کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

Capgras syndrome

بیگانه‌پنداری نزدیکان، در سندروم کاپگراس

دكتر سلام-طبنا , 30 خرداد 1397 ساعت 8:19

خصوصیت عمده سندرم کاپگراس، اعتقاد هذیانی بیمار بر این است که سایر افراد محیط او، واقعاً خودشان نیستند، بلکه بدل آنها هستند که مثل شیادان نقش افرادی را که جایگزین آنها شده‌اند بازی کرده و مثل آنها رفتار می‌کنند.


ميگنا: سندرم کاپگراس یک وضعیت روانی است. این بیماری را به عنوان سندرم “دغل باز” یا “توهم کاپگراس” نیز می شناسند. افرادی که این سندروم را تجربه می کنند، اعتقادی غیر منطقی دارند که کسی را که آنها می شناسند توسط یک دغل باز یا وانمود کننده جایگزین شده است. به عنوان مثال آنها ممکن است همسر خود را به عنوان متقلب و بدل همسر واقعی خود بدانند. این مسئله می تواند برای هر دو شخص متوهم و شخصی که متهم به متقلب بودن شده است، ناراحت کننده و آزاردهنده باشد. در برخی موارد، شخصی که این توهم را تجربه می کند، ممکن است یک حیوان، شی یا حتی یک خانه را به عنوان بدل (متقلب) بشناسد.

سندرم کاپگراس، یک سندرم روانپزشکی است که در سال ۱۹۲۳ توسط «کاپگراس» روانپزشک فرانسوی، تحت عنوان illusion des sosies توصیف شد.

سندرم کاپگراس (Capgras's syndrome)
این هذیان که اشخاصی که در پیرامون فرد هستند واقعی نیستند، بلکه بدل‌هائی هستند که ادای مریض را درمی‌آورند یا شیادانی که ادای دیگران را ممکن است بخشی از سندرم اسکیزوفرنی یا اختلال مغزی باشد. با داروهای آنتی‌پسیکوتیک باید درمان شود. روان‌درمانی در درک پویش عقیده هذیانی مفید است (مثلاً بدگمانی و بی‌اعتمادی به اشخاص خاص واقعی در محیط).


علل سندرم دغل باز یا کاپگراس سندروم کاپگراس
اغلب اوقات با بیماری آلزایمر و زوال عقل (دیوانگی) مرتبط است، هر دوی اینها حافظه را تحت تاثیر خود قرار می دهند و می توانند احساس شما را نسبت به واقعیت تغییر دهند.

اسکیزوفرنی یا روان گسیختگی، بخصوص اسکیزوفرنی پارانوئید، می تواند موجب بروز سندرم کاپگراس شود. اسکیزوفرنی نیز احساس واقعی را تحت تاثیر قرار داده و ممکن است باعث توهم شود. در موارد نادر آسیب مغزی می تواند موجب بروز سندرم دغل باز شود.

شایع ترین زمان آن وقتی است که آسیب در پشت نیمکره راست مغز اتفاق می افتد؛ جایی که مغز ما تشخیص چهره افراد را انجام می دهد. همچنین افراد مبتلا به صرع ممکن است در موارد نادر، سندرم کاپگراس را تجربه کنند.


نظریه های متعددی درباره علت سندرم وجود دارد؛ برخی محققان معتقدند که سندرم دغل باز ناشی از یک مشکل در مغز مانند نحیف شدن مغز، آسیب یا اختلال عملکرد مغزی است. برخی دیگر معتقدند ترکیبی از تغییرات جسمانی و شناختی است که احساس بی ارتباطی به مسائل را می کند. دیگر افراد بر این باورند که مشکلی در پردازش اطلاعات وجود دارد یا یک خطا در ادراک است که با خاطرات آسیب دیده یا گمشده در یک زمان اتفاق افتاده اند.


سبب شناسي
شرط لازم برای وقوع این سندرم اختلال در واقعیت سنجی است که در نتیجه یک فرایند پسیکوتیک به وجود می‌آید. «کاپگراس» ماهیت خاص این ایلوزیون(هذیان) را با احساس غریبی و گرایش پارانوئید به سوی عدم اعتماد توجیه نمود. جدا شدن اجزاء درک و شناخت (که طبیعتاً باید به یکدیگر پیوسته باشند) از هم، ممکن است یک علت نوروفیزیولیک مربوط به اختلال عمل لوب پاریتال(لوب آهیانه‌ای) داشته باشد.

سندرم کاپگراس را از دیدگاه روان پویائی نیز می‌توان توجیه نمود. بیمار شخص موردنظر را طرد نموده و صفات بدی را به او نسبت می‌دهد، مع‌هذا به علت احساس گناه و تمایلات دوگانه [یعنی عشق و نفرت نسبت به یک شخص یا یک پدیده در آن واحد]، قادر به پذیرش هشیارانه این احساس نیست. بدین ترتیب آنچه که واقعاً نسبت به شخص موردنظر احساس می‌شود، به بدل او منتقل می‌گردد که در نظر بیمار شیادی بیش نیست و طبیعتاً به راحتی و درستی می‌توان او را طرد نمود.


شيوع
سندرم کاپگراس می تواند هر کسی را تحت تاثیر قرار دهد؛ اما در زنان بیشتر از مردان دیده می شود. در موارد نادر بر روی کودکان نیز تاثیر می گذارد. گاهی این سندرم را جزو اختلالات هذیانی طبقه بندی می‌کنند و گاهی نیز آن را از تظاهرات اسکیزوفرنی به شمار می‌آورند.


درمان
در حال حاضر هیچ نسخه درمانی برای افرادی که مبتلا به سندروم کاپگراس هستند، وجود ندارد زیرا نیازمند تحقیقات بیشتری در این زمینه هستیم اما گزینه های درمانی وجود دارد که به کاهش علائم این سندرم کمک خواهد کرد. هدف از درمان این است که به علت اصلی برسد؛ به عنوان مثال اگر فردی دچار اسکیزوفرنی باشد، با مداوای اسکیزوفرنی به درمان سندرم کاپگراس نیز بهبود خواهد بخشید. با این حال، اگر سندرم کاپگراس در طول درمان آلزایمر رخ دهد، گزینه های درمان محدود خواهند شد.

موثرترین درمان، ایجاد یک محیط مثبت و خوشایند است که فرد مبتلا به سندرم دغل باز، احساس امنیت کند. برخی از اعتبار درمانی استفاده می کنند؛ در اعتبار درمانی توهمات به جای رد شدن، پذیرفته می شوند. این مسئله می تواند اضطراب و وحشت را در فردی که این توهم را تجربه می کند، کاهش دهد و به درمان او کمک کند.

تکنیک های جهت یابی واقعیت ممکن است در برخی شرایط مفید باشند. این بدین معنی است که مراقبت کننده، به طور مرتب زمان و مکان فعلی، رویدادهای مهم زندگی و هرگونه تغییر قابل توجهی را به فرد یادآوری کند.

علت اصلی سندرم کاپگراس با بیشترین حد ممکن درمان خواهد شد، این درمان ها می تواند شامل:
داروهایی همانند مهارکننده های کولین استراز؛ که باعث تقویت پیام رسان های عصبی حافظه و قضاوت می شوند.
برای بیماری های زوال عقل (دیوانگی) و بیماری آلزایمر داروهای ضد روان پریشی و درمان؛
برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی جراحی؛ در صورت امکان برای آسیب های مغز و سر


درباره این رابطه یک روانشناس سلامت با اشاره به سندروم کاپگراس گفت: در این بیماری،‌ فرد بیمار توهم و هذیان را باهم دارد و برای درمان وی متخصص مغز واعصاب، روانپزشک و روانشناس با یکدیگر همکاری می‌کنند.

دکتر فاطمه منفرد پویا درباره سندروم کاپگراس با بیان اینکه در این سندروم فرد فکر می‌کند که یک شخص بیگانه جایگزین یک فرد آشنا شده است، گفت: علت اصلی این بیماری اختلال در ساختار مغز است اما علت این اختلال مشخص نیست. در این بیماری فرد فکر می‌کند فرد دیگری جایگزین افراد نزدیک به وی مثلا مادر یا همسر وی شده و تنها به او شباهت دارد حتی گاهی فرد با دیدن خود در آینه فکر می‌کند که کسی که در آینه است خودش نیست بلکه شخص دیگری است که به او شبیه است.


این رونشناس سلامت با اشاره به اینکه در این بیماری فرد دچار هذیان وتوهم می‌شود، اظهار کرد: توهم به معنای ادراک غلط و هذیان به معنای باور غلط است،‌افراد مبتلا به سندروم کاپگراس هردو این حالات را دارند یعنی ادراک وی غلط است اما به درستی آن باور دارد.

وی با بیان اینکه در ابتلا به این سندروم تفاوتی میان زنان و مردان مشاهده نشده است،‌ خاطرنشان کرد: البته به نظر می‌رسد این بیماری در زنان شایع‌تر باشد که شاید علت این موضوع آن باشد که معولا زنان بیماری‌های خود را بیشتر اعلام می‌کنند.

منفرد پویا با بیان اینکه علائم آلزایمر و این بیماری شبیه هم است، افزود: نقطه افتراقی این دو بیماری در آن است که در بیماری آلزایمر فرد مشکلات دیگری هم دارد،‌ اما در سندروم کاپگراس فرد تنها یک مشکل دارد که همان توهم جایگیزین شدن افراد بیگانه به جای نزدیکانش است.

این استاد دانشگاه در ادامه توضیح داد: وقتی چیزی را مشاهده می‌کنیم بلافاصله تصویر به قسمت پس‌سری می‌رود و بعد از آن تصویر برای پردازش به قسمت حافظه جلویی منتقل می‌شود در این بخش احساسات با تصویر همراه می‌شود و ما به ادراک می‌رسیم که مثلا این تصویر مادرم است،‌ افراد مبتلا به این سندروم در قسمت پردازش مشکل دارند اما تصاویر را به درستی دریافت می‌کنند.

وی با بیان اینکه این سندروم بسیار پیچیده بوده و معمولا اطرافیان فکر می‌کنند که این افراد ادا درمی‌آورند و آنها را باور نمی‌کنند، عنوان کرد: این افراد برای کاهش توهم و هذیان باید از داروهای ضد سایکوتیک استفاده کنند، یعنی داروهایی که برای اسکیزوفرن یا الزایمر استفاده می‌شود، زیرا این افراد توهم‌های خود را باور دارند، بعد از درمان جسمی باید به دنبال درمان روانپزشکی باشند زیرا این بیماران دچار حالات روحی مانند اضطراب، افسردگی و بی‌قراری می‌شوند در نتیجه باید از داروهای روانپزشکی استفاده کنند.

برای درمان این بیماری ابتدا متخصص مغز و اعصاب،‌ بعد روانپزشک و درمرحله آخر روانشناس فعالیت می‌کنند،‌ گفت: برای درمان این بیماری روانشناس نمی‌تواند از گروه درمانی استفاده کند زیرا این بیماری بسیار نادر است و حتما باید بیمار را به صورت فردی معالجه کند.

وی با اشاره به نقش کمرنگ روانشناس در درمان این بیماری بیان کرد: بیشترین نقش روانشناس در درمان این بیماری توضیح و آموزش بیماری به اطرافیان بیمار و قوبولاندن این مساله به آنهاست که بیمار ادا درنمی‌آورد و کمک به خانواده برای درک فرد بیمار است، آموزش نحوه مراقبت از این بیماران به خانواده آنها نیز دیگر اقدام روانشناس در این زمینه است .


 
مراقبت از فرد مبتلا به سندرم کاپگراس
مراقبت از کسی که مبتلا به سندرم دغل باز (Capgras) می شود می تواند از نظر احساسی، سخت باشد بخصوص اگر شما به عنوان بدل یا متقلب از نظر آن فرد انتخاب شده باشید. برای کمک به کسی که مبتلا به سندرم کاپگراس است، در اینجا چند راهکار برای آزمایش وجود دارد:
– با آنها بحث نکنید یا سعی نکنید آنها را اصلاح کنید.
– هر کاری می توانید انجام دهید تا احساس امنیت کنند. اگر مطمئن نیستید که چه کاری انجام دهید، از آنها بپرسید به چه چیزی نیاز دارند.
– از احساسات آنها حمایت و تصدیق کنید.
– اگر امکان دارد، شخص “دغل باز” اتاق را ترک کند. اگر شما هستید و شما وظیفه مراقبت از او را برعهده دارید، اینکار را به شخص دیگری بسپارید.
– وارد حوزه واقعیات آنها از طریقی که امکان دارد، بشوید. این می تواند به شما کمک کند تا درک کنید چقدر این مسئله برای آنها سخت است.



با كمي اضافات برگرفته از:
- پورافکاری، دکتر نصرت الله، ترجمه فارسی روانپزشکی کاپلان سادوک، انتشارات آزاده، جلد دوم، برگه:۳۹۸


کد مطلب: 44585

آدرس مطلب :
https://www.migna.ir/news/44585/بیگانه-پنداری-نزدیکان-سندروم-کاپگراس

میگنا
  https://www.migna.ir