پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
تاریخ انتشار :
چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۳ / ۱۱:۵۵
کد مطلب: 29110
۰

شوهــر بي وفا، زن شکاک و ازدواج زودهنگــام

شوهــر بي وفا، زن شکاک و ازدواج زودهنگــام
زنم شکاک است

3 سال از شروع زندگي مشترکم گذشته است اما همسرم انگار هنوز من را نشناخته است. در کل به من شک دارد حتي وقتي تلفني با همکار خانمم صحبت مي کنم، بايد يک ساعت توضيح بدهم چراکه به من بدبين مي شود. واقعا خسته شده ام.

برادر گرامي، رابطه زناشويي و اتفاق هايي که در زندگي مشترک مي افتد، حاصل مجموعه اي از حالات و رفتارهاي متقابل و شرايط گوناگون زندگي زناشويي است. در خور ذکر است که با توجه به کمبود اطلاعات از زندگي مشترک شما، شخصيت تان، شخصيت همسرتان و ويژگي هاي شرايط زندگي شما، در ادامه اين مطلب فقط تلاش مي کنيم با دادن آگاهي هاي کلي ياري تان کنيم تا هم شما و هم ديگر آقايان و خانم هايي که درگير اين مشکل هستند، دانش بيشتري نسبت به شکاک بودن بيابند و اميدواريم پس از اين آگاهي، براي يک اقدام مفيد و سازنده دست به عمل شوند. ريشه هاي شکاک بودن در خانواده را در چند سوال و جواب مي توان بررسي کرد. در ابتدا چند سوال مطرح مي کنيم تا از خودتان بپرسيد. اميدواريم احساس نکنيد که مورد قضاوت قرار گرفته ايد.

 

آيا شما خودتان هم شکاک و بدبين هستيد؟

گاهي اوقات بدبيني و شک و ترديد به همسر در خانواده يک الگوي رفتاري و سبک ارتباطي مي شود يعني زن و شوهر ياد مي گيرند از طريق شک و بد بيني، توجه خود را به همسرشان نشان دهند. در چنين خانواده هايي فرزندان نيز آموزش مي بينند تا در آينده با همسرانشان اين گونه رفتار کنند. بنابراين بررسي کنيد که آيا اين رفتار در بين شما و همسرتان الگو شده است يا نه.

 

رفتارهاي شعله ور کننده شک انجام مي دهيد؟

گاهي ممکن است شما و همسرتان رفتارهايي انجام دهيد که شک و بدبيني يکديگر رابرانگيزد. ممکن است شما يا همسرتان که در زندگي احساس مي کنيد مورد بي توجهي قرار گرفته ايد، سعي کنيد با رفتارهايي شک برانگيز موجب حساسيت طرف مقابل شويد و از اين طريق مورد توجه قرار بگيريد. البته ممکن است در مقابل همسرتان رفتارهايي انجام دهيد که از آن منظور خاصي نداريد. به طور مثال با خانم ديگري در مقابل همسرتان صميمانه تر سخن بگوييد تا توجه او را بيشتر جلب کنيد يا قصد شوخي داشته باشيد ولي در جريان عواقب و آسيب هاي آن نباشيد.

 

منظورتان از بدبيني چيست؟

در پيامکتان گفته ايد که همسرتان بدبين و شکاک است. ابتدا بايد ببينيد که منظورتان از بدبيني و شکاک بودن چيست؟

اين که همسر شما به جست وجو و بررسي رفتارهاي شما مي پردازد، چه منظوري دارد که بايد دليل اين موضوع را در يک گفت و گوي موثر دريابيد.

 

آيا همسرتان در زندگي مشترک احساس خطر مي کند؟

شک و ترديد همسر نشان مي دهد که وي احساس ناامني و اضطراب دارد. شما بايد با همسرتان درباره ناامني و احساس اضطرابش صحبت و گفت و گو کنيد. در بيشتر موارد، خانم ها وقتي از همسرشان بي توجهي مي بينند، درگير شک و ترديد مي شوند. آن ها که زندگي مشترک خود را در خطر مي بينند، تلاش مي کنند با ابزار شک و بدبيني، عوامل اين سردي و بي توجهي را متوجه شوند. بنابراين شايد همسرتان احساس مي کند شما به وي بي توجه شده ايد و بي تفاوت هستيد.

 

آيا همسرتان استرس يا افسردگي دارد؟

بدبيني و شک و ترديد گاهي ممکن است بيانگر استرس هاي موقتي همسر باشد يا ممکن است همسرتان دچار دوره هايي از افسردگي شده باشد يا ممکن است خود شما دردوره هايي از استرس و افسردگي باشيد که به همسرتان و زندگي بي توجه شده باشيد. افراد افسرده کمتر به همسر و زندگي و فرزندانشان ابراز علاقه مي کنند. ممکن است همسران در اين شرايط از رفتار سرد شوهرشان، برداشت و تفسير ديگري داشته باشند و به وي بدبين و بدگمان شوند. با اين حال، فکر مي کنم همسرتان به توجه بيشتر شما نيازمند است. احتمالا به فرصتي نياز داريد تا بيشتر با يکديگر صحبت کنيد. در مورد نيازها و خواسته هايتان صادقانه گفت و گو کنيد. همچنين فراموش نکنيد که سرزنش کردن، تهديد کردن، نيش و کنايه زدن و بي محلي کردن بزرگ ترين عامل دور کردن همسر از خود است و آسيب جدي به رابطه زناشويي وارد مي کند.

حامد قدسي، کارشناس ارشد روانشناسي باليني

 

مادرم خواستگارهايم را نديده رد مي کند

دخترى ۱۴ ساله هستم. خواستگارهاى زيادى دارم ولي نمي دانم چرا مادرم نديده و نشناخته، تمام آن ها را رد مي کند. من هم براي اين که نمي توانم با مادرم درباره راضى بودنم براي ازدواج حرف بزنم، فکرم هميشه درگير است.

خواهر گرامي، براي يک ازدواج عاقلانه، داشتن 3 شرط اوليه که عبارتند از «آگاهي هاي لازم»، «انگيزه کافي» و «جنبه هاي مختلف بلوغ» ضروري به نظر مي رسد. با توجه به اين که شما نوجوان هستيد و خواستگاران زيادي داريد، از شما مي خواهم با دقت به نکات زير توجه کنيد تا با درک حساسيت هاي لازم براي ازدواج تصميمي صحيح و منطقي بگيريد.

 

بررسي 3 پيش نياز ازدواج

آگاهي از توانايي ها و ضعف هاي خودتان، آگاهي از راه و رسم شوهرداري و وظايف و تکاليف نسبت به شوهر و آگاهي از روحيات و تفاوت هايتان با جنس مخالف براي ازدواج لازم است. بنابراين ميزان آشنايي و آگاهي خودتان را در اين زمينه ها بسنجيد.

همچنين دليل علاقه و انگيزه براي ازدواج تان را بررسي و توجه کنيد که بلوغ لازم براي ازدواج، فقط بلوغ جسمي نيست بلکه بلوغ فکري، اجتماعي، عاطفي و حتي بلوغ اقتصادي به خصوص براي آقايان، از پيش نيازهاي يک ازدواج پايدار است.

در پيامکتان گفته ايد که نمي توانيد با مادرتان در رابطه با ازدواج حرف بزنيد و اين جمله يعني شما مهارت برقراري ارتباط موثر با مادرتان را فرا نگرفته ايد. ياد نداشتن همين مهارت جاي تامل دارد که آيا شما به بلوغ فکري و اجتماعي لازم براي ازدواج رسيده ايد يا نه، همچنين آيا مهارت هاي ارتباط موثر با شوهر و مهارت حل مسئله و تعارضات زناشويي را فراگرفته ايد يا نه. باز هم تاکيد مي کنم تا قبل از فراگيري اين مهارت ها، از گرفتن تصميمي شتاب زده براي ازدواج پرهيز کنيد.

 

نگرشي مثبت اما کاذب

تصميم گيري براي ازدواج بدون در نظر گرفتن جنبه هاي مختلف آن از طرف دخترها در سنين پايين، معمولا با نگرش مثبت اما کاذب اتفاق مي افتد. در واقع دخترها به جاي يافتن راه حل مناسب براي حل مشکلاتشان در خانواده، تصميم به ازدواج مي گيرند زيرا بر اين باورند که با ازدواج بسياري از محدوديت هاي آن ها برداشته مي شود اما چنين ازدواج هاي ناآگاهانه اي باعث شروع مشکلات جديد و به علاوه تداوم برخي از مشکلات قبلي خواهد شد. با اين حال به نظر مي رسد که شما بايد کمي منطقي تر به ازدواج بنگريد و بعد از مطرح کردن اين موضوع با مادرتان، از راهنمايي هاي والدين و يک مشاور خانواده مجرب هم بهره بگيريد تا در تصميم گيري تان دچار خطا نشويد.

دکتر هادي صدري / كارشناس و مشاور خانواده
-

بعد از 33 سال زندگي مشترک از رفتارهاي شوهرم خسته ام

خانمي ۵۳ ساله هستم؛ بعد از ۳۳ سال زندگي مشترک ديگر خسته شده ام. همسرم مردي تنبل و اهل بخور و بخواب است، با وجود داشتن مغازه حاضر نيست سر کار برود. حضور مداوم در منزل باعث جر و بحث زياد بين ما شده است، من مجبورم به خاطر خانواده سکوت کنم. کار به جايي رسيده است که از او نفرت پيدا کرده ام.

با سلام خدمت شما مخاطب گرامي. با توجه به مندرجات پيامک و اطلاعات اندکي که درباره شرايط خود بيان کرديد، مي توان سه فرضيه احتمالي را در نظر گرفت. در ادامه به بررسي اين فرضيه ها خواهيم پرداخت.

 

1- فرض اول همسر شما ذاتاً تنبل است

اولين احتمال اين است که «همسر شما ذاتاً فردي تنبل و بي مسئوليت است.» به عبارت ديگر او از کودکي اهل تلاش، برنامه ريزي و پيگيري هدف نبوده است. به طور مثال اگر در يک شغل باقي نمانده، در برابر خانواده احساس مسئوليت نداشته، به درس و کارش بي توجه بوده و مواردي از اين قبيل، مي توان نتيجه گرفت که وي تنبل بار آمده است. چنانچه اين فرض صحيح باشد؛ بهتر است مشکل همسرتان را که احتمالاً سنشان هم بالاست، به دليل نهادينه شدن اين عادت در وي، همانند يک بيماري صعب العلاج بدانيد که تغيير آن بسيار سخت و تقريباً ناممکن است. مثلاً خودتان را جاي خانمي بگذاريد که همسرش به علت قطع نخاع، قادر به انجام کاري نيست؛ به نظر شما چنين فردي چگونه با شرايطش کنار مي آيد؟ هر چند اين کار بسيار سخت و ناراحت کننده است، اما قطعاً از آب در هاون کوبيدن بهتر خواهد بود.

 

2- فرض دوم همسر شما تنبلي را دوست دارد و با رفتار شما اين ويژگي در او تقويت شده است

فرض دوم اين است که همسر شما تا حدي دوست دارد راحت و تنبل باشد و ديگران (از جمله خود شما) با به عهده گرفتن مسئوليت ها و وظايف وي، اين ويژگي نامطلوب را تقويت کرده ايد.

اگر اين فرض صحيح باشد ابتدا تعيين کنيد که همسرتان در صفت مسئوليت پذيري (از صفر تا ده) چه نمره اي مي گيرد. يادتان باشد اين صفت فقط شامل کار کردن و پول درآوردن نيست، بلکه ويژگي هايي مثل حساسيت نسبت به سلامت و بيماري افراد خانواده، تفريح آنها، رفت وآمدها، تهيه هدايا وکادوها، نظم منزل، مراقبت و تربيت بچه ها، تحصيل فرزندان، حلال و حرام، اعتقادات و... را نيز در برمي گيرد. چنانچه نمره خوبي کسب مي کند، در تقويت آن ويژگي هاي مطلوب تلاش کنيد. شما در ابتدا بايد براي ايجاد يک رابطه نسبتا بهتر و صميمي تر با همسرتان، تلاش کنيد؛ به خاطر داشته باشيد که اگر رابطه شما خوب نباشد، صرفاً محق بودن، در رسيدن شما به هدفتان کمکي نخواهد کرد. پس از آن با کمک يک متخصص کم کم به تغيير شرايط بپردازيد.

از خودتان بپرسيد که من و ديگران چه کارهايي انجام داده ايم که همسرم را «تنبل تر» کرده  است؟ قطعاً کارهايي وجود دارد که جزو وظايف وي است اما توسط ديگران انجام مي شود؛ مانند خريد کردن براي منزل، تعمير لوازم منزل يا خودرو، از ديگران کمک مالي خواستن و... چنانچه خودتان در تقويت «تنبلي» همسرتان نقشي داشته ايد، بهتر است به تدريج به تغيير سبک زندگي خود بپردازيد؛ يعني کارهايي را که وظيفه شما نيست انجام ندهيد. از نظر روان شناسي در کنار انسان هايي که کاملا مستقل هستند و همه کارها را به عهده مي گيرند، انسان هايي تنبل و وابسته تربيت مي شوند. پس رفتار خودتان را نيز ارزيابي و اصلاح کنيد.

 

3 - فرض سوم همسر شما از اين شرايط لذت مي برد

فرض سوم اين است که «همسر شما در شرايط فعلي، چندان احساس بدي ندارد.» از آنجا که افراد براي مشکلاتشان ميزبان خوبي هستند، لذا از اين ميهماني لذت مي برند. احتمالاً همسر شما احساس مي کند که با وجود اين که کار نمي کند ولي چرخ زندگي مي چرخد، غذا و لباس و... روبه راه است و ديگر لزومي براي تلاش بيشتر وجود ندارد! انسان اصولاً در شرايط نامطلوب دست به تغيير مي زند. هر چند جر و بحث زيادي بين شما وجود دارد اما به نظر همسرتان، همه چيز سر جاي خود قرار دارد و مشکل خاصي نيز وجود ندارد؛ در اين شرايط تغيير وي بسيار بعيد به نظر مي رسد. توصيه جدي مي کنم که براي عوض کردن شرايط تان از يک خانواده درمان گر کمک بگيريد و در اين راه قطعاً مطالعه نيز مي تواند مفيد باشد.

مريم اسودي / کارشناس ارشد مشاوره

 

قبل از ازدواج با دختري رابطه تلفني داشتم

دو ماه است عقد کرده ام. با زنم خيلي خوبم و همديگر را دوست داريم، ولي از وقتي فهميده است من 6 سال پيش با دختري رابطه تلفني داشتم، مي گويد مي خواهد طلاق بگيرد. خيلي با او حرف زدم ولي فايده ندارد. خيلي دوستش دارم چه کنم؟

مخاطب گرامي، در همسر شما يک نگاه بدبينانه شکل گرفته است. وقتي آقا و خانم ازدواج مي کنند با يک سري استانداردها و فرض ها وارد زندگي مشترک مي شوند. استانداردها و فرض ها در افراد مختلف، متفاوت است.

 

وقتي فرض هاي اوليه درست از آب درنمي آيند

فرض ها همان عقايد عمومي است که يک خانم براي آقا يا يک آقا براي خانم دارد. مثلا خانم فرض بر اين دارد که به طور معمول و طبيعي شوهرش يک انسان پاک است و زندگي هميشه بر اساس اعتماد و صميميت شکل مي گيرد. يا آقا اين فرض را دارد که خانم ها حساس هستند.

فرض ها يعني آنچه به «است ها» و «هست ها» مربوط مي شود. اما استانداردها به «بايدها» مربوط مي شود؛ يعني زن اين تصور را دارد که مرد من بايد اين گونه باشد... مثلا مرد من بايد انسان صادق يا انسان پاکي باشد يا اينکه نبايد سابقه رابطه قبلي داشته باشد.

مرد نيز در رابطه با خانم استانداردهايي دارد مثلا: خانمي که با من ازدواج مي کند بايد پاک و عفيف باشد و ... اين بايدهايي که طرفين براي هم دارند، از فرهنگ، اعتقادات و شرايط خانوادگي افراد تأثير مي گيرد.

گاهي بعد از ازدواج زن و شوهر با اتفاقي مواجه مي شوند که فرض ها و استانداردهايشان به هم مي ريزد؛ يعني خلاف آن تصور و استانداردي را که داشته اند، مي بينند. اينجا طبيعي است که فرد کاملا به هم مي ريزد و چيزي نيست که بتوان با سرعت اصلاحش کرد و به راحتي از آن عبور کرد.

 

براي حل مسئله عجله کنيد

استانداردها به سادگي عوض نمي شود. برادر ارجمند؛ همسر شما در چنين شرايطي است مانند اين که کوهي که در ذهن خود ساخته با يک انفجار از هم پاشيده است.

بنابراين توصيه جدي من اين است که به يک روان شناس و زوج درمانگر مراجعه کنيد و هر چه زودتر جلوي از هم پاشيده شدن اين زندگي را بگيريد چون اگر بخواهيد دست روي دست بگذاريد با اين زاويه نگاهي که بين شما شکل گرفته، رفته رفته زندگي مشترک شما در معرض آسيب جدي قرار مي گيرد.

 

اجازه دهيد همسرتان درباره باورهايش با شما صحبت کند

اما توصيه کلي به زوج هايي که ممکن است شرايط مشابه داشته باشند اين است که در قدم اول به همسرتان يادآوري کنيد سود و زيان طلاق را براي خود و همچنين فوايد و مضرات ادامه زندگي را بررسي کند و بينديشد که آيا جايگاهي براي خود بعد از جدايي ترسيم کرده است يا شرايط اين را دارد که زندگي مجردي را ازسر بگيرد. دوم همان طور که اشاره شد وقتي باورها به هم مي ريزند، افراد به صورت ناهوشيارانه ديگر فقط به جنبه هاي منفي طرف مقابل توجه مي کنند؛ حتي اگر او نقاط مثبت زيادي داشته باشد. مثلا فقط بررسي مي کند ببيند که الان همسرش کجا رفته يا با چه کسي حرف مي زند يا قصدش از انجام اين کار چه بوده و ... در اين حالت بايد همسران با هم بنشينند و فکرهاي خودشان را براي هم مطرح کنند و به زبان بياورند که مثلا من الان با توجه به اين اتفاق چه فکر و تصوري پيدا کرده ام.

تصور جديد من چيست و باور قبلي من چه بوده است و طرف مقابل هم اجازه بدهد همسرش تمام فکرهايش را به زبان بياورد.

بنابراين در فضايي به دور از هيجان زدگي و عصبانيت اجازه بدهيد همسرتان درباره باورهاي قبلي و باور جديدش با شما صحبت کند و از او بخواهيد بيان کند که الان دقيقا نگران چه هست و فکر مي کند چه اتفاقي افتاده و در آينده چه اتفاقي خواهد افتاد.

 

از کاه کوه نسازيد

گاهي اوقات مشاهده مي شود وقتي خانم ها از رابطه قبلي همسرشان مطلع مي شوند از کاه کوه مي سازند؛ يعني صرف اينکه متوجه مي شوند شوهر قبلا با يک خانم يک رابطه تلفني داشته، به يک باره تصورات عجيبي به ذهنشان مي آيد و چيزهايي در ذهن مي سازند که واقعا اتفاق نيفتاده است؛ بايد در اين مورد زوجين در کمال آرامش با هم گفت وگو کنند همين طور خانم نگراني خودش را درباره آينده بيان کند اينکه در آينده چه اتفاقي مي افتد مثلا ممکن است فکر کند شوهرش دوباره بي وفايي خواهد کرد و ... وقتي اين تصورات بيان شود شما مي توانيد براي جلب اعتماد همسرتان تلاش کنيد.

حجت الاسلام حميد رفيعي هنر / دانشجوي دکتراي روان شناسي

 
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
كاغذ سفيد را هر چقدر هم تميز و زيبا باشد كسی قاب نمی‌گيرد، برای ماندگاری در ذهن‌ها بايد حرفی برای گفتن داشت