جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
تاریخ انتشار :
دوشنبه ۴ دی ۱۳۹۶ / ۲۱:۲۰
کد مطلب: 42806
۳
اگر واقعا غمگینیم، پس چرا سر هر موضوعی جُوک می‌سازیم؟

دلایل و چرایی شاد نبودن مردم/ گمشده‌ای به نام شادی

دلایل و چرایی شاد نبودن مردم/ گمشده‌ای به نام شادی
میگنا: آیا واقعا ما جزء غمگین‌ترین کشورهای دنیا هستیم؟!! باورش سخت است! در باور چه کسی می‌گنجد مردمانی که با کوچکتربن اتفاق و سوژه‌ای کلی جوک و شوخی در آستین دارند و به محض وقوع هر حادثه‌ای استعداد جوک‌سازی آنان شکوفا شده و سیل عظیم طنز و جوک‌ها را به وسیله کانال‌های تلگرامی و شبکه‌های اجتماعی روانه جامعه می‌کنند، چنین افسرده و غمگین باشند. گاه حتی قبل از وقوع حادثه و به محض احتمال ضعیف یک جریان جوک‌ها ساخته و در حجم وسیع دست به دست می‌شود. حجم ساختن لطیفه‌های مردم ما براساس برخی آمارها گاه روزانه بالای یک میلیون عدد می‌رسد. اگر چه براساس موضوعات و سوژه‌ها این آمار قابلیت جابه‌جایی دارد.
 
نه، ما مردمان غمگینی نیستیم. اگر بودیم نمی‌توانستیم هر موضوعی را تا این حد شوخی فرض کنیم و در مورد آن لطیفه یا طنز بسازیم. نمی‌توانستیم تا این حد نسبت به مسائل روزمره بی‌تفاوت باشیم. زندگی مردمان کشور ما پر از هیجان است، هر روز که از خواب بیدار می‌شویم با هیجان جدیدی روبه‌رو می‌شویم، روزی نان گران می‌شود، روز دیگر عوارض خروج کشور بالا می‌رود و برای عده دیگرکه حتی رفتن به یک زیارتگاه نزدیک محلشان آرزوی دست نیافتنی برای آن‌هاست، واکنش پررنگ‌تری نسبت به خارج‌رو‌های واقعی نسبت به این موضوع نشان می‌دهند، بعد، ساختن جوک‌های «سمیه نرو اگر بری بار اول باید فلان مبلغ و برای دیگر دوبل آن را پرداخت کنی» شروع می‌شود، همه اینها نشان‌دهنده روح شوخ طبعی و شادی بی‌حد و مرز مردمان ماست.

با تمام این تفاسیر و شادی‌های ذکر شده در بالا، شوربختانه باید نتایج این گزارش را باور کنیم و بپذیریم که مردم کشور ما علیرغم این که استعداد عجیبی در ساخت طنز دارند، اما مردمان اخمویی هستند که با واژه شادی قرابت و نزدیکی چندانی ندارند. اگر نتایج این گزارش‌ها را باور نداریم، کافی است همین امروز در کوچه و خیابان‌‌ها به آدم‌ها نگاه کنید تا ببینید که چه یاس و اندوهی در چهره آنها موج می‌زند. اگر چه پیش از اعلام این گزارش نیز افسردگی جامعه ایران را با توجه به نشانه‌های روشن آن به راحتی می‌توان حدس زد، اما این گزارش فقط باعث شد تا زنگ خطر در بحث سلامت روان با صدای بلندتری به گوش برسد، که امید است این صدای بلند به گوش مسئولین امر نیز رسیده باشد.

جفری ساچز (Jeffrey Sachs) مدیر شبکه راه‌حل‌های توسعه پایدار و مشاور ویژه دبیرکل سازمان ملل در تعریف کشورهای شاد می‌گوید «کشورهای شاد آنهایی هستند که از یک توازن سالم بین رفاه و سرمایه اجتماعی برخوردارند که به معنای درجه بالای اعتماد در جامعه، نابرابری‌های کم و اعتماد به دولت است» حال باید قیاس بگیریم که کشور ما چقدر به این شاخص‌ها نزدیک است. بدون شک زمانی که شادی جای خود را با غم و افسردگی عوض کند باید منتظر نتایج و عواقب آسیب‌زای آ ن نیز باشیم.

یک کارشناس روانشناسی بالینی و مددکار اجتماعی در این زمینه گفت:شادی هیجان مثبتی است که به رضایت از زندگی تعبیر می‌شود وکشوری که شاد نباشد، یعنی به سمت افسردگی و غمیگینی و عدم رضایت از زندگی میل پیدا کرده است، بنابراین مستعد پذیریش هرگونه آسیب اجتماعی نیز می‌باشد.

«زهرا قاسمی» افزود: با گسترش مسائل اجتماعی مانند اعتیاد، افسردگی جمعی، روابط فرازناشویی، خودکشی، از هم‌گسیختگی خانواده، و همچنین جوان بودن ساختار جمعیتی ایران، شادی نیز به مسئله‌ای اجتماعی تبدیل شده است و باید با آن به عنوان یک پدیده اجتماعی که در صورت فقدان آن آثار و نتایج منفی آن می‌تواند همه گیر و جامعه شمول باشد برخورد شود.

قاسمی با بیان اینکه شادی حلقه مفقود شده سلامت روان در بین مردمان ایران است به آثار روحی و روانی نبود شادی در کشور اشاره کرد و گفت: شادی و نشاط یک پدیده طبیعی و از نیازهای اساسی و لازمه زندگی انسان است. آمار بالای اختلالات روانی در بین مردم جامعه رابطه مستقیمی با نبود شادی و میزان افسردگی دارد. وی افسرگی را ناشی از یک عامل ندانست و این پدیده اجتماعی را متاثر از عوامل متعدد و مختلفی دانست و افزود: هر چقدر در جامعه‌ای سرکوب احساسات و محدودیت‌ها بیشتر باشد به تناسب آن شادی کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر می‌شود. مردم نیازمند آزادی‌های فردی و اجتماعی معقول هستند، نباید به بهانه‌های واهی شادی‌های جمعی را از مردم دریغ کنیم.

قاسمی بی‌عدالتی را نیز یک شاخص تاثیرگذار در افسردگی مردم برشمرد و گفت: مردم وقتی بی‌عدالتی می‌بینند افسرده می‌شوند. تضادهای طبقاتی و نبود رفاه اجتماعی یکی از علل از بین برنده شادی و ایجاد یاس در بین مردم است.

قاسمی با بیان اینکه مسئولان اگر هزینه‌هایی را که سال‌هاست برای کاهش آسیب‌های اجتماعی صرف می‌کنند، برای تامین رفاه و شادی و نشاط خانواده‌ها در سطح جامعه هزینه می‌کردند، امروز دغدغه هجوم آسیب‌های اجتماعی را نداشتند، ابراز امیدواری کرد که ایجاد فضای شادی و نشاط در کشور صاحب متولی شود و در عمل سازمان یا نهادی معرفی شود که وظیفه تعریف شده آن ایجاد شادی و نشاط در سطح جامعه باشد.
 

شاخص‌های تاثیرگذار در شادی مردمان یک کشور

از مهم‌ترین عواملی که بر میزان رضایتمندی و شادی افراد اثر دارد، می‌توان به دستمزد بالا و اختلاف طبقاتی اندک میان شهروندان یک جامعه اشاره کرد.
سرانه تولید ناخالص داخلی یکی از شاخص‌های اندازه‌گیری رضایتمندی افراد از وضعیت معیشتی آنهاست مطالعات بسیاری نشان داده‌اند که میزان شادی شهروندان یک کشور با این شاخص رابطه مستقیمی دارد.

سطح درآمد بالا به افراد امکان می‌دهد تا از سطح آموزش و بهداشت و رفاه مناسب‌تری برخوردار شوند و در تهیه مایحتاج اساسی زندگی به مشکل برنخورند و در وقت آزاد خود به تفریحات گوناگون بپردازند- نه تفریح برای آنان آرزوی محال باشد- برخورداری از امنیت شغلی و اجتماعی، تبعیض جنسیتی حداقلی، بهره‌مندی از آزادی‌‌های اجتماعی و حقوق مدنی سبب می‌شود تا مردم یک کشور احساس رضایت بیشتری از زندگی‌شان داشته باشند. در مقابل، اقتصاد ضعیف، فساد سیاسی، عدم امنیت، درآمد پایین، کمبود امکانات بهداشتی و درمانی، عدم برخورداری از رفاه اجتماعی و اقتصادی، سیستم آموزشی ناکارآمد و نداشتن آزادی‌های فردی و اجتماعی سبب عدم رضایت از زندگی و سوق خوردن مردم به سمت غم و افسردگی است. migna.ir

مجموعه این عوامل می‌تواند بر میزان امید به زندگی افراد نیز اثر بگذارد. امید به زندگی یک شاخص آماری است که نشان‌دهنده متوسط طول عمر افراد یک جامعه است. این شاخص یکی از ملاک‌های سنجش پیشرفت و عقب‌ماندگی کشورهاست. به همین سبب شهروندان کشورهای توسعه یافته که شهروندانشان اغلب جزو شادترین مردم دنیا هستند، امید به زندگی بالاتری نسبت به شهرواندان کشورهای در حال توسعه و یا فقیر دارند.
 

شادترین کشورهای دنیا در سال 2017
 
براساس آمارها، مردم نروژ شادترین مردم جهان هستند و دانمارکی‌ها در رده دوم قرار گرفته‌اند. نظرسنجی شبکه راه‌حل‌های توسعه پایدار (SDSN) که 155 کشور در جهان را مورد بررسی قرار داده است،کشور ثروتمندی مانند نروژ که در رتبه‌بندی سال گذشته سازمان ملل متحد جایگاه چهارم را داشت، امسال رتبه اول را کسب کرد. سطح بالایی از اعتماد متقابل بین مردم و مسئولین، هدف مشترک، سخاوت و حکومت داری خوب، و محترم شمردن حقوق شهروندی عواملی هستند که باعث شده نروژ در رتبه بندی شادترین مردم جهان، جایگاه نخست را کسب کند.

ایران چندمین کشور شاد جهان است؟

ایران در رتبه‌بندی شادترین کشورهای جهان در سال 2017 در ردیف ۱۰۸ جهان ایستاده است. وضعیت ایران نسبت به سال گذشته ۳ پله بدتر شده است. افغانستان در این رتبه‌بندی در ردیف ۱۴۰ جهان قرار دارد که وضعیتش نسبت به سال گذشته که رتبه ۱۵۴ را داشته، بهتر شده است. migna.ir

قرار گرفتن در زمره کشورهای شاد دنیا، یا حتی فاصله گرفتن از قعر جدول مستلزم زیرساخت‌های لازم و مناسب است، برای این مهم کارهای زیادی لازم است انجام بدهیم. بخشی از آن از وظایف دولتمردان است، مانند بالا بردن شاخص‌های رفاهی، از بین بردن نابرابرهای اجتماعی و... بخشی دیگر نباید منتظر اقدامات دولت بود و مردم هر شهر و دیاری می‌توانند به‌صورت خودجوش با برپایی مراسم‌های سنتی و شاد که بخشی از تاریخ گذشته ما نیز به‌شمار می‌رود رتبه شهر خود را ارتقا دهند. مراسم شب یلدا در پیش‌رو داریم و این بهانه خوبی است که علیرغم تمام مشکلات و محدودیت‌های که در بالا برشمردیم، این فرصت را غنیمت بشماریم و شادی را تمرین کنیم و امیدوار باشیم تا شاید کشور ایران هم روزی از ته جدول فاصله گرفته و در بین شادترین مردم جهان قرار بگیرد.
 
 
* آذر لطفی
*روزنامه همدلی
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
برای انسان نابینا شیشه و الماس فرقی ندارد اگر کسی قدرتان را ندانست فکر نکنید شیشه اید یقین بدانید که او نابیناست ...