تک فرزندي و فرزندسالاري؛ ثمره افزايش سن ازدواج
کارشناسان درباره عواقب افزايش سن ازدواج و بارداري در کشور هشدار مي دهند

بيشتر زوجها حتي آنهايي كه زود ازدواج كردهاند، تمايلي به بچهدارشدن ندارند و آن را به تعويق مياندازند. برخي كارشناسان از بالارفتن سن ازدواج صحبت ميكنند و برخي ديگر مشكلهاي اقتصادي، اجتماعي را در بالارفتن سن پدرومادرشدن دخيل ميدانند. افزايش سن باروري، معلول هر علتي باشد، تبعات اقتصادي، اجتماعي و بهداشتي زيادي در پي خواهد داشت. اگر كلي سوال در مورد تكفرزندي و مشكلهاي دير بچهدارشدن در ذهنتان شكل گرفته و ميخواهيد جوابشان را زودتر پيدا كنيد، گزارش اين هفته «سلامت» را بخوانيد.
مسوولان سازمان ثبتاحوال در همايش روزجهاني بهداشت كه در دانشگاه شهيد بهشتي برگزار شده بود، اعلام كردند سن باروري در زنان از 22 تا 24 سالگي به 25 تا 29 سال رسيده و اين موضوع روند تكفرزندي را گسترش ميدهد. دكتر مريم كاشانيان، رييس بيمارستان شهيد اكبرآبادي، در گفتوگو با «سلامت» در مورد آماري كه سازمان ثبتاحوال اعلام كرده است، ميگويد: «هرچه سن باردارشدن افزايش پيدا كند، ممكن است عوارض بيشتري براي جنين و مادر رخ دهد. اين عوارض بيشتر زماني به وقوع ميپيوندد كه سن مادر بالاي 35 سال باشد.» دكتر كاشانيان اعتقاد دارد: «سن ازدواج بالارفته، بيشتر زنان تحصيلات عاليه دارند و شاغل هستند و استقلال دارند به همين دليل ضرورت ازدواج را جدي نميگيرند، بالتبع دير ازدواج ميكنند و دير هم بچهدار ميشوند. بسياري از زوجها بعد از 35 سالگي اقدام به بارداري ميكنند.» اين متخصص زنان و زايمان با بيان اينكه افزايش سن بر بهداشت باروري تاثير ميگذارد، ادامه ميدهد: «اوج قدرت باروري هم در مردان و هم در زنان در سن 25 سالگي است. از اين سن به بعد، قدرت باروري بهتدريج كم ميشود. از سن 30 سال به بعد، كاهش قدرت باروري چشمگير ميشود. علاوه بر آن، با افزايش سن، احتمال بروز برخي بيماريها در مادر افزايش مييابد؛ فشارخون و ديابت از بيماريهايي هستند كه با افزايش سن ممكناست در مادر باردار بروز كنند و هر دو از عوارض خطرناك بارداري در سنين بالا هستند. در مجموع با افزايش سن، تمام ارگانهاي بدن مسنتر و ضعيفتر ميشوند و احتمال بروز بيماريهاي زمينهاي نيز بيشتر خواهد شد.»
با افزايش سن احتمال زايمان طبيعي كمتر ميشود
افرادي كه دير ازدواج ميكنند، سعيكنند زودتر براي صاحب فرزندشدن اقدام كنند. دكتر كاشانيان با بيان اين توصيه مهم به زوجها در مورد خطرهايي كه مادر و جنين را تهديد ميكنند، توضيح ميدهد: «برخي از پيامدهاي بارداري در سنين بالا، مربوط به دوره بارداري و برخي مربوط به سلامت جنين است. در زنان بارداري كه سن بالاتري دارند، احتمال سقط خود بهخودي بيشتر و امكان زايمان طبيعي كمتر است و بيشتر آنها بايد به روش سزارين زايمان كنند. علاوه بر اين، مرگ جنين بدون علت خاص، جفت سرراهي و كندهشدن جفت از ديگر عوارضي است كه با افزايش سن مادر، احتمال وقوعشان افزايش مييابد.» آنگونه كه مدير گروه زنان دانشگاه علوم پزشكي تهران بيان ميكند افزايش سن با برخي عوارض در زمان بارداري نيز ارتباط دارد و مادراني كه در سن بالا صاحب فرزند ميشوند، احتمال خونريزي زياد بعد از زايمان، زايمان دشوار و سزارين بيشتر خواهد بود. برخي پيامدها هم مربوط به سلامت جنين است؛ افزايش سن مادر احتمال بروز ناهنجاريهاي كروموزومي در جنين را افزايش ميدهد و رشد جنين تحتتاثير قرار ميگيرد و كمتر از ميزان طبيعي خواهد بود.» اين متخصص زنان و زايمان تاكيد ميكند: «بالارفتن سن باروري زنان آنطوري كه سازمان ثبتاحوال اعلام كرده، هنوز مادران را در معرض خطر قرار نميدهد و بيشتر عوارض گفتهشده مربوط به سنين بالاي 35 سال است، اما در مجموع بايد بدانيد هر چه سن بارداري بالاتر باشد، احتمال بروز اين پيامدها بيشتر خواهد بود.»
سن ازدواج بالا رفته است
حال بياييد بالارفتن سن باروري را از زاويه ديگري نگاه كنيم. اگر نگاهي به اطرافيانمان بيندازيم، ميبينيم حتي زوجهايي كه زود ازدواج كردهاند، تمايلي به داشتن فرزند ندارند و اين دير بچهدار شدن باعث گسترش تكفرزندي در جامعه شده است.
دكتر مجيد ابهري، روانشناس و آسيبشناس اجتماعي، اعتقاد دارد: «بالارفتن سن باروري نه تنها باعث افزايش تكفرزندي ميشود بلكه در بسياري از موارد، وحشت از مادرشدن را به وجود ميآورد و زن تصور ميكند با وجود سن و سالي كه دارد، تا بخواهد دوره بارداري را طي كند و صاحب فرزند شود و او را بزرگ كند خيلي دير است و توانايي اين كار را در خود نميبيند، بنابراين قيد بچهدار شدن را ميزند.» نكته ديگري كه دكتر ابهري به آن اشاره ميكند، بالارفتن سن ازدواج است: «60 درصد دختران به بهانه ادامهتحصيل از ازدواج سر باز ميزنند و بعد از تحصيل توقعاتشان بالا ميرود و اگر پيش از آن ممكن بود با يك مرد ديپلمه يا كارمند ازدواج كنند، بعد از تحصيل اين احتمال كمتر ميشود. نكته مهم اينجاست كه زماني كه سن ازدواج دختران در حال گذشتن باشد، براي فرار از تنهايي به ازدواجهاي باري به هر جهت تن ميدهند. بعد از آن هم حوصله مادرشدن ندارند. از سوي ديگر به دليل مشكلهاي اقتصادي مردها نيز دير ازدواج ميكنند و بعد از ازدواج هم تمايلشان براي صاحبفرزندشدن كم ميشود.» به گفته اين متخصص علومرفتاري، در بسياري از كشورهاي اروپايي براي زنان شاغل تسهيلات ويژهاي براي بچهدارشدن وجود دارد. مثلا شيرخشك، پوشك، هزينههاي دارو و درمان تا دو سالگي رايگان است تا زوج مشكلي از بابت هزينه فرزنددارشدن نداشته باشند و بهتر است اين امكانات مانند مهدكودك ارزان، در كشور ما به وجود بيايد.
تكفرزندان فرزندسالار ميشوند
همانطور كه ميدانيد تعداد خانوادههايي كه فقط يك فرزند دارند، روبه گسترش است و نميتوان علت آن را فقط افزايش سن باروري دانست بلكه شرايط اجتماعي و اقتصادي جامعه نيز نقش بسيار مهمي در گسترش اين پديده دارند. دكتر ابهري معتقد است: «بيشتر تكفرزندان مشكلات رفتاري دارند و در خانواده روش تربيتي طوري است كه آنها را فرزندسالار بارميآورد. فرزنداني كه با اين روش بزرگ ميشوند، معمولا خودخواه، مغرور و گوشهگير هستند و روابط اجتماعي را به خوبي ياد نگرفتهاند.» اين متخصص علومرفتاري با بيان اينكه تكفرزندي با توجه به فرهنگ جامعه ما مناسب نيست، توضيح ميدهد: «مهمترين عارضه تكفرزندي، فرزندسالاري است بهگونهاي كه پدر و مادر تمام توجهشان به صورت اغراقآميزي به فرزندشان است و هر خواستهاي كه داشته باشد، برآورده ميكنند و معمولا كودكان با اين روش لوس خواهند شد و چون خواهر و برادر ندارند، توانايي برقراري ارتباط موثر با ديگران را كمتر ياد ميگيرند.» به گفته اين استاد دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، از ديگر پيامدهاي دير بچهدار شدن، ايجاد شكاف نسلي است. پدرومادري كه فاصله سني زيادي با فرزندشان دارند، با او تفاهم فكري كمتري خواهندداشت و همين موضوع باعث ايجاد شكاف نسلي ميشود. از سوي ديگر، والدين در برخورد با فرزندشان بيحوصلهاند. نكته مهم ديگر اين است كه بسياري از والدين وجود كودك را مانع رسيدن به اهداف و برنامههاي خود ميدانند و با اين تفكر تمايلشان به بچهدارشدن كم ميشود.
اهميت كلاسهاي فرزندپروري
نتايج تحقيقات گذشته، حاكي از تبعات و خصوصيات منفي تكفرزندي بود، اما جالب است بدانيد تحقيقات اخير ثابتكرده تعداد فرزندان با مشكلهاي رفتاري و هيجاني آنها ارتباطي ندارد و ثابت نشده كه تكفرزندان، مشكلهاي رفتاري و تربيتي بيشتري دارند. دكتر فريبا عربگل، عضو هياتمديره انجمن متخصصان روانپزشكي كودكونوجوان در اينباره ميگويد: «بررسيهاي اخير نشان ميدهد روش تربيت والدين يا فرزندپروري، نقش كليدي در سلامت رواني و اجتماعي فرزند دارد، بنابراين اگر محيط خانواده سالم باشد و والدين سلامت روان داشته باشند و محيطهاي اجتماعي مانند مدرسه، مهدكودك و حتي رسانههاي جمعي نيز روشهاي مناسبي براي ارتباط با كودكان در نظر گيرند، كودك تكفرزند از سلامت رواني، اجتماعي و رفتاري برخوردار خواهد شد.» اين عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي برخلاف نظر دكتر ابهري، تكفرزندان را داراي خصوصيات مثبت ميداند: «مهارتهاي كلامي، ارتباطي و اجتماعي در كودكان تكفرزند قويتر است و بهدليل اينكه زمان بيشتري را با بزرگسالان ميگذرانند، اين مهارتها را سريعتر فراميگيرند. علاوه بر اين، كودك زودتر وارد جامعه ميشود، چون به مهدكودك ميرود بنابراين نوع ارتباط با همسالانش را بهتر فراميگيرد.» دكتر عربگل با بيان اينكه تكفرزند مانند فرزند اول خانواده است كه چندسالي را تنها بوده است، ميگويد: «هرگز گفته نميشود فرزند اول خانواده از نظر رفتاري مشكل دارد در حالي كه در مورد تكفرزندان كه همانند فرزند اول هستند اين ديدگاه بيان ميشود كه صحيح نيست.» به گفته اين متخصص روانپزشكي كودك و نوجوان، اگر كودكي مورد توجه زياد و غيرمعمول والدين و اطرافيانش مانند پدربزرگ و مادر بزرگ باشد و خواستههايش بدون چون و چرا برآورده شود، در آينده با مشكلهاي رفتاري مواجه خواهد شد و ربطي به اين ندارد كه تكفرزند است، بنابراين والدين بايد روش تربيتي خود را اصلاح و قبل از بچهدارشدن در كلاسهاي فرزندپروري شركت كنند تا از روشهاي صحيح ارتباط با كودك و نحوه تربيت او آگاه شوند.
بالا رفتن سن باروري ميتواند عاملي براي كاهش مواليد باشد ولي نميتوان آن را علت شيوع تكفرزندي دانست. دكتر حسين ملكافضلي، استاد آمار حياتي دانشگاه علوم پزشكي تهران، با بيان اين جمله در گفتوگو با «سلامت» ميگويد: «بالارفتن سن بارداري عامل كماثري در گسترش تكفرزندي در جامعه است. در حقيقت اين يك عامل بيولوژيك است و خيلي در تكفرزندي تاثير ندارد.» وي با اشاره به آمار ارائهشده ثبتاحوال تاكيد ميكند: «افزايش 3 تا 4 سال سن باروري، نميتواند به تكفرزندي منتهي شود بلكه عوامل اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي نقش اساسي در اين زمينه دارند.»رييس مركز تحقيقات سلامت خانواده، تغيير ارزشهاي جامعه و نگرش مردم در مورد فرزنددار شدن را بسيارمهم ميداند: «در گذشته وقتي يك زن دختر به دنيا ميآورد، ميگفتند اجاقش كور است و حتما بايد پسردار شود. از طرف ديگر والدين دغدغه چنداني براي تحصيل و اشتغال فرزندشان نداشتند، اما در حال حاضر حتي يك فرد بيسواد تلاش ميكند فرزندانش درس بخوانند و شغل مناسبي انتخاب كنند، بنابراين سعي ميكنند تعداد فرزندانشان را با توجه به شرايط و امكاناتشان انتخاب كنند.» هفته نامه سلامت