کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

تفاوت الگوهای شبکه​ای مغز زنان و مردان

30 آذر 1392 ساعت 13:33

در مردان پیوندهای بسیار بیشتری بین نواحی جلو و پشت مغز برقرار می شود. به همین دلیل نواحی ادراکی و نواحی تمرکز بر عمل و کنش، در مردان شبکه قوی تری دارد


بسیار می‌شنویم که دخترها عاطفی ترند یا پسرها ذهن ریاضی قوی‌تری دارند. نکات بسیاری از این دست که جنسیت را در برخورداری از استعدادهای گوناگون دخیل و مؤثر می‌داند، الگوی غالبی تشکیل داده و بر همین اساس آگاهانه یا ناخودآگاه دست به تقسیم و تفکیک جنسیتی وظایف و مسئولیت‌ها می‌زند. مثلا آشپزی را کاری زنانه به حساب می آورد و رانندگی را کاری مردانه بر می شمرد. اما آیا واقعا از پنجره علم هم می توان چنین تفاوت هایی را تائید کرد؟ مهم تر این که آیا واقعا تفاوت های جنسیتی فقط ناشی از عوامل زیستی است یا عوامل و شرایط فرهنگی ـ اجتماعی نیز در آنها دخیل است؟

اینها پرسش های داغ و مناقشه برانگیزی است که پای دانشمندان علوم زیستی را به میان کشیده است.
به گزارش نشریه تایم، آخرین داده های تصویربرداری نشان می دهد الگوی تشکیل شبکه پیوند های عصبی در مغز، میان زنان و مردان متفاوت است. این یافته حاصل مطالعه ای است که حدود هزار نفر را در سنین هشت تا 22 سال مورد بررسی دقیق قرار داده است. محققان دریافته اند پیش از رسیدن به سن بلوغ تفاوت های اندکی میان شبکه پیوند های عصبی دختران و پسران وجود دارد، اما حدود دوازده، سیزده سالگی، یعنی نزدیک سن بلوغ، این تفاوت ها آشکارتر می شود.
براساس این الگو که پس از سن بلوغ و در بزرگسالی نیز برجا می ماند، در مغز زنان مدارها به نحوی تشکیل می شود که بهتر بتوانند تفکر و هیجان را تلفیق کنند، در حالی که در مغز مردان پیوندهای عصبی قوی تری بین ادراک و کنش هماهنگ برقرار می شود.
به عبارت دیگر مجموعه مدارهای عصبی که شبکه وسیعی بین نواحی مختلف مغز تشکیل می دهد، نزدیک به سن بلوغ و پس از آن، ظاهرا از جنسیت تاثیر می پذیرد و از آنجا که هر ناحیه از مغز وظیفه خاصی بر عهده دارد، قوت و ضعف این شبکه های عصبی میان نواحی گوناگون به بروز استعداد ها و توانایی هایی متفاوتی منجر خواهد شد.
به زبان بسیار ساده، در مردان پیوندهای بسیار بیشتری بین نواحی جلو و پشت مغز برقرار می شود. به همین دلیل نواحی ادراکی و نواحی تمرکز بر عمل و کنش، در مردان شبکه قوی تری دارد، اما مغز زنان از شبکه گسترده تر راست به چپ برخوردار است.
همین پیوند عصبی گسترده تر میان نواحی راست و چپ مغز، ارتباط میان نواحی هیجانی و شهودی را با نواحی دخیل در تفکر و برنامه ریزی تقویت می کند.

دکتر راگینی ورما، استادیار رادیولوژی دانشگاه پنسیلوانیا و مولف اصلی این مقاله می گوید از آنجا که این تغییرات نزدیک به بزرگسالی شکل می گیرد، نمی توان عوامل زیستی مانند تغییرات هورمونی را در این تفاوت ها دخیل دانست بلکه باید عوامل اجتماعی نظیر فشارهای فزاینده فرهنگی ـ اجتماعی یا سازگاری با نقش های جنسیتی را نیز در بررسی های خود در نظر داشته باشیم. طبیعتا سوالی که بلافاصله به ذهن می رسد این است که کدام یک از این عوامل نقش اصلی را به عهده دارند؟
آیا تفاوت های زیستی الگوهای متفاوت ارتباطات شبکه ای مغز زنان و مردان را می سازد، یا نقش های جنسیتی اجتماعی شبکه های عصبی خاصی را شکل می دهد؟ واقعیت این است که پژوهش مذکور نمی تواند به چنین پرسشی جواب دهد. این که آیا شبکه قوی تر میان نواحی ادراک و کنش است که مردان را در مهارت های جسمانی ممتاز می سازد یا پرداختن بیشتر به انجام وظایف فیزیکی سبب تقویت شبکه ارتباطی میان این نواحی می شود. به همین طریق، آیا شبکه مغزی گسترده تر در تلفیق قوای تحلیل و شهود زنان است که می تواند مهارت های اجتماعی بهتری به آنها بدهد یا فعالیت اجتماعی بیشتر است که سبب ارتباط قوی تر آن نواحی مغزی و در نتیجه تقویت استعداد اجتماعی آنها می شود. اما چرا باید تاثیرات فرهنگی ـ اجتماعی را در بررسی های علمی تا این اندازه مهم دانست؟
به این دلیل که اکنون شواهد کتمان ناپذیر بسیاری در تائید اهمیت چنین تاثیراتی در اختیار داریم. برای مثال، در ایالات متحده دختران در مقایسه با پسران معمولا در حل مسائل ریاضی توان کمتری از خود نشان می دهند، اما در کشورهای اسکاندیناوی که زن و مرد از مساوات بیشتری بهره می برند و تبعیض جنسیتی بسیار کمتر است، یا هیچ تفاوتی میان دختران و پسران در حل مسائل ریاضی دیده نمی شود یا اگر هم هست بسیار ناچیز است. به طور مثال در هندوستان طی آزمونی که برای سنجش مهارت های بصری مورد نیاز ریاضیات به عمل آمده معلوم شده است که در نواحی روستایی، دختران متعلق به قبایل دارای شرایط اجتماعی مطلوب تر در مقایسه با دختران متعلق به قبایل دارای نظام شدید پدرسالار نمرات بهتری گرفته اند.
به طور خلاصه باید گفت یافته های پژوهش اخیر دانشگاه پنسیلوانیا الزاما به این معنا نیست که همه زنان از تمام مهارت های هیجانی برخوردارند یا همه مردان همیشه در ورزش و ریاضیات مستعد هستند.

دکتر کوردلیا فاین، استادیار دانشگاه ملبورن استرالیا که تالیفاتی در این زمینه دارد و البته در مطالعه فوق مشارکت نداشته است، می گوید: «داده های اولیه محققان نشان می دهد چه میزان همپوشانی میان جنس های مذکر و مؤنث وجود دارد.»
به گفته او، دختران در 40 درصد حوزه هایی که تصور می شود جنس مذکر برتر است، بهتر عمل می کنند و البته همین حکم را می توان برای پسران نیز صادر کرد. پس به طور کلی این یافته ها نه مؤید کامل توانایی جنسیتی در زمینه ای خاص به شمار می رود و نه می تواند تأیید ضعف جنسیتی باشد.
تاکنون ما فقط توانسته ایم تفاوت هایی را در الگوی شبکه پیوند های عصبی مغز زنان و مردان مشاهده کنیم. برای پی بردن به علت اصلی این تفاوت ظاهرا راه درازی در پیش است. با این حال، اکنون این فرض قوت گرفته است که تلفیقی از ممارست عملی و نیز عوامل زیستی سبب شکل گیری شبکه های عصبی ویژه متفاوت در زنان و مردان خواهد شد.

جام جم


کد مطلب: 21021

آدرس مطلب :
https://www.migna.ir/news/21021/تفاوت-الگوهای-شبکه-ای-مغز-زنان-مردان

میگنا
  https://www.migna.ir