جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
تاریخ انتشار :
دوشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۱ / ۰۹:۵۱
کد مطلب: 13568
۰

کم فروشي در طبابت ممنوع!

هر وقت موضوع کم فروشي مطرح مي شود، ذهن برحسب عادت، ناخودآگاه، متوجه کفه ترازو در بازار مي شود که يک فروشنده در يک طرف «پاچال» بده و بستان از طريق کم فروشي، هميشه نفع مي برد و در عوض در سوي ديگر پيشخوان، خريدار، با وجود اين که چند مثقال يا چند سير جنس کمتري را مي خرد، اما مبلغ جنس نخريده را پرداخت مي کند و معمولاً هم اعتراضي ندارد. به هر حال سر جمع آن چند مثقال ها در طول يک روز، هفته و ماه براي فروشنده کالا مبلغ قابل توجهي مي شود و اين مبالغ قابل توجه در فرآيند يک ناهنجاري به نام «کم فروشي» رخ مي دهد که از نظر ديني، عاقبت آن تاسف بار است «ويل للمطففين» اما امروز ديگر کم فروشي فقط مربوط به بده و بستان هاي بازار در مغازه ها نمي شود. بلکه يک معلم يا استاد در دانشگاه هم ممکن است با کم کاري، کم فروشي کند، يا يک مهندس در طراحي و نقشه کشي پروژه هاي عمراني، دقت لازم را نداشته باشد و با سهل انگاري دچار کم فروشي شود.

همچنين يک پزشک ممکن است در امر طبابت اقدام به کم فروشي کند. اما آن کم فروشي ها کجا و کم فروشي يک طبيب که با جان بيمار سر وکار دارد کجا!


گلايه ها
از آن طرف خط دلي پر از درد از کم فروشي يک پزشک گلايه مي کند و مي گويد: تا به حال فکر مي کردم که کم فروشي در بازار رواج دارد ولي يک پزشک هم وقتي کار طبابت را با دقت انجام ندهد به نوعي دچار کم فروشي شده است.

«يحيي زاده» با بيان شرح حال خود مي گويد: چند روز «سردماغ» نبودم و به اصطلاح يک جوري «ناخوش» بودم و عارضه اين ناخوشي به شکل نگراني و دلواپسي در من ظاهر مي شد و برخي مواقع هم دچار اضطراب مي شدم و بدجوري استرس کلافه ام مي کرد.

وقتي شرح حال خودم را با اطرافيان و دوستانم در ميان گذاشتم آن ها پيشنهاد رفتن پيش يک روان پزشک را دادند. البته ابتدا خيلي موضوع را جدي نمي گرفتم. ولي استرس رهايم نمي کرد و ناچار شدم پيشنهاد اطرافيان و دوستانم را جدي بگيرم. به همين دليل درباره يک روان پزشک خوب پرس و جو کردم و سرانجام پيش روان پزشکي رفتم که خيلي ها از طبابت او تعريف مي کردند. به هر حال پس از تعيين نوبت چند روز، سرانجام ساعت ويزيت فرا رسيد و وقتي وارد اتاق پزشک شدم، ۲ نفر قبل از من هنوز با پزشک صحبت مي کردند و جايي براي نشستن نبود، ايستادم، با همان استرسي که داشتم، خيلي به حرف هاي آن ها گوش نمي کردم و بيشتر به اين فکر بودم تا بتوانم حداقل کمتر از يک ربع، حرف هايم را تنهايي با پزشک بزنم و وقتي آن ۲ بيمار رفتند و جا براي نشستن من باز شد. روي صندلي نشستم و با استرس شروع به شرح حال کردم. ۲-۳ دقيقه اي گذشته بود و همچنان شرح حال مي دادم که ديدم يک بيمار ديگر هم وارد اتاق پزشک شد و به محض ورود آن بيمار، هرچه در ذهن داشتم يادم رفت و حرفي نزدم.

پزشک نگاهي به من کرد و گفت: اشکالي ندارد و شروع به نوشتن نسخه کرد. اما ناگفته هاي من همچنان در دل ماند، نمي دانم اين شرح حال مصداقي از کم فروشي يک پزشک را بازگو مي کند يا نه!

«سعيدي» به عنوان يک بيمار ديگر با گلايه در توصيف شرح کم فروشي يک طبيب مي گويد: مدتي از درد ساعد رنج مي بردم و ابتدا فکر مي کردم که چيزي نيست اما درد کهنه ساعد ناچارم کرد که به يک پزشک متخصص مراجعه کنم.

جالب بود، وقتي که شرح حال مي دادم، پزشک گفته هاي مرا در يک کارت ثبت مي کرد و طبيعي به نظر مي رسد که بر اساس همان نوشته ها، نسخه نوشته شود به هر حال پزشک پس از اتمام توضيحات من، نسخه را هم نوشت و گفت: چيزي نيست و بعد از مصرف چند روزه داروها، مشکل رفع خواهد شد. ولي بعد از مصرف چند روزه داروها مشکل رفع نشد و همچنان درد ساعد آزارم مي داد و ناچار شدم که دوباره به همان متخصص ارتوپدي مراجعه کنم و اين بار، منشي پزشک همراه من کارت نوشته قبلي را هم آورد و پزشک در ضمن اين که نوشته هاي خود را مرور مي کرد، من دوباره شرح حال قبلي را دادم و پزشک بعد از مرور دست نوشته هاي روي کارت متوجه شد آنچه را آنجا ثبت کرده مربوط به درد آرنج بوده در حالي که من شرح درد ساعدم را داده بودم. به نظر من هر پزشکي بايد زماني که بيمار شرح حال خود را مي دهد دقت کند و اگر هر پزشکي دقت کافي نداشته باشد به نوعي کم فروشي کرده است و اين کار پزشک را من يک نوع کم فروشي ديدم.


روايت هاي آماري از شکايات
شکايت از يک پزشک به سادگي ديگر شکايات نيست و زماني يک بيمار از يک پزشک به مراجع قانوني شکايت مي کند که به تعبيري کارد به استخوان رسيده باشد.

آن وقت است که يک بيمار نسبت به کم فروشي يا احياناً گران فروشي يک پزشک اعتراض مي کند و گاهي هم مسئولان امر براي روشن شدن افکار عمومي، اين آمار را سرجمع در اختيار رسانه ها قرار مي دهند.

به عنوان مثال در آبان ماه سال گذشته بود که به گزارش مهر، دکتر غلامحسن نيک نژاد، معاون انتظامي سازمان نظام پزشکي ايران، متخصصان زنان و زايمان را در صدر بيشترين شکايات مردمي از پزشکان ذکر کرد و گفت: پزشکان عمومي، دندان پزشکان، ارتوپدها و جراحان عمومي در رده هاي بعدي شکايات مردمي قرار دارند.

نيک نژاد با اعلام اين که ۱۲ درصد از پرونده هاي رسيدگي شده در ۶ ماهه اول سال ۹۰ حدود ۳ ماه تا يک سال ممنوعيت طبابت در محل تخلف صادر شده است افزود: براي ۳ درصد نيز ۳ ماه تا يک سال ممنوعيت طبابت در کشور و يک درصد هم يک تا ۵ سال ممنوعيت طبابت در کشور صادر شده است.

همچنين ايسنا به نقل از معاون انتظامي سازمان نظام پزشکي آورده است که در مجموع شکايت از پزشکان در سال ۹۰ نسبت به سال ۸۹ حدود ۱۲ تا ۱۳ درصد کمتر بوده است.

به طوري که سال ۸۹ چهار هزار و ۱۷۰ شکايت در دادسراهاي انتظامي نظام پزشکي و درسال ۹۰ سه هزارو ۵۱۳ شکايت صورت گرفته است.

وي تشکيل شوراهاي حل اختلاف ويژه امور پزشکي هاي سراسر کشور را يکي از عوامل موثر در کاهش شکايات مي داند.

وي گفته است که از مجموع شکايات صورت گرفته ۵۵ تا ۵۸ درصد اين شکايات به برائت پزشکان و ۴۲ تا ۴۵ درصد آن ها به انجام کيفرخواست منتهي شده است.

«فارس» به نقل از رئيس سازمان نظام پزشکي در اوايل يک ماه امسال آورده است. در کشور حدود ۸۰ هزار پزشک عمومي و ۲۵ هزار دندان پزشک فعاليت دارند و بيشترين شکايات از پزشکان عمومي است. زيرا تعداد آنان نسبت به گروه هاي پزشکي ديگر بيشتر است. دکتر صدربيان داشت: ولي در سال ۹۰ بيشترين افزايش شکايات مربوط به ۳ گروه جراحي عمومي، جراحي زنان و جراحي ارتوپدي بوده است.

وي خاطرنشان کرد: به هر حال علت شکايات از جراحان عمومي به دليل گستردگي فعاليت آنان است و در زمينه جراحي ارتوپدي نيز نواقص درماني بسيار مشهودتر خواهد بود و در نهايت جراحان زنان نيز با جان ۲ انسان درارتباط هستند که فعاليت آنان را هرچه بيشتر زير ذره بين مي برد.


علت کم فروشي ها
همان طور که هر ناهنجاري در جامعه به عنوان يک پديده اجتماعي، علت خاص خود را دارد. ناهنجاري کم فروشي در بين پزشکان هم نبايد بدون علت باشد.

دکتر قاضي زاده که تجربه ۴ سال عضويت در کميسيون بهداشت و درمان مجلس را دارد و حالا هم در نقش سخنگوي کميسيون اجتماعي مجلس عمل مي کند. در بيان علت کم فروشي پزشکان مي گويد: اين ناهنجاري به عنوان يک واقعيت وجود دارد. در واقع وقتي يک پزشک دانش، مهارت، تخصص و آگاهي کافي را در امر طبابت نداشته باشد، کم فروشي خواهد کرد واين گروه از پزشکان ديگر وقت کافي و دقت کافي را در امر طبابت نخواهند داشت.

وي به نقل روايتي از پيامبر اکرم(ص) اشاره مي کند و مي گويد: از پيامبر اکرم (ص) روايتي به اين مفهوم نقل شده است که اگر کسي مسلط بر انجام کار طبابت نيست، ضامن است. در واقع وقتي طبيبي بيماري را بدون آگاهي، مهارت و تخصص کافي ويزيت مي کند در برابر سلامت و جان بيمار مسئوليت دارد و ضامن جان بيمار است. البته هر پزشکي مدرک لازم را براي طبابت دارد. اما ممکن است آن پزشک مهارت و تخصص کافي را نداشته باشد. در اين حالت است که کم فروشي به شکل يک ناهنجاري اتفاق مي افتد.

دکتر قاضي زاده به اهميت استانداردهاي کيفي و زماني در امر طبابت اشاره مي کند و مي گويد:استانداردهاي کيفي را بايد در مهارت و تخصص يک پزشک ديد و هر پزشکي براي ارتقاي سطح کيفي مهارت خود بايد اطلاعات و دانش خود را به روز کند. درواقع هر پزشکي بايد به طور مرتب سطح آگاهي خود را از نظر کيفي افزايش دهد. در غير اين صورت به موازات اين که ارتقاي سطح کيفي صورت بگيرد، ممکن است يک پزشک کم فروشي کند.

سخنگوي کميسيون امور اجتماعي مجلس با اشاره به استانداردهاي زماني در کم فروشي پزشکان مي گويد: يک پزشک عمومي برابر استانداردهاي زماني بايد ۱۰ دقيقه به بيمار خود فرصت دهد تا بيمار بتواند در فضاي مناسب مسائل مربوط به بيماري خود را به پزشک مورد نظر بگويد.

همچنين اين استاندارد زماني براي پزشکان متخصص ۸ دقيقه و براي فوق تخصص ۶ دقيقه تعريف شده است و زمان استاندارد در رشته هاي مختلف پزشکي متفاوت است و در حوزه کار روان پزشکي و روان شناسي اين زمان به نيم ساعت هم مي رسد.

موضوع واقعي نشدن تعرفه ها، هميشه به عنوان يک پاشنه آشيل در تخلفات پزشکي مطرح بوده است و بسياري از کارشناسان در حوزه پزشکي بر اين نظر هستند که اگر تعرفه ها واقعي شود، حداقل بهانه تخلف از دست عده اي گرفته مي شود.

«دکتر قيامت» عضو نظام پزشکي تهران، غيرواقعي بودن تعرفه ها را زمينه ساز کم فروشي عده اي از پزشکان مي داند و در اين باره مي گويد: تعرفه ها بايد با توجه به واقعيت ها و شرايط اقتصادي جامعه تعيين شود. بدون ترديد وقتي تعرفه ها با واقعيت هاي اقتصادي يک جامعه فاصله دارد. چه بخواهيم و چه نخواهيم. اين غيرواقعي بودن زمينه ساز کم فروشي در حوزه پزشکي خواهد شد.

وي مي افزايد: در چنين شرايطي ممکن است يک پزشک ۲-۳ بيمار را همزمان ويزيت کند يا يک جراح با کمک خود به طور همزمان ۲ نفر را جراحي کند. بنابراين با واقعي شدن تعرفه ها بهانه را از دست عده اي که قصد کم فروشي دارند بايد گرفت.


راهکارها
تعداد پزشکاني که به قصد خدمت به جامعه، رشته هاي پزشکي را انتخاب مي کنند کم نيستند اين گروه قبل از آن که چارچوب هاي قانوني مطرح باشد، بر اساس وجدان کاري و منشي که دارند از خدمت به مردم لذت مي برند اما در اين ميان، عده اي از پزشکان هم ممکن است در جامعه پزشکي پيدا شوند که دست به کم فروشي بزنند اما با چه راهکارهايي مي توان با اين ناهنجاري  مقابله کرد.

«دکتر قيامت» عضو نظام پزشکي تهران، از نظارت ها در چارچوب قانون به عنوان يک راهکار مهم در مقابله با ناهنجاري کم فروشي پزشکان ياد مي کند و مي گويد: اگر فرض کنيم که مسائل اخلاقي براي عده اي کم رنگ شده يا کنترل هاي دروني ضعيف شده است. تنها با راهکارهاي قانوني بايد به سراغ حل مشکل برويم. در واقع در جوامع پيشرفته همه چيز از طريق درست اعمال قانون حل مي شود بنابراين نظارت هاي قانوني بايد جدي باشد و همه در برابر قانون يکسان ديده شوند.

دکترعزيزي به عنوان يک پزشک عمومي، درباره تعيين سقف پذيرش براي جلوگيري از کم فروشي پزشکان پيشنهاد مي کند و مي گويد: درست است که استانداردهاي زماني در ويزيت پزشکان تا حد زيادي مشخص است اما به دلايل مختلف ممکن است که يک پزشک آن زمان را رعايت نکند بنابراين اگر براي پذيرش پزشکان تعيين سقف شود به آن معنا خواهد بود که يک پزشک در روز تعداد معيني از بيماران را بر اساس استانداردهاي زماني ويزيت کند. اگر غير اين باشد وضعيت همين است که مي بينيم. طبيعي است وقتي يک پزشک در روز بيماران زيادي را ويزيت مي کند، وقت و دقت کافي را نخواهد داشت.

اين که حضرت امام(ره) فرمودند، مبداء خوشبختي و بدبختي يک جامعه فرهنگ آن جامعه است. وقتي علل پيشرفت و عقب ماندگي جوامع را بررسي مي کنيم به همين نتيجه مي رسيم. به عنوان مثال ممکن است در يک جامعه قانون خوبي تدوين شده باشد ولي وقتي در بستر فرهنگ آن جامعه شرايط فراهم نشود، آن قانون خوب ثمربخش نخواهد بود.

دکتر قاضي زاده سخنگوي کميسيون امور اجتماعي مجلس راه‌حل کم فروشي برخي از پزشکان را در بستر فرهنگي جست وجو مي‌کند و مي گويد: کم فروشي در حوزه پزشکي را بايد مربوط به فرهنگ، منش و الگوهاي يک پزشک دانست. با اين نگرش، زماني پديده کم فروشي در جامعه پزشکي امري ناپسند تلقي خواهد شد که پزشکان هم به اين باور برسند که کم فروشي چيزي نامطلوب است و اين که يک پزشک داراي منشي باشد که هرگز به خود اجازه کم فروشي ندهد. همچنين الگوها و شخصيت هايي را که يک پزشک از آن ها درس زندگي مي گيرد در اين ميان مهم است.

به هر حال کم فروشي از نظر ديني يک امر ناپسند است و اين ويروس ممکن است در بين جامعه پزشکي هم دامنگير برخي از پزشکان شود. اما آن کم فروشي ها کجا و کم فروشي يک طبيب کجا!

چکيده گزارش
پديده کم فروشي از نظر باورهاي ديني امري ناپسند است. و اين ناهنجاري  هم به اشکال گوناگوني در بين قشرهاي مختلف وجود دارد و مردم هم در بده و بستان هاي بازاري کمتر به مصاديق آن اهميت مي دهند. اما به اعتقاد کارشناسان کم فروشي در بين برخي از پزشکان به هيچ عنوان قابل مقايسه با ساير بخش ها نيست. چرا که اين نوع کم فروشي ممکن است جان يک بيمار يا سلامت جامعه را تهديد کند، برخي از کارشناسان علت آن را نداشتن مهارت، تخصص، دانش و اطلاعات کافي و به روز يک پزشک مي دانند و در حل اين مشکل هم به واقعي شدن تعرفه ها، تعيين سقف پذيرش براي هر پزشک و فرهنگ سازي اشاره مي شود.     خراسان - شماره انتشار 18202
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
نمی توانی به عقب برگردی و شروع را عوض کنی، ولی می توانی از جایی که هستی آغاز کنی و پایان را عوض کنی...