پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - 18 Apr 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۳ / ۱۴:۴۴
کد مطلب: 24346
۲
۴

13 راهکار براي علاقه مندي بيشتر به شغل

13 راهکار براي علاقه مندي بيشتر به شغل
ميان علاقه به کار و موفقيت شغلي، ارتباط بسيار تنگاتنگي وجود دارد، به طور مثال پروژه اي که در 30 دقيقه با بي علاقگي انجام مي شود اگر از روي ميل انجام شود، هم اجراي آن زمان کمتري مي برد و هم انرژي کمتري صرف آن مي شود. روانشناسان کار و متخصصين مديريت چندين روش براي علاقه مندي به شغل پيشنهاد مي کنند که در ادامه به چند نمونه از مهم ترين آن ها اشاره مي شود:

1-هميشه در کار خود خوش بيني و مثبت انديشي را چاشني کنيد حتي اگر يک درصد هم به آينده شغلي تان خوش بين باشيد، خود کمک مهمي در علاقه مندي شما به کارتان خواهد داشت.

2-بسياري از بي علاقگي ها به خاطر خود کار نيست بلکه به خاطر محيط فيزيکي کار است پس محيط کار خود را به نحو دلخواه خودتان بياراييد و به ميزان نور، گرما و تهويه آن هم توجه کنيد.

3-هميشه خود را مالک کار بدانيد و کارگر آن به حساب نياوريد. حس مالکيت ناشي از احساسات مثبت هر انسان است که مي تواند به خلاقيت و علاقه مندي بيش تر شما نسبت به آن کار بينجامد.

4-رييس و همکاران خود را دوست بداريد و خواهان سلامتي و پيشرفت آنان باشيد تا آنان نيز طبق روابط متقابل، شما را دوست بدارند و دائما به شما کمک کنند.

5-گاهي بهتر است به جاي آن که در فکر تغيير مديران و همکاران خود باشيد در فکر تغيير احساس و ديدگاه خود باشيد زيرا که تغيير دادن خود عملي تر از اين است که منتظر تغيير ديگران باشيد. تلاش کنيد تا با شرايط کنار بياييد.

6-از گفت و گو با همکاراني که مدام گله و شکايت از فقر و تنگدستي داشته و از ميزان حقوق شان ناراضي هستند، بپرهيزيد زيرا که انگيزه شما را براي کار بسيار کم مي کنند.

7-از اين که مدام جملاتي مانند «تا کي بايد سر اين کار لعنتي باشم، فلاني نصف من کار مي کند حقوقش ده برابر من است و ...» را بگوييد اجتناب کنيد که ثمره اي جز فرسودگي روحي و رواني براي شما ندارد. اين جملات يکي از مهم ترين موانع براي علاقه مند شدن شما به کارتان است.

8-روان شناسان مي گويند در زمان بي علاقگي به کار، اين جملات را با خودتان تکرار کنيد: «من کارم را دوست دارم، من همکارانم را دوست دارم، من رييسم را دوست دارم، من از حقوقم راضي هستم» و به طور خلاصه به خودتان تلقين کنيد که من کاري عالي با شيوه اي عالي براي خدمتي عالي و براي پاداشي عالي در اختيار دارم.

9-براي تقويت روحيه شغلي خود به شغل هايي با موقعيت هاي اجتماعي و حتي مالي پايين تر از خود هم توجه کنيد و گاهي از نزديک به ديدن آن کارها برويد.

10-براي گرفتن حق خود نه به زور متوسل شويد و نه از حق خود بگذريد. شما مي توانيد با آموختن «مهارت ابراز وجود» حق خود را به دست آوريد.

11-کتاب هاي مربوط به شغل و حرفه خودتان را مطالعه کنيد. چه بسا مطالعه يک کتاب و حتي يک مقاله ديدگاه شما نسبت به کارتان را به طور کلي تغيير دهد و به آن علاقه مند کند.

12-از آن دسته افرادي باشيد که «مي پرسند چگونه مي توانم خدمتي کنم و چيزي به جهان اضافه کنم» نه از آن گروه که «دائماً در تلاشند جهان را به خدمت بگيرند».

13-هر چه قدر هم که شما از کارتان ناراضي باشيد، بالاخره اين را قبول داريد که نتيجه کارتان نوعي خدمت به جامعه است. آيا خدمت به خلق نوعي عبادت نيست پس با نيت خدايي به خلق خدا خدمت کنيد.

مرجع : روزنامه خراسان
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

ALI
Iran, Islamic Republic of
از ی قسمتش خوشم امد
Iran, Islamic Republic of
بسیار زیبا
دانشجو
Iran, Islamic Republic of
سلام
ماشاالله به شما دو نفر کارمند احتمالی
که بجای خدمت رسانی اخلاقی،
در جستجوی مطالب سرگرم کننده هم کم وقت نذاشتید!
احسنت!
عبدالرحمان
Iran, Islamic Republic of
۱۴
​ مشغله = پیشه ، شغل ، کار و بار
بیکار اگر مدام در پی گشتن کار باشد ، مشغله و شغلی دارد منتها این شغل درآمدی براش ندارد پس به نوعی زیان کرده است چون کاری کرده که درآمدی نداشته ( از جنبه مادی و شاید هم روانی ) و اگر ازش بپرسی مشغله ات چیست میگه مشغله ام پیدا کردن مشغله است .
کسی که یک مشغله را نمی پسندد و باهاش سرد برخود میکند نتیجه میدهد که فکرش جای دیگه مشغوله که این مشغولی ذهنش جای دیگه یا واقعا محقق خارجی دارد یا خیالی و رویا و آرزوست .
انسان بالذات راحت طلبه که بیشتر با کلمه آسایش تعریف میشود و اگر آنچه که هست خاطر او را قانع کند و آسایش خاطر برای انسان فراهم آورد انسان همراهش میشود و اگر نکند در فکر رها کردن ( طلاق ) یا عوض کردن یا تغییر دادن خود یا آن چیز و یا هم خود وهم آن چیز میافتد .
وقتی گفته میشود مشغله ای که برات درآمد ( به کفاف) داشته باشد قضیه کمی فرق میکند پس کار با تفریح فرق میکنه و کار بازی و گیم نیست ، و آسایش خاطر در این دوتا تعاریف جداگانه دارند. و به نظر بهتر است که مرز این دوتا کاملا مشخص باشد و جایگاه هر مشغله را بدانی.
تقریبا تعریف و نمود آسایش خاطر در تفریحات مشخص است .
حال چه شغلی آسایش خاطر شما رو به همراه دارد؟ ( سه دیدگاه هر کس دارد : ایده آل ، بنابه واقعیت موجود ، آنچه دوست داشت باشد )
تعریف شما از آسایش خاطر در مورد شغل چیه؟ (بعد از بیان تعریف ،آن را با سه دیدگاه بالا میتوانید بسنجید.)
در حالت نرمال بنابه علاقه ‌و سازگاری و منطق انتخاب میکنند ومیزان رضایتمندی در حین کار و در طول زمان مشخص میشود.
رضایت = خشنودی
هر مشغله ای یک ظاهری دارد و یک باطنی ، درآمد شغل ظاهر آن است که همان وجه ظاهری میباشد ، باطنش همان چیزی است که ارزش توجه دارد چون تعیین کننده امورات بسیاری است همان است که شما را خشنود یا ناراحت ، پرشور یا بی رمق میکند .
و باید با خلق ( به فتحه خ ) و خلق ( به ضمه خ) شما بخواند. اولی جنبه جسمانی و دومی همان خلق و خوی است .
یک ضرب المثل ترکی میگه :
قابلاما آختارار قاپان تاپار ( قابلمه میگرده در خودشو پیدا میکنه)
بنابراین مشغله مناسب آن است که علاوه بر درآمد با خلق و خلق شما بخواند .
با درود
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه قدرت و جرات لازم است وگرنه هر ماهی مرده ای هم می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند.