پاسخ يك روان شناس به اين سئوال: چرا‌ ایرانی‌ها زیاد تصادف می‌کنند؟!

مرگ و میر افراد در کشور ما به دلایل مختلفی رخ می‌دهد که از جمله شایع‌ترین آنها بیماری‌های قلبی و عروقی، سکته مغزی، دیابت و بیماری‌های تنفسی است. وزرات بهداشت در چند سال گذشته، حوادث ترافیکی را نیز به عوامل فوق افزوده است. متاسفانه تعداد سوانح ترافیکی رو به افزایش بوده و صدها نفر در سال جان خود را در چنین سوانحی از دست می‌دهند.

 

امروزه هر چقدر که به خیابانها می رویم تا ماشین های گوناگون را ببینیم ولی با صحنه ای مواجه می شویم که بسیار دلخراش است. ماشین هایی که به نحوی خورد و له شده اند و سرنشینانی زخمی با خود به همراه دارند که هر کدام یک طرف حادثه افتاده اند، آماری که می توان در این خصوص عنوان کرد، می توان به تصادفات شهری که حداکثر تا به الان به 6000 تصادفات شهری رسیده است. این تصادفات بیشتر در حین عصبانیت و خشونت به وجود می آیند.

 

شاهمرادی روانشناس در رابطه با تصادفاتی که پی‌در پی اتفاق می‌افتد می‌گوید: تمام تصادف‌هایی که امروزه در تهران و شهرستانها اتفاق می‌افتد، بیشتر بابت رفتارهای عصبی که در طول روز برای افراد پیش می‌آید تصادفها هم به وجود می‌آیند. 

 

زینب شاهمرادی روانشناس در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران با اشاره به اینکه کلیه تصادفاتی که در ایران به وجود می‌آید همه از سیستم بدنی خود فرد نشات می‌گیرد، گفت: تمام تصادفاتی که به وجود می‌آید بر سه عامل بستگی دارد. سیستم ایمنی خودرو، ناراحتی و عصبی شدن افراد، تنش های روانی اینها همه می‌توانند بر روی رانندگی تاثیر بگذارند.

 

وی با بیان اینکه با آمارهای بدست آمده از شهرستان‌ها و تهران که تصادف‌ها چگونه بوجود می‌آیند تصریح کرد: در هشت‌ ماهه اول سال 94-93 و در بخش شهری 5997 مورد تصادف جاده‌ای داشتیم در این تصادف‌‌ها 83 نفر فوت کردند که این تصادفات جمعا در تهران و شهرستانها اتفاق افتاده است و 10.97 درصد افزایش تصادفات داشتیم. 

 

همه افرادی که به نحوی از کلاس های آموزش رانندگی استفاده می کنند در اصل این کلاس ها بیشتر از نظر عملی و تئوری مورد استفاده قرار می گیرد ولی در این کلاس ها به هیچ عنوان آموزشی در رابطه با خود کنترلی افراد در حین رانندگی صحبتی نمی شود و این موضوع بیشتر باعث می شود که این تصادفات جاده ای به وجود آید.

 

خود کنترلی و هوشیاری کامل در رانندگی 

این روانشناس اظهار داشت: به هر حال بحثی که به میان می‌آید، این است که مهارت خودکنترلی است یعنی بتوانند در هنگام عصبانیت خودشان را کنترل کنند و آرامش را برای خود به وجود آورند و بعد پشت فرمان بنشینند و این مهارت خیلی مهم است و یا شاید در محل کار مشکلی برای فرد پیش آید و وقتی وارد خانه که می‌شود، ناراحتی‌اش را کنترل کند و در نهایت مهارت آرام سازی خود را خودشان باید انجام دهند.

 

شاهمرادی بیان کرد: در رانندگی بعد از یک مدت که وقتی فرد به صورت حرفه‌ای رانندگی می‌کند و هر روز پشت فرمان نشسته و در حال رانندگی است و این رانندگی بیشتر به سمت ناخوشی‌ها کنترل می‌شود و می‌تواند در اصل روانشناسی به « ناظر پنهان» اشاره کنیم که هر وقت فرد در حال رانندگی است به صورت هوشیار رانندگی نمی‌کند.

 

شاهمرادی بیان کرد: راننده‌ای که هوشیار عمل نمی‌کند، به صورت رانندگی می‌کند که الان در حال حاضر دنده یک زده و می خواهم دنده 2 بزنم و سرعتم زیاد شده باید دنده را عوض کنم اینها همه به صورت ناهوشیار و خود به خود می‌شود که بر خلاف کسانی که تازه رانندگی را یاد می‌گیرند به سرعت سنج نگاه می‌کنند که سرعت از حد بیشتر نشود و در این صورت است که دنده را عوض می‌کنند و می‌دانند که چه زمانی باید ترمز بگیرند و کجا باید راهنما بزنند. اینها همه در سطح هوشیار و در سطح آگاهی تمام صورت می‌گیرد. 

 

وی با اشاره به اتفاق حادثه تصادف گفت: بارها اتفاق افتاده است و برای فردی پیش آمده که فرد مشغول به صحبت است و فکرش مشغول است و به صورت ناگهانی و یکدفعه ترمز می‌کند و این اتفاق زمانی است که سطح هوشیاری به هوشیاری انتقال پیدا می‌کند و به سطح نیمه هوشیار تبدیل خواهد شد و در این حالت است که تصادف رخ می‌دهد.

 

شاهمرادی با اشاره به اینکه تنها عاملی که می‌تواند در تصادف به وجود آید تنش و استرس است، عنوان کرد: فردی که دچار تنش و استرس است به قول معروف مشغله فکری دارد و ممکن است در سرعت عکس‌العملش دچار تاخیر شود، یعنی لحظه‌ای که باید تمرکز کند ترمز نمی‌کند که بیشتر بخاطر همان مشغله فکری است که در تمام وجودش رخنه کرده و این عامل می‌تواند تنها عاملی باشد که تصادف ایجاد شود. 

 

این روانشناس عنوان کرد: در زندگی روزمره مسئله‌ای که وجود دارد، این است که چطور بتوانیم این مشکل را مدیریت کنیم و می‌توانیم بگوییم که در محل کار وقتی که در تعامل با اجتماع هستین عواملی اتفاق می‌افتد و مسئله این است که چطور این عوامل را پشت سر هم بتوانیم مدیریت کنیم و این بر می‌گردد به مهارت زندگی که چقدر قوی باشند و چقدر بتوانیم در مواقع خشم و عصبانیت خود را کنترل کنیم. 

 

وی ادامه داد: ممکن است فرد در حین رانندگی نباشد و نتواند خود را کنترل کند و حتی گفتن این حرف که من اگر پشت فرمان نشسته‌ام،‌اگر خانواده‌م همراهم هستند باید خود را کنترل کنم و یا اینکه این مشکل را موکول کند به یک روز دیگر و بگوید فلان مشکل برای من پیش آمده است. 

 

شاهمرادی روانشناس خاطر نشان کرد: هر چقدر که مسئله بسیار مهم باشد، می‌توان به آن فکر کرد و مهارت خیلی ظریفی می‌خواهد و فکر در این حالت می‌گوید فعلا رانندگی را انجام می‌دهم و بعد راجع به آن فکر می‌کنم و یا به خانه می‌روم و به آن فکر می‌کنم و با این اوصاف است که فردمی‌تواند خود را کنترل کند و به آن مسئله آن لحظه فکر نکند و قطعا در این حالت است که تمرکز در رانندگی بالا می‌رود و فرد بیشتر می تواند به طرف مقابل اعتماد داشته باشد . 

 

آنچه که باید در اینجا گفت: این است که اول باید در حین رانندگی تمرکز داشته باشیم و در همه مراحل خود را کنترل کنیم چه در عصبانیت،‌چه در مشغله فکری و چه در محیط کار، بنابراین تنی سالم و روح و روانی سالم برای رانندگی نیاز داریم.