کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

جنگ نرم شیطان علیه انسان

20 تير 1390 ساعت 20:31


نقش کلمه در فرهنگ قرآنی
خداوند در آیاتی از قرآن به نقش کلمه توجه می دهد. از نظر قرآن، کلمه تنها واژگانی نیست که مفاهیم را منتقل می کند، بلکه حقایقی است که در خارج از ذهن، حضور مستقیم دارد. از این رو کلمات الهی نقش دیگری به خود می گیرند و کلماتی چون «کن فیکون» (بقره، آیه۱۱۷ و آل عمران، آیه۴۷ و انعام، آیه۷۳ و انبیاء، آیه۹۰) کلمه وجود می شود و خروجی آن چون موجودات به عنوان کلمات معرفی می شود. خداوند در آیاتی از جمله ۲۷ سوره لقمان از کلمات بی نهایت موجودات و آفریده های خویش سخن می گوید که با هفت دریا نیز نمی توان همه آن را نوشت.
کلمه و بیان، ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، چنان که ارتباط تنگاتنگی نیز با علم و دانش دارند و خداوند در آیاتی، از این نقش و ارتباط سخن گفته و جایگاه و ارزش آن را تحلیل و تبیین نموده است که از جمله می توان به آیاتی از سوره قلم و الرحمن اشاره کرد.
در آیات آفرینش انسان نیز از حقیقت کلمه و جادوگیری کلمات، سخن به میان آمده و مسئله انباء و علم را به هم ربط می دهد و جالب اینکه رهایی انسان از سقوط پس از توبه به کلماتی است که خداوند به انسان القا می کند: فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم (بقره، آیه ۳۷)
برای خداوند کلمات خاص وجودی است که از آن جمله می توان به کلمه وجودی حضرت عیسی(ع) اشاره کرد که خداوند خود در این باره می فرماید: ان الله یبشرک بکلمه منه اسمه المسیح عیسی ابن مریم وجیها فی الدنیا (آل عمران، آیه ۴۵)؛ یا این که می فرماید: انما المسیح عیسی ابن مریم رسول الله و کلمته القاها (نساء، آیه ۱۷۱)
این کلمات وجودی به خوبی نقش کلمه و ارزش آن را در فرهنگ قرآنی و الهی و وحیانی تبیین می کند. این نقش چنان مهم است که نمی توان از آن چشم پوشید؛ زیرا همان اندازه که ارزشمند و قدرتمند است، همان اندازه نقطه ضعف اساسی و اصلی انسان است. وضعیت کلمه را می بایست همانند وضعیت چشم اسفندیار دانست که نقطه قوت و ضعف اوست.
انسان با کلمه در دام شیطان می افتد؛ زیرا شیطان با کلمات اغواگر خویش انسان را وسوسه می کند تا سقوط کند و مقام خلافت را از دست دهد؛ هر چند که خداوند به داد انسان رسید و او را با کلمات وجودی محفوظ داشت و تنها از مقامی هبوط کرد، ولی سقوط نکرد؛ ولی این دلیل نمی شود که فرزندان آدم و انسان سقوط نکنند؛ چنان که بسیاری از آنان در اثر اغواگری ابلیس برای رسیدن به فرشته یا جاودانگی در دام ابلیس و شیطان گرفتار آمده (طه، آیه۱۲۰) و اخلد الی الارض (اعراف، آیات ۱۶۶ و ۱۶۷) شدند و سقوط کردند.
کلمه شیطان در جنگ نرم
شیطان کلماتی را در جنگ نرم به کار می گیرد که آدمی را شیفته خود می سازد و ناخواسته دنبال امیال و آرزوهایش می کشاند. بدین ترتیب آدمی بی هیچ خون و خونریزی، در پی شیطان و کلمه می رود.
در جهان امروز، شیاطین جنی و انسی با بهره گیری از همه ابزارها می کوشند تا کلمه و کلمات را به خانه ها و دلهای مردم وارد سازند؛ زیرا به تأثیر شگفت کلمه و سحرانگیزی آن آگاه هستند. آنان می دانند که حکومت بر دلها و قلبها، به معنای استثمار و استعمار حقیقی است و شخص مجذوب کلمه و کلمات، خود اسیر عاشقی است که همه هستی اش را در پای کلمه می ریزد. استعمارگران و شیاطین جهان همچون جرج پنجم می داند که «…در گذشته تمام کاری که یک پادشاه انجام می داد، این بود که محکم پشت اسب بنشیند و مواظب باشد که نیفتد؛ اما امروز ما باید به خانه های مردم نفوذ کنیم و خودمان را برایشان لوس کنیم…»! یعنی به زبان ساده، شیاطین انسی همچون شاگردان شیطان جنی و ابلیس دانستند که حکومت، با صرف تکیه زدن بر تخت و نمایش سیاسی قدرت شدنی نیست، بلکه بایستی با گفتار و سخنرانی، درون خانه های مردم نفوذ کرد! و از طریق کلمه و اغواگری، شخص را اسیر خویش و مردم را برده خود سازند و بی هیچ هزینه بر آنان حکومت کنند.
اغواگری کلمه همان چیزی است که امروزه در فرهنگ سیاسی به عنوان جنگ نرم یا Soft War نام دارد. ژنرال دوایت آیزنهاور رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا در سالهای اولیه جنگ سرد درباره اغواگری شیطانی از طریق کلمه و جنگ نرم گفته است: «ما به هیچ وجه قصد نداریم که در جنگ نرم، از طریق فشار و اعمال زور بر قلمرو یا ناحیه ای مسلط گردیم. هدف ما به مراتب عمیق تر، فراگیرتر و کامل تر است. ما در تلاشیم تا جهان را از راههای مسالمت آمیز، از آن خود گردانیم… ابزارهایی که برای گسترش این واقعیت استفاده می کنیم، به ابزارهای روانی مشهورند. اما از لحاظ این که این کلمه چه کاری قادر است انجام دهد، هیچ نگرانی به خود راه ندهید. جنگ نرم در واقع اذهان و اراده های افراد را مورد هدف قرار می دهد…»
نویسنده شیطان، جوزف نای (تئوریسین معروف آمریکایی) در کتابی با نام «قدرت نرم» یا «Soft Power» در تشریح جنگ نرم و سیاست های ابلیس و شیطان در جامعه انسانی برای حکومت و سقوط انسان از انسانیت می نویسد: «… وقتی بتوانی دیگران را وادار کنی ایده هایت را بپذیرند و آنچه را بخواهند که تو می خواهی، در این صورت مجبور نخواهی بود برای هم جهت کردن آنها با خود، هزینه زیادی صرف سیاست هویج و چماق کنید. اغوا همیشه مؤثرتر از اکراه است و ارزش های زیادی مانند دموکراسی، حقوق بشر و فرصت های فردی وجود دارند که به شدت اغواکننده اند…»
ابلیس درباره نقش اغواگری و کلمه در جنگ نرم برای اسقاط انسان از انسانیت می گوید: قال رب بما اغویتنی لازینن لهم فی الارض و لاغوینهم اجمعین؛ گفت: «پروردگارا! چون مرا اغوا کردی و گمراه ساختی، من (نعمتهای مادی را) در زمین در نظر آنها زینت می دهم و همگی را اغوا و گمراه خواهم ساخت. (حجر، آیه ۳۹)
اغواگری اشکال گوناگونی دارد که گاه از طریق Inception انجام می گیرد. این واژه به معنای «کاشتن ایده ای در ذهن ناخودآگاه فرد هدف از طریق خواب کردن» تعریف می شود. به این معنا که اراده شخص را از طریق رویا در اختیار می گیرند، ولی اغواگری تنها از این طریق نیست، بلکه بسیاری از مردم در بیداری گرفتار نوعی اغوا کلمه می شوند؛ زیرا کلمات، گاه شخص را چنان مجذوب می کند که اراده خود را همانند فرد خواب آلوده در اختیار دیگری قرار می دهد و مانند مترسک با نخ کارگردان می گردد و همان افکار و اعمالی را می پذیرد و انجام می دهد که به او القا می شود.
جریان فتنه با تار نمای کلمه و اغواگری در خدمت ابلیس و شیطان بزرگ است و همان چیزی را دنبال می کند که شیاطین جنی و انسی دنبال می کنند. نقش اغواگری کلمه را می بایست شناخت؛ چرا که چشم اسفندیار انسان و جامعه است و هر آسیبی که انسان و جامعه انسانی بدان مبتلا می شود به سبب اغواگری با ابزار کلمه است. یعنی همان چیزی که نقطه قوت انسان است، همان چیز نقطه ضعف آدمی بشمار می رود.   سما موس


کد مطلب: 3971

آدرس مطلب :
https://www.migna.ir/news/3971/جنگ-نرم-شیطان-علیه-انسان

میگنا
  https://www.migna.ir