جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۱۴ مهر ۱۳۹۱ / ۰۶:۳۱
کد مطلب: 14468
۰
۳

اصول اساسي آموزش در ۵ تا ۷سالگي

اصول اساسي آموزش در ۵ تا ۷سالگي
آموزش توانايي حل مسئله و مشارکت فعالانه به کودکان ۵ تا ۷ سال پرورش و تربيت کودک يکي از اساسي ترين وظايف والدين است. اما نکته اي که بايد به خاطر داشت، اين است که بعضي از والدين از ارائه آموزش هاي اوليه در دوران کودکي غفلت مي کنند.
خوب است بدانيد مهارت هايي نظير کسب هويت، حل مسئله و برقراري روابط اجتماعي از همان دوران کودکي شکل مي گيرد و نقش مهمي در زندگي آينده فرد ايفا مي کند.
در سال هاي حساس اوليه زندگي کودک به ويژه سنين ۵ تا ۷ سالگي يک سري مهارت هاي بسيار اساسي وجود دارد که اگر کودک به آن ها دست يابد، زندگي سالم تر و موفق تري خواهد داشت.


پرورش ابتکار

پرورش ابتکار در کودکان ۵ تا ۷ساله يکي از مهم ترين وظايف تربيتي والدين است؛ در غير اين صورت بچه ها فقط کارهاي کليشه اي انجام مي دهند و دنباله رو ديگران خواهند بود. براي تربيت کودک مبتکر بايد به او اجازه دهيم، انتخاب هايش را بيان کند. بسياري از والدين از کودکان خود مي خواهند دنباله رو والدين باشند در صورتي که اين امر قدرت انتخاب، استقلال فکري و ابتکار را از آن ها مي گيرد.

دکتر شهرام ناصري روان پزشک و مشاور با بيان اين مطلب به خراسان مي گويد: گاهي فرد انتخاب هاي خود را به ديگران اعلام نمي کند يا براي خريد هرچيزي به فرد ديگري وابسته است. او همان کودکي است که در خردسالي حق انتخاب نداشته است و هميشه برايش همه چيز انتخاب شده است.

کودک در سنين ۵ تا ۷سالگي بايد ياد بگيرد هدف از کاري را که مي خواهد انجام بدهد، بيان کند. به عنوان مثال اگر مي خواهد با لگو خانه بسازد، بايد توضيح بدهد چطور خانه اي مي سازد.کودکي که بتواند بگويد چکار مي کند وچرا اين کار را انجام مي دهد در آينده مي تواند هدف گذاري کند و به اهداف خود دست پيدا کند.دکتر ناصري ادامه مي دهد: موضوع بعدي، حل مسئله است.

يک کودک بايد بتواند مسئله را تشخيص بدهد و آن را حل کند، وقتي سعي مي کند در يک بطري را باز کند و نمي تواند، نبايد آن را رها کند و به سراغ چيز ديگري برود. بهتر است والدين به او نشان دهند که در بطري سفت است و طبيعي است که کودکي مانند او نتواند آن را باز کند. سپس به او نشان دهند که چگونه مي توان در بطري را باز کرد. يک کودک سالم وقتي نتواند از يک روش براي حل مسئله استفاده کند، دوباره تلاش مي کند و منصرف نمي شود. نظارت والدين در اين هنگام بسيار ضروري است و والدين در اين وضعيت بايد به کمک او بيايند و راه هاي ديگري را براي حل مسئله پيدا کنند.


حل مسئله

در اين صورت کودکي تربيت مي کنيم که با پشتکار روش هاي مختلفي را براي حل مسائل آزمايش مي کند. چنين کودکي در آينده کمتر سرخورده مي شود زيرا مي داند هميشه راهي براي رفع مشکل وجود دارد و انسان موفقي مي شود.
او کمتر دچار افسردگي و اضطراب مي شود زيرا افسردگي و اضطراب ناشي از احساس ناتواني در حل مسئله و يا روبه رو شدن بامشکلات است.
افسردگي و اضطراب دائمي ممکن است زمينه گرايش به اعتياد و مصرف مواد روانگردان را فراهم کند بنابراين مي بينيد که پايه پيشگيري از اعتياد، افسردگي و سرخوردگي از سنين خردسالي گذاشته مي شود و اين امر مستلزم مشارکت و ارزيابي دقيق رفتارهاي کودک و وقت گذاشتن براي اوست.
درحالي که اين آموزش هاي ساده در اين سنين تا حد زيادي از بروز مشکلات و اختلالات رفتاري در آينده کودک جلوگيري مي کند، بيشتر وقت کودکان ما در کلاس هاي نقاشي، زبان و روباتيک مي گذرد و ما سال هاي طلايي آموزش کودک را از دست مي دهيم.


مشارکت در بازي هاي پيچيده

شرکت در بازي هاي پيچيده يکي ديگر از راه هاي توانمندکردن کودکان در اين سنين است، لازم است کودک در اين سن بازي هاي گروهي انجام دهد و ياد بگيرد که با گروه همسالان مشارکت کند. در اين سن، کودک بايد به اجزاي تشکيل دهنده اشياي مختلف کنجکاوي نشان دهد.
کودک همچنين بايد بتواند با خمير بازي چيزهايي درست کند و با آن هابازي کند و به فعاليت هاي دو يا چند مرحله اي علاقه داشته باشد. يعني بتواند همزمان از چسب، کاغذ، نقاشي، ماژيک و خميربازي در ساخت يک اسباب بازي استفاده کند. ارائه دائمي الگو به کودک در اين سن صحيح نيست زيرا قوه ابتکار و خلاقيت او را تضعيف مي کند. کودک در اين سن نبايد تماشاگر باشد، بلکه بايد بتواند به گروه همسالان براي بازي کردن ملحق شود.


روابط اجتماعي

توانايي برقراري روابط اجتماعي افراد در سنين کودکي شکل مي گيرد. نکته اين جاست که در عصر ارتباطات، کيفيت زندگي به طور مستقيم تحت تاثير روابط بين انسان هاست و اگر فردي نتواند روابط سالمي با ديگران داشته باشد، در بسياري از حوزه هاي زندگي فردي و اجتماعي دچار مشکل مي شود.
يکي از بهترين راه هاي تمرين برقراري روابط اجتماعي با ديگران، ايجاد رابطه با بزرگسالان آشناست. کودک در سن ۵ تا ۷سالگي بايد بتواند با آشنايان گفت وگو کند. افرادي مانند مغازه دار محله، مربي مهد، همسايه، عمو و دايي کودک بايد تلاش کند، با اين افراد ارتباط برقرار کند و واکنش مثبت نشان دهد.
به سوالات آن ها جواب دهد و خواسته هايش را بيان کند. اين رفتار، پايه اصلي روابط اجتماعي وي را در آينده تشکيل مي دهد. کودک بايد تمايل داشته باشد به سمت بزرگسالان آشنا برود؛ والدين هم بايد تلاش کنند رابطه کودک با بزرگسالان آشنا را تقويت کنند.

کودک بايد در ارتباط با ديگران قادر به مشارکت باشد. به عنوان مثال بتواند مسئوليتي را به عهده بگيرد و آن را تا رسيدن به مقصد دنبال کند. همچنين کودک بايد کودکان ديگر را با اسم بشناسد و بتواند دوست پيدا کند و با آن ها وارد بازي داوطلبانه شود.
بچه هايي که مي توانند با بزرگسالان آشنا رابطه خوبي برقرار کنند اما در ارتباط با همسالان خود چنين مهارتي را ندارند، بايد در روابط اجتماعي خود از والدين کمک بگيرند. شکل گيري روابط اجتماعي در کودکان نيازمند زمان است و کودک مي تواند در طول زمان با الگوبرداري از والدين به خوبي با ديگران ارتباط برقرار کند. بچه ها بايد دوست هم سن و سال خود داشته باشند و بتوانند داوطلب بازي با آن ها شوند، کودک بايد ياد بگيرد از روابط با ديگران سود متقابل به دست آورد و از همراهي و همدلي با ديگران لذت ببرد.

در آموزش فراگيري مهارت هاي اجتماعي والدين نقش اساسي دارند تاکيد. ما بايد به بچه ها کمک و از آن ها حمايت کنيم. نکته اين جاست که کودکان معمولاً در برخورد اوليه با کودکان ديگر، دچار خودشيفتگي مي شوند، اين خودشيفتگي که به خودشيفتگي اوليه معروف است، بايد در وجود کودک باشد. اما کودک بايد طي دوران رشد و تکامل خود ياد بگيرد که چگونه با ديگران مشارکت و همراهي کند و در ضمن بتواند همدل باشد. يعني بايد بتواند ديگران را خوشحال کند، کودک سالم در اين سن از نظر روابط اجتماعي کودکي است که دوستاني دارد، به عنوان دوست شناخته مي شود و دوستانش از او حمايت مي کنند.میگنا دات آی آر.چنين کودکي قادر است در زندگي اجتماعي آينده خود روابط سالم و مناسبي برقرار کند و به ميزان زيادي از افسردگي، اعتياد و گوشه گيري مصون خواهد بود.اهميت روابط اجتماعي سالم به حدي است که اگر يک کودک بسيار باهوش و نابغه را به تنهايي بزرگ کنيم او هرگز در بزرگسالي شاد و خوشبخت نخواهد بود زيرا نمي تواند با ديگران ارتباط برقرار کند.


مشارکت فعالانه

همچنين کودک بايد براي حل مسائل قادر به مشارکت با ديگران باشد. يک کودک ۵ساله درکي از مشارکت فعالانه با ديگران ندارد و اغلب در مشارکت با همسالان زد وخورد، دعوا، گريه و سروصدا مي کند. اما در طول زمان کودک راه هاي قابل قبولي براي جلب توجه ديگران پيدا مي کند. به نحوي که مي تواند حمايت گروه همسالان را داشته باشد و خودش هم از سوي آن ها حمايت شود.

کودک طي زمان ياد مي گيرد، در اجتماع حضور فعالانه داشته باشد و اين امر آغاز حضور وي در اجتماع را رقم مي زند. در اين جا نيز والدين بايد به کمک کودک بيايند و به او ياد دهند چگونه مي تواند با ديگران مشارکت کند.والدين بايد کودک را از زورگويي، يارکشي، بد و بيراه گفتن برحذر کنند و به او ياد دهند از عواطف و مهارت هاي فردي براي جلب توجه ديگران استفاده کند.
کودک بايد ياد بگيرد از بزرگسالان براي حل مشکلش کمک بگيرد و به جاي قهرکردن يا استفاده از زور، از بقيه بچه ها کمک بگيرد. والدين بايد افراط و تفريط را کنار بگذارند و به موقع مداخله کنند، راه حل را به وي نشان دهند و به او ياد دهند که مي تواند با گفت وگو مشکلش را حل کند.همچنين کودک بايد بتواند احساسات ديگران و خودش را به زبان بياورد و با کلام آن را بگويد. کودک در طول زمان ياد مي گيرد مشکلش را با ديگران و با گفت وگو حل کند.
کودک تا ۷ سالگي بايد بتواند مشکلاتش را بدون کمک گرفتن از ديگران حل کند. در واقع چنين کودکي توانسته است پايه هاي روابط اجتماعي خود را مستحکم کند.
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

پارمیس
عالی است ممنون
یوسف
Iran, Islamic Republic of
سلام خیلی ممنون بیشتر به برخورد بهتر با کودک به صورت واضح تر وعامیانه نوشتاری شود متشکرم
فرزانه
Iran, Islamic Republic of
سلام اگه ممکن جملات خود را با مثال بیشتری توضیح دهید ممنون از شما
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
در نهان به آنان دل می بندیم ؛ که دوستمان ندارند و در آشکار از آنان که دوستمان دارند غافلیم شاید این است دلیل تنهایی ما... دکتر علی شریعتی