تحلیل روانشناختی: چرا ۱۶۳۶ نفر کاندیدای ریاست جمهوری شدند؟
تحلیل روانی ثبت نام كنندگان ریاست جمهوری/ هجوم آدمهای نمایشی
میل مبهم "رئیسجمهور" شدن!
۱۶۳۶ نفر برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ ثبتنام کردند، ۱۶۳۶ نفری که تنها چندنفرشان رجل سیاسیاند و مابقی زنِ خانهدار، مغازهدار، بیکار و حتی دختر خردسالاند. ثبتنام این تعداد از افراد نه تنها رسانهها را پر سروصدا کرده، بلکه صدای خیلیها از کارشناسان سیاسی و اجتماعی گرفته تا مسئولین را درآورده است.
برخی کارشناسان و تحلیلگران هم این اتفاق را ناشی از مسائل، چون ضعف دموکراسی در ایران، خلاء در قانون و مشکلات روانشناختی دانستهاند.
برخی کارشناسان و تحلیلگران هم این اتفاق را ناشی از مسائل، چون ضعف دموکراسی در ایران، خلاء در قانون و مشکلات روانشناختی دانستهاند.
یک روانشناس افراد ثبت نامی برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری را از لحاظ سلامت روانی تحلیل کرد.
به گزارش میگنا دكتر بهمن بهمنی در گفتگو با مهر، در خصوص برخی از افرادی که برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده و رفتارهای متفاوت داشتند، گفت: نمی توان حضور انبوه برخی از افراد را به سلامت روان جامعه مرتبط دانست اما به دلیل فقدان برخی ساختارها، این اتفاق موقعیت مناسبی برای برخی افراد است که به آنها شخصيت هاي نمایشی گفته می شود و از این موقعیت های مبهم برای مطرح کردن خود استفاده می کنند. در این موقعیت گنگ، ما شاهد حمله افراد نمایشی برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری بودیم هر چند تعدادی نیز درک درستی از جایگاه ریاست جمهوری ندارند مانند بچه ۷ ساله که می گوید من می توانم رئیس بیمارستان باشم و مردم را درمان کنم. او هیچ تصوری از پیچیدگی کار ندارد و با یک آسپرین فکر می کند می تواند بیمار را درمان کند بنابراین این درک نادرست از ناپختگی و ناآگاهی به شرایط موجود است.
گروهی نیز به خاطر مطرح شدن در شبکه های اجتماعی یا صدا و سیما به صورت طنزآمیز برای انتخابات ثبت نام کرده بودند اما نمی توان اینها را از لحاظ روانی دچار مشکل دانست.
وی با بیان اینکه برای ثبت نام در یک مدرسه یا استخدام در یک مکان معیارهایی وجود دارد، گفت: همه این افراد که جزو رجل سیاسی و نخبگان علمی، اقتصادی، اجتماعی نبودند دچار مشکل روانی نیستند. هر چند برخی از آنها ادعاهایی داشتند که نشان می داد دچار تعادل روانی نبودند مانند یکی از نامزدها که می گفت «خدا به من الهام کرده که ثبت نام کنم» و «اگر به من رای ندهید دچار عذاب الهی می شوید» و یا برخی که می خواستند مواد مخدر را آزاد کنند.
-

بهمنی با بیان اینکه از بیش از هزار نفری که در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردند کمتر از ۵ درصد دچار مشکل هستند، گفت: می توان آنها را دارای اختلال شخصیتی، داشتن عدم قوه قضاوت، نداشتن درک و پختگی لازم از شرایط پیچیده پیش رو توصیف کرد.
این روانشناس اضافه کرد: گروهی نیز از این فرصت استفاده کرده تا نسبت به نارسایی ها اعتراض کنند. اما نباید برای سلامت روانی جامعه به دلیل موج ثبت نام ها نگران بود.
میل مبهم "رئیسجمهور" شدن!
آیا این هزار و خردهای نفر اختلال روانی، روانپریشی، مرض خودبرتربینی دارند؟
آیا این هزار و خردهای نفر اختلال روانی، روانپریشی، مرض خودبرتربینی دارند؟
امانالله قرایی مقدم –جامعهشناس از منظر روانشناسی اجتماعی به این سئوال پاسخ داد. او در گفتگو با فرارو دلیل ثبتنام این افراد را در چند دسته تقسیم کرد. به گفته این استاد دانشگاه در این اتفاق ما نباید به مشکلات فردیِ روانی بپردازیم، بلکه مسئله به مشکلاتِ جمعی روانی افراد جامعه برمیگردد. قرایی مقدم اولین دلیل ثبتنام این افراد را تلاش برای مطرحشدن میداند.
وی معتقد است اینکه یک فردِ معتاد، یک کودک، یک بیکار وارد کارزار انتخابات میشود نشان از کمبودهای عاطفی در جامعه و مشکلات گسترده خانوادگی و شخصی دارد که افراد را ترغیب میکند به نحوی در یک حادثه مهم خودشان را به نمایش بگذارند. این جامعهشناس همچنین میگوید بیهویتی دلیل اجتماعی-روانی دیگری برای این ثبتنام هاست.
جامعه شهری و به خصوص جامعه شهری ما به عنوان کشوری جهان سوم و توسعهنیافته منجر به بیهویتی افراد شده و این بیهویتی سبب شده تا برخی از این راه به فکرِ کسب هویتی برای خود بیافتند.
از طرف دیگر قراییمقدم با اشاره به اینکه همینحالا بسیاری از مسئولان که با رای مردم انتخاب شدهاند، صلاحیت لازم را ندارند گفت: موضوعِ ديگر تاثیر روانیای است که رویِ کار بودن افراد غیرِ اصلح در راس شوراها، ادارات و مسئولیتها هستند. وقتی مردم ببینند که فلان ورزشکار بدون تخصص لازم مربوط به مدیریت شهری در شورای شهر است، پس آنها نیز به خودشان این حق را خواهند داد که در امور کشور دخالت کنند.
این خود به گفته روانشناسان اجتماعی یکی از ویژگیهای جوامع جهان سوم و کمتر توسعهیافته است؛ اینکه هرکسی گمان میکند که "همهکاره" است. اما چرا مسئولین جلوی این ثبتنامها را نباید بگیرند؟
این جامعهشناس در پاسخ به این سئوال با اشاره به نظریات اجتماعی معتقد است که این یک بازی روانی از طرف مسئولان مربوطه نیز میتواند باشد. مسئولین به گفته روانشناسان اجتماعی به دنبال نوعی فرافکنی هستند تا در مکانیزمی دفعی ثابت کنند که حق انتخاب به طور کامل وجود دارد و اگر افرادی ردصلاحیت شوند تنها همینها هستند. در غیر اینصورت باید ضوابط محکمتری حاکم باشد.
مهدی ملکمحمد روانشناس و پژوهشگر نیز به دو ویژگی خودمحوری و میل به خودنمایی در میان افراد بدون صلاحیتی که برای انتخابات ثبتنام میکنند اشاره کرد.
این روانشناس در تحلیلی روانشناختی از این مسئله به فرارو گفت: نمیتوان با این افراد را به عنوان پدیدهها یا رفتارهایی انسانی که نیازمند درمان فردی روانی هستند برخورد کرد. بسیاری از ویژگیهای مردمِ یک جامعه ذیل اختلال گنجانده نمیشود و نمیتوان به آنها لقبِ روانپریش یا روانرنجور داد.
به گفته او در این مسئله ما باید به مباحث تربیتی و یادگرفته افراد بپردازیم و دراین مورد باید به طور عام به ویژگیهای روانی انسانِ ایران اشاره کرد. در وجود انسان ایرانی در سالهای اخیر دو ویژگی پررنگ شده؛ یکی خودمحوری است و دیگر میلِ به خودنمایی.
این روانشناس در تحلیل این دو ویژگی گفت: فرد خودمحور دوست دارد که در مسیر حرکتش دیگران او را ببینند و مانعی نیز برای او ایجاد نکنند. این ویژگی در گفتگوهای بسیاری از این افراد که در انتخابات شرکت کردهاند دیده میشود. خودمحوری در این مسئله به گفته ملکمحمد یعنی فرد گمان میکند که مشکلات کشور را هیچکس جز "من" نمیتواند حل کند.
وی در مثالی ادامه داد: مثلا زمانیکه مذاکرات هستهای جریان داشت از اینطرف و آنطرف میشنیدم که افرادی بدون اطلاعات اولیه درباره این موضوع نظراتی کارشناسانه ارائه میکردند.
از آنجایی که چنین مسائلی بزرگ است افراد آن را به اشکالی مثلِ بحثکردن و حضور یافتن ابراز میکنند؛ مانند زمانیکه فرد میگوید من میتوانم و دارای ویژگیهایی هستم که در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کنم.
مهدی ملکمحمد در ادامه در رابطه با مفهومِ "فخرِ انعکاسیافته" توضیح داد: این مفهوم روانشناختی به این معناست که من اعتماد به نفس پایینی دارم و با سنجاق کردنِ خودم به یک رویداد مهم از فخر آن استفاده خواهم کرد و اهمیت آن موضوع به من هم خواهد رسید.
بنابراین افراد بدون صلاحیتی که در این انتخابات شرکت میکنند اتفاقا با اعتماد به نفس پایین تلاش میکنند تا بهنوعی خودشان را به عالیترین انتخابات در ایران وصل کنند؛ آنهایی درست همانجایی ثبتنام میکنند که عالیترین مقامات سیاسی برای ثبتنام به آنجا میآیند.
اما نکتهای که در این اتفاق وجود دارد این است که ما نباید گمان کنیم که تنها این هزار و خردهای نفری که برای این انتخابات ثبتنام میکنند هستند که دچار مسائلی همچون خودمحوری و میل به خودنمایی هستند.
ملکمحمد با ذکر مثالی در اینباره توضیح داد: در یکی از مصاحبههای تلویزیونی از افرادِ شهر درباره اینکه آیا کاندیدای ریاستجمهوری میشوند یا خیر پاسخ بسیاری بله بود و دلیلشان برای ثبتنام نکردن این بود که قطعا ردِ صلاحیت میشوند، ولی حتما از پس حل مسائل کشور برخواهند آمد.
به گفته این کارشناس بنابراین ما میبینیم که بسیاری از افرادی که ثبتنام نیز نکردهاند دلیلش این نبوده که خود را اصلح ریاستجمهوری نمیدانند بلکه به دلیل رد صلاحیت شدنشان است. این رویکرد نه تنها در این اتفاق که در پدیدههای دیگر نیز دیده میشود. مانند وقتی که تصادفی صورت میگیرد و چندین نفر نقشِ افسر راهنمایی و رانندگی را ایفا میکنند. بنابراین جامعه ایرانی بدل شده به مجموعهای از "من"هایی که در همه اتفاقات حضور دارند چرا که نمیتوانند به "ما" تبدیل شوند.
وی معتقد است اینکه یک فردِ معتاد، یک کودک، یک بیکار وارد کارزار انتخابات میشود نشان از کمبودهای عاطفی در جامعه و مشکلات گسترده خانوادگی و شخصی دارد که افراد را ترغیب میکند به نحوی در یک حادثه مهم خودشان را به نمایش بگذارند. این جامعهشناس همچنین میگوید بیهویتی دلیل اجتماعی-روانی دیگری برای این ثبتنام هاست.
جامعه شهری و به خصوص جامعه شهری ما به عنوان کشوری جهان سوم و توسعهنیافته منجر به بیهویتی افراد شده و این بیهویتی سبب شده تا برخی از این راه به فکرِ کسب هویتی برای خود بیافتند.
از طرف دیگر قراییمقدم با اشاره به اینکه همینحالا بسیاری از مسئولان که با رای مردم انتخاب شدهاند، صلاحیت لازم را ندارند گفت: موضوعِ ديگر تاثیر روانیای است که رویِ کار بودن افراد غیرِ اصلح در راس شوراها، ادارات و مسئولیتها هستند. وقتی مردم ببینند که فلان ورزشکار بدون تخصص لازم مربوط به مدیریت شهری در شورای شهر است، پس آنها نیز به خودشان این حق را خواهند داد که در امور کشور دخالت کنند.
این خود به گفته روانشناسان اجتماعی یکی از ویژگیهای جوامع جهان سوم و کمتر توسعهیافته است؛ اینکه هرکسی گمان میکند که "همهکاره" است. اما چرا مسئولین جلوی این ثبتنامها را نباید بگیرند؟
این جامعهشناس در پاسخ به این سئوال با اشاره به نظریات اجتماعی معتقد است که این یک بازی روانی از طرف مسئولان مربوطه نیز میتواند باشد. مسئولین به گفته روانشناسان اجتماعی به دنبال نوعی فرافکنی هستند تا در مکانیزمی دفعی ثابت کنند که حق انتخاب به طور کامل وجود دارد و اگر افرادی ردصلاحیت شوند تنها همینها هستند. در غیر اینصورت باید ضوابط محکمتری حاکم باشد.
مهدی ملکمحمد روانشناس و پژوهشگر نیز به دو ویژگی خودمحوری و میل به خودنمایی در میان افراد بدون صلاحیتی که برای انتخابات ثبتنام میکنند اشاره کرد.
این روانشناس در تحلیلی روانشناختی از این مسئله به فرارو گفت: نمیتوان با این افراد را به عنوان پدیدهها یا رفتارهایی انسانی که نیازمند درمان فردی روانی هستند برخورد کرد. بسیاری از ویژگیهای مردمِ یک جامعه ذیل اختلال گنجانده نمیشود و نمیتوان به آنها لقبِ روانپریش یا روانرنجور داد.

به گفته او در این مسئله ما باید به مباحث تربیتی و یادگرفته افراد بپردازیم و دراین مورد باید به طور عام به ویژگیهای روانی انسانِ ایران اشاره کرد. در وجود انسان ایرانی در سالهای اخیر دو ویژگی پررنگ شده؛ یکی خودمحوری است و دیگر میلِ به خودنمایی.
این روانشناس در تحلیل این دو ویژگی گفت: فرد خودمحور دوست دارد که در مسیر حرکتش دیگران او را ببینند و مانعی نیز برای او ایجاد نکنند. این ویژگی در گفتگوهای بسیاری از این افراد که در انتخابات شرکت کردهاند دیده میشود. خودمحوری در این مسئله به گفته ملکمحمد یعنی فرد گمان میکند که مشکلات کشور را هیچکس جز "من" نمیتواند حل کند.
وی در مثالی ادامه داد: مثلا زمانیکه مذاکرات هستهای جریان داشت از اینطرف و آنطرف میشنیدم که افرادی بدون اطلاعات اولیه درباره این موضوع نظراتی کارشناسانه ارائه میکردند.
از آنجایی که چنین مسائلی بزرگ است افراد آن را به اشکالی مثلِ بحثکردن و حضور یافتن ابراز میکنند؛ مانند زمانیکه فرد میگوید من میتوانم و دارای ویژگیهایی هستم که در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کنم.
مهدی ملکمحمد در ادامه در رابطه با مفهومِ "فخرِ انعکاسیافته" توضیح داد: این مفهوم روانشناختی به این معناست که من اعتماد به نفس پایینی دارم و با سنجاق کردنِ خودم به یک رویداد مهم از فخر آن استفاده خواهم کرد و اهمیت آن موضوع به من هم خواهد رسید.
بنابراین افراد بدون صلاحیتی که در این انتخابات شرکت میکنند اتفاقا با اعتماد به نفس پایین تلاش میکنند تا بهنوعی خودشان را به عالیترین انتخابات در ایران وصل کنند؛ آنهایی درست همانجایی ثبتنام میکنند که عالیترین مقامات سیاسی برای ثبتنام به آنجا میآیند.
اما نکتهای که در این اتفاق وجود دارد این است که ما نباید گمان کنیم که تنها این هزار و خردهای نفری که برای این انتخابات ثبتنام میکنند هستند که دچار مسائلی همچون خودمحوری و میل به خودنمایی هستند.
ملکمحمد با ذکر مثالی در اینباره توضیح داد: در یکی از مصاحبههای تلویزیونی از افرادِ شهر درباره اینکه آیا کاندیدای ریاستجمهوری میشوند یا خیر پاسخ بسیاری بله بود و دلیلشان برای ثبتنام نکردن این بود که قطعا ردِ صلاحیت میشوند، ولی حتما از پس حل مسائل کشور برخواهند آمد.
به گفته این کارشناس بنابراین ما میبینیم که بسیاری از افرادی که ثبتنام نیز نکردهاند دلیلش این نبوده که خود را اصلح ریاستجمهوری نمیدانند بلکه به دلیل رد صلاحیت شدنشان است. این رویکرد نه تنها در این اتفاق که در پدیدههای دیگر نیز دیده میشود. مانند وقتی که تصادفی صورت میگیرد و چندین نفر نقشِ افسر راهنمایی و رانندگی را ایفا میکنند. بنابراین جامعه ایرانی بدل شده به مجموعهای از "من"هایی که در همه اتفاقات حضور دارند چرا که نمیتوانند به "ما" تبدیل شوند.