پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
تاریخ انتشار :
چهارشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۴ / ۱۰:۳۲
کد مطلب: 36154
۱

نقش منحصر به فرد مغز در شناخت عالی و تفکر است

نقش منحصر به فرد مغز در شناخت عالی و تفکر است
به گزارش میگنا برنامه "گفت‌وگوی علمی" با حضور دکتر محمدرضا زرین دست استاد نورو فارماکولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران و عضو ستاد علوم شناختی ایران و دکتر بابک نجار اعرابی استاد دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه تهران و عضو ستاد علوم شناختی و دکتر الهام درستیان متخصص مشاوره و مدرس دانشگاه آزاد، دکتر سولماز خلیفه متخصص فیزیولوژی و مدرس دانشگاه آزاد و دکتر حسین زارع استاد گروه روانشناسی شناختی دانشگاه پیام نور و محقق در حوزه علوم شناختی به مناسبت هفته آگاهی از مغز، شناخت مغز در نگاه علوم شناختی پرداخته است.

دکتر محمدرضا زرین دست به اهمیت مغز و مبنای ایجاد روز جهانی آگاهی از مغز اشاره کرد و گفت: حکومت بدن با مغز است و آنچه که رفتار آدم ها را معین می کند و در رابطه با حافظه، تفکر و بسیاری از بیماری هایی که متاسفانه امروزه بشر به آن گرفتار است مربوط به مغز است. بنابراین بخاطر اینکه این اهمیت نشان داده شود روزی جهت نمایان کردن این اهمیت مشخص شده است.

در ادامه دکتر بابک نجار اعرابی اظهار داشت: خیلی ها معتقد هستند که مغز سوال اصلی و محوری 40 الی 50 سال آینده بشر خواهد بود، یعنی همان طور که ما یاد گرفتیم ماشین بسازیم و عصر صنعتی به وجود آمد، بسیاری معتقد هستند مهمترین سوال بشر در حال حاضر بحث مغز است.
وی در خصوص اینکه چه کسانی باید مغز را مطالعه کنند، گفت: در دوره ای بیشتر نیو ساینتیست ها از یک سمت و روانشناس ها از سمت دیگر بیشترین افرادی بودند که در حوزه مغز مطالعه می کردند و اکثرا جداگانه کار می کردند، بعد از سال ها به این نتیجه رسیدند که به نظر می آید کافی نیست که فقط این افراد کار کنند و کافی نیست که تنها کار کنند چون سوالاتی که در حوزه مغز با آنها سروکار داریم، سوالاتی هستند که به زمینه های زیادی ربط پیدا می کنند.

استاد دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه تهران بحث مدلسازی را عاملی برای ورود مهندسان در عرصه شناخت مغز معرفی کرد و بیان داشت: همه بر این اتفاق نظر داریم که تا یک چیزی را نتوانیم مدل خوبی از آن بسازیم نمی توانیم تحلیلی روی آن انجام دهیم و تبعا مدلسازهای خوب ما، مهندس ها و افرادی که در علوم رایانه مانند هوش مصنوعی کار می کنند، هستند.

در ادامه دکتر الهام درستیان به ارتباط تفکر با آگاهی از مغز اشاره و تصریح کرد: تفکر ارتباط مستقیم با مغز دارد و اگر بخواهیم سطوح مختلف را در مغز در نظر بگیریم یک سطح جسمی به نام مغز داریم و یک سطح روانشناختی به نام تفکر داریم. کارکردهای آنها با هم در ارتباط است یعنی فردی که از مغز سالمی برخوردار است تفکر سالمی هم می تواند داشته باشد و فردی که تفکر سالمی دارد می تواند مغز سالمی داشته باشد.
وی به آگاهی از مغز اشاره کرد و گفت: در دنیا موردی در ارتباط با آگاهی از علم بنام بالا بردن آگاهی عمومی از علم شاهد هستیم که دقیقا هفته جهانی از مغز هم با این داستان بیگانه نیست، در ارتباط با این آگاهی از بچه ای کوچک تا سالمندان را می توانیم در ارتباط با کارکردهای مغز و کارکردهای تفکر آگاهی دهیم.

این متخصص مشاوره با اظهار به اینکه می توان تفکر را شامل چند بخش در نظر گرفت، عنوان کرد: می توانیم از محیط مان آنچه را که یاد می گیریم به صورت اکتسابی بگیریم، بیاموزیم و مهارت و تمرین پیدا کنیم که چطور آن را نسبت به محیط پیدا کنیم و آنچه را که آموخته ایم حفظ کنیم و بعد به محیط تعمیم دهیم.

وی به فرآیند تفکر اشاره کرد و گفت: در واقع به طور کلی تفکر یعنی شناخت، یعنی من از محیط بیرونم شناختی پیدا کنم آن را در ذهنم پردازش کنم و بعد آنچه را که پردازش شده به صورت برونداد به محیط تحویل دهم.

در ادامه دکتر سولماز خلیفه از دید فیزیولوژی به چگونگی ایجاد مهارت در انسان اشاره کرد و گفت: محیط پیرامون می تواند تاثیر بسیار مستقیمی روی تفکر ما داشته باشد و اگر بخواهیم از نظر فیزیولوژیکی بررسی کنیم، تغییرات مولکولی بخصوصی در قسمت های مختلف مغزی درگیر در تفکر مثل قشر پیش پیشانی و هیپوکم، یکسری تغییرات مولکولی در پایانه های آب سونی رخ می دهد در نهایت این باعث می شود رفتار نرون و پایانه های آب سونی نرون تغییر کند و این تغییر رفتار به آن فرد چیزی را یاد می دهد که اگر مرتب رفتار تکرار شود می تواند در آینده روی رفتار آن فرد در جامعه تاثیر بگذارد.
در ادامه دکتر حسین زارع با بیان اینکه این هفته آگاهی از مغز است، این هفته را بهانه ای برای مغز شناسی دانست و گفت: نورولوژیست ها به ما می گویند که مغز خیلی پیچیده است ولی ما به عنوان روانشناس شناختی از این جهت مغز برای ما خیلی مهم است که کنش هایش خیلی پیچیده است.

وی دلایل شناخت مغز از منظرهای گوناگون را مطرح کرد و بیان داشت: ما مغز را بدین جهت دوست داریم بشناسیم که کارکردهای شناختی اش را بشناسیم وقتی که صحبت از شناخت می کنیم، محیط ما مملو از محرک های مختلف است. این محرک ها گیرنده های حسی ما را تحریک می کند مانند چشم و گوش. یک مکانیزم روانشناختی بنام توجه مداخله می کند و یکی از این محرک ها را انتخاب می کند ما این را تفسیر می کنیم، تفسیرهای خودمان را در باکسی نگه می داریم که روانشناسان روانشناختی به آن حافظه می گویند.

استاد گروه روانشناسی شناختی دانشگاه پیام نور اظهار داشت: ولی آن چیزی که پردازشگران تمایل دارند این است که دوست ندارند یک فلش یا سی.دی از اطلاعاتی که در حافظه می ماند، باشند پردازش های متعددی به عمل می آورند، می سازند و خراب می کنند و حاصل این پردازش اطلاعات در حافظه را تفکر می گویند.

وی تفکر را از منظر روانشناختی تشریح کرد و توضیح داد: تفکر شامل قضاوت، استدلال، حل مسئله و تصمیم گیری است که در واقع در نزد روانشناسان روانشناختی، شناخت به دو بخش شناخت پایه و شناخت عالی تقسیم می شود. نقش منحصر به فرد مغز بیشتر در شناخت عالی و تفکر است. این محقق در حوزه علوم شناختی به اهمیت شناخت مغز تاکید کرد و متذکر شد: شناخت مغز ابلاغ این پیام است که ای انسان ها بیشتر از گذشته مواظب مغزهایتان باشید و واقعا اهمیت سلامت مغز در حوزه عملکرد انسانی در کارکردهای روزمره ما بسیار مهم است.

وی افزود: در راستای اهمیت بحث سلامت مغز است که اگر به اعداد و ارقام نگاه کنیم سالانه درصد زیادی از انسان ها به دلیل آسیب در سر و آسیب به مغز، آسیب های جدی می بینند و از کارکردهای شناختی معمولی خودشان می افتند و بشر به این فکر افتاد که این مغز آسیب دیده را ترمیم کند و در اینجاست که بحث توانبخشی مغز مطرح است. درستیان به عواملی که بر تفکر و مغز تاثیرگذار است، اشاره و عنوان داشت: استرس ها و هیجانات می توانند بسیار زیاد بر روی حافظه و یادگیری و تفکر تاثیر بگذارند. افرادی که استرس زیادی دارند بعد از مدتی مشاهده می کنیم که این افراد در زمینه حافظه و یادآوری هم به مشکل برخورد می کنند و درصد یادگیری شان پایین تر می آید و تفکرشان جمع گرا نیست و به سمت تفکر واگرا می رود.

وی با ذکر اینکه هیجانات بر یادگیری فرد موثر است، خاطر نشان شد: اگر کودک از محیط خودش الگوهای مناسب و یادگیری های مناسبی را نداشته باشد، طبیعتا طرز تفکر مناسبی هم نخواهد داشت و رشد مغزی مناسبی هم نخواهد داشت.

زرین دست تاثیر محیط بر جاندار و در نسل های بعد از آن را در مسئله ای بنام اپی ژنتیک تعریف کرد و یادآور شد: آنچه در محیط جاندار اتفاق می افتد به تبع در مغز شخص اثر می گذارد و بتدریج ژنتیکش با آن آغشته می شود و حتی می تواند به نسل های بعدی منتقل شود، بنابراین زمان کودکی، زمان بسیار مناسبی است که مناسب و بتدریج و درست و صحیح و با راستی یاد بگیرد.

وی رابطه اعتیاد با شناخت را بسیار زیاد دانست و افزود: اعتیاد کاملا با تفکر و شناخت در ارتباط است. آدمی که مواد را مصرف می کند، این از عوامل محیطی است و در اپی ژنتیک افراد دخالت دارد و باعث می شود ژن های انسان عوض شود و به صورتی در بیاید که ناقص باشد، بنابراین آدمی که معتاد می شود، کارکرد مغزش اختلال پیدا می کند و از آن به بعد دست خودش نیست. مانند آدمی است که انگار اختلال روانی دارد و چنین نیست که ترک کند و باید او را ترک داد.

درستیان یادگیری را از زمان جنینی و در شکم مادر بیان و تصریح کرد: حتی حالت شنیداری که اولین بار جنین نسبت به محیطش دارد اگر این حس درستی باشد و اگر این حس استرس نباشد و یادگیری سالم باشد و لالایی های مادر باشد، جنین از همان زمان هم می تواند یاد بگیرد. همچنین آموزه های یادگیری در کودکان می تواند از سن دو سالگی به بچه ها اموزش داده شود.
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
برای انسان نابینا شیشه و الماس فرقی ندارد اگر کسی قدرتان را ندانست فکر نکنید شیشه اید یقین بدانید که او نابیناست ...