نقدي برآموزش زبان انگليسي درمهدكودكها
اين موضوع به يك كارتبليغاتي تبديل شده است
بهترين سن يادگيري زبان9سالگي به بعد است
پس از خانواده، نخستين نهاد اجتماعي كه كودك در آن پرورش مييابد و از آن تاثير ميگيرد نهادهايي مانند مدرسه و از جمله مهدكودك است و در اين ميان تعداد مهدكودكهايي كه به آموزش زبان انگليسي ميپردازند، هر روز بيشتر ميشود اما روز به روز از كيفيت كار آنها كاسته ميشود. اين در حاليست كه نتايج پژوهشهاي انجام شده نشان ميدهد كه اين مهدكودكها فاقد برنامه آموزشي مدون و فضاها و امكانات آموزشي مطلوب هستند. از همه مهمتر اينكه معلمان اين نوع آموزشگاهها فاقد صلاحيت تدريس هستند و با روشهاي آموزشي به صورت علمي آشنايي كمتري دارند. نتايج تحقيقات دانشگاهي نشان ميدهد كه متاسفانه در چنين مراكزي، زبان انگليسي به نحو شايسته آموزش داده نميشود و پس از مدتي فرهنگ و زبان بيگانه، فرهنگ و زبان كودك را تحت تاثير خود قرار ميدهد و اگر مربيان، افرادي آموزش ديده و كارآمد نباشند اين مشكل دو چندان مي شود. قطعا يكي از اساسيترين و مهم ترين اهداف آموزشي وزارت آموزش و پرورش در ايران، آموزش زبان انگليسي به نحو شايسته است كه متاسفانه اين امر مهم تاكنون در مدارس تحقق نيافته است و اين مراكز با آموزشهاي غيرعلمي، ضربات جبران ناپذيري را به پيكره آموزشي كشور وارد ساختهاند كه يكي از مهمترين عواقب آن، از بين بردن انگيزه يادگيري در سنين بالاتر است. پرسشهايي كه در اين ميان مطرح ميشود اين است كه متوليان اين امر تاكنون چه اقداماتي براي رفع اين مشكل انجام دادهاند؟ آيا از بروز چنين مشكلاتي كه فرهنگ جامعه ما را دچار استحاله كرده است، آگاهند؟ دكتر رضا پيشقدم، استاديار دانشگاه فردوسي مشهد در اين باره به خبرنگار ايسنا - منطقه خراسان، ميگويد: آموزش زبان انگليسي در مهدكودكها به يك كار تبليغاتي تبديل شده است. وي توضيح ميدهد: معلمي كه در اين مراكز تدريس ميكند تخصص لازم براي تدريس را ندارد، كتابي كه از آن استفاده ميشود، مناسب نيست و همچنين فضاي آموزشي به هيچ وجه مطلوب نيست و تمام اين عوامل دست به دست هم داده تا آموزش انگليسي در ايران به يك آسيب جدي دچار شود. وي اين مشكل را يك هشدار جدي براي خانوادهها دانست و گفت: اولين مشكلي كه در اين مراكز وجود دارد تعداد زياد دانشآموزان در اين نوع كلاسهاست و جدي نگرفتن اين مساله و عدم توجه به يادگيري كودكان نيز متاسفانه بر آن افزوده شده است.
دكتر پيشقدم با بيان اينكه معلماني كه در اين مراكز تدريس ميكنند تخصص لازم را ندارد، افزود: بر اساس نتايج يك تحقيق، رشته تحصيلي تعداد زيادي از اين معلمان فيزيك، زيست شناسي و ... است و به ندرت معلماني هستند كه در اين زمينه تخصص لازم را داشته باشند. آيا كساني كه چنين تحصيلاتي دارند به خوبي مي توانند زبان انگليسي را تدريس كنند؟
وي ادامه ميدهد: تعداد ديگري از معلماني كه در اين مراكز زبان انگليسي را آموزش ميدهند، ليسانس زبان انگليسي و مترجمي دارند و با روشهاي تدريس به شكل مدون و حرفهاي آشنا نيستند و بنا بر گفته خودشان در مورد كار با كودكان به هيچ وجه آموزش خاصي نديدهاند.
وي در خصوص كتابهايي كه در مراكز آموزشي زبان انگليسي تدريس ميشود، معتقد است اين كتابها براي تدريس در آموزشگاهها مناسب نيستند و بايد بومي شوند زيرا با شرايط فرهنگي كشور ما سازگار نيست.
استاديار دانشگاه فردوسي مشهد ميافزايد: انتخاب يك كتاب خوب براي تدريس بايد با توجه به نيازهاي كودكان، علاقههاي آنان و فرهنگ شان باشد.
وي اضافه ميكند: مشاهدات ما در مهدكودكها نشان ميدهد كه در مورد بسياري از كودكان تلفظ لغات انگليسي بعد از معلم در اكثر مواقع اشتباه است و اين اتفاق در حقيقت يك بحران در زمينه آموزش زبان انگليسي محسوب ميشود.
وي خاطرنشان ميكند: كودكاني كه در اين كلاسها آموزش ميبينند از 2 تا 6 سال دارند و تنها ملاك پذيرش اين كودكان ظاهرا به حد نصاب رسيدن كلاسها براي تشكيل است.
دكتر پيشقدم ادامه ميدهد: در مورد اغلب آموزشگاهها، اين مساله وجود دارد كه ممكن است يك كودك دو يا چند بار در يك كلاس شركت كند بدون اين كه به پيشرفت يادگيري اش كمكي شده باشد.
وي با تاكيد بر اينكه براي بهتر شدن شرايط آموزش زبان انگليسي، در مهدكودكها بايد از متخصصان اين امر استفاده شود، ادامه ميدهد: بهتر است كه فارغالتحصيلان رشته آموزش زبان انگليسي در مهدكودكها به كودكان آموزش دهند و بايد متوجه باشند كه اگر اين كار را انجام دهند به نظام خدمت بيشتري ميكنند.
استاديار دانشگاه فردوسي مشهد ميافزايد: آموزش و پرورش و بهزيستي به عنوان متوليان آموزش كودكان بايد به رصد بيشتر مهدكودكها بپردازند و پس از مشاوره با استادان فن آموزش زبان انگليسي، روانشناسان و جامعهشناسان به ارائه طرحي جامع در زمينه آموزش انگليسي بپردازند.
وي تاكيد ميكند: معلمان زبان بايد در دورههايي ويژه، راجع به يادگيري كودكان آموزش ببينند و پس از دريافت مدرك رسمي به آموزش بپردازند و همچنين معلمان زبان بايد در كارگاههاي آموزش مربوط به آموزش زبان انگليسي شركت كرده و با انواع شيوههاي تدريس به كودكان آشنايي كامل پيدا كنند.
وي با بيان اينكه بايد در زمينههاي آموزش فرهنگسازي شود، ميگويد: با توجه به مسائل فرهنگي موجود در ايران و محيط آن كه انگليسي به عنوان زبان خارجي تلقي ميشود، گروهي محقق بايد به يافتن بهترين زمان يادگيري در ايران بپردازند.
اين استاديار دانشگاه فردوسي مشهد تاكيد ميكند: مسلما يافتن بهترين زمان يادگيري از به هدر رفتن بسياري از سرمايههاي مادي و انساني جلوگيري ميكند.
وي بر ايجاد فضاهاي آموزشي مناسب تاكيد كرده و ميگويد: فضاهاي آموزشي بايد با استانداردهاي جهاني آموزش و يادگيري همخواني داشته باشند.
وي با تاكيد بر اينكه اين مراكز بايد پس از دريافت مجوزهاي لازم اقدام به آموزش نمايند، ادامه ميدهد: بهتر است اين مراكز بر اساس استانداردهاي كسب شده به مهدكودكهاي چند ستاره تبديل شوند تا والدين آگاهي بيشتري نسبت به آنها پيدا كنند.
دكتر پيشقدم بهترين سن براي يادگيري زبان انگليسي را از 9 سالگي به بعد دانسته و ميگويد: زبان انگليسي در كشورهايي مانند هند يا پاكستان زبان دوم آنهاست و در ايران يك زبان خارجي محسوب ميشود و بايد از 9 سالگي به صورت رسمي آموزش داده شود. آموزش اين زبان به صورت غيررسمي در خانوادهها و آن هم بايد خيلي ساده و ابتدايي باشد.
وي ميگويد: در محيط طبيعي، كودكان كوچكتر نسبت به بزرگسالان و كودكان بزرگتر راحتتر با زبان دوم ارتباط برقرار ميكنند، به همين دليل زودتر زبان را ميآموزند و افراد بزرگسال در محيط طبيعي كمتر شانس يادگيري زبان دوم را دارند اما اگر يادگيري در كلاس و محيط آموزشي انجام شود، وضعيت متفاوت است و نوجوانان و بزرگسالان بهتر از كودكان زبان را ميآموزند.
اين نويسنده و پژوهشگر در ادامه ميافزايد: در يك مطاله موردي دختر بچه 4 ساله را به مدت حدود 6 سال مورد مطالعه و پژوهش قرار داديم كه مادر اين كودك او را از حدود 4 سالگي در كلاسهاي آموزشي زبان انگليسي گذاشته بود تا زبان بياموزد و اين كودك زماني كه به سن 9 سالگي رسيده بود ميگفت ديگر نميخواهد زبان بخواند زيرا از آن متنفر شده است؛ نكته اصلي همين جاست زيرا مهمترين ضربهاي كه اين موسسات به زبانآموزان ميزنند اين است كه انگيزه را از بين ميبرند و زماني كه كودك بايد زبان را ياد بگيرد، از آن زده ميشود.
بهترين سن يادگيري زبان9سالگي به بعد است
پس از خانواده، نخستين نهاد اجتماعي كه كودك در آن پرورش مييابد و از آن تاثير ميگيرد نهادهايي مانند مدرسه و از جمله مهدكودك است و در اين ميان تعداد مهدكودكهايي كه به آموزش زبان انگليسي ميپردازند، هر روز بيشتر ميشود اما روز به روز از كيفيت كار آنها كاسته ميشود. اين در حاليست كه نتايج پژوهشهاي انجام شده نشان ميدهد كه اين مهدكودكها فاقد برنامه آموزشي مدون و فضاها و امكانات آموزشي مطلوب هستند. از همه مهمتر اينكه معلمان اين نوع آموزشگاهها فاقد صلاحيت تدريس هستند و با روشهاي آموزشي به صورت علمي آشنايي كمتري دارند. نتايج تحقيقات دانشگاهي نشان ميدهد كه متاسفانه در چنين مراكزي، زبان انگليسي به نحو شايسته آموزش داده نميشود و پس از مدتي فرهنگ و زبان بيگانه، فرهنگ و زبان كودك را تحت تاثير خود قرار ميدهد و اگر مربيان، افرادي آموزش ديده و كارآمد نباشند اين مشكل دو چندان مي شود. قطعا يكي از اساسيترين و مهم ترين اهداف آموزشي وزارت آموزش و پرورش در ايران، آموزش زبان انگليسي به نحو شايسته است كه متاسفانه اين امر مهم تاكنون در مدارس تحقق نيافته است و اين مراكز با آموزشهاي غيرعلمي، ضربات جبران ناپذيري را به پيكره آموزشي كشور وارد ساختهاند كه يكي از مهمترين عواقب آن، از بين بردن انگيزه يادگيري در سنين بالاتر است. پرسشهايي كه در اين ميان مطرح ميشود اين است كه متوليان اين امر تاكنون چه اقداماتي براي رفع اين مشكل انجام دادهاند؟ آيا از بروز چنين مشكلاتي كه فرهنگ جامعه ما را دچار استحاله كرده است، آگاهند؟ دكتر رضا پيشقدم، استاديار دانشگاه فردوسي مشهد در اين باره به خبرنگار ايسنا - منطقه خراسان، ميگويد: آموزش زبان انگليسي در مهدكودكها به يك كار تبليغاتي تبديل شده است. وي توضيح ميدهد: معلمي كه در اين مراكز تدريس ميكند تخصص لازم براي تدريس را ندارد، كتابي كه از آن استفاده ميشود، مناسب نيست و همچنين فضاي آموزشي به هيچ وجه مطلوب نيست و تمام اين عوامل دست به دست هم داده تا آموزش انگليسي در ايران به يك آسيب جدي دچار شود. وي اين مشكل را يك هشدار جدي براي خانوادهها دانست و گفت: اولين مشكلي كه در اين مراكز وجود دارد تعداد زياد دانشآموزان در اين نوع كلاسهاست و جدي نگرفتن اين مساله و عدم توجه به يادگيري كودكان نيز متاسفانه بر آن افزوده شده است.
