جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 19 Apr 2024
تاریخ انتشار :
چهارشنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۰ / ۰۹:۳۷
کد مطلب: 3058
۱

رابطه آموزه های شیعی و هویت ایرانی

  کاربست لفظ شیعه و اطلاق آن به افراد و گروه‏های شیعی در ابتدا به یک گونه مشخصی نبوده است؛ چرا که گاهی نیز به شیعیان، هاشمیان و علویان و گاهی هم پیروان اعتقادی امام علی علیه‏السلام اطلاق می‏شد که ایشان را امام منصوب از سوی رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏دانستند. علاوه بر تشیع اعتقادی که مرزهای کلامی و فقهی آن در زمان امام باقر و امام صادق علیهماالسلام کاملاً تبیین می‏شود، عده‏ای نیز تشیع را در حد دوستی اهل بیت دنبال می‏کردند. همچنین فرقه‏هایی همچون زیدیه و اسماعیلیه نیز جزء گرایش‏های شیعی به شمار آمده است؛ اما بیشتر تأکید و توجه این نوشتار بر شیعه اعتقادی استوار است که به ویژه در سده ‏های اخیر از سوی عالمان شیعی، تلاش‏های زیادی برای تبیین کلامی و فقهی آن صورت گرفته است. بدین ترتیب شیعه اثناعشری (امامیه) که نظام اعتقادی خود را بر سنت و سیره معصومین علیهم‏السلام استوار ساخته است، شالوده منظومه فکری اکثریت شیعیان می‏باشد که در سرزمین‏های مختلفی گسترش یافت و سرانجام در ایران، خاستگاه مهمی در هویت ملی ایرانیان پیدا کرد. مذهب شیعه در پی جریان تاریخی سقیفه و شکل‏گیری خلافت عربی، با تأکید برحقانیت و پیروی از علی علیه‏السلام و اهل بیت او شکل گرفت و منادی رهبری نهضت عدالت خواهانه‏ای شد که در مقابل خلافت رسمی و اشرافیت عربی از خود واکنش نشان می‏داد. ایرانیان از این زمان با دو روایت از اسلام رو به رو می‏شوند: اسلام خلافت و اسلام امامت و یا به عبارت دیگر، اسلام عربی و اسلام واقعی، و به تعبیر امروزی اسلام اشرافی یا امریکایی و اسلام ناب محمدی. در این میان، شیعه یعنی اسلام امامت و اسلام واقعی با روح ایرانی سازگارتر بود.
استاد شهید مطهری در این باره می‏گوید:
حقیقت این است که علت تشیع ایرانیان و علت مسلمان شدنشان یک چیز است، ایرانی روح خود را با اسلام سازگار دید و گم گشته خود را در اسلام یافت. مردم ایران که طبعا مردمی باهوش بودند و به علاوه، سابقه فرهنگ و تمدن داشتند، بیش از هر ملت دیگر نسبت به اسلام شیفتگی نشان دادند و به آن خدمت کردند. مردم ایران بیش از هر ملت دیگر به روح و معنای اسلام توجه داشتند. به همین دلیل توجه ایرانیان به خاندان رسالت از هر ملت دیگر بیشتر بود و تشیع در میان ایرانیان نفوذ بیشتری یافت، یعنی ایرانیان روح اسلام و معنای اسلام را در نزد خاندان رسالت یافتند. فقط خاندان رسالت بودند که پاسخ‏گوی پرسش‏ها و نیازهای واقعی روح ایرانیان بودند. آن چیزی که بیش از هر چیز دیگر روح تشنه ایرانی را به سوی اسلام می‏کشید، عدل و مساوات اسلامی بود. در منابع تاریخی به موارد متعددی بر می‏خوریم که ایرانیان از بی‏عدالتی‏ها، تبعیض‏ها و عدم تقسیم مساوی بیت‏المال و بی‏مهری‏هایی که دستگاه خلافت به خصوص در مورد آنان روا می‏داشت، نزد امیرالمؤمنین علیه‏السلام شکایت می‏کردند و حضرت با آنان همدردی می‏کرد. این برخوردها با ایرانیان از زمان ترور خلیفه دوم به دست یک اسیر ایرانی به عنوان اولین واکنش ایرانیان در برابر اسلامِ خلافت تشدید شد و آنان هر چه بیشتر به سمت اسلام امامت گرایش پیدا کردند. برخورد امام شیعیان با ایرانیان، اسباب انتقاد و سرانجام دشمنی اشراف و نخبگان عرب حجاز و عراق را با ایشان فراهم ساخت، چرا که امام علی علیه‏السلام به ایرانیان و زبان و فرهنگشان احترام می‏گذاشت و حاضر نبود رفتار و گفتار و نگاه تبعیض‏آمیز خلفای پیشین را با آنان داشته باشد، حتی گفته می‏شود که خلیفه دوم در بستر مرگ، به ابن‏عباس به سبب حمایت همه ‏جانبه بنی‏هاشم از ایرانیان، شدیدا اعتراض کرده است. در ایران روایت تسنن از اسلام، که طبیعت متصلب و تعبد آیینی خاص خود را داشت، از آغاز روایت رسمی و مسلط بود. این روایت انسان را به قبض و حبس عقل و انسداد اندیشه و تعصب فرامی‏خواند؛ حال آن که روایت تشیع از اسلام، انسان را به آگاهی و آزادگی و علم و عقل و اندیشه و اجتهاد فرامی‏خواند و رسالت خود را ستیز با تحجر و تعصب و بیداد سیاسی و اجتماعی قرار داده بود؛ از این رو تشیع به دلیل گوهر انسانی و عقلانی خود، مشخصه‏های اصیل ایرانی را به رسمیت شناخته و به آنها محتوا و جهت داد. در چنین ترکیب و تألیف و پیوندی بود که انسان ایرانی هویت تازه‏ای یافت و فرهنگ و تاریخ ایران پس از باستان را ساخت. توحید و جامعیت آیین اسلام و حضور همه جانبه او، جهان‏بینی ثنوی ایرانی را محو کرد و نیز عناصر متعالی انسانی و تاریخی تشیع، صور کلامی خیال ایرانی را راند و موضوع و محتوای روح ایرانی شد؛ راهبران عقیدتی تشیع که اسوه‏های آرمانی او بودند جای امشاسپندان و ایزدان را گرفتند و ایرانی را از فضای اثیری و آسمان خیال به زمین واقعیت و مسؤولیت آوردند. عرفان متعالی شیعه، نیازهای ذاتی روح معنویت‏گرای ایرانی را سرشار نموده و احکام عبادی و عملی ساده و آسان و عقلانی آن، به زندگی فردی و اجتماعی ایرانی معنا و جهت داد و او را از رنج و سختی آیین کهن خود آسوده کرد.www.migna.ir در ابتدا اقبال ایرانیان به اسلام که صلای برابری و رهایی از قید بی‏عدالتی و تبعیض‏های ناروای اجتماعی را درمی‏داد، فرصت بیشتری برای مهاجمان عرب بود؛ اما دیری نپایید که امویان سخن از برتری ویژگی‏های نژادی و قومی عرب راندند. استدلال آنان این بود که «اسلام، دینی عربی است»؛ «محمد، مظهر عربیت است»؛ «قرآن، کتابی عربی است» و با این گرایش‏های پان عربیسم، روایات زیادی از زبان رسول ساخته شد، چنان‏که خلیفه دوم گفته بود:
ایرانیان و دیگر ملل مغلوب، از عرب‏ها نباید ارث برند، مگر خون عربی در رگ داشته باشند. از این زمان بود که ایرانیان در اجرای مراسم نوروز و مهرگان و سایر آیین‏های خود مورد بی‏مهری قرار گرفتند و برگزاری برخی آیین‏های آنان ممنوع شد. بدین ترتیب، مشخص می‏شود که واکنش‏های ستیزه جویانه ایرانیان در مقابل اعراب مسلمان، ستیز علیه اسلام خلافت بوده است. شخصیت و رفتار ابومسلم خراسانی شاهد گویایی بر این مدعاست، چرا که ابومسلم زمانی که علیه امویان قیام می‏کند و به فروپاشی دولت اموی دست می‏یازد، به تأسیس دولت ایرانی اقدام نمی‏کند؛ بلکه با رویی گشاده به استقبال عباسیان، به عنوان خویشاوندان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏رود. در مجموع، عوامل زیر سبب گرایش ایرانیان به تشیع گردید: عامل اول، نقش پیشوایان، مبلغان و ترویج کنندگان مذهب شیعه: آشنایی ایرانیان با شخصیت و سیره امام علی علیه‏السلام تأثیر شگرفی در نفوذ تشیع در میان آنان داشت. این امر به دلیل رفتار محبت‏آمیز امام علی با ایرانیان تشدید می‏شد. اصحاب و کارگزاران حکومت امام علی نیز که به مناطق مختلف می‏رفتند، آیین شیعه را ترویج می‏دادند. به این ترتیب تشیع در مکه، یمن، مصر، عراق و ایران روز به روز رو به گسترش نهاد. بی‏تردید شخصیت سلمان فارسی را در شیفتگی ایرانیان به آیین تشیع نمی‏توان نادیده گرفت. علاوه بر خلافت پربار امیرالمؤمنین، باید به نهضت عظیم فرهنگی امام صادق علیه‏السلام و حضور مبارک امام رضا علیه‏السلام در خراسان و تأثیر آنها در گسترش تشیع در میان ایرانیان نیز اشاره کرد. شاگردان امامان علیهم‏السلام و عالمان شیعی در دوره‏های بعد، این فرایند را ادامه دادند. علامه محمد حسین مظفر معتقد است تشیع در ایران بعد از قرن اول هجری در ایام امام باقر و امام صادق و همزمان با حکومت بنی‏امیه ظهور کرد. این دو امام، شیعیانی در ایران داشتند که از طریق مکاتبه، مسائلی را با آنها در میان می‏گذاشتند و حقوق مالی خود را برای آن دو امام می‏فرستادند. وی بر این باور است مردم ایران تا زمان حضور امام هشتم شیعیان در خراسان، با تشیع به مفهوم خاص و اعتقادی آن، آشنایی چندانی نداشتند، بلکه بیشتر ارادت و دوستی خود به علی علیه‏السلام و اهل بیت او را اظهار می‏داشتند؛ اما زمانی که امکان دسترسی به امام رضا برای آنان فراهم آمد و علاوه بر آن در مناظره‏های علمی ایشان هم حضور می‏یافتند، آشنایی مردم ایران با تشیع آغاز گشت و تشیع در ایران چنان نیرومند شد و گسترش یافت که عباسیان مبادرت به قتل امام هشتم کردند. عامل دوم، از آن‏جا که گروه حاکم در خلافت اموی و عباسی پیرو مذهب تسنن بودند، تشیع به عنوان مذهب ضعیف شدگان، ستمدیدگان و گروه‏های محروم ایرانی (موالی) مورد استقبال قرار گرفت. کشش ویژه ماهیت «اعتراض کننده» تشیع، دلیل این استقبال بود.30 موالی (ایرانیان) در حکومت علی علیه‏السلام دارای جایگاه شایسته‏ای بودند که تا پیش از آن، چنین جایگاهی نداشتند. ایرانیان، تشیع را با روح حق پرست و عدالت جوی خود سازگارتر می‏دیدند و بر همین اساس، حرکت‏های ظلم ستیز شیعی را تحسین می‏کردند. بی‏گمان حادثه خونبار عاشورا و نهضت امام حسین علیه‏السلام پیوند وثیقی با روحیه ظلم ستیز ایرانیان داشته است. آنان به این باور رسیدند که جفای دولت‏های اموی و سپس عباسی منحصر به خودشان نیست؛ بلکه علویان به ویژه امام شیعه نیز از جور این حکومت‏ها در امان نیستند. شرکت ایرانیان در قیام‏های ضد اموی و همراهی آنان با مختار ثقفی به خون‏خواهی امام حسین و نیز عبدالرحمان بن محمد بن اشعث بر ضد حجاج بن یوسف ثقفی، رابطه میان گرایش به تشیع و نفرت از حکومت‏های ظالم را به خوبی نشان می‏دهد.www.migna.ir عامل سوم، حوادث دوران میانه تاریخ اسلام و پس از آن. در این‏باره باید به تلاش فکری بزرگانی نظیر خواجه نصیرالدین طوسی، علامه حلّی، شهید اوّل و دیگران اشاره کردند که نه تنها در ترویج مبانی شیعه در میان توده مردم، بلکه در میان امیران و سلاطین نظیر حکمرانان مغول نیز نقش به سزایی داشتند. بی‏گمان دولت صفویه با رسمی کردن مذهب شیعه و دعوت از عالمان شیعه شامات و جبل‏عامل و مناطق دیگر برای حضور در ایران، اسباب یکپارچه سازی مذهبی در این کشور را فراهم ساخت. در واقع از این زمان به بعد است که مذهب شیعه جزو مقوم هویت ایرانی به شمار می‏آید. دکترعلی شریعتی در ترسیم ادوار پنج‏گانه تاریخ ایران بعد از اسلام، در مرحله چهارم به ظهور نهضت صفویان و شکل‏گیری دولت صفوی در ایران اشاره کرده و از آن به عنوان نهضت ملی تشیع که برای اولین بار در ایران به وجود آمد، یاد می‏کند. سپس به رابطه میان ملیت و مذهب در هویت جدید ایرانی چنین اشاره می‏کند: [نهضت صفویه] نهضت ملیت تشیع یا نهضت ملی ـ مذهبی است. (ایران شیعی) یکی از حوادث سمبولیک (حادثه‏ای که خیلی دارای معناست) و نماینده این طرز تفکر است [که] در زمان شاه عباس به وجود آمد، و آن بدین صورت است که روز عاشورا با روز نوروز یکی می‏شود. در این جا ملیت و مذهب با یکدیگر تناقض پیدا می‏کنند، یعنی آنچه سمبل ملیت است، جشن و آنچه سمبل مذهب است عزاداری است، چه باید کرد؟ ... این نهضت ایرانی شیعی، روز عاشورا را عاشورا و روز بعد (یازدهم محرم) را نوروز گرفتند. این امر نشان می‏دهد که این نهضت نمی‏خواهد هیچ یک را (ملیت و مذهب) فدای یکدیگر کند. این ایرانی‏گری صفویه، ایرانی‏گری خود آگاهی است که رویش تکیه می‏کند... همان طور که به مذهب شیعه تکیه می‏کند، با همان اراده و خود آگاهی به ملیت تکیه می‏کند. تنها وقتی ملیت و مذهب با هم به عنوان دو اصل قبول می‏شود، همیشه اصل مقدم، مذهب است.
مذهب و ملیت ایرانی؛ نقد دو انگاره به شهادت تاریخ و فرهنگ ایرانیان، مهم‏ترین میراث فرهنگی این سرزمین که طی قرن‏ها نیاز معنوی ایرانی را اقناع کرده، مذهب بوده است. دین که شامل آیین نبرد خوبی و بدی می‏شود، پیروان خود را به منظور رسیدن به سعادت و پیروزی گوهر خوبی بر اهریمن بدی، به طور دایم به کار و تلاش و خوش‏بینی و امید تشویق می‏کند. ایرانی که هماره دیندار بوده است، برخلاف یونانیان ربّ‏النوع پرست که برای ایزدان متعدد خود شخصیت انسانی قائل بودند، به ایزد یگانه غیرجسمانی اعتقاد داشته است. به گفته هرودت «ایرانیان هرگز مانند یونانیان، خصلت و شخصیت انسانی به خدایان خود نبخشیده‏اند».     تندر
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
كاغذ سفيد را هر چقدر هم تميز و زيبا باشد كسی قاب نمی‌گيرد، برای ماندگاری در ذهن‌ها بايد حرفی برای گفتن داشت