کاهش سن دوستي هاي خياباني زنگ خطر را براي خانواده ها به صدا در آورده است.اما از نگاه جرم شناختي با رسيدن فصل تابستان و فراغت جوانان از تحصيل، آمار دوستي هاي خياباني و جرايم آن افزايش مي يابد...
دوستی های خیابانی عشق یا جنون...؟
"سلام خانم ... باور کنید من مزاحم نیستم، من از ظاهر شما خیلی خوشم آمده این شماره من ... اگه ممکنه بامن تماس بگیرید، مطمئن باشید پشیمون نمی شید... " این جملات جملات تکراری بسیاری از دختران و پسران ایرانیه که در اثر یک اشتباه مسیر زندگی شون تغییر کرده. یک تماس و آغاز رابطه ای بدون شناخت با سرانجام مبهم و غیر قابل پیش بینی. دوستی های خیابانی و آشنا شدن دختران و پسران به دور از چشم والدین یكی از معضلات اجتماعی است . علل اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در جوامع باعث شده سن ازدواج بالا رود و جوانان كمتر تشكیل خانواده بدهند كه البته دنیای ارتباطات نیز در شیوع این معضل نقش بسزایی را دارد .
انسان داراي نيازهاي مختلف زيستي، اجتماعي، عاطفي و شناختي مي باشد. او نيازمند خوردن، آشاميدن و تعامل باديگران است. اين تعامل در پي پاسخ به سوال هاي شناختي خود است و بالاخره مهمترين نياز انساني محبت کردن و مورد محبت واقع شدن است. برخي از روانشناسان با بررسي نيازهاي مختلف بشري و سطح بندي آن بر تامين نيازهاي عاطفي در دوران نوجواني و جواني تاکيد فراوان دارند.
اما مسئله اي که در اينجا مي تواند مطرح باشد. تامين نيازهاي عاطفي از طريق رابطه با جنس مخالف است که اصطلاحا در جامعه ما از آن با نام “دوست دختر” و “دوست پسر” ياد مي کنند.
مقصود از دوستي هاي دختر و پسر رابطه اي نسبتا صميمانه و گرم و پنهاني که از طريق ديدارهاي مخفيانه و رد و بدل کردن هديه يا برقرار ساختن ارتباط تلفني بين دختر و پسر ايجاد مي شود. اما گسترش چنین روابطی تاثیر منفی در كانون های خانوادگی دارد پایه های خانواده سالم كه هسته ای از تشكیلات اجتماع می باشد را متزلزل كرده است . لذا برای جلو گیری از پیشرفت این معضل به علل ممنو عیت چنین روابطی پر داخته می شود تا هر ذهن آگاهی با دانستن این مطالب ، آگاه تر از پیش باشد .
این علل عبارتند از :
۱) شرع اسلام اهمیت ویژه ای برای ازدواج قائل شده است و مخالف رهبانیت و و دنیا گریزی می باشد حتی احادیث و روایات معتبر و معروفی در زمینه ازدواج و جود دارد كه اشهر آن حدیث پیامبر اكرم "ص"است كه می فرماید"النكاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی " در قران نیزكه كتاب آسمانی دین ماست دستور اكید بر ازدواج صادر شده است و ازدواج را باعث آرامش و تسكین خلقت ، همسر را از آیات و نشانه های الهی می داند و لیكن شرع برای ازدواج قواعد و مقرراتی را وضع نموده است كه رعایت آن لازم می باشد البته حرمت رابطه زن و مرد نامحرم مخصوص دین اسلام نیست و تمام ادیان آسمانی و الهی شرم وحیا را برای زن ومردبخصوص زن ومرد جوان لازم دانسته اند اگر امروزه در كشورهای دیگر و اكثرا غربی بی بند وباری رایج است ناشی از دین آنها نیست. در كنار دین اسلام " مسیحیت " است. آیا مسیحیت رابطه های این چنین كه در بین پیروان این دین رایج است را جایز شمرده است؟ خیر چنین نیست. صفت حضرت مریم "عذرا " است و عذرا یعنی "پاكدامن " لقب عیسی "ع " "مسیح" است یعنی پاك در كتاب و سنت حضرت عیسی "ع" هم هیچ جوازی برای دریدن پرده حیاو شرم دیده نمی شود پس از این بی بندوباری رایج ناشی از تحریفات بعدی است. در زندگی سایر پیامبران الهی مثل حضرت موسی"ع" می بینیم به ریزترین مسا ئل حیا توجه شده به حدی كه وقتی حضرت موسی "ع" با دختران شعیب پیغمبر به نزد آن حضرت می رفتند . در جلوی ایشان حركت كردند. یاحضرت ابراهیم"ع" كه سرآمد غیرت و نلموس پرستی در پیغمبران است . همچنین داستان معروف یوسف و زلیخا كه به تعبیر قرآن احسن القصص قرآن است.حضرت یوسف "ع" در عین جوانی و زیبایی در مقابل عشق زلیخا به ایشان به خداوند پناه برده ودامنخودرابه گناه نیالود پس با دقت در تاریخ انبیاواولیا گذشته و سایرادیان و دین مبین اسلام می بینیم هیچ دین و مذهبی بی بندوباری و بی قاعدگی در روابط زن ومرد را پیشنهاد نكرده است. اگر رهبانیت و ترك زدواج هم در بعضی از مجامع دیده می شود. فقط بر اثر تحریفات است. پس اولین عامل مورد بررسی قرار گرفت كه ادیان آسمانی ازجمله برای ازدواج قانون تعیین نموده وپیروان خود رابه داشتن حیا رهنمون ساخته اند .
۲) قانون دومین علت ممنوعیت این نوع روابط در جامعه ما قانون است كه چنین روابطی را ممنوع كرده است .
۳) عرف سومین علت عرف می باشد البته این عامل ناشی از همان متدین بودن مردم ماست و لی وجه تمایزی با علت و فلسفه شرع دارد كه باید ذكر شود .
۴) دلیل عقلی چهارمین علت دلیل عقلی بررد رابطه دوستی بین دختر و پسر جوان و نو جوان می باشد این تنها علتی است كه هیچ كس نمی تواند از آن فرار كند ، زیرا در مورد ممنوعیت دین گاهی غفلت موجب فراموشی دستورات دینی می گردد و در مورد ممنوعیت قانون به علت اجرای ناقص قانون یا عدم دسترسی به همه مجرمین فرار از قانون و مجازات پیش می آید . در مورد ممنوعیت عرف نیز در بعضی از شرایط افرادی یافت می شوند كه پای بندی به عرف ندارد و كارهای ضد عرفی را خیلی راحت انجام داده ووقعی به سر زنش های اطرافیان نمی گذارند.و لی فرار از ممنوعیت عقلی امكان پذیر نیست و با استدلالات عقلی كه بیان خواهد شد هر وجدان بیداری به قضاوت نشسته اعمال خود را می سنجد و هیچ راه فراری از وجدان و عقل انسان نیست . در واقع پیامد این نوع دوستی ها از دو راه خارج نیست .یا منجر به ازدواج می شود یا اینكه با شكست مواجه می گردد.
در مورداول كه بسیار نیز نادر است و در مواردی از قبیل عقد اجباری یا اطلاع خانواده هاست . دراین فرض حس اعتماد به طرف مقابل كه یكی از اركان اساسی زندگی زناشویی است از بین می رود . طرفین هر لحظه انتظار خیانت طرف دیگر را دارند . مرد بیرون از خانه دل به كار نمی بندد چرا كه از خانه اش مطمئن نیست در بعضی موارد پیش آمده كه مرد،زن خود را در داخل حبس نمودهدر ها را از روی او قفل كرده است از طرفی زن تمام مدت دلشوره دارد كه زن جدیدی وارد زندگی اش نشود . با یك لحظه تاخیر مرد او را مورد باز خواست قرار می دهد و ....... از همین جا زیربنای اختلاف و ناساز گاریهاگذاشته می شود و در نتیجه این ازدواج منجر به طلاق و جدایی می شود .اما در فرض دوم كه این دوستی با شكست مواجه می شود ضربه اصلی به دختر وارد می گردد زیرا دختر به خاطر احساسات و عواطفی كه دارد زود دلبسته طرف مفابل شده و بعد از شكست دچار طو فان عواطف و هیجانات روحی می گردد طوری كه اصلا" هیچ مردی را به عنوان مرد زندگی نمی تواند قبول كند . حال چنین دختر و پسری كه وارد زندگی های جداگانه ای می شوند آیا صلاحیت این را دارند كه شریك خوبی برای همسرشان باشند ؟ در این فرض علاوه براز بین رفتن حس اعتماد به صداقت نیز كه از دیگر اركان اصلی زندگی خانوادگی استاز بین می رود . چرا كه هر فرد برای كتمان گذشته خود متوسل به دروغشده و می خواهد سابقه دوستی اش با فرد دیگری را از همسرش مخفی نگه دارد و احساس گناه شكاكی ، پشیمانی و افسردگی جایگزین صلح و صفا و دوستی و آرامش در چنین زندگی می شود . حال جوانان و نو جوانان عزیز خود به قضاوت بنشینید آیا یك دوستی بی پایه و اساس چقدر ارزش دارد كه انسان ارزش های والای انسانیت خود را زیر پا بگذارد و یك عمر خود را تیره بخت كند .
کارشناسان دوران بلوغ را بحرانی ترین دوره زندگی هر فرد می دانند زیرا در آغاز این دوره نوجوانان به علت شکوفایی غرایز و افزایش حالات هیجانی، گرایش شدیدی به جنس مخالف خود پیدا می کنند. معمولا در دوره نوجوانی، فرد به دنبال تایید شدن از سوی گروه همسالان و مورد توجه قرار گرفتن توسط جنس مخالف است و این مساله سبب می شود تا اعتماد به نفس نوجوان تقویت شود. نوجوان به این وسیله تا حد زیادی نیازهای عاطفی و احساسی خود را تامین می کند زیرا به فراخور سن از خانواده و به ویژه والدین فاصله گرفته و معمولا در بیشتر مواقع با آنها دچار مشکل می شود. متاسفانه بارها دیده شده زمانی که خانواده نتواند در ارتباط با نوجوان نقش اساسی خود را به خوبی ایفا کند و به اصطلاح خلاء عاطفی در روابط میان والدین و فرزندان ایجاد شود، زمینه های گرایش نوجوانان به سمت آسیب های اجتماعی و روابط آسیب زا بیشتر می شود .
با توجه به این شرایط ، نوجوانی که در دوره بلوغ قرار دارد با آشفتگی هویت و خلاء وجودی مواجه می شود و برای کاهش اضطراب و رهایی از بحران هویت و سرگشتگی، به سمت دوستی با جنس مخالف گرایش می یابد و می پندارد که می تواند در رابطه با جنس مخالف به آرامش برسد.
متاسفانه یکی دیگر از مهمترین دلایلی که سبب شده تا رابطه خانواده و فرزندان به سردی بگراید ناتوانی والدین در پاسخگویی صحیح و به موقع به نیازهای اساسی نوجونان است زیرا در چند دهه گذشته والدین ایرانی نتوانسته اند برخورد صحیح و مناسب با دوستی فرزندانشان با جنس مخالف داشته باشند و به اصطلاح یا افراطی رفتار کرده اند و یا تفریط را بر گزیده اند. بارها دیده شده خانواده های سنتی پس از اطلاع از دوستی فرزند خود با جنس مخالف بسیار خشن برخورد کرده و سعی کرده اند با زور و تهدید آنها را از ادامه رابطه منع کنند اما در مقابل بوده اند عده ای از والدین که با ژست روشنفکری فرزندان خود را در رابطه با جنس مخالف آزاد گذاشته و به اصطلاح عامیانه از آن سوی بام سقوط کرده اند. متاسفانه کمتر خانواده ایرانی توانسته است با این مساله به صورت منطقی برخورد کرده و از راهنمایی روانشناسان و مشاوران و مددکاران اجتماعی بهره گیرد و با نظارت صحیح بر دوستی فرزند خود با جنس مخالف احتمال بروز آسیب ها را از بین ببرد و یا به حداقل برساند.
همان گونه که گفته شد برخورد خانواده بر اساس شرایط فرهنگی کشورمان با دوستی با جنس مخالف در ارتباط با جنسیت فرزندانشان نیز متفاوت است. اکنون در برخی از خانواده های ایرانی دوستی پسران با دختران امری پذیرفته شده تلقی می شود و بارها دیده شده که پسران به راحتی می توانند با دختران بیرون روند و حتی آنها را به خانه دعوت کنند و متاسفانه والدین آنها با این مساله بسیار عادی رفتار می کنند. www.migna.ir در این میان تنها خانوداه را نمی توان مقصر دانست زیرا متاسفانه مسوولان فرهنگی و اجتماعی کشورمان در این مورد بسیار غفلت کرده اند و بیشتر آنها در چند سال گذشته سعی می کردند تا با تکذیب این روابط ،صورت مساله را پاک کنند در حالی که این اقدام سبب شد تا روابط دختران و پسران و دوستی های آنها تبدیل به یم مساله بحرانی شدید شود. رسانه ها نیز به تبع شرایط سنتی و فرهنگ حاکم بر کشور هیچگاه به طور صحیح و مناسب به این مساله نمی پرداختند البته باید گفت که در چند سال گذشته صدا و سیما با به تصویر کشیدن برخی از این روابط و تبعات آن ،سعی کرد نتیجه دوستی های خیابانی را در جامعه مطرح کند اما این اقدام کافی نبوده است زیرا تنها به ارائه هشدار به جوانان و نوجوانان بسنده کرده و کمتر به عوامل پیشگیری و چگونگی رها شدن از آسیب های این مساله و گذراندن تبعات آن پرداخته شده است. باید گفت که جامعه ما با کمبود اطلاع رسانی مستقیم و بی پرده در این مورد روبه روست زیرا خطوط قرمز اجتماعی حاکم بر رسانه ها و و روابط خانوادگی اجازه اطلاع رسانی دقیق را به کارشناسان و مسوولان نمی دهد.
نقش پسران و دختران در گرایش به جنس مخالف
پسران ایرانی، داشتن دوست دختر را نوعی محبوبیت، قدرت اجتماعی و عامل موفقیت محسوب کرده و سعی می کنند نیازهای جنسی و عاطفی خود را از طریق دوستی های افراطی برطرف کنند.
البته این مساله برای دختران متفاوت است به طوری که آنها ارتباط با پسران را نوعی جذابیت برای خود تلقی کرده و فکر می کنند که در صورت داشتن رابطه با جنس مخالف این دوستی ها به حتم به ازدواج منتهی خواهد شد. بیشتر دختران نوجوان و جوانان در ارتباط با جنس مخالف به دنبال یک رابطه عاشقانه و آرمانی و رمانتیک هستند که باید به ازدواج ختم شود.
در مقابل بیشتر پسران تنها به جنبه غریزی مساله اهمیت می دهند و به دنبال کسب لذت های جنسی خود با به کار بردن وعده های فریبنده و دروغین هستند و در بیشتر مواقع موفق می شوند دختران را تسلیم خواسته های خود کنند.
ازدواج و دوستی های خیابانی
یکی دیگر دوستي از علل گرایش دختران به دوستی های خیابانی به بهانه شناخت برای ازدواج است .اکنون بسیاری از جوانان می خواهند بر خلاف شیوه سنتی خود، همسرانشان را انتخاب کنند که برای رهايي از امکان انتخاب والدینشان ، بدون تحقیق و بررسی به دوستي هاي خياباني روی مي آورند و درصدند تا به این شکا همسرشان را انتخاب کنند. حال با توجه به اینکه بسياري از پسران توان تشكيل خانواده از طريق ازدواج را ندارند برای برطرف كردن نيازهاي جنسي و عاطفي خود به این گونه دوستي ها روی می آورند و با فریب دختران در قالب ازدواج، شرنوشت شومی را برای آنها رقم می زنند. نتایج یک تحقیق انجام شده از سوی انجمن مددکاری علمی ایران، نشان می دهد که تنها ۱۰ درصد از ارتباطاتی که قبل از ازدواج در میان دختران و پسران وجود دارد به ازدواج منجر می شود و در ۹۰ درصد باقی این ارتباطات قطع خواهد شد. در این تحقیق که در ۵ استان بزرگ کشور و از بین ۳۰ هزار نفر نمونه انجام گرفته است نتایج نشان می دهد که از بین همه این افراد تنها ۱۰ درصد با دوست خود ازدواج کرده اند و بقیه ارتباط ها با گذشت زمان به جدایی ختم شده است. بر اساس نتیجه دیگری که از این تحقیق حاصل شده است ، این دوستی ها از یک ماه تا ۷ سال ادامه داشته اما در همه موارد نتایج یکسان بوده است.
نکته قابل توجه دیگری که از این پژوهش به دست آمده است نشانگر این موضوع است که از این رقم نیز تنها ۲ درصد از این ازدواج ها با هدف های فردی و علاقه به طرف مقابل انجام شده است و ۸ درصد مابقی به دلایل مالی و دارابودن امکانات فرد به ازدواج منجر شده است. به عبارت دیگر تعداد کمی از این دوستی ها در شرایط اضطراری و اجباری برای خروج از مرز روابط نامشروع، به اجرای تشریفات قانونی ازدواج منتهی می شود. این امر در وضعیتی صورت می گیرد که انتخاب همسر و رعایت معیارهای ضروری برای زندگی مشترک،امکان پذیر نیست و دو دوست پس از پشت سر گذاشتن تجربه روابط نامشروع، ناگزیرند تن به قانون ازدواج بدهند.متاسفانه دوستی های خیابانی با هیجانات احساسی ناشی از شدت فعالیت غریزه جنسی آغاز می شود و چنین ارتباطی از محبت و عشق به معنای واقعی کلمه خالی است. به اعتقاد آسیب شناسان اجتماعی،دوستی های خیابانی بدون محبت و عشق واقعی بوده و تنها بر اساس نیازهای غریزی و جنسی شکل می گیرد.
اگر این روابط به ازدواج هم منتهی شود به حتم پشتوانه عشق و محبت ندارد و پس طبیعی است که چنین ازدواجی دوام پیدا نکند؛ زیرا پسر و دختر جوان بیشتر شریک لذت های جنسی یکدیگر بوده اند و زندگی واقعی پس از ازدواج امری فراتر از ارضای غرایز جنسی است. در تجربه این دوستی ها، فرصتی برای انتخاب و شناخت صحیح زوج ها از یکدیگر به وجود نمی آید، زیرا در اوج هیجانات ناشی از غرایز جنسی، افراد نمی توانند عاقلانه و آگاهانه یکدیگر را بشناسند و انتخاب کنند. اگر هم در اثر شرایط اجباری ازدواج کنند در بیشتر موارد پس از مدتی کوتاه مجبور به جدایی و طلاق می شوند.
اين دوستي ها داراي ويژگي ها و پيامدهايي است که عمدتا پيامدهاي آن مي تواند متوجه دختران باشد. در اينجا سعي مي کنيم برخي از اين ويژگي ها و پيامدها را بررسي کنيم.
ويژگي ها
1- در اين نوع روابط عاطفي معمولا پسران با دختران طرح دوستي مي ريزند.
2- اين گونه دوستي ها به صورت پنهاني و دور از چشم خانواده و آشنايان صورت مي گيرد.
3- به دليل مخفي بودن اين روابط دختر و پسر براي ملاقات يا برقراري ارتباط با يکديگر انرژي و وقت زيادي به منظور طرح ريزي و فراهم آوردن مقدمات صرف مي کنند.
4- معمولا اين دوستي ها بدون مانع و با سرعت انجام مي گيرد.
5- در اين نوع روابط دوستان نقش بسزايي در به وجود آمدن اين روابط دارند.
6- انگيزه داشتن روابط معمولا نامشخص مي باشد، اما آن انگيزه اي که معمولا در بين پسران رايج است، اين است که پسران داشتن دوست دختر را يک قدرت فردي واجتماعي براي خود تلقي مي کنند و دختران نيز داشتن دوست پسر را يک جاذبه فردي واجتماعي براي خود به حساب مي آورند. به همين دليل در بين افرادي که اين افکار وجود دارد نداشتن دوست دختر يا دوست پسر نوعي بي عرضگي به حساب مي آيد.
7- تقريبا تمام پسران به دوست هاي دختر خود وعده ازدواج مي دهند و دختران نيز در تخيل ازدواج با دوست پسر خود را در ذهن مي پرورانند و اما از آنجا که اين تخيلات براي دوري از اضطراب و نزديک شدن به هنجارهاي جامعه صورت مي گيرد اما در اغلب موارد به دليل مخالفت خانواده ها به دليل ناپختگي دختر و پسر جامه عمل نمي پوشد.
پيامدهاي اين روابط
پيامدهاي اين روابط به دليل لطافت روح و حساسيت اجتماع بر روي دختران بيشتر متوجه دختران است. در اينجا به برخي از اين پيامدها اشاره مي کنيم:
1- اطمينان خاطري که دختران و پسران در برقراري اين دوستي ها به دنبال آن هستند زياد طول نمي کشد و آنان مي بينند که اين اطمينان خاطر به قيمت از دست دادن بسياري از اطمينان خاطره هاي ديگر به دست آمده است، وجود اضطراب مستمر در درون اين گونه افراد از جمله عوامل مهم در سلب اطمينان خاطر آنهاست که باعث قطع اين روابط مي شود.
2- عمر اين دوستي ها بسيار کوتاه است و آنچه که در پي آن باقي مي ماند تعارض فکري واحساسي دختران و پسران است در اين زمينه تعارض و احساس از دست دادن ارزشمندي و شرافت خويش از جمله آسيب هايي است که دختر بايد آن را تحمل کند.
3- در موارد اندکي که دختران وعده ازدواج پسران را جدي مي گيرند، آنها را از پذيرفتن ازدواج با ديگري باز مي دارد، در زماني که دختر در اثر فشارهاي اطرافيان در مورد ازدواج با ديگري قرار مي گيرد تعادل روحي و رواني خود را به نحو چشمگيري ازدست مي دهد، در اينجا دختر بايد فشار روحي و رواني زيادي را تحمل کند، اما در مواردي که دختر به ازدواج با ديگري تن مي دهد، همواره بايد فشار رواني فراواني را تحمل کند، که نکند زماني همسرش به رابطه هاي او در دوران تجرد پي ببرد. چنين افرادي از اين رابطه ها به عنوان تلخ ترين زمان زندگيشان ياد مي کنند.