سازگاری
سازگاری به جنبه پویایی سازماندهی اطلاق می شود و بیانگر استعداد موجود زنده برای رشد به صورت های مختلف در اوضاع و احوال محیطی است. گرایش عموم جانداران از جمله آدمیان بر این است كه خود را با شرایط محیط زیست سازش دهند. هر چند كه روش های سازش در هر گروه با دیگری متفاوت است . به اعتقاد پیاژه سازش دو فرایند فرعی و مكمل همگون سازی و همسازی را در بر می گیرد.
همگون سازی و همسازی
پیاژه معتقد است كه رشد روانی كودك بر اثر و فرایند همگون سازی و همسازی صورت می گیرد. بدین معنی كه كودك در فرایند همگون سازی می كوشد در محیط زیست خود دگرگونی هایی پدید آورده و در فرایند همسازی رفتار موجود خود را تغییر می دهد تا بتواند با شرایط محیط سازش بیابد و تعادل روانی در او صورت بندد.
همگون سازی هنگامی واقع می شود كه معلومات و تجربه های گذشته فرد در اوضاع و احوال نوین به كار رود. بدین معنی كه وقتی فرد در برابر یك وضع نو قرار می گیرد ، می كوشد اطلاعات تازه را در ساختار پیكره های پیشین خود همگون سازی كند و اشیاء را آن گونه كه آموخته است ببیند ، یا آنها رابه اوضاع و امور آشنا تبدیل كند. برای نمونه زمانی كه كودك بتواند در اشیاء و محیط خود تغییراتی ایجاد كند تا با رفتار او سازش یابد، می گویند فرایند همگون سازی رخ داده است. در این جا تغییر اوضاع و شرایط محیطی سبب سازگاری و تعادل روانی فرد می گویند.
همسازی زمانی به وقوع می پیوندد كه فرد خود را با یك رشته شرایط محیطی كه بر او تحمیل شده است، سازگار كند. یعنی اگر كودك به سبب تجربه ای كه داشته است، اجباراً اندیشه و رفتار خود را تغییر دهد، می گویند فرایند همسازی رخ داده است .البته همگون سازی و همسازی در حالی كه در دو سوی مخالف عمل می كنند، مانند دو روی یك سكه با هم مرتبط اند و یكدیگر را تكمیل می كنند.
نگهداشت
پیاژه یكی از مفهوم های مهمی را كه در نظریه رشد شناختی ـ ادراكی خود بررسی می كند مفهوم نگهداشت است. منظور از نگهداشت، پایستگی یا ثابت بودن مقدار توده ( ماده ) وزن و حجم اشیاء در صورت تغییر ظاهر آنهاست.
وی از پژوهش های خود به این نتیجه می رسد كه كودكان مفهوم توده، وزن و حجم اشیاء را در یك زمان معین درك نمی كنند، بلكه نخست ادراك توده، سپس وزن و آن گاه حجم به توالی، در ذهن ایشان حاصل می گردد. درباره نگهداشت توده اشیاء به كودك دو گلوله گل رس كه هر دو به یك اندازه و شكل هستند نشان می دهند و به او می گویند كه مقدار گل رس در هر دو گلوله برابر است. سپس یكی از گلوله ها را به شكل لوله در می آورند و از كودك می پرسند كه آیا مقدار گل رس لوله برابر با گلوله است یا نه ؟ اگر كودك در پاسخ آن دو را برابر بداند به مفهوم نگهداشت توده دست یافته است.
كودكان معمولا در 7 یا 8 سالگی به مفهوم نگهداشت توده پی می برند، گرچه بعضی از آنان در 5 سالگی و بعضی دیگر در 10 سالگی توانایی ادراك آنرا پیدا می كنند . در مورد نگهداشت وزن دو گلوله از گل رس كه به یك شكل و اندازه هستند ، هر كدام را در یك كفه ترازو قرار می دهند و برابری وزن آنها را به كودك نشان می دهند. آن گاه یكی از آنها را به چند گلوله كوچك تر تقسیم می كنند و از او می پرسند كه آیا
وزن مجموع گلوله های كوچك تر برابر با وزن گلوله بزرگ تر است یا نه ؟ اگر كودك برابری آنها را اعلام كند معلوم می شود كه به مفهوم نگهداشت وزن دسن یافته است.
بنا به پژوهش های انجام شده كودكان معمولا در 9 و 10 سالگی به درك این مفهوم توفیق می یابند ، گرچه گروهی از باهوش ها در 6 سالگی و گروهی از كودكان دیگر فقط ذر 12ـ 10 سالگی به درك آن موفق می شوند. برای پی بردن به مفهوم نگهداشت حجم مقداری مایع رنگین را در دو لیوان هم شكل و هم حجم دریك سطح برابر قرار می دهند و به كودك می گویند به طوری كه مشاهده می شود حجم این مایع در دو لیوان یكی است . بعد مایع مایع یكی از لیوان ها را در یك لیوان باریك و بلند خالی می كنند. البته مایع خالی شده در این لیوان باریك در سطحی بالاتر قرار می گیرد، سپس از كودك می خواهند بیان كنند كه آیا حجم مایع در این دو لیوان بلند و كوتاه یكی است یا نه ؟ اگر كودك حجم مایع در این دولیوان را برابر اعلام كند،می گویند به درك نگهداشت حجم نائل شده است.
در اینجا نیز پژوهشهای علمی پیاژه تعیین كرده اند كه كودكان در 11و12 سالگی به درك مفهوم نگهداشت حجم دست می یابند، اما گروهی هم هستند كه در سن 7 سالگی و گروهی دیگر نها در 13و 14 سالگی به توفیق درك آن نائل می گردند.
رشد داوری اخلاقی
به اعتقاد پیازه داوری اخلاقی بدان معنی نیست که ببینیم رفتار کودک مطابق با اصول اخلاقی است یا نه. وی داوری اخلاقی را در این می داند که کودکان درباره مسایلی مانند قانون شکنی و انجام عمل خلاف چه می اندیشند و چگونه داوری می کنند. به این جهت وی ارزشی را که کودک به این گونه مسایل می دهد قضاوت یا « داوری اخلاقی » می نامد. پیاژه « داوری اخلاقی » را دارای دو دوره مهم و اصلی به ترتیب زیر می داند. دوره نخست به نام اخلاق عینی از 3 تا 7 ــ 8 سالگی است.
پیاژه معتقد است که کودکان کمتر از 7 سال زشتی یا شدت اعمال خلاف را تنها از نظر مقدار زیاد آن مورد توجه قرار می دهند و دلیل و انگیزه ارتکاب جرم را نادیده می گیرند. شناخت این کودکان محدود است. به همین علت قانون ها و آئین های بشری را مانند قانون های طبیعی و ثابت و تغییر ناپذیر می پندارند و آنها را به چشم قراردادهایی که به طور موقت برای زندگی بهتر وضع شده اند نمی نگرند. این پدیده به واقع گرایی اخلاقی عنوان شده است. اما باید در نظر داشت که کودکان این دوره قانون ها و قرارداها را فقط از لحاظ خودشان مورد توجه قرار می دهند، نه از جهت دیگران به این جهت این دسته از کودکان را « خودمدار » خوانده اند.
پیاژه دوره دوم را ارزشیابی اخلاقی ذهنی نامیده است. در این دوره کودک علاوه بر جنبه محسوس رخدادها به عوامل درونی یا ذهنی آنها نیز توجه می کند. چنان که درباره قانون شکنی یا خلافکار از لحاظ قصد یا عللی که او را به ارتکاب جرم یا بزه واداشته است، داوری می کند. پیاژه معتقد است که پس از 7 یا 8 سالگی کودک می تواند اننتظارات خود در بازی و فعالیت های دیگر به وجود می آید. موضوع برابری و معامله به مثل یا دوستان همسن در کودک بیدار می شود. در این هنگام است که کودک معنی عدالت و انصاف را درک می کند، برای قانون ها و مقررات اجتماعی علت وجودی قائل می شود و به انگیزه آنها توجه می کند و می تواند به تعیین و تفسیر آنها بپردازد. این دوره را « عدالت خود مختار » نامیدند .