جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۱ / ۱۹:۳۴
کد مطلب: 10948
۰

آموزش‌وپرورش يك برنامه از فكر تا عمل


دغدغه خارج كردن آموزش‌وپرورش از روزمرگي و رساندن اين مجموعه بزرگ فرهنگي به مرحله‌اي كه در آن همچون يك موجود پويا و فعال بر پايه عقلانيتي تطهير شده كه بتواند رسالت واقعي خود را به انجام برساند با هر تغيير و تحولي در اشخاصي كه «مي‌آيند» مطرح و بعد از چندي دوباره در نوعي فراموشي غوطه‌ور مي‌شود. شايد با خود انديشيده باشيم كه چرا بخش زيادي از طرح‌هاي ارايه شده كه با اميد فراوان رسانه‌اي شده و با اعلام اينكه اين طرح از منظر انديشمندان هم عبور داده شده در عمل چندان تغييري ايجاد نكرده و بعد از چند مدتي به طومار روزمرگي پيوسته است؟ چرا برنامه‌هاي كلان كشور در مورد آموزش‌وپرورش آن بازدهي و بهره‌وري مورد انتظار را ندارد؟ عده‌اي بزرگ بودن اين وزارتخانه و تعداد زياد كاركنان را باعث كندي دانسته‌اند اما آيا وقت آن نرسيده با يك پرسش بسيار تلخ ولي جدي مواجه شويم و سعي كنيم پاسخ آن را بيابيم؟ «آيا نداشتن يك نظريه روشن در آموزش‌وپرورش كه ريشه‌هايش را در خاك فرهنگ و انتظارات معقول اين سرزمين فرو برده تا با تغذيه از آن آب و خاك ميوه‌هاي آبدار و شيرين فرزانگي و اخلاق را به ثمر برساند عامل سردرگمي و تلاشي بي‌فرجام در تغيير ساختاري اين نهاد نه چندان كهن و حتي مستحكم نيست؟» آيا ما در اخذ و اقتباس نظرات بنيادي مرتبط با آموزش‌وپرورش آن صبوري و حوصله را كه مباني هر يك را تجزيه و تحليل كنيم از دست داده‌ايم و حمايت‌هاي گاه و بي‌گاه از برنامه‌ها و اقدامات كوتاه‌مدت و مهندسي زودبازده را در فاصله مسووليت‌هايمان (كه بسيار هم كوتاه‌مدت هستند) سر لوحه قرار نداده‌ايم، به‌طوري كه بحث‌هاي بنيادي به تابو تبديل شده و از اينكه در مطبوعات كمتر تئوري‌ها به چالش كشيده مي‌شوند خرسند مي‌شويم (كه مثلا وقت عمل رسيده و حرف بس است!) نبودن اين نظريه جامع باعث شده كه بخش‌هاي مختلف اين مجموعه هر يك به راه خود بروند و امروز يك كل منسجم در آموزش‌وپرورش نداشته باشيم و به تناسب فكر و وزن و اندازه دست‌اندركاران، مفاهيم و روش‌هاي متفاوت داشته باشيم. به‌طوري‌كه از استفاده ناانديشيده از پوزيتيويسم ناقص داريم تا تفسير‌هاي من درآوردي در مفاهيم مذهبي. اين مفاهيم و روش‌ها چون سيل عظيمي در جلسات متعدد از آموزش اوليا گرفته تا آموزش ضمن خدمت معلمان و... بر بار سنگين تناقضات مي‌افزايد. اشتباه نكنيد و اين تكثر آرا را حساب شده نپنداريد. اين نابساماني بيشتر به‌خاطر همان نبودن يك انسجام تئوريك است. نگارنده نمي‌خواهد مروج يك‌دستي در تفكر باشد. خطاب متوجه برنامه‌ريزان است. به اين ترتيب ما در آموزش‌وپرورش دچار «عالم»هاي مختلفيم. لغت عالم را به‌كار مي‌برم تا بيان‌كننده انديشه و روش و مجموعه امكانات هر يك باشد كه هم زنده است و دايما خود را با شرايط تطبيق مي‌كند و در عين حال متاثر از ديگران است و نوعي هم‌بودگي هم با ديگران دارد. در اين وضعيت هر يك از اين عوالم داراي يك ارتباط پيچيده و زيركانه هستند. سطح تبادل و گردش در هر يك ويژه است. در سطحي عمل مي‌شود كه تعارضات و تناقضات به نحوي صوري به پس رانده شود و عمدتا مشمول گذر زمان شوند. به همين دليل گسست‌هاي موجود بين عناصر سازنده آموزش‌وپرورش و مخاطبان و ذي‌نفعان به صورت پنهان و مزمن باقي مانده است. بي‌انگيزگي محصلان در شكلي فراگير مهم‌ترين دغدغه والدين شده است، قطعا اين مساله بي‌ارتباط با اين گسست نيست. اين مساله را از بعد ديگر مورد بررسي قرار مي‌دهم: بسياري از برنامه‌ها كه در قالب سند‌هاي مختلف از سمينار گرفته تا ميز‌هاي گرد و تا نظرخواهي- از كارشناسي شده تا نشده- تا به مدرسه برسد يك روندي را طي مي‌كند. اما همگان از سطح و درجه اجرا رضايتمندي كافي را نمي‌يابند چرا؟ از پيش‌بيني‌نشدني‌ها تا عدم واقع‌بيني و كسري بودجه و... كه بزرگان اين مجموعه بهتر مي‌دانند اين مساله جنبه ديگري هم دارد. برنامه‌هاي كلان در سطح وزارتخانه و بعد اداره كل و بعد ابلاغ به ادارات آموزش‌وپرورش مناطق (و اين روند البته گاهي با تغييراتي قبل از ابلاغ براي نظرخواهي از كارشناسان مقاطع تحصيلي و... نيز طي مسير مي‌كند) و اين مناطق در يك دست‌وپا زدني بعضا نافرجام سعي مي‌كنند آن برنامه‌هاي دستوري را مهندسي خرد كرده و اجرايي كنند و تازه مشكلات مدارس آغاز مي‌شود. آنچه كه در وزارتخانه در ظل حضور صاحب‌نظران دانشگاهي و موسسات مختلف آموزشي طرف مشورت شكل گرفته بود و حداقل با مجموعه‌اي از داده‌هاي آماري توجيه مي‌يافت در سطح مناطق در نهايت در جلساتي محدود كه عموما به دليل عدم تخصيص بودجه‌هاي مربوط به دعوت اساتيد و كارشناسان براي شركت در جلسات تبيين و اجرايي كردن دستورات كار در نهايت در تفسيري اداري و گاه دركي متفاوت به كارشناسي‌هاي مسوول تحصيلي ارجاع مي‌شود و بسته به سليقه كارشناسي مربوط و سوابق شغلي قبلي و رشته تحصيلي در يك يا چند جلسه با مديران در سايه‌اي از «تقليل» و ايجاز بسياري از مفاهيم اوليه به اجرا مي‌رود. و وقتي به مدرسه مراجعه مي‌كني به ياد آن واقعه هرچند تلخ ولي عبرت‌آموز مي‌افتي كه آن تاريخ چند ده جلدي تبديل شده به يك جمله «آمد و رفت». چرا؟ شايد يك دليل آن باشد كه كمتر نظريه‌ها و اقدامات و مهندسي‌هاي آموزشي براي حوزه‌هاي صف (مدارس) تبيين و تفسير شده باشد. گويي در يك فرصت كه معمولا هم كوتاه است در قالب يك مصاحبه رسانه‌اي با تعريضي به «وضعيت» و چرايي‌ها تنظيم شده‌اند.   عزت‌الله مهدوي
*مدير مدرسه

شرق / شماره 1525





نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
هر وقت احساس حسادت کردیم ، یادمان باشد ، خاموش کردن شمع دیگری ، باعث نمیشود ، شمع ما درخشان تر نور افشانی کند