جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۱ / ۱۸:۵۴
کد مطلب: 10518
۳
۲۹

آموزش ارتباط سالم با جنس مخالف در خانواده

آموزش ارتباط سالم با جنس مخالف در خانواده
دوستي از دوجنس مخالف
ارتباط دختر و پسر و شرايط آن
يكي از نيازهاي اساسي زندگي انسان، تعامل و ارتباط با ديگران است. انسان در طول رشد خود، پيوسته براي بقا و پيشرفت خويش، محتاج ارتباط با ديگران است كه بين اين امر با سلامت رابطه اي نزديك وجود دارد. تمام انسان ها به دنبال يافتن كساني هستند كه با آن ها احساس خوش بختي كنند و از زندگي با آن ها لذت ببرند و در كنارشان منفعت بيشتري كسب كنند. در بين ارتباطات انساني، نياز به ارتباط با جنس مخالف هم در مقطعي از زندگي انسان مطرح مي شود و اين زماني است كه پسر و دختر تصميم مي گيرند تا همسر آينده را انتخاب كنند و در اين ارتباط مقطعي كه لازمه شناخت از همديگر است، اصولي مطرح هستند.

بايد توجه داشت كه نيروي پيوندجويي دو جنس مخالف، دل دادگي هاي پسرانه و دلبري هاي دخترانه و دل بستگي هاي طرفين، در قشر جوان وجود دارد. البته اين ارتباط ها و علاقه ها منشأ تشكيل خانواده و بقاي نسل و ادامه حيات مي گردند، ولي بايد در چارچوب اصولي اخلاقي و شرعي باشند.

گاهي اين علاقه ي دروني به جنس مخالف و نياز به ارتباط با او، از چارچوب هنجارهاي اجتماعي و ديني خارج مي شود و به سوي بي عفّتي و گناه كشيده مي شود كه اين امر بسيار ناشايست و غيراخلاقي است.

در اين مقالات، سعي خواهد شد تا چارچوب ارتباط با جنس مخالف، كه گاهي براي انتخاب همسر لازم است، طبق معيارهاي اسلامي و اخلاقي بيان گردد تا نوجوانان عزيز از شرايط آن مطّلع گردند. اما پيش از بيان اصول ارزشي و اخلاقي ارتباط، لازم است تعريف دوستي با جنس مخالف بيان گردد ـ تا خداي ناكرده ـ جوانان عزيز به اين عمل ضدارزشي و حرام گرفتار نشوند.


تعريف «دوستي دختر و پسر»
بر اساس قواعد كلي حاكم بر ارتباط ميان فردي، نمي توان هر ارتباطي را «دوستي دختر و پسر» ناميد، بلكه مي توان گفت: «دوستي دختر و پسر» يعني: ارتباطي كه بين دو جنس مخالف وجود دارد و در اين ارتباط، محبت، صميميت، عشق و علاقه ي قلبي ويژه وجود دارد و از اين رو، ارتباط دو كودك يا ارتباط تحصيلي يا ارتباط معلم با شاگرد و مانند آن، كه براي اهداف خاصي است، نمي تواند از مقوله دوستي دختر و پسر باشد.

انگيزه هاي برقراري ارتباط با جنس مخالف
1. وعده ازدواج: يكي از بهانه هاي ارتباط بين پسران و دختران وعده ازدواج از ناحيه پسر است و معمولا با اين وعده ها پسران با دختران ارتباط پيدا مي كنند. در حقيقت، دختر و پسر با طرح مسئله «ازدواج» با يكديگر رفاقت كرده، سعي مي كنند نيازهاي عاطفي همديگر را برآورده كنند، اما حقيقت امر اين است كه اين وعده ها در حدّ خيال بافي مي مانند و جامه عمل نمي پوشند; زيرا خانواده  چنين افرادي را در حدّ لازم پخته و شايسته براي ازدواج نمي يابند، طرح مسئله «ازدواج» از سوي پسر اگر هم صورت گيرد، با مخالفت خانواده اش روبه رو مي شود و حتي اگر پسر به خواستگاري دختر نيز برود، خانواده دختر چنين ازدواجي را نمي پسندند. بنابراين، وجود فكر ازدواج در بين دختران و پسران تنها نوعي ساز و كار دفاعي براي ايجاد رضايت خاطر و رهايي از اضطرابي است كه در نتيجه عملِ بر خلاف قواعد و هنجارهاي خانواده و جامعه صورت مي گيرد.

2. انگيزه جنسي: از انگيزه هاي ديگر ارتباط دختر و پسر بهره بري جنسي است. اين پديده در ميان اقشاري از جامعه كه از لحاظ رشد فكري و فرهنگي در انحطاط شديدي به سر مي برند، بيشتر ديده مي شود. اين افراد براي ارضاي غرايز جنسي خود، همه ارزش هاي خانوادگي و فردي خود را قرباني مي كنند و دست به رفتاري مي زنند كه براي اغلب افراد جامعه، بسيار پست تلقّي مي شود.

چنانچه اين ارتباط هاي ناپسند منجر به رابطه ي جنسي بين دختر و پسر شوند مشكلات زيادي را براي دختر، كه قرباني اصلي اين رابطه است به دنبال مي آورد. اشتغال ذهني درباره اين موضوع كه مبادا اين ارتباط براي او در آينده مشكل ساز باشد، تعادل رواني او را به نحو چشم گيري بر هم مي زند و فشار رواني زيادي بر او تحميل مي كند.
چنين دختراني در ازدواج با مشكل روبه رو مي شوند و حاضر به ازدواج نيستند و زماني كه با فشار خانواده روبه رو مي شوند و تن به ازدواج مي دهند، هميشه نگران افشاي رابطه گذشته خود هستند و از اينكه همسرشان از رابطه مخفي آن ها در گذشته آگاه شود رنج مي برند.


3. توهّم قدرت و جاذبه: يكي ديگر از انگيزه هاي دوستي با جنس مخالف اين است كه پسران داشتن دوست دختر را يك قدرت اجتماعي براي خود تصور مي كنند و دختران نيز داشتن يك دوست پسر را يك جاذبه فردي و اجتماعي براي خود به حساب مي آورند. اما طول نمي كشد كه پي خواهند برد اين قدرت نمايي و جاذبه ارائه شده به قيمت از دست دادن بسياري از جاذبه ها و قدرت هاي اجتماعي و شخصيتي ديگر تمام شده، در نتيجه، دوستي ها به پايان مي رسند و حسرت از دست دادن شرافت و ارزشمندي خويش، دنيايي از تعارض را در درون دختر و پسر باقي مي گذارد.


4. پناه جويي به يكديگر: دختران و پسراني كه مورد بي محبتي در خانواده قرار مي گيرند و از وضعيت رواني و اجتماعي خويش ناراضي هستند و در اين زمينه، خود را سرگردان و آشفته مي يابند، از طريق برقراري روابط پنهان با جنس مخالف، درصدد كسب رضايت و يا به عبارت ديگر، به دنبال يافتن شرايطي هستند كه براي آن ها اطمينان خاطر و رضايتمندي بيشتري فراهم كند و پناه گاهي براي جبران كمبود محبت خود فراهم سازند. migna.ir اما اطمينان خاطري كه دختران و پسران از طريق برقراري دوستي بين خود جستوجو مي كنند هيچ گاه حاصل نمي شود; زيرا اين روابط پنهاني و به دور از چشم خانواده صورت مي گيرد. به همين دليل، دختر و پسر بايد وقت و توان زيادي صرف كنند تا بتوانند زمينه اين رابطه را فراهم كنند و تحمل ترس و اضطراب مستمري كه دو طرف بايد تحمّل كنند تا اين روابط از چشم آشنايان پنهان بماند، رضايتمندي و آرامشي را كه به دنبال آن هستند خنثي خواهد كرد.


آثار رابطه با جنس مخالف
ارتباط با جنس مخالف، به خصوص اگر رابطه ای خارج از محدوده اخلاق و دستورات دینی باشد، آثار و تبعات زیان باری به دنبال دارد:
1. از بین رفتن كرامت انسانی و غرق شدن در گرداب شهوت ها:
اگر انسان به غریزه جنسی به عنوان یك هدف و خارج از چهارچوب مقرّرات اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی بپردازد، هر عاملی كه بهتر و بیشتر به شهوت ها پاسخ دهد، جایز شمرده می شود و در این صورت، چشم چرانی، علاقه ی شهوانی به همجنس، خودارضایی، اعتیاد به عكس ها و فیلم های مبتذل و آزادی ارتباط دختران و پسران با یكدیگر پسندیده می نماید، حتی اگر با ضابطه های عقلی و دینی در ستیز باشند و به نابودی شرافت انسانی و جامعه بشری بینجامند!

با نگاهی به جوامع غربی پیامدهای منفی رابطه دختران و پسران را بر فرد و جامعه به خوبی درخواهیم یافت. در این جوامع، هدف انسان از زندگی و آینده روشن از میان رفته و افزایش روزافزون قتل و جنایت، اعتیاد، خودفروشی، آشفتگی روحی و روانی و دیگر آسیب های اخلاقی و انسانی، همه ناشی از غلبه ی شهوات و بی بند و باری بر عقل و ایمان است.


2. كاهش آرامش روانی و افزایش التهاب و اضطراب:
برخی صاحب نظران غربی آزادی های جنسی را عامل آرامش روحی و زدودن عقده های درونی می دانند، ولی پس از اجرای فراگیر این راهكار در غرب، شاهد افزایش روزافزون آمار بیماری های روانی، خودكشی و جنایت های ناشی از ناكامی های جنسی می باشند.

روشن است كه گسترش محرّك های جنسی انسان را به رابطه گسترده با جنس مخالف می كشاند و هرگونه شكست در این راه، به آسیب بزرگ تری خواهد انجامید. این نوع رابطه هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای جنسی را به صورت آتشی شعله ور، عطشی روحی و خواست اشباع نشدنی درمی آورد. در نتیجه، با توجه به اینكه روح بشر فوق العاده تحریك پذیر است، اشتباه است كه گمان كنیم تحریك پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است. هیچ نوجوان پسری از تصاحب دختران و هیچ دختری از متوجه كردن پسران و در نهایت، هیچ دلی از هوس، سیر نمی شود. تقاضای نامحدود، خواه و ناخواه، انجام ناشدنی است و همیشه همراه نوعی احساس محرومیت و دست نیافتن به آرزوهاست و به نوبه خود، منجر به اختلالات روحی و بیماری های روانی می گردد. البته همه این ها در صورتی است كه تقوا و ترس از خدا وجود نداشته باشد.


3. پیدایش تنوّع خواهی و اثرگذاری آن بر انتخاب فرد در ازدواج:
نوجوانان و جوانانی كه پیش از ازدواج، با جنس مخالف خود، رابطه برقرار می كنند، هنگام ازدواج و انتخاب همسر، به همه با دید شك و تردید می نگرند. حتی پس از ازدواج نیز روحیه ی هوسبازانه و تنوّع طلبانه، روانشان را آزار می دهد و چه بسا به سوی منجلاب فساد كشیده شوند و راه بی بندباری را در پیش گیرند.

4. آلوده شدن به معصیت:
قرآن كریم و روایات معصومان(ع) از ارتباط جنسی با دیگران و نگاه های شهوت آمیز برحذر داشته و وعده خسران و عذاب به مرتكبان چنین اعمالی داده است.

این آیه، به صراحت دستور داده است كه زن و مرد نامحرم به یكدیگر نگاه شهوت آلود نداشته باشند. به راستی، اگر به این آیه مباركه عمل شود و دختر و پسر نامحرم از ابتدا به یكدیگر توجه ننمایند و به هم نگاه هوس آلود نكنند، آیا دوستی ها و عشق های خیابانی به وجود می آیند؟


شرایط ارتباط با جنس مخالف
بر اساس بینش دینی و اسلامی هرگونه دوستی با جنس مخالف ممنوع و حرام است و عذاب اخروی در پی دارد، اما ارتباط عادی برای مصالح ویژه از قبیل مباحثات علمی، داد و ستد، رفت وآمدهای خانوادگی، استاد و شاگردی و مانند آن، كه لازمه زندگی اجتماعی هستند و منافع مادی و معنوی بر آن ها مرتب هستند، اشكال ندارد، ولی این ارتباطات هم شرایط و قوانینی دارند كه به بعضی از آن ها اشاره می شود:

1. رعایت حیای فردی و عفّت جمعی:
ارتباط با جنس مخالف، كه در شرایط خاصی اتفاق می افتد، نه تنها مجوّز پرده دری و از بین بردن عفت نیست، بلكه از ابتدا برای حفظ حریم عفت و حیا تأسیس شده و به خاطر مصالح مهم اجتماعی وضع شده است; یعنی فلسفه ی وجودی این ارتباط، حفظ عفّت عمومی و تحكیم حیای فردی و كسب كمالات از طریق مقابل است. از این رو، ممكن نیست فلسفه وجودی آن را زیر پا نهاد. حتی برای زن و شوهر هم، كه از ارتباط دوستی بی حد و مرز برخوردارند، این آزادی در رفتار دوستانه وجود ندارد و همه باید حیای عمومی و حریم اخلاقی جامعه را حفظ كنند .
خداوند متعال در سوره مباركه قصص، در داستان ارتباط دختران حضرت شعیب(ع) با حضرت موسی(ع) به این شرط تصریح دارد و می فرماید: وقتی حضرت موسی در آب دادنِ به گوسفندان، به دختران شعیب كمك نمود، آنان نزد پدر رفتند و از جوانمردی حضرت موسی تعریف و تمجید كردند و حضرت شعیب تصمیم گرفت از حضرت موسی سپاسگزاری كند. به همین دلیل، دختران خود را به دنبال او فرستاد و دختران در اوج حیا و عفّت حركت كردند تا به كنار جاده رسیده و در آنجا منتظر ماندند تا حضرت موسی متوجه حضور آنان شود و حضرت موسی هم متوجه آمدن آنان شد. دختران از او تقاضا كردند تا پیش پدرشان بیاید و حضرت موسی هم قبول كرد، وقتی خواستند به طرف منزل بروند، حضرت موسی به خاطر حفظ حریم حیا و عفّت، دوشادوش دختران حركت نكرد، بلكه جلوتر از دختران راه می رفت و دختران شعیب به دنبال او با انداختن سنگ ریزه، مسیر را نشان می دادند.(1)
بنابراین، ارتباط با جنس مخالف باید با حفظ حریم فردی، رعایت حیا و عفّت اجتماعی باشد و اگر برخاسته از تمایلات جنسی و شهوانی باشد، ممنوع است و گناه بزرگی در پی دارد.

2. رعایت دستورات دینی در ارتباطات:
خواستگار در مراحل خواستگاری می تواند در قالب دستورات شرع با فرد موردنظر خود ارتباط داشته باشد، اما حتماً باید با رعایت دستورات دینی انجام گیرد تا ـ خدای ناكرده ـ به گناه منجر نشود. باید ارتباط آنان در فضایی جوانمردانه انجام شود; زیرا اگر مراعات مسائل دینی و اعتقادی در ارتباط وجود نداشته باشد، آرام آرام این ارتباط به طرف ناهنجاری اخلاقی كشیده شده، رابطه ناسالم می گردد و در این صورت، به ضرر هر دو تمام می شود .

3. هدفدار بودن:
بسیاری از ارتباطات دختران و پسران نوجوان هدف جدّی و ارزشمند نداشته، صرفاً لذت جویی لحظه ای می باشد كه این لذت جویی ها اگر در چارچوب دستورات دینی ـ یعنی، پس از جاری شدن عقد ازدواج ـ نباشند، جایز نیستند. از این رو، این ارتباطات، كه صرفاً جنبه تفریحی دارند و منفعتی مشروع از آن ها به هیچ كدام از دختر و پسر نمی رسد مذموم است. از این رو، برای جلوگیری از هدر رفتن سن نوجوانی و سنین نشاط و بالندگی لازم است تا در ارتباطات اهدافی دنبال شود و از این فرصت برای بهره برداری علمی، اخلاقی، آموزشی و هنری استفاده گردد.

نتیجه اینكه در دستورات دینی و تربیتی اسلام، توجه ویژه ای به دوستی و ارتباط شده و معیارهایی كه برای انتخاب دوست بیان شده، همه در جهت تربیت و تكامل انسان ها بوده و سعی شده است ترقّی و بالندگی اخلاقی، علمی و معنوی در آن ها مورد توجه باشد و حتی در ارتباط با جنس مخالف هم دستورات و رهنمودهایی ارائه شده كه با كمال طلبی انسان ها سازگاری دارد و خط مشی طوری ترسیم شده است كه انسان ها را از انحراف و كج اندیشی بازداشته، به خالق یكتا نزدیك سازد و سعادت دنیوی و اخروی آنان را در پی داشته باشد.


علل و عوامل گوناگونی در بروز رفتارهای نادرست در روابط دختران و پسران نقش دارند که می‌توان به‌طور کلی این عوامل را به سه دسته زیر تقسیم کرد:

1- نوجوان و افکار غیرواقعی او
2- خانواده و شیوه‌های برخورد آنان با نوجوان
3- شیوه‌های برخورد جامعه با نوجوان


انسان در زندگی خویش پیوسته تجربیات تازه‌ای کسب و شناخت‌های نادرست خویش را تصحیح می‌کند. سنین میانسالی و پس از آن، به انسان این امکان را می‌دهد که به  واقعیات ذهنی خویش واقف شود و بپذیرد که آنچه را او می‌‌داند و می‌شناسد، تمامی واقعیت نیست. به این لحاظ است که انسان در میانسالی، اساسا با احتیاط سخن می‌گوید و با احتیاط عمل می‌کند.

در سنین نوجوانی ما شاهد شکل دیگری از این مسئله هستیم. نوجوان به دلیل غلبه «خودمحوری شناختی» بر ذهنش، نمی‌تواند به آسانی در خصوص وجود یا فقدان شاخه های دیگری از واقعیت و با احتمال خطا  بودن اندیشه خود، فکر کند. به سخنی دیگر نوجوان به آسانی نمی‌تواند از ذهن خویش خارج شود و ذهن دیگران را نیز در نظر بگیرد. به همین لحاظ است که در مورد اندیشه و باور خود مطلق عمل می‌کند و باور خود را تقریبا به‌طور مطلق، درست می‌پندارد. همین مسئله باعث می‌شود که کمتر به عواقب عمل خویش و وقایعی که ممکن است در آینده، به وقوع بپیوندند، بیندیشد. به همین دلیل باید به لحاظ تربیتی مراقبت بیشتری نسبت به افکار و اندیشه‌های نوجوان اعمال کرد.

یکی از منابع بسیار مهم در تغذیه فکری نوجوانان، وجود افکار رایج  بین آنان است. افکاری که معمولا در گفتگوهای خصوصی و گاه به صورت حرف‌ها و مسائل پیش پا افتاده، ولی در عین حال قطعی، بین نوجوان رد و بدل می‌شود. این افکار معمولا به اطلاع مربیان، پدران و مادران نمی‌رسد. به این لحاظ برای آنان «نامرئی» است. این افکار درس‌های نامرئی است که به شکل غیررسمی بین نوجوانان رد و بدل می‌شود و از طریق گفت و شنودهای مکرر، آنها را می‌آموزند و ماحصل آنها را به صورت راهنمای عمل، مورد استفاده قرار می‌دهند.

دست ‌اندرکاران تعلیم و تربیت باید به اهمیت محتوای دروس نامریی و نیز نحوه شکل‌گیری و انتقال آنها در بین نوجوانان و میزان تضاد آنها با آموزش‌ها و دروس رسمی و مرئی واقف باشند. باید پیوسته بدانند دروس نامرئی در مدرسه‌ای به نوجوانان منتقل می‌شود که دیوار و کلاس بخصوصی ندارد. یعنی مدرسه هم نامرئی است.

شاید ارائه مثال‌هایی در این زمینه، بتواند در انتقال دقیق‌تر مطلب ما را یاری کند.  نوجوان دختری ممکن است در جمع دوستانش بشنود که کسی می‌گوید: «فلانی خیلی بی‌عرضه است، جرئت نمی‌کنه از یه پسر یه نامه قبول کنه» این جمله‌ها به سادگی و به آسانی بین نوجوانان رد و بدل می‌شود و بدون هیچ‌گونه استدلالی به دیگران منتقل می‌شود. که ملاک با عرضه بودن و یا ملاک بالا پریدن این است که دوست پسر و یا دوست دختر داشته باشی.

«دروس نامرئی» ضرورتا محتوایی منفی ندارد. چه بسا عناصری مثبت و سازنده نیز در مدرسه نامرئی به نوجوانان منتقل شود. انتقال ارزش‌هایی در زمینه با غیرت بودن، خوش خلق بودن شجاع بودن و بسیاری ارزش‌های دیگر در لابلای دروس نامرئی منتقل می‌شود.

در مورد روابط دختران و پسران نیز باورها و عقایدی وجود دارد که در مدرسه نامرئی منتقل می‌شود و چارچوب عمل نوجوانان را می‌سازد. و با تاسف باید بگوییم که اکثر باورهای نوجوانان در مورد جنس مخالف و وظیفه‌ای که در قبال آن دارند، از طریق مدرسه نامرئی به آنان منتقل می‌شود.

مسائل و مطالب مربوط به مدرسه نامریی بسیار است، اما بهتر است در اینجا تنها به برخی از مواد آن، که مربوط به روابط نامطلوب دختران و پسران است، اشاره کنیم. یکی از دروس نامرئی در میان برخی از نوجوانان «داشتن احساس مسئولیت برای پیدا کردن دوست دختر و یا پسر، برای یکدیگر است». نوجوانان برای پیدا کردن دوست از جنس مخالف برای دوستانشان، احساس مسئولیت می‌کنند. همان گونه که برخی از بزرگسالان نیز برای یافتن همسر برای دختران و پسرانی که به سن ازدواج رسیده‌اند، احساس مسئولیت کرده و اقدام به معرفی افرادی برای صحبت کردن می‌کنند.مشابه همین رفتار در میان برخی از نوجوانان نیز دیده می‌شود.

یکی دیگر از عوامل مخفی در میان نوجوانان که تآثیر بسزایی در ایجاد روابط نامطلوب بین آنان دارد، پدیده‌ای است که می‌توانیم آن را «همدردی با عاشق» بنامیم. وقتی نوجوان در بین دوستان نزدیک خود اظهار می‌کند که من کسی را دوست دارم، گویی نوعی هم حسی و همدردی از آنان برمی‌انگیزد. دوستان نزدیک نوجوان‌ گاه براساس همین هم حسی و همدردی است که سعی می‌کنند. تسهیلاتی برای برقراری ارتابط بین آن دو فراهم کنند.

در این چرخه، آنان را به طرف بروز رفتارهایی سوق می‌دهد که گاه به لحاظ اجتماعی و اخلاقی نا‌پسند است. در چنین وضعیتی باید بگوییم علاقه‌مندی نوجوان به فردی خاص کاملا جنبه فرعی پیدا می‌کند، آنچه در اصل باعث می‌شود او دست به رفتارهایی همچون، نامه‌نگاری و یا ملاقات بزند، تعامل متقابل او با دوستانش است. به عبارت دقیقتر در چنین مواردی این احساس فردی نوجوان نسبت به فردی  از جنس مخالف نیست، که او را به نامه‌نگاری و یا ملاقات می‌کشاند، بلکه این تعامل متقابل دوستان اوست که وی را مستعد انجام چنین کارهایی می‌کند.

مهمترین عامل در رفتار درست یا نادرست در برخورد دو جنس، خانواده است. خانواده نقش تعیین کننده در این زمینه دارد. پدر و مادر از بدو تولد فرزندشان باید در اندیشه شکل‌دهی رفتار اجتماعی او باشند. باید در این فکر باشند که نوزاد امروزشان، بسرعت رشد خواهد کرد و به عنوان کودک و نوجوان و جوان و سرانجام بزرگسال، وارد اجتماع خواهد شد. باید از همان ابتدا در اندیشه فردای او باشیم و او را برای زمان خود آماده کنیم. مسامحه در این زمینه و تکرار این باور که کودک خود بزرگ می‌شود و خود بسیاری از مسائل زندگی را خواهد آموخت، مشکلاتی برای خانواده و جامعه ایجاد خواهد کرد که جبران آنها به سادگی امکان‌پذیر نیست.

یکی از مهمترین موادی که در زمینه «تربیت‌اجتماعی» می‌باید در نظر داشته باشیم آماده ساختن فرزندمان برای رودرو شدن با جنس مخالف است. باید او را برای این رودرویی و برخورد اجتماعی، آماده کنیم. نه می‌توانیم فرزندانمان را به گونه‌ای تربیت کنیم که از هر فردی از جنس مخالف بگریزد و خود را در تاریکترین نقطه خانه مخفی کند و نه اینکه می‌توانیم آنرا به حال خود رها کرده و منتظر پیشامد روزگار بنشینیم، بلکه باید از سال‌های اولیه زندگی فرزندمان تصویر و تصور روشنی از نحوه برخورد با جنس مخالف را برایشان ترسیم کنیم.

تربیت رفتار اجتماعی فرزندانمان، مستلزم حداقل دو عامل مهم است :
اول شناخت صحیح و درست از الگوی مناسب رفتار اجتماعی،
دوم ارائه صحیح این الگو به فرزند .

ما در اینجا برخی از این مشکلات را که ناشی از خانواده است، مورد بحث قرار می‌دهیم:

الف – برداشت نادرست از شرع و محدود ساختن مطلق نوجوان در برخورد با جنس مخالف
شرع مقدس اسلام در رعایت رفتار و پوشش فرد مسلمان حدودی را تعیین کرده است. پوشیده بودن بدن زن و مجاز بودن برای عدم پوشش کفین و وجه و نیز مجاز نبودن مرد و زن در سخن گفتن با یکدیگر به گونه‌ای که احتمال «ریبه» یا گناه در آن وجود داشته باشد، به عنوان حداقل حدودی که می‌باید رعایت شود، برای مسلمانان شناخته شده است. از این محدودیت نمی‌توان استنباط کرد که زن و مرد، دختر و پسر نمی‌باید یکدیگر را ببینند و نیز نمی‌توان حکم کرد که حرف زدن آنان با یکدیگر به طور مطلق حرام است. به عبارت دیگر در صورتی که ما شرع مقدس را بشناسیم و در همان حد آن را رعایت کنیم و از افراط در آن خودداری ورزیم، عملی معقول و به لحاظ تربیتی صحیح، انجام داده‌ایم.

گذشته از مطلب فوق که همان شناخت صحیح احکام الهی است، می‌باید به عنصر بسیار مهم دیگری نیز در این زمینه بپردازیم و آن نقش ما در تربیت دینی فرزندانمان است. از قدیم گفته‌اند که دختر و پسر مانند آتش و پنبه هستند، اگر در کنار هم قرار بگیرند آتش پنه را خواهد سوخت. این ضرب‌المثل در طول سالیان دراز الگویی برای عمل تربیتی در خصوص دختر و پسر بوده است. با همین دید است که خانواده‌ها دختر و پسر را از هم جدا نگه می‌داشته و می‌‌دارند. این ضرب‌المثل علی‌رغم اینکه به عنوان یک الگوی عمل تربیتی به کار گرفته شده است، ولی باید توجه داشت که از لحاظ تربیت صحیح انسانی و اسلامی، دیدگاه درستی را مطرح نمی‌کند.

باید بدانیم که اگر سطح ارزشی نوجوان و جوان را تا حد یک شی‌ء مانند آتش و یا پنبه، پایین بیاوریم و آن دو را آنچنان بی‌اراده و بی‌تصمیم جلوه دهیم که توان خویشتنداری و تقوا از آنان سلب شده باشد، بدون شک به جریان تربیتی آنان آسیب جدی وارد کرده‌ایم.

آنان باید به گونه‌ای بار بیایند که حتی اگر در شرایطی کاملا دور از چشم افراد، امکان برای آنان نیز فراهم باشد، به لحاظ تقوایی، خود را نگه بدارند و دست از پا خطا نکنند. چنین فردی به لحاظ تربیتی فردی است مطلوب، نه آن‌ که می‌باید دائم مورد مراقبت قرار گیرد و هر لحظه که مفری بیابد،  بلافاصله بلغزد و از حدود ارزشی پا را فراتر بگذارد.

نوجوان را باید به گونه‌‌ای تربیت کرد که اگر به درون دریای گناه و لغزش فرو رود، چون مرغابی، آب بر اندامش ننشیند و خشک بیرون بیاید؛ این امکان‌پذیر نیست، مگر به وسیله ارزش دادن به نوجوان.



منابع :
- بر گرفته از کتاب تحلیلی تربیتی بر روابط دخترو پسر درایران
- مجله علمی وتخصصی معرفت - با تغییر وتلخیص   پی‌نوشت‌:
1ـ سید محمّدحسین طباطبائی، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ج 16، ص 35ـ36.


 
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

سلام من حرفاتون رو قبول ندارم چون 1/من هم با 1 پسر خوب ارتباط سالم دارم و هدفم هم هیچ کدوم از اونایی که شما میگید نیست بلکه شناخت بیشتر و در صورت امکان ازدواجه ما حتی وقت نماز هم به هم یادآوری میکنیم2/اگه اینجوریه که شما میگید که تو یه کلام ما جوونا باید بریم بمیریم آیا فکر نمیکنید با توجه به اینکه در حال حاضر شرایط ازدواج خیلی سخت شده این نیاز طبیعی باید برطرف بشه؟(البته به روش درستش و بدور از گناه و هوی و هوس)
دختر خوب از اینکه با نامحرم رابطه داری خود از نظر دینی اشتباه است و شما اشتباه اول را مرتکب شده ای.
نکته بعد اینکه این قدر با اطمینان حرف نزن ، پسرا جور دیگری به این قضیه نگاه می کنند.
گل خوب مواظب خودت باش و احتیاط کن.
امیر مهدی
Iran, Islamic Republic of
اجی بنظر منم اول باید نیت صحیح باشه بعد عملم درست وگرنه احسان بده ادم از مال دزدی این قبوله ؟
مثل اون ایه ک میگه یاایها الذین امنو و عملوا الصالحات ینی یک ایمان و دوم عمل هردوش مهمه اگه دلت پاک باشه عملت غلطم بازم تو اشتباهیم
دلت پاک باشه ولی بریم دزدی
چطو این اشتباس
دلت پاک نباشه ینی مثلا برا خاطر رفیقم مثلا احسان بدم
اینم غلطه خوب
حالا مثلا تو این مورد ما
برا نماز همدیگه رو بلن کردن
نیت بر فرض برا خداس ولی عمل چی اصن قرار نیس من نامحرمو هدایت کنم
من خیلی پسر خوبی باشم خیلی پسرا هستن ک نیازمند هدایتن
لازم نیس برم دختر مردمو هدایت کنم
شمام بین دخترا مورد پیدا کن هدایت کن :)
یاسمن
الکی خودتون رو گول نزنید همچین سالم سالم هم نمی مونه
mostafa
خیلی عالی بود ممنون از راهنمایی هاتون
پسر بابل
Iran, Islamic Republic of
ممنون خيلي خوب و آموزنده بود.
دریا
همیشه خالق هرچیزی خودش میدونه چی خلق کرده وبه تمام نواقص مخلوقش اگاهه پس وقتی خداوند که دختروپسر روخلق کرده برای روابط ما حد وحدود تعیین کرده بهتره به حرف خالقمون گوش کنیم اون خودش بهتر من وشمارو میشناسه خودمونو گول نزنیم!
امیر
آیه 71 سوره توبه را بخوانید
دکتر ح.علوی
با سلام:
دختران گلم توجه داشته باشید که هیچ پسری همسرش را از دوست شدن بایک دختر انتخاب نمیکنه و این روابط چه به قولی سالم و چه ناسالم فقط باعث پایین آوردن شخصیت وشأن یک دختر میشود؛ به طور حتم میتوان گفت: اگر پسری واقعاً به دختری علاقه قلبی داشته باشدبدون هیچ تردید برای خواستگاری ازاولیای او اقدام خواهد کرد درغیر اینصورت با بهانه های مختلف فقط دنبال سوءاستفاده خواهد بود. موفق باشید.
علی
United States
این صرفا نظر شخصی شماست آن را به عموم پسران تعمیم ندهید
بنده خدا
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل کجا دانند حال ما سبک باران ساحل ها؟اقایون نفسشون از جایه گرم بلند میشه گاهی انسان برای براورده کردن نیازش همه ی ضراراشو میپذیره نه؟هر چیزی بهایی داره هر نیازی زمانی داره هر احساسی سنی چرا فک میکنید پسرا فق نیاز جنسی دارن؟ایا کافر همه را به کیش حود پندارد؟یا ندارد؟
بابا مصطفی
ببین داداش اول و آخر روابط خیابانی یا پارکی و کوچه بازاری سر مسائل جنسی پسران هستش . حالا هی بگو نیست . منتها پسرا زرنگ هستن اولش با تریپ بچه مثبتی میان جلو که بعله من با بقیه پسرا فرق می کنم . یه ماه بعد که یخشون وا شد پیشنهاد هرکاری میدن . دخترا خر نشید پسرا همشون انگل هستن . اونی هم که شما رو واسه ازدواج بخواد با بزرگترش میاد خواستگاری . اینجا همه پسرا کمبود دارن و دودش به ضرر اول دخترا میره . تا می تونید آلوده نشید دخترا . برید سر درس و مشقتون وقتی رشد کردید و تحصیلات و کمالات داشتید خواستگار خوب هم گیرتون میاددد
بنده خدا
Romania
اقای مصطفی چه کسی گفته همه پسراانگلن بنده خودم 16 سالمه و با هیچ دختری دوست نبودم و در مورد بلوغ باید بگم که بعد از 13 سالگی پسران کلا به دخترا علاقه مند میشن و این علاقه فقط فقط بخاطر حس جنسی نیست و اگه دوستی از روی علاقه باشه اشکال نداره
شهرام
اونم حرفیه
محمدرضا
سلام من چن ماهی هس با یه دختر رابطه دارم تو تصورات هیشکدوممونم رابطه نزدیک و هوس نیس. حتی توی رابطمونم حد شرعی رو رعایت میکنیم حتی گاهی اوقات نماز شب میخونیمو نمازمونم اکثر اوقات سر وقت شده.ایا این اوضاع بازم میشه گف رابطمون اشتباهه؟؟؟؟
بنظرتون قطع راطه بایه دختری که ایندشو باهات ساخته صلاحه؟
اگه ممکنه جوابشو واسم ایمیل کنید
یکی..
Iran, Islamic Republic of
سلام..
برادر بزرگوار من خودم مشاورم..و بدتر اینکه من خودم تجربه ی همچین اتفاقی رو دارم..بهترین جمله ای که باید بهتون بگم اینه که بدترین تجربه ی عمرم بود...شما فکر میکنید که به خدا نزدیک تر میشید ولی شاید خوبه که بدونید که یکی از حیله های شیطون زینت دادن اعماله...یه موقع که بدترین گناه رو میکنیم یه حالی درونمون ایجاد میشه که مثلا تو روضه ی امام حسین مث شیر آب گریه میکنید!!!!!این مکر شیطونه...یا مثلا زنی که شوهرش امری بهش کرده همون لحظه شیطون حال نماز خوندن میده در حالی که کارش حرام و نمازش باطله...
الان که من دارم بهتون میگم شاید اصلا باورتون نشه ولی من دقیقا همین حالو داشتم بعد از اینکه حدود دو سال گذشت متوجه شدیم اصلا به درد هم نمیخوریم..جالب اینجاست که پدرم به یک جلسه فهمیدن ولی بنده خیر...
تا آخر عمر یه دردی رو قلب آدم میمونه...و این ضجر آوره..
نکنه با اسم دین یه کارایی رو انجام بدیم...
شما اگه میخوای رابطه حتی به قول خودتون بدون اینکه به هم دست بزنید داشته باشید ولی به اسم دین نکنیدش..ضمن اینکه حتی اظهار محبت به نامحرم و لاو ترکوندن حرامه!!!کلاه شرعی تذاریم رو سرمون...
شاید تو این مدت یه اخلاق های بدی هم از هم ببینید ولی در واقع نمیبینید چرا؟چون که حدیث از امام علی داریم که ایشون میگن وقتی آدم عاشق میشه چشمش کور و گوشش کر میشه...
قبل از تجربه ی خودم خیلی معنی این رو نمیفهمیدم ولی الان کامل میفهمم...از کسی این حرفو میشنوید که خودش زخم خورده...درد داره
کیارش
اقا مگه پسرا چه گناهی کرن که هکش ازشون بد میگین. با جمع بستن پسرا دارین گناهشون پاک میکنین
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
حساس نشو..........
ز
Iran, Islamic Republic of
مرسی..استفاده کردم
عاطفه
Iran, Islamic Republic of
باسلام...درباره هیچ موضوعی نمیشه باقطعیت صحبت کرد.همیشه توهرموضوعی استثنا هست.اما باید اکثریت رودرنظرگرفت.چاره ای غیراین نیست.چون اگه یه نگاهی به اطرافمون بندازیم میبینیم پرازدخترای آسیب دیده است.درحالیکه هستن پسرایی هم که ازلحاظ روحی آسیب دیدن.
سعید
Iran, Islamic Republic of
سلام من یک دوختری رو تو فامیلمون دوست دارم و میدونم اونم منو دوست داره چون بهم گفته ما یک رابطه خیلی ساده با هم داریم با هم حرف میزنیم با پدر مادرامون میریم باغ پارک کنار هم میشینیم ولی هیچ وقت به هم دست نزدیم تازه نمازامونو باهم میخونیم خلاصه همدیگرو دوست داریم و تقریبا همه هم میدونن من 15 سالم هست اونم همین طور میخواستم بدونم این دوستی که بین ماست مشکلی داره من هیچ وقت با نگاه هوس امیز به اون نگاه نکردم.
ارسن
Iran, Islamic Republic of
نه به نظر من اگه هوس نباشه عیب نداره تازه باید بگم چرا همش پسر ها رو بد جلوه میدین درضمن دخترایی هستن که از خود بعضی پسرا بد ترن و فقط پسر رو برای مدت کوتاهی میخوان من خودم به شخصه دیدم که میگم با تشکر درباره مطلبتون
سلام
Iran, Islamic Republic of
اینکه بعضیا دارن گناه این جور روابط با پاکی دل یا قصد و غرض پاک انکار میکنن همش تو یه چیز خلاصه میشه اونم ضعف ایمااااااااا نه!!
جالبه چرا از دین و قرآن تبصره میسازین؟؟؟
پوریا
Iran, Islamic Republic of
سلام من یه پسر 15 سالم که عاشق یه دختر شدم فامیل دور ما میشه ولی با پدر مادرش باغ یا جایی دیگر میرویم رابطه ی ما 5سال هست و اون الان 12 سالش ومن 15 هردو عاشق هم هستم برای ایندمون نقشه کشیدیم برای ازدواج کردنمون من یه بار هم بهش دست نزدم مادرم منا به خارج از کشور می خوات ببر ولی من نمی خوام بعد از 5 سال این رابطه پنهان رو مادرم فهمید و می خوات من کسی که از کودکی دوست داشت فراموش کنم باهاش در مورد ازدواج باهاش حرف زدم ولی دوست نداره با این خانواده وصلت کنیم و همش به فکر خودشه که بریم المان مادرم خواهرم رو بیشتر از من دوست داره ولی به روی خودش نمی یاره من نمی خوام از دختر که عاشقش بودم دل بکنم چی کار کنم من به نظرم فقط با این دختر خوشبخت میشم خواهش می کنم کمکم کنید
پریا
Denmark
اکثر آدما تو سن و سال شما دقیقا مثه شما عاشق شدند و فکر کردند که من فقط باید با این خانم یا آقا ازدواج کنم و بدون اون دنیا برام به آخر میرسه و بعد از چند سال خودشون به این نتیجه رسیدند که بدرد هم نمیخورند و همه چی تموم شده .باور کن دوست عزیز تو زندگی منم وقتی همسن و سال شما بودم این مساله بوده و بعد از گذشت چندین سال متوجه شدم اشتباه کردم و خدا را هر روز شکر میکنم که با اون شخص ازدواج نکردم.الان میگید عشق ما فرق میکنه دیگران نمی فهمند ولی این فکر و جمله هم دقیقا برای هممون بوده . از تجربیات دیگران استفاده کنید
پویا
Iran, Islamic Republic of
تو بچه از دوازده سالگی پیشنهاد ازدواج دادی پیش فعال
از ۱۲ سالگی رل زدی
پیشرفت کرده دنیا
عزت الله
Afghanistan
من یگ دوخترا دوست داشتم یک روز پش باکسی دیگر نام زات شد بسیار جگرم خون است
Iran, Islamic Republic of
سلام من یه پسر۱۴ساله دارم که متوجه شدم بایه دختره درارتباطه،فقط درحدچت کردن،من بایدچیکارکنم،آیامانع رابطشون بشم؟
Iran, Islamic Republic of
سلام به نظر من این برنامه های دوست یابی و رل یابی را فیلتر کنند چون ریشه فساده من داشتم گرفتار میشدم ولی به موقع کشیدم بیرون خودمو از منجلاب الان پسر و دختر بچه های ۱۲ ۱۳ ساله میگن عاشق شدم یعنی چی اینا فیلمها و مطالب فسق حجور دیدن الان دلشون میخواد
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
بادها می وزند، عده ای در مقابل آن دیوار می سازند و تعدادی آسیاب به پا می کنند