مروری بر همه آنچه که در برنامه زاویه پیرامون انتقال رشته روان شناسی بالینی گذشت+ عکس
به گزارش میگنا برنامه زنده مجله علوم انسانی زاویه چهارشنبه شب با موضوع «کشمکش بر سر رشته روانشناسی بالینی میان وزارت علوم و بهداشت» از ساعت 21 از طریق شبکه چهار سیما پخش شد .
-
مهمانانی که در این برنامه حضور داشتند :
دکتر غلامعلی افروز- استاد دانشگاه تهران
دکتر علی فتحی آشتیانی- رئیس کارگروه روانشناسی شورای تحول
دکتر بهروز دولتشاهی-مدیر گروه روانشناسی بالینی دانشگاه بهزیستی و توانبخشی
دکتر رضا باقریان، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پژشکی اصفهان، بودند که به بیان دیدگاه های موافق یا مخالف خود پیرامون انتقال رشته روان شناسی بالینی و سلامت از وزارت علوم به وزارت بهداشت پرداختند .
-
مهمانانی که در این برنامه حضور داشتند :
دکتر غلامعلی افروز- استاد دانشگاه تهران
دکتر علی فتحی آشتیانی- رئیس کارگروه روانشناسی شورای تحول
دکتر بهروز دولتشاهی-مدیر گروه روانشناسی بالینی دانشگاه بهزیستی و توانبخشی
دکتر رضا باقریان، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پژشکی اصفهان، بودند که به بیان دیدگاه های موافق یا مخالف خود پیرامون انتقال رشته روان شناسی بالینی و سلامت از وزارت علوم به وزارت بهداشت پرداختند .
دکتر غلامعلی افروز استاد ممتاز روان شناسی دانشکده علوم تربیتی روانشناسی دانشگاه تهران در این مناظره تلویزیونی جایگاه رشته روان شناسی بالینی و سلامت را از سه منظر علمی،پژوهشی، قانونی ،اجرایی و خدماتی مورد بررسی قرار داد و اظهار کرد: حدود دو دهه گذشته رشته روان شناسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تدریس میشد که با توجه به اینکه 80 درصد منابع این رشته با رشتههای علوم تربیتی مشابه بود تلاش کردیم تا به دانشکده علوم تربیتی منتقل شود که برای انجام این تصمیم کارشناسان دیدگاههای خود را مطرح کردهاند و حتی براساس تصمیمگیریهای این کارشناسان به دلیل مقدم بودن رشته روانشناسی بر علوم تربیتی اسم دانشکده را نیز روان شناسی و علوم تربیتی گذاشتیم. اما تصمیم اخیری که برای انتقال رشته روانشناسی بالینی از وزارت علوم به بهداشت انجام میگیرد، متاسفانه بدون کار کارشناسی و لحاظ کردن دیدگاههای روان شناسان به خصوص روانشناسان بالینی انجام شده است.
وی در ادامه تصریح کرد: به نظر من باید کار کارشناسی اساسی صورت بگیرد و صاحبنظران اظهارنظر کنند که آیا صلاح است یک شاخه روان شناسی به وزارتخانه دیگر انتقال پیدا کند؟ با توجه به اینکه دانشگاههای سطح جهانی رشته روان شناسی را زیرمجموعه خود قرار دادهاند بنابراین از نظر من دانشگاهها باید دانشافزایی کنند و باید این سه رسالت را یعنی دانشافزایی تربیت متخصص علوم و مدرس و تولید علم، پرورش انسان و پژوهشپروری را رسالت اصلی خود قرار بدهند. همچنان که این رسالت سرلوحه دانشگاه تهران است.
دکتر افروز تاکید کرد: ما باید روان شناس نظریه پرداز مولد تربیت کنیم. روانشناسی که نظریهپرداز باشد در حالی که نگاه وزارت بهداشت به این موضوع کاملا نگاه درمانمحور است و این وزارتخانه میخواهد برای نظام سلامت کشور نیازهای خود را تامین کند. پیشنهادی که مطرح است این است که وزارت بهداشت به جای اینکه دنبال انتقال رشته باشد میتواند از بین فارغالتحصیلان این رشتهها بهترینها را جذب کند.
وی ادامه داد: اگر قرار باشد روان شناسی بالینی را به بهانه اینکه در حوزه سلامت کار میکند به وزارت بهداشت منتقل کنیم باید گفت که ما حوزههای دیگر روان شناسی بالینی در فیلدهایی که با انسان سروکار دارند فعالیت میکنند، اما وزارت علوم با قراردادها و تفاهمنامههایی که با بیمارستانها، مدارس یا سایر نهادها منعقد کرده این مساله را حل نموده که دانشجویان رشتههای مختلف روان شناسی از جمله روانشناسی بالینی در این فیلدها به صورت عملی آموزش ببینند. در واقع ما مثلا در حوزه روان شناسی تربیتی مدرسه در اختیار نداریم که دانشجویان کار عملی خود را انجام بدهند و اما این مساله با همکاری سایر نهادها برطرف شد.
وی همچنین تاکید کرد: مشکلی که در حوزه تربیت دانشجویان رشته روانشناسی بالینی است این است که متاسفانه طی چند سال اخیر برنامهای در وزارت علوم پیاده شد که براساس آن دانشجویان رشتههای مختلف و غیرمرتبط توانستند با گذراندن چند واحد پیشنیاز در رشته روانشناسی بالینی فارغالتحصیل شوند که این تصمیم کیفیت آموزش در بین این دانشجویان را کاهش داد.
دکتر افروز با تاکید بر اینکه باید اندیشه مشترک براساس دیدگاه جهانشمول در تربیت دانشجویان رشته روانشناسی بالینی داشته باشیم و سعی کنیم براساس آن بهترینها را تربیت نماییم، تصریح کرد: براساس قانون مجلس همه رشتههای روان شناسی عضو نظام روانشناسی و مشاوره هستند که میتوانند بعد از فارغالتحصیلی برای ارائه خدمات در رشته مخصوص خود پروانه دریافت کنند. اگر با این روندی که پیش میرود بهتر است کل وزارت علوم به وزارت بهداشت منتقل شود و یا برعکس بنابراین بهطور کلی بهترین راهکار این هست که وزارت بهداشت به جای تصاحب رشته، شاخصها و معیارهای خود را برای تربیت بهتر دانشجویان رشته روانشناسی بالینی اعلام نماید و در نهایت نیازهای خود را از بین بهترین فارغالتحصیلان این رشته برطرف نماید.
در ادامه این نشست دکتر رضا باقریان – عضو بورد تخصصی رشته روانشناسی بالینی وزارت بهداشت و پیشنهاددهنده اصلی انتقال این رشته به این وزارتخانه – با تاکید بر اینکه این تصمیم کاملا با در نظر گرفتن نیازهای جامعه صورت گرفته است، آموزش حرفهای، مقررات حرفهای، اخلاق و استقلال حرفهای از جمله مبانی رشته روان شناسی بالینی است، اما آنچه که توجه ما را جلب کرده و براساس آن تصمیمگیری نمودیم بحث آموزش حرفهای است که تصمیم به انتقال روان شناسی بالینی و سلامت از وزارت علوم به بهداشت نمودیم، چرا که تمامی امکانات و شرایط آموزش دانشجویان این رشته نظیر اساتید منابع آموزشی و فیلدهای آموزش عملی نظیر بیمارستانها در وزارت بهداشت فراهم است و وزارت علوم هیچ کدام از این امکانات را ندارد.
وی در ادامه تصریح کرد: متاسفانه در حال حاضر رشته روان شناسی در وزارت علوم به سمتی رفته که تقریبا عمومیسازی شده است که هر ساله دانشجویانی در این رشتهها تربیت میشود که از لحاظ کیفیت فقط چند نظریه آموزش دیدهاند. بنابراین ابتدا باید رشته روانشناسی بالینی و سلامت را تعریف کرد و بگوییم این تعریف برچه فیلد و بستر آموزشی باید تحقق پیدا کند.
در ادامه دکتر علی فتحی آشتیانی – رییس کارگروه روان شناسی شورای تحول با تاکید بر اینکه کمیته تصمیمگیرنده در خصوص انتقال رشته روانشناسی بالینی به وزارت بهداشت به هیچ عنوان علمی نبوده و در حوزه این رشته تخصص نداشتهاند، گفت: کارگروهی که از آن به عنوان کارگروه علمی تصمیمگیرنده در خصوص آینده رشته روان شناسی بالینی و سلامت تشکیل شده است تقریبا کسانی بودند که در راس آن فردی قرار داشته که رشته تحصیلی او ریاضی بوده که علاوه بر او معاونین آموزشی دو وزارتخانه علوم و بهداشت، مدیر کل شورای عالی برنامهریزی دو وزارتخانه، یک پزشک و یک نماینده مجلس قرار داشت که هیچ کدام از این افراد تصمیمگیرنده صاحبنظر در حوزه روانشناسی نبودهاند.
وی در ادامه با طرح پنج سوال خواستار پاسخگویی موافقین انتقال رشته روانشناسی بالینی و سلامت به وزارت بهداشت شد و افزود: آیا تمرکز مواد درسی و نظری رشته روانشناسی بالینی و سلامت، پزشکی است یا غیرپزشکی دوم عرصه آموزشهای این دو رشته عملا در کجا قرار دارد سوم با نگاه کلی فارغالتحصیلان این رشته باید در کجا مشغول به تحصیل شوند، چهارم سازمانی که مجوز فعالیت برای فارغالتحصیلان دو رشته فوق صادر میکند، چه سازمانی است و پنجم مداخلههایی که توسط فارغالتحصیلان این رشتهها انجام میگیرد پزشکی است یا غیرپزشکی.
رییس کارگروه روانشناسی شورای تحول همچنین خاطر نشان کرد: اگر بخواهیم دروس روانشناسی بالینی و سلامت را در وزارت علوم و بهداشت تشریح کنیم باید گفت که نظریه و پژوهشهای درسی بر گروه درمانی قرار دارد یا به ویژگیهای انسانی مرتبط است که از اصول رواندرمانی جزو آموزش پزشکی محسوب میشود و یا باید در حوزه روان انسان جایگزین کرد. مسائل جدید در بهداشت روانی خانوادهدرمانی، گروهدرمانی، روانشناسی رشد، روانشناسی فردی و سایر مبانی آموزشی که جزو آموزشهای غیرپزشکی است را نباید با نگاه درمانمحور و بیمارمحور تلفیق کرد.
وی همچنین خاطر نشان کرد: تنها 25 درصد از مراجعهکنندگان روانشناسی بالینی نیاز به بستری شدن دارند به عبارتی دیگر 75 درصد مراجعین دیگر به رواندرمانی نیاز دارند. نمیشود صرفا به دلیل داشتن فضای بالینی گفت همه کارها باید در وزارت بهداشت انجام بگیرد و این به این معنی نیست که دانشجویان این رشتهها در وزارت علوم مهارت لازم را کسب میکنند. ضمن اینکه حتی روانپزشکان نیز در بیمارستانهای وزارت بهداشت خدمات مستقیم به بیماران ارائه نمیکنند و بر بالین آنها حاضر نمیشوند و این امر را به دانشجویان محول میکنند. بنابراین نگاه درمانمحور به دانشجویان رشته روانشناسی بالینی و سلامت نباید داشته باشیم، چرا که کسی که مشکلاتی نظیر اعتماد به نفس پایین، افت تحصیلی، زناشویی یا سایر مشکلات روزمره یا استرس دارد یا نمی شود در نگاه درمانمحور حل کرد.
رییس کارگروه روان شناسی شورای تحول همچنین یادآور شد: وزارت بهداشت اگر نگران تامین سلامت جامعه است چرا این همه سال همکاریهای لازم را برای آموزش عملی دانشجویان رشته روان شناسی بالینی و سلامت را نداشته است، چرا این همه سال به فکر تامین سلامت جامعه نبوده بنابراین بهانه داشتن فیلدهای آموزش عملی نظیر بیمارستانها برای انتقال این رشته بهانه منطقی نیست. مگر ما در کشور نگاه بخشی داریم و این کاملا غیراخلاقی و غیرانسانی است که ما امکاناتی در اختیار داشته باشیم، اما قادر نباشیم آن را در اختیار سازمانهای دیگر قرار بدهیم که بتواند در تربیت و آموزش دانشجویان از آنها استفاده کند، بنابراین نباید در کشور نظام را به پزشکی و غیرپزشکی تقسیم کرد.
در ادامه دکتر بهروز دولتشاهی مدیر گروه روانشناسی بالینی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تاکید کرد: در همه کشورهای دنیا رشتههای روانشناسی بالینی و سلامت جزو زیرمجموعه بخشهای پزشکی قرار میگیرد و روان شناسی بالینی در کشور نیز باید در وزارت بهداشت آموزش ببیند، چرا که شرایط آموزش و تربیت دانشجو در این وزارتخانه برای این دانشجویان فراهم است. امکاناتی که در وزارت علوم دیده نمیشود.
وی در ادامه تصریح کرد: رشته روان شناسی بالینی و سلامت رشتهای بین رشتهای است یعنی هم میتواند دانش تولید کنند و هم خدمات ارائه کنند. با توجه به اینکه مرزهای دانش از بین رفته و نباید لزوما به این فکر کنیم که این رشتهها منحصرا در یک وزارتخانه باید باشد، اما به دلیل اینکه روانشناسی بالینی بیشتر باید بر بالین بیمار، کلینیک و بیمارستانها آموزشهای عملی خود را یاد بگیرند وزارت بهداشت جای مناسبی برای آموزش این دانشجویان است.
مدیر گروه روان شناسی بالینی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی همچنین در پایان خاطر نشان کرد: 70 درصد منابع آموزشی رشتههای روانشناسی بالینی و سلامت پزشکی هستند و براساس برنامهریزیهای انجام شده دانشجویان این رشتهها باید 1488 ساعت کار عملیاتی یاد بگیرند و این امکانات تنها در وزارت بهداشت مهیا است.
وی در ادامه تصریح کرد: به نظر من باید کار کارشناسی اساسی صورت بگیرد و صاحبنظران اظهارنظر کنند که آیا صلاح است یک شاخه روان شناسی به وزارتخانه دیگر انتقال پیدا کند؟ با توجه به اینکه دانشگاههای سطح جهانی رشته روان شناسی را زیرمجموعه خود قرار دادهاند بنابراین از نظر من دانشگاهها باید دانشافزایی کنند و باید این سه رسالت را یعنی دانشافزایی تربیت متخصص علوم و مدرس و تولید علم، پرورش انسان و پژوهشپروری را رسالت اصلی خود قرار بدهند. همچنان که این رسالت سرلوحه دانشگاه تهران است.
دکتر افروز تاکید کرد: ما باید روان شناس نظریه پرداز مولد تربیت کنیم. روانشناسی که نظریهپرداز باشد در حالی که نگاه وزارت بهداشت به این موضوع کاملا نگاه درمانمحور است و این وزارتخانه میخواهد برای نظام سلامت کشور نیازهای خود را تامین کند. پیشنهادی که مطرح است این است که وزارت بهداشت به جای اینکه دنبال انتقال رشته باشد میتواند از بین فارغالتحصیلان این رشتهها بهترینها را جذب کند.
وی ادامه داد: اگر قرار باشد روان شناسی بالینی را به بهانه اینکه در حوزه سلامت کار میکند به وزارت بهداشت منتقل کنیم باید گفت که ما حوزههای دیگر روان شناسی بالینی در فیلدهایی که با انسان سروکار دارند فعالیت میکنند، اما وزارت علوم با قراردادها و تفاهمنامههایی که با بیمارستانها، مدارس یا سایر نهادها منعقد کرده این مساله را حل نموده که دانشجویان رشتههای مختلف روان شناسی از جمله روانشناسی بالینی در این فیلدها به صورت عملی آموزش ببینند. در واقع ما مثلا در حوزه روان شناسی تربیتی مدرسه در اختیار نداریم که دانشجویان کار عملی خود را انجام بدهند و اما این مساله با همکاری سایر نهادها برطرف شد.
وی همچنین تاکید کرد: مشکلی که در حوزه تربیت دانشجویان رشته روانشناسی بالینی است این است که متاسفانه طی چند سال اخیر برنامهای در وزارت علوم پیاده شد که براساس آن دانشجویان رشتههای مختلف و غیرمرتبط توانستند با گذراندن چند واحد پیشنیاز در رشته روانشناسی بالینی فارغالتحصیل شوند که این تصمیم کیفیت آموزش در بین این دانشجویان را کاهش داد.
دکتر افروز با تاکید بر اینکه باید اندیشه مشترک براساس دیدگاه جهانشمول در تربیت دانشجویان رشته روانشناسی بالینی داشته باشیم و سعی کنیم براساس آن بهترینها را تربیت نماییم، تصریح کرد: براساس قانون مجلس همه رشتههای روان شناسی عضو نظام روانشناسی و مشاوره هستند که میتوانند بعد از فارغالتحصیلی برای ارائه خدمات در رشته مخصوص خود پروانه دریافت کنند. اگر با این روندی که پیش میرود بهتر است کل وزارت علوم به وزارت بهداشت منتقل شود و یا برعکس بنابراین بهطور کلی بهترین راهکار این هست که وزارت بهداشت به جای تصاحب رشته، شاخصها و معیارهای خود را برای تربیت بهتر دانشجویان رشته روانشناسی بالینی اعلام نماید و در نهایت نیازهای خود را از بین بهترین فارغالتحصیلان این رشته برطرف نماید.
در ادامه این نشست دکتر رضا باقریان – عضو بورد تخصصی رشته روانشناسی بالینی وزارت بهداشت و پیشنهاددهنده اصلی انتقال این رشته به این وزارتخانه – با تاکید بر اینکه این تصمیم کاملا با در نظر گرفتن نیازهای جامعه صورت گرفته است، آموزش حرفهای، مقررات حرفهای، اخلاق و استقلال حرفهای از جمله مبانی رشته روان شناسی بالینی است، اما آنچه که توجه ما را جلب کرده و براساس آن تصمیمگیری نمودیم بحث آموزش حرفهای است که تصمیم به انتقال روان شناسی بالینی و سلامت از وزارت علوم به بهداشت نمودیم، چرا که تمامی امکانات و شرایط آموزش دانشجویان این رشته نظیر اساتید منابع آموزشی و فیلدهای آموزش عملی نظیر بیمارستانها در وزارت بهداشت فراهم است و وزارت علوم هیچ کدام از این امکانات را ندارد.
در ادامه دکتر علی فتحی آشتیانی – رییس کارگروه روان شناسی شورای تحول با تاکید بر اینکه کمیته تصمیمگیرنده در خصوص انتقال رشته روانشناسی بالینی به وزارت بهداشت به هیچ عنوان علمی نبوده و در حوزه این رشته تخصص نداشتهاند، گفت: کارگروهی که از آن به عنوان کارگروه علمی تصمیمگیرنده در خصوص آینده رشته روان شناسی بالینی و سلامت تشکیل شده است تقریبا کسانی بودند که در راس آن فردی قرار داشته که رشته تحصیلی او ریاضی بوده که علاوه بر او معاونین آموزشی دو وزارتخانه علوم و بهداشت، مدیر کل شورای عالی برنامهریزی دو وزارتخانه، یک پزشک و یک نماینده مجلس قرار داشت که هیچ کدام از این افراد تصمیمگیرنده صاحبنظر در حوزه روانشناسی نبودهاند.
وی در ادامه با طرح پنج سوال خواستار پاسخگویی موافقین انتقال رشته روانشناسی بالینی و سلامت به وزارت بهداشت شد و افزود: آیا تمرکز مواد درسی و نظری رشته روانشناسی بالینی و سلامت، پزشکی است یا غیرپزشکی دوم عرصه آموزشهای این دو رشته عملا در کجا قرار دارد سوم با نگاه کلی فارغالتحصیلان این رشته باید در کجا مشغول به تحصیل شوند، چهارم سازمانی که مجوز فعالیت برای فارغالتحصیلان دو رشته فوق صادر میکند، چه سازمانی است و پنجم مداخلههایی که توسط فارغالتحصیلان این رشتهها انجام میگیرد پزشکی است یا غیرپزشکی.
رییس کارگروه روانشناسی شورای تحول همچنین خاطر نشان کرد: اگر بخواهیم دروس روانشناسی بالینی و سلامت را در وزارت علوم و بهداشت تشریح کنیم باید گفت که نظریه و پژوهشهای درسی بر گروه درمانی قرار دارد یا به ویژگیهای انسانی مرتبط است که از اصول رواندرمانی جزو آموزش پزشکی محسوب میشود و یا باید در حوزه روان انسان جایگزین کرد. مسائل جدید در بهداشت روانی خانوادهدرمانی، گروهدرمانی، روانشناسی رشد، روانشناسی فردی و سایر مبانی آموزشی که جزو آموزشهای غیرپزشکی است را نباید با نگاه درمانمحور و بیمارمحور تلفیق کرد.
وی همچنین خاطر نشان کرد: تنها 25 درصد از مراجعهکنندگان روانشناسی بالینی نیاز به بستری شدن دارند به عبارتی دیگر 75 درصد مراجعین دیگر به رواندرمانی نیاز دارند. نمیشود صرفا به دلیل داشتن فضای بالینی گفت همه کارها باید در وزارت بهداشت انجام بگیرد و این به این معنی نیست که دانشجویان این رشتهها در وزارت علوم مهارت لازم را کسب میکنند. ضمن اینکه حتی روانپزشکان نیز در بیمارستانهای وزارت بهداشت خدمات مستقیم به بیماران ارائه نمیکنند و بر بالین آنها حاضر نمیشوند و این امر را به دانشجویان محول میکنند. بنابراین نگاه درمانمحور به دانشجویان رشته روانشناسی بالینی و سلامت نباید داشته باشیم، چرا که کسی که مشکلاتی نظیر اعتماد به نفس پایین، افت تحصیلی، زناشویی یا سایر مشکلات روزمره یا استرس دارد یا نمی شود در نگاه درمانمحور حل کرد.
رییس کارگروه روان شناسی شورای تحول همچنین یادآور شد: وزارت بهداشت اگر نگران تامین سلامت جامعه است چرا این همه سال همکاریهای لازم را برای آموزش عملی دانشجویان رشته روان شناسی بالینی و سلامت را نداشته است، چرا این همه سال به فکر تامین سلامت جامعه نبوده بنابراین بهانه داشتن فیلدهای آموزش عملی نظیر بیمارستانها برای انتقال این رشته بهانه منطقی نیست. مگر ما در کشور نگاه بخشی داریم و این کاملا غیراخلاقی و غیرانسانی است که ما امکاناتی در اختیار داشته باشیم، اما قادر نباشیم آن را در اختیار سازمانهای دیگر قرار بدهیم که بتواند در تربیت و آموزش دانشجویان از آنها استفاده کند، بنابراین نباید در کشور نظام را به پزشکی و غیرپزشکی تقسیم کرد.
در ادامه دکتر بهروز دولتشاهی مدیر گروه روانشناسی بالینی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تاکید کرد: در همه کشورهای دنیا رشتههای روانشناسی بالینی و سلامت جزو زیرمجموعه بخشهای پزشکی قرار میگیرد و روان شناسی بالینی در کشور نیز باید در وزارت بهداشت آموزش ببیند، چرا که شرایط آموزش و تربیت دانشجو در این وزارتخانه برای این دانشجویان فراهم است. امکاناتی که در وزارت علوم دیده نمیشود.
وی در ادامه تصریح کرد: رشته روان شناسی بالینی و سلامت رشتهای بین رشتهای است یعنی هم میتواند دانش تولید کنند و هم خدمات ارائه کنند. با توجه به اینکه مرزهای دانش از بین رفته و نباید لزوما به این فکر کنیم که این رشتهها منحصرا در یک وزارتخانه باید باشد، اما به دلیل اینکه روانشناسی بالینی بیشتر باید بر بالین بیمار، کلینیک و بیمارستانها آموزشهای عملی خود را یاد بگیرند وزارت بهداشت جای مناسبی برای آموزش این دانشجویان است.
مدیر گروه روان شناسی بالینی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی همچنین در پایان خاطر نشان کرد: 70 درصد منابع آموزشی رشتههای روانشناسی بالینی و سلامت پزشکی هستند و براساس برنامهریزیهای انجام شده دانشجویان این رشتهها باید 1488 ساعت کار عملیاتی یاد بگیرند و این امکانات تنها در وزارت بهداشت مهیا است.
مرجع : خبرگزاری ایسنا migna.ir