پرهيز از همزمان- همهچيزخواري
اهميت زمانبندي در اجراي يك برنامه غذايي
فرض كنيد شما مشاور تغذيه هستيد و در يكي، دو جلسه مشاوره، موفق شدهايد مفهوم هرم غذايي و اهميت رعايت توصيههاي آن را در حفظ سلامتي به مراجعهكننده تحصيلكرده و فهيم خود توضيح دهيد. بديهي است كه اين فرد در نتيجه آشنايي با نقش بسيار مهم گنجاندن چندين سهم (serving) ميوه و سبزي در برنامه غذايي روزانه و نوشيدن آب به ميزان كافي، از فرداي جلسه دوم مشاوره، استفاده از ميوه و سبزيجات مختلف و آب را در مقادير توصيهشده شروع ميكند. اما متاسفانه در بسياري از موارد، مخصوصا اشخاصي كه قبلا كمتر از اين موادغذايي استفاده ميكردند يا شاغل هستند، پس از چند روز با علايمي همچون نفخ شديد، دردهاي مبهم شكمي و يبوست به شما مراجعه ميكنند و در اكثر مواقع همراه با كسب تجربهاي تلخ از افزودن ميوه و سبزي به برنامه غذايي خود، با فرض داشتن مشكل گوارشي به متخصص گوارش معرفي ميشوند. اما شايد مشكل از جاي ديگري باشد.
به نظر ميرسد با توجه به محدود بودن تعداد دفعات صرف غذا در طول روز براي اين اشخاص، براي اينكه بتوانند از برنامه غذايي توصيهشده پيروي كنند، بدون توجه به نوع ماده غذايي، در هر وعده و بدون فاصلهگذاري مناسب از نظر زماني، اقدام به مصرف انواع غذاهاي پخته (ناهار مفصل) با موادغذايي خام (سالاد و ميوه) همراه آب يا چاي ميكنند. در اين صورت با توجه به مسايل گفتهشده در هفتههاي قبل پيرامون روند متفاوت هضم و جذب موادغذايي گوناگون، پربيراه نخواهد بود كه انتظار داشته باشيم با مصرف همزمان مواد ناهمگون و هضم و جذب ناقص آنها، بهخصوص كربوهيدراتها روبهرو شويم و با حضور قندهاي ساده و مركبي كه به درستي جذب نشدهاند، در روده بزرگ، باكتريها يا ساير ميكروارگانيسمها در اين ناحيه بيش از حد رشد داشته باشند و فعلوانفعالات آنها علاوه بر ايجاد علايم فوق، باعث كمبودهاي خاص تغذيهاي نيز شوند.
بله، آنچه كه در چند هفته اخير سعي داريم كمي برجستهتر كنيم، نشان دادن اهميت «زمانبندي» در اجراي يك برنامه غذايي مطلوب با استفاده از آزمودن تاثير آن بر خويش است. بنابراين با اين فرض كه ميتوانيم با جداسازي زمان مصرف غذاهاي نامتجانس، قدري فعاليتهاي سيستم حياتي گوارش خود را تسهيل كنيم و به نحوي از بار اضافي آنكه دايما در حال هضم و جذب موادغذايي گوناگون است بكاهيم، پيشنهاد كرديم با استفاده از يك روش كاملا بيخطر و ايمن، اين موضوع را به شخصه امتحان كنيم. مضاف بر اينكه به درستي از ميزان توان دستگاه گوارش خود (كه تا حد زيادي به زمينه وراثتي ما مربوط ميشود)، خبر نداريم و ممكن است مدتهاي مديد در اطراف خود افرادي را مشاهده كنيم كه طبق عادت معمول براي تغذيه خود از روش «همزمان- همهچيزخواري» استفاده ميكنند و با توجه به قدرت گوارشي بالايي كه از توارث دارند (البته به طور موقت) در ظاهر با مشكل خاصي هم دستوپنجه نرم نميكنند و اين تصور در ذهنمان شكل گرفته كه چون شيوه غذا خوردنمان منطبق با شيوه ديگران است و آنها با اين روش مشكلي ندارند پس حتما مشكل از دستگاه گوارش ماست. بنابراين بهتر است به طريقي از درستي يا نادرستي اين موضوع مطمئن شويم. بنابراين در اينجا چگونگي اين جداسازي بسيار ساده را مرور ميكنيم:
1- تمام موادغذايي را كه تصميم داريد با توجه به توصيههاي هرم غذايي در طول يك روز مصرف كنيد، در دو گروه عمده خام و پخته دستهبندي كنيد. سپس طوري برنامه غذايي خود را تنظيم كنيد كه در هر وعده، تنها از مواد موجود در يك گروه (خام يا پخته) استفاده شود.
2- در هر وعده غذايي سعي كنيد تا جاييكه مقدور است از مصرف غذاهاي غيرهمسان (از نظر تركيبات تشكيلدهنده غالبشان) خودداري كنيد. به عنوان مثال، كربوهيدراتها را در هنگام ناهار و غذاي پروتئيني خود را براي شام نگه داريد. بديهي است جداسازي كربوهيدرات از پروتئين يا چربي از پروتئين به صورت مطلق كاري است غيرممكن و غيرعملي. چون همانطوري كه ميدانيد تقريبا تمامي موادغذايي، حاوي مقادير مختلفي از اين مواد هستند اما منظور اصلي، جداكردن موادغذايياي است كه به عنوان منبع اصلي اين مواد شناخته شدهاند. با اين توضيح، بايد انواع گوشت، يعني مرغ، ماهي، ميگو و هر نوع گوشت قرمز را به همراه تخممرغ در گروه پروتئين و برنج، نان، سيبزميني و ماكاروني را در گروه كربوهيدراتها قرار دهيد. سبزيجات براي شروع بهتر است در گروه كربوهيدراتها قرار گيرند. با اين اوصاف عمل به اين دو دستورالعمل، چه به صورت اجراي همزمان و چه با فاصله زماني دو الي سه ماه از يكديگر و مشاهده نتايج جالب توجه آن، ميتواند نمونه بارزي از اجراي «كارآزمايي باليني تغذيهاي» روي خود قلمداد شود. لازم است خاطرنشان كنيم كه جداسازي مصرف موادغذايي مختلف در طول يك روز، هيچ لطمهاي به سيستم سوختوساز بدن وارد نميكند. اين مساله را براي اين مطرح ميكنيم كه دوستان عزيزي كه با توجه به دانستههاي علم بيوشيمي و تغذيه نگران انجام برخي از واكنشهاي حياتي بدن هستند كه تحقق آنها نيازمند وجود همزمان تعدادي از مواد مغذي گوناگون است مثل اسيدهاي آمينه و قندها يا اسيدهاي چرب، آگاه باشند كه بدن انسان و مخصوصا كبد، قدرت ذخيرهسازي اين مواد مغذي را حداقل در طول يك شبانهروز براي استفاده از آنها در واكنشهاي مختلف داراست.
حمید خواجهپور شرق
1- تمام موادغذايي را كه تصميم داريد با توجه به توصيههاي هرم غذايي در طول يك روز مصرف كنيد، در دو گروه عمده خام و پخته دستهبندي كنيد. سپس طوري برنامه غذايي خود را تنظيم كنيد كه در هر وعده، تنها از مواد موجود در يك گروه (خام يا پخته) استفاده شود.
2- در هر وعده غذايي سعي كنيد تا جاييكه مقدور است از مصرف غذاهاي غيرهمسان (از نظر تركيبات تشكيلدهنده غالبشان) خودداري كنيد. به عنوان مثال، كربوهيدراتها را در هنگام ناهار و غذاي پروتئيني خود را براي شام نگه داريد. بديهي است جداسازي كربوهيدرات از پروتئين يا چربي از پروتئين به صورت مطلق كاري است غيرممكن و غيرعملي. چون همانطوري كه ميدانيد تقريبا تمامي موادغذايي، حاوي مقادير مختلفي از اين مواد هستند اما منظور اصلي، جداكردن موادغذايياي است كه به عنوان منبع اصلي اين مواد شناخته شدهاند. با اين توضيح، بايد انواع گوشت، يعني مرغ، ماهي، ميگو و هر نوع گوشت قرمز را به همراه تخممرغ در گروه پروتئين و برنج، نان، سيبزميني و ماكاروني را در گروه كربوهيدراتها قرار دهيد. سبزيجات براي شروع بهتر است در گروه كربوهيدراتها قرار گيرند. با اين اوصاف عمل به اين دو دستورالعمل، چه به صورت اجراي همزمان و چه با فاصله زماني دو الي سه ماه از يكديگر و مشاهده نتايج جالب توجه آن، ميتواند نمونه بارزي از اجراي «كارآزمايي باليني تغذيهاي» روي خود قلمداد شود. لازم است خاطرنشان كنيم كه جداسازي مصرف موادغذايي مختلف در طول يك روز، هيچ لطمهاي به سيستم سوختوساز بدن وارد نميكند. اين مساله را براي اين مطرح ميكنيم كه دوستان عزيزي كه با توجه به دانستههاي علم بيوشيمي و تغذيه نگران انجام برخي از واكنشهاي حياتي بدن هستند كه تحقق آنها نيازمند وجود همزمان تعدادي از مواد مغذي گوناگون است مثل اسيدهاي آمينه و قندها يا اسيدهاي چرب، آگاه باشند كه بدن انسان و مخصوصا كبد، قدرت ذخيرهسازي اين مواد مغذي را حداقل در طول يك شبانهروز براي استفاده از آنها در واكنشهاي مختلف داراست.
حمید خواجهپور شرق