سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 23 Apr 2024
تاریخ انتشار :
چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۱ / ۰۶:۱۶
کد مطلب: 16210
۱
۷

پسر مورد علاقه ام غرورم را شکست!

دختري هستم ۲۰ساله، پسر جواني حدود ۶ماه به دنبالم بود ولي من اعتنايي به او نمي کردم. ولي عاقبت با او دوست شدم و تازه فهميدم متاهل است، غرورم شکسته شد. چون ديگر دوستش نداشتم. بلافاصله قطع رابطه کردم و شماره ام را عوض کردم ولي نمي دانم چه شد که بعد از يک ماه خودم با او تماس گرفتم که اي کاش اين کار را نمي کردم چون زشت ترين و بدترين حرف ها را از او درباره خودم شنيدم، چرا؟ حالا چه کار کنم؟
خيلي عصبي هستم، لطفا کمکم کنيد.

پاسخ مشاور :

پاي عزت نفس در ميان است!
معمولا افرادي که خواستار برقراري رابطه دوستي با جنس مخالف هستند ولي در عين حال به عيب جويي و تحقير طرف مقابل مي پردازند از احساس حقارت و عزت نفس پايين رنج مي برند. عزت نفس، به ميزان ارزشمندي گفته مي شود که هر فرد براي خود قائل است. تجربه ما در طول زندگي و بازخوردي که از اطرافيان درباره ويژگي هاي مان دريافت مي کنيم باعث شکل گيري تصويري از ما در ذهنمان مي شود.
برداشت ها و ارزيابي هاي ما از اين تصوير باعث مي شود که نسبت به خود احساس خوشايند ارزشمند بودن يا برعکس احساس ناخوشايند بي کفايتي داشته باشيم. افراد داراي عزت نفس بالا، براي خود و ديگران ارزش و احترام قائل هستند و احساس دوست داشتني بودن مي کنند.
اين افراد با ديگران و با خود سرستيز ندارند و مي توانند به راحتي ارتباط برقرار کنند. روابط و برخوردهاي اين دسته از افراد دوستانه و محبت آميز است.افراد داراي عزت نفس بالا احساسات ديگران را درک مي کنند و قدرت هم دردي و هم دلي خوبي دارند. در مقابل افرادي که عزت نفس پاييني دارند و حرمت نفس ندارند، به طور دائم درگير مقايسه خود با ديگرانند و آن ها را برتر از خود مي پندارند. از نظر اين افراد ديگران براي آن ها اهميتي قائل نيستند و دوست داشته نمي شوند. اين مسئله درد رواني شديدي براي افرادي که عزت نفس ندارند به وجود مي آورد.

تحقيرت مي کنم تا حالم خوب شود!
برخي از اين افراد براي کاهش اين درد دست به تحقير و سرزنش ديگران مي زنند به اين اميد که تخريب شخصيت آن ها باعث شود که خودشان ارزشمندتر به نظر آيند، هم در نگاه ديگران و هم در نگاه خود. از آن جا که افراد داراي عزت نفس پايين مرزهاي شخصيتي مشخصي ندارند، از تشخيص مرزهاي ديگران نيز عاجزند و اين مسئله باعث مي شود وارد حريم اشخاص ديگر شوند و به آن ها براي برآورده کردن نيازهاي شخصي شان فشار آورند.
اين موضوع به ايجاد احساسات ناخوشايند در اطرافيان اين دسته از افراد منجر مي شود.کساني که عزت نفس پايين را تجربه مي کنند، دامنه محدودي از عواطف و احساسات را نشان مي دهند. معمولاً اين افراد، از اين که احساسات واقعي خود را نشان دهند شرم دارند؛ زيرا فکر مي کنند اين احساسات ممکن است براي ديگران مسخره به نظر آيد و به طور مکرر رفتارهايي چون بي قيدي و خشونت را از خود بروز مي دهند. دوست داشتن ديگران از عهده اين افراد برنمي آيد، زيرا کسي که خود را دوست ندارد نمي تواند اين احساس را متوجه ديگران کند.

از حريم خود حفاظت کنيد
نحوه برخورد با چنين افرادي نيز بستگي به ميزان عزت و احترامي دارد که براي خود قائل هستيم. اگر ما داراي عزت نفس بالايي باشيم، در مقابل اين رفتارها سکوت نمي کنيم و واکنش مناسبي براي جلوگيري از ادامه آن نشان خواهيم داد. البته مقابله به مثل و پرخاشگرانه رفتار کردن برخورد نامناسب و غلطي است.
«فاصله گرفتن از اين افراد» و «بيان قاطعانه نظر و ديدگاه خود» باعث مي شود از حريم خود محافظت کنيم و مانع ورود بي جاي اين افراد به حريم شخصي خود شويم.
از سوي ديگر نپذيرفتن تحقير و توهين هاي صورت گرفته و ارزشمند شمردن خود، کمک مي کند تا اين افراد جايگاه واقعي ما را درک و رفتارشان را در ارتباط با ما اصلاح کنند. در نظر داشته باشيد همه ما داراي نقاط قوت و ضعف هستيم و اين موضوع کاملا طبيعي و انساني است. بنابراين ارزشمند بودن و دوست داشتني بودن، به معناي بي نقص بودن نيست، همه ما به صرف انسان بودن، داراي اهميت و حرمت هستيم.

کسي که مناسب ازدواج نيست، براي رابطه ديگري هم مناسب نيست!

همچنين بررسي علت برقراري ارتباط مجدد شما نيز از اهميت بسزايي برخوردار است. در نظر داشته باشيد وقتي که بررسي شما نشان داده که اين ارتباط نامناسب است و آينده خوبي در قالب ازدواج براي آن متصور نيستيد، نمي توان انتظار داشت که ادامه آن به شکلي ديگر نتايج خوبي براي شما به دنبال داشته باشد.  


خراسان
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

پرستو
باپسری آشناشدم امابعدازچندمدت رابطه ازم جداشدحالا دومشکل اساسی دارم اول اینکه اصلا نمیتونم فراموشش کنم با اینکه 1سال ازتموم شدن رابطمون میگذره دوم اینکه میدونم علت اصلی جداشدنش ازمن گذشت بی حدومرزمن تورابطمون بودبطوریکه اون هرچی میگفت بدون هیچ شرطی میپذیرفتم وخودموکامل وقف اون کرده بودم طوری که آخرای رابطمون هرچی فحش وبدوبیراه بودنثارم میکردامامن هیچی نمیگفتم الان که فکرمیکنم خودمومقصرمیدونم امانمیتونم این خصلت مهربون بودن وازخودگذشتگی بیش ازحدموازخودم دورکنم...چکارکنم لطفا راهنماییم کنید
فاطمه
چقدر بدبخت هستی تو . بهت فحش داده . توهین کرده بازم دلت پیش اونه . تازه یارو زنم داره . ای خاااااااااااااک
صنم
Iran, Islamic Republic of
متاسفانه اگه پای علاقه در میان باشد انسان تن به هر خاری میدهد و جای تحقیر ندارد.
maryam
ميدونم چي ميگي كشيدم...
زیبا
Iran, Islamic Republic of
منم همچین خریتو داشتم اخرش... شد به هیکلم برو دنبال زندگیت ادای قهرمانارو درنیار
Sadesade
Iran, Islamic Republic of
منم با پسری دوست بودم حدودا دوسال خیلی بامعرفت بود اما چندسالی ازم کوچیکتر من خیلی شیطون بودم اصلا دل نمیبستم سرم ب کار خودم بود نمی خاستم وابسته بشم اونم بینهایت شکاک و بدبین بود اسم جنس مذکر میومد چندین ماه داستان داشتم تا از سر لج با کسی آشنا شدم ک دو روز بیشتر نتونسم تحملش کنم تازه اون موقع فهمیدم طرفمو خیلی بیشتر اون دوس دارم وقتی فهمید با کسی آشنا شدم پدرمو درآورد از بس زخم زبون زد و متلک گفت من دختر ازادی بودم اما اون کلا عوضم کرد البته خدایی هیچوقت بهم خیانت نکرد اما من اولش زیرآبی زیاد میرفتم چون دیدم اصلا ب درد ازدواج نمیخوره دوسش داشتم بیشتر ازجونم هربار ک میرفت فک میکردم آخرین باره ک باهام مونده برا اینکه خودمو کوچیک نکنم سریع میرفتم سراغ بیتالک ک با کسی چت کنم ک سراغش نرم و غرورم نشکنه ی بار موبایلمو گرفت و زیر وروش کرد تمام اطلاعاتمو کشید بیرون و کلی توهین کرد بهم درصورتی ک من اصلا با کسی دوس نشدم فقط آشنا میشدم ک ببینم ب درد ازدواج میخوره یا نه تا میفهمیدم ب درد نمیخوره کات میکردم. الان ی هفته اس باهام کات کرده روز آخر التماسش کردم کم مونده بود ب دست و پاش بیوفتم اما قبول نکرد خیلی خوردم کرد من از اون خیلی سر ترم چ تحصیلات چ قیافه و چ شغل و روابط اجتماعی اما اون ب حدی خوردم کرد ک واسه آروم شدن خودم قرص خوردم اما نمیدونم چرا چیزیم نشد اما محلم نذاشت انگار ن انگار ک تمام مدت دوستیمون همش دنبالم بود واسه نگه داشتنم. تعقیبم میکرد موبایلمو میگشت این آخریا حتی صدامو ضبط میکرد الان اصلا ن جواب اس میده ن جواب گوشی اینقد فحش هرزه بهم داد ک نگو گفت غرور نداری با همکارات اینقد صمیمی هسی با همشون رابطه داری حتی ی بار زد تو گوشم. الان چندروزه غذا نخوردم از استرس دارم میمیرم و هرشب کارم شده گریه دلم میخاد غرورمو ب دست بیارم برام دعاکنید تروخدا خیلی نیازمندم
United Kingdom
الهی عزیزم انشاالله حالت خوب بشه هیچ کسی ارزش اینو نداره که تو جونت رو به خاطرش به خطر بندازی به خصوص توهین های بی موردشون امیدوارم زندگی خوبی داشته باشی
گاهی وقت ها توی زندگی غرورت زیاد میشکنه ولی هرگزززز نزار خودت بشکنی
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
زبان هیچ استخوانی ندارد اما آنقدر قوی هست که بتواند قلبی را بشکند. پس مراقب حرف هایتان باشید.