شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۶ آبان ۱۳۹۱ / ۱۰:۲۰
کد مطلب: 14937
۰
۳

زمان طلايي آموزش خلاقيت به کودکان

شايد بارها از خود پرسيده باشيد که چگونه مي توانيد آينده درخشاني را براي فرزندتان رقم بزنيد؛ با صرف پول و امکانات فراوان يا با ايجاد فرصت تحصيل در بهترين مدارس؟ خوب است بدانيد اين کارها آينده فرزند شما را تضمين نمي کند زيرا اگر کودک با آموزش هاي ساده در سن مناسب به توانمندي هاي مناسب برسد، قادر خواهد بود در آينده فرد موفقي شود. والدين با توجه به نکات مهم تربيتي در دوران کودکي فرزندشان، اولين خشت هاي موفقيت وي را در آينده مي گذارند و او قادر خواهد بود با اعتماد به نفس کافي گام هاي بعدي را بردارد.در اين مطلب به اساسي ترين آموزش هاي کودکان ۵ تا ۷ سال پرداخته ايم که اميدواريم مورد توجه والدين قرار بگيرد. يکي از مولفه هاي توسعه در هر کشوري، داشتن نيروي انساني کارآمد است و بهترين راه تربيت و پرورش نيروي انساني، سرمايه گذاري در تربيت کودکان است. ممکن است فردي تحصيلات عاليه داشته باشد و به نظر برسد براي جامعه بسيار مفيد است اما اگر خلاقيت نداشته باشد، نقش چنداني در پيشرفت و توسعه کشورش نخواهد داشت. آموزش خلاقيت از دوران کودکي آغاز مي شود و پايه آن از ۵ تا ۷ سالگي گذاشته مي شود. بنابراين فرد تحصيل کرده اي که در کودکي آموزش خلاقيت نديده است، همواره دنباله رو باقي مي ماند و با وجود تحصيلات عاليه نمي تواند از توانمندي هايش براي توسعه و پيشرفت کشورش استفاده کند.

دکتر شهرام ناصري روان پزشک و مشاور با بيان اين مطلب به خراسان مي گويد: براي داشتن خلاقيت، آموزش در دوران کودکي اهميت بسياري دارد. به بيان ديگر اولين خشت پرورش خلاقيت در کودکي گذاشته مي شود. کودک بايد بتواند از برخي مواد و وسايل چيزهايي درست کند. به عنوان مثال کودک بايد بتواند با لگو خانه بسازد و ياد بگيرد با خمير، شن و گل بازي کند يا بتواند آن ها را قالب بزند. استفاده از اين وسايل را بايد والدين به کودک ياد دهند و استفاده از شن و گل هم توصيه مي شود زيرا به هماهنگي دست و چشم و خلاقيت کودک کمک زيادي مي کند.سپس کودک بايد بتواند توضيح دهد چه چيزي ساخته است و به صورت کلامي هدفش را بگويد. او بايد بتواند هرچيزي را با جزئيات آن درست کند به عنوان مثال اگر خمير را شکل پيتزا درآورده است، خمير و پنير و مواد روي آن را هم ساخته باشد، ساختن اشيا و وسايلي که کودک مي بيند، يکي از نمودهاي خلاقيت در کودکي است. بنابراين اگر مي خواهيد کودک خلاقي داشته باشيد، اجازه دهيد با گل، خمير يا لگو چيزهايي را که مي بيند، بسازد.دکتر ناصري با بيان اين که يکي ديگر از راه هاي پرورش خلاقيت در کودکان، نقاشي است، تصريح مي کند: وضعيت کودکي که در اين سنين نقاشي نمي کند يا علاقه اي به رنگ آميزي ندارد، جاي نگراني دارد. کودکان معمولاً علاقه زيادي به نقاشي کشيدن دارند و دوست دارند نقاشي هايشان را رنگ کنند.

کودک در اين سنين بايد بتواند خطوط مثلث و مربع را بکشد و هرچه جزئيات نقاشي اش بيشتر باشد، باهوش تر است.به طور کلي قبل از انجام هر کار خلاقانه اي بايد طرح آن کشيده شود.

بنابراين نقاشي کودکان را در اين سنين بايد جدي گرفت و آن ها را به کشيدن نقاشي با جزئيات فراوان تشويق کرد. کودک بايد بتواند هدفش را از نقاشي که کشيده است بگويدو آن را تشريح کند. بايد کودک حرف هايي را که نمي تواند بگويد با زبان نقاشي بيان کند. نقاشي ساده ترين نوع بازي کودک است و براي فهميدن درک کودک از محيط اطرافش مي توان از نقاشي هاي نيمه کاره استفاده کرد.دکتر ناصري با اشاره به اين که وانمود کردن يکي ديگر از راه هاي پرورش خلاقيت در کودکان است، توضيح مي دهد: کودک در اين سنين بايد بتواند نقش هاي مختلف را بازي کند. معمولاً کودکان از اشيا استفاده مي کنند تا وانمود کنند که درحال انجام کاري هستند. بچه هاي باهوش در اين سنين نقش فرد ديگري را به خوبي بازي مي کنند و زبان و حرکات بدني خود را مطابق با آن نقش اجرا مي کنند. مثلاً کلاه آتش نشاني روي سر مي گذارند و صداي خود را عوض مي کنند. بچه باهوش تر در ايفاي نقش هاي فردي با بچه هاي ديگر مشارکت مي کند، مثلاً به ديگران تذکر مي دهد که چگونه بايد نقش بازي کنند. اين دسته از کودکان قدرت رهبري گروه را دارند و مي توانند خلاق تر از ديگران باشند.

رسيدن به اين مرحله باعث مي شود که کودک بتواند مراحل بعدي خلاقيت را بهتر طي کند.بايد توجه داشت هرکاري که کودک بخواهد آن را انجام دهد نياز به توانايي فيزيکي دارد. به عبارت ديگر کودک بايد بتواند از دست هايش به خوبي استفاده کند و هوش عملي بالايي داشته باشد.در صورتي که در بيشتر موارد آموزش هايي که به کودکان مي دهيم،عملي نيست و اين باعث مي شود کودک نتواند از توانمندي هاي فيزيکي اش به نحو احسن استفاده کند. بايد به کودک کمک کرد که بتواند هماهنگي عضلاني - عصبي پيدا کند. کودک در اين سن بايد بتواند از پله هاي سرسره به تنهايي بالا برود و با تمرين به مهارت برسد.میگنا دات آي آر. اگر کودکي اين کارها را به تنهايي انجام ندهد، عضلات وي به هماهنگي نمي رسد. کودک بايد بتواند بدون استفاده از نرده از پله ها بالا برود، هنگام راه رفتن، کاري هم انجام دهد و در نهايت حرکات پيچيده را انجام دهد. او بايد از تمام قدرت دستش استفاده کند، پيچ و مهره را باز و بسته کند و با اسباب بازي هاي چند قسمتي بازي کند يعني آن را ببندد و دوباره باز کند. بستن بند کفش و بستن دکمه هم به هماهنگي دست ها نياز دارد و کودکي که مي تواند اين کارها را انجام دهد يعني هوش عملي بالايي دارد. دقت و توجه لازم والدين به همين مسائل که به نظر ساده مي آيد، باعث مي شود يک کودک، خلاق و باهوش عملي خوب تربيت شود و در مقابل بي توجهي به اين مسائل کودک را به فردي دنباله رو و فاقد هوش عملي تبديل مي کند.نکته اين جاست که هر کودکي بايد به توانمندي هاي مرتبط به سن خود برسد و اين امر به توجه و آگاهي والدين و مربيان مهدکودک نياز دارد.والدين بايد بدانند هر رفتاري که با کودک خود دارند، ارتباط مستقيمي با آينده وي دارد. والديني که وسواس زيادي روي کودک خود دارند، اغلب بچه هاي دست و پا چلفتي تربيت مي کنند زيرا به وي اجازه تجربه کردن در زندگي نداده اند. بنابراين کودک اراده و قدرت تصميم گيري ندارد و در بزرگسالي نيز دنباله رو خواهد بود.

نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

مژگان حيدري
Iran, Islamic Republic of
مطالب بسيار ارزنده اي بود متشكرم
Iran, Islamic Republic of
مطالب جالب بود ممنون
الهام
Romania
مرسی جالب بود حتما در مورد دخترم این موارد رو بکار میبرم
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
سخن گفتن با خدا مانند صحبت کردن با یک دوست پشت تلفن است... ممکن است او را در طرف دیگر نبینیم، اما می دانیم که دارد گوش می دهد...