شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :
دوشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۴ / ۰۹:۰۹
کد مطلب: 34395
۱
نجات جان فوتبالیست توسط کمک‌داور در سه شنبه 12 آبان ۱۳۹۴

بازگشت به زندگي با سوت کمک‌داور

بازگشت به زندگي با سوت کمک‌داور
دقیقه 85 بود که محمود تیغ‌نورد، همزمان با حمید مروی برای ضربه زدن به توپ به هوا بلند شد و در اثر اصابت پیشانی مروی به گیج‌گاهش، نیمه جان به زمین افتاد. در همین لحظه بود که سعید آل‌وردی، کمک داور بازی به زمین دوید تا با همان مقدار دانشی که از کمک‌های اولیه و طب اورژانس داشت، سعی کرد که با کمک حسن حوری، مربی دروازه‌بان‌های نفت و داور زمین، دهان تیغ نورد را باز کند و بعد از چرخاندن زبان او، سوت داور را در دهانش قرار دهد. همین کار آقای کمک داور بود که از انسداد مجاری تنفسی تیغ‌نورد تا رسیدن آمبولانس و اورژانس پیشگیری کرد و جان دوباره‌ای به او داد.
-
متولد 1355 است، شهرستان بندر ترکمن. متاهل است و 2 فرزند به نام ايليا و هليا دارد، کارمند يک شرکت مهندسي و تحصيلاتش فوق‌ديپلم حسابداري. ماساژور و پزشکيار تيم اميد بسکتبال بوده و البته سال‌هاست داور فوتبال است و 5 سالي است در ليگ برتر قضاوت مي‌کند. هنوز البته کارنامه ورزشي‌اش تمام نشده چون مربي پينگ‌پنگ هم بوده اما خيلي وقت است به‌دليل مشغله فکري و کاري نتوانسته به ورزش محبوبش برسد. او «سعيد آل‌وردي» است، داوري که در جريان بازي 2 تيم «خونه به خونه» بابل و «صنعت نفت» آبادان از سري مسابقه‌هاي ليگ دسته اول کشور، جان بازيکن تيم صنعت نفت آبادان، محمود تيغ نورد را نجات داد؛ بازيکني که فکش در دقيقه‌هاي 80 بازي بر اثر برخورد با بازيکن ديگري قفل و راه نفسش بسته شد. فيلم اين اتفاق را مي‌توانيد ببينيد که نگاه بازيکنان و کادر فني 2 تيم هراسان از اين اتفاق دنبال آمبولانس است که سعيد آل‌وردي، کمک داور اين ديدار کابوس‌شان را مي‌شکند و با سوتش فک قفل‌شده تيغ‌نورد را باز مي‌کند و با تنفس مصنوعي جان اين بازيکن را نجات مي‌دهد. بازيکن مصدوم هم به بيمارستان منتقل مي‌شود و خوشبختانه خبر اين جسارت بزرگ او به گوش ما مي‌رسد. در «بازگشت به زندگي» اين هفته با سعيد آل‌وردي درباره اين اتفاق و شغل داوري و تاثير ورزش بر زندگي‌اش به گفت‌وگو نشسته‌ايم.

 

سلامت: آقاي آل‌وردي! چه شد که اصلا جلب ورزش شديد؟

9-8 ساله بودم که به‌دليل شيطنت‌هاي زياد، خواهر بزرگم من را پيش يک پزشک بردند و گفتند برادرم خيلي شلوغ مي‌کند و آرام و قرار ندارد. براي من تشخيص بيش‌فعالي گذاشتند و گفتند راه‌حلش حضور در کلاس‌هاي ورزشي است که با توجه به امکانات آن روز و ورزش‌هايي که مي‌شد، بايد انجام مي‌دادم. من به کلاس کشتي رفتم. تا سال 71 کشتي کار کردم چون در شهر ما هم خيلي طرفدار داشت، کلاس شنا هم رفتم، پينگ‌پنگ هم کار کردم. خيلي هم به دويدن علاقه داشتم که هنوز هم اين عادت را دارم و از 11 سالگي تا به امروز که نزديک 40 سال دارم، هر روز حول و حوش 25-20 دقيقه مي‌دوم.

سلامت: ورزش در آن زمان رفتارتان را تغيير داد؟

بله، طوري شده بود که وقتي مي‌رسيدم خانه از خستگي سر سفره خوابم مي‌برد. جالب هم بود که درسم هم بهتر شده بود.

سلامت: داوري از کجا وارد زندگي ورزشي شما شد؟

سال 79 بود و من براي ديدن يکي از دوستانم در بندر ترکمن به استاديوم رفته بودم. همان موقع يکي ديگر از دوستانم-هومن سحري- را که الان برادر خانم من هستند، ديدم و ايشان گفتند کلاس داوري در حال برگزاري است. من هم در اين کلاس بر حسب اتفاق شرکت کردم و علاقه‌مند هم شدم. کم‌کم دوره‌هاي مقدماتي را گذراندم و الان درجه ملي داوري دارم و 15 سال است در همه سطح‌ها داوري کرده‌ام.

سلامت: آقاي آل‌وردي! شناخت ما از وضعيت داورها و کارشان خيلي کامل نيست و شايد در حد همان تصاويري است که از صفحه تلويزيون ديده‌ايم. مي‌توانيد يک تعريف از کار آنها و مسائلي که با آن درگير هستند و خيلي وقت‌ها ديده نمي‌شود، به ما بگوييد؟


يک داور مثل يک بازيکن بايد آمادگي جسماني خود را حفظ کند. خود من در حال حاضر که در سطح ملي داوري مي‌کنم هفته‌اي 4 روز بايد تمرين کنم تا آمادگي‌ام را حفظ کنم. هر نوع تغذيه‌اي نمي‌توانم داشته باشم و بايد استراحت کنم. به غير از اين موارد، هياهويي در ورزش ما وجود دارد که رسانه‌ها و مربي‌ها هم به آن دامن مي‌زنند و اشتباهات داوري هم بالاخره وجود دارد که حساسيت را روي همه داورها بالا مي‌برد. اين مسائل فشار رواني بسيار زيادي به داورهاي ما وارد مي‌کند و آرامش و صبر را از ما گرفته و کوچک‌ترين اشتباه، بيشترين انتقاد و توهين را براي ما همراه دارد. از طرف ديگر، داوري در کشور ما حرفه‌اي نيست. به اين معنا که يک داور براي گذران زندگي خودش بايد شغل‌هاي ديگري هم داشته باشد. خود من 3 شغل ديگر هم دارم براي اينکه بتوانم مخارج زندگي‌ام را تامين کنم.

سلامت: از اتفاقي که هفته قبل حين بازي 2 تيم خونه به خونه بابل و صنعت نفت آبادان افتاد، مي‌گوييد؟

بله، دقيقه 85 بازي فوتبال بود که 2 بازيکن به سمت توپ رفتند، سرشان به هم خورد و بازيکن تيم صنعت نفت زمين خورد. من هم با تجربه‌هايي که از قبل در اين زمينه‌ها داشتم، احساس کردم بايد کاري بکنم. ظرف 10 ثانيه خودم را بالاي سر بازيکن رساندم و ديدم فکش بسته شده و راه تنفسي‌اش گرفته. من دهانش را باز کردم و سوت داور را وسط دهانش گذاشتم و با انگشت اشاره زبانش را برگرداندم که خدا را شکر راه تنفسي‌اش باز شد و بعدش‌ آمبولانس رسيد.


سلامت: اين اتفاق‌هايي که گفتيد چقدر زمان برد؟

شايد 50 ثانيه.

سلامت: اينکه گفتند تنفس مصنوعي هم داديد و بعد هم حال خودتان هم کمي بد شده، درست بود؟


بله، چون فشار خيلي زيادي روي من بود. اصلا هم پيش‌بيني اين را نداشتم که چنين اتفاقي بيفتد که بخواهم اين کار را انجام بدهم. به همين دليل وقتي از سر جايم بلند شدم احساس سرگيجه کردم. چند لحظه‌اي کنار زمين نشستم و آب قندي خوردم. 5 دقيقه هم بيشتر به پايان بازي نمانده بود.

سلامت: گفتيد به واسطه تجربه‌هاي قبلي‌اي که داشتيد به ذهنتان رسيد عکس‌العمل نشان بدهيد.

بله.

سلامت: چند موردي را که در ذهنتان مانده مي‌گوييد؟

من چون ورزش‌هاي رزمي کار مي‌کردم و در زمينه کشتي و جودو هم فعاليت داشتم خيلي از اين قبيل اتفاق‌ها مي‌افتاد و براي من مورد عجيبي نبود اما تا به حال در زمين فوتبال چنين اتفاقي براي من پيش نيامده بود که بخواهم کاري بکنم.

سلامت: شما دوره‌هاي امدادگري و اورژانس گذرانده‌ايد؟

بله، در دانشگاه تهران.

سلامت: اين دوره‌ها را براي کار داوري گذرانديد؟

نه، چون اصلا لزومي ندارد يک داور مسائل پزشکي را بداند و اگر قرار باشد من داور تخصص امداد اورژانس بگذرانم و چنين کارهايي را در زمين بکنم ديگر به کار داوري‌ام نمي‌رسم و وارد حيطه پزشکان مي‌شويم و به نوعي دخالت محسوب مي‌شود، اما اين شرايط خاص بود و نبايد فرصت را از دست مي‌دادم و بي‌تفاوت مي‌بودم نسبت به کمکي که مي‌توانستم انجام بدهم.

سلامت: کنار زمين آمبولانس و کادر درماني بود؟

بله، يک داور به هيچ‌وجه اجازه ندارد تا آمبولانس کنار زمين حاضر نباشد، سوت شروع بازي را بزند. آن روز کنار زمين هم پزشک بود و هم آمبولانس اما وقتي آمدند بالاي سر بازيکن من کار احيا را انجام داده بودم.

سلامت: اين داستان خوشبختانه رسانه‌اي شد و ديده شد. بازخورد مسوولان در قبال کار شما چه بود؟

بازتاب زيادي در شبکه‌هاي خبري و رسانه‌ها داشت و آقاي کفاشيان هم دعوتي کردند و تقديري انجام دادند. رئيس کميته داوران، آقاي مسعود عنايت هم تشکر کردند. دکتر حبيب‌ا... شيرازي، رئيس هيات فوتبال تهران، رئيس کميته داوران تهران و کشور هم تشکر و تقدير کردند. آقاي خسروي از داوران پيشکسوت هم خيلي پيگير رسانه‌اي شدن اين کار شدند و البته اين را هم بگويم که آقاي مجتبي‌پوربخش که برنامه ليگ يک را داشتند اين موضوع را رسانه‌اي کردند.

نگاه کارشناس

دکتر فرهاد رضواني

رئيس اداره آموزش و پژوهش اورژانس کشور

وقتي دهان قفل مي‌شود

کاهش سطح هوشياري و قفل شدن دهان و سفت شدن عضلات ممکن است در حوادث ورزشي و ساير حوادث غيرمترقبه رخ دهد و در اين شرايط شيوه کمک به فرد حادثه‌ديده اهميت زيادي دارد. بايد توجه داشته باشيد هرگز عضلاتي که سفت شده را فشار ندهيد چون زماني که تشنج فرد از بين برود عضلاتش به حالت عادي بازمي‌گردد. حتي سعي نکنيد دهان فردي که قفل شده را بازکنيد چون در اين صورت دست شما نيز آسيب مي‌بيند. مهم‌ترين کار در شرايطي که فک فرد دچار حادثه قفل شده و نمي‌تواند دهانش را بازکند، اين است که او را به سمت راست يا چپ بخوابانيد. اگر دقت کرده باشيد فردي که دچار تشنج مي‌شود عضلاتش دچار گرفتگي و چشمش منحرف مي‌شود و کف از دهانش بيرون مي‌ريزد و ترشحات بزاق و معده‌اش زياد مي‌شود. اگر فرد حادثه‌ديده را طاقباز بخوابانيد، امکان اينکه اين ترشحات بعد از هوشياري وارد ريه‌اش شود زياد است و مي‌تواند باعث خفگي شود، بنابراين حتما بايد کسي را که دچار علائم تشنج شده به چپ يا راست بخوابانيم. ممکن است فردي در اثر ضرباتي که به سر يا گردنش وارد شده دچار کاهش سطح هوشياري شود، به گونه‌اي که اعصاب آن ناحيه تحريک مي‌شود و فرد به زمين مي‌افتد. در اين موقعيت نيز بايد فرد را به چپ يا راست بخوابانيد و اگر اکسيژن در دسترس بود، به او اکسيژن بدهيد يا سريعا درخواست کمک کنيد. در اين شرايط هرگز بيمار را جابجا نکنيد. گاهي نيز ممکن است قفل شدن فک، ناشي از دررفتگي فک باشد به صورتي که استخوان فک از جاي خود خارج مي‌شود. در اين شرايط همان‌طور که گفته شد اصلا نبايد به زور دهان بيمار را باز کرد، بلکه مي‌توان يک گاز استريل را دور دست‌ها پيچيد و بعد آرام تلاش کرد تا دهان بيمار باز شود.

ضرورت فرهنگ‌سازي

رفتار مردم نسبت به داورها تغيير کرده و در کل بهتر شده اما متاسفانه در زمينه کار ما اعتراضات خيلي زياد است چون ما اين اجازه را به خودمان مي‌دهيم که درباره هر چيزي اظهارنظر کنيم و نظر کارشناس را قبول نداريم که بايد رسانه‌ها و تلويزيون در مورد اين موضوع کار کنند تا وضعيت بهتر شود.

در ستايش ورزش

تاثير ورزش نه فقط براي سلامت جسم، که حتي براي آماده شدن به منظور عکس‌العمل نشان دادن در شرايط سخت هم ثابت شده. اين موردي است که به من کمک کرده تا در شرايط سخت بهترين تصميم را بگيرم. به نظرم کساني که ورزش مي‌کنند، روابط عمومي‌شان هم بهتر است و در جامعه و زندگي شخصي موفق‌ترند.

همسرم پرستار است

همسر من -همتا سحري- پرستار بيمارستان ميلاد در بخش‌ گوش‌ و حلق‌ و بيني هستند و بدون همراهي‌شان هرگز نمي‌توانستم چنين وضعيتي را در کار و زندگي‌ام داشته باشم. هميشه مرا در تمام مشغله‌هايم همراهي و کمک کردند. 2 فرزند هم به نام هليا و ايليا داريم که در حال آموزش پينگ‌پنگ و بدمينتون هستند.

بهترين تصميم در بدترين شرايط

از داوري در فوتبال تجربه‌هاي زيادي به دست آورده‌ام. با توجه به اينکه هر هفته به شهرهاي مختلفي مسافرت مي‌کنم، از شرق تا غرب و جنوب و شمال و مرکز، با آداب و رسوم مردم آشنا مي‌شوم و ياد مي‌گيرم در شرايط بحراني بهترين تصميم را بگيرم. اين بهترين تصميم هم منوط به اين بوده که خودم تا جايي که مي‌توانم آدم خوب و سالمي باشم.

مرجع : هفته نامه سلامت-سيما روشن
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
زبان هیچ استخوانی ندارد اما آنقدر قوی هست که بتواند قلبی را بشکند. پس مراقب حرف هایتان باشید.