پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۱ / ۱۱:۳۴
کد مطلب: 11127
۰

التماس‌هاي مادر سه كودك براي نجات از چوبه دار

متهم: من به عنوان نجات‌غريق جان انسان‌هاي زيادي را نجات داده‌ام شرق: زن نجات‌غريق كه به جرم قتل پاي ميز محاكمه رفته بود در حالي‌كه اشك مي‌ريخت و التماس مي‌كرد از اولياي‌دم مقتول خواست او را به‌خاطر سه فرزند خردسالش عفو كنند.
اين زن كه «محبوبه» نام دارد متهم است شوهر صيغه‌اي خودش را به قتل رسانده و از خانه او سرقت كرده است. كارآگاهان جنايي پليس آگاهي كرج روز پنجم اسفند سال 89 از وقوع جنايت در منزلي مسكوني مطلع شدند. آنها وقتي به محل حادثه رفتند جسد غرق به خون مردي 75 ساله به نام رضا را مشاهده كردند كه از پشت‌سر هدف جسمي سخت قرار گرفته بود پيداشدن يك چكش خون‌آلود در صحنه جرم، مشخص كرد اين مرد با همين وسيله به كام مرگ كشانده‌شده‌است ماموران وقتي خانه را بازرسي كردند با توجه به راهنمايي‌هاي فرزندان مقتول فهميدند قاتل يا قاتلان بعد از كشتن پيرمرد از منزل وي دزدي كرده و مقداري طلا و تلفن همراه رضا را به سرقت برده‌اند. كارآگاهان با بررسي در و پنجره‌هاي خانه متوجه شدند عامل يا عاملان جنايت از پيش مقتول را مي‌شناختند و بدون توسل به زور وارد قربانگاه شده‌اند ماموران وقتي مكالمات تلفني رضا را بررسي كردند فهميدند او آخرين بار با زني به نام محبوبه تماس داشته به همين دليل محبوبه به‌عنوان مظنون تحت تعقيب قرار گرفت و در خانه‌اش بازداشت شد.
اين زن در بازجويي‌ها به كشتن رضا اقرار كرد و گفت مدتي را در عقد موقت اين مرد بود و روز حادثه به‌دليل پاره‌اي اختلافات او را كشت. بعد از اينكه بازسازي صحنه قتل انجام و تحقيقات مقدماتي كامل شد پرونده در اختيار قضات دادگاه كيفري استان البرز قرار گرفت در جلسه محاكمه اين زن كه ديروز برگزار شد نماينده دادستان با محرزخواندن جرم محبوبه اعلام كرد خواستار مجازات قانوني وي است. سپس اولياي دم مقتول با ايستادن در جايگاه گفتند براي قاتل پدرشان حكم مرگ مي‌خواهند.
در ادامه نوبت به زن جوان رسيد تا از خودش دفاع كند او گفت: «من 13سال قبل ازدواج كردم و بعد از مدتي فهميدم شوهرم معتاد است او اوايل اعتيادش را مخفي مي‌كرد و هروقت در اين باره از او توضيح مي‌خواستم از در انكار وارد مي‌شد تا اينكه در جيبش مقداري مواد پيدا كردم و از آن به بعد او به صورت علني مخدر مصرف مي‌كرد من هم هرچه اصرار مي‌كردم نمي‌توانستم او را ترك بدهم تا اينكه فرزند اول‌مان به دنيا آمد تصور مي‌كردم شوهرم به دليل پسرمان مواد را ترك كند ولي اين فقط يك خيال باطل بود و بعد از آن ما صاحب دو دختر هم شديم اما شوهرم نه‌تنها اعتيادش را ترك نكرد بلكه براي اينكه آزادانه‌تر عمل كند من را هم به سمت مصرف مواد كشاند و معتاد شدم.»
اين زن ادامه داد: «بعد از مدتي براي اينكه خودم را نجات بدهم از شوهرم طلاق گرفتم و از آن به بعد از سه بچه‌ام نگهداري مي‌كردم براي اينكه منبع‌درآمد داشته باشم در استخرهاي مختلف به عنوان نجات‌غريق كار مي‌كردم اما مشكلات مالي مرا به‌شدت تحت فشار گذاشته بود. يك روز وقتي از آژانس محل‌مان ماشين گرفتم در راه براي راننده درددل كردم و او پيشنهاد داد صيغه پيرمرد پولداري كه از آشنايان او بود، شوم من اين پيشنهاد را رد كردم اما بعد از مدتي وقتي ديدم راه نجاتي ندارم تصميم گرفتم به عقد آن مرد دربيايم. من و رضا مدتي با هم در ارتباط بوديم تا اينكه به‌دليل مشكلات مختلف و به‌ويژه بچه‌هايم از او جدا شدم.»
متهم به قتل دفاعيات خودش را اين‌طور ادامه داد: «روز حادثه رضا با من تماس گرفت و خواست به خانه‌اش بروم او مبلغي به من بدهكار بود و مي‌گفت مي‌خواهد طلبم را بپردازد من هم به آنجا رفتم و رضا پيشنهاد داد يك‌بار ديگر با هم ازدواج موقت كنيم ولي من قبول نكردم و سر اين مساله با هم مشاجره كرديم من آن روز قبل از رفتن به خانه رضا مقداري مواد كشيده بودم و تحت تاثير آن قرار داشتم براي همين هم نتوانستم عصبانيت خودم را كنترل كنم و يك چكش برداشتم و با آن ضربه‌اي به سر رضا زدم بعد مقداري طلا و موبايل او را برداشتم و فرار كردم. طلاها را به قيمت چهارميليون تومان فروختم و موبايل را هم به يك موادفروش دادم و از او جنس گرفتم. مدتي بعد هم دستگير شدم.»
اين زن در حالي‌كه اشك مي‌ريخت خطاب به اولياي‌دم مقتول گفت: «مي‌دانم پدر شما را كشته‌ام مي‌دانم كارم بسيار بد بود و شما را داغدار كردم اما من در مدتي كه به عنوان نجات‌غريق كار مي‌كردم جان خيلي‌ها را نجات دادم و اكنون از شما مي‌خواهم به خاطر سه فرزند خردسالم من را ببخشيد من التماس مي‌كنم مرا عفو كنيد تا فرزندانم بي‌مادر نشوند.»
بنا بر اين گزارش بعد از پايان جلسه محاكمه هيات قضات وارد شور شدند و اين زن را به قصاص محكوم كردند.   شماره   1531
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
دو بیگانه همدرد، از دو خویشاوند بی‌درد یا ناهم‌درد، با هم خویشاوندترند… علی شريعتی