سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - 16 Apr 2024
تاریخ انتشار :
سه شنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۶ / ۰۸:۱۳
کد مطلب: 40520
۱

چرا در بهار کلینیک‌های روان‌شناسی شلوغ می‌شود؟

چرا در بهار کلینیک‌های روان‌شناسی شلوغ می‌شود؟

عجیب اینجاست که فصل بهار، از نظر منطقی باید حال آدم‌ها را بهتر کند چون از بعد فیزیولوژیک، با افزایش روشنایی و گرمای فصل، دو پیام‌رسان عصبی سرتونین و دوپامین که در شادابی نقش دارند، بیشتر در بدن تولید می‌شوند و به پیروی از آن، انسان‌ها باید حال خوشتری داشته باشند.

دیگر این که ما ایرانی‌ها بهار را جشن می‌گیریم و طبیعتا شور پایکوبی و انرژی که این رویداد فرهنگی در جامعه ایجاد می‌کند باید سلامت روانی افراد را ارتقا بدهد. اما اگر معادله به این آسانی است و با وجود همه این عوامل، چرا برون داد مجموعه این عوامل آن گونه که انتظار می‌رود نیست و مراجعات به کلینیک‌های روان‌درمانی بیشتر می‌شود؟

نکته اینجاست که گاه در علوم انسانی، روابط خطی علت و معلولی بی‌کاربرد می‌شود یا بهتر است بگوییم هر معلول، ده‌ها علت با شدت تاثیرگذاری گوناگون دارد؛ ماجرای افزایش مراجعات به کلینیک‌های روان‌درمانی هم از این قاعده مستثنا نیست. بر این اساس گرچه در بهار اکثریت مردم، احساس شادی دارند، اما در تقویم هیجانی گروهی دیگر به علل مختلف افسردگی و یاس یا اضطراب و نگرانی ثبت می‌شود.

به گواه پژوهش‌های علمی، بخشی از این هیجان‌ها ریشه فیزیولوژیک دارد و احساس نخوت، خواب‌آلودگی و اندوه با مسائلی مانند واکنش جسمی به عوامل آلرژی‌زا در این فصل و ناتوانی بدن در متعادل کردن میزان انتقال‌دهنده‌های عصبی با افزایش نور در بهار مرتبط است. اما عامل تاثیرگذارتر در این مورد، ناتوانی گروهی از افراد، در برقراری تعاملات بین فردی سالم و بی‌گزند با کسانی است که در زندگی‌شان نقش بازی می‌کنند و این یعنی، تعطیلات دو هفته‌ای نوروز بزنگاهی بوده است برای دیدار دوباره ما با کسانی که گره تعارض‌های بیمار ارتباطی با آنها در طول سال باز نشده است و به مرحله «وقت‌گذرانی صمیمانه» در ارتباط بین فردی با آنها نرسیده‌ایم.

به بیان ساده‌تر، گرچه مشغله‌های کاری و ذهنی در طول یک سال، بهانه‌ای مناسب بوده است که خیلی از ما از ایجاد این صمیمیت و حل و فصل تعارض‌های قدیمی با افراد مهم زندگی‌مان فرار کنند و زخم‌های روابط بین فردی را ظاهرا از یاد ببریم، اما تعطیلات نوروز با آن همه فرصت دید و بازدید و همنشینی، شرایطی را فراهم کرده است برای مواجهه دوباره با همه روابطی که در طول سال از آن بیم داشته‌ایم و معاشرت با آدم‌های دور و نزدیکی که در تعامل با آنها زخمی خورده‌ایم یا غمی به دل گرفته‌ایم.

این مواجهه و زخم زدن و زخم خوردن دو هفته‌ای تعطیلات در تعامل با آدم‌های گوناگون اما تاثیر درمانی ندارد و فقط بار خاطر را زیاد می‌کند و خاطرات ناخوش را بیشتر و ترس‌ها را افزون‌تر و به همین علت است که گروهی از ما، به روان‌درمانی متوسل می‌شویم تا مشکل را ریشه‌ای حل کنیم و در طولانی مدت بتوانیم وضعیت روانی‌مان را بهبود ببخشیم و شیوه صحیح برخورد با تعارضات بین فردی را بیاموزیم.

غم‌انگیزترین شرایط را اما کسانی دارند که همچنان ترجیح می‌دهند زخم تعارضات حل نشده را بی‌مرهم بگذارند و شکست‌های ارتباطی را با آدم‌های دور و نزدیک زندگی، به دست فراموشی ظاهری بسپرند و بار غم و ترس را تا پایان زندگی به دوش بکشند و رنج خودخواسته‌شان را به تقدیر و سرنوشت ربط بدهند یا از بیم آسیب دیدن در ارتباط با دیگران، گوشه‌گیر شوند و تا پایان عمر از لذت همنشینی سالم محروم بمانند.

مریم یوشی‌ زاده
جام جم

نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
سخن گفتن با خدا مانند صحبت کردن با یک دوست پشت تلفن است... ممکن است او را در طرف دیگر نبینیم، اما می دانیم که دارد گوش می دهد...