راهکارهای مقابله با شبکههای مجازی برای والدین
فضای مجازی که این روزها جای فضای حقیقی و عاطفی خانوادهها را گرفته است ذهن خیلیها را به خود مشغول ساخته و عملاً دقایق زیادی از لحظات شبانهروز افراد را به خود اختصاص داده است، دقایقی که باید خرج ردوبدلشدن گفتوگوها و محبتها بین اعضای خانواده میشد. شاید یکی از معضلاتی که این جایگزینی برای خانوادهها ایجاد کرده است، بیماریِ زندگیهای انفرادی است که در این سبک از زندگی، افراد در جمع هستند اما در واقع در جمع نیستند؛ به عبارت دیگر جسم آنها در کنار هم بودنها در بین سایر اعضای خانواده است اما روح و تمرکز آنها با دوستان فضای مجازی است که این موضوع سبب دوری اعضای خانوادهها از هم شده است. برای بررسی هر چه بیشتر این موضوع مصاحبهای با دکتر فرشته روحافزا، دارای مدرک دکترای الکترونیک، استاد دانشگاه منچستر انگلیس و مدیر طرح، برنامه و تدوین سیاست شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده ترتیب دادیم که متن بخش اول این مصاحبه را در زیر میخوانید؛
پدیدهای که سالها پیش دانشمندان غربی پیشبینی کرده بودند بر سر جوامع و خانوادهها آمده است، مانوئل کاسترز چندین سال قبل در کتاب عصر ارتباطات خود خبر از آمدن روزی را داده بود که «افراد در کنار هم مینشینند ولی در جمع نیستند» و ما الان این موضوع را در خانوادهها به وضوح مشاهده میکنیم که افراد در خانواده در کنار هم مینشینند اما بیشتر توجه خود را به تلفن همراه خود و استفاده از شبکههای مجازی کردهاند، از نظر جسمی در کنار هم هستند ولی از نظر توجه و روحی عاطفه و ارتباطی ردوبدل نمیشود.
برای بررسی هر چه بیشتر این موضوع مصاحبهای با دکتر فرشته روحافزا، دارای مدرک دکترای الکترونیک، استاد دانشگاه منچستر انگلیس و مدیر طرح، برنامه و تدوین سیاست شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده ترتیب دادیم که متن بخش اول این مصاحبه را در زیر میخوانید؛* تسنیم: به نظر شما اساساً استفاده از تکنولوژی دارای حد و مرز است؟
*روحافزا: ببینید! از آنجا که تکنولوژی و فرآوردههای آن برای آسایش و آرامش نسل بشر تعبیه شدهاند به نظر میرسد برای استفاده از آن نیز نیاز به نظاممندکردن این ابزارها ضروریست؛ چراکه ظهور فناوریهای جدید ارتباطی و اطلاعاتی، به نوبۀ خود میتواند چالش بزرگ نظامهای سیاسی در عرصة سیاستگزاری ملی را هم فراهم کند؛ در راستای استفاده از تکنولوژی و فراوردهای آن نظیر اینترنت وفضای مجازی و ..... دو دیدگاه وجود دارد که در دیدگاه اول ما شاهد برخورد ایجابی و خوشبینانۀ صرف به این ابزارها هستیم و در نظریات گروه دوم برخوردهای سلبی و رادیکال برای طرد و رد این تکنولوژی موج میزند، در صورتی که نگاه صرف و مطلقگرا به پدیدههای هستی قطعاً جز مخاطبان خود قشری را راغب به تفکرات خود نمیکنند، حال آنکه همیشه در بین این سیاه و سفیدیها رنگهای منطقی دیگری نیز جلوه میکند، بنابراین ما معتقدیم نگاه سومی هم وجود دارد و آن نگاه اسلام است.
اسلام برای کسب علم، مسلمانان را تا به کشور چین نیز دعوت نموده، بنابراین نگاه سلبی از دید اسلام مردود است، ضمن اینکه فارغ از اجتنابناپذیربودن ورود و استفاده محصولات و تکنولوژی کشورهای دیگر در داخل کشور ایجاد سازوکار منضبط مسئولان و قرارگرفتن حراست از هویت ملی به عنوان سرلوحۀ مصرف ضروری افراد در استفادۀ مفید بیتاثیر نیست؛ مثلا دولتی که مسئولیت ایجاد رفاه عمومی در حوزههایی نظیر تکنولوژی در داخل کشور است باید باتوجه به اینکه دارای قوانین متقن در این حوزه هستیم، به عملیاتیکردن قوانین این حوزهها اهتمام کند، شما تصور کنید چرا با وجود مادۀ 1 سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه مبنی بر الزام پیوست فرهنگی برای هر پروژه ملی، هنوز که هنوز است فرآوردههای ارتباطاتیِ روز، نظیر همین نسل سوم تلفن همراه، فاقد پیوستهای فرهنگی لازم است؟؟ در این قانون تصریحاً قید شده است که حتی برای ورود بخش مثبت تکنولوژی در کشور باید همین بخش مثبت دارای پیوست فرهنگی باشد، ولی آیا این واقعا رعایت میشود؟ دقیقا به واسطه عدم رعایت تکلیف چه از جانب مسئولان و چه از جانب کاربران ویژه این محصولات، آسیبها بروز میکند و این میشود که دیدگاه ایجابیون صرف نیز عملاً حذف خواهد شد. استفادۀ مفید و بهینه شاخص تعیین حد و مرز استفاده از تکنولوژی است.
*تسنیم: به نظر شما در جامعه امروزی ما رابطهای بین آسیبهای اجتماعی موجود با اینترنت و خاصه شبکههای اجتماعی وجود دارد یا اینکه برخی اظهارات ناشی از توهم توطئه برخی افراد است؟
*روحافزا: به نظر میرسد اولین سنگری که در این مسیر مورد هدف قرار میگیرد هویت کاربر است، افراد به مرور متوجه میشوند که در حوزه تصمیمگیریهای خود نیز اساساً شاخصهای تصمیمگیریشان با رویکردی مجازی بررسی میشود و در تصمیمگیریها عناصر مجازی را بر حقیقی ترجیح میدهد، اینجاست که با انگارهای حقیقی توان بررسی مسایل و تصمیمگیری را ندارند، البته این حالت ابتدائاً بسیار نامحسوس اتفاق میافتد، حتی خود فرد متوجه این نحوۀ تصمیمگیری نیست ولی با گذر زمان در این حالت تثبیت میشود و عملاً از محیطهای حقیقی که بخش عظیمی از واقعیت زندگی انسان است، فاصله میگیرد؛ این انزوا سرآغازی برای بروز آسیبهای بعضاً پرخطر اجتماعی برای فرد است، مثلا این انزوا از اجتماع حقیقی قطعا جذب به اجتماع مجازی دارد، فردی که ساعتها در فضاهای مجازی و فراوردهایی نظیر آن (دوستی ها، تعاملات و تبادل اطلاعات و حتی بازی ها) سیر میکند وحتی میل جنسی خود را در قاب آلسیدی و آلایدی ارضا میکند طبیعی است چنین کسی دیگر علاقهمند به تعامل با دیگران در فضای حقیقی نیست، زیرا محدودیتها و تبعات فضای واقعی را ندارد و میتواند چهره واقعی خود را در پی انواع نمایشگرهایِ جذاب مخفی کند و چون با شخصیتی دروغین در این فضا شناخته میشود در برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران ناتوان میشود که ایجاد این روحیه موجب جدایی فرد از گروه همسالان و شروع بروز ناهنجاریهای دیگر است؛ این افراد در هنگام استفاده از فناوریهای نوین ارتباطی گذشت زمان را احساس نمیکنند و زمانی بخود میآیند که ساعات زیادی صرف این امور کردهاند.
آسیب اینجا تمام نمیشود؛
چون تازه فرد با جَوی برانگیختهشدن از نیازهای کاذب خود روبروست، ورودهای بی هدف توسط کاربران فضای مجازی باعث میشود که سردمداران این فضا، کاربر بی هدف را با رویکرد خود بنا بر اهدافشان هدفمند کنند، البته هدفمندی که عملا کاربر ابزار آنان میشود و به هدف خود یعنی هویتزدایی فرد دست مییابند، همین فرد کم کم به واسطه مباحثی نظیر سکسولوژی که در این محیطها از جذب بالای برخوردار است، دچار میشود که متأسفانه علی رغم تمهیدات اندیشیده شده و برخورد انفعالی و نه مهندسیشده در این قسمت بیشترین آسیب را دیدهایم، حتی در مناطق محرومی که هیچگونه پل ارتباطی نظیر دیاس آل، وایرلس، وایمکس و ... وجود نداشت، شاهد تصاویر مبتذل و مستهجن در گوشههای همراه پسران مقطع دبستان که غالباً فقیر و محروم از امکانات ابتدایی عمرانی بودند، خطر بلوغ زودرس جنسی تنها برای فرد کاربر نیست، بلکه به واسطه از دستدادن هویتش، در محیطی مانند اینترنت که از ویژگیهای شاخصش این است که کاربر با هر فردی با هر سن، اعتقاد، مشی زندگی و قدرت تأثیرگذاری مثبت و یا منفی در هر زمانی به هر تعداد که بخواهد میتواند ارتباط برقرار کند و هویت شخص از هر جهت ناشناس است، دیگران را نیز در این ورطه آسیبزا هم مسیر میکند و شایعشدن این رویۀ غیراخلاقی در میان افراد باعث بروز شخصیتهای دوگانه میشود چرا که از ویژگیهای فضای مجازی به خاطر حجم بالای ارتباط و عدم محدودیت در آن، فراهمشدن تغییر رفتار و اخلاق و گرایش سیاسی و مذهبی بسیار زیاد است که غالباً با توجه به جو حاکم بر این محیط، اکثر تغییر گرایشها در قالب مغایرت با ارزشهای اسلامی است.
*تسنیم: یعنی فرد نیازهای کاذبی را در خود پیدا میکند؟
*روحافزا: بله، متاسفانه با بروز این فرایند و شکلگیری نیازهای کاذب در فرد، در حقیقت کاربر از نیاز واقعیش در سنین نوجوانی غافل میشود و در زمانی که تقویت نگاه توحیدی میتواند ذخیره تمام عمر فرد شود، صرف ارتباط جنسی و یا کلامی با جنس مخالف در این محیطها میشود و تحریک غریزههای جنسی زودتر از موعد مقرر در فطرت انسانی اسباب بروز فاجعههای فراوان فرهنگی، اجتماعی و .... میشود و به دنبال خود نیازهایی نظیر خرید گوشیهای مدرن یا تلویزیونهایی که به اینترنت وصل شود و یا فضایی برای تماس های تصویری ایجاد میشود که تا دیروز جزو نیازهای اصلی ما نبوده اما الان شاهد تقاضاهای آن در محیط خانواده هستیم.
در پس این موارد، متاسفانه شاهد شکلگیری مواردی نظیر فراهمآوردن بزهکاریهایِ مختلف نوین (سکس چت، ارتباط با جنس مخالف (گفتگو، پیامک و چت)، حضور در شبکههای به اصطلاح اجتماعی غیرقانونی، تماشای فیلمها و تصاویر مبتذل و مستهجن، حضور در سایتهای مبتذل و مستهجن و ... ) افزایش روحیه پرخاشگری ،اعتیاد ، افت اخلاقی و ... هستیم.
*تسنیم: آیامیتوان گفت یکی از علل تغییر سبک زندگی در بین جوانان تاثیرات استفاده بیش از اندازه از اینترنت و فرآوردههای آن است؟
*روحافزا: بدون شک این رابطه کاملا معنادار است، چرا که ما بدون ابزارهای پژوهشی که البته انجام هم شده، شاهد نتایج منفی این رابطه هستیم؛ رابطه و اثر بخشی اینترنت، فضاهای مجازی و حتی ماهواره و ..... بر روی شاخصهای سبک زندگی ما کاملاً مبرهن و واضح است، مثلا در پژوهشی که اخیرا انجام شده رابطه مستقیم میان شبکههای اجتماعی و سبک زندگی در کشور بیانگر آن است که میان عضویت در شبکههای اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان، ارتباط مستقیمی وجود دارد. 6/30 درصد مردان و 3/41 درصد زنان معتقدند که شبکههای اجتماعی اینترنتی توانسته است به میزان بالایی در نوع ادبیات افراد جامعه موثر باشد. همچنین 5/49 درصد زنان و 4/41 درصد مردان بر این باور هستند که عضویت در شبکههای اجتماعی اینترنتی در مقادیر متوسط به بالا توانسته است بر سبک پوشش آنها در جامعه موثر باشد.
خیلی از کارشناسان معتقدند این دهکده مجازی تاثیری غیرقابل انکار بر سبک زندگی ایرانی–اسلامی دارد چرا که این شبکه اجتماعی بر اساس سبک زندگی غربی خاصه آمریکایی تنظیم شده است و البته وقتی «زاکربرگ»، خالق این شبکه مجازی باشد؛ فردی که در یک خانواده یهودی به دنیا آمده است و خود را یک «ملحد» و فردی که به خدا هیچگونه اعتقادی ندارد معرفی میکند و بر اساس اعتقاداتش، شبکهای را طراحی کرده باشد که در آن «هیچ گونه خطی قرمز مهمی برای کاربران تعریف نمیشود!» بنابراین نباید انتظار داشت که فیسبوک تطابقی با سبک زندگی ایرانی-اسلامی داشته باشد. سبک زندگی اسلامی ،برگرفته از اعتقادات و ارزشهای اسلامی است که دارای بنمایههایی چون حیا و عفت، حجاب ،رازداری، حریم خصوصی و اعتماد و رعایت اخلاق فردی و اجتماعی است. در کنار تمام این محسناتِ سبک زندگی اسلامی، سبک زندگی غربی از طریق شبکه اجتماعی به صورت نامحسوس به نسل جوان و نوجوان آموزش داده و در روح و جان و خلقیات آنان نهادینه میشود و در نهایت در روش زندگی جوان و نوجوان بروز و ظهور پیدا میکند.
در واقع شاهد تغییر ارزشهای اسلامی و جایگزینی آن با ارزشهای غربی خواهیم بود، متاسفانه طبق آمارهای ارائه شده از دادگستری های کشور استفاده از ماهواره به عنوان علل برخی از جداییها و طلاقهای زوجین معرفی شده؛ لذا اشاره به این نکته ضروری به نظر میرسد که با توجه به وجود قوانینی نظیر مادۀ 46 برنامه پنجم توسعه کشور که در آن دولت مکلف است به مدت 12 ماه از زمان ابلاغ برنامه که در تاریخ 11/11/89 به دستگاههای اجرایی ابلاغ شده در راستای ایجاد شبکه ملی اطلاعات اهتمام ورزد چرا که وجود شبکه داخلی خیلی از آسیبها را در عین استفاده از تکنولوژی بومی مرتفع میکند؛ در صورتی که هنوز خبری از راهاندازی این شبکه نیست . لذا ما نیازمند سازوکاری منطبق با آرمانهای مذهبی و بومی جامعه خود هستیم و باید متخصصین به فرموده مقام معظم رهبری (دامظله) از تقلید و کپیبرداری دست بردارند. البته این حرکت نیاز به وفاق ملی دارد و مردم عزیز نیز پابهپای مسئولان باید دغدغههای این حوزه را لااقل از درون کانون گرم خانواده خود مدیریت کنند تا آسیب های اینچنینی بروز نکند.
*تسنیم: به نظر شما علل استفادههای بیهدف و پیدرپی از فضای مجازی چیست؟
*روحافزا: شاید علت اصلی این گردشهای بیمحتوا در اینگونه فضاها همین گزینۀ بیهدفی باشد، یعنی وقتی کاربری بیهدف ساعتها در محیطهای مجازی وبگردی میکند یعنی مسیر بیهدفی را طی میکند و در همین فرآیند متاسفانه طعمۀ برخی از محتواهای نادرست در فضاهای مخرب میشود که در پس آن باید منتظر بروز آسیبهای جدیتری بود، البته این بیهدفی علتهای ریشهای دیگری هم دارد که برخی به جامعه و بعضا به خانواده مرتبط است ولکن نکته مهم این ماجرا در علل ادامهیافتن این رویه در کاربر است اگر بخواهیم این علل را عنوان کنیم می توان به مواردی زیر اشاره کرد؛
به دلیل اینکه کاربر در بازیها و فیلمها عملاً ازبرنامههای پیشساختۀ دیگران تبعیت میکند، کمتر قدرت دخل و تصرف در آنها را دارد لذا اعتمادبهنفس او در برابر ساختنیها و پیشرفت دیگران متزلزل میشود. این تصور که در بازیهای رایانهای فرد مداخله فکری مداوم دارد، اشتباه است زیرا این بازیها سلولهای مغزی را فریب داده و از نظر حرکتی نیز فقط چند انگشت دست را حرکت میدهند؛ لذا وقتی کاربر قدرت تصرف در برنامه ها را ندارد اعتماد به نفس خود را از دست داده و اختیار خود را عملاً به این محیطها و دوستداشتنیهای کاذب خود میدهد؛ شما تصور کنید این کاربر یک کودک یا نوجوان باشد، واقعا این عدم اعتماد به نفس به ورودهای مکرر در این فضا در او تثبیت نمیشود؟
*تسنیم: لطفاً بفرمایید چه عواقبی میتوان برای استفادهکنندگان افراطی فضای مجازی متصور بود؟
*روحافزا: از طرفی متأسفانه این محیطها با ارائۀ آرامش مجازی به مخاطب مثل موسیقی و ورزش یوگا از او آرامش حقیقی را میگیرند، با دادن لذتهای مجازی زودگذر کاربر را از کسب لذتهای واقعی و صحیح وامیدارند، مثلاً از همسر خود لذت نمیبرد، یا قوای جنسی تعطیل میشود و از لذتهای معنوی هم محروم میشود؛ اینترنت هر چه توانا و اعجاببرانگیز باشد، از انتقال معنویت عاجز است چرا که این قالب برای محتواهای دیگری غیر از مطالب من و شما، طراحیشده است. احساسی را که در شما از حضور در مجلس عزای امام حسین (ع) ایجاد میشود، از دیدن و شنیدن هیچ مراسمی حتی online به دست نمیآید و ذرهای از آنچه با حضور در حرم امام حسین (ع) در کربلا، پس از پیمودن راهی طولانی و پرمخاطره درک میشود، در هیچ نوع ارتباط فنّاورانه میسر نیست؛ البته بنا به سطوح سنی مخاطبین عواقب دیگری مانند تأثیر منفی بر روند تحصیلی، از دست دادن قدرت تمرکز، خرد و اندیشه و حتی اعتیاد را نیز به دنبال دارد چراکه مثلا سریالهای اعتیادآوری در ماهواره است که حتی برای کهنسالان و میان سالان نیز مخرب است.
جان گروهول که یک روانشناس است، در سال 2003 طی تحقیقاتی که درخصوص دلایل گرایش افراد به اینترنت و استفاده اعتیادآور آنها از اینترنت انجام داد، بدین نتیجه رسید که افرادی که وقت زیادی را صرف استفاده از کامپیوتر میکنند، کسانی هستند که در زندگی با مشکلاتی مواجهند. در واقع، این افراد چون رغبتی به برخورد با مشکلات زندگی ندارند و مایل نیستند حتی با آنها روبهرو شوند، به فعالیت اعتیادآور در اینترنت میپردازند. از علل گرایش نوجوانان به اینترنت میتوان به قابلیتهای جذاب اینترنت از جمله وب سایتها، موتورهای جستجو، گپ خانهها، ارسال پیامهای آنی، ایمیل، فرارکردن از خود و ناکامیهای زندگی و همچنین عدم شکلگیری هویت مطلوب و وجود شکافهای اجتماعی و نسلی اشاره کرد که دلیلش از هم پاشیدگی تعاملات بین والدین و فرزندان است که عدم توجه به مورد فوقالذکر میتواند زمینهساز انزوا و آسیبهای ناشی از آن باشد.
*تسنیم: آیا آماری هم از میزان استفاده از شبکههای مجازی وجود دارد؟
*روحافزا: آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد، اما والدین اذعان دارند که فرزندانشان و حتی خود ایشان ساعتهای زیادی از زندگی خود را صرف این محیطها میکنند که با توجه به جذابیت و تنوع در چنین محیطی، درصد اثرگذاری بالایی هم بر روی فرصتهای طلایی آنها داشته تا جایی که اشتغال با این محیطها برایشان نسبت به همنشینی با عزیزانشان لذتبخشتر است که خطر سریالهای فراوان، مسابقات ورزشی، شو و موسیقی، گوشدادن به اخبار فراوان خصوصاً بنگاههای خبرپراکنی بیگانه، کانالهای سرگرمی مثل دوربین مخفی، اتلاف وقت در شبکههای مجازی، وبگردی، بازی بیهدف، توان تفکر در حوزههایی نظیر جهان آفرینش و خالق آن، آینده و فرصتهای شغلی و تحصیلی، تلاش برای کسب مهارتهای فنی، حرفهای کارآمدسازی خود در ایام فراغت و به خصوص تعطیلات تابستانی بازمیدارد و آنان را به سمت پوچی و بیهدفی میکشاند.
مثلا در فیس بوک و محیطهای سایبری از عوامل گرایش جوانان را میتوان اینگونه بیان کرد که فردی که در گذشتهاش دچار سرخوردگیهای اجتماعی شده و شرایط ساختاری و بنیادی جامعه بر روی رفتار و کردار او موثر بوده است یا مشکلات خانوادگی و شخصی که داشته است و اکنون فردی تنها و افسرده و منزوی است، میتواند با پناهبردن به یک فضای مجازی، یک هویت جدید، ناشناس و مجازی برای خود بسازد و در قالب آن خود را به جامعه مجازی معرفی کند. این هویت هر چند هم کاذب، برای فرد خوشنودی و رضایت به دنبال میآورد و آنچه او در زندگی واقعی به دست نیاورده برای او به ارمغان میآورد و فرد با این هویت های مجازی و ناشناس با دیگران ارتباط برقرار کرده و احساسات و افکار خود را به اشتراک میگذارد؛ بدون آنکه ترسی از برملاشدن هویت واقعی خود داشته باشد و افرادی که در این سطح از تفکر هستند میتوانند موارد و دلایل عدیده و مهم و اصولی را که واقعا از بطن جامعه بیرون میآید را عوامل و علل گرایش به فیسبوک در میان جوانان میدانند؛ متأسفانه عدم آگاهی لازم والدین به تثبیت این آسیب در فرزندشان کمک میکند.
*تسنیم: از نظر شما آثار و نتایج مصرف بیرویه از اینترنت، ماهواره و شبکههای اجتماعی مجازی چیست؟
*روحافزا: اتلاف وقت بدون فایده و یا با حداقل فایده، کمرنگشدن علاقه به ارتباط با اقوام و خانواده و از دستدادن قدرت تمرکز، خرد و اندیشه از مهمترین این نتایج است؛ حضرت امیرالمومنین علی (علیهالسلام) فرمودند: «قد خرقت الشهوات عقله: شهوتها خرد او را تباه کرده است» مصداق کلام حضرت امیر در فضاهای سایبری را میتواند اینگونه تحلیل کرد که امروزه یکی از مزایای اینترنت، حجم گسترده اطلاعات است و کاربر از اخبار سیاست جهانی تا زندگی خصوصی یک هنرپیشه و عکسهای عروسی فلان ورزشکار تا بحثهای تخصصی و کارشناسی با دیدگاههای مختلف را با چند کلیک میتواند بر روی صفحه مانیتور خود ببیند. غافل از صدق و کذب محتوایی آن ، هجوم این اطلاعات، عدم توانایی تمرکز مخاطب بر روی مسائل فکری را بدنبال خواهد داشت.
ایمیلها و پیامهای فوری و یا کلیلک های مدام و ناآرام از صفحهای به صفحه دیگر حین مرور صفحات اینترنتی، کاربر را دچار عدم مطالعۀ صحیح مطالب میکند چرا که تعداد و تنوع زیاد صفحات اینترنتی و حجم انبوه اطلاعات ، این فرصت را از کاربر میگیرد؛ همچنین این منحرفگسیختگی چشمی بر روی مطالب، مغز کاربر را برای برقرارکردن تماسهای عصبی قدرتمند و گستردهای که به درک عمیقتر منجر شود، سست میکند و در اینجا کاربر صرفاً به پردازشگر اطلاعاتی تبدیل میشود که با شتاب، قطعات پراکنده اطلاعات را به حافظه کوتاه مدت خود وارد و از آن خارج میکند، اینترنت کاربران خود را بهطور مداوم در یک حالت جابجایی ذهنی نگه میدارد، لذاست که این افراد در قیاس با مطالعه گران متون مکتوب کمتر اطلاعات را به یاد دارند.
بیتوجهی بهسلامت فردی یکی دیگر از آسیبهای شبکههای مجازی است، وقتی کاربر بیش از اندازه در شبکههای عنکبوتی غور از سلامت فردی خود غافل میشود چرا که فرد مدام در فرایند تطبیق خود با تبلیغات فراوان به اصطلاح امروزی سیر میکند، مانند تبلیغات برخی داروها که با بهانههایی همچون لاغری، افزایش تمرکز، اعتمادبهنفس، انتخاب زیباترین دختر سال و ...که اکثرا بهصورت غیرمجاز در شبکههای ماهوارهای، آرایشگاهها، سالنهای بدنسازی و ... تبلیغ میشوند، موجب گرایش فراوان مخاطبان به ویژه زنان به این امور شدهاند که اغلب این داروها حاوی آمفتامین بوده و فرد را در معرض آسیب رفتارهای جنسی پرخطر (به گفته عباس صداقت رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت) و غیرشرعی قرار میدهد که قدرت تصمیم گیری را در فرد زایل میکند. از علل اصلی رواج مصرف این مواد تبلیغات فراوان، غرقشدن در دنیای پرزرقوبرق غرب، بیتوجهی به موازین شرعی و ... هست. نکته موجود در این نوع تبلیغات مجازی این است که برای اقناع اندیشه هر مخاطب، او را با توجه به دغدغههایی که برایش ایجاد کردهاند و یا دغدغههایی که به شکل طبیعی در وی وجود دارد به مصرف وامیدارند.
*تسنیم: به نظر شما آسیبهای مخرب ِماهواره و اینترنت و اساسا ورود بیهدف در فضاهای مجازی بر روی بنیان خانواده چیست؟
*روحافزا: طبق آمارهای موجود و پژوهشهای انجامشده آسیبهای پیش روی کاربران فضای مجازی به محیطهای امن فرهنگ کشورها یعنی خانوادهها نیز رسوخ کرده و در یک رصد ضمنی در محصولات این محیطها به موارد مختلفی میرسیم که از جمله آنها میتوان به ترویج خانوادههای بیسامان و لجامگسیخته در مقابل ساختار سنتی خانواده، ترویج و عادی جلوهدادن خیانت زن به همسر و البته شوهر به زن حتی اگر این اتفاق نیفتد، لااقل زوجین به هم مشکوک میشوند در فضای مجازی زن و شوهر رفیق جنسی نیستند بلکه رقیب جنسی هم هستند، بیاهمیت جلوه دادن احترام به والدین، عادی جلوهدادن رابطه جنسی دختر و پسر قبل از ازدواج تا حد باردارشدن دختر خانواده، عادی جلوهدادن سقط جنین برای دختران قبل از ازدواج به عنوان راه حلی طبیعی برای رفع دلهرههای احتمالی در روابط جنسی دختر و پسر، ترویج مفهوم زندگی با دیگران بهجای ازدواج، ترویج فمینیسم و کمرنگکردن نقش مرد در جامعه در حد کسی که تنها جهت رفع نیازهای جنسی زن خلقشده است و از همه مهمتر حیازدایی به عنوان یکی از ریشههای امنیت فرهنگی خانوادهها که در سیبل مبارزات بانیان این فضاها قرار داد، اشاره کرد.
*تسنیم: با توجه به هجمههای اشارهشده آیا راهکاری برای خانوادهها به منظور مقابله با این پدیده با توجه به اینکه استفاده از محصولات تکنولوژی مانند اینترنت در دنیای کنونی اجتنابناپذیر است وجود دارد؟
*روحافزا: والدین برای اینکه بتوانند درخصوص محاسن و عیوب رسانهها، راهنمای خوب و موثری برای فرزندانشان باشند، باید در این زمینه، مطالعه و مشاوره کرده، اطلاعات و مهارتهای خود را افزایش دهند و به روز کنند، تا توصیههای آنان برای فرزندان قابل قبول و پذیرش و دارای دقت و اعتبار باشد؛ همچنین باید در نظر داشت اینترنت، خود به خود چیز بدی نیست، مهم نحوة استفاده از آن است؛ آیا شما حاضرید فرزندتان را که هنوز شناکردن را بلد نیست، در استخر عمیق یا دریا رها کنید؟ پس چگونه حاضرید فرزندتان را بدون مهارت وآمادگی در اقیانوس اطلاعات و تصاویر و فیلمها و برنامههای مختلف با محتوای گوناگون فرهنگی ـاجتماعی رها کنید؟!
همچنین ورود رسانهها به خانه، یعنی ورود غریبهها به خانه! هرگز برنامهها و فیلمهایی که متناسب با فرهنگ، سن و درک فرزندتان و ارزشهای اخلاقی نیست، چه از طریق شبکههای تلویزیونی ایران و چه شبکههای ماهوارهای را با فرزندتان تماشا نکنید؛ برای تماشای تلویزیون و بازی با رایانه در منزل، ضوابطی که قابلیت اجرا باشد، با نظر فرزندتان در نظر بگیرید و خود به آن عمل کنید، محدودیتهایی را متناسب با سن و دورة تحصیلی فرزندتان اعمال کنید ( هرگز بدون زمانبندی و محدودیت، پلی استیشن، رایانه و تلویزیون را در اختیار آنها، حتی قبل از دبستان قرار ندهید تا به صورت یک عادت و اعتیاد غلط در بیابد، در این صورت در مراحل بعدی ، اصلاح و کنترل به راحتی قابل اجرا نیست).
برای اینکه استفاده از رسانه ها به عنوان یک عادت مضر در نیاید، محیط زندگی خود و فرزندتان را متنوع کنید؛ مثلاً از طریق کتابخوانی، قصهگویی، نقاشی، کارهای دستی و امور هنری، رفتن به موزهها، کتابخانهها پارکها و مساجد، تفریح، ورزش (شنا، راهپیمایی، کوهنوردی و 000) برای اینکه فرزندان شما به مطالعه و سایر فعالیت های مثبت، علاقهمند شوند، خودتان نیز باید در عمل، مثلاً اهل مطالعه باشید. بدین منظور نباید خودتان در حالی که روبه روی تلویزیون مینشینید و مقابل آن به خواب میروید، از فرزندتان بخواهید تلویزیون تماشا نکند و به مطالعه بپردازد! نیومن به نقل از بیابانگرد ( 1384، ص 242) با تحلیل 23 تحقیق، عنوان میکند که پیشرفت تحصیلی در میان کودکانی که در هفته 10 تا 15 ساعت تلویزیون تماشا میکنند، در بالاترین حد است (در مقایسه با کودکانی که کمتر از ده ساعت تماشا میکنند) و سپس با افزایش ساعات تماشا، از بیست تا چهل ساعت در هفته، میزان پیشرفت تحصیلی به طور چشمگیری کاهش مییابد.
در خرید بازیهای رایانه ای دقت کنید تا بهترین بازیهای موجود در بازار را، که برای رشد ذهنی، خلاقیت، تجسم فضایی و سایر مهارتهای فرزندتان مفید است، با مشورت افراد خبرو مطلع، انتخاب کنید. از خرید بازیهای خشن و مبتذل نیز جداً بپرهیزید. به خاطر داشته باشید که استفاده بیش از حد رسانهها توسط فرزندان، سبب بروز رفتارهای پرخاشگرانه، خشن و انتقام جویانه و بیاعتنایی به ارزشهای خانواده و بیعلاقگی به درس و مسئولیتپذیری میشود. بهتر است هنگام تماشای فیلمها و بازیهای ویدئویی و رایانهای، برای فرزندانتان ( از سنین پایین ) توضیح دهید که این صحنهها غیر واقعی و در قالب فیلم است و سخنان زشت و غیراخلاقی بازیگران را الگو قرار ندهند.
استفادة کنترلنشده از رسانهها در منزل توسط خانوادههای ایرانی ( چهار ساعت و نیم در روز) موجب کاهش ارتباط بین فردی و چهره به چهرة اعضا با هم شده، این امر فضای انفرادی را به جای فضای جمعی و اجتماعی خانواده حاکم میکند و کمکم افراد خانواده ترجیح میدهند به طور جداگانه (فردی ) در اتاق خود تلویزیون و رایانة مستقل داشته باشند ( پورحسین ، 1385ص 1) و این یعنی حذف تعامل و تعلیم و تربیت خانوادگی. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، ساعاتی را در منزل، بدون تماشای تلویزیون و به گفتوگو با همدیگر در فضای با نشاط و دوستداشتنی سپری کنید، مخصوصاً بهتر است است که زمان غذاخوردن از رسانهها استفاده نشود.
والدین باید بدانند که رسانههای گروهی امروزه نقشی فراتر از یک وسیلة سرگرمکننده دارند. در واقع این وسایل به ابزاری فرهنگساز مبدل شدهاند و قدرتهای مسلط جهانی میکوشند با استفاده از این ابزار زمینههای نفوذ فرهنگی خود را در سایر جوامع فراهم آورند. کشورهای غربی با اسفاده از تکنولوژی رسانهای برتر و استفاده از جذابیتهای آن سعی در انتقال و آموزش ارزشهای فرهنگ غربی خود به سایر جوامع از جمله کشور ما دارند، در این میان کودکان و نوجوانان در اولویتاند، بنابراین شما با دست خود این فرصت را در اختیار آنان قرار ندهید و سعی کنید مهارتهای اساسی زندگی در عصر انفجار اطلاعات همچون انتخابگری، خلاقیت، انتقادگری، و مدیریت زمان و 000 را به فرزندان خود بیاموزید تا بدون آگاهی و هدف، در امواج اطلاعات و تصاویر، ماهواره و اینترنت ، غوطهور غرق نشوند.
-