شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :
دوشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۳ / ۲۲:۲۳
کد مطلب: 25012
۰

شادی؛ یک حق، یک نیاز

«شادی و نشاط حق مردم است. خیلی سختگیری نکنیم. مردم خودشان اخلاقمدار هستند. مردم ما چارچوب های اخلاقی و اسلامی را می دانند و حواسشان جمع است.» این بخشی از سخنان «حسن روحانی» است که پارسال چند روز پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد در همایش «افق رسانه ی ملی» بیان کرد.

بی شک شادی و نشاط یکی از ضرورت های جامعه است که می تواند به پویایی و سرزندگی یک جامعه منجر شود و با ایجاد خلاقیت و انگیزه در میان افراد به پیشرفت جامعه کمک رساند.

این روزها اما آمارها و گزارش های خوبی از وضعیت شادی و نشاط در جامعه ی ایران به گوش نمی رسد. به گزارش چندی پیش ایرنا «سید حسن موسوی چلک» رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اعلام کرد که بر اساس آمارهای جهانی رتبه ی شادی و نشاط ایران در میان 157 کشور دنیا، 115 است.

در نگاه روانشناختی شادی به حالتی ذهنی یا احساسی اطلاق می شود، که با وضعیت هایی چون خشنودی، خرسندی، رضایت، لذت و خوشی توسط انسان درک می شود.

آنچه تاکنون در توضیح مفهوم شادی از سوی بیشتر نظریه پردازان مطرح شده دو مولفه ی «شناختی» و «هیجانی» شادی است. مولفه شناختی بیشتر بر رضایت درونی افراد از زندگی استوار است و مولفه ی هیجانی بیشتر بر وضعیت هایی مانند خندیدن، شوخی کردن و تعادل میان هیجان های مثبت و منفی، دلالت دارد.

شاید تعریف «مارتین سلیگمن» روانشناس آمریکایی از شادی، یکی از تعریف های جامع روانشناختی در این زمینه باشد که در کتاب «روانشناسی شادی» نوشته ی «شهریار شهیدی» روانشناس بالینی و عضو پیوسته انجمن روان شناسی ایران به آن اشاره شده است.

به نوشته این کتاب، سلیگمن شادی را حق مسلم و طبیعی هر انسان می داند و معتقد است برای دستیابی به آن باید برنامه ریزی و تلاش کرد. او شادی واقعی را قابل حصول و دستیابی می داند و آن را به عنوان واقعیتی که زندگی را شیرین تر و روابط انسانی را سرشار و غنی می کند، مورد بررسی قرار می دهد‏‏. شادی از دیدگاه سلیگمن، در سه بعد گذشته (در قالب رضایت و بهزیستی)، حال (در قالب جاری بودن، خوشی، لذت بردن و شادمان بودن) و آینده (در قالب شناخت های سازنده، امید، خوش بینی و ایمان) خلاصه می شود.

جدا از تعریف های روانشناسانه از مفهوم شادی، فرهنگ ها و مذهب های مختلف نیز نمودهایی را برای شادی تعریف کرده اند که این نمودها با توجه به مدت زمان شادی و کیفیت آن، به دو دسته ی زودگذر و پایدار، همراه با احساس لذت درونی و احساس رضایت تقسیم می شوند.

در آموزه های اخلاقی، دینی و ملی ما نیزهمواره تاکید بسیاری بر شادی و نشاط شده است. در قرآن کریم، مفهوم شادی بارها با الفاظی مانند «فرح، فرحوا، تفرح، تفرحوا، تفرحون، یفرح، فرحون و فرحین» آمده است.

خداوند در آیه ی 58 سوره ی «یونس» می فرماید:بگو به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند که از آنچه گردآوری کرده‏اند بهتر است.(قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ)

در حکمت 188 «نهج البلاغه» از حضرت علی ابن ابی طالب نقل شده است: این دل ها همانند بدن ها خسته و افسرده می شوند و نیاز به استراحت دارند، در این حال، نکته های زیبا و نشاط انگیز برای آنها انتخاب کنید.

در حکمت 390 هم از قول ایشان آمده است: مومن باید شبانه روز خود را به سه قسم تقسیم کند؛ زمانی برای نیایش و عبادت پروردگار و زمانی برای تامین هزینه ی زندگی و زمانی برای واداشتن نفس به لذت هایی که حلال و مایه ی زیبایی است.

در کنار فرهنگ دینی ما، فرهنگ کهن ایران زمین هم سرشار از نمادهای شادی و نشاط است؛ شادی های سالم و چارچوب مندی همچون آیین های «نوروز» و «یلدا» که سراسر نشان از تعهد به جامعه، خانواده و ذات انسان دارد.

حال پرسش اینجاست که با وجود تمام ظرفیت های مذهبی و فرهنگی در ایران، چرا جامعه ی ایران همواره گرایش بیشتری به غم دارد و برای ایجاد شادی های مثبت و سازنده تلاش چشمگیری نمی کند؟

برای بررسی هر چه بیشتر زوایای این موضوع گروه پژوهش های خبری ایرنا به گفت و گو با «سید حسن موسوی چلک» رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران و «مجید ابهری» پژوهشگر، رفتار شناس و آسیب شناس اجتماعی نشست.


*** اهمیت شادی در زندگی

برای پی بردن به نقش حیاتی شادی در یک جامعه همین بس که بگوییم نبود شادی در یک جامعه افسردگی و خمودگی عمومی را به دنبال خواهد داشت و این موضوع آتشی است که با افتادن به خرمن یک جامعه، می تواند زیربناهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن را با تزلزل رو به رو سازد.

اگر شادی، نشاط و پویایی در میان افراد یک جامعه وجود نداشته باشد، انسان به عنوان سرمایه ی اجتماعی ظرفیت و کارایی چندانی برای تعالی و پیشرفت جامعه ندارد و نخواهد توانست به ایفای نقش موثر در جامعه یی که در آن زندگی می کند، بپردازد.

مجید ابهری در گفت و گو با ایرنا درباره ی اهمیت شادی گفت: ضرورت شادی در جامعه مانند ضرورت هوا است؛ زیرا انسان ها بعد از خستگی یا کار روزانه یا تحصیل، نیازمند نشاط و شادی هستند.

سید حسن موسوی چلک نیز شادی را حق انسان و جزو لاینفک زندگی اجتماعی او می داند و در همین ارتباط گفت: شادی حق ما است؛ شادی هم حق فردی و هم خواست جمعی است. اگر مروری بر رفتار نیاکانمان داشته باشیم، خواهیم دید که آنها از هر بهانه یی برای ایجاد شادی و نشاط استفاده می کردند؛ زیرا این موضوع را به خوبی درک کرده بودند که فقط با شادی و نشاط است که می توانند خستگی ناشی از کارهای سخت و جسمی را تحمل و مدیریت کنند.



*** میان دین و شادی مجاز هیچ تعارضی وجود ندارد

شادی حق ماست؛ اما دانستن اینکه انسان به فراخور زندگی انسانی در یک محیط اجتماعی، حق بهره برداری از چه نوع شادی را دارد، از اهمیت ویژه یی برخوردار است.

شادی باید بتواند ضمن ایجاد سرزندگی، پویایی و کارایی در افراد، آنها را از دایره ی انسانیت خارج نسازد و بر حقوق دیگر افراد جامعه ضربه وارد نکند؛ چنین شادی و نشاطی آنگونه که پیشتر نیز اشاره شد هم در فرهنگ دینی و هم در آیین های کهن ما پیش بینی شده است. هرچند برخی طوری وانمود می کنند که میان شادی و ارزش های دینی تضاد وجود دارد.

مجید ابهری در این زمینه معتقد است: بعضی ها می خواهند به گونه یی نشان دهند که دین اسلام مخالف با شادی و نشاط است؛ در حالی که باورهای دینی ما با شادی غیر مجاز ناسازگاری دارند.

این جامعه شناس در ادامه از روابط نادرست و غیرمشروع، مصرف مشروبات الکلی یا مصرف مواد مخدر حتی به صورت تفریحی و تفننی به عنوان نمونه هایی از شادی های غیر مجاز یاد کرد که اخلاق را در جامعه به انحطاط می کشاند.

به اعتقاد ابهری، شادی های غیر مجاز ممکن است برای لحظاتی چند افراد را سرگرم کند، اما نتایج آن بر خلاف طبیعت بشری و به زیان روح و جسم انسان خواهد بود.

در همین زمینه سید حسن موسوی چلک نیز معتقد است: دین مبین اسلام تکیه ی مستقیمی بر شادی دارد و شاد کردن انسان ها را عبادت به حساب می آورد.



*** وضعیت شادی در جامعه ی ایران

با وجود تاکید فراوان فرهنگ دینی و ملی ما بر شادی در جامعه، بر اساس آمارها و آنگونه که در برخورد با افراد در جامعه می توان درک کرد، وضعیت شادی و نشاط در جامعه به هیچ وجه مطلوب نیست.

اگر چه مشکل های ناشی از زندگی مدرن و صنعتی، موضوعی است که نمی توان از آن به عنوان مولفه یی که زندگی را برای انسان در سراسر جهان دشوار ساخته است چشم پوشید، اما به نظر می رسد برخی چالش های داخلی مانند انواع ناکامی ها، تورم، بیکاری، چالش های اقتصادی و گاهی سیاسی، به نبود احساس جمعی، کمرنگ شدن تعلق های اجتماعی و نبود امید در جامعه ی ایران دامن زده و بر سختی های ناشی از زندگی مدرن بار شده است.

به گفته ی مجید ابهری اکنون در جامعه ی ما افراد افسرده بیشتر به دلیل مشکل های اقتصادی یا درگیری های زندگی ناشی از این مشکل ها دچار افسردگی شده اند.

این جامعه شناس در این ارتباط باور دارد: اگر مشکل های ناشی از جنگ، گرانی و تورم که در سال های گذشته گریبانگیر مردم بوده است از جامعه کاسته شوند طبیعی است که شادی و نشاط نیز در جامعه افزایش می یابد.



***غم، فرهنگ سازی شده اما شادی نه

در کنار چالش هایی که ناخودآگاه جامعه ی ایران را به جامعه یی غمگین تبدیل کرده است، به اعتقاد کارشناسان نکته ی مهمی نیز وجود دارد که شاد نبودن را به جامعه ی ایران تحمیل و تزریق کرده است و آن این است که بر خلاف غم، شادی در جامعه ی ایران فرهنگ سازی نشده است.

در همین چارچوب رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با ابراز تاسف نسبت به اینکه «در کشور ما شادی و غم نیز دولتی شده اند»، گفت: در حالی که در هیچ کشوری به اندازه ی ایران بهانه برای شادی و نشاط وجود ندارد، در جامعه ی ما فرهنگ شادی هنوز تعریف نشده است؛ تا جایی که گاهی اوقات شادی در جشن ها و اعیاد ما شباهت عجیبی به عزاداری پیدا کرده است و این فرایند به دلیل تعریف نشدن شادی و ابزار شادی است.

وی با تاکید بر اهمیتی که دین اسلام به شادی می دهد، افزود: مکتب مبین اسلام نمی تواند با شادی مخالف باشد؛ اگر اشتباهی رخ داده است به دلیل تعریف نشدن چارچوب های شادی و ابزارهای آن از سوی برخی کارگزاران و متولیان این امر در کشور است.

به اعتقاد موسوی چلک ما برای مراسم های عزاداری همواره برنامه ریزی داریم و ستاد تشکیل می دهیم اما در خصوص جشن ها و شادی ها، بیشتر دیده شده که این برنامه ریزی وجود ندارد.

اگر چه به تاکید رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، آیین های دعا و عزاداری ما مانند مراسم اعتکاف یا شب قدر که در آنها خداوند خود را عبادت می کنیم نیز در جامعه می توانند احساس همبستگی و پویایی ایجاد کند.

موسوی چلک در ادامه، فرهنگ سازی برای شادی را فقط وظیفه دولت و کارگزاران دولتی ندانست و نقش مردم و بخش های غیر دولتی را نیز در این امر بی بدیل توصیف کرد.

وی در این زمینه خاطر نشان کرد: باید اجازه دهیم، نقش مردم و بخش غیر دولتی در ایجاد پویایی در جامعه به مراتب بیشتر از دولت باشد. دولت نه باید به طور کامل این فضا را به احاطه خود در آورد و نه می تواند خود به تنهایی شادی را مدیریت و به پویایی جامعه کمک کند.

در همین زمینه مجید ابهری پژوهشگر و جامعه شناس نیز با اشاره به اینکه فرهنگ غم از گذشته تا به امروز در ایران وجود داشته است و می توان نمود آن را در شعر و موسیقی کهن ایران دید یاد آور شد: غم بر دو نوع است؛ غم مجاز و غم غیر مجاز.

به اعتقاد وی غم مجاز آن است که ناشی از دور افتادن انسان از اصالت خویش باشد؛ غمی که نمود آن در بعضی از اشعار و سبک موسیقی ایرانی وجود دارد حزن مجاز است. غم غیر مجاز اما آن است که انسان بیهوده و به خاطر مسایل دنیوی دچار افسردگی شود و همواره خود را با خمودگی درگیر سازد.

ابهری در ادامه در ارتباط با راه حل به تعادل در آوردن غم و شادی در جامعه اظهار داشت: باید در کنار فرهنگ غم، فرهنگ شادی هم تعریف شود و مرزبندی های شادی مجاز و غیر مجاز و غم مجاز و غیر مجاز مشخص شود.



*** راه حل: شادی نیز در جامعه فرهنگ سازی شود

همانگونه که پیش تر نیز اشاره شد، ما در جامعه ی ایران که به اعتقاد کارشناسان هم اکنون با افسردگی و غم دست به گریبان است، نیاز به فرهنگ سازی شادی داریم و این فرهنگ سازی نیازمند همکاری همزمان مردم و کارگزاران است؛ اگر چه نقش افراد جامعه و بخش های غیر دولتی باید در این امر پر رنگ تر باشد.

هم اکنون به دلیل مشخص نبودن چارچوب های شادی و ابزار رسیدن به شادی و نشاط در کشور، فرهنگ شادی در جامعه به خصوص در میان جوان ها به اشتباه جا افتاده است.

ابهری در این زمینه معتقد است: متاسفانه بعضی از جوانان مصرف قلیان را نوعی شادی و سرگرمی برای خود قلمداد می کنند که این صد در صد غلط و غیر منطقی است.

وی در خصوص علت این امر افزود: علت انتخاب ابزار غیر منطقی و نادرست شادی و نشاط نبودن فرهنگ شادی در جامعه است؛ چرا که از سی سال گذشته تاکنون هنوز فرهنگ شادی برای مردم تعریف نشده است و رسانه ها در این زمینه کم کاری کرده اند، همینطور نهادهای متولی در این زمینه ضعف فعالیت داشته اند و دارند.

به اعتقاد ابهری برای رفع این چالش باید فرهنگ شادی و نشاط برای جامعه تعریف و ابزار مجاز و چارچوب های منطقی و قابل قبول آن تعریف و معرفی شود سپس خروج از اینگونه چارچوب ها، عواقب قانونی و اجتماعی داشته باشند.



*** نقش مهم مردم در ساختن جامعه یی شاد

اگر چه آنطور که کارشناسان تاکید دارند، جامعه ی ایران برای خروج از فضای خمودگی و غم نیازمند تعریف درست از شادی و فرهنگ سازی در این زمینه دارد و در این ارتباط نهادهای رسمی و مدنی نقش مهمی بر عهده دارند، اما آنچه بیش از هر چیز در تحقق جامعه یی شاد موثر است خواست مردم برای شاد بودن است.

عامل بودن مردم برای شادی مهم ترین چیزی است که به گفته ی کارشناسان می تواند در کنار دیگر عوامل همچون بهبود مسایل اقتصادی و سیاسی به گردش شادی در جامعه منجر شود.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در این زمینه به ایرنا گفت: اعتقاد من این است که ما امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز به شادی های پایدار داریم، اما برای شادی، عامل نیستیم و منتظریم که دیگران از جمله نهادها و دولت ها فضای شادی را برایمان به وجود آورند.

موسوی چلک تاکید کرد: ما در ایجاد فضای شادی نباید منتظر دیگران باشیم؛ این دیگری حتی می تواند دولت باشد؛ دولت باید تسهیل گر و ظرفیت ساز باشد.

وی در ارتباط با راه های رسیدن به این هدف افزود: اگر در محیط کار و زندگی خود اعتماد بیشتری نسبت به هم داشته باشیم، به قوانین احترام بگذاریم و در مقابل حقوق مان رعایت شود بر رضایت مان افزوده خواهد شد؛ این امر به بالا رفتن سرمایه ی اجتماعی کمک می کند و هر چه در یک جامعه سرمایه ی اجتماعی بالاتر باشد در آن جامعه نشاط بالاتر است.

قناعت و کنار گذاشتن زندگی تجملی موضوع دیگری است که رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران از آن به عنوان وظیفه ی مردم برای ایجاد شادی در جامعه یاد می کند.

به اعتقاد وی این امر می تواند با افزایش ارتباط اجتماعی سالم و گسترده در جهت ایجاد نشاط موثر باشد.

به دست آوردن مهارت رو به رو شدن با استرس ها (فشارهای روانی) و هیجان ها یکی دیگر از مواردی است که به باور موسوی چلک اگر در میان افراد یک جامعه وجود داشته باشد، می تواند آنها را در برابر فشارهای مختلف زندگی و شرایط استرس زا مقاوم سازد و کمتر دچار شکست کند.

وی در این ارتباط توضیح داد: اگر ما نگرش مثبتی نسبت به خود داشته باشیم، نسبت به دیگران از پذیرش اجتماعی بالایی برخوردار باشیم، در پذیرش نقش ها و فعالیت های مختلف اجتماعی موثر و مشارکت جو باشیم، بپذیریم جامعه به خودی خود می تواند به شکوفایی برسد، توانایی کنترل شرایط محیط زندگی خود و مهارت ارتباطی و تاب آوری داشته باشیم می توانیم در ایجاد جامعه یی شاد موثر واقع شویم.

موسوی چلک در پایان این بخش از سخنان خود که بر نقش کلیدی افراد جامعه برای ایجاد شادی متمرکز بود، به نکته یی جالب نیز اشاره کرد؛ نکته یی که در کنار اظهارات وی درباره ی وظایف مردم، انتظاری از دولت و کارگزاران دولتی در جهت ایجاد شادی در جامعه است. به اعتقاد وی تقویت هویت های فرهنگی از طرف مسوولان نیز می تواند در ایجاد جامعه یی شاد تاثیر گذار باشد.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در این زمینه گفت: به جای اینکه ممیزی فرهنگی ایجاد کنیم، باید هویت های فرهنگی را با سه مولفه ی قومی- ملی و دینی در چارچوب هویت دینی تقویت کنیم.



*** عواقب نبود شادی در جامعه

با توجه به اهمیت شادی در سرزندگی، پویایی و موفقیت یک جامعه، نبود شادی در میان مردم یک کشور می تواند پیامدهای جبران ناپذیری به دنبال داشته باشد.

در این زمینه مجید ابهری معتقد است: در صورت ادامه ی این وضعیت در آینده با جامعه یی افسرده رو به رو خواهیم بود؛ افسردگی نیز باعث کاهش کارایی فکری و جسمی می شود.

به باور ابهری اختلال تصمیم گیری، مشکل های جنسی، مشکل های تغذیه و فرایندهای منفی دیگر جسمی و روحی از عوارض افسردگی هستند که می توانند دامن گیر جامعه شوند و در صورت ادامه ی برخی روندهای مخرب از جمله گرانی و تورم این مشکل ها به طور مضاعف افزایش خواهند یافت.



*** کلام آخر

شادی و نشاط موتور محرک جامعه یی خلاق، پویا و موفق است. برای ایجاد شادی فراگیر در جامعه اما مولفه های زیادی لازم است که ایجاد امید در میان افراد یک از مهمترین و فراگیرترین این مولفه هاست.

اما بذر امید چگونه می تواند در دل افراد یک جامعه کاشته شود؟ مگر جز این است که افراد برای به دست آوردن احساس شادی نیازمند داشتن حداقل امکانات فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هستند؟

در شرایطی که افراد در شبانه روز زندگی خود با مشکل های عدیده یی دست و پنجه نرم می کنند- به گونه یی که انگیزه، فرصت و حوصله ی برقراری ارتباط سالم و انسانی با اطرافیان خود را نیز ندارند-، چگونه می توان از آنها انتظار ایجاد شادی های کلان را داشت.

اگر چه این امر که شادی باید ذاتی هر انسانی باشد امری قابل پذیرش است، اما این تفکر بیشتر زمانی منطقی به نظر می رسد که انسانی که می کوشد در یک جامعه سازنده واقع شود و در جهت شاد ساختن همنوعان خود گام بردارد به نوعی از حمایت های بیرونی نیز بهره مند شود؛ حمایت هایی که بخش اعظم آن بر عهده ی مسوولان و نهادهای سیاست گذار و مجری است.

فراهم آمدن حداقل های زندگی برای افراد یک جامعه، مهار گرانی و تورم، به وجود آمدن شغل و رفع بیکاری در میان جوانان و تلاش سازمان ها و نهادهای دولتی برای به وجود آوردن امنیت شغلی برای افراد، از جمله مواردی هستند که در کنار خواست انسان ها برای شاد بودن، می توانند بارقه ی امید را در دل آنها روشن سازند؛ امیدی که نگاه جامعه را به آینده یی روشن تر معطوف سازد و دالان های رمز آلود و تیره و تار آینده را از مقابل چشمان افراد جامعه بردارد.

بی شک تنها در چنین شرایط است که می توان از یک جامعه انتظار شاد بودن و منشا اثر بودن را داشت؛ چراکه هر انسان سالمی علاقمند به شادی است و نفس انسان همواره با شادکامی و آسایش گره خورده است. از اینروست که در طول تاریخ تمام تلاش بشر برای رسیدن به همین آسودگی و شادکامی بوده است.

*از: مهتاب افشین نسب / خبرگزاري ايرنا

نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
هم اکنون که در حال نفس کشیدن هستید، کس دیگری دارد نفس های آخرش را می کشد. پس دست از گله و شکایت بردارید و بیاموزید چگونه با داشته هایتان زندگی کنید.