پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - 18 Apr 2024
تاریخ انتشار :
سه شنبه ۶ شهريور ۱۳۹۷ / ۲۲:۳۵
کد مطلب: 45228
۱

فرافکنی در خدمت خودشناسی!

فرافکنی در خدمت خودشناسی!
به گزارش میگنا فرافکنی یک سازوکار دفاعی است که در اون فرد افکار و احساسات تحمل ناپذیر خود را به دیگری نسبت می دهد و ممکن است سعی کند آن ها را در دیگران نیز ایجاد یا بیدار کند. در واقع شما صفات و خصوصیاتی رو که تاب تحمل آنها را ندارید به زمین دیگران شوت می کنید!

نکته مهم در مکانیسم دفاعی فرافکنی الزام وجود موضوع فرافکنی در ماست نه در کسی که موضوع رو بهش نسبت می دهیم.

آنچه فرافکنی را فرافکنی می کند الزاماً عدم مطابقت آن با واقعیت نیست، بلکه ردپای حضور آن خصیصه در خود فرد و عدم توانایی فرد در تاب آوردن آن است. مثلا در مشکلات زن و شوهر ها دقیقا طرفی که خودش خیانت کرده دنبال اثبات خیانت در همسرش است!

نکته جالب در بعضی فرافکنی ها جمع کردن شواهد برای اثبات چیزیست که نسبت دادیم و در واقع فرد را تحت فشار قرار می دهیم که مطابق با موضوع فرافکنی عمل کند که در این حالت به آن همانند سازی با فرافکنی می گویند که در روابط عاطفی و همینطور فریب های فرقه ای و دکان فالگیرها فراوان دیده می شود.

در اشکال بدخیم، فرافکنی می تواند باعث پارانویید در افراد شود! شخصی که دائماً در حال فرافکنی جنبه های منفی،احساسی و فکری خود قرار دارد در اصطلاح فنی پارانوئید نامیده می شود. این افراد همیشه لیستی از دشمنان خیالی دارند.

با در نظر گرفتن این مکانیزم دفاعی، دقت کرده اید که یکی از بهترین راهها برای شناخت و یافتن نکات منفی در خودتان قضاوتهایی است که در مورد دیگران میکنید! مثلا شخصی را دو ساعت بیشتر نیست که دیده اید و شروع می کنید:
حس خوبی بهش ندارم!
به نظرم صادق نیست!
یه چییو قایم می کنه!

بخصوص در آقایان، وقتی با خانمی وارد مهمانی می شوند این مسئله زیاد دیده می شود و سریع شروع می کنند:
...از اون مرده خوشم نمیاد
خیلی هیزه نگاه کن چه جوری زل زده،
تو چرا لباست اینقدر بازه،خودتو جمع کن! (البته در نظر داشته باشین که نویسنده این متن یه خانومه )

حالا بگردید ببینید چه چیزهایی در دیگران هست که خیلی ناراحتتان می کند، دروغ، ریاکاری، خیانت،سنگدلی..... کلید ماجرا اینجاست که به احتمال زیاد در حال فرافکنی هستید و خودتون در آن کار اُستادید!

در نظر داشته باشین که همیشه هم لازم نیست یه بنده خدایی باشد در لحظه که سوژه مان شود، بعضی وقتها برداشت فرافکنده خودمون را حواله میدهیم به یک جمع نامشخص، در یک مکان نامشخص، در یک زمان نا مشخص.
مثال:من مثل بقیه نیستم از کارم بزنم، من مثل بقیه دزد نیستم. من مثل بقیه گرون فروش نیستم.من مثل بقیه اختلاسگر نیستم.بگم ،بگم نگذارید بگم!

منبع: نیما قربانی(1395). از خط تا مثلث تعارض.تهران. انتشارات بینش نو
تهیه کننده: ندا یارمحمدی؛ کارشناسی ارشد روانشناسی
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
خوشبختی یعنی بدست آوردن یک زندگی و تقسیم آن با دیگران!