم حس مادر داشتن چطوریه رفتم ببینم مادر داشتن چطوریه ولی بعد از یه مدت نامادری من یه روز من رو گرفت و بهم گفت خدا میدونه به چه کسایی مادر بده و به چه کسایی نده من به حرفش توجه نکردم ولی بعد از چند روز نامادری من من رو تو غربت از خونه بیرون کرد و من جایی رو بلد نبودم تو کوچه موندم ببینم بابام کی میاد که منو با خودش ببره ولی وقتی پدرم اومد منو خیلی زیاد کتک زد و بعد برد خونه و ازم کار میکشید حقی هم نداشتم حرفی بزنم بعد از مدتی من به بهونه ی مدرسه به شهر خودم رفتم یه روز دیدم مادر بزرگم داره صحبت میکنه منم گوش دادم دیدم میگه نامادری تو گفته یا باید پدرت با من باشه یا با تو پدرم هم زنش رو انتخاب کرد و به من فحش مادر میداد منم خیلی ناراحت شدم و شبا بدون کسی صدامو بشنوه گریه میکنم و نمیزارم کسی دردمو بفهمه . مگه مادر من چه کرد که لایق این همه حرف زشت پدرم باشد؟ خیلی بدی خدا میدونه من چه زجر ها و کتک هایی از اطرافیان عمو ها و.....خوردم.
Iran, Islamic Republic of
من دختری ۱۴سالم لطفاکمکم کنیدپدرم میخوادزن بگیره ومنوبفرسته پیش مادربزرگم مادربزرگم خیلی زن بددهن وخودخواهیه من یک دفعه سرموضوعی ازپدرم طرفداری کردم مادربزرگم منوزدوبینیم شکست وقبول نمیکنه که بینی منوشکسته وعمه هام ودختراشون خیلی به من حسودی میکنن وچشم دیدن منوندارن میان خونه مادربزرگم بچه هاشون همه جاروکثیف میکنن میگن همه کارهای خونه مادربزرگ رومن بایدبکنم برای همین من میترسم پدرم ازدواج کنه ومجبورشم خونه مادربزرگم برم اگربرم اونجامطمعنم هرروزآرزوی مرگمو میکنم خواهش میکنم کمکم کنید
یک مشاور
Iran, Islamic Republic of
شما هرجوره باید مشکلات تون رو با یک مشاور خانم در میون بذارین.تا راهنمایی تون کنه . مشاور مدرسه هم خوبه اگه دم دست نبود مراجعه کنین به مدرسه ای که مشاور مدرسه داره. تا می تونی درس بخون و ادامه تحصیل بده تا مستقل بشی خودت . امیدوارم بعدا بیای همین جا نتیجه اقداماتو بذاری تا ما بدونیم چکار کردی.با آرزوی خوشبختی برای شما
Iran, Islamic Republic of
مادربزرگ شما از خون شماست.بهش محبت کن محبت میبینی توکل برخدا کن و هرروز از خدا کمک بخواه.
Iran, Islamic Republic of
وقتی۲سالم بودمادرپدرم ازهم جداشدن ومادرم مریض وسواس به آب داره وهمیشه توحموم ومریض
Iran, Islamic Republic of
سلام من هم مادر ندارم و همیشه تو فکر مامانم هستم که فوت شده دوساله که مادرم فوت کرده و حدود هفت ماهی هست که پدرم ازدواج کرده یه زنی که فقط چشم دیدن منو نداره به همه محبت می‌کنه جز من و همیشه عصبانی میشه روی سرم داد می‌کشه و بهم حرف میزنم که تو بی فرهنگی بابام هم یه حرف کوچیکه میزنه بهش و( زود باهم دوست میشن نامادری و بابام ) بعد بابام میگه همش تغسیر منه همیشه توی این فکرم که خدا آخری حقه منو میگیره بعد میگیم اگه یه روزی خدایی نکرده بچه ات تنها و بی مادر بمونه تو دوست داری یکی روش داد بکشه و بهش حرف بزنه میگه نه خدا کنه منو بچم اگه قراره بمیرم منواون با هم بمیریم
پس آنچه را برای دیگران میخواهی برای خودت هم بخواه
یه خدایی هم من دارم امام حسین پای حق بمونه وقتی هیچکی خونه نیست نامادریم میره تو اتاق و درو می‌بنده کار منم فقط شده گریه
پریا
Iran, Islamic Republic of
من از پدر مادرم خسته شدم ننیدونم چی کار کنم
دینا
Iran, Islamic Republic of
😭😭😭😭😭
Iran, Islamic Republic of
دوستان همدردم من هم وقتی تنها ۲ سالم بود پدرو مادرم از هم جدا شدند وبعد از دو سال هر دو ازدواج کردند ومن شانسی آوردم پیش پدر بزرگ ومادربزرگ از طرف پدری بزرگ شدم وزیر دست زن بابا نبودم وال اون دورادو ر هم نیشو کنایش بود وموقع جهاز دادن خیلی زیاد اذیتم‌کرد وهمه جا منو حقیر کرد الانم که ۲۰ ساله ازدواج کردم با حیله وترفند امواله پدرمو داره به نام خودش وبه نفع بجه هاش میزنه و متاسفانه پدرم اصلا به فکر من نیست که حقی هم برای من در نظر بگیره در ضمن مادم دسن ۳۲ سالگی با فرندی که از همسر دومش وقتی من ۱۵ سالم بود تصادف کرد وفوت شد ومن بای همیشه حسرت داشتنه مادر در زندگی دارم واز این موضوع رنج میبرم ورفتارهای زن بابام وخواهر ناتنیم خیلی آزارم میده😔😔
Iran, Islamic Republic of
نگران نباش.به.پدرت.بگو.چیزی.به.نامت.بکنه
amir
Iran, Islamic Republic of
سلام من دیگه چند روز دیگه 19 سالمه وقتی پنج روزم بود پدر و مادرم منو از پرورشگاه گرفتن و مثل چشماشون ازم محافظت کردن شاید حتی بیشتر اما همیشه تو خونمون بین مامان و بابام دعوا بود تا اینکه وقتی ده سالم بود از هم جدا شدن چون جون مادرم اصلا در امان نبود توی خونه. اما حتی جدا شدنشون هم از محبتشون به من کم نکرد و از همه لحاظ حمایتم کردن چون مادرم هم شاغل بود و از خودش خونه داشت انگار من دو تا خونه داشتم.ذاتا بچه خیلی آرومی هم بودم جوری که هیچوقت اذیت نمیکردم. بابام نزاشت سرپرستیم با مادرم باشه و حق ولایت رو ازش گرفت اما باز هم همه چیز خوب بود تا سیزده سالم شد و بابام ازدواج کرد اونم با یه دختر 40 ساله که تا حالا ازدواج نکرده بود. و سر جمع با بابام 10 سال تفاوت سنی داشتن بعد از ازدواجشون تا دو الی سه هفته با من رفتارش خوب بود تا اینکه بالاخره اون روی خودش رو نشون داد و همه بلایی سر من آورد. منی که حتی والدینم یکبار هم بهم اخم نکردن خیلی این کارای زن بابام برام سنگین بود.چون که از خانواده خیلی مذهبی بود همیشه منو سرکوب میکرد که چرا نماز نمیخونم.همیشه جلوی خانواده بابام خیلی خوب با من رفتار میکرد که حتی یه بار که گلایش رو پیش عمه ام کردم باورم نکرد و خفتم داد که چرا میخوای زندگی باباتو خراب کنی.چند سال با وجود تحمت هاش تحمل کردم تا رسیدم به سال کنکور که میشد سال 99 دقیقا یه ماه قبل از کنکورم که یک دوره حیاتی بود واسه من از عمد بابام رو برداشت و برد مسافرت و با وجود حمایت مادرم باز هم کنکورم خراب شد.همیشه به بابام میگفت پسرت برای اینکه میونه مارو بهم بزنه میره پیش دعا نویس با مادرش تا برای ما دعا بگیره . اما باز من ریختم تو خودم و چیزی نگفتم. حتی وقتی که دنبال بچه کاشتن بودن که البته الان هم هستن بابام ماهیانه صد هزار تومن بیشتر خرجم نمیکرد و حق منو میداد برای بچه کاشتن اون خب البته حق هم داشت باید خرج کنه تا یه بچه از خودش داشته باشه نه خرج من که بچه پرورشگاه بودم بکنه همیشه هم به بابام میگفت این بچه برای تو سودی نداره مگر اینکه من یه بچه بیارم .منم نفرینش کردم که هیچوقت بچه گیرش نیاد.باز هم گذشت و زنش خیلی کارهای دیگه هم کرد تا رسید به امسال که میخوام کنکور 1400 بدم و زن بابام سر اینکه من 28 خرداد به رییسی رای ندادم و به یکی دیگه دادم بهم حمله ور شد باز آرامش رو ازم گرفت بابام هم همیشه میدید من ساکتم و اصلا کاری به کارش ندارم ولی باز از ترس زندگیش طرف اونو میگیرفت.در کل دو هفته رسیده به کنکور و من یه سال جون کندم و باز این زن بابام داره آیندمو نابود میکنه.و جوری بابام رو کنترل میکنه کا بابام دیشب میخواست بی دلیل و برای اینکه دل زنش خنک بشه منو بندازه تو کوچه بخوابم. خلاصه نمیدونم چکار کنم یه راه بزارید پیش پام.
Iran, Islamic Republic of
عزیزم هرروز بنویس عشق الهی در جریان است .. عشق الهی گره مشکل منو باز میکند
United States
سلام وقتتون بخیر من ۲۴سالمه و سه ساله مادرم فوت شده پدرم سال نشده ازدواج کرد و یه خانم مذهبی گرفته در ضمن اینکه ضربه روحی خوردم و بشدت نیازمند محبتم ولی متاسفانه نامادری ام بهم توجه و محبت نمیکنه و همچنین خانوادش هم همینطور چون از نظر اونا من نامحرم هستند لطفا کمکم کنید خیلی حس بدیه
Iran, Islamic Republic of
نباید فرقی بین بچه خود با بچه همسر گذاشت اگر زن یا مرد نمی توانن حس پدرانه یا مادرانه داشته باشن یا قید ازدواج بزنند یا بچه را به پدر یا مادر بدهند یا به پانسیون بفرستن
Iran, Islamic Republic of
سلام منم ۸ سالگیم پدر و مادرم طلاق گرفتنو
بلافاصله پدرم رفت زن گرفت
الان ۱۴ سالمه و الان حدود ۶ ساله ک دارم زن بابامو تحمل میکنم
هر روز دعوا داریم وقتیم به بابام میگم میگ تقصیر توع
آخ مگ من حق زندگی کردن ندارم ک باید هر روز اینو تحمل کنم
هیچ کسم درکم نمیکنه هیچ کس اصلا به هرکی میگم میگ باید تحمل کنی دیگ آخ تا کیییی؟؟
دارم دیوونه میشم از دستش
احمد
Iran, Islamic Republic of
اشک از یک بی مادری و آه از یک نامادری
هر دو از یک بچه است اما این کجا و آن کجا

یک بچه که هم مادر را از دست داده و هم صاحب زن بابا شده
دو نوع رنج میبرد ولی هر دو رنجی متفاوت و سخت برای یک نفر است
Iran, Islamic Republic of
نمیدونم این پیام هارو میخونم من مادرم نمره و زندس نمیدونم پیش اون زندگی کنم یا پیش بابام بچه طلاق همچین مشکلاتی هم داره من نمیتونم با مادر خودم کنار بیام همینطور با برادرم برادرم میگه آرایش کنی یا مثلا موهات و باری بیرون سیاه کبود میکنم یا میگشتت یا دست خیابون مشت میخاونم تو سورت من نمیدونم برم با نامادری زندگی کنم یا با مامانم و داداشم فقط انگار راه چاره فرار از خونس
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
برای انسان نابینا شیشه و الماس فرقی ندارد اگر کسی قدرتان را ندانست فکر نکنید شیشه اید یقین بدانید که او نابیناست ...