جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
تاریخ انتشار :
پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۱ / ۱۷:۴۱
کد مطلب: 14457
۱۲
۷۱

چگونه یك رابطه عاطفی را تمام کنیم؟

چگونه یك رابطه عاطفی را تمام کنیم؟
ایجاد ارتباط عاطفی خیلی آسان است، اما بیرون آمدن از آن رابطه و التیام یافتن در آن خیلی سخت است. می‌توان گفت قطع رابطه کردن به راستی یکی از کارهای دشوار و دردناک است. به‌خصوص اگر فردی نامزد شما باشد و قصد ازدواج با او را داشته‌اید و به او دلبستگی عاطفی پیدا کرده‌اید.شاید حتی بتوان گفت چنین کاری یعنی دل‌کندن از کسی که دوستش دارید سخت‌ترین کار دنیاست، اما کار نشد ندارد، اگر در چنین مرحله‌ای هستید شاید توصیه‌های ما به کارتان بیاید.

1- سعی کنید بفهمید چرا شما دو نفر مجبور شدید که رابطه‌تان را قطع کنید، علت‌ها را پیدا کرده، با خود فکر کنید درست است که با هم خاطرات خوش فراوانی داشتید اما آن رابطه نمی‌توانست به یک ازدواج موفق منتهی شود و در نهایت دیر یا زود این جدایی اتفاق می‌افتاد. وقتی روی دلایل جدایی تمرکز کنید، می‌توانید اشتباه‌های خود و نامزدتان را متوجه شوید تا در آینده و در رابطه‌های دیگر، چنین مشکلاتی پیش نیاید.

2- اگر تصمیم به قطع این رابطه گرفته‌اید به یاد داشته ‌باشید که فکر کردن به خاطرات خوب می‌تواند تمام دلایل منطقی را از ذهن شما پاک کند و در نتیجه دوباره به همان رابطه مسموم بازگردید. خیلی طبیعی است که مغزتان شروع به خیالبافی و شما را قانع کند که این رابطه آنقدرها هم که فکر می‌کردید بد نبوده ‌است یا حتی خیالاتی به ذهن‌تان بیاید که زندگی بدون نامزد قبلی‌تان ممکن نخواهد بود اما باید به مغزتان فرمان توقف بدهید، موقعیت را بپذیرید و سعی کنید به سمت آینده حرکت کنید نه گذشته.

3-از تمام محیط‌هایی که ممکن است شما را به یاد نامزدتان بیندازند پرهیز کنید. حتی اگر دوستان مشترکی داشتید برای مدتی از آنها دوری کنید، به هیچ‌وجه به اعضای خانواده او نزدیک نشوید حتی سعی نکنید با ای‌میل یا تلفن با او و نزدیکانش تماس بگیرید. به هیچ‌وجه به محیط‌هایی که احتمال حضور او وجود دارد، نروید. اگر او تلاش می‌کند که با شما صحبت کند قبل از صحبت با او به نتیجه خوب فکر کنید. اگر برای برگرداندن کادوها یا امانت‌ها مجبورید همدیگر را ببینید در فضای کاملا رسمی و کوتاه همه چیز را تمام کنید.
بعد از یک جدایی سخت شما به کسانی نیاز دارید که دوست‌تان داشته‌ باشند و درک‌تان کنند، چنین افرادی می‌توانند به شما احساساتی خوب تزریق کنند. سعی کنید بیشتر در جمع دوستان و اقوام دلسوزتان باشید، آنها به شما کمک می‌کنند خود را یک فرد ارزشمند بدانید و بتوانید زودتر خودتان را پیدا کنید

4-سعی کنید با درد ناشی از جدایی کنار بیایید، طبیعی است که بعد از جدایی احساس خلأ و گیجی کنید اما باید مسوولیت تصمیم و اشتباه‌ خود را بپذیرید و امید داشته ‌باشید که تندرستی به‌زودی به شما بازخواهد گشت. از طرف دیگر فراموش نکنید که شما در این رابطه نهایت تلاش خود را کردید و تنها کسی نبوده‌اید که در این رابطه مرتکب اشتباه شده ‌است. البته حواس‌تان باشد که مرحله انکار بعد از همه قطع رابطه‌ها حتما پیش می‌آید و تنها راه پذیرش موقعیت فعلی و استقامت روی تصمیمی است که گرفته‌اید.

5-بعد از یک جدایی سخت شما به کسانی نیاز دارید که دوست‌تان داشته‌ باشند و درک‌تان کنند، چنین افرادی می‌توانند به شما احساساتی خوب تزریق کنند. سعی کنید بیشتر در جمع دوستان و اقوام دلسوزتان باشید، آنها به شما کمک می‌کنند خود را یک فرد ارزشمند بدانید و بتوانید زودتر خودتان را پیدا کنید و روی پای خود بایستید، یک شبکه آرام‌بخش از دوستان بیش از هر چیز می‌تواند از دردها و آلام شما کم کند.

6-سعی کنید آنچه در درون‌تان وجود دارد را روی کاغذ پیاده کنید، البته حواس‌تان باشد که باید کاملا با خود صادق باشید و خودتان را سانسور نکنید. یکی از مهم‌ترین فواید نوشتن این است که شما وقتی قلم به دست بگیرید ناگهان احساساتی روی کاغذ می‌آیند که خودتان از دیدن آنها شگفت‌زده شده و در نتیجه به یک بینش و شناخت عمیق‌تر از خود می‌رسید و همین شناخت عمیق باعث می‌شود که رابطه‌های بعدی خود را بهتر مدیریت کنید.میگنا دات آی آر.تا دیگر مجبور به جدایی نشوید. علاوه بر همه اینها نوشتن از بار غم‌ها کم می‌کند و دیگر احساس خفگی نخواهید کرد چون احساس می‌کنید مغزتان خالی شده ‌است.

7-یکی از بهترین راه‌ها برای فراموش کردن نامزد قبلی‌تان این است که فهرستی از تمام دلایلی که می‌گویند چرا او برای شما فرد مناسبی نبوده تهیه کنید. صریحا تمام دلایل را بنویسید، اینجا جایی نیست که بخواهید چیزی را ببخشید. از تمام وقایع بدی که بین شما اتفاق افتاده احتمالا نشانه‌ای دارید، آن نشانه را به همراه احساسی که در آن لحظه داشتید کنار هم بگذارید و زیر آن یادداشت کنید که دیگر نمی‌خواهید آن احساسات را تجربه کنید، حالا این تصاویر و یادداشت‌ها را در جایی بچسبانید که هر روز بتوانید ببینید.    

دکتر محمد والی پور-متخصص روانپزشکی
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

خوب بود ولی خیلی مهمه که یادآوری بشه که این سرمایه گذاری عاطفی که شده بوده و الان رها شده و باید جای دیگه دوباره سرمایه گذاری بشه با عجله انجام نشه. معمولا بعد از جدایی افراد دنبال یه نفر دیگه می گردن و بزرگترین ضربه ها بعد از جدایی را تو همین زمان می خورن.
نینا
من چند روز پیش از یکی از پسر های فامیل پیامی گرفتم که گفته بود به من علاقه داره وقصد ازدواج داره،منم گفتم به خانوادم بگه اما گفت بهتره ما یکی دوبار همو ببینیم وسوالی داریم از هم بپرسیم،منم قبول کردم وهر سوالی ازش داشتم پرسیدم واونم همینطور بعد از چند روز از من پرسید که دوسش دارم یانه منم گفتم الان نمیتونم اینو بگم اصرار کرد منم چون ازش خوشم میومد گفتم اره،اونم گفت که تو یه شرایط مناسب میاد خواستگاری اما چون طولش داد وبه محض اینکه حس کردم دروغ میگه گفتم حق نداره دیگه اس بده،اونم به زور دستمو گرفت و قسمم دادکه بزارم اس بده،بعدش گفت فعلا شرایط ازدواجو نداره منم گفتم هر وقت داشت بیاد،والان رابطمو باهاش قطع کردم اونم خبری ازش نیست،میدونید برام مهم نیست که نیاد خ فقط میترسم قصد بدی داشته باشه و ابرومو ببره ،من 26 سالمه و تا حالا باعزت ونجابت زندگی کردم ،دارم دیوونه میشم چون ما تو محیط کوچیکی زندگی میکنیم ،به خدا از ترس حتی فکر خود کشیم کردم ،تورو خدا راهنماییم کنید،التماستون میکنم،من دانشجوی یکی از بهترین دانشگاهای ایرانم و اینده خوبی دارم
-----------------------------
در همه جا بخصوص محیط های کوچک وقتی پسری دختری رو برای ازدواج انتخاب می کنه این موضوع رو در درجه اول با مادر و یا خواهرش مطرح می کنه و اونا هستن که پیگیر این موضوع هستن . اون آقای بیکار مطمئن باشید قصد ازدواج نداشته و رابطه شما هم اشتباه بوده . نگران نباشید و فعلا تحت هیچ شرایطب با ایشان رابطه نداشته باشید که دود این رابطه فقط تو چشم های شما خواهد رفت تا اون آقای زرنگ !!
نینا
ممنونم از راهنماییتون،هر اتفاقی برام بیافته شما رو در جریان میذارم چون غیراز شما درحال حاضر به کسی اعتماد ندارم
حجت
سلام:من ازحرکت شماخانم محترم خوشحال شدم برای قطع رابطه.اگراون اقاکه هم جنس من هست.بایدبعدازقطع رابطه شماباایشان اقدامی برای علاقه خودش میکردولی متاسفانه هیچ کونه قدمی برنداشت.پس نتیجه میگیریم اون اقاقدمش خیرنبود.ضمنآ امیدت به خداباشی وروانشناسان یک وسیله هستن.یاحق
نازی
Iran, Islamic Republic of
عزیزم، اصلا نگران نباش، و فقط هیچ نوع ارتباطی باش نداشته باش. دانشگات ک تموم بشه، شاغل میشی و میبینی ک ازش خیلی سرتری و موقعیتت قویتر میشه، و دیگه جرات آسیب زدن بت نخواهد داشت. همه ما اشتباه میکنیم. نمیخاد با فکر و خیال ب خودت آسیب بزنی، فقط به چشم یه خاستگار بدرد نخور ک قضیه ش تموم شده ببینش
Iran, Islamic Republic of
اگع بتونی منطقه ای که توش زندگیو ترک کنی و خططو خاموش کنی خب راحت کنار میای
ایدا
پسری 16 ساله عاشق یک دختر دانشجو شده دختره دختر خوبی نیست خوانواده پسر باید چه کار کنن


پویا
بابا دمتون گرم خیلی عالی بود.خیلی استفاده کردم.خدا خیرتون بده.واقعا خسته نباشید
نیلوفر
سلام من عاشق پسر عموم شدم به خاطر نجابتش ووقار وایمانی که داشت خیلی غیر مستقیم بهش گفتم که دوستش دارم با پیامک خودم را جای دختری جا زدم که مثلا اشتباه گرفته اون به اون دختر که خود من بودم درد و دل کرد وگفت دختر عموی مادرش دوست داشته و اون ازدواج کرده چون فرد بسیهر مومنی بود گفت اگه سوالی در مورد خداشناسیدارم بپرسم میخواست به خدا نزدیکم کنه من هم پرسیدم شب بعدش که دیدم اینقد صادق بهش گفتم دختر عموشم اون که فهمید من دوستش دارم گف صلاح نیست اس بدیم و بهتره خودم دنبال عرفان برم چند وقت بعدش استخاره کردم که خدایه اگر عشق من بهش به ازدواج ختم نمیشه بد بیاد که استخاره کردم وبد اومد من هم خواستم به فرمان خدا فراموشش کنم بهش گفتم داداش میخوام مث داداشدوست داشته باشم اون حاضر شد بهم کمک کنه گف تماس بگیر تا مشاورت بدم اما من ازش خجالت کشیدم ونزنگیدم چند وقت پیش که اس دادم برای مشاوره فهمیدم ازدواج کرده و حاضر به مشاوره نیست میخوام فراموشش کنم کمکم کنید عشق من عاقلانه بوده اما نمیتونم فراموششکنم کمک
Iran, Islamic Republic of
ماذا فاذا!!!!!!!!!!!!!!!
tajik
Iran, Islamic Republic of
عزیزم من یکیو دوست داشتم بهشم گفتم یارو خوشش میومد ولی من دفعه اولم بود نمیدونستم چیکار کنم خلاصه کات کردیم بعد اون خیلی اذیت شدم ولی الان ک با یکی دیگه نامزد کردم واقعا حیف روزایی ک بخاطر ش ناراحت بودم و خوش نگذروندم زندگیتو کن با دوستات خوش باش این پسر مومنا ام بلاخره پسرن کرم دارن اگه خیلی خوب بود همون اول ج نمیداد الانم ک ازدواج کرده بیخیال عزیزم ب خودت فک کن آینده ت الان نامزدم واقعا عاشقمه ایشالله تو ام خوشبخت بشی عزیزم
United Arab Emirates
🤣😂
نازنین
Iran, Islamic Republic of
اشتباه در اشتباه تموم شده برو دنبال زندگیت آبرو ریزی نشه
Iran, Islamic Republic of
شماکه خداروشکر واردهبچ رابطه ای نشدید پس چ دلیلی داره خودتو اذیت کنی ی پیام‌دادن ک چیزی نیست میتونی پیام ندی اینوفراموش کن ک خواست خداوند بوده ک شما بهم نرسیدحکمتی توشه شایدصدبرابربهتراز اون میخواد بیاد باهاتون ازدواج کنه هیچ وقتم خداروفراموش نکنید
Iran, Islamic Republic of
سلام
مورد 5 تو مورد 3 هم تکرار شده!
تشکر از مطلبتون
هانيه
Iran, Islamic Republic of
سلام من واقعا به راهنمايي يكي نياز دارم نميدونم چكار كنم؟من الان سنم از 30گذشته چند ماه پيش يكي از همكلاسياي دانشگاههمو ديدم و ارتباطي بينمون برقرار شده من كسي و تو زندگيم نداشتم البته ي شكست عاطفي هم خرده بودم البته اون هم همينطور، ارتباطش با دخترا فراون بوده و با نامزدش كه دو سالي ميشده باهم بودن و همه فاميل ميدونستن بهم زده يعني اون دختر رفته اما همين كه من احساسي نسبت به همكلاسيم پيدا كردم اون دختر برگشته و با هم ارتباط دارند همكلاسيم ميگه قصدش بامن ازدواج نيست انگار كه ميخواد ي چيزاي رو فراموش كنه با من همراهي ميكنه اما من دارم زجر ميكشم عقلم بهم ميگه بايد قطعش كنم اما دلم راضي نميشه بخصوص وقتي كه ميدونم رابطه مجدد آنها خيلي خوب نيست..همكلاسي من بشدت سخت و بي احساس..توروخدا بگيد چكاركنم؟؟؟؟

-------------
حتما ازش فاصله بگیرید .30سال آبروی خود را با یک اشتباه احساسی برباد ندهید . شما خیلی پخته تر از آن آقا هستید . ایشان دنبال وقت گذرانی هستند و همه چیز و همه کس زا باهم برای خودش میخواد . با یک مشاور مرکز حضورا صحبت کنید بعد تصمیم بگیرید
اسرین
Iran, Islamic Republic of
واقعا منم در این شرایط هستم چیکار کنم راهنمایی کنید منم نمیدونم
Raana
Iran, Islamic Republic of
سلام کمکم کنید من یسال ونیم بایه پسر بیست وسه ساله دوست بودم اون خیلی مشکلات داشت پدرش فوت کرده بود نون اور خونه بود تحصیلاتش کم بود وضیعیت مادی وشغل خوبی هم نداشت امامن خیلی عاشقش بودم و همه رو قبول کردم
حالا بعداینهمه مدت فهمیدم داره ی چیزایی عزمن پنهون میکنه هرچی ادرس خونشونو میپرسم با اصرارنمیگه منم بهش گفتم حتی ب قیمت از دست دادن من عم نمیگی اون بازم نگفت ومن رابطمو باهاش تموم کردم اما الان دو روز گذشته و خیلی حالم بده.نمیدونم کارم درست بوده یانه؟؟؟باید الان چیکارکنم؟؟؟؟
توروخد کمکم کنید
نازنین
Iran, Islamic Republic of
معلومه ک کارت درسته پسره بیعار بیکار
Iran, Islamic Republic of
سلام اگه رابطتون برای ازدواجه اگر می‌بینید واقعا سالمه خیانت نمیکنه باهاش کنار بیاید بلاخره اونم ی روزی هم آدرس خونشونو میده هم راز زندگیشو بهت میگه توکل کن ب خدا همه چی درست میشه اگه همه درا ب روت بسته باشه درب رحمت خداوند ب روی همه بازه توکل کن بخودش حداامکان نمازتو بخون قرآن بخون حداقل شده روزی ده دقیقه خیلی آرومت می‌کنه کمکت می‌کنه بهتر تصمیم بگیری
Iran, Islamic Republic of
ببین اگرمطمعنیدک میخواد باهاتون ازدواج کنه راهنماییش کنید ک ازتون دختره فاصله بگیره برگرده باشمابره سرخونه زندگیش اگه نه ک میدونید این رابطه شما ته نداره میدونید ک با اون خانم تو رابطتست شمارومیخوادفقط تو دستش نگه داره توکل کن ب خداوند همین الان رابطه روقطع کن ب برنامهات نمازخوندونو قرآن خوندنو اضافه کن حتما کمکت می‌کنه خواهرم
مهشید
سلام.یک سال و نیم با پسری هستم هر دو ۲۴ ساله هستیم.خیلی خیلی همدیگرو دوس داریم .خانواده هامون از همه چیز اطلاع دارن.می تونم بگم عاشقشم اما نمی دونم عاشق چیش!!! یه آدم شکاک ..بد دهن..بهم هر چی دوس داره میگه هر تهمتی می خواد میزنه
sheyda
من واقا" دوست پسرمو باهمه ی اخلاقاتش دوست دارم .اما میدونم بهم نمیرسیم وهرکاری میکنم حاضر نیست از دستش برم :(

----------
پاسخ:
شما حتما به يك مركز مشاوره كه تو آموزش و پرورش همه شهرستانها هم هست مراجعه كنيد و با يك مشاور مجرب صحبت كنيد و معمولا شمارشون رو 118 مخابرات داره .
در تهران نيز با اين مركز مشاوره دولتي تماس بگيريد و وقت بگيريد كه ويزيتش هم ارزون تر از همه جا هست :

66919607 و يا 66938833

و يا با مطلب دكتر محمود برجعلي - روان شناس و عضو هيات علمي دانشگاه خوارزمي
۲۲۵۰۱۵۱۹ شرق تهران
۸۸۶۹۰۸۵۸غرب . وقتي وقت گرفتيد و رفتيد به مشاور بفرمائيد از طرف سايت ميگنا
Iran, Islamic Republic of
راهنماییش کن بهش ثابت کن ک داره اشتباهی بهت شک می‌کنه با آرامش باهاش رفتار کن اگر قستتون ازدواجه ارتباطتونو ادامه بده اگر نیست واقعا دوتاتونم دارید ب باطلاق خیلی بزرگی کشیده میشید هرکاری میکنی توکل بر خدا کن حداامکان نمازتو بخون حتی شده روزی ده دقیقه قرآن با معنیه فارسیش بخون حتما کمکت می‌کنه خواهرم
مهشید
اما خیلی هم دوسم داره.چندین بار باهاش کات کردم اما بعد از مدتی با التماس و خواهش بر میگرده خانوادشو میاره.من دیگه خسته شدم از فحاشیش از شکاش.نه باهاش میتونم نه بدونش.مشاوره هم رفت اما درست نشد هیچب
Iran, Islamic Republic of
ببین اگر واقعا هدف جفتتونم ازدواجه با آرامی با عقل با خونسردی همه مشکلاتتونو ها کنید وگرنه وارد رابطه پوچ نشید ک بازنده بشید بهتون ذربه روحی وارد بشه اگرم میخواید باهاش بمونید بهش بگید ک برای ازدواج بیاد جلو هم شما هم اون جفتتونم پاک بودنتونو ب هم دیگه ثابت کنید بلکه انشالله ب امید خدابرید سرخونه زندگیتون خوشبخت بشید حتما توزندگیت خدارو نمازو قرآنو فراموش نکن اینان ک آدمارو نجات میدن دره رحمت خداوند ب روی همه بازه
مرسی خوب بود
ایرج
سلام از راهنماییتون متشکرم .من رابطم با یک زن شوهر داره اینو میدونم که سرانجامی نداره ولی طرف خیلی اصرار داره که رابطمون ادامه داشته باشه ولی من نمیخام خواهشا راهنماییمم کنیین مرسی
رها
من با کسی که قراربود باهم ازدواج کنیم بهم زدم چون میگفت با دخترخاله اش رابطه داشته حالا مشکل اون رابطه رو حل کنه بیاد خواستگاری میخوام ازش جداشم ولی خیلی داغونم
محمد
Russian Federation
یه مشکل خیلی خاص دار...
من یه ادم تنها هستم و علاقه خاصی به جمع ندارم بیشتر تو اتاق خودم هستم یعنی کلا تو اتاق خودم احساس اراممش میکنم
من به یه دختری دوست شدم که خیلی ها ازش بد میگن ولی همه دلیل این بد گویی رو گردن یکی دیگه میندازن و میگن من از اون شنیدم از این شنیدم بگزریم...
این دختر دیوانه وار منو دوست داره البته با توجه به حرفایه دیگران من خیلی به عاشق بودنش شک میکردم و تهمت هایه خیلی زشتی هم بهش زدم که خوئم الان ازخودم بدم میاد حالا مشکل من اینه این دختر علاقه خاصی به دیدنم نداره یعنی علاقه داره ولی میترسه و دلیل میاره که اگه بابام بفهمه یا مامانم و ...
گاهی میگه مثلا ابجیم اومد باید گوشیمو خاموشکنم یا ...
که چند بار باهاش دعوا کردم و قول داده دیگه خاموش نکنه کلا ...
چند بار با یکی از پسر هایه اپارتمانشون سر این خانوم دعوا کردم و...
الان سر در گمم که منو دوس داره یا نه خودم خیلی بهش وابسته هستم...
اما از این رابطه وحشت دارم ...
خسته شدم به نظر شما چیکار کنم که بتونم ببینمش واقعا حالم بده عصبی میشم و وقتیمیگم ببینمش با یه بهانه ایی رد میکنه منم عصبی میشم و سر کوچکترین موضوعی باهاش دعوا میکنم که صد در صد اون همیشه کوتاه میاد من هر جوری سعی کردم که از من دور بشه ولی دست بر دار نیست و هر دفعه کلی التماس و اینامن خیلی سر در گمم چیکار کنم ...؟
اسرین
Iran, Islamic Republic of
خاهر عزیزم ب نظرمن ولش کن چون دیگه تورو نمیخاد.فایده نداره خودتو بشکنی براش.ومطمانن چن ماه دیگه یادتون میره و از این ک الان وابستش شدی پشینون میشی فقط صبر داشته باش
Iran, Islamic Republic of
ببین محمد جان اگر شما واقعا برای ازدواج میخوای باهاش تو رابطه باشی حتما برو تحقیقات و انجام بده با گفته اینو اونم اصلا کاری نداشته باش خودت دست ب کاربشید امتحانش کنید اگر دیدی ک سالمه بعد ب امید خدا دست بکاربشو برای ازدواج ب کمک خداوند بروسمت خونه زندگیت وگرنه ن خودتو اذیت کن ن اون بنده خدارو چون جفتتونم ذربه بدی می‌خورید خواستو جمع کن داداش گلم یادت باشه اگرمیبینی دختره خوبیه همدیگرو واقعا دوست دارید حتما باهاش ازدواج کن مطمعن باش خداوند کمکت می‌کنه
مریم
Iran, Islamic Republic of
سلام
من دختریم که حدود 1سال با پسری دوست بودم خیلی دوسش دارم ولی اون دیگه علاقه ای بهم نداره،3ماهه که با دعوا و بحث تونستم رابطمو حفظ کنم که گهگاهی بهم اس بدیم یا صداشو بشنوم تا اینکه الان چندروزه که اصلا دیگه جوابمو نمیده،به نظرتون اگه رهاش کنم واسه 2،3ماه خودش برمیگرده سمتم؟اختلاف ما بخاطر دعواهای بیش از حد من بود که دیگه الان میگه علاقه ای بهم نداره،یعنی میشه علاقه رو بازم برگردوند؟چطوری؟ما اول رابطمون تا 7،8 ماهه اول فوق العاده خوب و خوش بودیم و بهم علاقه داشت
لطفا هرکی تجربه داره کمک کنه که چطور برش گردونم،البته الان نه چون خیلی از دستم عصبیه خیلی اذیتش کردم این مدت،
وحیده
Iran, Islamic Republic of
سلام. منم عینا رابطه ای مشابه رابطه شما داشتم. میدونستم دیگه دوستم نداره و الزاما رابطه رو ادامه میدادم. اشتباه بود. فقط بیشتر و بیشتر خودم رو اذیت کردم. میدونم سخته ولی فراموشش کنید. جنسبت مردها طوریه که شما رو بعد از یه مدت تکراری میشید و اگرتخواهند شما رو، ادامه دادن رابطه فقط به شما ضرر می رسونید. تا فرصت دارید و بیشتر از این به پایش نموندید رهایش کنید. حتی شماره تون رو عوش کنید.
Iran, Islamic Republic of
سلام برنميگرده ديگه بهش فك نكن
Iran, Islamic Republic of
اگر واسه ازدواج همو میخواید دوطرف حتما باهم با خونسردی کنار بیاید راضیش کن برگرده تو زندگیم حال بدی بهم ندید مثل دوتا رفیق صمیمی باشید تو زندگی ولی اگه ن بخاطر ازدواج نمیخواید همو الان ک سه ماه گذشته دیگه واسه نبود هم عادت کردید دیگه وارد اون رابطه اشتباهی نشید ب امید خدا برید دنبال کیس مناسب برای ازدواج برید سمت خوشبختیتون همیشه هم امیدتون ب خداوند باشه حتما موفق میشید
Iran, Islamic Republic of
سلام من یک خانم مطلقه هستم 2ساله بااپسری دوستم ازلحاظ مالی کمکم نمیکنه اصلابه وردم نمیخوره میخام فراموشش کنم ولی برام سخته چون توی شهرغربب دورازخانواده ام زندگی میکنم دوست ورفیق کسی روندارم ازی طرف دوسش دادم توروخداکمکم کنیدچطورفراموشش کنم شب تاصبح بیدارم داغونم بخدا
نفس
Iran, Islamic Republic of
سلام.من باپسری از یه خانواده خوب آشنا شدم.مابه قصد ازدواج باهم دوست شدیم.بعد چن ماه ازم خواست تا بیاد خواستگاری منم گفتم فعلن سربازی نرفتی.بعد خدمت .اونم قبول کرد.اینم بگم که ایشون از هر لحاظ خیلی برازندن.مالی.موقعیت اجتماعی.خانواده.تحصیل.قیافه.در کل دوست نداشتم ایشونو از دست بدم.هر کی هم مارو می دید میگفت شما چقدر بهم میاین.اما بعد یه مدت کاراش زیاد شد.طوری که در طول روز از هم بی خبر بودیم.منم شکایت میکردم که تو برنامه ریزی نداری.کار اندازه داره.تااینکه یه بار صبرم لبریز شدو بهم زدم باهاش‌.خودم هم خیلی پشیمون شدم.اما از اون هم خبری نبود.بعد یه هفته بهش اس دادم که تکلیفمو روشن کنه.چون حتی خداحافظی هم نکرده بود.اونم گفت رابطمون تمومه.دلیل خواستم.اونم گفت کارو مشکلات نمیذاره بهت اس بدم.اما من قانع نشدم.خیلی باهاش حرف زدم تا شاید بتونم برش گردونم اما انگار نه انگار در آخر گفت به مادرش قول داده که دیگه دوست نشه با دختر.چون خیلی مادر دوست و مذهبین قبول کرده.الان هم بهم گفت به عنوان یه دوست معمولی کنارتم اما منو فراموش کن.من خیلی دوسش دارم.لطفا کمکم کنین.دوس دارم برگرده.چون مطمئنم زوج خوبی میشیم.
Iran, Islamic Republic of
خب اگر مطمعنی ک زودخوبی میشی باهاش کنار بیا اینکه تو طول روز باهات ارتباط نداره با پیام نمیدم‌ دلیل نمیشه ک شما رو دوست نداره یا داره بهت خیانت می‌کنه یا ازت سرد شده شمام میتونی باهاش هم رنگ باشی مثل خودش مذهبی باشی تا اونم از این کارت بیشتر ازت خوشش بیاد با خونسردی با توکل بر خدا نمازتو بخون حتی شده روزی ده دقیقه قرآن بخون ببین چجوری آروم میشی موفق میشی پسره هم ازت خوشش میاد میرید سمت خوشبختیتون توکل کن بر خدا همه چی درست شدنیه
نفس
Iran, Islamic Republic of
میشه جواب سوالمو به ایمیلم بفرستین؟


------
پاسخ : خیــــــر
توسکا
Germany
عزیزم این پسره دیگه ب شما علاقه ای نداره.چون پسر اگ عاشق ی دختر بشه ب هیچ قیمتی ولش نمیکنه و تا هرجا ک بگی میره.رابطتتو قط کن باهاش تا بفهمه گدای محبتش نیستی
سارا
Iran, Islamic Republic of
سلام من سارا18سالمه سال گذشته باپسری اشناشدم که یک سال ازمن بزرگتر بوداوایل دایم باخودم کلنجارمیرفتم که کارم اشتباهه وسعی داشتم زودتر تمومش کنم اما اون واقعادوستم داشت ومیگف قصدش ازواجه وخانوادشم د جریان گذاشته بود کم کم بهش وابسته شدم بااینکه خیلی احساسی بودولی موقع عصبانیتش حرفای ناجورمیزد ورفتاراش نامعقول بودبااینکه ازرفتار وحرف زدناش خوشم نمیومد ولی بشدت وابستش شدم تااینکه فهمیدم توگذشتش بادخترای زیادی رابطه داشته حتی رابطه جنسی هرروز کارمون دعوا وبحث بود سرچیزای جزیی بخاطرهمین خلقیاتش بهونه اوردمو وکات کردم ولی بعدش بشدت افسرده شدم سعی کردم باخودم منطقی باشم وباکمک مشاوره تونستم ازوابستگیم بهش کم کنم وبرا آیندم هدف تعین کنم خطموخاموش کردم اما اون دایما به خونمون زنگ میزد دست از سرم برنمیداشت ویروز خواهرشو واسطه کرد والان دوباره شروع شدالان سربازیه وچن ماه دیگه تموم میشه بهم گفته بعداز سربازیش خانوادشو میفرسته اما تومدتی که باهاش بودم خیلی اذیت شدم وعذاب کشیدم والان دوسش ندارم ومشکل اینجاست که شهامتشوندارم بهش بگم دوسش ندارم نمیتونم خیلی سخته لطفاکمکم کنین باید چیکارکنم؟
مرضی
United Kingdom
دوسش داری پس:)
Iran, Islamic Republic of
اگه واقعا دوسش نداری میدونی ک آیندت تو خطره زندگیه خوبی باهم ندارید بعد از سربازیش ی جوری بهش بگو یا یکم کمتر پیام بده یا جواب تلفوناشو بده اگرم میدونی باهاش خوشبختی حتما باهاش بمون خدارو خوش نمیاد. اذیتش کنی یادت باشه کمک ب دیگران در راه خدا خیلی سواب داره
نهال
Iran, Islamic Republic of
سلام من بایکی درستم که قصد ازدواج داریم ولی اون ازم میخواد تلفنی کنم ایا این کارو بکن خانواده ام خبر دارن که قصد ازدواج رو باهاش دارم


--------------
پاسخ : خیــــــــــــــــــر
nazi
Iran, Islamic Republic of
سلام ، من تو ی رابطه خیلی خیلی عجیب (ب نظر خودم) گیر افتادم ، چند ماهی میشه که با ی نفر رابطه دوستی دارم هم دانشگاهیم هست ، من قبل رابطه بهش علاقه داشتم ولی خب علاقه ای بود ک بدون شناخت بدست اومده بود و فک میکردم میتونه اون چیزی باشه ک من میخوام.خلاصه من ب هیچ وجه قصد گفتن این علاقه رو بهش نداشتم تا اینکه موقعیتی پیش اومد ک اون خودش درخواست داد و منم گرچه از همون اوایل با شناختی ک ازش بدست اوردم (خودش یسری چیزا رو روشن کرد ) قصد رابطه نداشتم ولی خب تن ب رابطه دادم و چندباریم همو دیدیم و خلاصه ادعای عاشق بودن کردیم .. البته فقط ادعا چون هم من هم اون هیچ معیار یه رابطه عاقلانه رو نداریم ، من ک بعد شناخت هرچه بیشترش بیشتر ازش یجورایی زده شدم خب بلاخره کسی نبود ک با معیارهای من یکی باشه و ی اعمالی ازش سر زده ک اصن برای من قابل درک نیست گرچه برای خودش عادیه و راحت راجبشون حرف میزنه . البته اصن پسر بدی نیست و از موقعیت اجتماعی خوبیم برخورداره ولی خب .. در رابطع با اونم از همون اول برام روشن کرد ک اصن قصدش ازدواج نیست و صرفا چون شرایط ازدواج نداره میخواد ی رابطه ای رو حالا معلوم نیست تا کی داشته باشه .. منم ادمی نیستم ک بخوام همینجوری با کسی بمونم گرچه خود من برای ازدواج باهاش راضی نیستم به دلیل یسری مسائل .. خلاصه اینکه دوسدارم هرچه زودتر باهاش بهم بزنم ولی خب نمیدونم چطوری و چجوری واقعا گیج گیجم ، اون ک حاضر ب قطع رابطه نیست و اگه من قط کنم هی سراغ میگیرع ومنو وسوسه رابطه مجدد میکنه ، تو اوج جدایی اونوقته ک ادعای دوسداشتن میکنه گرچه بازم قصد با هم موندن و ازدواجی در کار نیست .. من از خودم تعجب میکنم ک با وجود اینکه میدونم نمیخوام ازدواج کنیم و میدونم نمیخواد ازدواج کنیم بازم باهاشم و نمیتونم ازش جدا شم ، گرچه معمولا میشنویم دخترا گول قول ازدواج طرفو خوردن ! میخواستم اگه میشه منو درین مورد راهنمایی کنید ..
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
باسلام من 16سالمه و دوست پسرم 22سالشه ما از لاین باهم اشنا شدیم و تقریبا نه ماه باهم بودیم ک من بابام فوت کرد و دوست پسرم میدونست بابام مریضه ولی چن وخت ک ازش حالو احوال نگرفت بخدا وختی بابامو ازدست دادم حالم از همه چی بهم میخورد بعد دوست پسرم ک خودم شماره مامانمو داده بودم ب مامانم زنگ و ی عالمه پیام داد ک اره چرا زدی زیرش منم حالم بخدا خراب بود گفتم دیگه بسته بزا تموم شه ولی اون اونقدر نفهم بود ک درکم نکرد باز زنگ زدو ب همه کسایی ک میشناخت گفت ک باهم بودیم و منو خیانت کار میگف رو چهلم بابام اون عوضی باز زنگ زده بود دختر عمم بفهم گف چون من حالم خوب نبود و بابام بخدا ادم الکیی نبود واقعا ادم بزرگی بود اجتماعی و روضه خوانه امام حسین و بخدا خیلی خوب بود بهترین مرد توی دنیا بود سرطان کلیه داشت بعد ک کلیه شو در اوردیم تمام بدنش پر غده شد همه جاش و فلجم شد بخدا من من مثل چی میسوختم تو اون روزها بعد دوست پسرم تا تونست ابرومو برد خودم ب درک ابروی بابام فقط واسم مهم بود چن بار بهم گفت ک میخاد خود کشی کنه ولی بخدا هم دوست داشتن هم اینکه میگفتم خدایل منو ببخش مگه من کیم ک بخاطر من ی بندت ازت ناامید شه تا تونستم رو مخ دوست پسرم کار کردم ک راضی شدو خودشو نکشت بعد تهدیدم کرد ی کار میکنم نتونی از هونه پاتو بزاری بیرون و بعدش....... هرچی خاست گفت ولی من خر باز گفتم قبول شرطم گزاشتم ک بیاد خاستگاریم اگ مامانمو تونست راضی کنه باهاش ازدواج میکنم اونم قبول کرد ک تا سالگرد بابام صبر کنه چن روز پیش ی دختره اومد بهم گف ک اره اون مدتی ک بابات فوت کرده بودو تو حالت خراب بود دوست پسرت ب من پیشنهادداد و من قبول نکردم گفتم ههه برو باوا دوست پسرم منو بیشتر ازینا میخاد گفت باور نداری بعد چت اون و دوست پسرمو دیدم ک اره واقیعت داشت الانم تازه چن روز شده ک خبر دارشدم نمیدونم چ جوری برم ب دوست پسرم بگم دست از سرم ور داره چون دیه حالم ازش بهم میخوره بخدا میترسم برم ببینمش کاری نکنه ولی جز دیدن و حرف زدن باهاش واهی ندارم چون اگ بهش زنگ یا پیام بدم میدونم ک دست بردار نمیشه و باز مزاحمت ایجادمیکنع بخدا بخاطرش من قید خیلی چیزا رو ردم اینقدر کتک خوردم از دست مامانم بی اعتمادی داداشم تک دخترم اجی ندارم الانم دیه بابا ندارم نمیدونم چ جوری بهش بگم ک بلایی سرم نیاره یا عکسامو پخش نکنه ب مامانو داداشام ک اصن نمی تونم بگم چون مامان بخدا باز بفهمه دیه سکته میکنه بس ک غم خورده و داداشامم ک دوتاشون 19 20سنشونم کمه میترسم کاری کنن ک دیه جای جبران نباشه توروقران درست راهنماییم کنین ک بهش چی بگمو چ جوری قانعش کنم ولم کنه روز دوشنبه قرار ببینمش توروخدا بگید چیکار کنم
Iraq
خوب بود ولی دلم نمیاد جدا شم
پسر
Iran, Islamic Republic of
خیلییی دوسش دارم بخواطرش عوض شدم ولی دگ نمیتونم دلم میخواد با ادمابه دگ باشم و این ک جلو خودمو مبگیرم دارم افسرده میشم اصلا هرچی میگن ... یا هرچی دگ ولی نمیخوام بش خیانت کنم میخوام قبل اینکه صبرم تموم شه باش تموم کنم ولی میترسم نمیدونم چرا اصلا نمیدونم چمه یکی کمکم کنه
...
Iran, Islamic Republic of
دقیقا تو شرایط توام چب کار کردی؟؟
نازی
Iran, Islamic Republic of
من 13 ساله هستم اسم من نازی است واسم دوست پسرم کمیل است من می خواهم
Aida16
United Arab Emirates
پچه هنوز 13 سالته واسه عشق و عاشقی خیلی زوده نکن ای کارو منظورمBFداشتنه
Iran, Islamic Republic of
ببین ربطی به سن نداره الان دخترتوشهرما۱۳عروس
Aida16
United Arab Emirates
بچه تو هنوز 13 سالته آخهbfمیخای چیکار
هما
Canada
سلام من 3 ساله با پسری هستم 8ماه ازم کوچیکتره من 19 سالمه قصد ازدواج داره درصورتی ک من 3بار ازش خیانت دیدم ولی رابطه آمون همچنان ادامه داشت پدرم با ازدواج ما مخالف من میخوام تمومش کنم ولی اون نمیکنه واقعا نمیدونم چیکار کنم بیخیال من بشه
زهرا
Iran, Islamic Republic of
من هم با یکی سه سال دوست بودم.ولی قسمت نشد الان منو به زور دارن میدن به یکی دیگه.منکه الان راضی شدم و قبول کردم.ولی اون .......حالش خیلی بده......تو رو خدا دعاش کنین....
فرشته
Russian Federation
سلام دختر ١٩ ساله هستم ٦ ماه پيش از طرف دوستانم با پسري اشنا شدم از همون لحظه اول به قصد ازدواج شروع كرديم وقرار گذاشتيم اگه احساسى بينمون بوجود اومد خانواده هارو در جريان بزاريم همه چيز خوب پيش رفت اما تنها مشكل اين بود كه خانواده من خيلى ازاد بودن و خانواده اون اقا مذهبى
بعد يه مدت با مادر من صحبت كردن و گفتن خودشون مشكل ندارن و خانوادشون رو راضي ميكنن و از مادرم يك ماه فرصت گرفتن اما به يك ماه نرسيده مادر اين اقا متوجه شد و همه چى خراب شد و مادرشون با من صحبت كردن و خواستن ديگه جواب پسرشون رو ندم اما اين اقا باز با من تماس گرفت و با قول و قرار فراوان من رو برگرداند من هم ايشون رو خيلي دوس دارم اما موضوع به اينجا ختم نشد و بعد چندين روز مادرشون باز به رابطه پنهانى ما پى برد و اين سرى با لحن بد تري با من صحبت كرد اما ديگه اون اقا به من زنگ نزد و از طرف يكى از دوستاشون به من پيغام رسيد كه قسم قران خوردن كه ديگه با من ارتباط نداشته باشن حتى شمارشون رو هم عوض كردن از اين ماجرا سه ماه گذشت واقعا سه ماه سخت براي من كه با ناراحتي فراوان طي شد تا اينكه شب تولد اين اقا رسيد واقعا نميتونستم تبريك نگم به هر زحمتي بود اي دي اينستاگرام ايشون رو پيدا كردم و تبريك گفتم اما هيچ جوابي به من ندادن و پيام من رو هم نخوندن دو روز بعد اما خودشون به من پيام دادن از احساسشون گفتن از حال بدشون تو اون دوران گفتن و از من با كلى خواهش خواستن كع من برگردم منم با توجه به احساسي ك داشتم برگشتم اما حس ميكنم هيچي مثل سابق نيست الان تقريبا دو هفته گذشته كه ما در ارتباطيم اما اين سري برخلاف سري هاي قبل هيچ قول و قرار و وعده وعيد به من نميدن و فقط ميگن قسمت
منم نميدونم بايد چيكار كنم ديگه دارم ديوونه ميشم اگه قسمت نشد چي؟يعني نبايد هيچ تلاشي بكنن؟ تروخدا كمكم كنيد هرچقدر زمان ميگذره من احساسم بيشتر ميشه (اين اقا ٢١ سالشه شاغله و از نظر گذراندن زندگى مشكلى نداره)
Iran, Islamic Republic of
سلام من یه خانمم میخوام‌نامزدمو ول کنم همه چیرو تموم کن کاملا عقلی.اما اون منو تهدید کردا که اگه ولش کنم خودشو میکشه!!!!حالا من چیکارکنم
به خاطر دلسوزیش بمونم یاتصمیم درست رفتن روعملی کنم؟
التماستون میکنم جوابمو بدین نااابودم.
سودا
Iran, Islamic Republic of
سلام ما با هم خیلی تفاهم داشتیم و دلامون هم خیلی بهم نزدیک بود فقط چون من ک دختر هستم 2سال بزرگترم مادرش ب شدت مخالفت کرد و مجبور ب کات شدیم. مشکل اصلی این ک همکار هستیم و حتی ناخواسته همو هروز میبینیم. احترام همو داریم و حتی احترام طرافیانمون. فقط یکی دو هفته است ک ی دختری رو بزور دارن باهاش اکی میکنن ک اصلا از لحاظ اخلاقی اکی نیست و خودش هم اینو ب من گفته ولی حفظ ظاهر میکنه و دختره ب خاطر دوستش ک همکار ماست مدام میاد محل کار ما. نامزدم تا منو میبینه استرس میگیره و از دختره فاصله میگیره .من نمیخوام اون بخاطر من موذب بشه فقط میخوام بدونم ک چطوری میتونم خودمو اروم کنم چون تنها واکنش من لبخند ب نامزدم و سعی میکنم خودم خونسرد و اروم نشون بدم ولی از درون واقعا متلاشی میشم و میلرزم. چطوری میتونم عاطفه و تعصب خودم نسبت ب نامزدم رو از بین ببرم. این عاطفه از طرف اون خیییلی شدید تر و بهم امار دادن ک کار هرشبش شب زنده داری و گریه است...... ولی تو ظاهر با اون دختره همصحبت و ظاهرشو شاد نشون میده
دیروز بعد از یک ماه و خورده ای ازم خواست و ب ی چای دعوتم کرد ک باهم صحبت کنیم و اگه حرفی مونده بزنیم و یکم سبک بشیم.خیلی خوب بود و هردو ب ارامش رسیدیم .البته بیشتر اجازه دادم اون حرف بزنه و خواست ک ثابت کنه ب دهتره ج منفی داده ولی داره فقط حفظ ظاهر میکنه. من ی حسی دارم ک منتظر تا سر فرصت با من دوباره اکی به و رسمی بشه رابطمون. از طرفی هم نمیخوام امید واهی ب خودم بدم. خواهش میکنم کمکم کنید.
من ایمیلم مشکل داره ممنون میشم بتونید
یا ی مشاوره ای ک هزینه کم داشته باشه بهم معرفی کنید چون الان یکم مشکل اقتصادی دارم.ممنون
sahar
Iran, Islamic Republic of
با سلام
من دختر ۲۱ساله ای هستم که در طریق چت با پسری ۲۶ساله آشنا شدیم من اول برای ایشون عشق گذشته خودمو توضیح دادم و ایشونم مایل بود که تو فراموشی بهم کمک کنه.از اولشم هم قصدی به ازدواج و این بحث ها نبود.
خیلی مهربون باشخصیت و واقعا عالی
اما مشکل اینجاست که ایشون انقدر خوب بودن و از نظر عاطفی وابسته شدم درحالی که الان دارن ازدواج میکنن و این جدایی برای هر دومون سخته چیکار کنیم
Sarin
Iran, Islamic Republic of
واقعا تا خودتون نشناختين وارد رابطه با كسي نشيد بهش تعهد نديد بازيچش نكنيد رويا بافي نكنيد چرا واقعا بعضيا اينقدر راحت وارد زندگي افراد ميشن طرفو از هر چيزي محدود ميكنند كه نه درس بخون نه جايي برو نامزد ميكننند وقيحانه از اينده ميگن و بعد خيلي راحتم ميرن خلاص بشن واقعا وجدان ندارند همچين افرادي يه بيماري هست به نام كاميتمنت فوبيك توصيه ميكنم دختر پسرا بخونند
مهلا
United States
من نزدیک به یک ساله یه رابطه ای رو شروع کردم که بیشترش در حال جنگ و دعواییم ولی طرف مقابلم میدونم ک منو خیلی خیلی دوست داره منم یه حس هایی بهش دارم ولی میدونم ک من باهاش هیچ اینده ای ندارم چون از لحاض سطح فکری عقلی خانوادگی و...اصلا اصلا بهم نمیخوریم..خیلی پایین تر ازمنه..موقعه شروع رابطه خودمم اینو میدونستم ولی فک نمیکردم انقد طولانی بشه..۱۰۰ بار تاحالا کات کردیم ولی باز شروع شده..نمیدونم چجوری بهش بگم چون خیلی پسر احساسیه..چند روز رو در رو بهش گفتم دیگه نمی خوام ادامه بدم شروع کرد به گریه کردن ، رف؛ چند دقیقه بعد زنگ زد دوباره همو دیدیم با بغض گف میشه لطفا نری؟بعدش دستامو بوسید ؛ موندم واقعا چی بگم ترسیدم یه چیزی بگم دلش بشکنه...تروخدا خواهش میکنم یه راه حلی به من بدین رابطه رو تموم کنم طوری ک خیلی بهش آسیب وارد نشه یا به قولی شکست عشقی نخوره
(لازم به ذکره ۱۰ ماهه داریم حرف میزنیم و فقط ۳ بار همو دیدیم!! نمیدونم چرا اون انقد وابسته شد..)
خواهش میکنم کمکم کنید...
فاطمه
Iran, Islamic Republic of
نامزدم پسر خالم است واحساس میکنم واقعا دیگر نمیتوانم با اوباشم سر هر چیز کوچک بحث بزرگ راه می اندازیم رابطه با دوستانم را باید کامل قطع کنم اگر در مهمانی بروم میگوید پس بگو برا چی رفتی دوستت اونجا بود مطمعنم ازدواج موفقی نخواهیم داشت ولی از عکس العمل خاله ام میترسم‌چه کنم
صالحی
Iran, Islamic Republic of
با مادرت درمیون بزار
خانم
Iran, Islamic Republic of
سلام من واقعا به کمک نیاز دارم
من ۲۱سالمه وکسی که باهاش دوستم آقا ۲۷ سالشه من اولین باره همچین خبطی کردم واقعاهم پشیمونم من دانشجوام اما دوست پسرم درسشو ول کرده قبلا با دوتا خانم رابطه داشته اوایل دوستم مجابم کردکه دوست بشم منم برام هیچی جدی نبود گفتم برام مهم نیست اما الان بهش شک دارم چند ساله پیشم دسته چپش آسیب دیده تقریبا انگشتای دستش کار نمیکنه پدرش به خاطر بدهی زندانه اما قصدش ازدواجه خانوادش اومدن یه بار خواستگاریم اما پدرم گفته که جنازه ی منو رو دوشش نمیندازه وقتی بهش میگم با گریه و زاری منو نگه میداره میگه خودمو میکشم من نمیدونم واقعا باید چیکارکنم شغل درست و حسابیم نداره من آینده ی خوبی دارم استخدامم اما ایشون کارگره.من واقعا احساس عشق و دوست داشتن بهشون ندارم حس میکنم ترحمه ولی دلمم نمیاد بهشون بگم تورو خدا راهنماییم کنید من چیکار کنم باهاش بمونم یا ترکش کنم
رضا
Iran, Islamic Republic of
سلام. انتخاب همسر مهمترين انتخاب زندگي يك فرد است پس حتما به يكي از مراكز روانشناسي و مشاوره دولتي شهرتون مراجعه نموده و با يك مشاور خانواده مجرب صحبت كنيد. اين مساله خيلي مهمه سرسري تصميم نگيريد . ولي اگه از من ميشنويد اين فرد اصلا كيس مناسبي نيست و حتي ايشون اصلا شرايط ازدواج ندارند وقتي بيكار هستند مگر اينكه بخوان زندگي دختر يك خانواده رو سياه كنند و بعد ازدواج زندگي شون منجر به طلاق بشه. بيخيال شين و حتما برين مشاوره . موفق باشيد

----------------
اگر در تهران زندگي مي كنيد مركز مشاوره دولتي توحيد گزينه مناسبيه
تلفن: 66938833 -66919607 در ساعات اداري
ⓈⓐԋⓐЯ
Iran, Islamic Republic of
سلام ترو خدا کمکم کنید .خانمی هسم ۲۸ساله ی نفرو شدید دوس دارم ۷ساله با همین ‌‌‌،(محمد)محمد خیلی منو عذابم میده مامانم فوت کرده همش فحش ب مامانم میده جگرمو اتیش میزنه ب جایی رسیدم ک هر وقت فحش مامانم میده بی،اختیار میشم و خودزنی میکنم ترو خدا بگین چجوری ازش سرد بشم جدا بشم
س
Iran, Islamic Republic of
عزیزم بهتره ازش جدا شی
این فرد، اصلا فرد مناسبی برای شما نیست
صالحی
Iran, Islamic Republic of
مامانت عزیزتره یا عشقت؟؟
سلین
Iran, Islamic Republic of
من عاشق شدم عاشق کسی ک میدونسم بهش نمیرسم اونم عاشقمع روز ب روز رابطمون احساسی تر شد تا اینکه چن سال گذشت و خانوادهامون اجبار کردن قرآن آوردن جلومون ک قطع رابطع کنیم قسم بخوریم ک دیگه هیچ ارتباطی نداریم باهم خوب خیلی سختع خاطرات رویاهامون عشقمون دو طرفه واقعی هس واسع جفتمون سختع خودم ب کنار حال بدع دردونمو چیکار کنم اشکای زندگیمو چیکار کنم تورخدا یکی بهم کمک کنه دارم دیوونع میشم چجوری اخع ازش دل بکنم چجوری کناربیام
بانو
Iran, Islamic Republic of
سلام دوست پسر من مرد خیلی خوبیه خیلی خوب . حدشو میدونه هرچی سعی کردم ل همسرش نزدیکش کنم بیفایده بود هرچی هم سعی کردم خودم جدابشم نزاشت من از این رابطه اسیبی ندیدم و وقتی بامن اشنا شد باصداقت همچیو گفت بعدم اینک زنش خیلی زود جوش میاره من یبار لباس خریدم گفتم بده بهش بگو کادو خریدی زنه لباسه روانداخت ته کمد! نپوشیدش! هرچی هم میگم اروم رفتارکن تا باهم خوب بشین بیفایدس ! من نمیدونم چیکارکنم میترسم ب زنش بگم رفتارت این ایرادارو داره سلیطه بازی دراره! ولی نمیخامم اینجور باشه خب خلاصه یکی کمک کنه چجور بهم نزدیکشون کنم . من خیلی عاشقشم اونم خیلی عاشقمه ولی خب من میخام بازم شانس بدم بهشون اخه بچه دارن و راستش میخام خودمو راحت کنم
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چرا همیشه بدنبال این هستیم که بدانیم چرا گل خار دارد؟ بیایید گاهی بدنبال آن باشیم که بدانیم چرا خار گل دارد؟